Page 17 - ShahrvandBC Issue No.1337
P. 17
آیا در چنین شرایطی و با حضور عینی ستون پنجمهای نظامی آیا این قبو لکردن دموکراسی به شیوه انتخابات
امنیتی سیاسی حکومتهای غربی و کشورهای منطقه در درون آزاد با رای مردم و انتخاب اکثریت برای اداره
17 مرزهای کشورهای همسایه از یک طرف ،و بلوکبندیهای دینی و یا جامعه بود که نظام جامعه مدنی غربی را بعد از
ناسیونالیستی افراطی از طرف دیگر و با حاکمیت جو روانی اجتماعی رنسانس پایه گذاری کرد ،یا عوامل دیگر پایهای
قهر و نفرت چگونه میتوان شعار انتخابات آزاد را بعنوان راه برو نرفت هم بودند که در شکل گیری و فورماسیون این
از منجلاب اعلام کرد تا از درون این ملقمه حاکمیت اکثریت غالب نظام نقشهای عمده داشتند؟ آیا آنچه که ما در
برقرار شود و این اکثریت غالب ما را بسوی دموکراسی رهنمون شوند تا غرب از آن ب هعنوان انتخابات آزاد نام م یبریم،
اکثریتها حقوق اقلیتها را مراعات نمایند؟ آیا غیر از این است که نتیجه سیستم ایده آل حکومتی مردم بر مردم است یا
چنین دموکراسی و آزادی تنها به آنجا منجر میشود تا “فرخنده”ها در اینکه این نظام حکومتی انتخاباتی هم اشکالات
کابل زیر مشت و لگد ل توپار گردند و دختران ایزدیها در شهرهای جدی دارد که نفس "آزاد" بودن آن را زیر
تحت حاکمیت داعش به بردگی فروخته شوند ،گنجینههای آثار باستانی سوال م یبرد و به ما میقبولاند که در این نظام
سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394 بیش از سه هزار ساله نابود گردند ،روستائیان سنی به اتهام حمایت از کلمه آزادی یک مقوله نسبی است و میشود آن
داعش توسط میلیشیای شیعه کشتار شوند و مسیحیان پاکستان با بمب را توسط پول و قدرت در مسیر خاصی تغییر
جهت داد. گذاریهای مکرر قتل عام گردند.
فرهنگ و روان اجتماعی انسان طراز نوین قرن بیست و یکم در نظر
چنین انتخاباتی نه تنها آزاد نخواهد بود ،بلکه نتیجه آن حاکمیت نقش انقلاب علمی ،تکنولوژیک و تولید زنجیرهای حکم م یکرد که بگیریم .نقش فرهنگ روانی مدنی ایجاد شده بهخاطر کارهای این
اکثریتی خواهد بود که نه تنها همت به کشتار و نابودی اقلیتهای دیگر انسان روابطی با دیسیپلین کاری منظمی را بر مناسبات زندگی خویش متفکرین بهمراتب از نقش منتسکیو که شکل قانونی و ساختاری
بسته است ،بلکه چنین اکثریتی که بر اسب ارزشهای ارتجاعی ضد حاکم گر داند .در چنین مناسباتی همه چیز بهصورتی هدفمند در انتخاباتی دموکراتیک را فورمو لبندی کرد ،بیشتر است .البته ب هموازات
بشری استوار است ،همراه خود تمامی مردم کشورهای خود را اعم از راستای بهرهوری هر چه بیشتر برنام هریزی شده تنظیم گردد .فرهنگ آن نقش جان لاک در کشورهای انگلیسی زبان در ای نزمینه را باید
اکثریت و اقلیتها به تاریکیهای سیاه تر از قرون وسطی رهنما خواهد یک چنین جامعهای هم بصورتی علمی و تکنولوژیک در فرهنگ جامعه اذعان کرده و مطرح نمود.
مدرنیته خود را متبلور م یکرد .فرهنگی که به دستاوردهای علمی انسان بود .آیا بر بستر چنین آلترناتیوی که دموکراسی و حکومت اکثریت
کپی کردن تفکیک سه قوه مجریه ،مقننه و قضائیه از منتسکیو و اذغام با غرور نظر میافکند و تاثیرات ثمرات این پیشرف تها در زندگی انسانی را عملا توسط انتخابات فرمایشی و مهندسی شده پیشنهاد م یکند،
کردن آن با قانون انتخابات عمومی مهندسی شده ،به تنهائی نه تنها را جشن گرفته و در فرهنگ رفاهی خویش متبلور م یکرد .بخش قابل استراتژی به قدرترساندن جناحهای مغضوب شده حاکمیتهای
راه حل استراتژیک برون رفت از بحرانهای سیاسی در منطقه نیست، توجهی از مناسبات اجتماعی جامعه دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم نه اسلامی م یتواند آلترناتیو مناسبی برای گذر به جامعه مدنی باشند؟
بلکه به این میماند که در قرن بیست و یکم بخواهیم با عینک سیاه و دستاورد دموکراسی ،بلکه نتیجه دستاوردهای پیشرفتهای علمی ،فنی، آیا با پوشاندن جامه سبز رهبری اقشار میانه و متوسط اجتماعی بر تن
سفید دنیا را نگاه کرده و از آن طریق تصویرش نمائیم .اگر دموکراسی بعضی از این حضرات مغضوب شده ،احزاب سکولار دموکرات و خصوصاً
را بهتنهائی یکی از ستونهای جامعه مدنی امروز بنامیم ،از جمله تکنولوژیک فرهنگی و تاثیرات آن در زندگی انسا نها است. چپ وظیفه برنامهای و سیاسی خویش را در زمینه هدایت و رهبری
ستونهای دیگر آن یکی منشور آزادیهای حقوق فردی و اجتماعی بشر، انقلاب در فلسفه و درک انسان از هستی و ارزشها و مناسبات انسانی، اقشار متوسط کلًا تعطیل کرده و خود را تا اندازه سایههای اپوزیسیون
سپس ستون دیگر آن کار مستمر و پایان ناپذیر فرهنگی روانی اخلاقی تحولات در اخلاقیات انسانی یکی از ستونهای اساسی شک لگیری
جهت آموزش ارزشهای انسانی متناسب با قرن بیست و یکم بعنوان جامعه مدنی غربی بعد از رنسانس است .در این زمینه م یشود در مورد درون حکومتی تقلیل نم یدهند؟
نه ،دموکراسی نظام ایدهآل نیست و حاکمیت اکثریت م یتواند نه نقش اسپینوزا در شک لگیری مناسبات طبیعی با دیالکتیک تکاملی ارزشهای جایگزین ناسیونالیسم کور ،قهر کور و ارتجاعی دینی و غیره
فقط اقلی تها بلکه خود اکثریت مردم را هم به همراه اقلی تها بهقعر فکری انسانی صحبت کرد ،میشود از امیریسیسم انگلستان صحبت است .ستونهای بعدی آن م یتواند قانونمند کردن مناسبات دموکراتیک
In touch with Iranian diversity فلاکتهای اخلاقی ،اقتصادی و اجتماعی ضد بشری بکشاند .حاکمیت کرد و یا روح بزرگ در حال تحول و تکامل هگل صحبت کرد و یا از و حیات اجتماعی انسان بر پایههای عدالت اجتماعی ،سعادت بشری در
اکثریت میتواند حاکمیت اکثریت ناسیونالیست افراطی تحریک شدهای رشنالیسم آلمان و بالاخره رمانتیسیسم فرانسه .آنچه که مسلم است ،زیستی هارمونیک با طبیعت برای تامین سعادت ،خوشی ،تندرستی و
باشد که حقوق اقلیتهای دیگر را آشکارا زیرپای گذاشته و میتواند با مثلا به عنوان نمونه تاثیرات پایههای اخلاقی "ماکسیم" های امانئول بقا نسل بشر است.
کانت ،در تحول اخلاقی فرهنگی جوامع غربی آنقدر نیرومند است که سایر نیروهای ارتجاعی ائتلاف کرده و اهداف اخلاقی آرمانی اکثریت را از
۲۰۱۵/۳/ ۲۲ تاثیرات آن ب هتنهایی کمتر از نقش کل سیستم انتخابات آزاد ب هعنوان ماهیت انسانی آن تهی کند .حاکمیت اکثریت میتواند حاکمیت اکثریت
__________________ دینی افراط یگرانی باشد که زنان و دیگر اقلیتهای دینی را ب هصورت پای ههای سیستم خودگردانی سیاسی اجتماعی نیست.
برده در بازارها بهفروش برسانند و غیرخود یها را بعنوان کفار کشتار
* طرح منشوری که از سوی مسعود فتحی ،منوچهر مقصودنیا و بهروز در کنار آن بیائیم نقش ولتر در زمینههای آزادی فردی انسان ،روسو کنند و زنان را در حد شهروندان درجه دو ب هعنوان بردگان شهروندان
خلیق ،با عنوان «خطوط برنامه (منشور) پیشنهادی برای پروژه وحدت در زمینه آزاد یهای اجتماعی و نقش چنین مبارزان و متفکرین دیگر
مشابهی را در زمینه پایهریزی ارزشهای حقوق بشری و در شک لگیری درجه یک "مردان" در بیاورند.
چپ» ارائه شده است.
Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015
17
امنیتی سیاسی حکومتهای غربی و کشورهای منطقه در درون آزاد با رای مردم و انتخاب اکثریت برای اداره
17 مرزهای کشورهای همسایه از یک طرف ،و بلوکبندیهای دینی و یا جامعه بود که نظام جامعه مدنی غربی را بعد از
ناسیونالیستی افراطی از طرف دیگر و با حاکمیت جو روانی اجتماعی رنسانس پایه گذاری کرد ،یا عوامل دیگر پایهای
قهر و نفرت چگونه میتوان شعار انتخابات آزاد را بعنوان راه برو نرفت هم بودند که در شکل گیری و فورماسیون این
از منجلاب اعلام کرد تا از درون این ملقمه حاکمیت اکثریت غالب نظام نقشهای عمده داشتند؟ آیا آنچه که ما در
برقرار شود و این اکثریت غالب ما را بسوی دموکراسی رهنمون شوند تا غرب از آن ب هعنوان انتخابات آزاد نام م یبریم،
اکثریتها حقوق اقلیتها را مراعات نمایند؟ آیا غیر از این است که نتیجه سیستم ایده آل حکومتی مردم بر مردم است یا
چنین دموکراسی و آزادی تنها به آنجا منجر میشود تا “فرخنده”ها در اینکه این نظام حکومتی انتخاباتی هم اشکالات
کابل زیر مشت و لگد ل توپار گردند و دختران ایزدیها در شهرهای جدی دارد که نفس "آزاد" بودن آن را زیر
تحت حاکمیت داعش به بردگی فروخته شوند ،گنجینههای آثار باستانی سوال م یبرد و به ما میقبولاند که در این نظام
سال / 22شماره - 1337جمعه 14نیدرورف 1394 بیش از سه هزار ساله نابود گردند ،روستائیان سنی به اتهام حمایت از کلمه آزادی یک مقوله نسبی است و میشود آن
داعش توسط میلیشیای شیعه کشتار شوند و مسیحیان پاکستان با بمب را توسط پول و قدرت در مسیر خاصی تغییر
جهت داد. گذاریهای مکرر قتل عام گردند.
فرهنگ و روان اجتماعی انسان طراز نوین قرن بیست و یکم در نظر
چنین انتخاباتی نه تنها آزاد نخواهد بود ،بلکه نتیجه آن حاکمیت نقش انقلاب علمی ،تکنولوژیک و تولید زنجیرهای حکم م یکرد که بگیریم .نقش فرهنگ روانی مدنی ایجاد شده بهخاطر کارهای این
اکثریتی خواهد بود که نه تنها همت به کشتار و نابودی اقلیتهای دیگر انسان روابطی با دیسیپلین کاری منظمی را بر مناسبات زندگی خویش متفکرین بهمراتب از نقش منتسکیو که شکل قانونی و ساختاری
بسته است ،بلکه چنین اکثریتی که بر اسب ارزشهای ارتجاعی ضد حاکم گر داند .در چنین مناسباتی همه چیز بهصورتی هدفمند در انتخاباتی دموکراتیک را فورمو لبندی کرد ،بیشتر است .البته ب هموازات
بشری استوار است ،همراه خود تمامی مردم کشورهای خود را اعم از راستای بهرهوری هر چه بیشتر برنام هریزی شده تنظیم گردد .فرهنگ آن نقش جان لاک در کشورهای انگلیسی زبان در ای نزمینه را باید
اکثریت و اقلیتها به تاریکیهای سیاه تر از قرون وسطی رهنما خواهد یک چنین جامعهای هم بصورتی علمی و تکنولوژیک در فرهنگ جامعه اذعان کرده و مطرح نمود.
مدرنیته خود را متبلور م یکرد .فرهنگی که به دستاوردهای علمی انسان بود .آیا بر بستر چنین آلترناتیوی که دموکراسی و حکومت اکثریت
کپی کردن تفکیک سه قوه مجریه ،مقننه و قضائیه از منتسکیو و اذغام با غرور نظر میافکند و تاثیرات ثمرات این پیشرف تها در زندگی انسانی را عملا توسط انتخابات فرمایشی و مهندسی شده پیشنهاد م یکند،
کردن آن با قانون انتخابات عمومی مهندسی شده ،به تنهائی نه تنها را جشن گرفته و در فرهنگ رفاهی خویش متبلور م یکرد .بخش قابل استراتژی به قدرترساندن جناحهای مغضوب شده حاکمیتهای
راه حل استراتژیک برون رفت از بحرانهای سیاسی در منطقه نیست، توجهی از مناسبات اجتماعی جامعه دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم نه اسلامی م یتواند آلترناتیو مناسبی برای گذر به جامعه مدنی باشند؟
بلکه به این میماند که در قرن بیست و یکم بخواهیم با عینک سیاه و دستاورد دموکراسی ،بلکه نتیجه دستاوردهای پیشرفتهای علمی ،فنی، آیا با پوشاندن جامه سبز رهبری اقشار میانه و متوسط اجتماعی بر تن
سفید دنیا را نگاه کرده و از آن طریق تصویرش نمائیم .اگر دموکراسی بعضی از این حضرات مغضوب شده ،احزاب سکولار دموکرات و خصوصاً
را بهتنهائی یکی از ستونهای جامعه مدنی امروز بنامیم ،از جمله تکنولوژیک فرهنگی و تاثیرات آن در زندگی انسا نها است. چپ وظیفه برنامهای و سیاسی خویش را در زمینه هدایت و رهبری
ستونهای دیگر آن یکی منشور آزادیهای حقوق فردی و اجتماعی بشر، انقلاب در فلسفه و درک انسان از هستی و ارزشها و مناسبات انسانی، اقشار متوسط کلًا تعطیل کرده و خود را تا اندازه سایههای اپوزیسیون
سپس ستون دیگر آن کار مستمر و پایان ناپذیر فرهنگی روانی اخلاقی تحولات در اخلاقیات انسانی یکی از ستونهای اساسی شک لگیری
جهت آموزش ارزشهای انسانی متناسب با قرن بیست و یکم بعنوان جامعه مدنی غربی بعد از رنسانس است .در این زمینه م یشود در مورد درون حکومتی تقلیل نم یدهند؟
نه ،دموکراسی نظام ایدهآل نیست و حاکمیت اکثریت م یتواند نه نقش اسپینوزا در شک لگیری مناسبات طبیعی با دیالکتیک تکاملی ارزشهای جایگزین ناسیونالیسم کور ،قهر کور و ارتجاعی دینی و غیره
فقط اقلی تها بلکه خود اکثریت مردم را هم به همراه اقلی تها بهقعر فکری انسانی صحبت کرد ،میشود از امیریسیسم انگلستان صحبت است .ستونهای بعدی آن م یتواند قانونمند کردن مناسبات دموکراتیک
In touch with Iranian diversity فلاکتهای اخلاقی ،اقتصادی و اجتماعی ضد بشری بکشاند .حاکمیت کرد و یا روح بزرگ در حال تحول و تکامل هگل صحبت کرد و یا از و حیات اجتماعی انسان بر پایههای عدالت اجتماعی ،سعادت بشری در
اکثریت میتواند حاکمیت اکثریت ناسیونالیست افراطی تحریک شدهای رشنالیسم آلمان و بالاخره رمانتیسیسم فرانسه .آنچه که مسلم است ،زیستی هارمونیک با طبیعت برای تامین سعادت ،خوشی ،تندرستی و
باشد که حقوق اقلیتهای دیگر را آشکارا زیرپای گذاشته و میتواند با مثلا به عنوان نمونه تاثیرات پایههای اخلاقی "ماکسیم" های امانئول بقا نسل بشر است.
کانت ،در تحول اخلاقی فرهنگی جوامع غربی آنقدر نیرومند است که سایر نیروهای ارتجاعی ائتلاف کرده و اهداف اخلاقی آرمانی اکثریت را از
۲۰۱۵/۳/ ۲۲ تاثیرات آن ب هتنهایی کمتر از نقش کل سیستم انتخابات آزاد ب هعنوان ماهیت انسانی آن تهی کند .حاکمیت اکثریت میتواند حاکمیت اکثریت
__________________ دینی افراط یگرانی باشد که زنان و دیگر اقلیتهای دینی را ب هصورت پای ههای سیستم خودگردانی سیاسی اجتماعی نیست.
برده در بازارها بهفروش برسانند و غیرخود یها را بعنوان کفار کشتار
* طرح منشوری که از سوی مسعود فتحی ،منوچهر مقصودنیا و بهروز در کنار آن بیائیم نقش ولتر در زمینههای آزادی فردی انسان ،روسو کنند و زنان را در حد شهروندان درجه دو ب هعنوان بردگان شهروندان
خلیق ،با عنوان «خطوط برنامه (منشور) پیشنهادی برای پروژه وحدت در زمینه آزاد یهای اجتماعی و نقش چنین مبارزان و متفکرین دیگر
مشابهی را در زمینه پایهریزی ارزشهای حقوق بشری و در شک لگیری درجه یک "مردان" در بیاورند.
چپ» ارائه شده است.
Vol. 22 / No. 1337 - Friday, Apr. 3, 2015
17