Page 22 - ShahrvandBC Issue No.1337
P. 22
دو شعر از سیاوش شعبانپور ،برگرفته از کتاب «عشقیزوفرنی» ادبیات 22
تحک مکهمیکن مقل منم یخوان دزورک همیزن مقلمنمیخوان دزور سیاوش شعبانپور دان شآموخت هی رشتهی حقوق در شعر
کهم یزن مقل م... دانشکد هی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و
دلمبرایخود متنگاست
- سخ ت م یگیر یعمو فارغالتحصیل رشت هی تئاتر از دانشگاه یورک کاناداست.
«عشقیزوفرنی» نخستین مجموعه از اشعار اوست که اخیرا
توسط انتشارات بوتیمار در ایران منتشر شده است.
گفتمم نعمویشمانیست م .لطف نبرایشعرجدید مکمیچایو
آینهبیاورید
میدان مک هکاف هوعین کهاخواهن دگف ت افتکردهاست سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394
میدانم اف تکر دهام
درگیرمبادواتفا قموازی
نیست درگی رباافسان هایک هم نن بودم
وزیرخودنویس ممرگ یست
کهبالا یسرم
مردا د ۲- ۹تورنتو مرگیک هبالا یسراست
ب هآ ننگا ههمیش هنگران ش)لیم و(
ضحا کمی دیدمش نگرا ننباش In touch with Iranian diversity
حتم نمراازافسانههایشانشنیدهاست
بههمابذرافشا ن ورن گهای شک هساده م یخندند م یگفترو یدستان معمارتمخوف یست
ضحاکمیدیدمش ورویزبانمشیطانتران همیخواند
ک همیرقصی دبادوبازو یازشان هگرسن هبهشعر نگرا ننباش
چشمکبهجمجهامزد حتمنمراا زافسانههایشانشنید هاست
خندهتویمردمکشخندیدهبو دکهدی دپاهاممیلرزی دبرنیمکتی باچشمان مک هسگنداشت
کهلخ تدربرابرش وچشمان مکهسگنداش ت خست ه بو د تر کترک
منازس هگوشخاطرهه یجیغ م یکشید وتنهاییصورتیازکلاهوعین کبود خست ه تر کترک
وسایهامگواهندان مبود حالابیا
چهتصویرغریب یست نگراننباش
ازدیدهدزدیدهامازخوابب هخواندهشدن بخن دباآندوتیله یخنداندرچشمان ت ک هجها نرارویا
م یبینند ق ِلق ِل ق ِلق ِل
م یبینی؟ ازم نگذشت هاس تلیمو
اصلنوجودخارجی شزیرسوالاست،این،همیشهک همیخندید سایهسرممرگ یست،ک هدی روزو ددارد
وقت یک هپردهتماشا یشهرمیکردلجوجودو دبودباآ نستو نبلند سوخت وسو زاما...
نگراننباش
وکلاهشک هسرک شازمیا نهیاهو بخندباآنطرهطرهازحماس هورویا
تاانتهاشخاکستر یبودودودبو دوردقرمزیازنور وکشالها یکهبرآنراهراهصندلیماندهاست
تاچشمکارم یکندهیبوقبو دوبوقبودوبوق بخند
ه یسیلیازدوقلوهایزردروب هرو نگراننباشلیمو
دوقلو
زرد اینروزهاعجیباسماعیل* م یخوانم Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015
روبهرو وفک رم یکنمکهماه رسهبردوشابوالهول ینشستهایم
22
ازآبگذشتهبو یخمپارهاشنرفت هبودپلا ککهتا بم یخور دبر باموها یسر خوری شسپیدوکلاهیعجیبب رسر
آینهاشبیتاب دراتاق یازآینههاایستادهبیتصوی رباهزارافسانهدرسر
ازانگشترشک هسبز،صدایامامزادهاسماعی لم یآمد نگرا ننباش
کشی دزیرترم زوخط،پیشپایمانتوا شازتنگبو دجیغ حتم نمراازافسانههایشا نشنیدهاست
ناخنپراندتو یخاطرهامقرمز - سختمیگیر یعمو
خیا لکردمش م نعمویشمانیستم . فق طلطفنهواراکم یبرا یشع رجدید یکه
ر دشد
داش تم یآید،خاکستریکنید
ازدوربودک همیدیدمآنچرا غهایمتص لازبیخوابراک هتمام دراتاق یازآینهها یبیتصوی رایستا دهام
نوجوانیم نبودند باهزارافسان هرویدست مبادکردهاست
صدایپشتبامم یآمد درگیرم
کشیدهتویگوشخاطرهه یسنج درگیرباد وتناقضموزون
درکشفناگزیردلمتنگ درگیربادواتفاقموازی
درکافهکافهکافهیآ نگر گومیشصمیمی... وتویسینها مانگار
خندیدوچاقوبهدستگف ت: هزارقبیلهیگمنامطب ل م یکوبند
مجنو نب ردس تهایلاالل هالاالل هستکهمیرودای نشعر درخودفروشده بیرو ننمیزنم
ودس تهاشتویهواچرخید هوایسرماب ریست
فیشششفیششششش وروزه رروزازدندهیچپمآغازمیشود
ضحاکمیدیدمش نگرا ننباشک هاینروزهاعجی باسماعیلم یخوانم
احساسم یکنمک هماه رسهبردوشابوالهول ینشستهایم
اسفن د۸ ۹–تورنتو
تحک مکهمیکن مقل منم یخوان دزورک همیزن مقلمنمیخوان دزور سیاوش شعبانپور دان شآموخت هی رشتهی حقوق در شعر
کهم یزن مقل م... دانشکد هی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و
دلمبرایخود متنگاست
- سخ ت م یگیر یعمو فارغالتحصیل رشت هی تئاتر از دانشگاه یورک کاناداست.
«عشقیزوفرنی» نخستین مجموعه از اشعار اوست که اخیرا
توسط انتشارات بوتیمار در ایران منتشر شده است.
گفتمم نعمویشمانیست م .لطف نبرایشعرجدید مکمیچایو
آینهبیاورید
میدان مک هکاف هوعین کهاخواهن دگف ت افتکردهاست سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394
میدانم اف تکر دهام
درگیرمبادواتفا قموازی
نیست درگی رباافسان هایک هم نن بودم
وزیرخودنویس ممرگ یست
کهبالا یسرم
مردا د ۲- ۹تورنتو مرگیک هبالا یسراست
ب هآ ننگا ههمیش هنگران ش)لیم و(
ضحا کمی دیدمش نگرا ننباش In touch with Iranian diversity
حتم نمراازافسانههایشانشنیدهاست
بههمابذرافشا ن ورن گهای شک هساده م یخندند م یگفترو یدستان معمارتمخوف یست
ضحاکمیدیدمش ورویزبانمشیطانتران همیخواند
ک همیرقصی دبادوبازو یازشان هگرسن هبهشعر نگرا ننباش
چشمکبهجمجهامزد حتمنمراا زافسانههایشانشنید هاست
خندهتویمردمکشخندیدهبو دکهدی دپاهاممیلرزی دبرنیمکتی باچشمان مک هسگنداشت
کهلخ تدربرابرش وچشمان مکهسگنداش ت خست ه بو د تر کترک
منازس هگوشخاطرهه یجیغ م یکشید وتنهاییصورتیازکلاهوعین کبود خست ه تر کترک
وسایهامگواهندان مبود حالابیا
چهتصویرغریب یست نگراننباش
ازدیدهدزدیدهامازخوابب هخواندهشدن بخن دباآندوتیله یخنداندرچشمان ت ک هجها نرارویا
م یبینند ق ِلق ِل ق ِلق ِل
م یبینی؟ ازم نگذشت هاس تلیمو
اصلنوجودخارجی شزیرسوالاست،این،همیشهک همیخندید سایهسرممرگ یست،ک هدی روزو ددارد
وقت یک هپردهتماشا یشهرمیکردلجوجودو دبودباآ نستو نبلند سوخت وسو زاما...
نگراننباش
وکلاهشک هسرک شازمیا نهیاهو بخندباآنطرهطرهازحماس هورویا
تاانتهاشخاکستر یبودودودبو دوردقرمزیازنور وکشالها یکهبرآنراهراهصندلیماندهاست
تاچشمکارم یکندهیبوقبو دوبوقبودوبوق بخند
ه یسیلیازدوقلوهایزردروب هرو نگراننباشلیمو
دوقلو
زرد اینروزهاعجیباسماعیل* م یخوانم Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015
روبهرو وفک رم یکنمکهماه رسهبردوشابوالهول ینشستهایم
22
ازآبگذشتهبو یخمپارهاشنرفت هبودپلا ککهتا بم یخور دبر باموها یسر خوری شسپیدوکلاهیعجیبب رسر
آینهاشبیتاب دراتاق یازآینههاایستادهبیتصوی رباهزارافسانهدرسر
ازانگشترشک هسبز،صدایامامزادهاسماعی لم یآمد نگرا ننباش
کشی دزیرترم زوخط،پیشپایمانتوا شازتنگبو دجیغ حتم نمراازافسانههایشا نشنیدهاست
ناخنپراندتو یخاطرهامقرمز - سختمیگیر یعمو
خیا لکردمش م نعمویشمانیستم . فق طلطفنهواراکم یبرا یشع رجدید یکه
ر دشد
داش تم یآید،خاکستریکنید
ازدوربودک همیدیدمآنچرا غهایمتص لازبیخوابراک هتمام دراتاق یازآینهها یبیتصوی رایستا دهام
نوجوانیم نبودند باهزارافسان هرویدست مبادکردهاست
صدایپشتبامم یآمد درگیرم
کشیدهتویگوشخاطرهه یسنج درگیرباد وتناقضموزون
درکشفناگزیردلمتنگ درگیربادواتفاقموازی
درکافهکافهکافهیآ نگر گومیشصمیمی... وتویسینها مانگار
خندیدوچاقوبهدستگف ت: هزارقبیلهیگمنامطب ل م یکوبند
مجنو نب ردس تهایلاالل هالاالل هستکهمیرودای نشعر درخودفروشده بیرو ننمیزنم
ودس تهاشتویهواچرخید هوایسرماب ریست
فیشششفیششششش وروزه رروزازدندهیچپمآغازمیشود
ضحاکمیدیدمش نگرا ننباشک هاینروزهاعجی باسماعیلم یخوانم
احساسم یکنمک هماه رسهبردوشابوالهول ینشستهایم
اسفن د۸ ۹–تورنتو