Page 32 - Shahrvand BC No. 1216
P. 32
زنان
گفتگوبامنفورترینزنفمینیستلبنان 32
ترجمه محمد ربوبی
احتمال دارد که این اعتماد به نفس شما ،زنان را گیج کن د. به روســری متوسلم یشوند .پژوهشی نشــان داده که برای نود وهشت مدرسه فمینیست ی :حماته حداد ،شاعر ،نویسنده ،روزنامه نگار ،مترجم و مدافع سال متسیب /شماره - 1216جمعه 17رذآ 1391
شاید .افزون بر این ،آنها مبارزه مرا علیه حجاب ردم یکنند .آنها م یگویند درصد زنان مصر مزاحمت ایجاد م یشو د. حقوق زنان در لبنان و سایر کشورهای عربیخاورمیانه است .به سال ۱۹۷۰
حجاب را خودشان انتخاب کرده اند .اماموقعی که دین و مذهب تو ،حجاب در بیروت در خانواده ای مسیحی متولد و تربیت شد .دوران کودکی و نوجوانی In touch with Iranian diversity
را مقرر و ضروری کرده پس انتخاب نیســت .موقعــی که بی اعتنایی به آیا سکس یکی از مهمترین مسایل جهان عرب است؟ اش تحت تأثیرجنگ های داخلی لبنان سپری شد .حداد به هفت زبان تسلط
حجاب،پیامدش ســرزنش و تحقیر خانواده است انتخاب نیست .بسیاری آری ،ســکس ،درماندگی ،ســرخوردگی و ناکام یناشی از آن ،مشکل بس دارد .گفتگوهایش با نویســندگان مشــهور (همچون اومبرتو اکو ،نادینگولد Vol. 20 / No. 1216 - Friday, Dec. 07, 2012
زنان محجبه از فمینیسم اسلام یسخنم یگویند که ایده ای استمضحک. بزرگی اســت .ســکس ،دین و سیاست ،هر ســهرابط هی تنگاتنگی با هم مایر ،پل آســتر ،ماریو وارگاس ،پتر هاندکه و )...در کتابی منتشــر شده است.
دارند .هر گاه بخواهیم از تابو بودن ســکس و سرخوردگی و ناکام یناشی از حداد افزون بر آثاری که منتشر کرده ،اشعار وآثار عربی را به چند زبان اروپای ی 32
نم یشود هم مسلمان بود و هم فمینیس ت. آن ســخن بگوییم ،غیر ممکناست از دین و مذهب سخن نگوییم .اگر و آثار نویســندگان اروپایی را ب ه عربی نیز ترجمه و منتشر کرده اس ت .او در
از دین و مذهب ســخنم یگوییم باید از سیاست نیز سخن گفت .اغلب از سال۲ ۰۰۹ فصل نامه «جسد» را در لبنا نبنیان نهاد .این مجله حاوی موضوع
م یخواهید بگویید که چون اسلام در سرکوبی زنان در جهان عرب منم یپرسندکه چرا برای رهایی از قید و بندهای جنسی (سکس) مبارزه هایی اســت که در جوامع اسلام یتابو است :حجاب،بکارت ،همجنس گرایی،
مقصر است؟ م یکنم ،در حالی که مسایل و مشکلات مهم تری وجود دارد .اماموقعی که خرافات ،فتیشیسم و ...اتوبیوگرافی او با عنوان «چگونه شهرزاد را کشتم» اخیرا
من برای آزادی جنسی (سکس) مبارزهم یکنم ،علیه انحصار قدرت ،علیه منتشــر و به چند زباندیگر ترجمه شده اســت .حداد در دانشگاه بیروت به
به ســهم خود چنین است .اما من این را به زنان مسیحی نیزم یگویم :تو فساد و رشــوه خواری و برای سکولاریسممبارزهم یکنم .چون این افراط
نم یتوانی فمینیست باشی موقعی که توم یپذیری زن حق ندارد کشیش گرایی مذهبی ،منشاء مشکلات و مسایل جهان عرب است .باید از اقتدار و تدریس زبان و ادبیات ایتالیایی اشتغال دارد -م .ر
شود ،موقعی که توم یپذیری سکس فقط برای زاییدن بچه است.م یتوانم
باز هم ادامه بدهم ...ایندیدگاه مردسالاری در همه جا و در همه عرصه ها سلطه اش در سیاست ودر زندگی شخصی کاسته شو د.
وجود دارد .اما در این جا زنانم یترسند این موضوع ها را پی گیرند ،چون آیا لبنان در مقایسه با سایر کشورهای منطقه نسبتَا لیبرال نیست؟ خانم حداد ،گویا شما منفورترین زن در لبنان هستید؟
در لبنان نیز که ظاهراَ جامعه ای باز و مدرن تلقیم یشــود ،دین و مذهب حماته حداد :آری چنینم یگویند ،اما امیدوارم که واقعاَ منفورترین زن
آنگاه بایستی دین و مذهب شان را به کلی رد کنن د. بر همه چیز مسلط است .در لبنان جامعهمدنی وجود ندارد .من به عنوان لبنان نباشــم .البته دشــمن های زیادی دارم .علت اش کار و فعالیتمن
یک زن مســیحی ســابق در موارد متعددی باید به اتوریت هی مسیحی که اســت .با وجود این ،بســیاری برای کار و فعالیت من ارزش قایل هستند.
آیا جوان های نسل جدید روشن بین تر نیستند؟ کلیساســت مراجعه کنم .بااین که آتئیســت هستم .در این کشور چیزی البته من هم مایلم مانند همه انسان ها دوست داشتنیباشم .شما درست
کاش چنین باشــند .اخیرا یک کارگردان فیلم های مســتند از پســران به نام آتئیســت وجود خارجی ندارد .هرگاه یکی از دوستان زن مسلمان م یگویید :برایم اهمیتی ندارد که منفور باشم ،بهایی است که باید بپردازم،
دانشجوی دانشــگاهی که من در آنجا تدریسم یکنم،پرسید :آیا مایلید من بخواهدازدواج کند یا از شوهرش طلاق بگیرد ،تابع قوانین و مقررات در ازای آن چــه که باید انجــام داد،انجام دهم و آن چه که باید گفته
با زنی که باکره نیست ازدواج کنید؟ پرسش شوندگان حدودا بیست ساله دیگری اســت که با من تفاوت دارد .در این جا هر شــخصی بنابرتعلق به
دین و مذهب اش که از کودکی تعیین شــده ،تعریف و شناختهم یشود. شود ،بگوی م.
بودند .نود درصد آنها پاسخ منفی دادن د. این توهم آزادی در لبنان ســبب م یشود که مانعبروز خشم و پرخاش و
آیا خشم ،انگیزه ی شماست؟
با وجود این ،شما خوش بین هستید؟ بنابراین مانع دگرگونی شو د. آری ،خشــم و عصبانیت .موضوع این اســت کهم یخواهند من نیز مانند
نه ،من زن مبارزی هستم و تفاوت در همین اس ت. شما این آزادی را توهم تلقیم یکنید؟ بســیاری در این جا بی تفاوت بمانم .آنها باجریان آب شــنام یکنند و به
اکثر دختران و زنانم یگویند :آخ ،برای چه! من هر پوشــاکی که بخواهم آنچه بر سایر انسان هام یگذرد توجه نم یکنند .آنها به آن چه که بر حق
در ازای مبارزه تان چه بهاییم یپردازید؟ م یپوشــم،م یتوانم تمام طول شــب دردیســکو برقصم .این موضوع که و حقوق زنهام یگذرد،کاری ندارند .اما من متوجه آنها هســتم و معتقدم
تهدید به مرگ ،و محکوم کردن ها و ...البته در مقایسه با آنچه که من برنده قوانین و مقررات کشــور در مورد من تبعیض قایل شده ،این موضوع که با هر کسی باید به آنها توجه کند و وقتی صبح از خواب بیدارم یشود ،باید
م یشــوم ،هیچ است .سرانجام ،زمانی فرام یرسد که آدم تصمیمم یگیرد من مانند یکشهروند مرد رفتار نم یشود ،این موضوع که قانون و مقرراتی واردصحنه مبارزه شــود .زندگی در این بخش جهان به معنای این است
خودش را با آنچه دیگران درباره اش فکرم یکنند ارزیابی نکند بلکه با این وجود ندارد تا مانع اعمال خشونت مرد نسبت به زن در خانه و یامانع قتل
معیار مورد سنجشقرار دهد که چقدر به هدف هایش نایل شده یا تا چه های ناموســی شود ،این موضوع که بســیاری شوهران به زنان خود تجاوز که باید پیوسته مبارزه کر د.
م یکنند ،چون زنان مایملک آنها هستند ،برایمن علی السویه است!
اندازه وجدانش آسوده اس ت. اما اگر شما زن لبنانی نبودید نم یتوانستید آنچه مایل هستید شما سالیانی است که زنان عرب را تشویق و ترغیبم یکنید برای
احقاق حقوق شان قیام کنند .اهالی کشورهای عربی قیامکردند.
شما در سال ۲۰۰۹فصل نامه «جسد» را منتشر کردید ،انگیزه تان انجام دهی د.
از انتشار آن چه بود؟ البته چنین اســت .اما من این شانس را داشتم که در خاتوادهای فرهیخته مگر زنان قیام نکردند؟
بزرگ و تربیت شدم .اکثر زنان در این جاطوری تربیتم یشوند که شوهر مدت کوتاهی پس از ژانویه ۲۰۱۱که در این کشورها انقلاب ها آغاز شدند
من مدتهاست که به عنوان شاعر ،نویسنده ،مترجم و ژورنالیست به موضوع خوبی پیدا کنند و شــوهر خوب شــوهری ثروتمند است .چند روز پیش، من مقاله ای در این باره نوشــتم که اینانقلاب ها شکســت دیگری برای
های جنســیت (سکسوالیته) و دین ومذهب پرداخته ام .برای من اهمیت پســرم را به جشن تولددوســتی بردم .دو دختر کوچولو در کنار اتومبیل احقــاق حقوق زنان به همراه خواهد آورد .در آن موقع ،تقریباَ همه در این
داشت مجله ای منتشر شود درباره موضوعاتی که تابو هستند .ابتدا ،دشوار پورشــه ایســتاده بودند و آنرا نظارهم یکردند .یکی از آنها گفت« :بزرگ جا و نیز در اروپا به منخرده گرفتند که زن بدبین اصلاح ناپذیری هستم.
بود کهنویسندگانی پیدا کنم که حاضر شوند با نام حقیقی خودشان مطلب که شــدمبه شــوهرم خواهم گفت چنین اتومبیلی برای من بخرد!» از او در ایتالیــا مرا کلاغ نامیدند .در آن موقع من از دیکتاتورها دفاع نکردم.
پرســیدم« :چرا فکر نم یکنی وقتی بزرگ شدی ،تحصیلم یکنی،کار دیکتاتورها باید ساقط شــوند .در آن موقع گفتم اکنون ناگزیریم بین دو
منتشر شود .مرا با ریختن روغن داغ بارها و بارها تهدیدکردن د. م یکنی ،پول بدســتم یآوری و با پول خــودت ،چنین اتومبیلی خواهی غول یکی را انتخاب کنیم :بیــن دیکتاتوری و بین افراطگرایی دینی که
برای زنان خطرناک تر از دیکتاتوری اســت .بایســتی با هر دو مبارزه کرد
مخارج فصلنامه را از کجا تأمینم یکنید؟ خرید؟»
از جیــب خودم و از فــروش آن .در ابتدای کار ،امیدوار بــودم که از نهاد آیــا نباید پیش از هر چیز مردان عــرب طرز فکر خود را عوض چون افراط گری دینی مردسالار ودشمن زنان اس ت.
فرهنگــی اروپا مبلغی دریافت کنم ،اما آنها ردکردند .پس از مناقشــات
در مورد کاریکاتور دانمارکی و کشــتن «تئو وان کوک» ،این نهاد از افراط کنند؟ با وجود این ،تصاویر زنان تظاهر کننده در سراسر جهان پخش ش د.
البته که ضروری اســت .اتفاقاَ این موضوع ،موضوع کتاب بعدی من است. البته که چنین شــد .در مصر و تونس دیدیم که زنان بخشی از انقلابیون
گرایان مذهبی ترسی د. مردان در جهان عرب اغلب توان جنسیرا با پرخاش و تجاوز و سرکوبگری بودنــد اما بعد از انقلاب ،همین که ســاختارهاینوین شــکل گرفتند و
عوضیم یگیرند .اما این همان چیزی است که من بر فمینیست های دهه انتخابات انجام گرفت ،زنان تقریباَ به کلی کنار زده شــدند .چنین به نظر
علت ترس از مشــاهده اندام زن که حتی موهایش را نیز باید شصت خردهم یگیرم :آنها روند دگرگونی مردان را متوقف کردند .چون به م یرســد که از زنان استفاده کردند تااین انقلاب ها را خصوصاَ برای غربی
بپوشاند چیست ؟ هــا قابل اعتماد کنند .اما همین که آتش ها خوابید ،بار دیگر زنان را کنار
نظر آنها رهایی زنان ،مبارزه علیه مردان بو د. گذاشتند ،چوندیگر به آنها نیازی نداشتند .آنچه که مرا بیشتر خشمگین
این را پیوســته از خودم همم یپرسم :چرا موی سر؟ کدام آلت جنسی یا یا شما فمینیست هستید؟
تناســلی در آن نهفته اســت؟ مایلم علت آن رابدانم .گویا چون اندام زن م یکند این واقعیت است که اکثر زنان این وضعیت را پذیرفتن د.
وسوســه مرد را ب رم یانگیزد و او را از راه بدرم یبرد ،لازم است زن اندامش من فمینیست هستم به مفهوم فمینیسمدهه نود که چند اشتباه ساختاری
را بپوشاند .چون مردان نم یتوانند خودشان را کنترل کنند ،بایستی به این فمینیسم دهه شصت را بازنگری کرده. به نظر شما اوضاع بهتر نخواهد شد؟
وسیله از وسوسه شدن آنها جلوگیری کرد .اگر چنین است اصولا بایستی نمونه اش؟ نه .این به اصطلاح بهار عربی ،آخرین زمســتان عربی اســت .امیدوارم که
مــردانرا مهار کرد ،به جای این که اندام زنان شــان را پشــت حجاب چنین باشــد .وقتی مردم احزاب افراط گرایاسلام یرا انتخابم یکنند،
باید احســاس زنانگی به مثابه ضعف و ناتوانی را رد کرد .چون این دیدگاه روزی فرام یرســد که خواهند فهمید این تغییرات آن تغییراتی نیســت
پنهان کنن د. چیزی جز همان دیدگاه مردســالاری نسبتبه موضوع نیست .من دوست کــه برایش مبارزه کرده اند .درجهان عرب نم یتوان از نظام خودکامه به
پانوش تها: دارم بــه زنانگی خودم به عنوان اقتدار افتخــار کنم .این امر نباید به هیچ دموکراسی نایل شد بی آن که مرحله بنیادگرایی افراطی مذهبی را تجربه
* مطلب حاضر ،ترجمه مقاله ای است از: وجه به مفهوم این باشد کهزنان جای مردان را بگیرند و حتی به هیچ وجه کرد و از ســرگذرانــد .چون همه آنهایی کــه در دوران دیکتاتوری تحت
SDZ.Magazin;.12. Oktober 2012 نباید زن سالاری تلقی شود که مانند مردسالاری سخیف است .زنان جهان پیگرد قرار گرفتند به شخصیت های مذهبی روی آوردند و احزابمذهبی
عربباید بفهمند که آنهــا به تنهایی نم یتوانند اوضاع را دگرگون کنند. م یدانستند که چگونه خود را به عنوان نجات دهنده معرفی کنند .اکنون
آنها برای دگرگونی به همکاری مردان نیازمندند .من حوصل هیشنیدن این آنهــا باید امتحان خود را پس بدهند و البته آنهــا دراین امتحان مردود
ادعاهای همبستگی زنان و زنانگی را ندارم .چرا باید فقط ما زنان همبسته
باشــیم ،چون ما زنان جملگی واژینا داریــم؟اخیراَ در تظاهراتی که زنان خواهند ش د.
برگزار کردند ،برخی سبیل های مصنوعی روی لب چسبانده بودند .اگر من
تظاهرات کنم با پوشــیدن«های هیلز» ([ )High Heelsکفش و چکمه در دهه های هفتاد زنان چادری و روسری دار به ندرت در خیابان
ها دیدهم یشدند .در اغلب فیلم های مصری صحنه هایبوسیدن
های پاشنه بلند مدرن ویژه زنان] تظاهراتم یکن م. و حتی هم بسترشدن مشاهدهم یشد .چرا مذهب بار دیگر چنین
اهمیتی پیدا کرده اس ت.
آری ،زنان دامن کوتاه بر تن داشــتند .امروز وضعیت طور دیگری است .در
سال ۲۰۱۱که من در قاهره بودمم یبایست زنانی را که روسری نداشتند
به زحمت پیدا کنم .بسیار دشوار بود .البته نباید از یاد برد که اینک مردان و
حتی برخی زنانپیوسته مزاحم زنان بدون روسریم یشوند ،از اینرو ناچار
گفتگوبامنفورترینزنفمینیستلبنان 32
ترجمه محمد ربوبی
احتمال دارد که این اعتماد به نفس شما ،زنان را گیج کن د. به روســری متوسلم یشوند .پژوهشی نشــان داده که برای نود وهشت مدرسه فمینیست ی :حماته حداد ،شاعر ،نویسنده ،روزنامه نگار ،مترجم و مدافع سال متسیب /شماره - 1216جمعه 17رذآ 1391
شاید .افزون بر این ،آنها مبارزه مرا علیه حجاب ردم یکنند .آنها م یگویند درصد زنان مصر مزاحمت ایجاد م یشو د. حقوق زنان در لبنان و سایر کشورهای عربیخاورمیانه است .به سال ۱۹۷۰
حجاب را خودشان انتخاب کرده اند .اماموقعی که دین و مذهب تو ،حجاب در بیروت در خانواده ای مسیحی متولد و تربیت شد .دوران کودکی و نوجوانی In touch with Iranian diversity
را مقرر و ضروری کرده پس انتخاب نیســت .موقعــی که بی اعتنایی به آیا سکس یکی از مهمترین مسایل جهان عرب است؟ اش تحت تأثیرجنگ های داخلی لبنان سپری شد .حداد به هفت زبان تسلط
حجاب،پیامدش ســرزنش و تحقیر خانواده است انتخاب نیست .بسیاری آری ،ســکس ،درماندگی ،ســرخوردگی و ناکام یناشی از آن ،مشکل بس دارد .گفتگوهایش با نویســندگان مشــهور (همچون اومبرتو اکو ،نادینگولد Vol. 20 / No. 1216 - Friday, Dec. 07, 2012
زنان محجبه از فمینیسم اسلام یسخنم یگویند که ایده ای استمضحک. بزرگی اســت .ســکس ،دین و سیاست ،هر ســهرابط هی تنگاتنگی با هم مایر ،پل آســتر ،ماریو وارگاس ،پتر هاندکه و )...در کتابی منتشــر شده است.
دارند .هر گاه بخواهیم از تابو بودن ســکس و سرخوردگی و ناکام یناشی از حداد افزون بر آثاری که منتشر کرده ،اشعار وآثار عربی را به چند زبان اروپای ی 32
نم یشود هم مسلمان بود و هم فمینیس ت. آن ســخن بگوییم ،غیر ممکناست از دین و مذهب سخن نگوییم .اگر و آثار نویســندگان اروپایی را ب ه عربی نیز ترجمه و منتشر کرده اس ت .او در
از دین و مذهب ســخنم یگوییم باید از سیاست نیز سخن گفت .اغلب از سال۲ ۰۰۹ فصل نامه «جسد» را در لبنا نبنیان نهاد .این مجله حاوی موضوع
م یخواهید بگویید که چون اسلام در سرکوبی زنان در جهان عرب منم یپرسندکه چرا برای رهایی از قید و بندهای جنسی (سکس) مبارزه هایی اســت که در جوامع اسلام یتابو است :حجاب،بکارت ،همجنس گرایی،
مقصر است؟ م یکنم ،در حالی که مسایل و مشکلات مهم تری وجود دارد .اماموقعی که خرافات ،فتیشیسم و ...اتوبیوگرافی او با عنوان «چگونه شهرزاد را کشتم» اخیرا
من برای آزادی جنسی (سکس) مبارزهم یکنم ،علیه انحصار قدرت ،علیه منتشــر و به چند زباندیگر ترجمه شده اســت .حداد در دانشگاه بیروت به
به ســهم خود چنین است .اما من این را به زنان مسیحی نیزم یگویم :تو فساد و رشــوه خواری و برای سکولاریسممبارزهم یکنم .چون این افراط
نم یتوانی فمینیست باشی موقعی که توم یپذیری زن حق ندارد کشیش گرایی مذهبی ،منشاء مشکلات و مسایل جهان عرب است .باید از اقتدار و تدریس زبان و ادبیات ایتالیایی اشتغال دارد -م .ر
شود ،موقعی که توم یپذیری سکس فقط برای زاییدن بچه است.م یتوانم
باز هم ادامه بدهم ...ایندیدگاه مردسالاری در همه جا و در همه عرصه ها سلطه اش در سیاست ودر زندگی شخصی کاسته شو د.
وجود دارد .اما در این جا زنانم یترسند این موضوع ها را پی گیرند ،چون آیا لبنان در مقایسه با سایر کشورهای منطقه نسبتَا لیبرال نیست؟ خانم حداد ،گویا شما منفورترین زن در لبنان هستید؟
در لبنان نیز که ظاهراَ جامعه ای باز و مدرن تلقیم یشــود ،دین و مذهب حماته حداد :آری چنینم یگویند ،اما امیدوارم که واقعاَ منفورترین زن
آنگاه بایستی دین و مذهب شان را به کلی رد کنن د. بر همه چیز مسلط است .در لبنان جامعهمدنی وجود ندارد .من به عنوان لبنان نباشــم .البته دشــمن های زیادی دارم .علت اش کار و فعالیتمن
یک زن مســیحی ســابق در موارد متعددی باید به اتوریت هی مسیحی که اســت .با وجود این ،بســیاری برای کار و فعالیت من ارزش قایل هستند.
آیا جوان های نسل جدید روشن بین تر نیستند؟ کلیساســت مراجعه کنم .بااین که آتئیســت هستم .در این کشور چیزی البته من هم مایلم مانند همه انسان ها دوست داشتنیباشم .شما درست
کاش چنین باشــند .اخیرا یک کارگردان فیلم های مســتند از پســران به نام آتئیســت وجود خارجی ندارد .هرگاه یکی از دوستان زن مسلمان م یگویید :برایم اهمیتی ندارد که منفور باشم ،بهایی است که باید بپردازم،
دانشجوی دانشــگاهی که من در آنجا تدریسم یکنم،پرسید :آیا مایلید من بخواهدازدواج کند یا از شوهرش طلاق بگیرد ،تابع قوانین و مقررات در ازای آن چــه که باید انجــام داد،انجام دهم و آن چه که باید گفته
با زنی که باکره نیست ازدواج کنید؟ پرسش شوندگان حدودا بیست ساله دیگری اســت که با من تفاوت دارد .در این جا هر شــخصی بنابرتعلق به
دین و مذهب اش که از کودکی تعیین شــده ،تعریف و شناختهم یشود. شود ،بگوی م.
بودند .نود درصد آنها پاسخ منفی دادن د. این توهم آزادی در لبنان ســبب م یشود که مانعبروز خشم و پرخاش و
آیا خشم ،انگیزه ی شماست؟
با وجود این ،شما خوش بین هستید؟ بنابراین مانع دگرگونی شو د. آری ،خشــم و عصبانیت .موضوع این اســت کهم یخواهند من نیز مانند
نه ،من زن مبارزی هستم و تفاوت در همین اس ت. شما این آزادی را توهم تلقیم یکنید؟ بســیاری در این جا بی تفاوت بمانم .آنها باجریان آب شــنام یکنند و به
اکثر دختران و زنانم یگویند :آخ ،برای چه! من هر پوشــاکی که بخواهم آنچه بر سایر انسان هام یگذرد توجه نم یکنند .آنها به آن چه که بر حق
در ازای مبارزه تان چه بهاییم یپردازید؟ م یپوشــم،م یتوانم تمام طول شــب دردیســکو برقصم .این موضوع که و حقوق زنهام یگذرد،کاری ندارند .اما من متوجه آنها هســتم و معتقدم
تهدید به مرگ ،و محکوم کردن ها و ...البته در مقایسه با آنچه که من برنده قوانین و مقررات کشــور در مورد من تبعیض قایل شده ،این موضوع که با هر کسی باید به آنها توجه کند و وقتی صبح از خواب بیدارم یشود ،باید
م یشــوم ،هیچ است .سرانجام ،زمانی فرام یرسد که آدم تصمیمم یگیرد من مانند یکشهروند مرد رفتار نم یشود ،این موضوع که قانون و مقرراتی واردصحنه مبارزه شــود .زندگی در این بخش جهان به معنای این است
خودش را با آنچه دیگران درباره اش فکرم یکنند ارزیابی نکند بلکه با این وجود ندارد تا مانع اعمال خشونت مرد نسبت به زن در خانه و یامانع قتل
معیار مورد سنجشقرار دهد که چقدر به هدف هایش نایل شده یا تا چه های ناموســی شود ،این موضوع که بســیاری شوهران به زنان خود تجاوز که باید پیوسته مبارزه کر د.
م یکنند ،چون زنان مایملک آنها هستند ،برایمن علی السویه است!
اندازه وجدانش آسوده اس ت. اما اگر شما زن لبنانی نبودید نم یتوانستید آنچه مایل هستید شما سالیانی است که زنان عرب را تشویق و ترغیبم یکنید برای
احقاق حقوق شان قیام کنند .اهالی کشورهای عربی قیامکردند.
شما در سال ۲۰۰۹فصل نامه «جسد» را منتشر کردید ،انگیزه تان انجام دهی د.
از انتشار آن چه بود؟ البته چنین اســت .اما من این شانس را داشتم که در خاتوادهای فرهیخته مگر زنان قیام نکردند؟
بزرگ و تربیت شدم .اکثر زنان در این جاطوری تربیتم یشوند که شوهر مدت کوتاهی پس از ژانویه ۲۰۱۱که در این کشورها انقلاب ها آغاز شدند
من مدتهاست که به عنوان شاعر ،نویسنده ،مترجم و ژورنالیست به موضوع خوبی پیدا کنند و شــوهر خوب شــوهری ثروتمند است .چند روز پیش، من مقاله ای در این باره نوشــتم که اینانقلاب ها شکســت دیگری برای
های جنســیت (سکسوالیته) و دین ومذهب پرداخته ام .برای من اهمیت پســرم را به جشن تولددوســتی بردم .دو دختر کوچولو در کنار اتومبیل احقــاق حقوق زنان به همراه خواهد آورد .در آن موقع ،تقریباَ همه در این
داشت مجله ای منتشر شود درباره موضوعاتی که تابو هستند .ابتدا ،دشوار پورشــه ایســتاده بودند و آنرا نظارهم یکردند .یکی از آنها گفت« :بزرگ جا و نیز در اروپا به منخرده گرفتند که زن بدبین اصلاح ناپذیری هستم.
بود کهنویسندگانی پیدا کنم که حاضر شوند با نام حقیقی خودشان مطلب که شــدمبه شــوهرم خواهم گفت چنین اتومبیلی برای من بخرد!» از او در ایتالیــا مرا کلاغ نامیدند .در آن موقع من از دیکتاتورها دفاع نکردم.
پرســیدم« :چرا فکر نم یکنی وقتی بزرگ شدی ،تحصیلم یکنی،کار دیکتاتورها باید ساقط شــوند .در آن موقع گفتم اکنون ناگزیریم بین دو
منتشر شود .مرا با ریختن روغن داغ بارها و بارها تهدیدکردن د. م یکنی ،پول بدســتم یآوری و با پول خــودت ،چنین اتومبیلی خواهی غول یکی را انتخاب کنیم :بیــن دیکتاتوری و بین افراطگرایی دینی که
برای زنان خطرناک تر از دیکتاتوری اســت .بایســتی با هر دو مبارزه کرد
مخارج فصلنامه را از کجا تأمینم یکنید؟ خرید؟»
از جیــب خودم و از فــروش آن .در ابتدای کار ،امیدوار بــودم که از نهاد آیــا نباید پیش از هر چیز مردان عــرب طرز فکر خود را عوض چون افراط گری دینی مردسالار ودشمن زنان اس ت.
فرهنگــی اروپا مبلغی دریافت کنم ،اما آنها ردکردند .پس از مناقشــات
در مورد کاریکاتور دانمارکی و کشــتن «تئو وان کوک» ،این نهاد از افراط کنند؟ با وجود این ،تصاویر زنان تظاهر کننده در سراسر جهان پخش ش د.
البته که ضروری اســت .اتفاقاَ این موضوع ،موضوع کتاب بعدی من است. البته که چنین شــد .در مصر و تونس دیدیم که زنان بخشی از انقلابیون
گرایان مذهبی ترسی د. مردان در جهان عرب اغلب توان جنسیرا با پرخاش و تجاوز و سرکوبگری بودنــد اما بعد از انقلاب ،همین که ســاختارهاینوین شــکل گرفتند و
عوضیم یگیرند .اما این همان چیزی است که من بر فمینیست های دهه انتخابات انجام گرفت ،زنان تقریباَ به کلی کنار زده شــدند .چنین به نظر
علت ترس از مشــاهده اندام زن که حتی موهایش را نیز باید شصت خردهم یگیرم :آنها روند دگرگونی مردان را متوقف کردند .چون به م یرســد که از زنان استفاده کردند تااین انقلاب ها را خصوصاَ برای غربی
بپوشاند چیست ؟ هــا قابل اعتماد کنند .اما همین که آتش ها خوابید ،بار دیگر زنان را کنار
نظر آنها رهایی زنان ،مبارزه علیه مردان بو د. گذاشتند ،چوندیگر به آنها نیازی نداشتند .آنچه که مرا بیشتر خشمگین
این را پیوســته از خودم همم یپرسم :چرا موی سر؟ کدام آلت جنسی یا یا شما فمینیست هستید؟
تناســلی در آن نهفته اســت؟ مایلم علت آن رابدانم .گویا چون اندام زن م یکند این واقعیت است که اکثر زنان این وضعیت را پذیرفتن د.
وسوســه مرد را ب رم یانگیزد و او را از راه بدرم یبرد ،لازم است زن اندامش من فمینیست هستم به مفهوم فمینیسمدهه نود که چند اشتباه ساختاری
را بپوشاند .چون مردان نم یتوانند خودشان را کنترل کنند ،بایستی به این فمینیسم دهه شصت را بازنگری کرده. به نظر شما اوضاع بهتر نخواهد شد؟
وسیله از وسوسه شدن آنها جلوگیری کرد .اگر چنین است اصولا بایستی نمونه اش؟ نه .این به اصطلاح بهار عربی ،آخرین زمســتان عربی اســت .امیدوارم که
مــردانرا مهار کرد ،به جای این که اندام زنان شــان را پشــت حجاب چنین باشــد .وقتی مردم احزاب افراط گرایاسلام یرا انتخابم یکنند،
باید احســاس زنانگی به مثابه ضعف و ناتوانی را رد کرد .چون این دیدگاه روزی فرام یرســد که خواهند فهمید این تغییرات آن تغییراتی نیســت
پنهان کنن د. چیزی جز همان دیدگاه مردســالاری نسبتبه موضوع نیست .من دوست کــه برایش مبارزه کرده اند .درجهان عرب نم یتوان از نظام خودکامه به
پانوش تها: دارم بــه زنانگی خودم به عنوان اقتدار افتخــار کنم .این امر نباید به هیچ دموکراسی نایل شد بی آن که مرحله بنیادگرایی افراطی مذهبی را تجربه
* مطلب حاضر ،ترجمه مقاله ای است از: وجه به مفهوم این باشد کهزنان جای مردان را بگیرند و حتی به هیچ وجه کرد و از ســرگذرانــد .چون همه آنهایی کــه در دوران دیکتاتوری تحت
SDZ.Magazin;.12. Oktober 2012 نباید زن سالاری تلقی شود که مانند مردسالاری سخیف است .زنان جهان پیگرد قرار گرفتند به شخصیت های مذهبی روی آوردند و احزابمذهبی
عربباید بفهمند که آنهــا به تنهایی نم یتوانند اوضاع را دگرگون کنند. م یدانستند که چگونه خود را به عنوان نجات دهنده معرفی کنند .اکنون
آنها برای دگرگونی به همکاری مردان نیازمندند .من حوصل هیشنیدن این آنهــا باید امتحان خود را پس بدهند و البته آنهــا دراین امتحان مردود
ادعاهای همبستگی زنان و زنانگی را ندارم .چرا باید فقط ما زنان همبسته
باشــیم ،چون ما زنان جملگی واژینا داریــم؟اخیراَ در تظاهراتی که زنان خواهند ش د.
برگزار کردند ،برخی سبیل های مصنوعی روی لب چسبانده بودند .اگر من
تظاهرات کنم با پوشــیدن«های هیلز» ([ )High Heelsکفش و چکمه در دهه های هفتاد زنان چادری و روسری دار به ندرت در خیابان
ها دیدهم یشدند .در اغلب فیلم های مصری صحنه هایبوسیدن
های پاشنه بلند مدرن ویژه زنان] تظاهراتم یکن م. و حتی هم بسترشدن مشاهدهم یشد .چرا مذهب بار دیگر چنین
اهمیتی پیدا کرده اس ت.
آری ،زنان دامن کوتاه بر تن داشــتند .امروز وضعیت طور دیگری است .در
سال ۲۰۱۱که من در قاهره بودمم یبایست زنانی را که روسری نداشتند
به زحمت پیدا کنم .بسیار دشوار بود .البته نباید از یاد برد که اینک مردان و
حتی برخی زنانپیوسته مزاحم زنان بدون روسریم یشوند ،از اینرو ناچار