Page 27 - Shahrvand BC No.1330
P. 27
‫ایران همچنان در پرتو هنر و پژوهش‌های فرهنگی بیضایی‪ ،‬م ‌یدرخشد‪.‬‬ ‫اساطیر ایران اجرا شد‪ .‬این نمایشنامه سه پرده‌ای که هر پرده آن دارای‬
‫این رو‌زها باید منتظر آثار و پژوهش‌های جدیدی از بهرام بیضایی بود؛‬ ‫داستان مجزایی است؛ پیش از این در ایران هم به اجرا درآمده بود‪ .‬مژده‬
‫خواندن بخشی از نمایشنامه زرین تاج (طاهره قره العین) توسط او در ‪27‬‬ ‫شمسایی در این نمایشنامه خوانی در سه نقش شهرناز‪ ،‬ارنواز و ضحاک‬
‫بزرگداشت زنده یاد امین بنانی‪ ،‬نویدبخش آثاری نو از بهرام بیضایی در‬ ‫ظاهر شد‪.‬‬
‫گستره تاریخ نمایش است‪ .‬خاتمه نوشتار را با یادداشت حمید امجد‪،‬‬
‫شاگرد و همراه همیشگی بیضایی به پایان می‌رسانم‪:‬‬ ‫نمایش «جانا و بلادور»‪ ،‬اثر دیگری از بهرام بیضایی است که طی‬
‫دوران مهاجرت به اجرا درآمد‪ .‬این نمایشنامه در سال ‪ ۱۳۷۸‬خورشیدی‬
‫بسیاری اندوهگین از سفر دانشگاهی استاد بهرام بیضایی به امریکا‬ ‫توسط بیضایی نوشته شده ولی مانند بسیاری از آثار نمایشی وی در‬
‫نوشت ‌هاند و بسیاری پرسید‌هاند آیا ایشان برای همیشه رفت ‌هاند؟ اجازه‬ ‫ایران امکان اجرای صحنه‌ای نیافت‪ .‬بیضایی در توضیح نمایش م ‌یگوید‪:‬‬
‫م ‌یخواهم به جای جواب گفتن به تک تک پیا ‌مهایی که در این باره‬ ‫«جانا و بلادور روایتگر داستانی از ستیز و پیکار میان چهار عنصر آب‪ ،‬باد‪،‬‬
‫دریافت کرد‌هام پاسخی واحد و البته مختصر در اینجا بیاورم من هم‬ ‫خاک و آتش است که در‌‌نهایت منجر به خلقت جهانی تازه م ‌یگردد‪ .‬این‬
‫دلتنگ ایشان هستم اما اندوهگین نیستم از اینکه ایشان جایی باشند‬ ‫روایت اسطوره‌ای در دوران حکمرانی تاریکی بر جهان شکل م ‌یگیرد‪.‬‬
‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1330‬جمعه ‪ 24‬نمهب ‪1393‬‬ ‫که قدرشان دانسته‌تر شود و خودشان فرصت‌های بایسته‌تر و امکان‌های‬ ‫در این روایت‪ ،‬نزاعی حماسی میان چهار شخصیت همخون اسطوره‌ای‬
‫در‌‌نهایت به رهایی جهان منجر می‌شود‪ ».‬نمایش مزبور به شیوه سایه تماشاچیان بر صحنه شاهد یک نمایش صحنه‌ای بودند‪ .‬گزارش‌های شایسته تری برای کار و مفید‌تر ساختن لحظاتشان بیابند‪ .‬فغان نکنیم‬
‫بازی که به زعم بیضایی از نیرومند‌ترین تجربه‌های نمایشی بشری و منتشر شده بعد از اجرا‪ ،‬حکایت از تجربه نویی دیگر در هنر نمایش از اینکه ایشان فضایی تازه‌تر را تجربه م ‌یکنند که در آن احتمالا لازم‬
‫بیش از هفت قرن بوده از تاریخ هنر ایران حذف شده‪ ،‬اجرا شد‪ .‬بیضایی ایران دارد‪ .‬بسیاری پیش از اجرا گمان م ‌یکردند که کهن بودن متن نیست میان هر دو کارشان ده سال فاصله بیفتد‪ .‬می‌توانیم به جای هر‬
‫خود می‌گوید‪« :‬برای ما جانا و بلادور نه تنها کوششی برای با‌زشناسی و اقتباسی‪ ،‬استفاده از کلمات فارسی و طولانی بودن زمان اجرا (بیش از روز «فغان نامه» نوشتن درباره رفتنشان‪ ،‬آرزو کنیم آنجا فرصت‌ها و‬
‫بازیابی یک شکل نیرومند نمایش از دست رفته است که همچنان مقابله سه ساعت)‪ ،‬موجب سرخوردگی بسیاری از تماشاچیان خواهد شد اما منابع تازه‌ای برای مطالعاتشان بیابند‪ ،‬شاگردانی تازه تربیت کنند‪ ...،‬از‬
‫ایست با آن استبداد تاریخی که سایه بازی ایران را حذف و نابود کرد‪ ».‬گزارش‌های منتشره پس از نمایش‪ ،‬این فرضیه را به طور کامل منتفی هر فرصت مثبت برای ساختن و آفریدن استقبال کنند و با کوله باری‬
‫درواقع‪ ،‬تماشاگران سایه بازی جانا و بلادور نیز در کنار صاحب اثر به کرد‪ .‬سایت‌های مختلف خبری از استقبال گسترده تماشاگران ایرانی سرشارتر– پر از نوشته‌های تازه و طر ‌حهایی برای تولید و اجرا و انتشار‪-‬‬
‫تجربه نوینی در عرصه هنر نمایشی ایران دست یافتند‪ .‬در این نمایش‪ ،‬از هر قشری (هنرمند و دانشجو تا تاجر و فروشنده معمولی) در طی بازگردند‪ ...‬اگر دوستدار ایشانیم؛ فغانمان برای چیست از اینکه مدتی با‬
‫مژده شمسایی و محسن نامجو در نگاره دو نقال‪ ،‬نقش آفرینی کردند‪ .‬دو اجرا خبر م ‌یدهند که همگی در مصاحبه از اشتیاق و ارتباطشان با تمرکز بر تحقیق و کار دانشگاهی تمرکز کنند؟ دل ما البته تنگ می‌شود‬
‫نمایش مزبور سخن م ‌یگویند‪ .‬گروهی نمایش را اجرای یک اثر حماسی‪ ،‬اما دکتر در سوته دلان بد نمی‌گفت‪« :‬گور پدر دل ما؛ دل تو شاد»‬ ‫نمایشنامه جانا و بلادور‪ ،‬همچنان اجازه چاپ در ایران را ندارد‪.‬‬

‫فهرست نمایشنامه‌های منتشره بهرام بیضایی به ترتیب‬ ‫گروهی آن را تعزیه‌ای مدرن و گروه دیگر فرورفتن در رویای بشری‬ ‫«گزارش ارداویراف» آخرین اثر بهرام بیضایی است که در استفورد‬
‫زمان نگارش‪:‬‬ ‫دانستند‪ .‬این نکته باز هم تاکیدی است بر اینکه آثار بیضایی جهت‬ ‫بر صحنه رفت‪ .‬بیضایی نگارش ابتدایی نمایشنامه را در سال ‪۱۳۷۹‬‬
‫اجرای صحنه نوشته شده‌اند نه فقط چاپ و خواندن و یادآوری این نکته‬ ‫خورشیدی انجام داده و طی این سال‌ها بسیار بر آن افزوده است‪ .‬او در‬
‫‪ – ۱‬اژدهاک‪۱۳۳۸ :‬‬ ‫یادداشتی پیش از اجرا نوشت‪« :‬از مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه‬
‫که هنر نمایش ایران از بسیاری از تجربیات هنری محروم مانده است‪.‬‬

‫استنفورد سپاسگزارم که در بهار و تابستان گذشته امکان برگزاری یک در یک اتفاق نادر دیگر‪ ،‬تنها نسخه از فیلم رگبار (‪ )۱۳۵۱‬ساخته ‪ – ۲‬آرش‪ :۱۳۴۲ -۱۳۳۷ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫کارگاه بازیگری برای ایرانیان‪ ،‬زیر نظر من و خانم مژده شمسایی را‪ ...‬بهرام بیضایی توسط «بنیاد سینمایی جهان» تحت مدیریت مارتین ‪ – ۳‬کارنامه بندار بیدخش‪ :۱۳۷۴ -۱۳۴۰ :‬اجرا شده توسط بهرام‬
‫فراهم آورد! شمار شگفت انگیز شرکت کنندگان و پیگیری و شوق آنان‪ ،‬اسکورسیزی با نظارت بهرام بیضایی مرمت شد‪ .‬از سرنوشت نگاتیوهای بیضایی‬
‫اندیشٔه نمایشنامه خوانی گزارش اَرداویراف را را پیش آورد – و به راستی نسخه اصلی فیلم اطلاعی نیست و این ترمیم بر روی تنها پوزیتیو ‪ -۴ ۳۵‬مترس ‌کها در شب‪۱۳۴۱ :‬‬
‫تنها بخت آزمون این نوشته را بر صحنه!» ارداویراف داستان یک موبد میلی فیلم که در اختیار بیضایی بود‪ ،‬صورت گرفت‪ .‬اسکورسیزی این ‪ –۵‬عروس ‌کها‪ :۱۳۴۱ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫زرتشتی است که به خوابی هفت روزه م ‌یرود و در آن‪ ،‬بهشت‪ ،‬برزخ و فیلم را یکی از گنجینه‌های سینمای آسیا معرفی م ‌یکند و در موردش ‪ – ۶‬غروب در دیاری غریب‪۱۳۴۱ :‬‬
‫دوزخ را سیر م ‌یکند سپس به بازگویی رویای خویش و آنچه در جهان می‌گوید‪« :‬بسیار مفتخرم که بنیاد سینمایی جهان این فیلم خردمندانه ‪ – ۷‬قصٔه ماه پنهان‪۱۳۴۲ :‬‬
‫دیگر می گذرد‪ ،‬می پردازد‪ .‬کمدی الهی دانته شباهت زیادی به این و زیبا را که اولین فیلم بلند بهرام بیضایی است را ترمیم کرده‪ .‬حال و ‪ – ۸‬پهلوان اکبر می‌میرد‪۱۳۴۲ :‬‬
‫داستان کهن فارسی دارد بطوری که بعضی را گمان بر اینست که دانته هوای فیلم من را به یاد چیزهایی انداخت که از سینمای نئورئالیست ‪ – ۹‬هشتمین سفر سندباد‪۱۳۴۳ :‬‬
‫برای نوشتن اثر خویش از منابع عربی و آ ‌نها نیز از ارداویراف نامه پارسی ایتالیا دوست دارم و داستانی که زیبایی یک قصه باستانی دارد‪ ...‬بیضایی ‪ – ۱۰‬دنیای مطبوعاتی آقای اسراری‪۱۳۴۴ :‬‬
‫بهره گرفته است‪ .‬و البته نمی‌توان تاثیر ارداویراف نامٔه کهن پارسی را در هیچ‌گاه آنطور که استحقاق داشته مورد حمایت قرار نگرفت‪ .‬او اکنون در ‪ – ۱۱‬سلطان مار‪ :۱۳۴۴ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫پیدایش بسیاری از معراج‌ها و معراج نامه‌های مذکور در آیی ‌نها و ادیان کالیفرنیا زندگی م ‌یکند‪ ...‬فکر کردن درباره این موضوع که فیلمی چنین ‪ – ۱۲‬ضیافت‪ :۱۳۴۶ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫نادیده گرفت‪ .‬اما بهرام بیضایی دلیل نگارش نمایشنامه از این متن چنین استثنایی که زمانی بسیار در ایران محبوب بوده در آستانه نابودی کامل ‪ – ۱۳‬میراث‪ :۱۳۴۶ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫عنوان م ‌یکند‪« :‬واروی ارداویراف نامه‪ ،‬که آموزه‌های دینی م ‌یکوشد قرار داشت‪ ،‬بسیار دردناک است‪ .‬نگاتیو اصلی فیلم ضبط یا نابود شده و ‪ – ۱۴‬چهار صندوق‪ :۱۳۴۶ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫مردم را بی‌توجه به نیازهای آنان در چارچوب تنگ شایست و نشایست تنها چیزی که در دسترس بود یک نسخه ‪ ۳۵‬میلی متری با زیرنویس ‪ – ۱۵‬ساحل نجات‪۱۳۴۷ :‬‬
‫و روا و ناروای دینمردان بگنجاند‪ ،‬در گزارش ارداویراف کوشیدم‪ ،‬آیین‌ها انگلیسی بود‪ .‬اکنون تماشاگران در سراسر جهان م ‌یتوانند تصاویر زیبا ‪ – ۱۶‬دیوان بلخ‪۱۳۴۷ :‬‬
‫و باو‌رها و رفتار و منش مردم کهن از چشم خود آن‌ها – و با معنای آن آن را ببینند‪ ».‬نسخه مرمت شده فیلم رگبار در جشنواره‌های بولونیا ‪ – ۱۷‬در حضور باد‪۱۳۴۷ :‬‬
‫‪Vol. 22 / No. 1330 - Friday, Feb. 13, 2015‬‬ ‫‪ – ۱۸‬گمشدگان‪۱۳۴۸ :‬‬ ‫روزیآن ها‪ -‬دیده شود؛ نه با نگاه تند‪ ،‬خشک و دستوری دین‌ها – و به ایتالیا‪ ،‬سانفرانسیسکو‪ ،‬نیویورک و لوس آنجلس به نمایش درآمد‪.‬‬
‫‪ – ۱۹‬راه توفانی فرمان پسر فرمان از میان تاریکی‪۱۳۴۹ :‬‬ ‫راستی دینمردان – سپس‌تر یا همزمان ما»‬
‫‪ – ۲۰‬ندبه‪۱۳۵۶ :‬‬ ‫«آرزو می‌کنم در دنیایی زندگی کنم که شما در آینده می‌سازید» این‬ ‫هر چند قرار بود گزارش ارداویراف نمایشنامه خوانی شود ولی‬
‫جمله‌ای بو د که بهرام بیضایی هنگام دریافت جایزه سینا از دانشگاه‬
‫‪ – ۲۱‬مرگ یزدگرد‪ :۱۳۵۸ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬ ‫هاروارد خطاب به دانشجویان و حاضرین‬
‫‪ – ۲۲‬خاطرات هنرپیشه نقش دوم‪۱۳۶۰ :‬‬ ‫گفت‪ .‬در این مراسم از بهرام بیضایی به‬
‫‪ – ۲۳‬فتحنامه کلات‪۱۳۶۱ :‬‬ ‫عنوان «چهره بر‌تر هنر» در کنار ‪ ۱۱‬چهره‬
‫‪ – ۲۴‬جنگنامه غلامان‪۱۳۶۷ - ۱۳۶۲ :‬‬ ‫بر‌تر آسمان علم و ادب ایران همچون زنده‬
‫‪ – ۲۵‬پرده خانه‪۱۳۶۴ :‬‬ ‫یاد جلیل شهناز‪ ،‬تقدیر به عمل آورد و به‬
‫‪ – ۲۶‬سیاوش خوانی‪۱۳۷۲ :‬‬ ‫چهار نفر از ایشان از جمله بیضایی‪ ،‬جایزه‬
‫سالانه بنیاد سینا در سال ‪ ۲۰۱۳‬اهدا شد‪.‬‬
‫‪ – ۲۷‬افرا یا روز م ‌یگذرد‪ :۱۳۷۶ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬ ‫بیضایی پیش از این‪ ،‬در دسامبر ‪۲۰۱۲‬‬
‫‪ – ۲۸‬مجلس قربانی سنمار‪۱۳۷۷ :‬‬ ‫نشان «میراث فرهنگ» دانشگاه استنفورد را‬
‫‪ – ۲۹‬سهراب کشی‪۱۳۷۸ :‬‬ ‫«به پاس از خودگذشتگی در راه هنر‪ ،‬سهم‬
‫‪ – ۳۰‬مجلس ضربت زدن‪۱۳۷۹ :‬‬ ‫فراوان در اعتلای تئا‌تر نوین ایران‪ ،‬عشق به‬
‫فرهنگ ایران و نقش محوری در موج نوی‬
‫‪ – ۳۱‬شب هزار و یکم‪ :۱۳۸۲ :‬اجرا شده توسط بهرام بیضایی‬
‫‪ – ۳۲‬تاراج نامه‪۱۳۹۰ :‬‬

‫توضیح‪:‬‬ ‫سینمای ایران» دریافت کرده بود‪.‬‬

‫بهرام بیضایی همچنان پویا و آفریننده مقاله فوق‪ ،‬چندی قبل در سایت گویا نیوز با عنوان مشابه چاپ شد که‬
‫است هرچند خاک ایران زمین‪ ،‬دلتنگ مطلب جدید‪ ،‬پس از بازنگری و اصلاح و افزودن بعضی نکات‪ ،‬در شهروند‬
‫‪27‬‬ ‫قدمهای اوست ولی آسمان فرهنگ و هنر بی سی بازنشر می شود‪[ .‬نویسنده]‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32