Page 24 - Shahrvand BC No.1232
P. 24
‫سیاست ‹‬

‫اسرائیل‪/‬فلسطین‪ :‬دیالوگ در شــرایط نابرابر ‌یهای قدرت‪ »،‬ابولبن و‬ ‫میــان مذهب و چال ‌شهای جهانی صلح و ثبــات م ‌یپردازد‪ .‬به نظر او‬ ‫ب ‌هسوی«منزلتمتفاوتبودن»؟‬ ‫‪24‬‬‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1232‬جمعه ‪ 9‬نیدرورف ‪1392‬‬
‫باکن با تاکید بر شــرط برابری در دیالوگ به عدم وجود شرایط اولیه‬ ‫بــا وجود آنکه انگیز‌ههای مذهبی عوامل موثر و مهمی در بســیاری از‬
‫برای گفتگوی واقعی و سازنده میان طرفین درگیر در مسئله اسرائیل‬ ‫مســائل و تحولات جاری در عرصه جهانی بوده و هستند‪ ،‬تئور ‌یهای‬ ‫ادام ‌هی صفحه ‪۲۲‬‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫‪24‬‬
‫و فلسطین م ‌یپردازند‪ .‬به عقیده نویسندگان‪ ،‬دیالوگ مستلزم آن است‬ ‫روابط بی ‌نالملل تا کنون به صورت جدی به این مســئله نپرداخت ‌هاند‪.‬‬ ‫انســا ‌نهای امروز در جوامع چند هویتی زیســت م ‌یکنند و در عصر‬
‫که طرفین به گون ‌های برابر در تعیین شــرایط و نتایج گفتگو ســهیم‬ ‫رو معتقد است که شک ‌لگیری یک جامعه مدنی جهانی با حضور فعال‬ ‫جهان ‌یشــدن‪ ،‬ک ‌مرنگ شــدن مرزهای ملی‪ ،‬افزایش پیوندهای میان‪-‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1232 - Friday, Mar. 29, 2013‬‬
‫باشند‪ .‬اصرار بر تز دیالوگ و فرا خواندن طرفین منازعه به گفتگو برای‬ ‫نیروهای مذهبی و مروجین گفتگو میان ادیان م ‌یتواند نقش مهمی در‬ ‫قومی و میان‪-‬نژادی و انقلاب ارتباطات‪ ،‬تقسی ‌مبند ‌یهای ما و دیگری‬
‫حل اختلاف درحال ‌یکه نیروی نظامی و ساختارهای سیاسی‪-‬اقتصادی‬ ‫حــل منازعات و ایجاد صلح جهانی ایفا کند‪ .‬در »رابطه میان مذهب و‬
‫شــرایط نابرابری قدرت را تشــدید م ‌یکنند نــه تنها به حل اختلاف‬ ‫دیپلماسی جاری در عرصه بی ‌نالملل‪ »،‬خان به طرح این سوال مپردازد‬ ‫اهمیت پیشین خود را از دست داد‌هاند‪.‬‬
‫منجر نم ‌یشــود بلکه اصل دیالوگ را زیر سوال م ‌یبرد‪ .‬به گفته ابولبن‬ ‫که چگونه اشــکال مختلف تقاطع میان مذهب و فرهنگ به تحلی ‌لها‬ ‫بخش دوم کتاب با عنوان «دیالوگ و ارزش نهادن به تفاوت» شــامل‬
‫و باکن طرح گفتمــان »دیالوگ میان یهودیان و مســلمانان‪/‬اعراب»‬ ‫و رفتارهای متفاوت در صحنه سیاســت بی ‌نالملل منجر م ‌یشوند‪ .‬به‬ ‫نوشــتارهایی از رابرت کاکــس‪ ،‬فرد دالمایر‪ ،‬رامیــن جهانبگلو‪ ،‬امیره‬
‫ب ‌هعنوان راه رســیدن به صلح در حقیقت یک تاکتیک سیاســی است‬ ‫گفتــه خان نوع تاثیرگذاری دین بر تبیین منافع هر کشــور و تعیین‬ ‫الازهاری ســنبل‪ ،‬والتر لیکــم‪ ،‬پال رو‪ ،‬ابراهیم خان‪ ،‬جیمز لاســون‪،‬‬
‫که به جای پرداختن به شــرایط عینی و ریشــ ‌ههای تاریخی منازعه‬ ‫سیاس ‌تهای کلی آن کشور رابطه مستقیمی بر جایگاه و نقش مذهب‬ ‫و بنجامین باربر م ‌یباشــد‪ .‬در نخســتین فصل این بخــش با عنوان‬
‫بر اختلافات فرهنگی و روای ‌تهای ناهمســاز تاکید م ‌یکند‪ .‬آنها نشان‬ ‫در ساختارها و حیات سیاسی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬و فرهنگی آن کشور دارد‪ .‬از‬ ‫«خودآگاهی و تمدن‪ :‬روایتی از درون‪ »،‬کاکس به واکاوی نقادانه نظریه‬
‫م ‌یدهند که چگونه این روای ‌تهای ناهمســاز خود در پروسه استعمار‬ ‫نظر خان حتی در غیاب دین رسمی‪ ،‬عوامل مذهبی همواره در پروسه‬ ‫پایــان تاریخ م ‌یپردازد و این فرضی ‌هی کــه در آینده تمام تمد ‌نهای‬
‫و در بســتر نا برابر ‌یهای قدرت شــکل گرفت ‌هاند‪ .‬بســتری که در آن‬ ‫شک ‌لگیری سیاست خارجی کشــورها موثرند‪ .‬در »همزیستی عمران‬ ‫بشــری در یک تمدن واحــد جهانی ادغام خواهند شــد را به چالش‬
‫تاریخ استعمار فلسطین‪ ،‬روابط نژادی تبعیض علیه فلسطینیان‪ ،‬و پیوند‬ ‫و اســطوره پیشرفت در جوامع مستعمر‌هنشــین‪ »،‬لاسون شک ‌لگیری‬ ‫م ‌یکشــد‪ .‬به اعتقاد کاکس مفهوم تمدن م ‌یتواند ب ‌هعنوان یک واحد‬
‫بومی فلســطینیان با سرزمین فلسطین غالباً نادیده گرفته شده است‪.‬‬ ‫مفاهیم توســع ‌هیافتگی و توسع ‌هنیافتگی را در شرایط تاریخی استعمار‬ ‫تحلیل برای بررسی روابط میان جوامع بشری مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫در «دیالوگ و مقاومت‪ :‬مســیرهایی ناســازگار یا موازی؟‪ :‬ورود جامعه‬ ‫و ســلطه غرب بررسی م ‌یکند‪ .‬از دید وی‪ ،‬معیارهای توسعه یافتگی و‬ ‫در عین حال وی معتقد اســت که بیشتر شدن تما ‌سها میان تمد ‌نها‬
‫مدنی جهانی به مســئله اسرائیل و فلســطین‪ »،‬وایت معتقد است که‬ ‫پیشرفت در جهان معاصر عمدتا توسط غرب تعیین و تبیین شد‌هاند‪ .‬او‬ ‫م ‌یتواند باعث بالا رفتن آگاهی پیرامون نسبت تمدن با شرایط خاص‬
‫در شــرایطی که منازعه میان طرفین اساســا بر سر اشغال و استعمار‬ ‫معتقد است که با گذر از معیارهای حاکم بر جهان کنونی باید کشورها‬ ‫تاریخی جوامع مختلف شود‪ .‬از دید وی با وجود آنکه تمد ‌نها نمایانگر‬
‫سرزمی ‌نهای فلسطینیان توسط اسرائیل است‪ ،‬تز حل منازعه از طریق‬ ‫را بر اساس یک سری معیارهای جها ‌نشمول دست ‌هبندی کرد و عواملی‬ ‫خودآگاهی جمعی جوامع بشــری هستند‪ ،‬اشــتباه خواهد بود اگر که‬
‫گفتگــوی تمدنی‪/‬فرهنگــی نم ‌یتواند به یافتــن راه حلی جدی برای‬ ‫ما آنها را ب ‌هعنوان واحدهایی یکدســت بنگریم و جها ‌نبین ‌یها و جهت‬
‫مســئله اسرائیل و فلسطین منجر شود‪ .‬به اعتقاد وایت‪ ،‬به جای تاکید‬ ‫همچون حقوق بشر و میزان تولید آلودگی را نیز در نظر داشت‪.‬‬ ‫گیر ‌یهــای متنوع و متضادی که در متن هــر تمدنی حضور دارند را‬
‫بــر دیالوگ نابرابــر باید در تقویت یک جنبــش جهانی در حمایت از‬ ‫آخرین فصل بخش دوم نوشتاری اســت از باربر با عنوان «نه برخورد‬ ‫نادیده بگیریم‪ .‬به نظر او »این پروســ ‌ههای تغییر درون‪-‬تمدنی هستند‬
‫مردم فلســطین کوشید‪ .‬با تاثیر گذاشتن بر معادلات قدرت منطق ‌های‬ ‫تمد ‌نها و نه پایــان تاریخ‪ ».‬به اعتقاد باربر‪ ،‬علیرغم جذابیت تز ارزش‬ ‫که شــرایط دیالوگ میان‪-‬تمدنی را مهیــا م ‌یکنند‪ ».‬در ادامه کاکس‬
‫و جهانی چنین جنبشــی م ‌یتواند به شک ‌لگیری صلحی عادلانه میان‬ ‫تفــاوت و اهمیت اصل تکثرگرایــی‪ ،‬در دنیای امروز به جای تاکید بر‬ ‫معتقد است «هدف دیالوگ میان تمد ‌نها نه این است که نظم موجود‬
‫تفاوت باید بر درهم تنیدگی هر چه بیشتر کشورها خصوصا در صحنه‬ ‫جهانی را به شــکلی دیگر بازسازی کند و نه اینکه ساختار نوینی برای‬
‫طرفین کمک کند‪.‬‬ ‫اقتصادی تاکید نهاد‪ .‬صنعتی شدن و جهانی‪-‬سازی جوامع انسانی را با‬ ‫حاکمیــت و اداره جهان بیافریند‪[ .‬هدف این اســت که] اصل دیالوگ‬
‫در «تروریسم در میان ملل‪ :‬جهاد‪ ،‬تروریسم‪ ،‬و منتقدانشان‪ »،‬با بررسی‬ ‫چال ‌شهای مشــترک در عرص ‌ههای بهداشت‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬عدالت‪ ،‬و محیط‬ ‫خود به پروســه نظم امور جهان بدل شــود و روابط قدرت در سرتاسر‬
‫منازعــات میان اعراب و اســرائیل در طی نیم قرن گذشــته تلهامی‬ ‫زیســت روبرو کرده است‪ .‬پاسخ دادن به این چال ‌شها مستلزم رسیدن‬ ‫جهان در طی یک پروسه مستمر و مسالمت آمیز [‪ ]...‬دستخوش تغییر‬
‫به آسی ‌بشناســی گفتما ‌نهای نبــرد تمد ‌نها و مبارزه با تروریســم‬ ‫به درکی نوین از مسئله استقلال و حاکمیت سیاسی در عرصه جهانی‬ ‫شــوند‪ ».‬کاکس به ما یادآوری م ‌یکند که پاســخ دادن به چال ‌شهای‬
‫م ‌یپردازد‪ .‬بــه اعتقاد وی در جوامع غربی هر دو گفتمان نقش مهمی‬ ‫اســت‪ .‬به اعتقاد باربر‪ ،‬تنش میــان واقعیت درهم تنیدگی چال ‌شهای‬ ‫جهانی در عرصه نظم سیاســی و مدیریت اقتصادی مســتلزم پاس ‌خها‬
‫در شــکل دادن افکار عمومی نسبت به اسلام و مسلمانان ایفا نموده و‬ ‫دنیای مدرن و اصرار بازیگران سیاســی بر حفظ اســتقلال در پاســخ‬ ‫و را‌هح ‌لهایی جهانی اســت‪ .‬او تاکید م ‌یکند که چال ‌شهای سیاسی و‬
‫غالباً جهان اسلام را ب ‌هعنوان عامل و غرب را ب ‌هعنوان قربانی تروریسم‬ ‫دادن به این چال ‌شها جد ‌یترین مســئله دوران معاصر ماســت‪.‬از آن‬ ‫اقتصادی جهان امروز موجب به خطر افتادن ثبات زیس ‌تمحیطی کره‬
‫معرفی کرد‌هاند‪ .‬در چنین شــرایطی در افــکار عمومی غرب برخورد‬ ‫رو که چال ‌شهای مدرن چال ‌شهایی جهانی هســتند‪ ،‬پاســخ دادن به‬ ‫زمین شد‌هاند‪ .‬به اعتقاد او هر گونه تلاش در جهت ایجاد دیالوگ میان‬
‫نظامی با کشورهای مسلمان ب ‌هعنوان مکانیسمی برای حفظ خویشتن‬ ‫آنها نیازمند ایجاد نهادها و ســازما ‌نهایی است به همان اندازه جهانی‪،‬‬ ‫تمد ‌نها باید مســئله مراقبت از توانایــی حیا ‌تبخش کره زمین را در‬
‫غربی و ســنت یهودی‪-‬مســیحی آن در مقابل دیگری غیرغربی و غیر‬ ‫فراملیتــی‪ ،‬و درهم تنیده‪ .‬نهادســازی بــرای دوران درهم تنیدگی از‬
‫یهودی‪-‬مســیحی تلقی شده است‪ .‬تل ‌هامی معتقد است که اسرائیل نیز‬ ‫شروط لازم برای مواجه شدن با چال ‌شهای مدرن است‪ ،‬اما شرط کافی‬ ‫مرکز توجه خود قرار دهد‪.‬‬
‫ب ‌هعنوان نماینــده تمدن غرب در منطقه خاورمیانــه خود را ب ‌هعنوان‬ ‫نیســت‪ .‬در مواجه با این چال ‌شها باید که اصل دموکراســی را جدی‬ ‫در «دیالــوگ میان مذاهب‪ :‬ارج نهادن به تفاو ‌تهای مذهبی‪ »،‬دالمایر‬
‫قربانی تروریسم معرفی نموده و با حمایت نظامی آمریکا موقعیت خود‬ ‫گرفت‪ .‬این به آن معناست که یا باید دموکراسی جهانی شود و یا اینکه‬ ‫م ‌یپرسد که آیا م ‌یتوان از ایمان مذهبی به ارج نهادن به تفاوت مذهبی‬
‫را ب ‌هعنوان یک قدرت منطق ‌های تحکیم کرده اســت‪ .‬در »آیا گفتگوی‬ ‫روند جهانی‪-‬سازی دموکراتیک شود‪ .‬به اعتقاد باربر اصل دموکراسی را‬ ‫رســید‪ .‬با تاکید بر اهمیت گفتگوی میان پیــروان ادیان و گوناگونی‬
‫میان تمد ‌نها علاج برخورد تمد ‌نهاســت؟‪ :‬بازاندیشــی گفتما ‌نهای‬ ‫باید از اسطوره پر نفوذ استقلال و ایدئولوژی حاکمیت ملی که طی سه‬ ‫مذهبــی دالمایر به دنبال یک گفتمان الاهیاتی نو بر پایه شناســایی‬
‫تمدنی با نظر به روابط اروپا ‪ -‬ترکیه‪ »،‬ادک و توران به نقد تئوریک تز‬ ‫قرن گذشته در جوامع مختلف شکل گرفته و قوام یافته جدا کرد و به‬ ‫اشتراکات میان ســن ‌تهای متکثر مذهبی است‪ .‬دالمایر معتقد است‬
‫گفتگوی تمد ‌نها از منظر روابط میان ترکیه و اتحادیه اروپا م ‌یپردازند‪.‬‬ ‫که در دوران مدرن ما با جلو‌ههای مختلف بازگشت مذهب در سرتاسر‬
‫به اعتقاد این دو نویســنده با باز تولید گفتمان تمدنی‪ ،‬تاکید بیش از‬ ‫یک دموکراسی جهانی اندیشید‪.‬‬ ‫جهان مواجه شــد‌هایم‪ .‬از یک طرف‪ ،‬بازگشــت مذهب را م ‌یتوان به‬
‫اندازه بر اختلافات فرهنگی‪ ،‬و نادیده گرفتن تاثیر جریانات سیاســی و‬ ‫بخش ســوم کتاب با عنوان «محدودی ‌تهــای دیالوگ و ارزش نهادن‬ ‫مثابه بازگشــت به یک بعد مهم و یک نیاز اساســی در هستی انسان‬
‫اقتصادی بر دیپلماسی‪ ،‬تز گفتگوی تمد ‌نها به لحاظ هستی‪-‬شناسانه‬ ‫به تفاوت» شــامل مطالبی از حسن حنفی‪ ،‬سیاوش صفاری‪ ،‬یاسمین‬ ‫تلقی کرد‪ .‬از ســوی دیگر اما‪ ،‬نمود این امر نوین را م ‌یتوان در رشــد‬
‫و معرف ‌تشناسانه خود را اسیر گفتمان شر ‌قشناسی م ‌یکند‪ .‬در فصل‬ ‫ابولبن و ابیگیل باکن‪ ،‬بن وایت‪ ،‬غاده هاشم تل ‌هامی‪ ،‬سوگی ادک و عمر‬ ‫اختلافات میان جوامع مذهبی و رهبرانشــان مشاهده کرد‪ .‬دالمایر در‬
‫بعدی کتاب با عنوان »ســودان‪ :‬گسل تمدنی آفریقا؟ سیاست خارجی‬ ‫تــوران‪ ،‬یونس ابویوب‪ ،‬تانیا نروژنا‪ ،‬و علی دیزبونی م ‌یباشــد‪ .‬در اولین‬ ‫این زمینه به مثا ‌لهایی همچون منازعات میان مسلمانان و مسیحیان‬
‫آمریکا و جبهه ملی‪-‬اســامی‪ »،‬ابویوب به تحلیل ریش ‌ههای تاریخی و‬ ‫فصــل این بخش با عنوان «فرهن ‌گها در تصادم یا دیالوگ؟‪ :‬طر ‌حهای‬ ‫در آفریقا و در منطقه بالکان‪ ،‬یهودیان و فلســطینیان در خاور نزدیک‪،‬‬
‫سیاسی جنگ داخلی سودان م ‌یپردازد‪ .‬به اعتقاد وی گفتمان تمدنی‬ ‫بدیل‪ »،‬حنفی بهدنبال برون رفت ازدوگانه فرهنگ قالب و فرهن ‌گهای‬ ‫هندوها و مسلمانان در هند و کشمیر‪ ،‬هندوها و بوداییان در سریلانکا‪،‬‬
‫هانتینگتون جنگ داخلی سودان را به منازعات فرهنگی‪-‬تمدنی میان‬ ‫در حاشیه اســت‪ .‬به گفته حنفی دیالوگ واقعی میان فرهن ‌گها فقط‬ ‫و کاتولی ‌کها و پروتســتا ‌نها در ایرلند اشــاره م ‌یکند‪ .‬به گفته او در‬
‫اســام و مســیحیت فرو م ‌یکاهد و نقش عوامل سیاســی و تاریخی‬ ‫زمانی عملی م ‌یگردد که گفتگــو میان طر ‌فهای برابر صورت پذیرد‪.‬‬ ‫چنین شــرایطی تلاش در جهت تحقق اید‌هآل دیالوگ مســتلزم آن‬
‫را نادیــده م ‌یگیرد‪ .‬درحال ‌یکــه خوانــش فرهنگی‪-‬تمدنی تصویری‬ ‫تــا زمانی که یک فرهنگ ادعای برتری نســبت به فرهن ‌گهای دیگر‬ ‫است که افراد و گرو‌ههای مذهبی بتوانند نسبتی متعادل میان تعلقات‬
‫ســاد‌هانگارانه از دو قطب متضاد »عــرب» و «آفریقایی» با ارز ‌شهای‬ ‫دیگر داشته باشد و فرهن ‌گهای دیگر ب ‌هعنوان فرهن ‌گهای حاشی ‌های‬ ‫مذهبی و هویتی خویش از یک ســو‪ ،‬و همزیستی و سازگاری متقابل‬
‫فرهنگی‪-‬هویتــی متفاوت ارائــه م ‌یدهد‪ ،‬تحلیل ابویــوب با تاکید بر‬ ‫شناخته شــوند‪ ،‬روابط میان جوامع بشری نه بر اساس گفتگو بلکه بر‬ ‫با دیگری از ســوی دیگر برقرار کنند‪ .‬با بهر‌هگیری از منابع معرفتی در‬
‫پیچیدگ ‌یهای جنگ داخلی سودان محدودی ‌تهای خوانش فرهنگی‪-‬‬ ‫یهودیت‪ ،‬مســیحیت‪ ،‬و اســام دالمایر بر امکان طرح الاهیاتی بر پایه‬
‫تمدنی را آشــکار م ‌یکند‪ .‬در «ارزش و سیاست تفاوت در گفتما ‌نهای‬ ‫اساس تنش و برخورد شکل خواهد گرفت‪.‬‬
‫آکادمیــک غربی پیرامون بم ‌بگذاران انتحــاری زن‪ »،‬نروژنا مطالعات‬ ‫در «محدودی ‌تهای دیالوگ‪ :‬حل منازعه در شرایط نابرابر ‌یهای قدرت‬ ‫»تعمیم دادن عشق» به نوع بشر تاکید م ‌یکند‪.‬‬
‫آکادمیــک در پیوند با پدیده نوین بم ‌بگــذاران انتحاری زن را از دید‬ ‫و تفاو ‌تهای فراموش شــده‪ »،‬صفاری به آسی ‌بشناسی تز دیالوگ در‬ ‫عنوان فصل بعدی کتاب «گذر کردن از برخورد تمد ‌نها‪ :‬در جستجوی‬
‫گفتمان تفاوت به نقد م ‌یکشــد‪ .‬به گفته نروژنا‪ ،‬گفتما ‌نهای غالب در‬ ‫تئور ‌یهــای روابط بی ‌نالملل م ‌یپردازد‪ .‬به گفته او منازعات موجود در‬ ‫ارز ‌شهای مشــترک» اســت‪ .‬در ایــن فصل جهانبگلو به شناســایی‬
‫غرب با دیدی غیر تاریخی و با بی توجهی به عوامل بومی و غیر بومی‬ ‫ســطح جهان بیش از آنکه به اختلافات فرهنگی مربوط شوند نتیجه‬ ‫امکانات و قابلی ‌تهای دیالوگ میان ادیان و جوامع متفاوت م ‌یپردازد‪.‬‬
‫ســعی در توضیح پدیده بم ‌بگذاران انتحــاری زن از طریق تاکید بر‬ ‫نا برابر ‌یهای قدرت میان گرو‌ههای مختلف هســتند‪ ،‬و به همین علت‬ ‫به عقیده وی‪ ،‬گفتگو به آشــکار شدن مشــترکات سن ‌تهای متفاوت‬
‫اختلافــات فرهنگی میان جوامع غربی و غیر غربــی دارند‪ .‬از نظر او‪،‬‬ ‫ســوال اصلی که مروجین تز دیالوگ باید به آن پاسخ دهند این است‬ ‫و ک ‌مرنگ شــدن مرزهای میــان افراد و جوامــع م ‌یانجامد‪ .‬از نظر او‬
‫با توجه دادن به عاملیت این زنان و شــرایط خاص تاریخی‪ ،‬سیاسی‪،‬‬ ‫که در چه شرایطی صاحبین قدرت حاضر به دیالوگ در باره پایان دادن‬ ‫دیالوگ همینطور باعث افزایش داد و ســتد فرهنگی میان سن ‌تهای‬
‫و اجتماعــی م ‌یتوان به درک دقی ‌قتری از این پدیده دســت یافت‪ .‬به‬ ‫بــه قدرت خویش و تحقق آرما ‌نهای عدالــت‪ ،‬احترام متقابل‪ ،‬و صلح‬ ‫متنوع م ‌یشود و شرایط مساعدی برای پیشرفت افراد و توسعه جوامع‬
‫گفته نروژنا در قرن بیســت و یکم بم ‌بگذاران انتحاری زن م ‌یتوانند‬ ‫و همزیســتی خواهند شد‪ .‬به اعتقاد نویســنده با وجود آنکه طرح تز‬ ‫ایجاد م ‌یکند‪ .‬در «گذار از استثناگرایی‪ :‬آیا یک تاریخ مشترک ممکن‬
‫نمایندگان شــکلی خاص از مقاومت جمعی زنان بر علیه نا برابر ‌یهای‬ ‫گفتگوی میان تمد ‌نها با هدف ایجاد بدیلی برای گفتما ‌نهای برخورد‬ ‫است؟‪ »،‬سنبل معتقد است در شرایطی که جنگ و اختلاف در عرصه‬
‫قدرت باشند‪ .‬در فصل آخر بخش سوم با عنوان » موانع و شرایط میان‪-‬‬ ‫تمد ‌نها و پایان تاریخ صورت گرفت اما به لحاظ هســتی شناســانه و‬ ‫جهانی باعث طرح تئور ‌یهای برخورد بر اســاس تفاو ‌تهای تاریخی و‬
‫تمدنی دیالوگ‪ »،‬دیزبونی محدودی ‌تها و قابلی ‌تهای دیالوگ در تفکر‬ ‫معرفت شناســانه اشتراکات زیادی میان هر سه گفتمان وجود دارد‪ .‬او‬ ‫تمدنی شــده است شواهد تاریخی خبر از استمرار یک تاریخ مشترک‬
‫اسلامی را مورد بررسی قرار م ‌یدهد‪ .‬با به چالش کشیدن سن ‌تگرایی‬ ‫در ادامه معتقد اســت که تقویت فضاهایی خارج از فضاهای هژمونیک‬ ‫بشــری م ‌یدهند‪ .‬با پیش بردن یک خوانش بدیل از نســبت انسان با‬
‫در اندیشــه اسلامی‪ ،‬دیزبونی خواســتار برخوردی تاریخی با اسلام و‬ ‫که در آن نیروهای فرودســت بتوانند به گفتمان سازی و بدیل سازی‬ ‫تفاو ‌تهای فرهنگی ســنبل به دنبال این اســت که به طر ‌حریزی یک‬
‫بررسی سیر تحول شریعت در اسلام م ‌یشود‪ .‬به گفته دیزبونی‪ ،‬با نقد‬ ‫بپردازند در دراز مدت به ایجاد شــرایط دیالــوگ برابر کمک خواهد‬ ‫گفتمان نو برای فهم تفاو ‌تها و اشتراکات میان جوامع کمک کند‪ .‬در‬
‫تاریخی و فلســفی سن ‌تگرایی و استفاده از متدولوژی علمی مصلحان‬ ‫کرد‪ .‬وی ب ‌هعنوان مثال به شــک ‌لگیری گفتمان جهانی همبســتگی‬ ‫»ظرفی ‌تهای دیگرگونگی در جوامع چند هویتی» لیکم معتقد اســت‬
‫مسلمان همچون ارکون‪ ،‬سروش‪ ،‬و مجتهد شبستری به پیشبرد درکی‬ ‫میان اقشــار مختلف فرودســتان در فضاهایی مانند فوروم اجتماعی‬ ‫کــه به جای تاکید بر هویت مذهبی‪/‬فرهنگی باید به تاکید بر گفتمان‬
‫تاریخی از اســام و تقویــت قابلی ‌تهای تفکر اســامی برای ورود به‬ ‫جهان اشــاره م ‌یکند‪ .‬صفاری همچنین اشــاره م ‌یکند که با تشکیل‬ ‫حقوق بشــر پرداخت‪ .‬از نظر وی‪ ،‬تاکید بر حقوق مشترک انسا ‌نها به‬
‫بلو ‌کهای منطق ‌های در سازمان تجارت جهانی و نهادهای دیگر‪ ،‬برخی‬ ‫تقویــت ظرفیت جوامع برای دیگرگونگــی م ‌یانجامد‪ .‬در فصل بعدی‬
‫دیالوگ با تمد ‌نهای دیگر یاری رساند‌هاند‪.‬‬ ‫از کشورهای جهان جنوب موفق به امتیاز گرفتن از کشورهای قدرتمند‬ ‫کتاب با عنوان «آیا همزیستی امکان پذیر است؟‪ :‬مذهب‪ ،‬جامعه مدنی‪،‬‬
‫ادامه دارد‬ ‫و نظم جهانی‪ »،‬رو به آسی ‌بشناسی گفتما ‌نهای جاری پیرامون رابطه‬
‫در جریان مذاکرات اقتصادی و تجاری شد‌هاند‪.‬‬
‫دو فصل بعدی کتاب به بررســی انتقادی تز دیالوگ از منظر مســئله‬
‫اسرائیل ‪ -‬فلسطین م ‌یپردازد‪ .‬در «ستیز روای ‌تهای پیدایش و مسئله‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29