Page 25 - Shahr_Issue No.1338
P. 25
رژ هی د هها پادشاه با لباس برازند هی نامرئی 25 مقالات
هنر
سال / 22شماره - 1338جمعه 21نیدرورف 1394 میثم سراج
هشتم ژوئن مد لهای مونث آزاد هستند
8th June the female models are free
اثری از آلیسیا فارمیسAlicia Farmis ،
پرفورمر ،طراح مد و هنرمند نسب اسپانیایی
الاصل (متولد /۱۹۶۷بارسلونا ) است ،که
در سال ۲۰۰۵در مادرید به نمایش در آمد
.
این پرفورمنس با طول زمانی دو دقیقه و
چهل ثانیه به واسطهی موسیقی نسبتاً
عجیب و رعب آور ،عدم استفاده از نشان یا
برندی تجاری ،و درکار نبودن هیچ لباسی!
(حتی کفشی بر پا) مخاطب خود را در
مقابل صحنهی شوی لباسی قرار میدهد
که در آن (به غیر از سیستم ورود و خروج
مد لها) خبری از هیچ عنصر مرسوم و
معمول شوی لباس نیست .مدلها یا بهتر
است بگوییم اجراکنندگان این پرفورمنس
In touch with Iranian diversity که همگی مرد هستند به صورت کاملا
برهنه تنها با در دست و یا بر دوش داشتن
کیف زنانه ،در بازهی زمانی یادشده بر روی
صحنهی شو ،رژه م یروند و سپس از صحنه
خارج می شوند .گویی که این رژه ،رژهی
دهها پادشاه با همان لباس برازندهی نامرئی در داستان معروف رابطه ی جنسی را به عاملی صرفا حیوانی و لذ تطلبانه تقلیل نشانههای یاد شده اعم از بدنهای برهنه مردان ه ،کیف دستی یا
بدهد در دستهی پورنوگرافی می رود ،و در غیر اینصورت اثری که کوله پشتی زنانه در کنار سالن مد سوت و کور و خالی از تماشاگر هانس کریستین آندرسن اس ت!
در تحلیل و بررسی این پرفورمن س ،از آنجایی که ممکن است در زیبای ی ،شور و دیالکتیک جسمی و ذهنی را به حد اعلای خود و هر برند تجاری ،همه و همه مخاطب این اثر هنری را در مقابل
ابتدا برای لحظهای ذهن درگیر میزان زاویهی جنسیتی جاری میرساند در ژانر اروتیک .یا در حالتی دیگر با کمی پیچیدگی ساختاری قرار می دهد که گویا با یک نظام استعاری و مجازی
در اثر بشود ،و پیشاپیش رای بر پورنوگرافی بودنش بدهد ،بهتر بیشتر همین زیبایی و شور را به کارکردی رادیکالتر و سیاسیتر سعی در بردن او به عصر نئاندرتال یا عصری آخرالزمانی و یا سوق
است که همین جنبه یعنی پورنوگرافی بودن یا نبودن آن را مورد تبدیل کرده و مجددا به همین واسطه یعنی مبارزهگون بودنش را دادنش به ناکجاآبادهای متافیزیکی را دارد ،جایی که در آن خبری
Vol. 22 / No. 1338 - Friday, Apr. 10, 2015 از هیچ حقیقت و خداوندگاری (حتی پول!) نیست اما سایههایی از مرز پورنوگرافی دور م یکند. بررسی قرار بدهیم.
در اینجا برای رفع این سوء تفاهم بد نیست از خودمان بپرسیم که در پرفورمنس مذکور اگرچه مخاطب با برهنگی کامل اجراکنندگان در دوردستهای آن به چشم م یخورد! سایهای از احساس عمیق
پورنوگرافی در واقع چیست و علت منفور بودن آن چه چیزهایی برخورد م یکند ،اما این برخورد در ساختاری صورت م یگیرد که دلهره و گناه هایدیگری ،سای های از احساس عمیق بیگانگی ،قربانی
تمام تلاشش در راستای پیامی رادیکال و سیاسی است .پیامی شدن و خشم مارکس ی ،سایهای از نیاز عمیق به قدرت نیچهای و است؟
بدن به صورت عریان یا نیمه عریان به نمایش (یا تحریر) در بیاید برآمده از احساس شرم و گناه پنهان شده در خطوط صورت سایهای از اجبار جنسی تاریک و پرخاشجو فروید ی.
اجراکنندگان به علت برهنگی (و البته مخاطب اث ر) ،پیامی برآمده و این ناکجاآباد خشم ،قدر ت ،احساس گناه ،شهوت و دلهره همان و کارکردی یا اینکه چگونه ممکن است در یک اثر هنری
اروتیک و یا کاملا رادیکال و سیاسی به خود بگیرد ،و در یک کار از احساس قربانی شدن در نظام جنسیتی و حتی اقتصادی به مرکز عاطفی جهان پست مدرن است ،یعنی همین صحنهی
دیگر همان برهنگی دال بر پورنوگرافی باشد و کارکردی کیچ و واسطهی کیف زنانهی لوکس در دست ،پیامی برآمده از احساس نمایش مورد پردازش ماست.
خشم و قدرت به واسطهی موسیقی رع بآور و همینطور نشان حال با کمی دقت نظر بیشتر یکایک لایههای دلال تگر اثر را مورد مبتذل را به خود اختصاص دهد.
برای تشخیص این تفاوت گاها باریک تر از مو با در نظر گرفتن دادن آلت مردانهبه استعاره از همان نماد نرینگی در نظام پدرسالار بررسی قرار م یدهی م:
این امر که ممکن است هر نگاه مبتذلی در هرجایی با دیدن و قدرت طلب ،و در انتها پیامی برآمده از احساس جبر و عقدهای این پرفورمنس با نام و تیتر عجیب "هشتم ژوئن مدلهای
کوچکترین عنصر جنسی به آن خاصیتی پورنوگرافیک بدهد ،جنسی به واسطهی بدنهای تراش خوردهی مذکر( .جنس به مونث آزاد هستند" در ابتدای پردازش مخاط بش را دچار نوعی
میشود با فرض مخاطبی ایدهآل (نه صرفا به معنای نخبه ،بل به معنای تفاوتی که طبیعت در پیکرها باعث م یشود و جنسیت به سردرگمی می کند که به عقیدهی بنده نه میشود آن را نقطهی
معنای کسی که در اجتماعی به دور از حریص بودنهای جنسی معنای تفاوتی که سیستمهای اجتماعی بر ذهنها باعث میشوند ،حسن و نه نقطهی ضعف اثر دانس ت .این نامگذاری با اشاره به
روز هشتم ژوئن بیشک باعث میشود که مخاطب به دنبال کشف رشد کردهاست) مرز تمی زدهندهی این دو را میزان ارزشی که رجوع شود به کتاب های ژولیا کریستوا)
آن اثر برای مسئلهی جنسی قایل م یشوند دانس ت ،بدین معنی در این اثر برهنگی عاملی برای تحریک و ایجاد تمایل بصری اتفاقی مهم در این روز باشد ،اما تلاش او در پایان بی نتیجه
که اگر کاری (از به کار بردن کلمهی اثر به واسطهی داشتن بار و جنسی در مخاطب قلمداد نمیشود ،بلکه عاملی برای ایجاد میماند ،چرا که این روز مانند تمام روزهای دیگر سال انباشته 25
هنری خودداری م یکنم ) در خود اهمیت و زیبایی یک امر و شوک و سپس ایجاد مسیری فکری در او تلقی میشود .تمام آن از اتفاقات ریز و درشتی است که در تاریخ ثبت شدهاند ،بی آنکه
هنر
سال / 22شماره - 1338جمعه 21نیدرورف 1394 میثم سراج
هشتم ژوئن مد لهای مونث آزاد هستند
8th June the female models are free
اثری از آلیسیا فارمیسAlicia Farmis ،
پرفورمر ،طراح مد و هنرمند نسب اسپانیایی
الاصل (متولد /۱۹۶۷بارسلونا ) است ،که
در سال ۲۰۰۵در مادرید به نمایش در آمد
.
این پرفورمنس با طول زمانی دو دقیقه و
چهل ثانیه به واسطهی موسیقی نسبتاً
عجیب و رعب آور ،عدم استفاده از نشان یا
برندی تجاری ،و درکار نبودن هیچ لباسی!
(حتی کفشی بر پا) مخاطب خود را در
مقابل صحنهی شوی لباسی قرار میدهد
که در آن (به غیر از سیستم ورود و خروج
مد لها) خبری از هیچ عنصر مرسوم و
معمول شوی لباس نیست .مدلها یا بهتر
است بگوییم اجراکنندگان این پرفورمنس
In touch with Iranian diversity که همگی مرد هستند به صورت کاملا
برهنه تنها با در دست و یا بر دوش داشتن
کیف زنانه ،در بازهی زمانی یادشده بر روی
صحنهی شو ،رژه م یروند و سپس از صحنه
خارج می شوند .گویی که این رژه ،رژهی
دهها پادشاه با همان لباس برازندهی نامرئی در داستان معروف رابطه ی جنسی را به عاملی صرفا حیوانی و لذ تطلبانه تقلیل نشانههای یاد شده اعم از بدنهای برهنه مردان ه ،کیف دستی یا
بدهد در دستهی پورنوگرافی می رود ،و در غیر اینصورت اثری که کوله پشتی زنانه در کنار سالن مد سوت و کور و خالی از تماشاگر هانس کریستین آندرسن اس ت!
در تحلیل و بررسی این پرفورمن س ،از آنجایی که ممکن است در زیبای ی ،شور و دیالکتیک جسمی و ذهنی را به حد اعلای خود و هر برند تجاری ،همه و همه مخاطب این اثر هنری را در مقابل
ابتدا برای لحظهای ذهن درگیر میزان زاویهی جنسیتی جاری میرساند در ژانر اروتیک .یا در حالتی دیگر با کمی پیچیدگی ساختاری قرار می دهد که گویا با یک نظام استعاری و مجازی
در اثر بشود ،و پیشاپیش رای بر پورنوگرافی بودنش بدهد ،بهتر بیشتر همین زیبایی و شور را به کارکردی رادیکالتر و سیاسیتر سعی در بردن او به عصر نئاندرتال یا عصری آخرالزمانی و یا سوق
است که همین جنبه یعنی پورنوگرافی بودن یا نبودن آن را مورد تبدیل کرده و مجددا به همین واسطه یعنی مبارزهگون بودنش را دادنش به ناکجاآبادهای متافیزیکی را دارد ،جایی که در آن خبری
Vol. 22 / No. 1338 - Friday, Apr. 10, 2015 از هیچ حقیقت و خداوندگاری (حتی پول!) نیست اما سایههایی از مرز پورنوگرافی دور م یکند. بررسی قرار بدهیم.
در اینجا برای رفع این سوء تفاهم بد نیست از خودمان بپرسیم که در پرفورمنس مذکور اگرچه مخاطب با برهنگی کامل اجراکنندگان در دوردستهای آن به چشم م یخورد! سایهای از احساس عمیق
پورنوگرافی در واقع چیست و علت منفور بودن آن چه چیزهایی برخورد م یکند ،اما این برخورد در ساختاری صورت م یگیرد که دلهره و گناه هایدیگری ،سای های از احساس عمیق بیگانگی ،قربانی
تمام تلاشش در راستای پیامی رادیکال و سیاسی است .پیامی شدن و خشم مارکس ی ،سایهای از نیاز عمیق به قدرت نیچهای و است؟
بدن به صورت عریان یا نیمه عریان به نمایش (یا تحریر) در بیاید برآمده از احساس شرم و گناه پنهان شده در خطوط صورت سایهای از اجبار جنسی تاریک و پرخاشجو فروید ی.
اجراکنندگان به علت برهنگی (و البته مخاطب اث ر) ،پیامی برآمده و این ناکجاآباد خشم ،قدر ت ،احساس گناه ،شهوت و دلهره همان و کارکردی یا اینکه چگونه ممکن است در یک اثر هنری
اروتیک و یا کاملا رادیکال و سیاسی به خود بگیرد ،و در یک کار از احساس قربانی شدن در نظام جنسیتی و حتی اقتصادی به مرکز عاطفی جهان پست مدرن است ،یعنی همین صحنهی
دیگر همان برهنگی دال بر پورنوگرافی باشد و کارکردی کیچ و واسطهی کیف زنانهی لوکس در دست ،پیامی برآمده از احساس نمایش مورد پردازش ماست.
خشم و قدرت به واسطهی موسیقی رع بآور و همینطور نشان حال با کمی دقت نظر بیشتر یکایک لایههای دلال تگر اثر را مورد مبتذل را به خود اختصاص دهد.
برای تشخیص این تفاوت گاها باریک تر از مو با در نظر گرفتن دادن آلت مردانهبه استعاره از همان نماد نرینگی در نظام پدرسالار بررسی قرار م یدهی م:
این امر که ممکن است هر نگاه مبتذلی در هرجایی با دیدن و قدرت طلب ،و در انتها پیامی برآمده از احساس جبر و عقدهای این پرفورمنس با نام و تیتر عجیب "هشتم ژوئن مدلهای
کوچکترین عنصر جنسی به آن خاصیتی پورنوگرافیک بدهد ،جنسی به واسطهی بدنهای تراش خوردهی مذکر( .جنس به مونث آزاد هستند" در ابتدای پردازش مخاط بش را دچار نوعی
میشود با فرض مخاطبی ایدهآل (نه صرفا به معنای نخبه ،بل به معنای تفاوتی که طبیعت در پیکرها باعث م یشود و جنسیت به سردرگمی می کند که به عقیدهی بنده نه میشود آن را نقطهی
معنای کسی که در اجتماعی به دور از حریص بودنهای جنسی معنای تفاوتی که سیستمهای اجتماعی بر ذهنها باعث میشوند ،حسن و نه نقطهی ضعف اثر دانس ت .این نامگذاری با اشاره به
روز هشتم ژوئن بیشک باعث میشود که مخاطب به دنبال کشف رشد کردهاست) مرز تمی زدهندهی این دو را میزان ارزشی که رجوع شود به کتاب های ژولیا کریستوا)
آن اثر برای مسئلهی جنسی قایل م یشوند دانس ت ،بدین معنی در این اثر برهنگی عاملی برای تحریک و ایجاد تمایل بصری اتفاقی مهم در این روز باشد ،اما تلاش او در پایان بی نتیجه
که اگر کاری (از به کار بردن کلمهی اثر به واسطهی داشتن بار و جنسی در مخاطب قلمداد نمیشود ،بلکه عاملی برای ایجاد میماند ،چرا که این روز مانند تمام روزهای دیگر سال انباشته 25
هنری خودداری م یکنم ) در خود اهمیت و زیبایی یک امر و شوک و سپس ایجاد مسیری فکری در او تلقی میشود .تمام آن از اتفاقات ریز و درشتی است که در تاریخ ثبت شدهاند ،بی آنکه