Page 22 - Shahrvand BC No.1250
P. 22
‫سیاست ‹‬

‫چامســکی‪ :‬م ‌یتوانم دربار‌هی نگرش امریکا نظر مشابهی بدهم‪ .‬فکر‬ ‫قدرت بسیار خطرناک‬ ‫‪22‬‬
‫نم ‌یکنم فقط تکبر باشد؛ ایالات متحد در تضعیف فرانسه و آلمان منافع‬
‫‏واقعی دارد‪ ،‬چون آ ‌نها مراکز صنعتی‪ ،‬تجاری و مالی اروپا هستند‪ .‬بقیه‬ ‫بخش چهارم‪ :‬جن ‌گها در «خاورمیانه‌ی بزرگ»‏‬ ‫‪22‬‬
‫یک نوع پیرامون به شمار م ‌یآیند‪ .‬ایالات متحد در سراسر‏ده ‌هی ‪۱۹۴۰‬‬
‫این دغدغه را داشــته که اروپا دارد به راهی مســتقل م ‌یرود‪ .‬یکی از‬ ‫‪-1۲-‬‬
‫نگران ‌یهای آ ‌نها فراخوان ریی ‌سجمهور فرانسه‪،‬‏شارل دوگل به اروپایی‬
‫از اقیانوس اطلس تا منطق ‌هی اورال بود‌هاست‪ .‬نیروهایی که امروز اروپا را‬ ‫نوآم چامسکی و جلبیر اشقر | برگردان‪ :‬رضا اسپیلی‬
‫به آن ســو م ‌یبرند «اروپای قدیم»‏هستند‪ .‬این از دلایل علاق ‌هی شدید‬
‫امریکا به بسط اتحادی ‌هی اروپا به سمت اقمار شوروی سابق است چون‬ ‫انتخاب‏شــد دیگر آزاد است که هرچه بخواهد انجام دهد حتا برخلاف‬ ‫نیروهای اصلی دیگر در عراق‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1250‬جمعه ‪ 11‬دادرم ‪1392‬‬
‫معقولانــه م ‌یپندارد که م ‌یتواند‏کنترلش کند‪ .‬و از دلایل حمایت زیاد‬ ‫خواســت ی ‌کدل و ی ‌کزبان موکلانش‪ .‬اما همچنین باید بگویم که در‬
‫سیاســتمداران امریکا از پیوســتن ترکیه به این اتحادیه است ـ نه به‬ ‫مورد‏ســه دولتی که نامشان بردیم ـ فرانسه‪ ،‬آلمان و روسیه ـ قطعاً از‬ ‫شــالوم‪ :‬در فوری ‌هی ‪ ۲۰۰۳‬وقتی نیروهای طرفدار جنگ در ایالات‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫خاطر عاش ِق چش ‌موابروی ترکی ‌ه‏بودن‪ ،‬به خاطر اینکه راه دیگر تضعی ِف‬ ‫روی توجه به دمکراسی نبود که با جنگ مخالفت کردند‪ .‬نیازی نیست‬ ‫متحد‪ ،‬شــرا ‌بهای فرانسویشــان را زمین ریختند و به ســی ‌بزمینی‬
‫تأثیربخشی کشورهای قدرتمند اروپا و تضمین این امر است که اروپا ـ‬ ‫‏دربار‌هی دولت روســیه توضیحی داد‌هشود‪ .‬اما حتا دول ‌تهای فرانسه و‬ ‫‏سر ‌خکرد‌هی فرن ‌چفرایزشان اس ‌م دیگری دادند چون فرانسه در شورای‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1250 - Friday, Aug. 2, 2013‬‬
‫امیدوارانه ـ تحت نظارت‏امریکا باقی بماند‪ .‬آلمان و فرانسه هر موضعی‬ ‫آلمان تردیدی در سیاس ‌تهای به شدت غیر مردمی نولیبرال و‏یورش‬ ‫امنیت با امریکا همکاری نم ‌یکرد‪ ،‬آد ‌مهای زیادی در جنبش ضد‏جنگ‬
‫به دس ‌تآوردهای اجتماعی نداشت ‌هاند‪ .‬در مورد عراق انگیز‌هشان آشکارا‬ ‫به فرانســه و آلمان و روسیه و دول ‌تهای دیگری که با جنگ مخالفت‬
‫در قبال جنگ عراق م ‌یگرفتند‪ ،‬فرقی نداشت‏‪.‬‬ ‫هیچ اصل دمکراتیکی نبود‪ :‬ملاحظات بسیار واق ‌عبینان ‌هیی‏در کار بود‏‪.‬‬ ‫کردند‪ ،‬امید بســتند‪ .‬این دول ‌تها در موضع ضد جنگشان‏چ ‌هقدر قابل‬
‫در سال ‪ ۱۹۹۰‬هم که رهبر شوروی‪ ،‬میخاییل گورباچف‪ ،‬اجازه داد که‬ ‫عراق کشوری است که برخورد مستقیم منافع در آن در جریان است‪،‬‬
‫آلمان یکپارچه شود اوضاع به همین منوال بود و آلمان از منظر‏روسیه‬ ‫به تعبیر خیلی ابتدایی اقتصادی‪ ،‬بیــن ایالات متحد و بریتانیا از یک‬ ‫اعتنا هستند؟‬
‫تهدیدی شدید بود‪ .‬روسیه بر خلاف امریکا دغدغ ‌ههای امنیتی واقعی‬ ‫‏سو و فرانسه و روسیه ـ و م ‌یشود چین را افزود ـ از سوی دیگر‪ .‬اتحاد‬ ‫چامســکی‪ :‬قابلی ِت اعتنای آ ‌نها تقریباً صفر است‪ .‬فعالا ِن آگا ِه ضد‬
‫دارد‪ .‬آلمان به تنهایی عملًا دوبار در نیم ‌هی اول سد‌هی بیستم‪،‬‏روسیه‬ ‫شــوروی و فرانسه سا ‌لها شــرکای اصلی صدام بودند که به او‏سلاح‬ ‫جنگ با دول ‌تها متحد نم ‌یشــوند‪ .‬در مواض ‌ع این دول ‌تها چیزی مهم‬
‫را ویران کرد‪ .‬پس آلما ِن یکپارچ ‌هی وارد شــده به اتحاد نظامی غرب‪،‬‬ ‫م ‌یدادند‪ .‬به ویژه فرانسه در جنگ با ایران پشتیبان عمد‌هی نظامی او‬ ‫‏وجود داشــت‪ ،‬به دلیل همین موضع بود که نخبگان امریکایی آ ‌نقدر‬
‫تهدیدی مر ‌گبار بود‪ .‬گورباچف با اتحاد آلمان موافقت کرد‏اما تنها به‬ ‫بود‪ .‬و به رغم ساخ ‌توپاخت روسیه و مشارکت فرانسه در‏جنگ ‪،۱۹۹۱‬‬ ‫از آ ‌نها بدشــان م ‌یآمد‪ :‬آ ‌نها معیا‌رهای حداقلی دمکراسی را رعایت‬
‫یک شــرط و آن هم اینکه از بو ِش پدر قــول محکم گرفت که ناتو به‬ ‫صدام کوشید تا مشارکت سنتیش را با ایندو کشوردر سا ‌لهای تحری ِم‬ ‫‏م ‌یکردند‪ ،‬به هر دلیل ـ در واقع بدبینی ناب ـ به روشی عمل م ‌یکردند‬
‫شرق گســترش نیابد‪ .‬اما در عرض دو سال‪ ،‬کلینتون خلف‏وعده کرد‬ ‫سازمان ملل‪ ،‬به مثاب ‌هی وزن ‌هی تعادل رویاروی‏ایالات متحد و بریتانیا‬ ‫کــه از یک دولت دمکرات انتظار م ‌یرود‪ .‬خلاصــه‪ ،‬به آرزوی‏اکثریت‬
‫و ناتو را درست تا مرزهای روســیه گسترش داد‪ .‬روسیه طبق انتظار‪،‬‬ ‫در شــورای امنیت‪ ،‬حفظ کند‪ .‬شرک ‌تهای فرانسوی و روسی به شرط‬ ‫قاطع مردمشــا ‌ن پاســخ م ‌یدادند‪ .‬موضع جنبش ضد جنگ باید این‬
‫شــروع کرد به افزایش ظرفیت تهاجمیش‪ .‬روســیه به‏شدت خواستار‬ ‫نادیــده گرفت ِن تحری ‌مها‪ ،‬امتیازهای نفتی مهمی‏به دســت آوردند‪ .‬به‬ ‫م ‌یبــوده که اگر دول ‌تها به هر دلیل به مردمشــان توجه کنند خوب‬
‫محو سلا ‌حهای هست ‌هیی بوده و اعلام کرد‌هاست ـ اما امریکا و ناتو اعلام‬ ‫این خاطر است که پاریس و مسکو در برخی موض ‌عگیر ‌یها‪ ،‬نگرششان‬
‫نکرد‌هاند ـ اول او نخواهدبود که از سلاح‏هست ‌هیی استفاده خواهدکرد‪.‬‬ ‫را تغییر دادند و کوشــیدند که را‌ههایی برای‏از بین برد ِن تحریم پیدا‬ ‫‏است اما ما با آ ‌نها متحد نم ‌یشویم یا اعتمادی به آ ‌نها نداریم‏‪.‬‬
‫بعد از اینکه کلینتون به وعد‌هی ناتو عمل نکرد‪ ،‬روسیه هم خلف وعده‬ ‫کنند و واشــنگتن و لندن راهشان را بستند‪ .‬تن ندادن ایالات متحد و‬ ‫آنچه اینجا اتفاق‌افتاد خیلی چشمگیر بود اما اساساً فراموش شد‪ .‬هیچ‬
‫کرد و به ســمت ژســت نظام ‌یتر و‏هجوم ‌یتر که در زمان بو ِش پسر‬ ‫بریتانیا به برداشــتن تحریم ـ یعنی اجاز‌هی‏برداشتن تحریم وقت ‌یکه‬ ‫نمایــش تنفر و بیزاری از دمکراســی به این حد کــه در این ما‌هها در‬
‫بیشتر هم شــده حرکت کرد‪ .‬ای ‌نها پیشــرف ‌تهای واقعاً مهم اند که‬ ‫بازرسان سازمان ملل تشــخیص دادند که عراق خلع سلاح شده ـ به‬ ‫‏کل طیف سیاســی در ایالات متحد رخ داده به یاد نم ‌یآورم‪ .‬رامسفلد‬
‫بخشی از پ ‌سزمین ‌هی هیستری به‏اروپای قدیم و اروپای نو را تشکیل‬ ‫درستی از ســوی مسکو و پاریس به مثاب ‌هی تن‏زدن از اجازه به آ ‌نها‬ ‫به آن «اروپــای قدیم» و «اروپای جدید» م ‌یگفــت‪ .‬با تعریف او این‬
‫م ‌یدهند‪ .‬اروپای نو برای امریکا به عنوان راهی برای تضعی ِف استقلال‬ ‫برای برخورداری از امتیازهای نفتی به دســت آمد‌هشــان بود‪ .‬و آ ‌نها‬ ‫‏دو‪ ،‬با معیاری دقیق از یکدیگر متمایز م ‌یشــوند‪ :‬اروپای قدیم شــامل‬
‫تمرکز واشنگتن و لندن را برای حمله به‏عراق‪ ،‬اشتیا ِق قاپید ِن غنیمت‬ ‫کشــورهایی است که دول ‌تها همان موضع اکثریت مردمشان را دارند؛‬
‫اروپا اهمیت دارد‏‪.‬‬ ‫از دســت خود تفسیر م ‌یک ‌ردند‪ .‬عملًا یکی از اعلامی ‌ههای بعد از حمله‬ ‫‏اروپای جدید ـ «امید دمکراســی» ـ دول ‌تهایی اند که حتا به بیشتر‬
‫اشقر‪ :‬کامــ ًا موافق ام‪ .‬اما باید به این واقعیت هم تأکید کرد که افکار‬ ‫به عراق این بود که تمام قراردادهای‏با صدام فســخ و برچیده شــوند‪.‬‬ ‫مردمشــان توجهی ندارند‪ .‬بخشــی از این کمابیش مضحک بود‪ .‬مثل‬
‫عمومی در اروپای نو قاطعانه علیه جنگ بود حتا بیشتر از اروپای‏قدیم‏!‬ ‫پس این دلیل اصلی مخالفت پاریس و مســکو با جنگ بود‪ .‬اگر دولت‬ ‫‏دعوت نخس ‌توزیر ایتالیا‪ ،‬سیلویو برلوسکونی به کاخ سفید ـ به عنوان‬
‫چامسکی‪ :‬تنها جای ‌یکه طرفداری از جنگ به َده‌درصد رسید رومانی‬ ‫بوش تک ‌هیی چشــمگیر از کیک به‏آ ‌نها م ‌یداد‪ ،‬مطمئن ام که به آن‬ ‫نمایند‌هی امید دمکراســی‪ .‬نم ‌یدانید بایــد بخندید یا گریه کنید‪ .‬اما‬
‫م ‌یپیوســتند‪ .‬اما دولت بوش آ ‌نقدر متکبر بود که نخواست چیزی به‬ ‫‏بدترین مورد خوزه ماریا آزنار‪ ،‬نخس ‌توزیر اسپانیا بود‪ .‬بوش و بلر چنان‬
‫بود [‪]۲۷‬‏‪.‬‬ ‫آ ‌نها بدهد‪ .‬و به این خاطر آ ‌نها تا به‏آخر مخالف جنگ باقی ماندند‏‪.‬‬ ‫امید دمکراسی‪ ،‬امید دمکراسی بار او کردند که به اجلاس‏سران آ ‌نها‬
‫اشــقر‪ :‬پس این دول ‌تهای اروپای نو بودند که به باورهای مردمشان‬ ‫در مورد آلمان هیچ منافع مستقیم اقتصادی در خطر نبود‪ .‬در بهترین‬ ‫در آزور رفت‪ ،‬جای ‌یکه دو روز قبل از حمله عملًا جنگ را اعلام کردند‪.‬‬
‫حالت اگر به صدر اعظم آلمان‪ ،‬گرهاردشرودر خوشبین باشیم‏م ‌یتوان‬ ‫آزنار درست بعد از آنکه نتیج ‌هی نظرسنج ‌یها در‏اسپانیا نشان داد که‬
‫کمتر اعتنا کردند‏‪.‬‬ ‫دغدغ ‌ههایی دربار‌هی ملاحظا ِت ژئوپولیتی ِک برتر را به او نســبت داد ـ‬ ‫فقط ‪ ۲‬درصد مردم با جنگ موافق اند به‌این بیانی ‌هی جنگی پیوست‪،‬‬
‫چامسکی‪ :‬امــا فرمانبر ایالات متحدند وقتی استقلال اروپا را تضعیف‬ ‫برای مثال بگوییم که او دغدغ ‌ههایی دربار‌هی این واقعیت‏داشــت که‬ ‫پس او امید بزرگ دمکراسی است [‪ .]۲۲‬او‏م ‌یخواست با پشتیبانی ‪۲‬‬
‫ایالات متحد نباید تمام اهر ‌مها را علیه اروپا به کار ببرد ـ م ‌یتوان این‬ ‫درصد مردمش از کرافور ِد تگزاس دستور بگیرد‪ .‬این دربار‌هی نگر ‌شها‬
‫م ‌یکنند‏‪.‬‬ ‫را به رابطــ ‌هی خیلی نزدیک او با پوتین نســبت داد و‏معامل ‌هی خط‬
‫لول ‌هی جدید گاز روســیه به آلمان از دریای بالتیک‪ .‬اما این ارزیابی با‬ ‫به دمکراسی چه درسی به ما‏م ‌یدهد؟‬
‫‪------------‬‬ ‫اغماض از انگیز‌ههای شرودر اســت‪ .‬اگر کمتر‏چش ‌مپوشی کنیم فقط‬ ‫مســایل تا حدی غیر واقعی پیش رفت‪ .‬وقتــی دولت ترکیه در کمال‬
‫پ ‌ینوش ‌تها‪:‬‬ ‫م ‌یتوان تأکید کرد که مقدار زیادی نه از دمکراسی بلکه از فرص ‌تطلبی‬ ‫شــگفتی همــگان و از جمله خو ِد مــن‪ ،‬همگام با بــاور ‪ ۹۵‬درصدی‬
‫انتخاباتی پشت موض ‌عگیری او بود چون‏آماده شدن برای حمله زمانی‬ ‫مردمش‏از دادن اجاز‌هی تهاجم به نیروهای امریکایی از خاک کشورش‬
‫‪.‎ Agence France Presse, "Majority of Spanish Against‬‏‪۲۲‬‏‬ ‫اتفاق افتاد که صدر اعظم آلمان را در انتخابات پارلمانی پی ِش رو بازنده‬ ‫خودداری کرد‪ ،‬به شدت ب ‌ه نداشتن صلاحیت دمکراتیک ـ عبارتی که‬
‫‪‎‬‏‪۲۰۰۳.‎‬‏‪ ‎‬‏‪۲۲,‎‬‏‪War on Iraq," February ‎‬‬ ‫برآورد م ‌یکرد‪ ،‬به‌خاطر برنام ‌هی‏اجتماعی نولیبرالش که باعث شــد‬ ‫آن‏روزها به کار م ‌یرفت ـ متهم شــد چون به باور ‪ ۹۵‬درصد مردمش‬
‫‏ بر اســاس این مقاله‪ ۲/۳ ،‬درصد از جنــگ ایالات متحد و متحدانش‬ ‫رأ ‌یدهن ‌دگان سنتی سوســیال دمکراسی از حمایت او تن بزنند و در‬ ‫عمل کرده بــود‪ .‬صل ‌حطلب بزرگ‪ ،‬وزیر امور خارجه کالین پاول‏فوری‬
‫بدون مجو ِز ســازمان ملل (جنگی که عملًا درگرفت) حمایت کردند‪،‬‬ ‫نتیجه تنها مورد مردم ‌ییی که‏م ‌یتوانست بیابد‪ ،‬مخالفت با جنگ بود‬ ‫اعلام کرد که باید مجازا ‌تهایی علیه ترکیه تدارک دید [‪ .]۲۳‬افراط ‌یتر‬
‫‏‏‪ ۱۱/۸‬درصــد با جنگ مگــر در صورت مجوز ســازمان ملل مخالفت‬ ‫در زمان ‌یکه در واقع نظرسنج ‌یها نشان م ‌یداد که اکثریت قاطع مردم‬ ‫از همه معاون سابق وزیر دفاع پل ولفوویتز بود‪ .‬او در‏رسان ‌ههای امریکا‬
‫و تا آنجا که م ‌یدانم اروپا شخصی شناخت ‌هشده به نیروی عمد‌هی ترویج‬
‫کردند‪ ،‬و ‪ ۸۴/۷‬درصد با جنگ تحت هر شرایطی مخالفت کردند‏‪.‬‬ ‫آلمان با جنگ مخالف اند‏‪.‬‬ ‫دمکراسی است ـ به تعبیر واشنگتن پست هم که‏‏«ریی ِس آرما ‌نگراها»‬
‫‪‎ Richard Boudreaux and John Hendren "U.S. Drops Its‬‏‪ ۳.‬‏‪۲‬‬ ‫حاکمانی مثل شــیراک‪ ،‬پوتین یا شــرودر نباید به عنــوان متحدا ِن‬ ‫است [‪ .]۲۴‬او ارتش ترکیه را سرزنش کرد که نتوانسته دولت را متقاعد‬
‫‪Bid to Base Troops in Turkey," Los Angeles T‎ imes, March‬‬ ‫جنبش ضد جنگ قلمداد شــوند چون که خودشــان وقتی منافعشان‬ ‫کنــد تا بر خلاف رأی ‪ ۹۵‬درصــد مردمش‏رفتار کند؛ او اصلًا به آ ‌نها‬
‫‪.‎‎‬‏ ‪‎‬‏‪ p. A۵‬‏‪۲۰۰۳‎,‬‏‪ ‎‬‏‪‎ ۵‎,‬‏‪۱‬‬ ‫در خطر‏بیفتد جن ‌گافروزهای قهاری اند‪ .‬نیروهای روس جن ِگ شــب ‌ه‬ ‫زمــان داد که از ایالات متحد عذر بخواهنــد و بگویند‪« :‬بیایید ببینم‬
‫‪ David Ignatius, "A War of Choice, and One Who Chose‬‏‪۲۴‎.‬‏‬ ‫نس ‌ل ُکشان ‌هیی در چچن راه انداخت ‌هاند‪ .‬دولت فرانسه همچنان در افریقا‬ ‫چ ‌هطــور م ‌یتوانیم تا حد ممکن برای‏امریکای ‌یها مفید واقع شــویم»‬
‫‪‎‬‏‪ ‎.‬‏‪ p. B‎۱‬‏‪۲۰۰۳‎,‬‏‪ ‎‬‏‪ ‎,‬‏‪It," Washington Post, November ‎۲‬‬ ‫خود را‏قدرت استعماری م ‌یشناسد و رفتارش بر این اساس است‪ .‬تازه‬ ‫[‪ ]۲۵‬و این‌را دمکراســی م ‌یدانستند‪ .‬و این مضحکه بدون شرح پیش‬
‫‪ Mark Lacey, "Turkey Rejects Criticism by U.S. Official‬‏‪۲۵.‎‬‏‬ ‫از این واقعیت که فرانسه و آلمان هر دو در افغانستان به همراه ایالات‬ ‫رفت‪ .‬اینکه دیگر بتوان بعد از این‏نمایش‪ ،‬از ترویج دمکراســی سخن‬
‫‏‪‎ ۵‬‏‪ p. A۱‬‏‪۲۰۰۳‎,‬‏‪, ‎‬‏‪ ‎‬‏‪over Iraq," New York Times, May ‎۸‬‬ ‫‏متحــد حضور دارند نامی نم ‌یبرم‪ .‬باید افزود که گرچه پاریس و برلین‬
‫ولفوویتز گفت‪ « :‬بیایید ترکی ‌هیی داشــته باشــیم که قدم جلو بگذارد‬ ‫از حمله به عراق حمایت سیاسی نکردند‪ ،‬از نظر حقوقی هر‏کاری برای‬ ‫گفت‪ ،‬حیر ‌تآور است‏‪.‬‬
‫و بگوید‪« :‬اشــتباه کردیم‪ .‬باید م ‌یدانســتیم چ ‌هقدر وضعیت در عراق‬ ‫تســهیل آن انجام دادند‪ .‬آلما ‌نها به ویژه با فراه ‌مکردن شــرایط برای‬ ‫این چیزی اســت که جنبش ضد جنگ باید بــر آن تأکید کند‪ .‬و اگر‬
‫بد‏اســت اما حالا م ‌یدانیم‪ .‬بگذارید ببینیــم چ ‌هطور م ‌یتوانیم تا حد‬ ‫کل تأسیسات نظامی امریکا که برای این منظور در‏خاکشان دست به‬ ‫دول ‌تهایی باشند که به دلایل بدبینان ‌هی خودشان بخواهند با اکثریت‬
‫ممکن برای امریکای ‌یها مفید باشیم»‪ .‬ولفوویتز برای انتقاد روی ارتش‬ ‫عملیات بزنند [‪ ]۲۶‬و فرانســو ‌یها با بازکردن فضای آسمانشان برای‬ ‫مردم‏موافق باشند و موضع درستی بگیرند‪ُ ،‬خب چه بهتر؛ چیز دیگری‬
‫‏ترکیه انگشت گذاشت‪« .‬فکر م ‌یکنم آ ‌نها به هر دلیل آن نقش رهبری‬ ‫جنگند‌ههــای امریکایی‪ .‬پس نباید دربار‌هی این‏دول ‌تها خود را به آن‬ ‫دربار‌هشان نم ‌یشود گفت‪ .‬فردا مخالف خواهندشد چون به هر حال از‬
‫قدرتمندی که ما ازشان انتظار داشــتیم‪ ،‬ایفا نکردند»‪ .‬برای اطلاع‏از‬ ‫راه بزنیم‪ .‬جنبش ضد جنگ دســ ‌تکم پویاترین بخ ‌شهای آن ارتباط‬
‫نزدیکی با جنبش عدالت جهانی دارد و به‏عقید‌هی من ترکیب خیلی‬ ‫‏روی بدبینی ناب عمل م ‌یکنند ـ منافع قدرت‏‪.‬‬
‫نتایج نظرسنجی ترکیه نک‏‪.‬‬ ‫خوبی اســت چون ای ‌نها دو روی ســک ‌هی یک واقعیت اند‪ :‬مخالفت با‬ ‫اشــقر‪ :‬نوآم دربار‌هی اهمیت ایــن ویژگی دورا ِن ما کاملًا درســت‬
‫"‪ U.S Troops,‬‏‪‎ ۲,۰۰۰‎‬‏‪Philip P. Pan, "Turkey Plans for ۶‬‬ ‫م ‌یگوید‪ .‬در ســطح رســان ‌ههای جریا ِن غالب گرایشی عام وجود دارد‬
‫‪‎‬‏‪ ۷.‎‬‏‪ p. A‎۱‬‏‪ ۰۰۳,‎‬‏‪ ۲‎‬‏‪‎ ۶‎,‬‏‪Washington Post, February ۲‬‬ ‫جن ‌گهای امپریالیستی و نولیبرالیسم‏‪.‬‬ ‫که آن‏سیاستمداران حاکمی را که بدون در نظر گرفتن نظرسنج ‌یها‬
‫‏‪ .۲۶‬این جدا از این اتهام اســت که ادار‌هی جاسوسی آلمان در طی‬ ‫رفتار م ‌یکنند‪ ،‬عمده کند و این کار را فضیلتی بزرگ به شــمار بیاورد‪.‬‬
‫اما‏پشتش اید‌هیی بســیار نخب ‌هگرایانه وجود دارد که در همان مفهو ِم‬
‫حمله به عراق به ارتش امریکا کمک کرده‪ .‬برای مثال نک‏‪.‬‬ ‫«دمکراسی نمایندگی» تجسم دارد که م ‌یگوید همی ‌نکه یک نماینده‬
‫‪ German Roles: Opposing War and‬‏‪ ‎‬‏‪Richard Bernstein, "‎۲‬‬
‫‪‎‬‏‪۱۲‎.‬‏‪ p. ‎A‬‏‪‎ ۰۰۶,‎‬‏‪, ۲‬‏‪ ‎‬‏‪Aiding U.S.," New York Times, March ‎۳‬‬

‫‏‪ .۲۷‬نک‏‪.‬‬
‫‪ available‬‏‪ ۰۰۳‎,‬‏‪Gallup International, Iraq Poll, conducted ۲‎‬‬
‫‪online at‬‬
‫‪http://www.gallup-international.com/ContentFiles/survey.‬‬
‫‏‪۱۰‬‏‪asp?id=‎‬‬
   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27