Page 34 - Shahrvand BC No.1232
P. 34
‫تهران ‪۱۵۰۰‬‬ ‫ ‹هنر‬ ‫‪34‬‬
‫در سال ‪ ۱۵۰۰‬خورشــیدی‪ ،‬پیرمردی به نام‬
‫ممنوع‌الکار شده بودند‪ ،‬از ایران مهاجرت کردند‪.‬‬ ‫که راه را برای بقیه باز م ‌یکند‪ ،‬ارزشمند است‪.‬‬ ‫اکبرآقا حدودا ‪ ۱۶۰‬ســاله که در انتظار مرگ‬ ‫باشــند‪ ،‬اما یکی از بهترین‌های امسال خواهد بود‪.‬‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1232‬جمعه ‪ 9‬نیدرورف ‪1392‬‬
‫یکی دیگر از اکران‌های نوروز امسال حوض نقاشی‬ ‫بهرام عظیمــی را با انیمیشــن‌های تبلیغاتی اداره‬ ‫اســت‪ ،‬دلش می‌خواهد در قطعه هنرمندان‬ ‫جوان‌هــای معتــرض و روشــنفکر‪ ،‬معضلی که به‬
‫(به کارگردانی مازیار میری) است‪ .‬این فیلم با وجود‬ ‫راهنمایی و رانندگی و با شــخصیت ســیا ساکتی‬ ‫بهشــت زهرای تهران به خاک سپرده شود‪.‬‬ ‫راحتی می‌تواند مابه‌ازای بیرونی داشــته باشــد‪ ،‬و‬
‫بی‌بهره بودن از بســیاری عناصر مخاط ‌بپســند و‬ ‫می‌شناسیم که آن هم خودش نوآوری در تبلیغات‬ ‫او نو ‌هاش را که در کــره ماه درس می‌خواند‪،‬‬ ‫پدری که نماد قدرت اســت و به هما ‌ن شــیوه در‬
‫با وجود نداشــتن قصه‌ای جذاب‪ ،‬توانست سیمرغ‬ ‫فرهنگی به حســاب می‌آمد‪ .‬جذابیت دیگر تهران‬ ‫به زمین فراخوانده و از او می‌خواهد که فیلم‬ ‫جایگاه یک قیم‪ ،‬دیکتاتورمابانه عمل م ‌یکند‪ ،‬فضای‬
‫بلوریــن مخاطبان را در جشــنواره فیلم فجر از آن‬ ‫‪ ۱۵۰۰‬آن اســت که داستانش در عید م ‌یگذرد و با‬ ‫سیا ‌هباز ‌یهای او در دهه ‪ ۱۳۶۰‬را برای اثبات‬ ‫بسیاری ایجاد م ‌یکند برای همذا ‌تپنداری جوانان‬
‫خود کند‪ .‬شاید اشاره‌های جانبی به معضلات ناشی‬ ‫آن کــه تولید و نمایش فیلم بــا تاخیرهای متوالی‬ ‫هنرمنــدی‌اش پیدا کند‪ .‬حالا همه شــهر را‬
‫از تحریم اقتصادی آمریــکا در فیلم‪ ،‬داغ دل مردم‬ ‫همراه شده‪ ،‬باز هم اکران نوروزی یک فرصت برای‬ ‫ربا ‌تها فراگرفت ‌هاند‪ .‬دختر با کمک یک راننده‬ ‫امروز ایران‪.‬‬
‫را تازه کرده اســت و در نتیجه‪ ،‬چشم بر ضعف‌های‬
‫مشــهود فیلم بســت ‌هاند‪ .‬شــاید هم دیدن شهاب‬ ‫این فیلم است‪.‬‬ ‫تاکس ‌ی جوان به جستجوی فیلم می‌پردازند‪.‬‬ ‫بعــد از نمایش قاعده تصادف در جشــنواره فیلم‬
‫حســینی‪ ،‬بازیگر محبوب‪ ،‬در نقش یک عق ‌بمانده‬ ‫نکته دیگر این که حضور مهتاب نصیرپور در تهران‬ ‫تهران ‪ ۱۵۰۰‬نوشته و ساخته بهرام عظیمی‪ ،‬اولین‬ ‫فجر‪ ،‬بعضی‌ها گفتند که این فیلم تقلیدی اســت از‬
‫‪ ۱۵۰۰‬شــاید آخرین حضور او بر پرده ســینماهای‬ ‫انیمیشن ایرانی است که با چهره و صدای بازیگران‬ ‫فیلم درباره الی‪ .‬اما واقعیت این است که جز چند‬
‫ذهنی کنجکاوی مخاطبان را برانگیخته است‪.‬‬ ‫ایران تا اطلاع ثانوی باشــد‪ .‬او بعد از ســال ‪ ۸۸‬به‬ ‫مطرح سینما مثل هدیه تهرانی‪ ،‬بهرام رادان‪ ،‬حبیب‬ ‫صحنه معدود که فضایی شبیه آن فیلم دارد‪ ،‬قاعده‬
‫همراه همســرش محمد رحمانیان که هر دو عملا‬ ‫رضایی و مهران مدیری ســاخته شده است و بعد از‬ ‫تصادف از اســاس با درباره الی متفاوت است‪ .‬اگر‬
‫جمشید و خورشید دومین انیمیشن ایرانی است‬ ‫در درباره الی خودخواهی و دورویی آد ‌مها باعث‬
‫درگیری‌شــان بود‪ ،‬در قاعده تصادف این هدف و‬
‫که در سینماها نمایش داده م ‌یشود‪.‬‬
‫مخاطــب این فیلم بزرگســالان هســتند‪ ،‬اما فیلم‬ ‫آرمانشان است که آنها را به تضاد م ‌یکشاند‪.‬‬
‫برای کــودکان و مخصوصا نوجوانــان هم م ‌یتواند‬
‫جالب باشــد‪ .‬البته جذابیت اصلی تهران ‪ ۱۵۰۰‬از‬ ‫ابتــدا قرار بود قاعده تصادف بــا حضور بازیگران‬
‫نظر تکنیکی اســت که انصافا خوب از کار درآمده‬ ‫حرفه‌ای مثل ترانه علیدوســتی و صابر ابر ســاخته‬
‫اســت‪ .‬اما از نظر ایده‪ ،‬فیلم پرمایه‌ای نیست‪ .‬انگار‬ ‫شــود‪ ،‬اما نهایتا با حضور بازیگــران بعضا تئاتری و‬
‫در ذهن فیلمســاز‪ ،‬تهران در ‪ ۱۱۰‬سال آینده هیچ‬ ‫تاز‌هکار و بعضی دیگر نه به آن اندازه تضمین شده‪،‬‬
‫تغییری نکرده اســت به جز این که اتوبا ‌نها هوایی‬ ‫جلــوی دوربین رفــت‪ .‬حاصل کار هــم اگر نقصی‬
‫شــد‌هاند و ماشــین‌ها بدون راننده‪ .‬گویا در تخیل‬
‫فیلمنام ‌هنویس‪ ،‬مناسبات اجتماعی و انسانی تهران‬ ‫داشته باشد‪ ،‬در بازیگری نیست‪.‬‬

‫آینده تفاوتی با تهران امروز نم ‌یکند‪.‬‬ ‫قاعده تصادف در جشــنواره فجر ســال ‪ ۹۱‬دو‬
‫بههرحال‪،‬هراولینیم ‌یتوانددیدنیباشدوازای ‌نجهت‬ ‫سیمرغ بلورین گرفت‪ :‬برای فیلمنامه (بهنام بهزادی)‬

‫و صدابرداری (یدالله نجفی و رشید دانشمند)‪.‬‬

‫پیام«دار یوفو»برای«ر وزجهانیتئاتر»درسال‪۲۰۱۳‬‬

‫بــه این ترتیب به نظر می رســد تنها راه حل «بحــران» در امید به‬ ‫مــی دانیــم کــه بزرگترین‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫ســازماندهی یک «شــکار جادوگران» بزرگدیگر بر علیه ما نهفته‬ ‫مهاجرت گروهــی بازیگران‬
‫باشد! بخصوص بر علیه جوانانی که می خواهند هنر تئاتر را بیاموزند‪:‬‬ ‫«کمدیــا دل آرته» در قرن‬
‫نسل جدیدی از بازیگرا ِن ســرگردان و از وطن رانده شده‪ ،‬کسانی که‬ ‫ضــد اصلاحــات رخ داد‪ ،‬در‬
‫احتمالاً از د ِل این محدودیت و اضطرار هم‪ ،‬منافع تصورناپذیر تازه ای‬ ‫زمانی که از ســوی حاکمان‬
‫وقــت فرمان برچیده شــدن‬
‫را برای بازنمایی و نمایشگری بیرون می کشند‪.‬‬ ‫تمام فضاهای اجرای نمایش‬
‫داده شــد؛ بخصوص در شهر‬
‫مترجم‪ :‬آذین ثابت‬ ‫رم‪ ،‬جاییکــه این بازیگران به‬
‫«داریو فو»‬ ‫اهانــت به «شــهر مقدس»‬

‫متهم شده بودند‪.‬‬

‫پاپ اینوســنت هفتم‬ ‫بیش از ‪ ۵۰‬ســال است که از سوی «انســتیتوی بین المللی تئاتر»‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1232 - Friday, Mar. 29, 2013‬‬
‫(‪)Pope Innocent XII‬‬ ‫(‪ )ITI‬وابسته به سازمان «یونسکو» روز ‪ ۲۷‬مارس به عنوان «روز جهانی‬
‫داریــو فــو (‪ )Dario Fo‬متولد ‪ ۲۴‬مارچ ‪ ،۱۹۲۶‬نویســنده‪ ،‬طنزپرداز‪،‬‬ ‫تحت فشار مصرانۀ محافظه‬ ‫تئاتر» شناخته شده اســت‪ .‬این روز که به شکل همزمان در بیش از‬ ‫‪34‬‬
‫کارگردان‪ ،‬بازیگر و آهنگســاز ایتالیایی‪ ،‬برندۀ جایزۀ نوبل ادبی در‬ ‫کار تریــن جنــاح طرفدار‬ ‫‪ ۱۰۰‬کشــوِر جهان جشن گرفته می شود‪ ،‬هر ســال با ارائۀ پیامی از‬
‫سال ‪ ۱۹۹۷‬است که در نمایش هایش از روش و تکنیک های «کمدیا‬ ‫بــورژوازی و حامــی عمدۀ‬ ‫سوی یکی از چهره های شاخص جهان هنر و اندیشه همراه می شود‪.‬‬
‫دل آرته» ‪ -‬که شــیوه ای کهن از نمایش در ایتالیا و محبوب مردم‬ ‫روحانیــت‪ ،‬در ســال ‪۱۶۹۷‬‬ ‫آنچه می خوانید متن کامل پیام «روز جهانی تئاتر در ســال ‪»۲۰۱۳‬‬
‫دســتور تعطیل شدن تئاتر‬ ‫است که اینبار توسط «داریو فو» نمایشنامه نویس ایتالیایی و برندۀ‬
‫طبقه ی کارگر بوده است ‪ -‬استفادۀ زیادی م ‌یکند‪.‬‬ ‫‪ Tordinona‬را داد؛ مکانــی‬
‫کارهایداریو فو عموماً با مشخصه هایی چون برخوردهای انتقاد ‌یاش‬ ‫که به اعتقــاد اخلاق گرایان‬ ‫جایزۀ نوبل ادبی در سال ‪ ،۱۹۹۷‬به تحریر در آمده است‪.‬‬
‫با جرایم ســازمان یافته‪ ،‬فساد سیاســی‪ ،‬ترورهای سیاسی‪ ،‬دکترین‬ ‫داریو فو‪ :‬در روزگارانی بســیار پیش از این‪ ،‬صاحبان قدرت که طاقت‬
‫کلیسای کاتولیک و تضادهای خاورمیانه معرفی و شناخته می شود‪.‬‬ ‫بیشترین تعداد اجراهای وهن آمیز را به نمایش گذاشته بود‪.‬‬ ‫شــان از دســت بازیگران «کمدیا دل آرته» تمام شده بود‪ ،‬برای این‬
‫اولین تجربه های تئاتری فو با نوشــتن نمایشــنامه های هزل آمیز‬ ‫در همیــن دورۀ ضد اصلاحات‪ ،‬کاردینال کارلــو بورومئو (‪Carlo‬‬
‫انتقادی و اجرای نمایش در تئاترهای کوچک و کابارت ها آغاز شــد‪.‬‬ ‫‪ )Borromeo‬که در شــمال ایتالیا فعالیت داشــت و خودش را وقف‬ ‫مشکل راه حلی پیدا کردند؛ اینکه همۀ آنها را از کشور اخراج کند‪.‬‬
‫رستگاری «کودکان میلان» کرده بود‪ ،‬میان «هنر» به عنوان والاترین‬ ‫امروزه‪ ،‬به خاطــر وجود «بحران» [اقتصــادی]‪ ،‬بازیگران و گروه های‬
‫شــکل تعلیم و تربیــت روحانی و «تئاتر» به عنــوان مظهر تقدس‬ ‫تئاتری برای پیداکردن مکانی بــرای اجرای نمایش‪ ،‬برای پیدا کردن‬
‫ســالن های تئاتر و و برای پیدا کردن تماشاگران شان دست و پا می‬
‫شکنی و بطالت‪ ،‬خط روشنی کشید‪.‬‬ ‫زنند‪ .‬برای همین قانونگذارها همدیگر چنداندلواپس مشکل کنترل‬
‫او در نامــه ای خطــاب به همکارانش‪ ،‬که من بر اســاس حافظه ام‬ ‫و نظارت بر افرادی که با کنایه و طعنه منظورشان را بیان می کنند‪،‬‬
‫نیستند؛ چون دیگر نه جایی برای بازیگران باقی مانده و نه مخاطبی‬
‫بخشی از آن را نقل می کنم‪ ،‬نظرش را کمابیش اینطور بیان کرد‪:‬‬
‫«ما‪ ،‬به عنوان کســانی که عزم بر ریشــه کن کردن علف های هرز‬ ‫برای حرف های شان‪.‬‬
‫شیطانی داریم‪ ،‬برای در آتش سوزاندن متن هایی که حاوی سخنان‬ ‫در دوران رنســانس‪ ،‬بر خلاف این روزگار‪ ،‬افرادی که در ایتالیا در راس‬
‫شرم آوری هســتند و برای پاک کردن آنها از حافظۀ مردم‪ ،‬منتهای‬ ‫قدرت بودند برای کنترل بازیگران ‪-‬که مخاطبان زیادی همداشتند‪ -‬با‬
‫کوشش خود را کرده ایم و همچنین برای تعقیب قانونی آنهایی که‬
‫دردسر زیادی روبرو بودند‪.‬‬
‫چنین متن هایی را منتشر و چاپ می کنند‪.‬‬
‫اما چنانکه مشــهود اســت‪ ،‬زمانیکه ما در خواب بوده ایم شــیطان‬

‫پنهان گرانه حیله ای تازه را به کار انداخته است‪.‬‬
‫آنچه چشــم می ببینند‪ ،‬چه بسیار در روح نافذتر از آن است که در‬
‫چنان کتاب هایی می توان خواند! و تا چه اندازه کلامی که با حرکات‬
‫مناسب همراه شــود و بر زبان آید‪ ،‬برای ذهن نوجوان ها و دخترکان‬
‫جوان مخرب تر از کلمات بی جان چاپ شــده در کتاب هاست! پس‬
‫مقتضی اســت که در اسرع وقت شــهرهایمان را از حضور سازندگان‬
‫تئاتر نجات دهیم؛ همان کاری که با بدن های تســخیر شده توسط‬

‫ارواح شریر انجام می دهیم‪».‬‬
   29   30   31   32   33   34   35   36   37   38   39