Page 26 - Shahrvand BC No.1235
P. 26
تردیدی نیســت که دولت رفاه به ویژه در شکل پیشرفت ِه سوسیال دموکراسی‬ ‫از نظر نوع ســاخت سیاسی (از فاشیســتی تا دموکراتیک) برشمرد‌هام‪ .‬از نظر‬ ‫سیاست ‹‬ ‫‪26‬‬
‫اروپای شمالی و اسکاندیناو ‌یاش به طور تاریخی در رابطه با مبارزات کارگری و‬ ‫ایشان من م ‌یبایست به ذات لایتغیر سرمایه که مبتنی بر استثمار کارگر است‬
‫تر ِس سرمایه داران از سوسیالیسم و رادیکالیسم انقلابی‪ ،‬از یک طرف‪ ،‬و تأمین‬ ‫م ‌یپرداختم‪ .‬بر این اســاس با تکیه بر این «ذات» لایتغیر‪« ،‬قانونمند ‌یها»‪ ،‬و‬ ‫متأســفانه نقد خانم اســد پور‪ ،‬بر خلاف نقد آقای روزبه‪ ،‬نقدی پرخاشگرانه و‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1235‬جمعه ‪ 30‬نیدرورف ‪1392‬‬
‫منافع ســرمایه داران از طرف دیگر‪ ،‬شک ‌لگرفته‪ .‬واضح مصالحه« استوار بوده‪،‬‬ ‫«منطق ناب» سرمایهدیگر نیازی به وقت تلف کردندر مورد انواع سرمای ‌هداری‬ ‫پلمیک گونه اســت‪ ،‬و قاعدتاً چنین نقدهایی نیاز به پاسخ ندارند‪ .‬هدف از این‬
‫تناق ‌ضهای بسیاری دارد‪ .‬این سیستم دس ‌تآوردهای بسیاری را برای کارگران‬ ‫نخواهد بود‪ ،‬و چون این «ذات» یکی است‪ ،‬پس سرمای ‌هداری رفاهی و نئولیبرال‬ ‫نوشــت ‌هها باید اعتلای سطح بح ‌ثها برای خروج چپ از بن بست کنونی باشد‪.‬‬
‫این کشــورها به همراه آورد‪ ،‬اما‪ ،‬که باید از آ ‌نها برای تعیین اســتراتژ ‌یهای‬ ‫هم یکی اســت‪ ،‬و فاشیسم و دموکراسی نیز یکی هستند! البته این نحو ِه دید‬ ‫اگر حرف منطقی برای گفتن باشــد‪ ،‬نیازی به پرخاش نیســت‪ ،‬و اگر نباشد‪،‬‬
‫مطلق گرایان ٔه ســیاه و سفید و نبود لای ‌ههای خاکستری‪ ،‬چیز جدیدی نیست‪.‬‬ ‫پرخاشــگری پوشش مناسبی برای نداشتن جواب نیست‪ .‬بعلاوه بر خلاف نقد‬
‫آینده درس گرفت‪.‬‬ ‫استالین زمانی اعلام کرد که سوسیال دموکراسی از فاشیسم خطرنا ‌کتر است!‬ ‫آقای روزبه که نظرات مشــخصی در آن ابراز شده بود‪ ،‬قسمت اعظم بح ‌ثهای‬
‫با آنکه این نوع سوسیال دموکراسی مورد نظر من نیست‪ ،‬اما بر این باورم که در‬ ‫واقعیت این است که عل ‌یرغم آنکه ذات سرمایه تغییر نکرده‪ ،‬نحوه عملکرد آن‬ ‫طر ‌حشــده حالت کلی‪ ،‬عمومی و نامشــخص دارند‪ ،‬که آ ‌نها نیز پاســ ‌خهای‬
‫همین نظا ‌مهای شکس ‌تخورده سوسیال دموکراسی‪ ،‬کارگران و زحم ‌تکشان‬ ‫بسته به قدرت و ضعف اردوی مقابلش‪ ،‬یعنی اردوی کار‪ ،‬تغییر کرد‌هاست‪ .‬یکی‬ ‫محدودی را م ‌یطلبد‪ .‬اما به احترام زحمتی که کشــید‌هاند و متن مفصلی که‬
‫وضعی ِت به مراتب بهتری از هم طبق ‌ههای خود در نظا ‌مهای شکســ ‌تخورده‬ ‫از دلایل مهم سخت جانی این نظام همین انعطاف پذیر ‌یاش بوده‪ .‬تمام بحث‬
‫انقلا ‌بهــای ناگهانی دارند‪ ،‬و در صورت حمایت چ ِپ سوسیالیســتی و اتخاذ‬ ‫من حو ِل تحمیل عق ‌بنشــینی به سرمایه و پیشروی نیروی کار‪ ،‬با هدف گذار‬ ‫نوشت ‌هاند به نکات عمده طر ‌حشده م ‌یپردازم‪.‬‬
‫سیاس ‌تهای درست‪ ،‬شــانس بهتری برای گذار از سرمای ‌هداری‪ .‬اما در منط ِق‬ ‫ایشــان صفحات زیادی را صرف ایراد به سوســیال دموکراســی های موجود‬
‫مطل ‌قگرایی‪ ،‬جایی برای نسبی دیدن وجود ندارد‪ ،‬پدید‌هها یا سیا‌هاند یا سفید‪.‬‬ ‫از این نظام است ‪.‬‬ ‫کرد‌هاند‪ ،‬و پرســید‌هاند که آیا سوســیال دموکراسی هنوز زنده است؟ یا اینکه‬
‫اما از همه جالب تر آنکه خانم اســد پور اصل مقاله‪ ،‬یعنی قســمت دوم‪ ،‬را که‬ ‫دیگر تاکید عمده ایشــان «بحــران»‪« ،‬انهدام»‪ ،‬و به «بایگانی تاریخ ســپرده‬ ‫به من ایراد م ‌یگیرند که اگر به «ســاز و کار های انباشت سرمایه‪ ،‬یا به عبارت‬
‫در آ ‌نها سئوالا ِت واضح اما مشکلی طر ‌حشده‪ ،‬به راحتی ندیده گرفت ‌هاند‪ .‬اینکه‬ ‫شــد[ن]» و از بین رفتن «دولت رفاه» اســت‪ .‬باز بــه توضیح‪ ،‬که مثلًا‪ ،‬دولت‬ ‫دیگــر به منطق ســرمایه اهمیت مــی داد [م]»‪ ،‬در م ‌ییافتم که «یک جهان‬
‫آلترناتیو مورد نظرشــان چیست؟ اگر انقلاب سوسیالیستی است‪ ،‬کدام انقلاب‬ ‫رفاه «در باز تولید منطق سرمایه‪ ،‬یعنی ساز و کار به کار انداختن پول در دور‬ ‫سرمای ‌هداری سازمان یافته بر اساس اصول احزاب سوسیال دموکرات و متحدان‬
‫(اکثریت‪/‬اقلیت)‪ ،‬و کدام سوسیالســیم (واقعاً موجو ِد قبلی یا نوع دیگری‪ ،‬و آن‬ ‫پیمایی ســرمایه و بیرون کشیدن پول بیشــتر در پایان هر دور می کوشید»‬ ‫شان هم هنوز جهانی سر مایه داری است»‪ .‬من در نوشته خود به وضوح‪ ،‬این‬
‫نوع کدامســت؟) با چه نیرویی این انقلاب به ثمر م ‌یرســد؟ اگر طبقه کارگر‬ ‫و یا دولت رفاه «هم زمان برای رفاه حال ســرمایه نیز ســخت می کوشید»‪ ،‬و‬ ‫سوســیال دموکراسی های موجود نیست‪ ،‬چرا بر خلاف آ ‌نها‪ ،‬هدفش گذار از‬
‫اســت‪ ،‬معنی و محدود ِه این طبقه کدامســت؟ و دیگر سئوالاتی که ب ‌یجواب‬ ‫بسیاری جملات مشابه‪ .‬گویی انتظار دیگری از این دول ِت سرمای ‌هداری م ‌یرفته‪،‬‬ ‫سرمای ‌هداری است‪ .‬نیز تاکید کرد‌هام که این روند در فازی در داخل همین نظام‬
‫مانده و یا شاید جوابی برای آ ‌نها نداشت ‌هاند‪ .‬از پاسخ به این سئوالات نم ‌یتوان‬ ‫و واضح اســت که دولت رفاه فقط نتیجه مبارزات کارگران و احزاب سوسیال‬ ‫ســرمای ‌هداری اتفاق م ‌یافتد‪ .‬بنابراین نیازی به طرح این سئوال و سئوال های‬
‫پرهیز کرد و جریاناتی که خواها ِن انقلاب بلاواســطه سوسیالســیتی هستند‬ ‫دموکرات نبوده‪ ،‬و منافع و حمایت ســرمایه را نیز در بر داشته است‪ .‬حتی اگر‬ ‫مشــابه و توضیح واضحات نبوده‪ .‬برای درک نامناسب بود ِن چنین برخوردی‪،‬‬
‫ناچارند به دقت و دور از تعصب به آ ‌نها پاسخ گویند‪ ،‬و سطح بح ‌ثهای درونی‬ ‫به زمان بیســمارک که از اولین تجارب پوش ‌شهای خدمات اجتماعی دولتی‬ ‫فرض کنید که من در جواب ایشان بجای برخورد استدلالی به نکات طر ‌حشده‪،‬‬
‫چپ ایران را بالا برند‪ .‬خانم اسد پور در پایان نقد خود اشار‌های به «بازگشت به‬ ‫اســت باز گردیم‪ ،‬این خدمات از یک سو نتیجه ترس او از تجارب گذشته اروپا‬ ‫صفحات زیادی را صرف حمله به نظام کره شمالی‪ ،‬کامبو ِج خم ِر سرخ‪ ،‬یا چین‬
‫مارکس» دارند که اشــاره درستی است‪ ،‬اما سئوال این است که کدام قرائت از‬ ‫بــه ویژه کمون پاریس بود که منجر به «قانون ضد سوسیالیســتی» ‪ ۱۸۷۸‬تا‬ ‫و روسی ِه امروز کنم و فجایع این نظا ‌مهای بر آمده از به اصطلاح‪ ،‬و فرض کنم‬
‫‪ ۱۸۹۰‬شــده بود‪ .‬نیز در عک ‌سالعمل به مبارزات و دستا ورد های قبلی حزب‬
‫مارکس م ‌یتواند این بازگشت را در واقعیت و نه در خیال میسر سازد‪.‬‬ ‫سوسیالدموکرات آلمان‪ ،‬بیسمارک به عنوان نوعی سازش‪ ،‬بیم ‌ههای اجتماعی‬ ‫که ایشان حامی این نظا ‌مها هستند‪.‬‬
‫بازنشستگی‪ ،‬تصادفات و بهداشت را بوجود آورده بود‪ .‬اما از سوی دیگر همین‬ ‫ایشــان به مفاهیمی نامفهوم از جمله «اصلا ‌حطلبی سوسیال امپریالیستی»‪،‬‬
‫پ ‌ینوش ‌تها‪:‬‬ ‫سیاســت مورد حمایت ســرمایه داران و صاحبان صنایع رو به رشد آلمان نیز‬ ‫«اصلا ‌حطلبــی ضد اصلاحــات»‪« ،‬دولت بوروکراتیک نخبه گرای سوســیال‬
‫بود‪ ،‬چرا که م ‌یخواستند مانع موج مهاجر ‌تهای روز افزون کارگران آلمانی به‬ ‫دموکرات» و از همه جالب تر «روح امپریالیســتی سوسیال دموکراسی» اشاره‬
‫‪/http://eshtrak.wordpress.com/2012/12/20‬پاسخی‪-‬کهنه‪-‬به‪-‬یک‪-‬سوال‪-‬قدیمی‪-‬آیا‪-‬‬ ‫امریکا شــوند‪ .‬همچنین سیاس ‌تهای حمایت از صنایع آلمان و وضع تعرف ‌هها‪،‬‬ ‫م ‌یکنند که معلوم نیســت منظور و پایه و اســاس این واژ‌هها چیســت‪ .‬البته‬
‫دوران‪-‬س‪/‬‬ ‫هم مورد حمایت کارگران و هم ســرمایه داران آلمان بود‪ .‬در دیگر کشورهای‬ ‫حر ‌فهای درست بســیاری نیز در نوشته‌ایشــان وجود دارد‪ ،‬از جمله اینکه‬
‫صنعتی نیز ســرمایه داران زود دریافتند که بیم ‌ههای کارگران از جمله بیمه‬ ‫«دولت ســرمای ‌هداری رفاه مرحله ای خاص از حیات ســرمای ‌هداری است»‪ ،‬یا‬
‫کارل مارکس‪« ،‬برگزیده آثار‪ ،-‬دیوید مک للان‪ ،‬اکسفورد‪ ،۱۹۷۷ ،‬ص ‪ ،۵۶۳‬و با ترجمه‬ ‫«باید هم منطق سرمایه را دانست و هم تاریخ پیدایش‪ ،‬رشد‪ ،‬پاگیری‪[..‬آن]»‪.‬‬
‫کمی متفــاوت‪http://www.marxists.org/archive/marx/works/1874/04/bakunin-notes. ،‬‬ ‫بیکاری به نفع آ ‌نها نیز هست‪.‬‬
‫نکته جالب دیگر آنکه در صفحات زیادی که به طرح‪ ،‬تمامی جملات در زمان‬ ‫و دیگر مثا ‌لها که با اساس بحث من مغایرتی ندارند‪.‬‬
‫‪htm‬‬ ‫ماضی اســت‪ ،‬یعنی به حساب ایشــان دولت رفاه که زمانی بوجود آمده بود‪،‬‬ ‫امــا آنچه که از لابلای این نقد م ‌یتوان مشــاهده نمــود‪ ،‬نحوه دید و تحلیل‬
‫س‪.‬رهنما‪ ،‬در باره مفاهیم دولت‪ ،‬فاشیســم‪ ،‬و طبقه‪ ،‬انتشارات بهاران‪ ،‬انتشارات پیمان‪،‬‬ ‫دیگر مرده و وجود خارجی ندارد‪ .‬ک ‌مترین آشــنایی با دول ‌تهای کشــورهای‬ ‫ایشان است‪ .‬خانم اسد پور به من ایراد م ‌یگیرند که چون «برخوردی علمی ـ‬
‫ســرمای ‌هداری پیشــرفته نشــان م ‌یدهد که‪ ،‬همان طور که در قســمت دوم‬ ‫انتقادی» نداشت ‌هام‪ ،‬بجای آنکه نخست بر «ذات» سرمایه و «ساختارها و قانون‬
‫‪ ،۱۳۵۷‬تهران‪ ،‬ص ‪.۱۴ ،۱۳‬‬ ‫مقاله حاضر اشــاره کردم‪ ،‬عل ‌یرغم پیگیری سیاســ ‌تهای نئولیبرال و تمامی‬ ‫مندی های دیر پا و با دوام انباشــت» تکیه کنم‪ ،‬به «انواع سرمای ‌هداری ها به‬
‫س‪ .‬رهنما‪« ،‬سازماندهی نیروی کار در ایران‪ :‬درسهایی از انقلاب بهمن»‪ ،‬آرش‪ ،‬شماره‬ ‫عق ‌بنشــین ‌یها‪ ،‬هنوز این کشورها بالاترین میزان هزین ‌ههای اجتماعی دولتی‬ ‫مثابه شــکل های گوناگون صورت بندی منطق ســرمایه» انگشت گذاشت ‌هام‪.‬‬
‫در جهان را دارند‪ ،‬و دول ‌تهای دســت راستی نتوانست ‌هاند بسیاری پوش ‌شهای‬ ‫البته راستش درست نفهمیدم که ایشان چه م ‌یخواهند بگویند‪ ،‬چرا که از یک‬
‫‪ ،۱۰۹‬فروردین ‪ ،۱۳۹۲‬آوریل ‪۲۰۱۳‬‬ ‫خدمات اجتماعی را در این کشــورها از بین ببرند‪ .‬بعلاوه به درستی م ‌یگویند‬ ‫سو ایراد م ‌یگیرند که تحلیل من «به کارکردی از سرمایه کاهش می یابد»‪ ،‬و‬
‫‪http://www.marxists.org/archive/marx/works/1850/class-struggles-france/intro.htm‬‬ ‫که دولت رفاه به نفع خود ســرمایه نیز بوده‪ ،‬و در این صورت پرسیدنی است‬ ‫اینکه من از ســرمایه «ابر سوژه ای» ساخت ‌هام‪ ،‬و از سوی دیگر ایراد اینکه من‬
‫که پس چرا به نظر ایشــان ســرمایه سعی کرده که آن را به «انهدام» کشاند؟‬ ‫به تحلیل «ذات» همین سرمایه نپرداخت ‌هام‪ .‬واضح ذات «سرمایه نبوده ــ من‬
‫‪http://www.tudehpartyiran.org/manifest.pdf‬‬ ‫این کار را در مقالات جداگانه و در کتابچه جداگان ‌های به تفصیل نوشته ام» ــ‬
‫‪http://www.rahekargar.net/programme/20100206-10-barname.pdf‬‬ ‫و آگاهانه بر «سرمای ‌هداری» و نه «سرمایه» تکیه کرد‌هام‪ ،‬و شک ‌لهای تاریخی‬
‫‪ http://pecritique.com/2012/12/28/%C2%AD‬دولت جهانی ســرمایه داری‪-‬رفاه؟ فروغ‬ ‫آن را چه از نظر سیاس ‌تهای اقتصادی مختلف (از رفاهی تا نئو لیبرال)‪ ،‬و چه‬

‫اسد‪/‬‬
‫س‪ .‬رهنما ‪ ،‬رو ‌ششناســی مارکس و کار پایه اقتصاد سیاسی مارکسی‪ ،‬انتشارات پگاه‪،‬‬

‫‪.۲۰۱۰‬‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬

‫ﺭ ﺿﺎ ﺧﺪ ﺍ ﺑﺨﺶ‬ ‫‪aPPneEdRrCsAAiIartnInCsutilttuutree‬ﺧـﺎﻧﻪﻓﺮﻫــﻨﮓوﻫـ اﯾـﺮان‬ ‫‪،‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1235 - Friday, Apr. 19, 2013‬‬
‫‪26‬‬
‫‪Cell: 604 916 7212‬‬ ‫ﮐآﺗﺎﺑﻣﻧﮐﮐﺳﺳﺎﮐﺎﺎﯿﻣورﻠﺮﺎﻨارﻨﮔرﺑﯽرﺘﻔرﺎﺮزﯿﯾﮔـﺎﮔﺎﻮﮐهﮋ‪-‬ﺎﺗﻂ|ﮑرهﺎﮐﺰـهﺳﻮدﺑ|ﭘﺗـﻓاﺗﺎرﻪﻠﻼﺗﺮﺌﻮﺗﺑﺳاﺎﺌﺷـﻮوﺎرﻣﻋﺘﺗﯾﻮﻋﺮﺎﻠرسﻌﻮﺗـﺮ|ﮔرﺰتﺮنﻄﺬﺳﯽﺎﮐﻧوﺰیﯿﻫﻋﻧ|ا|ﺎءﺎﻫﻠﺰﻘاﻮﺳرﮐﯿﯾرﻣﺗﯾﺎرﺎﮐﮔیﯽﯽﺠﻮﺘﻮروﺎﻮﺴﺳﺐیﮔارﮐﺳﺎﮔنﯿدﺟﯽزـﯿﺎﯽهﻮﻫﺮﻣـﻦیﮐﻘﯿدﻧ|وﻧاﻨﮐاﭼﯽﻘﺎﻧﻮﺎﯽﻼﻣﺎﻫژﯿﻣﻤﻧدﺷن|ﻨﺷﺤﻤﻪﯽﻘر‪r‬ﯿسﮑﺎآﻤ|ﯽﺎ‪e‬ریذو‪m‬ﺸﺪﺷ‪v‬ر|زﺳراﺑ‪u|o‬ﺳﻫﻦﻣﯽﺎﻧﻣﻤﺎﺗﺎ‪co‬ﯾﻔﺤآ‪.‬ﻔنﻨ‪c‬ﺤﯽﻓﺑ|ﮔﺎ‪i‬ﺮﻤیاﯿ‪n‬ﭘﻤﺮﺮﻀﻧﺎﺘ‪a‬ﺪ‪a‬ﻠداﺧﺎﺧﺪﻫرﺎآﺎﺎ‪c‬ﻓﻋ‪V‬رﻟﻧﯽﻠ‪.‬یﺳﮓر‪r‬دﻣﻪﺪﺸ|ﺣ‪|eN‬ﯿﯽﯽﻮ‪,‬ﻻیﻓﻟ‪p‬ـﻧز‪e‬ﻣﻦﺮﺎﻧﻪ‪v‬ﯿﺤدﻫﺷ@‪I‬ﺎﺷدﺳ‪A‬ﻨرﺎﻤﺒ‪o‬ن‪A‬ﺷﯽ‪In‬ﺪﻫﻮ‪0f‬ﺘﺧﮓﮐﻨ‪C‬ﮐ‪o‬ﻧرﺎﺎﺎ‪tn‬ﻟﯽﻓﺧﻘر‪2AirR‬ﻣﺿﯽﺎﮐﺪﮔﺎﻮ‪e‬ﺮ‪E‬ﺎﻪﺷآیﺷ‪b‬ه‪PC8‬ﻫﺗﻧﻨ‪/‬ﯽﺧﻨﺗﺗﻮ‪m‬ﺑﭽﺸﻨﻮ‪R4‬ﯾﺮﺎﮐا‪e‬ﺒﻃﮕ‪m‬ﻪﺰﻧازﻮﺟ‪P‬ﺮﺴـﯾا‪.Emo‬ددﯽﻤﯽﮏ‪c3‬ﮕﮐوﯽآﺣ‪.،o‬ﺎﻪـﯾ‪|8‬ﺮ‪P‬ﮐ‪c‬ﻠ‪k‬ﺎناﮐﯽ‪|.95‬دیر‪i‬د‪|o1‬ﻦﻫﭘد|‪-‬ﺑ|ﺻﺋﯿ‪a5‬ﻧ|‪8‬ف‪o‬ﺎﺎﻣﻣ‪1‬ﻮﻧﯽﻣ‪c‬دﺣﮋﭽ‪|.1b‬ﺳنﺴﻬﻮ‪r‬ﮔ‪|8‬ﻤﻪ‪e‬ﺘﺎیق|ﻌ&ﻌﯿ|ﺎ‪ce‬ﯿﺑ|نﻫﻮ‪.‬ﺎﺪز‪5‬ﺎﺳ‪ap0‬ﺪﺑبدودرﻣ‪f.‬ﻣﻫ‪1‬ﻌﺳﻓﻧﯿﻻﻮﯿ‪5‬ﯿﺮﺿﮐا‪s‬ﮏ‪w‬رﺮﺎﻨها‪t‬ﺪﺳﺮﻦﺎ‪i‬ﺼ‪8‬دجمﯾﺗ‪8‬ﯿاز‪nw‬ﭘﺑوﯽﺟﺗﻫﺮﻧرﱪﻮاﭘ‪7‬ﺧ‪U‬ﮔﭘ‪.‬ﺪﯾ‪w‬ﯾﺪرﯿﺤﯽﯾﻮﺮﻮﺎﺎریرﯽییﯽﺪ‪7‬مدی‪1‬‬‫‪mahdiyar 778.389.1545.‬‬
‫‪rkodabash@gmail.com‬‬
‫‪www.RayKodabash.com‬‬

‫‪Fresh Slice Pizza‬‬
‫‪$118,000‬‬

‫ﺩﺭ‌ﺩﺍ ‌ﻥﺗاﻭﻥ‌ﻭنﻜوﻭﺭ‪‌،‬ﺑا‌ﻛﺮﺍﻳﻪ‌ﻣﻨاﺳﺐ‌ﻭ‌ﺩﺭﺁﻣﺪ‌ﺧوﺏ‬
‫!‪No Royalty Fee! No Advertisement Fee‬‬

‫‪Business with Property in Downtown‬‬

‫مغازه با کافیشاپ با حداقل ‪ ۶۰۰۰‬دلار درآمد خالص‬
‫در ماه و ﻇرفیت بیشتر‪$499,000 .‬‬

‫پیتزائی در کوکیتلام نزدیک مال با کرایه بسیار مناسب‪.‬‬
‫‪$49,800‬‬

‫بوتیک لباس زنانه در کاپیلانو مال (نورتونکوور)‪۲۳۰۰sqf ،‬‬
‫با همه امکانات ‪$35,0000inventory +‬‬

‫‪ Dollar Store‬با ‪ ،Lotto‬با اجاره و ‪ Lease‬بسیار مناسب ‪$34,800‬‬

‫کافی شاپ در دان تاون ونکوور ‪$55,000‬‬

‫ﺑﺮﺍی‌ﺍﻃﻼﻋاﺕ‌ﺑﻴﺸﺘﺮ‌ﻭ‌ﺑاﺯﺩﻳﺪ‌ﻟﻄﻔا‌ﺑا‌‪‌٦٠٤-٩١٦-٧٢١٢‬ﺗﻤاﺱ‌ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ‪.‬‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31