Page 26 - Issue No.1373
P. 26
تاملی دیگر بار بر مقالات 26
"یکی بود یکی دیگه هم بود"
هنر سال / 23شماره - 1373جمعه 20رذآ 1394
کیان ثابتی به همین دلیل عنصر زائدی را کمتر میتوان در در ماه گذشته ،ونکوور شاهد اجرای نمایش طنز
دیالو گها پیدا کرد .با چشم پوشی از اندک مواردی، «یکی بود یکی دیگه هم بود» کار حسام انوری بود.
می توان اذعان کرد که اگر یک دیالوگ حذف شود با توجه به اقبال تماشاگران همچنین ارزشهای این
به یک پارچگی اثر صدمه خواهد زد و این یکی از اثر نمایشی به عنوان اجرایی موفق در عرصه تئاتر
طور کلی در اکثر شهرهای خارج از ایران که تئاتر متون زبان دیگر ،مرسوم است که شخصیتی
ب هزبان فارسی اجرا م یکنند ،برم یگردد .به طور که برای مخاطبش آشناست را به متن اصلی
مثال تپق زدن بازیگر هنگام اجرای نقش از جمله اضافه م یکنند تا با نزدیک کردن فرهنگها
این مشکلات است که بازیگر حرفهای ب هدلیل تمرین بههم ،متن را برای تماشاگر ،جذاب و از سوی
و اجرای بیشتر ،کمتر دچار چنین مشکلی م یشود. دیگر ،به جلو پیش ببرد .این یکی از ترفندهای
بااینحال تلاش بازیگران تئاتر «یکی بود یکی دیگه هنر نمایشنام هنویسی است که نکات مربوط
هم بود» برای گرم نگ هداشتن تنور تئاتر در جامعه به فرهنگ خودی را که در متن اصلی نمایش
فارسی زبان ونکوور ستودنی است و ه مچنان باید وجود ندارد را بدین روش به متن ابتدایی اضافه
منتظر اجراهای بعدی گروه باشیم که متاسفانه با م یکنند .کل این پروسه بدین دلیل است که
فاصله زمانی بسیار انجام میپذیرد .البته این طولانی نمایشنامهای به زبان و فرهنگ خودی در بیاید.
شدن زمان بین اجراهای دو نمایش ،موجب افت بازی (متن اصلی نمایشنامه به نام ایگو اثر نیک
هنرمندان گروه هم میشود .در حالی که توانایی و براهد است که توسط حسام انوری بازنویسی
استعدادهای این بازیگران که همگی تعلیم دیده شده است) .هر چند نمایش مذکور به عنوان
مکتب تئاتری محمد رحمانیان و مهتاب نصیرپور دومین کار این گروه ،یک پرش در کارنامه
هستند ،با تداوم در بازی در نقشهای مختلف (حتی کاریشان محسوب میشود ولی دارای اشکالات
نمایشهای ساده و نمایشنامه خوانی) میتواند رو به کوچکی هم بود که شاید برخی از این مشکلات
رشد و شکوفایی باشد« .صدف شفیعی ثابت» از جمله به غیرحرفهای بودن بازیگران این شهر یا به
بازیگران نمایش مذکور بود که در این اجرا ،به عنوان
یک بازیگر غیرحرفهای (نه آماتور) در حد بازیگران In touch with Iranian diversity
حرفهای تئاتر ،نقشش را به صحنه آورد که حضور
چنین بازیگران خوب و قابل توجه به همراه سایر ایرانیان خارج از کشور ،در طی یادداشتی به این
بازیگران (که همگی در حد توان سعی در بهتر ارائه نمایش می پردازیم.
دادن نقش داشتند) توانست نمایش «یکی بود ،یکی
نمایش :یکی بود ،یکی دیگه هم بود
دیگه هم بود» را به اثری قابل تامل تبدیل کند. کارگردان و نویسنده :حسام انوری
در خاتمه لازم به ذکر است که تنها موردی که به مشاور کارگردان :آرین رحیمیان
نظر نگارنده با کل اثر ه مخوانی نداشت ،خواندن ترانه دستیار کارگردان :نیکناز عالمی
«گل گلدون» توسط سونیا محبوب ایفاگر نقش مادر موسیقی :تایماز صبا ،دلیار رحمدل
بود .البته انوری به کرات در طی نمایش از موسیقی عکاس :نیما رهنما
و اشعار شاعران ایرانی مانند خیام بهره گرفته که
همگی در جهت عمل نمایش بود ولی مشخص نیست بازیگران به ترتیب حروف الفبا :رضا راد ،زهرا
ترانه گل گلدون به چه دلیل در ابتدای نیمه دوم سرپوشان ،عطا سینا ،صدف شفیعی ثابت ،سینا
نمایش استفاده شده است( .شاید این ترانه بدین شنائی ،فرشید فخروی ،ایمان کربلاییان و سونیا
جهت خوانده شد تا تماشاچیان به طور کامل بعد از
آنتراکت بر صندلیهای خود به طور کامل بنشینند محبوب.
خلاصه نمایش:
سپس نمایش ادامه پیدا کند). نمایش روایت یک شب از زندگی یک زوج است .این
زن و شوهر جوان مانند بسیاری از زوجهای جوان با
ویژگیهای مهم دیالو گنویسی است که همدیگر اختلاف نظرهایی دارند .آنچه این اختلافنظر Vol. 23 / No. 1373 - Friday, Dec. 11, 2015
بعضا در بسیاری از آثار نمایشی خارج از را جذاب و متفاوت می کند ،حضور دو همذات این
ایران توجه نمیشود و ح ّرافی جایگزین زن و شوهر در کنارشان است .برخوردهای این چهار
دیالوگ نمایشی شده است (عناصر نفر با یکدیگر بر صحنه نمایش به زبان طنز بیان
تشکی لدهنده یک نمایشنامه مانند م یگردد .با حضور پدر و مادر دختر که سالهای
حلقههای زنجیر بههم متصل هستند که پیش مردهاند ،تفاوتهای فکری و رفتاری این زوج را
اگر یکی از این حلق هها مفقود شود ،کل بیشتر می کند تا آنکه...
زنجیر نمایش پاره خواهد شد) .دیالو گها
قابل فهم هستند ولی سطح آنها به دلیل اگر اهل و پیگیر تئاتر باشیم یا حداقل مطالعاتی 26
طنازی ،نازل نشده یا بهورطه مغل قگویی در زمینه تئاتر و نمایشنامه نویسی داشته باشیم بی
گمان اذعان خواهیم کرد که نمایش طنز یکی بود...
(دشوار سازی کلام) نیافتادهاند. بدون اغراق ،بهترین تولید هنری و نمایشی یک سال
از دیگر ابتکارات مفید نمایش یکی و نیم گذشته در ونکوور بزرگ بوده است .نمایش
بود ،...اضافه کردن دو شخصیت جبرئیلی مذکور که توسط «حسام انوری» نوشته و کارگردانی
و خدایی به متن اصلی هستند که در شده استانداردهای یک تئاتر خوش -ساخت را
پیشبرد اثر و همچنین ایرانیزه کردن داراست .فراز و فرودهای نمایش به طور درست در
متن ،نقش موثری دارند این گونه جای خودش نشسته است .بیمحابا برای همراه
نمایشنام هنویسی در بین بسیاری از کردن تماشاچی با تئاتر ،به خنده و تمسخر کردن
نمایشنامهنویسان در هنگام بازخوانی نم یپردازد؛ جذابیت اثر را از کنش و واکنش نقشها
ایجاد م یکند نه از ترفندها و ابزارهای غیرنمایشی.
مشخص است که گفتگوهای بین بازیگران تا حد
زیادی رتوش شده تا تبدیل به دیالوگ گردیده