Page 21 - ShahrvandBC Issue No.1337
P. 21
معنی نامهای گیلان و مازندران 21
توژیک (=تئوژیه یعنی منسوبین به مار نیرومند یا زن نیرومند) میگوید جواد مفردکهلان
که گاهی ایشان را قزلباش نامند .در کوههای درسیم ایشان تا سالهای
پنجاهم قرن نوزدهم مستقل بودند و می توانستند ٣٠تا ٤٠هزار مرد
سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394 small firm service. large firm results جنگی را مسلح کنند .مطابق هردوت سکاهای شمال دریای سیاه نیز گیلان :در رام یشت اوستا از سرزمینی به نام گو َذ (پوشیده و مخفی) در
خود را فرزند الهه ای نیمه زن-نیمه اژدها و هراکلس (پهلوان معروف= کنار رود رنگها (رود سیلابی یا رود بزکوهی) در سمت دریای فراخکرت
#304-1200 Lonsdale Avenue, (مازندران) نام برده شده است که گرشاسپ در آنجا برای وایو (فرشته
North Vancouver, B.C V7M 3H6 تور) می دانسته اند. هوا) فدیه می آورد تا بر دشمنانش پیروز گردد .این نام می تواند اشاره
به نام گیلان باشد چه در سانسکریت واژۀ گوذه (پوشیده و مخفی) علی
Tel:604-980-5089 Fax:604-980-5079 القاعده به صورت گولها نیز ذکر شده است که حاوی ریشه نام گیل و
گیلان است .نام اوستایی ورنه را نیز که به گیلان منتسب می کنند باز
به همین معنی سرزمین پوشیده و مخفی است .چنانکه جناب مهدی
saideh@lonsdalelaw.ca فاطمی یادآوری نمودند گروهی را عقیده بر این است که گیلان از تغییر
WWW.LONSDALELAW.CA
و تبدیل ورنه عاید شده است.
جالب است که نام قدیمی دیگر گیلان یعنی دیلمان نیز به صورت
دهولیمیه در سانسکریت به معنی سرزمین پوشیده از دمه و بخار است.
ﺳﻌﯿﺪه ﻗﻤﺼﺮى یعنی منظور از سرزمین پوشیده گیلان بیشتر پوشیده از دمه و بخار
بودن آن بوده است.
Saideh Ghamsari B.A., JD. مطابق وبلاگ عنبران ،تالش هم به همین معنی محل مه آلود است:
طالش به لهجۀ شيرين تالشی اراضی باتلاق و گل و هوای مرطوب و
Lawyer بارانی و مه آلود را گويند بدين طريق« طول» يعنی ِگل و باتلاق «اش»
يعنی ابر و مه مخلوط با باران ريز( .نعمت الهی ،بهروز ،تاریخ جامع حکام
آستارا و نمین ،ص .)13
وﮐﯿﻞ رﺳﻤﯽ این نظر جالب مربوط به تالش را میتوان چنین اصلاح کرد تال= تار
و اَش= مه آلود یعنی در مجموع یعنی محل پوشیده از ِمه تیره و
در اﻣﻮر ﻗﻀﺎﯾﯽ جام زرین با نقش اژدهای دو سر از آثار کشف شده از گورستان غلیظ .اَ َش به لغت اوستایی دانه خرد شده (از جمله قطره آب بخار
و ﻣﮫﺎﺟﺮت
forum. های تپه مارلیک گیلان، گردیده) است.
اگر نام کا-دوسی (کا-توزی) را به معنی پرستنده بزکوهی (=تهو-زی،
parsipeople.netمحل نگهداری :موزه لوور فرانسه،
In touch with Iranian diversity به نظر می رسد در واقع ویژگیهای همین الهه بومی شمالی بوده باشد کوه زی) یا مار -زن نیرومند (= تو -ژیه/جیه) بگیریم در این صورت
که به عنوان مخاصم پنج خوان از هفتخوان رستم را پر کرده باشد: کادوسیان را می توان گروهی از سکاها (دارندگان توتم بزکوهی
شیر بیشه خوان اول ،اژدهای خوان سوم ،زن جادوگر خوان چهارم، یا سگ وحشی/پلنگ ،کیمری) به شمار آورد .مطابقت نام رستم
ارژنگ دی ِو ( دیو سفید رنگ) خوان پنجم و دیو سفید خوان هفتم سکیستانی هفتخوان مازندران با پهلوان کادوسی داتا َم (مخلوق
جملگی ویژگیهای همین الهه بومی مازندران و گیلان عهد باستان نیرومند) و آترادات پیشوای مردان (مخلوق آتش پیشوای آماردان)
را نشان میدهند .تنها میش وحشی مقدس خان دوم و اولاد مرزبا ِن
(مرزبان یاریگر) خوان پنجم بدین الهه مربوط نمیشوند .حتی نام گندرو درستی این نظر را تقویت می نماید.
زرین پاشنه عظیم جثه که گرشاسپ وی را در کنار دریای فراخکرت واژۀ توژی (=دوسی) در نام ُکردان توژیک (تئوژیه های اوستا) هم
ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎ ﺷﺎﻣﻞ: (مازندران) میکشد در معنی زن درنده بدین الهه مربوط میگردد .گندرو که از قبایل سکایی مهاجر بوده اند به معنی بزکوهی یا الهۀ نیرومند
از جانب دیگر و وجه تاریخی آن مربوط به شانابوشو سردار آشوری اژدهاوش سکاها به نظر می رسد .قابل توجه است که در اسطوره
• Business and Corporate Law میشود چه اساس تاریخی خود حماسه شاهنامه ای هفتخوان رستم در زریادرس (دارنده سرودهای کهن) و اوداتیس (مخلوق نیک= هووی)
• Matrimonial هم که خارس میتیلنی ذکر کرده البسه کادوسیان و آماردان (مراثی
ها ،آمارتس ها= آدمکشها یا مردان پرستنده الهه) در آن سوی رود
• Immigration مازندران و نبرد گرشاسب اوستا با مخاصمین تنومند به واقعه لشکرکشی تنائیس (رود گسترده ،در اینجا منظور ارس یا سفید رود) از نوع سکایی
Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015 • Real Estate شانابوشو رئیس رئیسان آشوری در آغاز عهد آشوربانیپال بر میگردد دانسته شده است.
• Wealth Preservation که برای مذاکره صلح و تسلیم خشثریتی (کیکاوس) به مقصد شهر
• Wills and Estates آمل مازندران رهسپار شده بود و در آنجا به دست سردار محلی که در مازندران :اگر نام کاتوزی (کادوسی) را در مقام مقایسه با کا-سپی
• Civil Litigation عهد هخامنشیان تحت نام آترادات (مخلوق آتش) پیشوای آماردان و (سگپرست) به صورت کا-تئو-اَژی به معنی پرستنده اژدهای نیرومند
داتا َم (مخلوق نیرومند) نامیده میشد نابود شده و ماد برای نخستین بار بگیریم آن با تصویر جام معروف مارلیک گیلان پیوند می یابد .چه الهه
در تاریخ مستقل شده است .در آذربرزین نامه نام این قهرمان شمالی عجیب و غریبی در جام زرین مکشوفه از تپه مارلیک در بین مازندران
آذربرزین (= آترادات عالی مقام) درست برجای مانده است .تصور من و گیلان دیده میشود که با دو سر پلنگ ،تنی زنانه؛ بالها و چنگالهای
این است که کرساسپ و روتستهم در واقع عناوین همین سردار عقاب (سیمرغ) و ُدم-پاهای اژدها نقش بسته است .اگر این الهۀ
· ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر و ﻗﺎﻧﻮن ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ قهرمان بینانگذار ایران مستقل به معنی درهم شکننده اشرار و ریشه کن عجیب و غریب را اژی دهاک (اژدهاوش) محبوس در سمت البرز به
شمار بیاوریم در این صورت این الهه و ایزد معادل آن همان خدای
بومی بزرگ مازندران و غرب فلات ایران از جمله اصفهان و سرزمین کننده ستمگران بوده اند .مطابق کتسیاس محبوبیت آترادات پیشوای · ﺣﻘﻮق ﺧﺎﻧﻮاده
مردان در عهد هخامنشیان در آن حد بوده که او را پدر معنوی و سلف کاسیان باستان (لرستان) بوده است .به نظر می رسد نام معروف ایرانی
· ﻣﻬﺎﺟﺮت کوروش می دانسته اند. این الهه ماروتاش نزد کاسیان باستان است که به سادگی معنی دارای
· اﻣﻼك و ﻣﺴﺘﻐﻼت تن ماروش را میدهد .اگر تصور کنیم از مزنی دئ َو اوستا نیز همین
· ﺣﺮاﺳﺖ و ﻧﮕﻬﺪارى از ﺛﺮوت اگر در خبر استرابون نام تپوریان را که مردانشان آرایش زنانه با موهای الهۀ ترسناک منظور بوده است می توان نام مزنی دئ َو را ترکیب َمز-
بلند و لباس سیاه داشته اند و زنانشان بر عکس موهای کوتاه و زن-ی دئو گرفت یعنی الهۀ بزرگ .نام مازندران بر این اساس به معنی
· وﺻﯿﺘﻨﺎﻣﻪ و ارث لباس سفید با اناریان (غیر نرها) و آماردان (غیر مردها) و همچنین با مز-زنی-دئو-ران یعنی محل الهه بزرگ را خواهد داد .در رابطه با نام
· دادﺧﻮاﻫﻰ ﻣﺪﻧﻰ تائورهای پرستنده ایفی ژن (زن غنی و بزرگ) در شمال دریای سیاه کاتوزی (کا-تئو-ژی) گفتنی است ،نام اوستایی تئوژیه (منسوبین به
مطابق بدانیم در این صورت مز -زن یعنی ریشه نام مازندران (مز- مار نیرومند) یا مار -زن نیرومند (= تو -ژیه/جیه) به ُکردان سکایی
زنی-دیو-ران) با نام همین الهه شمالی در پیوند خواهد بود که به نظر
تبار سمت ترکیه نیز اطلاق شده است یعنی همانانکه موسی خورنی می رسد همان الهه نیمه انسان ،نیمه مار اسکیتان باشد که هرودوت از
مورخ عهد ساسانی ایشان را ویشاپازوننر (اژدها نژادان) آورده است .آن خبر داده است.
»ﻣﺸﺎوره ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ وﻗﺖ ﻗﺒﻠﯽ« 21 واسیلی نیکیتین در کتاب خود ُکرد و ُکردستان در مورد ُکردانی به نام
توژیک (=تئوژیه یعنی منسوبین به مار نیرومند یا زن نیرومند) میگوید جواد مفردکهلان
که گاهی ایشان را قزلباش نامند .در کوههای درسیم ایشان تا سالهای
پنجاهم قرن نوزدهم مستقل بودند و می توانستند ٣٠تا ٤٠هزار مرد
سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394 small firm service. large firm results جنگی را مسلح کنند .مطابق هردوت سکاهای شمال دریای سیاه نیز گیلان :در رام یشت اوستا از سرزمینی به نام گو َذ (پوشیده و مخفی) در
خود را فرزند الهه ای نیمه زن-نیمه اژدها و هراکلس (پهلوان معروف= کنار رود رنگها (رود سیلابی یا رود بزکوهی) در سمت دریای فراخکرت
#304-1200 Lonsdale Avenue, (مازندران) نام برده شده است که گرشاسپ در آنجا برای وایو (فرشته
North Vancouver, B.C V7M 3H6 تور) می دانسته اند. هوا) فدیه می آورد تا بر دشمنانش پیروز گردد .این نام می تواند اشاره
به نام گیلان باشد چه در سانسکریت واژۀ گوذه (پوشیده و مخفی) علی
Tel:604-980-5089 Fax:604-980-5079 القاعده به صورت گولها نیز ذکر شده است که حاوی ریشه نام گیل و
گیلان است .نام اوستایی ورنه را نیز که به گیلان منتسب می کنند باز
به همین معنی سرزمین پوشیده و مخفی است .چنانکه جناب مهدی
saideh@lonsdalelaw.ca فاطمی یادآوری نمودند گروهی را عقیده بر این است که گیلان از تغییر
WWW.LONSDALELAW.CA
و تبدیل ورنه عاید شده است.
جالب است که نام قدیمی دیگر گیلان یعنی دیلمان نیز به صورت
دهولیمیه در سانسکریت به معنی سرزمین پوشیده از دمه و بخار است.
ﺳﻌﯿﺪه ﻗﻤﺼﺮى یعنی منظور از سرزمین پوشیده گیلان بیشتر پوشیده از دمه و بخار
بودن آن بوده است.
Saideh Ghamsari B.A., JD. مطابق وبلاگ عنبران ،تالش هم به همین معنی محل مه آلود است:
طالش به لهجۀ شيرين تالشی اراضی باتلاق و گل و هوای مرطوب و
Lawyer بارانی و مه آلود را گويند بدين طريق« طول» يعنی ِگل و باتلاق «اش»
يعنی ابر و مه مخلوط با باران ريز( .نعمت الهی ،بهروز ،تاریخ جامع حکام
آستارا و نمین ،ص .)13
وﮐﯿﻞ رﺳﻤﯽ این نظر جالب مربوط به تالش را میتوان چنین اصلاح کرد تال= تار
و اَش= مه آلود یعنی در مجموع یعنی محل پوشیده از ِمه تیره و
در اﻣﻮر ﻗﻀﺎﯾﯽ جام زرین با نقش اژدهای دو سر از آثار کشف شده از گورستان غلیظ .اَ َش به لغت اوستایی دانه خرد شده (از جمله قطره آب بخار
و ﻣﮫﺎﺟﺮت
forum. های تپه مارلیک گیلان، گردیده) است.
اگر نام کا-دوسی (کا-توزی) را به معنی پرستنده بزکوهی (=تهو-زی،
parsipeople.netمحل نگهداری :موزه لوور فرانسه،
In touch with Iranian diversity به نظر می رسد در واقع ویژگیهای همین الهه بومی شمالی بوده باشد کوه زی) یا مار -زن نیرومند (= تو -ژیه/جیه) بگیریم در این صورت
که به عنوان مخاصم پنج خوان از هفتخوان رستم را پر کرده باشد: کادوسیان را می توان گروهی از سکاها (دارندگان توتم بزکوهی
شیر بیشه خوان اول ،اژدهای خوان سوم ،زن جادوگر خوان چهارم، یا سگ وحشی/پلنگ ،کیمری) به شمار آورد .مطابقت نام رستم
ارژنگ دی ِو ( دیو سفید رنگ) خوان پنجم و دیو سفید خوان هفتم سکیستانی هفتخوان مازندران با پهلوان کادوسی داتا َم (مخلوق
جملگی ویژگیهای همین الهه بومی مازندران و گیلان عهد باستان نیرومند) و آترادات پیشوای مردان (مخلوق آتش پیشوای آماردان)
را نشان میدهند .تنها میش وحشی مقدس خان دوم و اولاد مرزبا ِن
(مرزبان یاریگر) خوان پنجم بدین الهه مربوط نمیشوند .حتی نام گندرو درستی این نظر را تقویت می نماید.
زرین پاشنه عظیم جثه که گرشاسپ وی را در کنار دریای فراخکرت واژۀ توژی (=دوسی) در نام ُکردان توژیک (تئوژیه های اوستا) هم
ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺎ ﺷﺎﻣﻞ: (مازندران) میکشد در معنی زن درنده بدین الهه مربوط میگردد .گندرو که از قبایل سکایی مهاجر بوده اند به معنی بزکوهی یا الهۀ نیرومند
از جانب دیگر و وجه تاریخی آن مربوط به شانابوشو سردار آشوری اژدهاوش سکاها به نظر می رسد .قابل توجه است که در اسطوره
• Business and Corporate Law میشود چه اساس تاریخی خود حماسه شاهنامه ای هفتخوان رستم در زریادرس (دارنده سرودهای کهن) و اوداتیس (مخلوق نیک= هووی)
• Matrimonial هم که خارس میتیلنی ذکر کرده البسه کادوسیان و آماردان (مراثی
ها ،آمارتس ها= آدمکشها یا مردان پرستنده الهه) در آن سوی رود
• Immigration مازندران و نبرد گرشاسب اوستا با مخاصمین تنومند به واقعه لشکرکشی تنائیس (رود گسترده ،در اینجا منظور ارس یا سفید رود) از نوع سکایی
Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015 • Real Estate شانابوشو رئیس رئیسان آشوری در آغاز عهد آشوربانیپال بر میگردد دانسته شده است.
• Wealth Preservation که برای مذاکره صلح و تسلیم خشثریتی (کیکاوس) به مقصد شهر
• Wills and Estates آمل مازندران رهسپار شده بود و در آنجا به دست سردار محلی که در مازندران :اگر نام کاتوزی (کادوسی) را در مقام مقایسه با کا-سپی
• Civil Litigation عهد هخامنشیان تحت نام آترادات (مخلوق آتش) پیشوای آماردان و (سگپرست) به صورت کا-تئو-اَژی به معنی پرستنده اژدهای نیرومند
داتا َم (مخلوق نیرومند) نامیده میشد نابود شده و ماد برای نخستین بار بگیریم آن با تصویر جام معروف مارلیک گیلان پیوند می یابد .چه الهه
در تاریخ مستقل شده است .در آذربرزین نامه نام این قهرمان شمالی عجیب و غریبی در جام زرین مکشوفه از تپه مارلیک در بین مازندران
آذربرزین (= آترادات عالی مقام) درست برجای مانده است .تصور من و گیلان دیده میشود که با دو سر پلنگ ،تنی زنانه؛ بالها و چنگالهای
این است که کرساسپ و روتستهم در واقع عناوین همین سردار عقاب (سیمرغ) و ُدم-پاهای اژدها نقش بسته است .اگر این الهۀ
· ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر و ﻗﺎﻧﻮن ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ قهرمان بینانگذار ایران مستقل به معنی درهم شکننده اشرار و ریشه کن عجیب و غریب را اژی دهاک (اژدهاوش) محبوس در سمت البرز به
شمار بیاوریم در این صورت این الهه و ایزد معادل آن همان خدای
بومی بزرگ مازندران و غرب فلات ایران از جمله اصفهان و سرزمین کننده ستمگران بوده اند .مطابق کتسیاس محبوبیت آترادات پیشوای · ﺣﻘﻮق ﺧﺎﻧﻮاده
مردان در عهد هخامنشیان در آن حد بوده که او را پدر معنوی و سلف کاسیان باستان (لرستان) بوده است .به نظر می رسد نام معروف ایرانی
· ﻣﻬﺎﺟﺮت کوروش می دانسته اند. این الهه ماروتاش نزد کاسیان باستان است که به سادگی معنی دارای
· اﻣﻼك و ﻣﺴﺘﻐﻼت تن ماروش را میدهد .اگر تصور کنیم از مزنی دئ َو اوستا نیز همین
· ﺣﺮاﺳﺖ و ﻧﮕﻬﺪارى از ﺛﺮوت اگر در خبر استرابون نام تپوریان را که مردانشان آرایش زنانه با موهای الهۀ ترسناک منظور بوده است می توان نام مزنی دئ َو را ترکیب َمز-
بلند و لباس سیاه داشته اند و زنانشان بر عکس موهای کوتاه و زن-ی دئو گرفت یعنی الهۀ بزرگ .نام مازندران بر این اساس به معنی
· وﺻﯿﺘﻨﺎﻣﻪ و ارث لباس سفید با اناریان (غیر نرها) و آماردان (غیر مردها) و همچنین با مز-زنی-دئو-ران یعنی محل الهه بزرگ را خواهد داد .در رابطه با نام
· دادﺧﻮاﻫﻰ ﻣﺪﻧﻰ تائورهای پرستنده ایفی ژن (زن غنی و بزرگ) در شمال دریای سیاه کاتوزی (کا-تئو-ژی) گفتنی است ،نام اوستایی تئوژیه (منسوبین به
مطابق بدانیم در این صورت مز -زن یعنی ریشه نام مازندران (مز- مار نیرومند) یا مار -زن نیرومند (= تو -ژیه/جیه) به ُکردان سکایی
زنی-دیو-ران) با نام همین الهه شمالی در پیوند خواهد بود که به نظر
تبار سمت ترکیه نیز اطلاق شده است یعنی همانانکه موسی خورنی می رسد همان الهه نیمه انسان ،نیمه مار اسکیتان باشد که هرودوت از
مورخ عهد ساسانی ایشان را ویشاپازوننر (اژدها نژادان) آورده است .آن خبر داده است.
»ﻣﺸﺎوره ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ وﻗﺖ ﻗﺒﻠﯽ« 21 واسیلی نیکیتین در کتاب خود ُکرد و ُکردستان در مورد ُکردانی به نام