Page 26 - shahrvand BC No. 1333
P. 26
پیش‌نیاز خش ‌کسالی و دروغ‬ ‫مقالات‬ ‫‪26‬‬

‫در آثارش به بازگویی و کنکاش‬ ‫کیان ثابتی‬ ‫هنر‬
‫در روابط اجتماعی نسل امروز‬
‫ایران م ‌یپردازد‪ .‬یعقوبی کهن ‌هکار‬ ‫در همین ابتدا‪ ،‬ذکر این‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1333‬جمعه ‪ 14‬دنفسا ‪1393‬‬
‫و کهنه نویس نیست و از همین‬ ‫نکته را لازم می‌دانم که‬
‫کار تئاتر که او را مجبور به مهاجرت چندساله در تورنتو کرد‪ ،‬ازجمله‬ ‫مردمی می‌نویسد که هرروز در‬ ‫این نوشتار ب ‌ههی ‌چوجه به‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫محرومیت‌هایی است که قلم یعقوبی برایش به ارمغان آورده است‪.‬‬ ‫خیابان از کنارمان رد م ‌یشوند‪.‬‬ ‫هدف تبلیغ برای تئاتر‬
‫او اصلًا از خود ما م ‌ینویسد؛‬ ‫«خشک‌سالی و ردوغ»‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1333 - Friday, Mar. 6, 2015‬‬
‫نمایش «خشک‌سالی و دروغ» هم از این قاعده مستثنی نیست‪ .‬نگارنده‬ ‫خودی که زیر نقاب لبخندهای‬ ‫نوشته‌نشده و نگارنده اصلًا‬
‫این تئاتر را دومرتبه با تغییرات بعضی بازیگران دیده است (آخرین‬ ‫دروغین و به‌به و چه چ ‌هها‪ ،‬پنهان‬ ‫متولیان اجرای این نمایش‬
‫بار در جشنواره تئاتر آدانا ترکیه دیدم که بسیار موردتوجه تماشاچیان‬ ‫کرده‌ایم‪ .‬خودی اگر آشکار شود‬ ‫را در کانادا نمی‌شناسد البته‬
‫ترک قرار گرفت)‪ .‬باآنکه به‌زعم نگارنده‪ ،‬نمای ‌شنامه‌های «زمستان ‪»۶۶‬‬ ‫بسیاری از منافع بدست آمده‌مان‬ ‫چاپ این یادداشت در کمتر‬
‫و «یک دقیقه سکوت» آثار ارزشمندتری نسبت به این اثر هستند‬ ‫به باد خواهد رفت اما دیدن این‬ ‫از چهل دو ساعت باقیمانده‬
‫(پنهان نمی‌کنم که یکی از آرزوهایم‪ ،‬اجرای نمایشنامه «یک دقیقه‬ ‫خود بر روی صحنه‪ ،‬لذ ‌تبخش‬ ‫به اجرای نمایش مزبور در‬
‫سکوت» است) ولی نمی‌توان ارزش‌های نهفته در خشک‌سالی و دروغ‬ ‫است چراکه دوست داریم آ ‌نگونه‬ ‫ونکوور‪ ،‬خود مؤید مدعای‬
‫را نادیده گرفت‪ .‬خشک‌سالی و دروغ هم مانند آثار دیگر محمد یعقوبی‪،‬‬ ‫باشیم ولی جامعه متولی صداقت‬ ‫نگارنده است چراکه به قطع‬
‫کنکاشی است در روابط انسانی چهار فرد (دو زن و دو مرد)؛ که در این‬ ‫اجازه بروز آن را نم ‌یدهد‪ * .‬از‬ ‫یقین بلیت‌های نمایش تاکنون فروخته‌شده و دیگر احتیاج به تبلیغات‬
‫داستان‪ ،‬ایرانی هستند ولی می‌توان به بسیاری از زندگی‌ها در نقاط‬ ‫سوی دیگر‪ ،‬یعقوبی هنرمندی‬ ‫از این طریق نیست‪ .‬اصولاً نگارنده هیچ‌گاه از فن‌ها یا علاق ‌همندان‬
‫مختلف جهان‪ ،‬تعمیم داد و شاید به همین دلیل در بین خارج نشینان‬ ‫روشنفکر است‪ .‬او عدالت جوی‬ ‫پروپاقرص آثار محمد یعقوبی نبوده و جستجو و پیگیر ‌یام بیشتر به‌سوی‬
‫و خارجی‌ها بسیار موردتوجه قرارگرفته است‪ .‬نمایش درون یک مربع‬ ‫است و شاید این عدال ‌تجویی‬ ‫آثار محمد رحمانیان و حمید امجد بوده است تا محمد یعقوبی؛ اما‬
‫عشقی که بعضی اضلاعش پاک یا کمرنگ شد‌هاند‪ ،‬م ‌یگذرد‪ .‬هرچند‬ ‫ریشه در تحصیلات وی در علم‬ ‫نمی‌توانم این واقعیت را پنهان کنم که همیشه از خواندن نمایشنامه‌ها‬
‫خشک‌سالی و دروغ‪ ،‬نمایش روابط انسانی در چاردیواری خانه است ولی‬ ‫حقوق داشته باشد‪ .‬این عدالت در‬ ‫یا تماشای اجراهای صحنه‌ای محمد یعقوبی لذت برد‌هام؛ این لذت چنان‬
‫درواقع‪ ،‬آیینه روابط پنهان و دروغین اجتماعی است که در آن زندگی‬ ‫آثار او نیز نمود پیداکرده و پروتاگونیست و آنتاگونیست یا شخصیت‬ ‫بود که حتی مرا کنجکاو و جذب خواندن نمایشنامه «ش ‌بب ‌هخیر مادر»‬
‫م ‌یکنیم و به همین دلیل هم در بروشور نمایش آمده‪ :‬اهورامزدا این‬ ‫خوب و بد در نمایشنامه‌هایش وجود ندارند‪ .‬همه شخصی ‌تها امکان بروز‬ ‫مارشا نورمن کرد یعنی اولین نمایشی که یعقوبی به‌طور رسمی اجرا‬
‫صفات و خواسته‌های خود را دارند و شاید به همین دلیل آثار او انتها‬ ‫کرده بود (پیش از زمستان ‪۶۶‬اش)‪ .‬این همان حس لذتی است که یقیناً‬
‫سرزمین را از دشمن‪ ،‬از خش ‌کسالی‪ ،‬از دروغ دور بدارد‪.‬‬ ‫ندارند چه که زندگی را پایانی نیست؛ چه که زندگی را برنده و بازنده‌ای‬ ‫پس از هر اجرایی برای تک‌تک تماشاچیان نمایش‌های یعقوبی حاصل‬
‫تماشای نمایش خشک‌سالی و دروغ با بازی بازیگر توانای تئاتر ایران‪،‬‬ ‫نیست همه م ‌یکوشند تا بازندٔه این بازی نباشند ولی برنده‌ای هم این‬ ‫خواهد شد که به نظر نویسنده این سطور‪ ،‬ماحصل ارزشمندی برای هر‬
‫علی سرابی و بازیگر توانمند سینمای ایران‪ ،‬باران کوثری‪ ،‬فرصت‬ ‫بازی ندارد‪ .‬نکته اینجاست که این ه ‌مسطح و معادل بودن شخصیت‌های‬
‫مغتنمی برای همه ایرانیان دور از وطن است تا آنچه در روابط انسان‌ها‬ ‫نمایشی‪ ،‬خود چالش نمایش م ‌یشود و آن را پیش می‌برد‪ .‬درگیری‬ ‫اجراکنندٔه تئاتر است‪.‬‬
‫در سرزمین مادری‌شان م ‌یگذرد‪ ،‬به عینه مشاهده کنند‪ .‬روابطی که‬ ‫نمایشی (تعلیق) از همان صحنه آغازین‪ ،‬شروع می‌شود و حتی پس از‬ ‫اما آنچه مرا وادار به نگارش این یادداشت کرد یادآوری این نکته است‬
‫احتمالاً در داستان زندگی بسیاری از ما و ایشان هم نمایان است‬ ‫پایان نمایش‪ ،‬با تماشاچی همراه است‪.‬‬ ‫که آنچه در هنگام اجرای هر اثری از آثار یعقوبی بر صحنه م ‌یبینیم‪ ،‬خو ِد‬
‫خشک‌سالی و دروغ را از زندگی برچینیم تا سبزی و راست ِی نشاط به‬ ‫یعقوبی روشنفکر است ولی نه از نوع روشنفکران ادا داری که‬ ‫اوست که بر صحنه جاری است حتی اگر بهترین و مشهورترین بازیگران‬
‫عاج نشینند و وصف حال پایین‌ترین طبقات جامعه را می‌کنند‪ .‬او‬ ‫ایران هم آن را به اجرا درآورند و این همان نکته ایست که در معرفی و‬
‫زندگانی بازگردد‪.‬‬ ‫از پرجمعیت‌ترین و میانی‌ترین طبقه جامعه ایران می‌نویسد‪ .‬البته‬ ‫تبلیغات تئاتر «خشک‌سالی و دروغ» به آن پرداخته نشده یا کمتر توجه‬
‫*هشت نمایشنام ‌هنویس ایرانی در بیانیه‌ای در سال ‪ ۸۸‬خطاب به‬ ‫بازگویی (نه وارونگی) واقعی این طبقه در ایران همواره با خطرات و‬ ‫شده است (هرچند منکر‪ ،‬ح ّظ و لذت از نزدیک دیدن بازیگران معروف‬
‫همکاران خویش می‌نویسند‪« :‬کنشگری برای ما نمای ‌شنامه نویسان هیچ‬ ‫محرومیت‌های بسیار همراه است فیلم‌هایی که هرساله از اکران جا‬ ‫سینما و تلویزیون نیستم که برای همه مردم در هر نقطه‌ای از دنیا‪،‬‬
‫نیست جز ثبت دقیق و صادقانه رخدادها‪ ،‬همچون شهادتی از این دوران‬ ‫می‌مانند و اجازه پخش ندارند نمونه‌هایی از برخورد با چنین تفکراتی‬ ‫لذ ‌تبخش و شادی‌آفرین است)‪ .‬و این نه بر اساس حدس و گمان بلکه‬
‫برای آیندگان‪ .‬پس همه دوستان نمایشنام ‌هنویس خود را دعوت م ‌یکنیم‬ ‫است‪ .‬ولی در تئاتر برای گریز از این پدیده‪ ،‬هنرمندان سعی می‌کنند‬ ‫محصول نگرش و تجربه ب ‌هدست‌آمده از دیدن حداقل ده اثر نمایشی (از‬
‫در این امید رهایی‌بخش با ما همراه شوند و در نمایش‌نامه‌هایشان راوی‬ ‫سخن خود را در مکان و زمان‌های غیر معاصر یا طبقه اجتماعی‬ ‫رقص کاغذ پاره‌ها تا مرد بالشی) و خواندن بیش از پانزده نمایشنامه‬
‫صادق روزگار خود باشند‪ ».‬این هشت نمایشنام ‌هنویس عبارت بودند‬ ‫دیگری بازگو کنند اما یعقوبی از روشنفکر جنس شاملو و بیضایی‬ ‫از اوست‪ .‬به نظر نگارنده‪ ،‬اگر بسیاری از بازیگران توانا تئاتر ایران از‬
‫از‪ :‬نغمه ثمینی‪ ،‬محمد یعقوبی‪ ،‬حمید امجد‪ ،‬محمد رحمانیان‪ ،‬محمد‬ ‫است از موضع خود عقب‌نشینی نمی‌کند حتی اگر با ممنوعیت و‬ ‫پانته‌آ بهرام‪ ،‬ریما رامین فر‪ ،‬آیدا کیخایی‪ ،‬امیر جعفری‪ ،‬بهروز بقایی تا‬
‫محرومیت همراه باشد‪ ،‬تحت تعقیب قرار گرفتن و بعد‪ ،‬حبس تعلیق‬
‫چرمشیر‪ ،‬محمد رضایی راد‪ ،‬علیرضا نادری و محمد امیر یاراحمدی‪.‬‬ ‫به اتهام اجرای خصوصی نمایش «باغ وحش شیشه‌ای» یا ممنوعیت از‬ ‫علی سرابی‪ ،‬نوید محمدزاده و پیام دهکردی در نمایش‌های‬
‫محمد یعقوبی خوش درخشیده‌اند این را می‌توان به‌واسطه‬
‫اختلاط هنر بازیگر در اندیشه و هنر جاری یعقوبی در‬ ‫‪26‬‬
‫نمایشنامه دانست این دو چنان دره ‌متنیده م ‌یشوند که‬
‫آنچه بر صحنه مقابل دیدگان تماشاچی نشان داده می‌شود‬
‫تنها نامی که می‌توان بدان نهاد‪ ،‬زیبایی صرف است و بس‪.‬‬
‫در اینجا‪ ،‬این نقش نوشته‌شده توسط نویسنده است که‬
‫بازیگر را به اوج می‌رساند (که از اقبال نیک‪ ،‬کارگردان و‬
‫نویسنده یکی شده‌اند) که البته در نمایشنامه دیگری که در‬
‫این سطح از زیبایی نباشد هنر بازیگر هم آ ‌نچنان بروزی‬
‫نخواهد داشت‪ .‬این را می‌توان بخت بسیاری از بازیگران‬
‫دانست که در نمایشی بازی م ‌یکنند که می‌توانند والاترین‬

‫جلوه‌های هنر خویش را نمایان سازند‪.‬‬
‫آثار محمد یعقوبی‪ ،‬آیینه تمام نمای جامعه ایران است‪ .‬او‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31