Page 29 - Shahrvand BC No.1251
P. 29
‫ادبیات‪/‬نقدفمنیستی ‹‬

‫بازسازی شخصیت‌های زن در مجموعه داستان‌"لیلا و داستا ‌نهای دیگر" نوشت ‌هی مهدی میم کاشانی ‪29‬‬

‫آزاده دواچی‬

‫تصویرســازی از زنان در ادبیات‬
‫داســتانی نویســندگان مــرد‬
‫از دیربــاز تــا کنــون یکــی از‬
‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1251‬جمعه ‪ 18‬دادرم ‪1392‬‬ ‫چال ‌شهای موجود در نقد ادبی‬
‫فمینیستی بوده‏است‪ .‬آنچه که‬
‫از منظر نقد فمینیستی اهمیت‬
‫دارد به تصویر کشــیدن زنان در‬
‫داســتا ‌نهای مردانه بر اســاس‬
‫معیارهای مردســالاری و‏یا رد‬
‫آ ‌نهاست‪ .‬در بسیاری ا‪‎‬ز‪‎‬آثار ادبی‬
‫گذشته به خصوص ادبیات مردان‪ ،‬نقش زنان تنها در حد کلیش ‌ههای‬
‫مطابق با ســن ‌تهای‏مردسالاری بود‪ .‬بســیاری از شخصی ‌تهای زن‬
‫در داســتا ‌نهای مردان‪ ،‬عموماً با تطابق با این کلیشــ ‌هها به تقویت‬
‫نهادهای مردســالاری‏م ‌یپردازند‪ .‬ای ‌نچنین ادبیاتی عموماً در صدد‬
‫تقویت کلیشــ ‌ههای علیه زنان است‪ .‬در بســیاری از موارد‪ ،‬خشونت‬
‫مردانه علیه‏شخصی ‌تهای زن را م ‌یتوان در این ادبیات دید که نهایتا‬
‫به گسترش دید جنسیتی در ادبیات مردسالار ایران دامن م ‌یزند‪.‬‏‬
‫از این رو در نقد ادبی فمینیستی اثری که از این خصوصیات پیروی‬
‫نکند و شخصی ‌تهای زن را نه بر مبنای کلیشه سازی جنسیتی‪،‬‏بلکه‬
‫بر جهت رفع آن به تصویر بکشــد از اهمیت فراوانی برخوردار است‪.‬‬
‫از سوی دیگر این ویژگی را م ‌یتوان در بسیاری از‏آثار داستانی نسل‬
‫جوان نویسندگان مرد دید که به نوعی از تصویرساز ‌یهای کلیش ‌های‬
‫از هویت زن پرهیزکرد‌هاند و تصویر متفاوتی‏را از زن در آثار خود به‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫ز نگاه متفاوتی به روایت مذهبی نگاه م ‌یکند‪ .‬نویســنده به نوعی‏در‬ ‫ی خاص به نویســنده این فرصت را داده اســت تا با عدم پیروی از‬ ‫نمایش گذاشت ‌هاند‪ .‬گاهی این تصویرها در به تصویر کشیدن مشکلات‬
‫بازسازی این روایت موفق است به خصوص وقتی که راوی خود را به‬ ‫تکرار یک الگوی از پیش تعیی ‌نشــده بهتر بتواند‏به متن روای ‌تهای‬ ‫زنان در جامع ‌هی مردســالاری یاری‏م ‌یرسانند‪ ،‬گاهی تنها با پرهیز‬
‫‪Vol. 20 / No. 1251 - Friday, Aug. 9, 2013‬‬ ‫جای شخصیت زن داســتان م ‌یگذارد و از زاوی ‌هی او به‏شرح وقایع‬ ‫اجتماعی و حقیقی داســتان دامن بزند‪ .‬نثر داســتان در هر داستان‬ ‫از کلیشه سازی به نفع زنان م ‌یتوانند به گفتمان جدیدی در ادبیات‬
‫م ‌یپردازد‪ ،‬نگاهی که تا به حال پرداخته نشــده است‪ .‬وقتی که راوی‬ ‫دســت بزنند که درگیر کلیش ‌ههای‏جنســیتی علیه زنان نباشد‪ .‬در‬
‫به جای ز ‌نها م ‌ینشیند‪ ،‬از این جهت که به شکستن‏کلیش ‌های علیه‬ ‫متناسب با زمان و روایت داستان تفاوت دارد‪ .‬‏‬ ‫مجموع ‌هی داســتا ‌نهای کوتاه «لیلا و چند داستان دیگر» نوشت ‌هی‬
‫زنان یاری م ‌یرســاند اهمیت دارد‪ ،‬اما در بعضی از تصویرســاز ‌یها‬ ‫فضای روایی و تصویرســازی در اکثر داستا ‌نها گسترده هستند و با‬ ‫مهد ‪‎‬ی‪‎‬مصطفو ‪‎‬ی‪‎‬کاشــانی که به تازگی‏در کانادا انتشار یافته است‪،‬‬
‫نم ‌یتواند آن دغدغ ‌ههای زنانه را به مخاطب خود‏انتقال دهد که البته‬ ‫آنکه از الگوی خاصی پیروی نم ‌یکنند‪ ،‬اما قادرند تا زوایای‏متفاوتی‬
‫اهمیت آنجایی است که در واقع نویسنده تلاش م ‌یکند تا از فر ‌مهای‬ ‫را از یــک روایت نشــان دهند‪ .‬در داســتا ‌نهای این مجموعه طیف‬ ‫م ‌یتوان این ویژگ ‌یها را دید‪.‬‏‬
‫عادی کلیشــ ‌های در شخصی ‌تهای زن دوری‏جوید و توجه مخاطب‬ ‫وسیعی از اسامی مکان و در واقع اسامی خاصی را در‏طول داستا ‌نها‬ ‫این مجموعه مشتمل بر ‪ ۱۳‬داســتان کوتاه است و در ‪ ۲۱۴‬صفحه‬
‫خود را به مدل دیگری از این شخصی ‌تسازی معطوف کند‪ .‬تکنیکی‬ ‫م ‌یبینیم که لزوماً ملی نیستند‪ ،‬و نشا ‌ندهند‌هی گرایش نویسنده به‬ ‫انتشــار یافته اســت‪ .‬نگاه کلی به داســتا ‌نهای این مجموعه نشان‬
‫که در این داســتان نویسنده به کار برده‏اســت ترکیب روای ‌تهای‬ ‫تجرب ‌هی پراکندگی فضا در روایت هســتند‪ .‬در هر‏داســتان م ‌یتوان‬ ‫‏م ‌یدهد که در اکثر داســتا ‌نها محور و شــخصیت داستا ‌نها حول‬
‫قدیمی و به قول معروف عامیانه و استفاده از آ ‌نها در ساختار روایی‬ ‫مســائل اجتماعی و دغدغ ‌ههای فلسفی نویسنده در نوسان است؛ اما‬
‫داستان است که نویسنده یک ویرایش‏نوی را از روایت تاریخی ارائه‬ ‫تک ‌ههای از تکرار این تکنی ‌کهای پراکنده را دید‪ .‬‏‬ ‫‏مشخص ‌هی اصلی اکثرداستا ‌نهای این مجموعه نگاه متفاوت نویسنده‬
‫م ‌یدهد‪ .‬نویســنده راوی روایت خود م ‌یشــود و از نو به بنیان یک‬ ‫برای مثال در داســتان اول چیدمان منظم داســتان به صورتی که‬ ‫به شــخصی ‌تهای زن در طول این مجموعه است که با‏دغدغ ‌ههای‬
‫روایت جدید م ‌یپردازد‪ .‬این‏تکنیک در داستان دیگری تحت عنوان‬ ‫خواننده را به ســمت خوانش صعودی داستان م ‌یکشاند و به نوعی‬ ‫نویســنده از هویت زن در جامع ‌هی امروز بشــری گره خورده است‪.‬‬
‫‏مخاطب را با چرخش و نوسان شخصی ‌تها آماده م ‌یکند‪ ،‬اما از همه‬ ‫زبان راوی در این مجموعه داســتا ‌نها ســاده و روایی‏است و حاوی‬
‫عروس نوح نیز تکرار م ‌یشود‪.‬‏‬ ‫مه ‌متر پردازش به ســوژ‌هی جدید اســت و درعی ‌نحال در میان‏این‬ ‫پیچیدگ ‌یهای خاص زبانی نیســت‪ ،‬عموماً زبــان در اکثر مجموعه‬
‫همه بریدیم‪ .‬هفت زن مصری‪ ،‬با ورود یوســف‪ ،‬به جای ترنج‪،‬‬ ‫چیدمان یکــی از حقیق ‌تها و در واقع شــیرین ‌یهای زندگی را زیر‬ ‫داستا ‌نها از قاعد‌هی خاصی پیروی نم ‌یکند و بیشتر‏حول محورهای‬
‫دســتان مان را بریدیم‪ .‬گواهی تاریخ صحت دارد‪ .‬نه من را‏به‬ ‫ســاده دیالو ‌گها و شخصی ‌تهای داستان شکل گرفته است‪ .‬زاوی ‌هی‬
‫نامم بشناســید و نه سایر مهما ‌نهای زلیخا را‪ .‬صرفاً ما ز ‌نهای‬ ‫سؤال برده است‏‪.‬‬ ‫دید در اکثر داســتا ‌نها دانای کل یا همان اول‏شــخص است که از‬
‫دربار فرعون بودیم که مدهوش از جمال یوسف‪ ،‬دست‏از ترنج‬ ‫‏‏‬ ‫دیدگاهــش به پردازش اتفاقات م ‌یپردازد‪ .‬راوی در اکثر داســتا ‌نها‬
‫نشــناختیم‪ .‬هویت ما با خونی که از ما جاری شد پیوند خورده‬ ‫حــول محورهای خاصی حرکت م ‌یکند و بــه‏ضرورت چر ‌خهایی را‬
‫است‪ ،‬گروهی هستیم بدون فردیت‪ ،‬فقط بود‌هایم تا‏خو ‌برویی‬ ‫با اینکه تأثیر جغرافیای مهاجرت را م ‌یتوان در اکثر داستا ‌نهای این‬ ‫میان زوایایی دید خودش و محورهای روایی داســتان ایجاد م ‌یکند‬
‫مجموعه دید‪ ،‬اما درعی ‌نحال م ‌یتوان تمایل نویسنده را برای‏بازنمود‬ ‫بی‪ .‬در شــتر داستا ‌نها راوی اول شخص‏است که داستان از زاوی ‌هی‬
‫یوسف ثابت شود‪( .‬صفح ‌هی ‪۳۱‬‏)‬ ‫جغرافیای مادری نیز مشاهده کرد‪ .‬این ارتباط زمانی برقرار م ‌یشود‬ ‫خاص نگاه او نقل م ‌یشــود‪ ،‬چرخش میــان زاوی ‌هی روای ‌تها در این‬
‫به این ترتیب در این روایت‪ ،‬نویســنده م ‌یتواند تعبیر مردســالار از‬ ‫که همانند بســیاری از دیگر نویسندگان‪ ،‬راوی در تلاش‏است تا به‬
‫داستا ‌نهای قدیمی را عوض کند‪ ،‬اما درعی ‌نحال این تعویض تعبیر‬ ‫بازنمایی گوشــ ‌های از تاریخ و یا هویت ملی خود اشــاره کند‪ .‬برای‬ ‫داستان کاملًا بر محور راوی و‏زوایای دید او م ‌یچرخد‪ .‬‏‬
‫‏چندان به ســود زنان در روایت نیست ولی م ‌یتواند طرح متفاوتی از‬ ‫اشــاره به این هویت نویسنده از هنر رئال در داستان‏بهره برده است‪.‬‬ ‫نکت ‌هی کلــی دیگر در این مجموعه عدم پیروی از یک الگوی خاص‬
‫رفتارهای کلیشــ ‌های علیه زنان در متن نشان دهد‪ .‬رویکرد‏نویسنده‬ ‫به عبارت دیگر دغدغه های نویســنده از دوران کودکی به نوعی در‬ ‫روایی در میان اکثر داستا ‌نهاست‪ .‬به عبارت دیگر در اکثر‏داستا ‌نها‬
‫ارتباط با فضای داســتان قرار م ‌یگیرد‪ ،‬اما‏تکنیک نویسنده تاکید بر‬ ‫در عین تنوع شــخصی ‌تها و پردازش بــه آ ‌نها‪ ،‬الگوی خاصی را در‬
‫به زن با رویکرد سنتی نویسندگان مرد متفاوت است‏‪.‬‬ ‫روایت و شخصی ‌تهای داستان نم ‌یبینیم‪ .‬همین الگو در‏مورد محور‬
‫از دیگــر ویژگ ‌یهای این مجموعه نگاه متفاوت به شــخصیت زن و‬ ‫فضای بومی ‪ -‬تخیلی و بیان واقعی ‌تهای زندگی است‪.‬‏‬ ‫زمان و مکان تکرار م ‌یشــود و نویســنده با تجرب ‌هی بسامد متفاوتی‬
‫پردازش روای ‌تها در دید روای به نفع زنان هســت‪ ،‬استراتژی‏شاعر‬ ‫حدود یک میلیون انســان در جنگ ایران و عراق کشته شدند؛‬ ‫از زمان و مکان در این مجموعه درگیر اســت‪ .‬این‏عدم تکرار قاعده‬
‫در این میان اســتفاده از خود شخصی ‌تهای زن برای نقد خود راوی‬ ‫یک ‌یشــان هم پدر من بود‪ .‬خمپاره تانک به او اصابت کرد و‏در‬
‫است‪ .‬به این ترتیب نویسنده این فرصت را به مخاطب‏م ‌یدهد تا نه‬ ‫کســری از ثانیه ناپدید شــد‪ .‬از او فقط یک پلاک باقی ماند‪ ،‬با‬
‫تنها با چال ‌شهای کلیشــ ‌های و جنسیتی علیه زنان در جامعه‪ ،‬بلکه‬ ‫کول ‌های از خاطرات و نطف ‌های در رحم مادرم‪ .‬خاطرات‏من از او‬
‫همان قدر اســت که یک جنین شش ماهه م ‌یتواند به‬

‫یاد داشته باشد‪ :‬هیچ (صفح ‌هی ‪۲۳‬‏‪!‎)‎‬‬

‫تکنیک نویســنده چرخش میان زاویــ ‌هی روایت و در در رویکردهای متنی نیز آگاه شــود‪ .‬برای مثال در‏داســتان لیلا که‬
‫واقع تفاوت میان شــخصیت داســتا ‌نهایش است‪ .‬اما شخصیت یکی از داستا ‌نهای نویسنده که از قضا زن هست در محیط‬
‫درعی ‌نحال در خلال این‏تکنیک‪ ،‬آنچه مشخصاً خود را حقیقی نمود پیدا م ‌یکند و نویســنده را به دلیل‏ترسیم کلیش ‌های از‬
‫نشان م ‌یدهد تمایل نویسنده برای بازسازی تصویرهایی شــخصیت زنان نقد م ‌یکند‪ .‬این انتقاد در واقع یک انتقاد سمبلیکی‬
‫از حقیقت است که قبلًا جوردیگری نمایش‏داد‌هشد‌هاند‪ .‬است که به شــخصیت زن هویت و موجودیت‏بخشیده است و قادر‬
‫ایــن چرخش از تکرار واقعیت کلیشــ ‌های و چیدمان و اســت او را در فضای خارج از داستا ‌نهای کلیش ‌های به تصویر بکشد‬
‫برقــراری نظم متفاوت در داســتان را م ‌یتوان در اکثر تا از روای ‌تهای وجودی او آگاه شــود‪.‬‏همین تصویرسازی و تکنیک‬
‫داستا ‌نهای این‏مجموعه دید‪ .‬به خصوص آ ‌نهایی که نشان م ‌یدهد که نویسنده در تلاش است تا نر ‌مهای رایج علیه زنان‬
‫نگاه نویسنده و تصویرسازی او را از روای ‌تهای متفاوت را در داستان بکشــند این شــخصیت‏از فر ‌مهای کلیش ‌های پیروی ‪2 9‬‬
‫مذهبی ‪ -‬تاریخی نشــان م ‌یدهنــد‪ .‬این‏تکنیک را در نم ‌یکند‪ ،‬بلکه منتقد آن است‪.‬‏‬
‫داســتان ترنج خونی به وضوح م ‌یتوان دید‪ .‬نویسنده ا‬
‫انگار یک توپ فولادی به قوزک پای لیلا زنجیر شــده اســت‪.‬‬
   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33   34