Page 26 - Shahrvand BC No.1235
P. 26
تردیدی نیســت که دولت رفاه به ویژه در شکل پیشرفت ِه سوسیال دموکراسی از نظر نوع ســاخت سیاسی (از فاشیســتی تا دموکراتیک) برشمردهام .از نظر سیاست 26
اروپای شمالی و اسکاندیناو یاش به طور تاریخی در رابطه با مبارزات کارگری و ایشان من م یبایست به ذات لایتغیر سرمایه که مبتنی بر استثمار کارگر است
تر ِس سرمایه داران از سوسیالیسم و رادیکالیسم انقلابی ،از یک طرف ،و تأمین م یپرداختم .بر این اســاس با تکیه بر این «ذات» لایتغیر« ،قانونمند یها» ،و متأســفانه نقد خانم اســد پور ،بر خلاف نقد آقای روزبه ،نقدی پرخاشگرانه و سال متسیب /شماره - 1235جمعه 30نیدرورف 1392
منافع ســرمایه داران از طرف دیگر ،شک لگرفته .واضح مصالحه« استوار بوده، «منطق ناب» سرمایهدیگر نیازی به وقت تلف کردندر مورد انواع سرمای هداری پلمیک گونه اســت ،و قاعدتاً چنین نقدهایی نیاز به پاسخ ندارند .هدف از این
تناق ضهای بسیاری دارد .این سیستم دس تآوردهای بسیاری را برای کارگران نخواهد بود ،و چون این «ذات» یکی است ،پس سرمای هداری رفاهی و نئولیبرال نوشــت هها باید اعتلای سطح بح ثها برای خروج چپ از بن بست کنونی باشد.
این کشــورها به همراه آورد ،اما ،که باید از آ نها برای تعیین اســتراتژ یهای هم یکی اســت ،و فاشیسم و دموکراسی نیز یکی هستند! البته این نحو ِه دید اگر حرف منطقی برای گفتن باشــد ،نیازی به پرخاش نیســت ،و اگر نباشد،
مطلق گرایان ٔه ســیاه و سفید و نبود لای ههای خاکستری ،چیز جدیدی نیست. پرخاشــگری پوشش مناسبی برای نداشتن جواب نیست .بعلاوه بر خلاف نقد
آینده درس گرفت. استالین زمانی اعلام کرد که سوسیال دموکراسی از فاشیسم خطرنا کتر است! آقای روزبه که نظرات مشــخصی در آن ابراز شده بود ،قسمت اعظم بح ثهای
با آنکه این نوع سوسیال دموکراسی مورد نظر من نیست ،اما بر این باورم که در واقعیت این است که عل یرغم آنکه ذات سرمایه تغییر نکرده ،نحوه عملکرد آن طر حشــده حالت کلی ،عمومی و نامشــخص دارند ،که آ نها نیز پاســ خهای
همین نظا مهای شکس تخورده سوسیال دموکراسی ،کارگران و زحم تکشان بسته به قدرت و ضعف اردوی مقابلش ،یعنی اردوی کار ،تغییر کردهاست .یکی محدودی را م یطلبد .اما به احترام زحمتی که کشــیدهاند و متن مفصلی که
وضعی ِت به مراتب بهتری از هم طبق ههای خود در نظا مهای شکســ تخورده از دلایل مهم سخت جانی این نظام همین انعطاف پذیر یاش بوده .تمام بحث
انقلا بهــای ناگهانی دارند ،و در صورت حمایت چ ِپ سوسیالیســتی و اتخاذ من حو ِل تحمیل عق بنشــینی به سرمایه و پیشروی نیروی کار ،با هدف گذار نوشت هاند به نکات عمده طر حشده م یپردازم.
سیاس تهای درست ،شــانس بهتری برای گذار از سرمای هداری .اما در منط ِق ایشــان صفحات زیادی را صرف ایراد به سوســیال دموکراســی های موجود
مطل قگرایی ،جایی برای نسبی دیدن وجود ندارد ،پدیدهها یا سیاهاند یا سفید. از این نظام است . کردهاند ،و پرســیدهاند که آیا سوســیال دموکراسی هنوز زنده است؟ یا اینکه
اما از همه جالب تر آنکه خانم اســد پور اصل مقاله ،یعنی قســمت دوم ،را که دیگر تاکید عمده ایشــان «بحــران»« ،انهدام» ،و به «بایگانی تاریخ ســپرده به من ایراد م یگیرند که اگر به «ســاز و کار های انباشت سرمایه ،یا به عبارت
در آ نها سئوالا ِت واضح اما مشکلی طر حشده ،به راحتی ندیده گرفت هاند .اینکه شــد[ن]» و از بین رفتن «دولت رفاه» اســت .باز بــه توضیح ،که مثلًا ،دولت دیگــر به منطق ســرمایه اهمیت مــی داد [م]» ،در م ییافتم که «یک جهان
آلترناتیو مورد نظرشــان چیست؟ اگر انقلاب سوسیالیستی است ،کدام انقلاب رفاه «در باز تولید منطق سرمایه ،یعنی ساز و کار به کار انداختن پول در دور سرمای هداری سازمان یافته بر اساس اصول احزاب سوسیال دموکرات و متحدان
(اکثریت/اقلیت) ،و کدام سوسیالســیم (واقعاً موجو ِد قبلی یا نوع دیگری ،و آن پیمایی ســرمایه و بیرون کشیدن پول بیشــتر در پایان هر دور می کوشید» شان هم هنوز جهانی سر مایه داری است» .من در نوشته خود به وضوح ،این
نوع کدامســت؟) با چه نیرویی این انقلاب به ثمر م یرســد؟ اگر طبقه کارگر و یا دولت رفاه «هم زمان برای رفاه حال ســرمایه نیز ســخت می کوشید» ،و سوســیال دموکراسی های موجود نیست ،چرا بر خلاف آ نها ،هدفش گذار از
اســت ،معنی و محدود ِه این طبقه کدامســت؟ و دیگر سئوالاتی که ب یجواب بسیاری جملات مشابه .گویی انتظار دیگری از این دول ِت سرمای هداری م یرفته، سرمای هداری است .نیز تاکید کردهام که این روند در فازی در داخل همین نظام
مانده و یا شاید جوابی برای آ نها نداشت هاند .از پاسخ به این سئوالات نم یتوان و واضح اســت که دولت رفاه فقط نتیجه مبارزات کارگران و احزاب سوسیال ســرمای هداری اتفاق م یافتد .بنابراین نیازی به طرح این سئوال و سئوال های
پرهیز کرد و جریاناتی که خواها ِن انقلاب بلاواســطه سوسیالســیتی هستند دموکرات نبوده ،و منافع و حمایت ســرمایه را نیز در بر داشته است .حتی اگر مشــابه و توضیح واضحات نبوده .برای درک نامناسب بود ِن چنین برخوردی،
ناچارند به دقت و دور از تعصب به آ نها پاسخ گویند ،و سطح بح ثهای درونی به زمان بیســمارک که از اولین تجارب پوش شهای خدمات اجتماعی دولتی فرض کنید که من در جواب ایشان بجای برخورد استدلالی به نکات طر حشده،
چپ ایران را بالا برند .خانم اسد پور در پایان نقد خود اشارهای به «بازگشت به اســت باز گردیم ،این خدمات از یک سو نتیجه ترس او از تجارب گذشته اروپا صفحات زیادی را صرف حمله به نظام کره شمالی ،کامبو ِج خم ِر سرخ ،یا چین
مارکس» دارند که اشــاره درستی است ،اما سئوال این است که کدام قرائت از بــه ویژه کمون پاریس بود که منجر به «قانون ضد سوسیالیســتی» ۱۸۷۸تا و روسی ِه امروز کنم و فجایع این نظا مهای بر آمده از به اصطلاح ،و فرض کنم
۱۸۹۰شــده بود .نیز در عک سالعمل به مبارزات و دستا ورد های قبلی حزب
مارکس م یتواند این بازگشت را در واقعیت و نه در خیال میسر سازد. سوسیالدموکرات آلمان ،بیسمارک به عنوان نوعی سازش ،بیم ههای اجتماعی که ایشان حامی این نظا مها هستند.
بازنشستگی ،تصادفات و بهداشت را بوجود آورده بود .اما از سوی دیگر همین ایشــان به مفاهیمی نامفهوم از جمله «اصلا حطلبی سوسیال امپریالیستی»،
پ ینوش تها: سیاســت مورد حمایت ســرمایه داران و صاحبان صنایع رو به رشد آلمان نیز «اصلا حطلبــی ضد اصلاحــات»« ،دولت بوروکراتیک نخبه گرای سوســیال
بود ،چرا که م یخواستند مانع موج مهاجر تهای روز افزون کارگران آلمانی به دموکرات» و از همه جالب تر «روح امپریالیســتی سوسیال دموکراسی» اشاره
/http://eshtrak.wordpress.com/2012/12/20پاسخی-کهنه-به-یک-سوال-قدیمی-آیا- امریکا شــوند .همچنین سیاس تهای حمایت از صنایع آلمان و وضع تعرف هها، م یکنند که معلوم نیســت منظور و پایه و اســاس این واژهها چیســت .البته
دوران-س/ هم مورد حمایت کارگران و هم ســرمایه داران آلمان بود .در دیگر کشورهای حر فهای درست بســیاری نیز در نوشتهایشــان وجود دارد ،از جمله اینکه
صنعتی نیز ســرمایه داران زود دریافتند که بیم ههای کارگران از جمله بیمه «دولت ســرمای هداری رفاه مرحله ای خاص از حیات ســرمای هداری است» ،یا
کارل مارکس« ،برگزیده آثار ،-دیوید مک للان ،اکسفورد ،۱۹۷۷ ،ص ،۵۶۳و با ترجمه «باید هم منطق سرمایه را دانست و هم تاریخ پیدایش ،رشد ،پاگیری[..آن]».
کمی متفــاوتhttp://www.marxists.org/archive/marx/works/1874/04/bakunin-notes. ، بیکاری به نفع آ نها نیز هست.
نکته جالب دیگر آنکه در صفحات زیادی که به طرح ،تمامی جملات در زمان و دیگر مثا لها که با اساس بحث من مغایرتی ندارند.
htm ماضی اســت ،یعنی به حساب ایشــان دولت رفاه که زمانی بوجود آمده بود، امــا آنچه که از لابلای این نقد م یتوان مشــاهده نمــود ،نحوه دید و تحلیل
س.رهنما ،در باره مفاهیم دولت ،فاشیســم ،و طبقه ،انتشارات بهاران ،انتشارات پیمان، دیگر مرده و وجود خارجی ندارد .ک مترین آشــنایی با دول تهای کشــورهای ایشان است .خانم اسد پور به من ایراد م یگیرند که چون «برخوردی علمی ـ
ســرمای هداری پیشــرفته نشــان م یدهد که ،همان طور که در قســمت دوم انتقادی» نداشت هام ،بجای آنکه نخست بر «ذات» سرمایه و «ساختارها و قانون
،۱۳۵۷تهران ،ص .۱۴ ،۱۳ مقاله حاضر اشــاره کردم ،عل یرغم پیگیری سیاســ تهای نئولیبرال و تمامی مندی های دیر پا و با دوام انباشــت» تکیه کنم ،به «انواع سرمای هداری ها به
س .رهنما« ،سازماندهی نیروی کار در ایران :درسهایی از انقلاب بهمن» ،آرش ،شماره عق بنشــین یها ،هنوز این کشورها بالاترین میزان هزین ههای اجتماعی دولتی مثابه شــکل های گوناگون صورت بندی منطق ســرمایه» انگشت گذاشت هام.
در جهان را دارند ،و دول تهای دســت راستی نتوانست هاند بسیاری پوش شهای البته راستش درست نفهمیدم که ایشان چه م یخواهند بگویند ،چرا که از یک
،۱۰۹فروردین ،۱۳۹۲آوریل ۲۰۱۳ خدمات اجتماعی را در این کشــورها از بین ببرند .بعلاوه به درستی م یگویند سو ایراد م یگیرند که تحلیل من «به کارکردی از سرمایه کاهش می یابد» ،و
http://www.marxists.org/archive/marx/works/1850/class-struggles-france/intro.htm که دولت رفاه به نفع خود ســرمایه نیز بوده ،و در این صورت پرسیدنی است اینکه من از ســرمایه «ابر سوژه ای» ساخت هام ،و از سوی دیگر ایراد اینکه من
که پس چرا به نظر ایشــان ســرمایه سعی کرده که آن را به «انهدام» کشاند؟ به تحلیل «ذات» همین سرمایه نپرداخت هام .واضح ذات «سرمایه نبوده ــ من
http://www.tudehpartyiran.org/manifest.pdf این کار را در مقالات جداگانه و در کتابچه جداگان های به تفصیل نوشته ام» ــ
http://www.rahekargar.net/programme/20100206-10-barname.pdf و آگاهانه بر «سرمای هداری» و نه «سرمایه» تکیه کردهام ،و شک لهای تاریخی
http://pecritique.com/2012/12/28/%C2%ADدولت جهانی ســرمایه داری-رفاه؟ فروغ آن را چه از نظر سیاس تهای اقتصادی مختلف (از رفاهی تا نئو لیبرال) ،و چه
اسد/
س .رهنما ،رو ششناســی مارکس و کار پایه اقتصاد سیاسی مارکسی ،انتشارات پگاه،
.۲۰۱۰
In touch with Iranian diversity
ﺭ ﺿﺎ ﺧﺪ ﺍ ﺑﺨﺶ aPPneEdRrCsAAiIartnInCsutilttuutreeﺧـﺎﻧﻪﻓﺮﻫــﻨﮓوﻫـ اﯾـﺮان ، Vol. 20 / No. 1235 - Friday, Apr. 19, 2013
26
Cell: 604 916 7212 ﮐآﺗﺎﺑﻣﻧﮐﮐﺳﺳﺎﮐﺎﺎﯿﻣورﻠﺮﺎﻨارﻨﮔرﺑﯽرﺘﻔرﺎﺮزﯿﯾﮔـﺎﮔﺎﻮﮐهﮋ-ﺎﺗﻂ|ﮑرهﺎﮐﺰـهﺳﻮدﺑ|ﭘﺗـﻓاﺗﺎرﻪﻠﻼﺗﺮﺌﻮﺗﺑﺳاﺎﺌﺷـﻮوﺎرﻣﻋﺘﺗﯾﻮﻋﺮﺎﻠرسﻌﻮﺗـﺮ|ﮔرﺰتﺮنﻄﺬﺳﯽﺎﮐﻧوﺰیﯿﻫﻋﻧ|ا|ﺎءﺎﻫﻠﺰﻘاﻮﺳرﮐﯿﯾرﻣﺗﯾﺎرﺎﮐﮔیﯽﯽﺠﻮﺘﻮروﺎﻮﺴﺳﺐیﮔارﮐﺳﺎﮔنﯿدﺟﯽزـﯿﺎﯽهﻮﻫﺮﻣـﻦیﮐﻘﯿدﻧ|وﻧاﻨﮐاﭼﯽﻘﺎﻧﻮﺎﯽﻼﻣﺎﻫژﯿﻣﻤﻧدﺷن|ﻨﺷﺤﻤﻪﯽﻘرrﯿسﮑﺎآﻤ|ﯽﺎeریذوmﺸﺪﺷvر|زﺳراﺑu|oﺳﻫﻦﻣﯽﺎﻧﻣﻤﺎﺗﺎcoﯾﻔﺤآ.ﻔنﻨcﺤﯽﻓﺑ|ﮔﺎiﺮﻤیاﯿnﭘﻤﺮﺮﻀﻧﺎﺘaﺪaﻠداﺧﺎﺧﺪﻫرﺎآﺎﺎcﻓﻋVرﻟﻧﯽﻠ.یﺳﮓرrدﻣﻪﺪﺸ|ﺣ|eNﯿﯽﯽﻮ,ﻻیﻓﻟpـﻧزeﻣﻦﺮﺎﻧﻪvﯿﺤدﻫﺷ@IﺎﺷدﺳAﻨرﺎﻤﺒoنAﺷﯽInﺪﻫﻮ0fﺘﺧﮓﮐﻨCﮐoﻧرﺎﺎﺎtnﻟﯽﻓﺧﻘر2AirRﻣﺿﯽﺎﮐﺪﮔﺎﻮeﺮEﺎﻪﺷآیﺷbهPC8ﻫﺗﻧﻨ/ﯽﺧﻨﺗﺗﻮmﺑﭽﺸﻨﻮR4ﯾﺮﺎﮐاeﺒﻃﮕmﻪﺰﻧازﻮﺟPﺮﺴـﯾا.Emoددﯽﻤﯽﮏc3ﮕﮐوﯽآﺣ.،oﺎﻪـﯾ|8ﺮPﮐcﻠkﺎناﮐﯽ|.95دیرiد|o1ﻦﻫﭘد|-ﺑ|ﺻﺋﯿa5ﻧ|8فoﺎﺎﻣﻣ1ﻮﻧﯽﻣcدﺣﮋﭽ|.1bﺳنﺴﻬﻮrﮔ|8ﻤﻪeﺘﺎیق|ﻌ&ﻌﯿ|ﺎceﯿﺑ|نﻫﻮ.ﺎﺪز5ﺎﺳap0ﺪﺑبدودرﻣf.ﻣﻫ1ﻌﺳﻓﻧﯿﻻﻮﯿ5ﯿﺮﺿﮐاsﮏwرﺮﺎﻨهاtﺪﺳﺮﻦﺎiﺼ8دجمﯾﺗ8ﯿازnwﭘﺑوﯽﺟﺗﻫﺮﻧرﱪﻮاﭘ7ﺧUﮔﭘ.ﺪﯾwﯾﺪرﯿﺤﯽﯾﻮﺮﻮﺎﺎریرﯽییﯽﺪ7مدی1mahdiyar 778.389.1545.
rkodabash@gmail.com
www.RayKodabash.com
Fresh Slice Pizza
$118,000
ﺩﺭﺩﺍ ﻥﺗاﻭﻥﻭنﻜوﻭﺭ،ﺑاﻛﺮﺍﻳﻪﻣﻨاﺳﺐﻭﺩﺭﺁﻣﺪﺧوﺏ
!No Royalty Fee! No Advertisement Fee
Business with Property in Downtown
مغازه با کافیشاپ با حداقل ۶۰۰۰دلار درآمد خالص
در ماه و ﻇرفیت بیشتر$499,000 .
پیتزائی در کوکیتلام نزدیک مال با کرایه بسیار مناسب.
$49,800
بوتیک لباس زنانه در کاپیلانو مال (نورتونکوور)۲۳۰۰sqf ،
با همه امکانات $35,0000inventory +
Dollar Storeبا ،Lottoبا اجاره و Leaseبسیار مناسب $34,800
کافی شاپ در دان تاون ونکوور $55,000
ﺑﺮﺍیﺍﻃﻼﻋاﺕﺑﻴﺸﺘﺮﻭﺑاﺯﺩﻳﺪﻟﻄﻔاﺑا٦٠٤-٩١٦-٧٢١٢ﺗﻤاﺱﺑﮕﻴﺮﻳﺪ.
اروپای شمالی و اسکاندیناو یاش به طور تاریخی در رابطه با مبارزات کارگری و ایشان من م یبایست به ذات لایتغیر سرمایه که مبتنی بر استثمار کارگر است
تر ِس سرمایه داران از سوسیالیسم و رادیکالیسم انقلابی ،از یک طرف ،و تأمین م یپرداختم .بر این اســاس با تکیه بر این «ذات» لایتغیر« ،قانونمند یها» ،و متأســفانه نقد خانم اســد پور ،بر خلاف نقد آقای روزبه ،نقدی پرخاشگرانه و سال متسیب /شماره - 1235جمعه 30نیدرورف 1392
منافع ســرمایه داران از طرف دیگر ،شک لگرفته .واضح مصالحه« استوار بوده، «منطق ناب» سرمایهدیگر نیازی به وقت تلف کردندر مورد انواع سرمای هداری پلمیک گونه اســت ،و قاعدتاً چنین نقدهایی نیاز به پاسخ ندارند .هدف از این
تناق ضهای بسیاری دارد .این سیستم دس تآوردهای بسیاری را برای کارگران نخواهد بود ،و چون این «ذات» یکی است ،پس سرمای هداری رفاهی و نئولیبرال نوشــت هها باید اعتلای سطح بح ثها برای خروج چپ از بن بست کنونی باشد.
این کشــورها به همراه آورد ،اما ،که باید از آ نها برای تعیین اســتراتژ یهای هم یکی اســت ،و فاشیسم و دموکراسی نیز یکی هستند! البته این نحو ِه دید اگر حرف منطقی برای گفتن باشــد ،نیازی به پرخاش نیســت ،و اگر نباشد،
مطلق گرایان ٔه ســیاه و سفید و نبود لای ههای خاکستری ،چیز جدیدی نیست. پرخاشــگری پوشش مناسبی برای نداشتن جواب نیست .بعلاوه بر خلاف نقد
آینده درس گرفت. استالین زمانی اعلام کرد که سوسیال دموکراسی از فاشیسم خطرنا کتر است! آقای روزبه که نظرات مشــخصی در آن ابراز شده بود ،قسمت اعظم بح ثهای
با آنکه این نوع سوسیال دموکراسی مورد نظر من نیست ،اما بر این باورم که در واقعیت این است که عل یرغم آنکه ذات سرمایه تغییر نکرده ،نحوه عملکرد آن طر حشــده حالت کلی ،عمومی و نامشــخص دارند ،که آ نها نیز پاســ خهای
همین نظا مهای شکس تخورده سوسیال دموکراسی ،کارگران و زحم تکشان بسته به قدرت و ضعف اردوی مقابلش ،یعنی اردوی کار ،تغییر کردهاست .یکی محدودی را م یطلبد .اما به احترام زحمتی که کشــیدهاند و متن مفصلی که
وضعی ِت به مراتب بهتری از هم طبق ههای خود در نظا مهای شکســ تخورده از دلایل مهم سخت جانی این نظام همین انعطاف پذیر یاش بوده .تمام بحث
انقلا بهــای ناگهانی دارند ،و در صورت حمایت چ ِپ سوسیالیســتی و اتخاذ من حو ِل تحمیل عق بنشــینی به سرمایه و پیشروی نیروی کار ،با هدف گذار نوشت هاند به نکات عمده طر حشده م یپردازم.
سیاس تهای درست ،شــانس بهتری برای گذار از سرمای هداری .اما در منط ِق ایشــان صفحات زیادی را صرف ایراد به سوســیال دموکراســی های موجود
مطل قگرایی ،جایی برای نسبی دیدن وجود ندارد ،پدیدهها یا سیاهاند یا سفید. از این نظام است . کردهاند ،و پرســیدهاند که آیا سوســیال دموکراسی هنوز زنده است؟ یا اینکه
اما از همه جالب تر آنکه خانم اســد پور اصل مقاله ،یعنی قســمت دوم ،را که دیگر تاکید عمده ایشــان «بحــران»« ،انهدام» ،و به «بایگانی تاریخ ســپرده به من ایراد م یگیرند که اگر به «ســاز و کار های انباشت سرمایه ،یا به عبارت
در آ نها سئوالا ِت واضح اما مشکلی طر حشده ،به راحتی ندیده گرفت هاند .اینکه شــد[ن]» و از بین رفتن «دولت رفاه» اســت .باز بــه توضیح ،که مثلًا ،دولت دیگــر به منطق ســرمایه اهمیت مــی داد [م]» ،در م ییافتم که «یک جهان
آلترناتیو مورد نظرشــان چیست؟ اگر انقلاب سوسیالیستی است ،کدام انقلاب رفاه «در باز تولید منطق سرمایه ،یعنی ساز و کار به کار انداختن پول در دور سرمای هداری سازمان یافته بر اساس اصول احزاب سوسیال دموکرات و متحدان
(اکثریت/اقلیت) ،و کدام سوسیالســیم (واقعاً موجو ِد قبلی یا نوع دیگری ،و آن پیمایی ســرمایه و بیرون کشیدن پول بیشــتر در پایان هر دور می کوشید» شان هم هنوز جهانی سر مایه داری است» .من در نوشته خود به وضوح ،این
نوع کدامســت؟) با چه نیرویی این انقلاب به ثمر م یرســد؟ اگر طبقه کارگر و یا دولت رفاه «هم زمان برای رفاه حال ســرمایه نیز ســخت می کوشید» ،و سوســیال دموکراسی های موجود نیست ،چرا بر خلاف آ نها ،هدفش گذار از
اســت ،معنی و محدود ِه این طبقه کدامســت؟ و دیگر سئوالاتی که ب یجواب بسیاری جملات مشابه .گویی انتظار دیگری از این دول ِت سرمای هداری م یرفته، سرمای هداری است .نیز تاکید کردهام که این روند در فازی در داخل همین نظام
مانده و یا شاید جوابی برای آ نها نداشت هاند .از پاسخ به این سئوالات نم یتوان و واضح اســت که دولت رفاه فقط نتیجه مبارزات کارگران و احزاب سوسیال ســرمای هداری اتفاق م یافتد .بنابراین نیازی به طرح این سئوال و سئوال های
پرهیز کرد و جریاناتی که خواها ِن انقلاب بلاواســطه سوسیالســیتی هستند دموکرات نبوده ،و منافع و حمایت ســرمایه را نیز در بر داشته است .حتی اگر مشــابه و توضیح واضحات نبوده .برای درک نامناسب بود ِن چنین برخوردی،
ناچارند به دقت و دور از تعصب به آ نها پاسخ گویند ،و سطح بح ثهای درونی به زمان بیســمارک که از اولین تجارب پوش شهای خدمات اجتماعی دولتی فرض کنید که من در جواب ایشان بجای برخورد استدلالی به نکات طر حشده،
چپ ایران را بالا برند .خانم اسد پور در پایان نقد خود اشارهای به «بازگشت به اســت باز گردیم ،این خدمات از یک سو نتیجه ترس او از تجارب گذشته اروپا صفحات زیادی را صرف حمله به نظام کره شمالی ،کامبو ِج خم ِر سرخ ،یا چین
مارکس» دارند که اشــاره درستی است ،اما سئوال این است که کدام قرائت از بــه ویژه کمون پاریس بود که منجر به «قانون ضد سوسیالیســتی» ۱۸۷۸تا و روسی ِه امروز کنم و فجایع این نظا مهای بر آمده از به اصطلاح ،و فرض کنم
۱۸۹۰شــده بود .نیز در عک سالعمل به مبارزات و دستا ورد های قبلی حزب
مارکس م یتواند این بازگشت را در واقعیت و نه در خیال میسر سازد. سوسیالدموکرات آلمان ،بیسمارک به عنوان نوعی سازش ،بیم ههای اجتماعی که ایشان حامی این نظا مها هستند.
بازنشستگی ،تصادفات و بهداشت را بوجود آورده بود .اما از سوی دیگر همین ایشــان به مفاهیمی نامفهوم از جمله «اصلا حطلبی سوسیال امپریالیستی»،
پ ینوش تها: سیاســت مورد حمایت ســرمایه داران و صاحبان صنایع رو به رشد آلمان نیز «اصلا حطلبــی ضد اصلاحــات»« ،دولت بوروکراتیک نخبه گرای سوســیال
بود ،چرا که م یخواستند مانع موج مهاجر تهای روز افزون کارگران آلمانی به دموکرات» و از همه جالب تر «روح امپریالیســتی سوسیال دموکراسی» اشاره
/http://eshtrak.wordpress.com/2012/12/20پاسخی-کهنه-به-یک-سوال-قدیمی-آیا- امریکا شــوند .همچنین سیاس تهای حمایت از صنایع آلمان و وضع تعرف هها، م یکنند که معلوم نیســت منظور و پایه و اســاس این واژهها چیســت .البته
دوران-س/ هم مورد حمایت کارگران و هم ســرمایه داران آلمان بود .در دیگر کشورهای حر فهای درست بســیاری نیز در نوشتهایشــان وجود دارد ،از جمله اینکه
صنعتی نیز ســرمایه داران زود دریافتند که بیم ههای کارگران از جمله بیمه «دولت ســرمای هداری رفاه مرحله ای خاص از حیات ســرمای هداری است» ،یا
کارل مارکس« ،برگزیده آثار ،-دیوید مک للان ،اکسفورد ،۱۹۷۷ ،ص ،۵۶۳و با ترجمه «باید هم منطق سرمایه را دانست و هم تاریخ پیدایش ،رشد ،پاگیری[..آن]».
کمی متفــاوتhttp://www.marxists.org/archive/marx/works/1874/04/bakunin-notes. ، بیکاری به نفع آ نها نیز هست.
نکته جالب دیگر آنکه در صفحات زیادی که به طرح ،تمامی جملات در زمان و دیگر مثا لها که با اساس بحث من مغایرتی ندارند.
htm ماضی اســت ،یعنی به حساب ایشــان دولت رفاه که زمانی بوجود آمده بود، امــا آنچه که از لابلای این نقد م یتوان مشــاهده نمــود ،نحوه دید و تحلیل
س.رهنما ،در باره مفاهیم دولت ،فاشیســم ،و طبقه ،انتشارات بهاران ،انتشارات پیمان، دیگر مرده و وجود خارجی ندارد .ک مترین آشــنایی با دول تهای کشــورهای ایشان است .خانم اسد پور به من ایراد م یگیرند که چون «برخوردی علمی ـ
ســرمای هداری پیشــرفته نشــان م یدهد که ،همان طور که در قســمت دوم انتقادی» نداشت هام ،بجای آنکه نخست بر «ذات» سرمایه و «ساختارها و قانون
،۱۳۵۷تهران ،ص .۱۴ ،۱۳ مقاله حاضر اشــاره کردم ،عل یرغم پیگیری سیاســ تهای نئولیبرال و تمامی مندی های دیر پا و با دوام انباشــت» تکیه کنم ،به «انواع سرمای هداری ها به
س .رهنما« ،سازماندهی نیروی کار در ایران :درسهایی از انقلاب بهمن» ،آرش ،شماره عق بنشــین یها ،هنوز این کشورها بالاترین میزان هزین ههای اجتماعی دولتی مثابه شــکل های گوناگون صورت بندی منطق ســرمایه» انگشت گذاشت هام.
در جهان را دارند ،و دول تهای دســت راستی نتوانست هاند بسیاری پوش شهای البته راستش درست نفهمیدم که ایشان چه م یخواهند بگویند ،چرا که از یک
،۱۰۹فروردین ،۱۳۹۲آوریل ۲۰۱۳ خدمات اجتماعی را در این کشــورها از بین ببرند .بعلاوه به درستی م یگویند سو ایراد م یگیرند که تحلیل من «به کارکردی از سرمایه کاهش می یابد» ،و
http://www.marxists.org/archive/marx/works/1850/class-struggles-france/intro.htm که دولت رفاه به نفع خود ســرمایه نیز بوده ،و در این صورت پرسیدنی است اینکه من از ســرمایه «ابر سوژه ای» ساخت هام ،و از سوی دیگر ایراد اینکه من
که پس چرا به نظر ایشــان ســرمایه سعی کرده که آن را به «انهدام» کشاند؟ به تحلیل «ذات» همین سرمایه نپرداخت هام .واضح ذات «سرمایه نبوده ــ من
http://www.tudehpartyiran.org/manifest.pdf این کار را در مقالات جداگانه و در کتابچه جداگان های به تفصیل نوشته ام» ــ
http://www.rahekargar.net/programme/20100206-10-barname.pdf و آگاهانه بر «سرمای هداری» و نه «سرمایه» تکیه کردهام ،و شک لهای تاریخی
http://pecritique.com/2012/12/28/%C2%ADدولت جهانی ســرمایه داری-رفاه؟ فروغ آن را چه از نظر سیاس تهای اقتصادی مختلف (از رفاهی تا نئو لیبرال) ،و چه
اسد/
س .رهنما ،رو ششناســی مارکس و کار پایه اقتصاد سیاسی مارکسی ،انتشارات پگاه،
.۲۰۱۰
In touch with Iranian diversity
ﺭ ﺿﺎ ﺧﺪ ﺍ ﺑﺨﺶ aPPneEdRrCsAAiIartnInCsutilttuutreeﺧـﺎﻧﻪﻓﺮﻫــﻨﮓوﻫـ اﯾـﺮان ، Vol. 20 / No. 1235 - Friday, Apr. 19, 2013
26
Cell: 604 916 7212 ﮐآﺗﺎﺑﻣﻧﮐﮐﺳﺳﺎﮐﺎﺎﯿﻣورﻠﺮﺎﻨارﻨﮔرﺑﯽرﺘﻔرﺎﺮزﯿﯾﮔـﺎﮔﺎﻮﮐهﮋ-ﺎﺗﻂ|ﮑرهﺎﮐﺰـهﺳﻮدﺑ|ﭘﺗـﻓاﺗﺎرﻪﻠﻼﺗﺮﺌﻮﺗﺑﺳاﺎﺌﺷـﻮوﺎرﻣﻋﺘﺗﯾﻮﻋﺮﺎﻠرسﻌﻮﺗـﺮ|ﮔرﺰتﺮنﻄﺬﺳﯽﺎﮐﻧوﺰیﯿﻫﻋﻧ|ا|ﺎءﺎﻫﻠﺰﻘاﻮﺳرﮐﯿﯾرﻣﺗﯾﺎرﺎﮐﮔیﯽﯽﺠﻮﺘﻮروﺎﻮﺴﺳﺐیﮔارﮐﺳﺎﮔنﯿدﺟﯽزـﯿﺎﯽهﻮﻫﺮﻣـﻦیﮐﻘﯿدﻧ|وﻧاﻨﮐاﭼﯽﻘﺎﻧﻮﺎﯽﻼﻣﺎﻫژﯿﻣﻤﻧدﺷن|ﻨﺷﺤﻤﻪﯽﻘرrﯿسﮑﺎآﻤ|ﯽﺎeریذوmﺸﺪﺷvر|زﺳراﺑu|oﺳﻫﻦﻣﯽﺎﻧﻣﻤﺎﺗﺎcoﯾﻔﺤآ.ﻔنﻨcﺤﯽﻓﺑ|ﮔﺎiﺮﻤیاﯿnﭘﻤﺮﺮﻀﻧﺎﺘaﺪaﻠداﺧﺎﺧﺪﻫرﺎآﺎﺎcﻓﻋVرﻟﻧﯽﻠ.یﺳﮓرrدﻣﻪﺪﺸ|ﺣ|eNﯿﯽﯽﻮ,ﻻیﻓﻟpـﻧزeﻣﻦﺮﺎﻧﻪvﯿﺤدﻫﺷ@IﺎﺷدﺳAﻨرﺎﻤﺒoنAﺷﯽInﺪﻫﻮ0fﺘﺧﮓﮐﻨCﮐoﻧرﺎﺎﺎtnﻟﯽﻓﺧﻘر2AirRﻣﺿﯽﺎﮐﺪﮔﺎﻮeﺮEﺎﻪﺷآیﺷbهPC8ﻫﺗﻧﻨ/ﯽﺧﻨﺗﺗﻮmﺑﭽﺸﻨﻮR4ﯾﺮﺎﮐاeﺒﻃﮕmﻪﺰﻧازﻮﺟPﺮﺴـﯾا.Emoددﯽﻤﯽﮏc3ﮕﮐوﯽآﺣ.،oﺎﻪـﯾ|8ﺮPﮐcﻠkﺎناﮐﯽ|.95دیرiد|o1ﻦﻫﭘد|-ﺑ|ﺻﺋﯿa5ﻧ|8فoﺎﺎﻣﻣ1ﻮﻧﯽﻣcدﺣﮋﭽ|.1bﺳنﺴﻬﻮrﮔ|8ﻤﻪeﺘﺎیق|ﻌ&ﻌﯿ|ﺎceﯿﺑ|نﻫﻮ.ﺎﺪز5ﺎﺳap0ﺪﺑبدودرﻣf.ﻣﻫ1ﻌﺳﻓﻧﯿﻻﻮﯿ5ﯿﺮﺿﮐاsﮏwرﺮﺎﻨهاtﺪﺳﺮﻦﺎiﺼ8دجمﯾﺗ8ﯿازnwﭘﺑوﯽﺟﺗﻫﺮﻧرﱪﻮاﭘ7ﺧUﮔﭘ.ﺪﯾwﯾﺪرﯿﺤﯽﯾﻮﺮﻮﺎﺎریرﯽییﯽﺪ7مدی1mahdiyar 778.389.1545.
rkodabash@gmail.com
www.RayKodabash.com
Fresh Slice Pizza
$118,000
ﺩﺭﺩﺍ ﻥﺗاﻭﻥﻭنﻜوﻭﺭ،ﺑاﻛﺮﺍﻳﻪﻣﻨاﺳﺐﻭﺩﺭﺁﻣﺪﺧوﺏ
!No Royalty Fee! No Advertisement Fee
Business with Property in Downtown
مغازه با کافیشاپ با حداقل ۶۰۰۰دلار درآمد خالص
در ماه و ﻇرفیت بیشتر$499,000 .
پیتزائی در کوکیتلام نزدیک مال با کرایه بسیار مناسب.
$49,800
بوتیک لباس زنانه در کاپیلانو مال (نورتونکوور)۲۳۰۰sqf ،
با همه امکانات $35,0000inventory +
Dollar Storeبا ،Lottoبا اجاره و Leaseبسیار مناسب $34,800
کافی شاپ در دان تاون ونکوور $55,000
ﺑﺮﺍیﺍﻃﻼﻋاﺕﺑﻴﺸﺘﺮﻭﺑاﺯﺩﻳﺪﻟﻄﻔاﺑا٦٠٤-٩١٦-٧٢١٢ﺗﻤاﺱﺑﮕﻴﺮﻳﺪ.