Page 26 - Shahrvand BC No.1330
P. 26
بیضایی در غربت؛ همیشه پویا و همیشه آفریننده‬ ‫مقالات‬ ‫‪26‬‬

‫کیان ثابتیهنر‬

‫در روزهای ‪ ۲۴‬و ‪۲۵‬‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1330‬جمعه ‪ 24‬نمهب ‪1393‬‬
‫ژانویه‪ ،‬دانشگاه استنفورد‬
‫نشان ‌هشناسی اساطیر ایران‪ -‬بازخوانی اسطوره گیلگمش‪ -‬جستجوی‬ ‫وجه دیگر آفرینش بیضایی بر اجرای اثر معطوف است‪ .‬با تامل در‬ ‫میزبان نمایش «گزارش‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫(شناخت) آرش کمانگیر و چرخه فرهنگ‪.‬‬ ‫هر اثر بیضایی (منتشره) با تجربه‌ای نوین در عرصه نمایش ایران مواجه‬ ‫ارداویراف» نوشته و کار‬
‫هستیم و اینجا افسوس دو چندان خواهد شد که عدم امکان اجرای‬ ‫بهرام بیضایی‪ ،‬هنرمند‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1330 - Friday, Feb. 13, 2015‬‬
‫به نظر نگارنده‪ ،‬کلاس‌های فوق به همراه پژوهشنامه «هزار افسان‬ ‫نمایشنامه‌های او –حتی فیلمنامه ها‪ -‬تئا‌تر ایران را از تجربه‌های نویی‬ ‫سر‌شناس سینما و تئا‌تر‬
‫کجاست؟» که طی دوران نبو د بیضایی در ایران به چاپ دوم رسید؛‬ ‫که در بسیاری از کشورهای جهان سال‌ها قبل‌تر بر روی نمایششان‬ ‫ایران بود‪ .‬بیضایی که از‬ ‫‪26‬‬
‫از مهم‌ترین دستاوردهای فرهنگی ایران طی یک دهه اخیر بوده است‪.‬‬ ‫انجام داد‌هاند‪ ،‬محروم داشته است‪ .‬بیضایی به واسطه شناخت و پژوهش‬ ‫سال ‪ ۱۳۸۹‬خورشیدی به‬
‫کتاب مذکور‪ ،‬برای اولین بار در گستره پژوهش‌های فرهنگی معاصر با‬ ‫مستمر در عرصه هنر نمایش ایران در هر اثر خویش‪ ،‬تئا‌تر ایران را‬ ‫دعوت بخش ایران‌شناسی‬
‫برداشتی نو به اصلیت ایرانی «هزار و یک شب» که هزار افسان است‪،‬‬ ‫گامی به جلو رانده است‪ .‬یادمان نرود که کتاب «نمایش در ایران»‬ ‫دانشگاه استنفورد به‬
‫م ‌یپردازد‪ .‬بهرام بیضایی در «هزار افسان کجاست» فقط گردآورنده یک‬ ‫او با گذشت پنج دهه که از انتشار نخست آن م ‌یگذرد همچنان به‬ ‫عنوان استاد مدعو درس‬
‫مجموعه تحقیقات نیست بلکه تولید نظریه‌ای جدید در رابطه با ریشه‬ ‫عنوان شاخص‌ترین مرجع برای شناخت تاریخ و هنرنمایش ایران‬ ‫ادبیات تطبیقی به امریکا‬
‫و اصل هزار و یک شب م ‌یکند کاری که تاکنون در تحقیقات ایرانیان‬ ‫شناخته م ‌یگردد‪« .‬اژدهاک» یک برخوانی تک نفره است که «کارنامه‬ ‫مهاجرت کرده است؛ طی‬
‫دیده نشده است‪ .‬این اثر گرانسنگ را در واقع می‌توان تکمیل کننده‬ ‫بندار بیدخش» به دنبال آن می‌آید‪ .‬در این اثر درخشان که نگارنده‬ ‫این دوران درکنار تدریس در دانشگاه به زبان انگلیسی‪ ،‬همچنان در‬
‫دو اثر دیگر بیضایی یعنی نمایشنامه «شب هزار و یکم» و پژوهش نامه‬ ‫این سطور توفیق آن را داشته که اجرای آن را در چهارسوی تئا‌تر شهر‬ ‫پوشش یک پژوهنده فرهنگ ایران به کاوش و آفرینش مشغول می‌باشد‪.‬‬
‫«ریشه یابی درخت کهن» دانست که سالیان پیش‌تر در ایران اجرا و‬ ‫تهران ببیند‪ ،‬بیضایی گامی به جلو برای تولید یکی از عناصر اصلی تئا‌تر‬ ‫آنچه بیضایی را از سایر هنرمندان تئا‌تر و سینمای ایران ممتاز م ‌یگرداند‬
‫برمی دارد‪ :‬دیالوگ – یک برخوان اژدهاک به دوبرخوان تبدیل م ‌یشود‪.‬‬ ‫نه فقط تولید هنر بلکه کوشش و کندوکاو مداوم وی در هنر‪ ،‬فرهنگ و‬
‫چاپ شده‌اند‪.‬‬ ‫یادمان نرود که تاریخ ایران همیشه بر تک صدایی (نابودی صداهای‬ ‫تاریخ ایران زمین است‪ .‬آثار بیضایی (چه در وجه نوشتاری یا چه در وجه‬
‫با کمک و حمایت مرکز مطالعات ایرانی استنفورد‪ ،‬بیضایی تاکنون‬ ‫دیگر) استوار بوده و بر آیینه ادب ایران هم فقط شاعران شیرین بیان‬ ‫نمایشی) هر کدام در زمان انتشار یا به پرده آمدن فقط یک کتاب یا فیلم‬
‫توانسته چند تجربه اجرایی نیز در امریکا داشته باشد‪ .‬او موفق شده‬ ‫دلربایی کرد‌هاند‪ .‬همی ‌نها موجبات آن را فراهم آورد که بیضایی‪ ،‬گام به‬ ‫و تئا‌تر نبوده‌اند بلکه با پشتوانه علمی که در عقبه آن‌ها بوده توانست ‌هاند‬
‫برخوانی «آرش» را که بار‌ها توسط هنرمندان مختلف ایران و جهان به‬ ‫گام با تجربه کردن از تک خوانی و نقالی راه ایجاد دیالوگ (دو یا چند‬ ‫ظرفیت تئا‌تر و سینمای ایران را بالا ببرند و در بخشی از گذرگاه تاریخ‬
‫شکل‌های گوناگون به صحنه آمده در استنفورد نمایشنامه خوانی کند‪.‬‬ ‫صدایی) را در فرهنگ ایران بازکند؛ چه که بدون دیالوگ‪ ،‬تئا‌تر هم‬ ‫هنر نمایش ‪-‬به طور اعم‪ -‬قرار گیرند‪ .‬اما آنچه جای افسوس گذاشته‬
‫این نمایشنامه از نخستین آثار اوست که به گفته خودش در ‪ ۲۰‬سالگی‬ ‫آفریده نم ‌یگردد‪ .‬در واقع‪ ،‬بیضایی مسیر رسیدن به دیالوگ نمایشی را‬ ‫است عدم امکان به صحنه یا به پرده آوردن کلیه آثار نمایشی او است‪.‬‬
‫آن را نوشته است ولی هیچ زمان‪ ،‬امکان و فرصت اجرای آن در ایران‬ ‫به تنهایی و از طریق تجربه‌های نمایشی‌اش طی کرده است‪ .‬این مسیر‬ ‫واقعیت این است که حاصل پنج دهه فعالیت هنری بیضایی فقط ‪۱۰‬‬
‫فراهم نبوده است‪ .‬او در نگارش این نمایشنامه فقط از کلمات فارسی‬ ‫از اژدهاک‪ ،‬آغاز و به دنبال آن به کارنامه بندار بیدخش و سرانجام به‬ ‫فیلم بلند‪ ۴ ،‬فیلم کوتاه سینمایی و ‪ ۱۲‬تئا‌تر بوده که با توجه به ده‌ها‬
‫بهره گرفته با این حال از شیوایی و قابل فهم بودن آن‪ ،‬هیچ کاسته نشده‬ ‫«آرش» می‌رسد و پس از آن است که ما با نمایشنام ‌هها و فیلنامه‌های‬ ‫فیلنامه و نمایشنامه که او طی ایام عمر به قلم آورده شاید چنین تعدادی‬
‫است‪ .‬نمایشنامه خوانی «آرش» به کارگردانی بهرام بیضایی با استفاده‬ ‫از اندک هم اندکتر باشند‪ .‬با نگاهی فقط به فهرست نمایشنامه‌های‬
‫از گفتار‪ ،‬آوا‪ ،‬تغییر لحن و کلام و حرکات دست و صورت (میمیک) دو‬ ‫بیضایی مواجه هستیم‪.‬‬ ‫منتشره بهرام بیضایی‪ ،‬این کمبود فرهنگی بیش از پیش آشکار می‌شود‪.‬‬
‫بازیگر نمایش به شیوه خاصی اجرا شد‪ .‬در این نمایش‪ ،‬مژده شمسایی‬ ‫بهرام بیضایی طی سه سال و نیم گذشته همچنان به نوآوری و‬
‫و محسن نامجو به بازی پرداختند‪ .‬هر چند دو بازیگر به صورت نشسته‪،‬‬ ‫آفرینندگی در خارج از کشور نیز ادامه داده است‪ .‬سخنران ‌یها و‬ ‫(فهرست مزبور به طور کامل در پایین نوشتار آمده است)‬
‫نمایشنامه را روخوانی کردند ولی شیوه بکار رفته در اجرا با روش متداول‬ ‫کارگاه‌های مختلفی که بیضایی با موضوع ارتباط فرهنگ و اساطیر ایران‬ ‫بهرام بیضایی یک آفریننده است و این بدان معناست که هر اثر‬
‫نمایشنامه خوانی تفاوت عمده داشت؛ بازیگران در واقع نمایشنامه را‬ ‫با تئا‌تر و سینما برگزار کرده شاید اولین نمونه‌های از این نوع باشند‪ .‬به‬ ‫هنری وی توانسته نقش موثری را در تاریخ هنر نمایش ایران بازی کند‪.‬‬
‫اجرا م ‌یکردند بدین معنا که مفاهیم نمایش و تجسم شخصی ‌تها با‬ ‫نظر نگارنده‪ ،‬این کلا ‌سها که حاصل یک عمر تلاش بهرام بیضایی در‬ ‫آفرینش در آثاربیضایی در دو وجه‪ :‬زبان و اجرا آشکار شده است‪ .‬شاید‬
‫میزانسن مینیمال (در اینجا به فرم نشستن بر روی صندلی) به جای‬ ‫راه شناخت اساطیر و فرهنگ ایران و بکارگیری بهینه و درست آ ‌نها‬ ‫برای بسیاری خواند ِن کلام بکار رفته توسط بیضایی در نمایشنامه‌ها یا‬
‫حرکات مداوم بازیگران بر روی صحنه به تماشاگران انتقال داده می‌شد‪.‬‬ ‫–نه تقلید و ارائه صرف‪ -‬در هنر نمایشی کشور است برای هر هنرجو و‬ ‫فیلنامه‌هایش‪ ،‬سخت باشد ولی نکته اینجاست که این آثار برای اجرا‬
‫بیضایی پیش از اجرا‪ ،‬این نمایش را تجربه مهمی در کارنامه خود دانست‬ ‫هنرمند ایرانی که دل در گرو فرهنگ ملی و شناساندن آن در آثار هنری‬ ‫نوشته شد‌هاند که از ب ِد زمانه‪ ،‬نبو ِد امکان اجراء‪ ،‬آ ‌نها را به پست ‌وها و‬
‫چرا که می‌تواند صدای متنی را که ‪ ۵۳‬سال پیش نوشته را بشنود و‬ ‫دارد‪ ،‬بسیار مفید و کاربردی است چه که بیضایی ابتدا با شناخت دقیق‬ ‫کتابخانه‌های خانگی کشانده است‪ .‬ولی هر زمان که هر کدام از این‬
‫اینکه آنچه روزی در تخیلش بود آیا آوای بیرونی هم دارد؟ پرده اول‬ ‫اساطیر و آیی ‌نها؛ از این اساطیر‪ ،‬آشنایی زدایی کرده و وجهی امروزی‬ ‫بازی نام ‌هها به صحنه یا به پرده آورده شد‌هاند زیبایی کلام و درست‬
‫نمایشنامه «شب هزار و یکم» اثر دیگری از بهرام بیضایی بود که توسط‬ ‫و کاربردی به آن‌ها بخشیده است‪ .‬بعضی از این کارگا‌هها با عناوین زیر‬ ‫بودن آ ‌نها بر تماشاچی آشکار می‌شود‪ .‬جالب اینجاست در آثاری مانند‬
‫نویسنده با بازی مژده شمسایی‪ ،‬در آخرین جلسه کلاس نشانه‌شناسی‬ ‫برگزار شده است‪ :‬اسطور‌هها در آثار بیضایی‪ -‬اسطوره‌شناسی و سینما‪-‬‬ ‫اژدهاک‪ ،‬مرگ یزدگرد یا کارنامه بندار بیدخش با آنکه فقط از کلام‬
‫فارسی استفاده شده ولی مخاطب ایرانی که در ارتباطات گفتاری از‬
‫بسیاری از لغات عربی و غربی بهره م ‌یگیرد پس از دیدن اجراهای‬
‫صحنه‌ای این نمایشنام ‌هها به سهولت توانسته با این آثار تمام فارسی‪،‬‬
‫ارتباط برقرارکند‪ .‬هنر بیضایی این است که برای هر شخصیت‪ ،‬کلامی‬
‫مجزا و خاص آفریده بدین معنای که هر کاراکتر نمایشی به کلامی که‬
‫باید آن کاراکتر سخن بگوید‪ ،‬سخن م ‌یگوید‪ .‬در اینجا همه مانند هم‬
‫حرف نم ‌یزنند بلکه زن روستایی گیلکی با پسر بچه خوزستانی جنگ‬
‫زده یا یک زن (مادر) امروزی و مدرن با یک زن (مادر) اسطوره‌ای‬
‫متفاوت سخن م ‌یگویند‪ .‬یقینا اگر نمایشنامه‌های بهرام بیضایی این‬
‫توفیق را می‌یافت که به ترتیب تاریخ نوشتاری به روی صحنه روند‬
‫گنجینه واژگان فارسی‪ ،‬وزین‌تر از امروز می‌شد چه که بیضایی در هر اثر‬
‫خود با بهره گیری از کاوش در زبان و فرهنگ‪ ،‬واژگانی نو آفریده و آ ‌نها‬

‫را در دهان شخصیت‌های نمایشنامه‌هایش جای داده است‪.‬‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31