Page 25 - Shahrvand BC No.1235
P. 25
‫سیاست ‹‬
‫اما در مورد ساخت دولت‪ ،‬واقعیت این است که بر خلاف خواست آقای روزبه‪ ،‬خود را به طور مســتقیم و بدون سلســل ‌همراتب اداره کنند‪ .‬از همین روست سوسیالیســتی توسط این جریانات‪ ،‬و غیب ِت جریانات چپ در صحنه سیاسی‪،‬‬
‫این ساخت به ناچار یک ساخت «سلسل ‌همراتبی» است‪ .‬این ویژگی هر سازمان که در پایان نقد خود به اشــاره من به گرامشــی و نقش روشنفکران ارگانیک این جریانات را به عق ‌بنشینی کشاند‪.‬‬
‫‪25‬‬ ‫بزرگی است که باید در آن تقسیم کا ِر افقی (تخص ‌صها) و تقسیم کا ِر عمودی ایراد م ‌یگیرند‪ ،‬که گویی این همان دیدگاه قدیمی اســت که م ‌یخواهد نقش اما نکته دیگری که ایشــان‪ ،‬و بســیاری دیگر به آن ایراد گرفت ‌هاند‪ ،‬مربوط به‬

‫(ســطوح اختیارات) بوجود آید‪ .‬البته سازما ‌نهای مدرن‪ ،‬بر خلاف گذشته که « َســر» را برای «بدنه» بازی کند‪( .‬از این م ‌یگذریم که دید گرامشــی با دید این اســت که گفت ‌هام سوسیالیسم زمانی م ‌یتواند فرارسد که در عرصه جهانی‬
‫هرم سازمانیدر آ ‌نها «بلند» بود‪ ،‬هم اکنون سازما ‌نهایی به اصطلاح «مسطح» حزب لنینی متفاو ‌تاند‪« .‬روشــنفک ِر» گرامشی به هی ‌چوجه میانجی نیست و دول ‌تها و نهادهای بی ‌نالمللی سیاس ‌تهای سوسیالیستی را در پیش گیرند‪ .‬در‬
‫هســتند که سلسل ‌همراتب محدود تری دارند‪ .‬سازما ِن بدون سلسل ‌همراتب تنها تنها نقش آگا‌هکننده را داراســت‪ ).‬در نوشــت ‌ه ایشان برخوردهای متفاوتی در متن اشاره کرد‌هام که نهادهایی چون سازمان تجارت جهانی‪ ،‬صندوق بی ‌نالمللی‬
‫یک ســازمان کوچک چند نفره است‪ ،‬و یک سازمان چند صد نفره‪ ،‬چند هزار مورد روشــنفکران مطرح م ‌یشود‪ .‬از یک سو بدرستی م ‌یخوانیم که «صحبت پول‪ ،‬و بانک جهانی مه ‌مترین اهر ‌مهای سرمایه در جهانی کردن سرمای ‌هاند و با‬
‫بر ســر کم بها دادن به نقش و اهمیت روشنفکران و عناصر آگاه تر در تقویت حمایت کشورهای امپریالیستی ارتجاع ‌یترین سیاس ‌تهای نئو لیبرالی را پیش‬ ‫نفره‪ ،‬و چند ده هزار نفره نم ‌یتواند بدون سلسل ‌همراتب اداره شود‪.‬‬
‫بُعد دیگر پیشــنهادات ایشــان در مــورد آلترناتیو مردمی اســت‪ .‬م ‌یخوانیم توانائی جنبش ها نیست»‪ ،‬و از سویدیگر م ‌یخوانیم که «روشنفکرانی که خود م ‌یبرند‪ .‬در نتیج ‌هگیری خود طرح م ‌یکنم که در عصر جهانی شــدن سرمایه‪،‬‬
‫چون «مردم» «آگاه تر» و «خود کنشــگر» شــد‌هاند‪ ،‬دیگر نیازی به «حلقات محصول تقسیم اجتماعی کار در یک نظام طبقاتی هستند‪ ... ،‬تبدیل به یکی از امکان استقرار سوسیالیســم در یک کشور وجود ندارد‪ ،‬و سوسیالسیم یک راه‬
‫حل جهانی است‪ ،‬و زمانی مطرحمی شود که اقتصادهای بزرگ جهان با پیروزی‬ ‫میانجی» ندارند‪ ،‬و خود در بســتر «دموکراســی مستقیم» سرنوشتشان را در عوامل مهم باز تولید نظم بزیر کشیده شده می گردند‪».‬‬
‫دست م ‌یگیرند‪ .‬م ‌یگویند‪« ،‬بشــر ‪ ...‬در حال برداشتن یک گام بزرگ بسوی آقای روزبه در نقد خود ایرادات دیگری را نیز مطرح کرد‌هاند‪ .‬از جمله آنکه چرا نیروهای سوسیالسیتی در آ ‌نها‪ ،‬سیاس ‌تهای سوسیالسیتی را در پیش گیرند‪،‬‬
‫اداره جوامع خود بدون وساطت میانجی ها و پایان دادن به سلسل ‌همراتب نظم انقلا ‌بهــای بزرگ را من از نوع انقلاب به رهبری اقلیت قلمداد کرد‌هام‪ .‬همان و از طریق نمایندگان خود‪ ،‬نهادهای بی ‌نالمللی را نیز به آن ســو ســوق دهند‪.‬‬
‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1235‬جمعه ‪ 30‬نیدرورف ‪1392‬‬ ‫طبقاتی و از جمله دموکراســی نیابتی یا سیستم نمایندگی‪ ...‬است‪ ».‬این قطعاً طور که اشــاره کردم‪ ،‬بحث مفصل این انقلا ‌بها در نوشته جداگان ‌های مطرح واضح‪ ،‬و من آگاهانه برای تاکید بر ســخت ِی راهی که در پیش است‪ ،‬به ضرورت‬
‫انشاء زیبایی است‪ ،‬اما بسیار از واقعیت فاصله دارد‪ .‬در اینجا فرصت پرداختن به خواهد شد‪ .‬در اینجا تاکید م ‌یکنم که هی ‌چکدام از این انقلا ‌بها از نوع اکثریت سوسیالیست شدن این ارتجاع ‌یترین نهادهای سرمایه اشاره کردم‪ .‬بنابراین از‬
‫تمام ایرادات این طرز دید نیست‪ .‬دموکراسی مستقیم که طی آن «همه» بدون آگاه نبود‌هاند‪ .‬تردیدی نیســت که اکثریت مردم در آ ‌نها شــرکت داشتند‪ ،‬و نظر من «فاز مقدماتی» که در دوران ســرمای ‌هداری مقدم بر «فاز پائینی» باید‬
‫نماینده در یک تصمی ‌مگیری مشــارکت م ‌یکنند‪ ،‬تنها در یک محله قاب ‌لاجرا ایشاندرست م ‌یگویند که مگر بدون شرکت اکثریت امکانداشت انقلا ‌بهایی اتفاق افتد‪ ،‬فازی بسیار طولانی است‪ .‬اگر آلترناتیو دیگری در واقع و عمل‪ ،‬نه در‬
‫است‪ ،‬همان طور که در بعضی کانتو ‌نهای سویس وجود دارد‪ .‬در سطح ملی نیز نظیر انقلا ‌بهای روس‪ ،‬چین و ویتنام و غیره اتفاق افتد؛ اما به نظر من آنچه را حرف و خیال‪ ،‬وجود داشته باشد‪ ،‬این نظر من نادرست خواهد بود‪.‬‬
‫م ‌یتوان از شکل رفراندوم برای پار‌های مسایل استفاده کرد‪ ،‬که در همه جا نیز که انگلس در متن طولانی و بسیار بااهمیت «مقدمه ‪ ۱۸۹۵‬بر «مبارزه طبقاتی نکتــه آخر اینکــه‪ ،‬بزر ‌گترین ایراد من به این نقد بســیار جالب آقای روزبه‪،‬‬
‫رایج است‪ .‬اما فرا تر از این‪ ،‬دموکراسی مستقیم یک خواست غیرعملی و رویایی در فرانســه» م ‌ینویسد‪ ،‬کمابیش شامل انقلا ‌بهایی که بعداً صورت گرفت نیز این اســت که ایشان به قســمت دوم مقاله من که قسمت اصلی مقاله است‪،‬‬
‫است‪ .‬مگر م ‌یشــود «همه» در هم ِه تصمیمات شرکت کنند؟ تنها را ِه عملی م ‌یشود‪ .‬او م ‌یگوید‪ ...« ،‬تمام انقلاب ها‪ ،‬انقلاب های اقلیت بوده اند‪ .‬حتی اگر جز اشــار‌ههای مختصری‪ ،‬نپرداخت ‌هاند و به سئوالات اصلی پاسخ نگفت ‌هاند‪ ،‬و‬
‫مشارک ِت وســیع‪ ،‬همان دموکراس ِی نمایندگی است که مردم نمایندگان خود اکثریت در آن ها شرکت داشتند‪ ،‬این کار را ــ‪ ».‬تردید نیست که این انقلا ‌بها آن اینکه آلترناتیو چیســت؟ «برنامه» بسیاری از سازما ‌نهای چپ رادیکال‪ ،‬از‬
‫را در پارلمان‪ ،‬در شورای شهر‪ ،‬شورای واحد سازمانی و غیره انتخاب م ‌یکنند‪ .‬خدمات بزرگی به مردم خود کردند‪ ،‬و در مورد چین و ویتنام کشورشــان را از جمله برنامه راه کارگر ــ‪ ،‬و به نوعی یک برنامه رادیکال سوسیال دموکراتیک‬
‫البته در سطح یک واحد سازمانی هم م ‌یتوان در مواردی نظر همگانی را کسب سلطه خارجی نجات دادند‪ .‬اما هی ‌چکدام نتوانستند اکثریت را به قدرت رسانند‪ .‬است‪ ،‬البته با تناقضات بسیار‪ .‬با آنکه برنامه اعلام م ‌یکند که «الگوی سوسیال‬
‫کرد‪ .‬بعلاوه در دنیای پیچیده امروز بسیاری تصمیمات جنبه تخصصی و فنی تکیه من بر انقلا ‌بهای سوسیالیســتی اســت و بر کنار از تضادهای طبقاتی‪ ،‬دموکراسی» به «آخر خط رسیده»‪ ،‬و شعارهایی چون «انقلاب توده ای»‪« ،‬خود‬
‫دارند که چه بخواهیم و نخواهیم‪ ،‬تنها افراد حرفه به خصوصی م ‌یتوانند و باید دلایل اصلی پیروزی این انقلا ‌بها جنگ‪ ،‬مداخله امپریالیستی‪ ،‬و ناسیونالیسم حکومتی وسیع مردم»‪ ،‬یا «در هم شکستن ماشین دولتی»‪ ،‬و امثالهم‪ ،‬را طرح‬
‫بوده‪ ،‬و نه دلایلی که بطور سنتی از سوی بخشی از چپ طرح م ‌یشود‪ .‬ایشان به م ‌یکند‪ ،‬اما به «مرحله گذار» اشــاره دارد‪ .‬این «گذار»‪« ،‬انتقال از سرمای ‌هداری‬ ‫آن تصمیمات را اتخاذ کنند‪.‬‬
‫در مــورد «خود حکومتــی» و خودگردانی نیزهمین برخوردهــای رویایی را طور تلویحی م ‌یپذیرند که شاید این اکثریت شرکت کننده در انقلا ‌بها «نایند به سوسیالیسم» اســت‪ .‬یک برنامه سوسیالیستی بنا به تعریف باید مبتنی بر‬
‫م ‌یتوان مشاهده کرد‪ .‬در یک واحد کوچ ِک تولیدی یا خدماتی که کارکنانش و درست مســئله در این جاست‪ .‬تاکید مارکس به شــرکت «آگاهانه» بسیار حذف کارمزدی و بر آن اساس‪ ،‬حذف کامل سرمایه استوار باشد‪ ،‬اما این برنامه‬
‫مالک یا کنترل کنند ِه آن هســتند‪ ،‬م ‌یتوان خودگردانی داشت‪ .‬اما یک وزارت واضح و روشــن و حائز اهمیت است‪ ،‬و کنار گذاشتن آن نیز بسیار پر مسئله‪ .‬بدرستی با اشــاره به «انعطا ‌فهای لازم» در جریان «انتقال»‪ ،‬بر «افزایش بار‬
‫خانه‪ ،‬شــرکت نفت‪ ،‬یا صنایع فولاد را نم ‌یتوان «خودگردانی» کرد‪ .‬من اخیرا خود آقای روزبه در نقد مربوطه بدرستی در چند جا به بر کلمه خودآگاه تاکید آوری تولید»‪« ،‬افزایش رفاه»‪ ،‬و «بالا رفتن قدرت اقتصادی کشــور» در مقابل‬
‫در جــای دیگری مفصلا در این زمینه برخــورد کرد‌هام و در اینجا به جزئیات کرد‌هاند‪ .‬سا ‌لها پیش در مطلب دیگری به ترجمه فارسی «مانیفست» توسط خرابکار ‌یهای سرمایه جهانی‪ ،‬تاکیددارد‪ .‬بعلاوه «مالکیت اجتماعی» را تنها به‬
‫آن نم ‌یپردازم‪ .‬مه ‌مترین شــیوه مشــارکت در واحدهای تولیدی و خدماتی «آگاهانه» از جمل ِه معروف مارکس‪/‬انگلس حذف شده بود‪( ،‬جالب آنکه باز هم «بخش های بزرگ و حیاتی» کشور محدود م ‌یکند‪ ،‬و اشاره دارد که سیاست‬
‫«دموکراســی صنعتی» است که در پار‌های کشــورهای اروپایی وجود دارد‪ ،‬و در ترجمه و چاپ جدید مانیفســت حزب توده در سال ‪ ،۲۰۰۶‬کلمه خودآگاه اجتماعی کردن «به معنی از بین رفتن بازار نیســت»‪ ،‬و «در خواست ها» که‬
‫«مجلس موسسان» منتخب مردم باید پایه «تدوین قانون اساسی نوین ایران»‬ ‫کارگران و کارمندان به نسبت قدرتی که اتحادیه هاشاندارند‪،‬درجات مختلفی را نم ‌یتوان یافت‪) .‬‬
‫از مشارکت را ــ از «مبادله اطلاعات» گرفته تا «مشورت»‪ ،‬و «هم‪-‬تصمیمی» ایراد دیگر ایشان این است که من بحرا ‌نهای سرمای ‌هداری را تنها به بحرا ‌نهای قرار دهد‪ ،‬بجز چند مورد‪ ،‬تماماً خواس ‌تهای اصلا ‌حطلبانه هستند‪ .‬اما مسئله‬
‫ــ کسب م ‌یکنند‪« .‬خودگردانی»‪ ،‬که «کنترل کارگری» است‪ ،‬تنها در شرایط ادواری محدود کرده‪ ،‬و به بحران ســاختی اشــاره نکرد‌هام‪ ،‬که دقیق نیست‪ .‬اصلی نحوه گذار است که پر تناقض و نامشخص باق ‌یمانده‪.‬‬
‫من در همان ابتدای مقاله اشاره م ‌یکنم که بحران «ذاتی» نظام سرمای ‌هداری‬ ‫بحران و به طور موقتی م ‌یتواند‪ ،‬و م ‌یتوانســته مطرح باشــد‪ .‬از قضا سازمان‬
‫اســت‪ ،‬اما بقول خود مارکس بحران «دائمی» وجود ندارد‪ .‬ایراد دیگر آنکه چرا‬ ‫راه کارگر از معدود ســازما ‌نهای چپ دوران انقلاب بهمن بود که چنین درک‬
‫نقدی پیرامون علل شکست سوسیال دموکراسی مطرح نکرد‌هام‪ .‬درست است‬
‫‪«- ۲‬کوره راه ‪»...‬ﺟﺸﻦِ ﻓﺮﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺩ‬ ‫درستی را از «شوراها» داشت‪.‬‬

‫عنوان نقد خانم فروغ اسد پور «کوره راه سعید رهنما برای قرن بیست و یکم»‬
‫است که آن نیز عنوان بسیار جالب و مناسبی است‪ .‬تعریف لغ ‌تنام ‌های «کوره‬
‫بــه طور کل در نقد مــورد بحث م ‌یبینیم که نه تنها به حــزب‪ ،‬به دولت‪ ،‬به که به تفصیل به دلایل شکســت این جریانات نپرداختــم‪ ،‬چنانچه به دلایل راه» عبارت است از «راه باریک‪ ،‬ناهموار و پرپیچ و خم در خارج شهر»‪ .‬من هیچ‪Dr. Monir Taha‬‬

‫سازما ‌نهای سلســل ‌همراتبی‪ ،‬نیازی نیست‪ ،‬بلکه روشنفکران نیز به نوعی زائد شکســت انقلا ‌بها نیــز نپرداختم‪ ،‬چرا که متن را طولانی تر از آنچه هســت بزرگ راه است‪ ،‬و خوشحال خواهم شد که کوره راهی باشد برای خروج چپ از‬
‫قلمداد شد‌هاند‪ .‬این تنها خود «مردم» هستند که گویا م ‌یتوانند و باید امورات م ‌یکرد‪ .‬اما اشاره کردم که تعرض وسیع نئولیبرالیسم‪ ،‬کنار گذاردن آرما ‌نهای بن بست موجود‪ ،‬چرا که کوره راه بهتر از بیراه ِه تجربه شده است!ﻣﺮﺍﺳ ِﻢ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫ﺷﻌﺮ ﺑﻭﺟﻪﺸﺳﺯﺑﻦِﺨﺎﻓﺟﻥِﻦِﺮﺧﺸﻋﻨﺷﺎﻴﺪﻩﻮﺷﻦِﺍﻘﺍﺎﻧﻱِﻓﺕﻪﻓﺮﻣﺍﺎﺒﺭﺎﺟﺧﺭﺮﺳﺍﻨﻙﻲﻣﺪ‪،‬ﺑﺎﻩﻲﺩﻛﺍﻨﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺑﺎﺩ‬
‫‪Vol. 20 / No. 1235 - Friday, Apr. 19, 2013‬‬ ‫ﻋﻜﺎﺳﻲ‪ n‬ﻭ‪aa‬ﻣ‪i‬ﺯﺮﺍﻳ‪h‬ﺑ‪a‬ﺒﺟﺳ‪v‬ﻪﺎ‪ah‬ﺗﺸﻢِﺯﺮﺑ‪ِaa‬ﻦﭘﻳﺎ‪T‬ﻴﻓ‪rT‬ﻮِﻥﺮﻦﻧﺧ‪r‬ﺪ‪e‬ﻨﺷ‪r‬ﻋ‪i‬ﺪﻴ‪i‬ﻩﻫﻜﻮﺍﺍ‪n‬ﻤ‪Dn‬ﺕِﻱﺴ‪oo‬ﺲﺮﻣﻓﺒﺎﺭﺎ‪n‬ﺍﺭﺭﻱ‪MiM‬ﺳ‪.‬ﻫﻙﺷ‪.‬ﺑﻲ‪r‬ﻤﻢﺎ‪،‬ﺎ‪m‬ﺩ‪r‬ﺑﺎﺭ‪D‬ﺍ‪Da‬ﺧ‪R‬ﻼﻗﻴﺖ‪Dr. Monir Taha‬‬
‫ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦﺷﻌﺷﺮﻤﺎﻭﻣﺭﺮﺍﻩﺑﺳﺳﻪﺗﺨﻠﻢِﺯﺑﻔﭘﺎ ِﻦﻴﻮِﻥﻦﻧﻋﺪﺎﺑﺷﻴﺷﻫﻮﺨﺍﻘﻤﺎﻮﻧﺍِﻱﺴﻪﺮﻓﻫﺎﺍﻴﺭﻱﺟﺪﺳﺮﺷﺍﻲﻭﻤ‪،‬ﺎﻣﺍﻧﺭﺍﺘﻲﻛﺨﻨﺎﺪﺏ ﻛﻨﻴﺪﻣﺮﺍﺳﻢِ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻫﻤﺴﺮﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ‬

‫ﻋﻜﺎﺳﻲﺗﻠﻭﺷﻔﻌﺮﺯﻦﻳﻭ‪:‬ﺒﺎ‪1‬ﺗﺳﺮ‪9‬ﻳﺨ‪4‬ﻦِﻦ‪9‬ﻋﺎﻋ‪9‬ﺷﻜﻘ‪3‬ﺎﻧ‪7‬ﻪﺲﺍـﺭﺟﺍﺮﺍ‪4‬ﻫﻣ‪0‬ﻢﻲ‪6‬ﺑﻛﺎﻨﺪﺧﻼﻗﻴﺖﺑﻪ ﺯﺑﺎ ِﻥ ﺷﻴﻮﺍﻱِ ﻓﺎﺭﺳﻲ‪،‬‬
‫‪Wedding Ceremony‬ﺷﻌﺮ ﻭ ﺳﺨﻦِ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﻲﻛﻨﺪ‬

‫‪604-739-9491‬‬

‫‪www.aroosy.ca‬ﻋﻜﺎﺳﻲ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﻋﻜﺲ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻼﻗﻴﺖ‬
‫ﻋﻜﺎ‪n‬ﺳ‪a‬ﻲ‪i‬ﻭ ﺯ‪v‬ﻳﺒﺎ‪a‬ﺗﺮﻳ‪r‬ﻦ‪e‬ﻋﻜ‪D‬ﺲ ﺭﺍ‪in‬ﻫﻢ ﺑﺎ‪ m‬ﺧ‪a‬ﻼﻗﻴ‪R‬ﺖ‬
‫ﻫﻤﻴﻦ‪n‬ﺷﻤ‪a‬ﺎﺭ‪i‬ﻩ‪v‬ﺗﻠ‪a‬ﻔ‪r‬ﻦ‪e‬ﺑﺨ‪D‬ﻮﺍﻫ‪n‬ﻴ‪i‬ﺪ ﻭ‪m‬ﺍﻧﺘ‪a‬ﺨﺎ‪R‬ﺏ ﻛﻨﻴﺪ‬
‫ﺍﺯ ﻫﻤﻴ ﺗﻦﻠﻔﺗﺷﻠﻤﻦﻔﺎ‪:‬ﺭﻦﻩ‪ :1‬ﺗ‪91‬ﻠ‪9‬ﻔ‪944‬ﻦ‪9‬ﺑ‪99‬ﺨ‪33‬ﻮﺍ‪77‬ﻫﻴــﺪ‪4‬ﻭ‪04‬ﺍﻧ‪60‬ﺘ‪6‬ﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ‬ ‫ﺍﺯ‬

‫ﺍﺯ ﻫﻤﻴ‪n‬ﻦ‪a‬ﺷ‪i‬ﻤﺎﺭ‪v‬ﻩ‪ 6‬ﺗ‪4a‬ﻠﻔ‪0r2‬ﻦ‪ e‬ﺑ‪-‬ﺨ‪D6‬ﻮﺍ‪1‬ﻫ‪9‬ﻴ‪n‬ﺪ‪ i-‬ﻭ‪4‬ﺍﻧ‪0m‬ﺘ‪a6‬ﺨﺎ‪l:‬ﺏ‪TeR‬ﻛﻨﻴﺪ‬ ‫تدریس خصوصی پیانو (کلاسیک)‬
‫توسط ﺁﺯﺍﺩﻩ ﺭﻭﺡﺍﻻﻣﯿﻦ‬

‫ﺗﻠﻔﻦ‪ 739 9491:‬ـ ‪604‬‬ ‫عضو رسمی ‪BC Conservatory of Music‬‬
‫با ‪ ۲۰‬سال سابقه تدریس در ایران‬
‫‪25‬‬ ‫(مدرسه هنر و ادبیات) و کانادا‬

‫آمادگی جهت شرکت در امتحانات کنسرواتواری‬
‫‪Grade 1-10‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30