Page 20 - Shahrvand BC No.1325
P. 20
هائیتی وارد آمریکا شده بودند این خواسته را در دستگاه سیاسی ایالات‬ ‫دوباره‌ای است از کسانی که به عضویت خود در می‌آورند‪ .‬برخی کشو‌رها‬ ‫از این به طور معمول تحت‌الشعاع مطالعه سنتی مهاجرت و حتی برخی‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1325‬جمعه ‪ 19‬ید ‪1393‬‬ ‫‪20‬‬
‫متحده القا کردند که دولت هائیتی باید مسئولیت بیشتری نسبت به‬ ‫سیاست سرزمین مادری را دنبال م ‌یکنند که بر پایه آن حکومت ترغیب‬ ‫مطالعات بر روی مهاجرت فراملی قرار گرفته بود‪ .‬رویکردهای جدید‬ ‫‪20‬‬
‫مردم خود احساس کند‪ .20‬تجارب مشترک از مشارکت سیاسی در کشور‬ ‫م ‌یشود تا تماس خود با مهاجران موقت را حفظ کرده و بازگشت آنها به‬ ‫در شماری از موضوعات ب ‌هوجود آمده است‪ ،‬از جمله تأثیر مهاجرت بر‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫پذیرای مهاجران می‌تواند در فعالیت‌های فراملی بازخورد داشته باشد‬ ‫سلسله مراتب جنسیتی و هویت‌های نژادگرایانه؛ ساز و کارهای خانواده؛‬
‫و به نوبه خود به سیاس ‌تورزی با شفافیت بیشتر در سرزمین مادری‬ ‫میهن را تسهیل کند‪.‬‬ ‫اهمیت دولت – ملت‪ ،‬عضویت و شهروندی؛ و نقش مذهب‪ .‬در بخش‌های‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1325 - Friday, Jan. 9, 2015‬‬
‫[‪]...‬‬
‫منتهی شود‪.21‬‬ ‫کشورهای دیگر سیاست‌ مل ‌تهای جهانی را ب ‌هوجود آورد‌هاند تا پیوند‬ ‫پیش رو به این موضوعات می‌پردازیم‪.‬‬
‫[‪]...‬‬ ‫دائم با کسانی که به طور دائم مقیم خارج شد‌هاند را حفظ کنند تا‬
‫نه از بازگشت‪ ،‬که از وفاداری‌شان به [منافع] کشور و عضویت دائمی‬ ‫چگونه طبقه‪ ،‬نژاد‪ ،‬و جنسیت در تقابل با میدا ‌نهای اجتماعی‬
‫بسط بحث‬ ‫آنها در کشور اطمینان حاصل کنند‪ .‌15‬اما همه کشورهای مهاجرفرست‬ ‫فراملی شکل می‌گیرند‬
‫روشن است که مهاجرت تنها یکی از طیف فرایندهای اجتماعی است‬ ‫مانند یکدیگر عمل نم ‌یکنند‪ .‬این کشورها بر حسب اینکه تا چه حد‬
‫که از مرزهای ملی فراتر م ‌یرود‪ .‬بسیاری ازجنبش‌های اجتماعی‪ ،‬کسب‬ ‫م ‌یخواهند و قادرند که کن ‌شگرایی فراملی را ترغیب کنند و تا چه حد‬ ‫گرایش دانشمندان به این سمت است که طبقه‪ ،‬نژاد‪ ،‬و جنسیت را به‬
‫و کارها‪ ،‬رسانه‌ها‪ ،‬جامعه‌های تخصصی‪( 22‬منظور جامعه‌ایست که حول‬ ‫قصد دارند به مهاجران و فرزندان‌شان حقوق سیاسی ـ از جمله دادن‬ ‫عنوان حیطه‌های مجزای تجربه مور د توجه قرار دهند‪ .‬در این جا‪ ،‬با‬
‫بنیان‌های تفکر و مبنای فلسفی مشابه گرد هم آمده است و با جامعه‌ای‬ ‫حق رأی به آنهایی که در خارج زندگی م ‌یکنند ـ اعطا کنند‪ ،‬با یکدیگر‬ ‫مبنا قرار دادن نظریه فمینیستی می‌پذیریم که این حیطه‌های اجتماعی‬
‫که حول هویت ملی یا قومی جمع شده در تقابل است‪ .‬به این عنوان‬ ‫متفاوت هستند‪ .‬پیشنهاد ما مقوله‌سازی‌ای است که شرح آن در پی‬ ‫به طور متقابل شکل گرفته‌اند‪ ،‬از این رو آنان را با هم مورد بحث قرار‬
‫حقوق بشر برای مثال یکی از این مبانی فکری یا عقیدتی است که‬ ‫می‌آید تا تنوع در حیطه‌های مختلف و انواع واکنش‌های حکومتی به‬
‫به جامعه حقوق بشری شکل می‌دهد‪ ).‬و اشکال متفاوتی از حکمرانی‬ ‫مهاجران را شامل شود‪ .‬کشورها بر حسب قانون و میزان حقوق سیاسی‬ ‫م ‌یدهیم‪.‬‬
‫هم فراتر از مرزهای ملی فعالیت م ‌یکنند‪ .‬افرادی که در میدان‌های‬ ‫که واگذار م ‌یکنند‪ ،‬با یکدیگر تفاوت دارند‪ .‬آنان همچنین برحسب زبانی‬
‫اجتماعی فراملی زندگی م ‌یکنند می‌توانند در آن واحد در چندین فرایند‬ ‫که به کار م ‌یبرند یا نو ِع ایدئولوژی ملت‌سازی که اشاعه م ‌یدهند‪ ،‬با هم‬ ‫پذیرش اینکه رفتار فرد مهاجر محصول ه ‌مزمان جایگا‌ههای چندگانه‬
‫فراملی حضور داشته باشند‪ .‬هویت‌های فراملی و نهادهایی که در پاسخ‬ ‫متفاوت هستند‪ .‬علاوه بر این‪ ،‬کشورها به واسطه سیاست عمومی که‬ ‫نژاد‪ ،‬طبقه‪ ،‬و جنسیت است‪ ،‬باعث م ‌یشود که برخی روندهای اجتماعی‬
‫به این فرایندها ظهور می‌یابند به درستی شناخته نشده‌اند‪ .‬هر چند‬ ‫اعمال م ‌یکنند و نوع برنامه و سیاس ‌تهایی که دنبال م ‌یکنند از یکدیگر‬ ‫قاب ‌لفه ‌متر شوند‪ .‬به طور مثال‪ ،‬رویکردی فراملی م ‌یتواند داد‌ههای متناقض‬
‫این نهادها و هویت‌ها موضوع مطالعه مجموعه روزافزونی از تحقیقات‬ ‫در مورد نگر ‌شها و کن ‌شهای سیاسی مهاجران را توضیح دهد‪ .‬در برخی‬
‫است اما این تحقیق در بیشتر مواقع به گونه‌ای با فرایندهای اقتصادی‪،‬‬ ‫متفاوت هستند‪.‬‬ ‫موارد‪ ،‬زنان مهاجر‪ ،‬که در وطن جدید‪ ،‬خود را در معرض رفتارهای‬
‫سیاسی و اجتماعی فراملی رفتار کرده که گویی آنها پیوندی با یکدیگر‬ ‫[‪]...‬‬ ‫نژادگرایانه م ‌یبینند‪ ،‬ظاهرا در مبارزه برای حقوق و به رسمیت شناخته‬
‫ندارند‪ .‬باید چگونگی ارتباط فرایندها و عمل‌های فراملی در عرصه‌های‬ ‫شدن خود کاملا محافظ ‌هکارانه عمل م ‌یکنند‪ .‬مهاجران فقیر رنگین پوست‬
‫مختلف را مطالعه کنیم تا دریابیم ارتباط و اطلا ‌عرسانی آنان به یکدیگر‬ ‫عضویت و شهروندی‬ ‫در ایالات متحده اغلب تلاش دارند تا به جای ملحق شدن به مبارزه برای‬
‫چگونه مرزبندی‌های زندگی اجتماعی را تعریف م ‌یکند‪ .‬دانشمندانی که‬ ‫درک مهاجرت از منظر رویکرد میدان اجتماع ِی فراملی‪ ،‬همچنین‪،‬‬ ‫پیشبرد حقوق مدنی گرو‌ههای اقلیت‪ ،‬خود را متمایز از سیا‌هپوستان نشان‬
‫مهاجرت را مطالعه م ‌یکنند‪ ،‬با بررسی نظا ‌ممند اَشکال و پیامدهای انواع‬ ‫مستلزم بازبینی معنای عضویت در دولت – ملت است‪ .16‬در حالی‌که‬ ‫دهند‪ .9‬آنها ممکن است سلسله مرات ‌بها و تمایزات جنسیتی را دوباره‬
‫مختلف فعالیت‌ها و جماعت‌های فراملی‪ ،‬تحلیل چگونگی ارتباط آنان با‬ ‫کشورها عضویت را از طریق قوانینی که شهروندی و ملیت را م ‌یپذیرد‪،‬‬ ‫اعمال و یا حتی بازآفرینی کنند به شکلی که سختگیران ‌هتر و سنت ‌یتر از‬
‫یکدیگر‪ ،‬و کنکاش کردن در فرایند تعریف و بازتعریفی که از جهان ما‬ ‫اهدا م ‌یکنند‪ ،‬اما افراد نیز بدون توجه به وضعیت حقوقی که در آن‬
‫ارائه م ‌یدهند‪ ،‬م ‌یتوانند این بحث را آغاز کنند‪ .23‬فعالیت‌های فرامرزی‬ ‫قرار دارند از آنان تقاضای عضویت م ‌یکنند‪ .‬بدین ترتیب افرادی که از‬ ‫موارد مشابه در وطن آبا و اجداد ‌یشان باشد‪.10‬‬
‫مهاجران را چگونه می‌توان با فعالان در زمینه حمایت از حقوق بومیان‬ ‫شهروندی کامل برخوردار نیستند م ‌یتوانند مانند یک شهروند واقعی‬ ‫[‪]...‬‬
‫و اعضا گروه‌های مذهبی مقایسه کرد؟ سازمان دادن راهبردها‪ ،‬اشاعه‬ ‫یا اجتماعی عمل کنند و مدعی حقوق و شأنی باشند که اساسا به‬
‫ایده‌ها و مذاکرات فرهنگی در جنبش‌های اجتماعی فراملی را چگونه‬ ‫توجه به چند موقعیتی بو دن مهاجران در درون میدان‌های اجتماعی‬
‫می‌توان با گروه‌های حرفه‌ای یا شبکه‌های تولیدی فراملی مقایسه کرد؟‬ ‫شهروندان اعطا م ‌یشود‪.17‬‬ ‫فراملی می‌تواند به توضیح این رفتار به ظاهر محافظ ‌هکارانه و متناقض‬
‫این انواع مختلف عضویت داشتن در مجموعه‌های فراملی از چه راه‌هایی‬ ‫[‪]...‬‬ ‫کمک کند‪ .11‬وقتی افراد نشانگرهای جنسیت‪ 12‬را پس از مهاجرت خود‬
‫می‌تواند یکدیگر را تکمیل یا تخریب کنند؟ حقوق و مسئولیت‌های‬ ‫افرادی که در میدان اجتماعی فراملی زندگی م ‌یکنند ممکن است‬ ‫بسط م ‌ی دهند‪ ،‬با این کار این شأن و منزلت را در مکان ‌یهایی دیگر‬
‫تا زمانی که رویداد یا بحران خاصی اتفاق نیفتاده باشد‪ ،‬تقاضای‬ ‫در میدان اجتماعی فراملی حفظ کرده یا دوباره آن را خلق م ‌یکنند‪.‬‬
‫کن ‌شگران و نهادهای مرتبط با وابستگی فراملی چیست؟‬ ‫شهروندی قانونی یا واقعی نکنند‪ .‬آنها امکان دارد به لابی‌گری‪ ،‬تظاهرات‪،‬‬ ‫وضعیت محافظ ‌هکارانه زنان و مردان در مبارزه برای حقوق یا «ارزش‌های‬
‫‪Basch, Glick Schiller and Szanton Blanc, 1994.1‬‬ ‫سازما ‌ندهی‪ ،‬به راه انداختن کارزارهای تبلیغاتی برای آگاهی عمومی‬ ‫خانوادگی» را شاید بتوان با موقعیت طبقاتی مهاجران در سرزمین‬
‫‪Social field.2‬‬ ‫روی آورند تا بر دولت کشوری که در آن زندگی م ‌یکنند‪ ،‬بر سرزمین‬ ‫مادری‌شان مرتبط دانست‪ .‬مهاجرانی که در کشور مقصد کارگر‪ ،‬بهیارهای‬
‫‪Ways of being.3‬‬ ‫ما دری‪ ،‬یا کشور دیگری که با آن ارتباط دارند‪ ،‬تأثیر بگذارند‪ .‬تمرکز‬ ‫خانگی‪ ،‬یا کارگر‌های خانگی هستند ممکن است در سرزمین مادری‌شان‬
‫‪Ways of belonging.4‬‬ ‫صرف بر حقوق قانونی و عضویت صوری‪ ،‬این مجموعه گسترده از افرادی‬ ‫صاحبان حرفه یا خانه‌دار تحصی ‌لکرده و وابسته به طبقه متوسط باشند‪.‬‬
‫‪Jenkins, 1992:86.5‬‬ ‫که به درجات متفاوت‪ ،‬مانند اعضای یک جامعه عمل م ‌یکنند اما به‬ ‫مردانی که احتمالا در موطن خود شأنی بالاتر از زنان داشته‌اند‪ ،‬معمولا‬
‫‪.6‬همچنین نگاه کنید به ‪Glick Schiller and Fouron, 1999; Glick‬‬ ‫طور رسمی بدان تعلق ندارند‪ ،‬را نادیده م ‌یگیرد‪ .‬این افراد با عمل‬ ‫بیشتر مایلند که هویت‌ها و ارتبا ‌طهای سیاسی سرزمین مادری را حفظ‬
‫‪Schiller, 1999, 2003‬‬ ‫خود بر کشور تأثیر م ‌یگذارند و از آن تأثیر م ‌یپذیرند‪ .‬گلیک شیلر و‬ ‫کنند‪ .13‬در مقابل‪ ،‬زنان مهاجر ممکن است از درآمدی که در خارج از‬
‫‪Glick Schiller, 2003; 2004.7‬‬ ‫فورون‪ 18‬اصطلاح «شهروندان فرامرزی» را پیشنهاد م ‌یکنند که اشاره‬ ‫کشور کسب م ‌یکنند برای بهبود وضعیت اجتماعی خود در موطن‌شان‬
‫‪Morawska, 2003b; Levitt, 2003b.8‬‬ ‫دارد به آنهایی که ممکن است شهروند نظام‌های حکومتی که مهاجر‬ ‫بهره بگیرند‪ .‬نظام‌های مذهبی فراملی‪ ،‬مانند اسلام و مسیحیت َفرمند‬
‫‪Waters, 1999.9‬‬ ‫فرست و مهاجرپذیر هستند باشند یا نباشند‪ ،‬اما در یک یا هر دو کشور‬ ‫(شاخه‌ای از مسیحیت در فرق ‌ههای مختلف که به استعداد و توانایی‌های‬
‫‪Espiritu, 1997; Lessinger, 1995; Caglar, 1995.10‬‬ ‫سطحی از شهروندی اجتماعی را ابراز م ‌یکنند‪.‬‬ ‫موهبتی از جانب روح القدوس اعتقاد دارند) محلی است تا افراد منزلت‬
‫‪Pessar and Mahler, 2003.11‬‬
‫‪Markers of gender.12‬‬ ‫عضوی ِت بخشی در دو رژیم حکومتی جنبه‌های اصلی حکمرانی را‬ ‫بلندمرتبه خود یا سرمایه و منابع اجتماعی را طلب کنند‪.14‬‬
‫‪Grasmuck and Pessar, 1991.13‬‬ ‫دس ‌تکم به دو طریق به چالش م ‌یگیرد‪ .‬نخست آنکه تعلق دو گانه اصل‬ ‫[‪]...‬‬
‫‪Peterson and Visquez, 200 I.14‬‬ ‫و اساس مفهوم حکمرانی را مورد تردید قرار م ‌یدهد چرا که از پیش‬
‫‪Goldring, 2002; Smith, 1998.15‬‬ ‫روشن نیست که کدام کشور مسئولیت غایی کدام جنبه از زندگی مهاجر‬ ‫دولت – ملت‪ :‬محدودی ‌تهای سیاسی و گستر ‌ههای میدا ‌نهای‬
‫‪Yuval-Davis, 1997; Delgado and Stefanicic, 2003.16‬‬ ‫اجتماعی فراملی‬
‫‪Flores and Benmayor, 2000.17‬‬ ‫فراملی را بر عهده دارد‪.‬‬
‫‪18.2001a‬‬ ‫[‪]...‬‬ ‫استفاده از رویکرد میدان اجتماعی فراملی و مفهوم ه ‌مزمانی در عین‬
‫‪governmentality.19‬‬ ‫علاوه بر این تجارب چندگانه شهروندان فرامرزی از حکومت‌گری‪ 19‬و‬ ‫حال توج ‌هها را به کن ‌شگرایی سیاسی و دولت – ملت و چگونگی‬
‫‪Glick Schiller and Fouron, 2001a.20‬‬ ‫اجتماعی‌شدن سیاسی جدای از یکدیگر اتفاق نمی‌افتد‪ .‬افراددر میدان‌های‬ ‫شک ‌لگیری آنها و شک ‌لدهی‌شان به میدان‌های اجتماعی فراملی که در‬
‫‪Shain, 1999.21‬‬ ‫اجتماعی فراملی در معرض ایده‌های متفاوتی از حقوق و مسئولیت‌های‬ ‫آن جای گرفت ‌هاند‪ ،‬جلب م ‌یکند‪ ‌.‬هم مهاجران و هم پناهجویان به انواع‬
‫‪epistemic communities.22‬‬ ‫شهروندی و تاریخ‌های مختلف از عمل سیاسی قرار م ‌یگیرند‪ .‬در نتیجه‬ ‫مختلف اعمال سیاسی از ورای مرزها ادامه م ‌یدهند که هدفش سرزمین‬
‫‪Khagram and Levitt, 2004.23‬‬ ‫با اندوخته‌ای از حقوق و مسئولیت‌ها‪ ،‬بیش از شهروندانی که تنها در یک‬ ‫مادری یا کشوری است که میزبان آنها شده است‪ .‬برخی از مطالعات اولیه‬
‫کشور زندگی کرد‌هاند‪ ،‬وارد عرصه سیاسی م ‌یشوند‪.‬‬ ‫بر روی مهاجرت‌های فراملی پی ‌شبینی کرده بود که این فعالیت‌های‬
‫[برگرفته از سایت ز ‌ننگار]‬ ‫[‪]...‬‬ ‫سیاسی بتدریج تضعیف شده یا در برخی موارد باعث سقوط دولت –‬
‫در نتیجه نوع فرهنگ سیاسی که ظهور می‌یابد و نوع تقاض‌اهایی که‬ ‫ملت‌ها می‌شود‪ .‬اما آنگونه که م ‌یبینیم این فعالیت‌ها نوعی اصلاحات در‬
‫از دولت می‌شود متفاوت خواهد بود‪ .‬به طور مثال‪ ،‬مهاجرانی که از‬ ‫حکومت‌ها را دنبال کرده تا کارکردهای جدید را تقبل کنند‪ ،‬مسئولیت‌ها‬

‫را به دیگران تفویض کنند‪ ،‬و تعریفی دوباره از اعضای خود بدهند‪.‬‬
‫حکومت‌ها طیفی از سیاس ‌تها را ب ‌هوجود آورد‌هاند که بازتاب تعریف‬
   15   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25