Page 27 - Shahrvand BC No. 1261
P. 27
گفتوگو در واکنش به تصویب قانو ِن ازدواج با فرزندخوانده؛
27 مهری جعفری :هر ایرانی ،یک فعال حقوق کودکان شود
محرمیت با فرزندخوانده به بن بست میرسد ،مسالهای که گفتوگو :سپیده جدیری
در قانون قبلی مسکوت مانده بود .ظاهرا نمایندگان مجلس
هم برای این که به هر شکل ممکن این لایحه را به تصویب
برسانند و رضایت شورای نگهبان را هم جلب کنند ،تصمیم
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 م یگیرند این ابهام را برطرف کرده و درنتیجه با قرار دادن مهری جعفری؛ شاعر،
یک شرط ،یعنی اخذ مجوز از دادگاه ،ازدواج با فرزندخوانده کوهنورد و فعال حقوق زنان،
In touch with Iranian diversity اهمیت مساله کاملا آشکار است ،اما در این مرحله شاید هنوز وقت را ممکن و قانونی م یگردانند .طبق این قانون پدر م یتواند کودکان و همجنسگرایان،
برای تلاشهای داخلی داشته باشیم .دلم میخواست با تک تک برود از دادگاه تقاضا کند که مثلا یک دفعه تصمیم گرفته متولد یکی از روستاهای
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 کسانی که خود را ایرانی م یدانند و یا در داخل آن مرزها زندگی است شوهر فرزند خود شود و دادگاه هم م یتواند چنین مشگینشهر است .او دورهی
م یکنند ،به عنوان یک وکیل صحبت کنم و از آنها بخواهم که شکایت حکمی صادر کند .اما این ها در این قانون پیش بینی کارشناسی حقوق خود را در
خود را برای تغییر این قانون بنویسند و به آنها اطمینان بدهم که در نکردهاند که اصولا آیا پدر یک دفعه تصمیم به هم بستری دانشگاه تهران به پایان رساند
با فرزند خود را م یگیرد و یا به بیان دیگر اگر او به مرور و سپس به عضویت کانون
این پرونده برنده خواهند بود. زمان به چنین تصمیمی رسیده باشد ،قانون چه پیش بینی وکلای مرکز درآمد .جعفری
شخص من امیدوار هستم که افرادی که در مجلس شورای اسلامی برای حفاظت از جان و روح آن دختربچه در مقابل چنین چندین سالدر ایران به عنوان
خود را نماینده مردم م یخوانند و همچنین دولت جدید ،اندکی به پدری م یتواند داشته باشد تا این نگهداری از کودک تبدیل وکیل پایهی یک دادگستری
سرنوشت افراد بی سرپرست و حق قانونی آنها در داشتن سهم برابر فعالیت داشت و سال ۱۳۸۸
از زندگی شرافتمندانه حساس باشند و به موقع عک سالعمل نشان به بردگی جنسی طفل نشود. به انگلستان مهاجرت کرد .او
دهند .در غیر این صورت چارهای نخواهیم داشت جز این که مردم هم زمان با اضافه کردن چنین اصلاحیهای به قانون طی مدرک کارشناسی ارشد خود
را ابتدا به اعتراض جدی تر بخوانیم و سپس به سمت رسان هها و ماده ،۲۷ماده دیگری هم به آن اضافه م یکنند و آن را در رشتهی حقوق تجارت بینالملل از دانشگاه UWLلندن دریافت
سازمانهای خارج از ایران برویم تا فشار از بیرون وارد شود .مساله ماده ۲۲است که طی آن قرار است امر فرزندخواندگی در کرده و ه ماکنون در حال گذراندن دورههای حقوقی انگلستان برای
اصلی حفظ امنیت جانی و روحی کودکان است به هر طریقی که شناسنامه قید بشود .طبیعی است که این ماده در پیش دریافت پروانهی وکالت خود در آن کشور است.
زودتر بتوان به این هدف رسید .اما همان طور که گفتم من امیدوار بینی وقوع چنین ازدواجی صورت گرفته و کلا قصد بر این آثار ،مصاحبهها و مقالات حقوقي او سا لهاست که به طور مستمر در
هستم ما خود این وظیفه را با احساس انسانی خودمان انجام دهیم بوده که کودک را در شرایطی قرار ندهند که یک وقت تصور نشريات و رسانههای خارج و داخل ایران انعکاس یافته است.
تا با کمک افراد دیگری که شاید تلاشهایشان خیلی هم زود نتیجه کند واقعا فرزند پدر خود است و آن وقت نزدیکی جنسی مهری جعفری به عنوان یک حقوقدان و کنشگر اجتماعی توانسته
ندهد ،و در این میان تعدادی کودک به پدران نامحرم سپرده شوند. پدر بر او سخت باشد .آثار قید چنین عنوانی در شناسنامه است با اجرای پروژههای حقوقی ،پژوهشی و آموزشی متنوع برای
بر روحیه و سرنوشت اجتماعی چنین فردی در جامعه ایران سازمانهای بی نالمللی حقوق بشر و شرکت در کنفرانسها و انجام
▪ ▪به نظر شما ،وظیف هی فعالان حقوق کودکان در قبال وضع بسیار روشن است و امیدوارم نمایندههایی که رای به چنین مصاحب ههایی در رسانههای مختلف ،تلاش مستمری را در زمینهی
قانونی دادهاند ،حداقل یک لحظه خود را در موقعیت چنین کودکی دفاع از حقوق زنان ،کودکان و همجنسگرایان به نمایش بگذارد.
چنین قانونی چیست؟ فقط اعتراض؟ این همه اعتراض کردند از جمله پروژههایی که جعفری مدیریت آن را به عهده داشته است،
و به جایی نرسید .چه کار دیگری از دست آنها ساخته است؟ قرار دهند. میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این نمایندهها برای داشتن چنین نگاه انسانی باید ابتدا از داخل -پروژهای با عنوان “Iranian women and refugees
ـ ـمن فکر م یکنم در ایــن مورد خاص ،یعنی در حفاظت از جان و متون خاک خورده فقهی درآمده و نگاهی حقوقی ،عینی و اخلاقی )gathering” (IWRGکه جایزهی سال 2010-۲۰۰۹کارآفرینهای
به مسایل داشته باشند وگرنه این که صد سال پیش هم خوابگی با اجتماعی را به خود اختصاص داد.
حیثیت کودکان و نوجوانان کشــورمان ،هر فــرد ایرانی م یتواند خود برده و کنیز آزاد بوده آیا به آنها اجازه برده داری م یدهد؟ یا باید در -پروژهای پژوهشی و حقوقی با عنوان «کودکان در
را یک فعال اجتماعــی بنامد و ما در این جا کمتر نیازمند رو شهایی راستای نفس راستی و درستی و انسانیت به دینداری خود عمل کنند زندانهای ایران» که هنوز در دست انجام است و هدف از اجرای
خاص برای آگاه سازی عمومی هستیم ،چرا که همه به اندازه کافی از آن ،گردآوری اطلاعات دربارهی کودکان و نوجوانانی است که در
نه برخلاف آن. زندانهای داخل ایران به سر م یبرند.
مشکل اصلی حقوقی در این زمینه این است که نام این قانون "حمایت جعفری از سال ۲۰۰۱یعنی از زمانی که در ایران به سر م یبُرد ،با
از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست" است اما با این ماده کل قانون نهادهای بینالمللی فعال در حوزهی حقوق همجنسگرایان ایرانی و
به ضد خود بدل شده است .یعنی به جای این که از عمل شنیعی مثل حامیان LGBTها (دگرباشان جنسی) همکاری داشته است.
ازدواج با فرزندخوانده رفع ابهام کند و هرگونه شکی را نسبت به این او ه مچنین منتقد ادبی و شاعری است که فعالیت جدی ادبی خود را
مساله از بین ببرد ،اقدام به رسمیت شناختن چنین عملی کرده است. در کنار شغل وکالت ادامه داده است.
حداقل در قانون قبلی کودک حتی اگر شانس کمتری در پیدا کردن از جعفری تا کنون یک اثر حقوقی در زمینهی حقوق ورزشی و یک
یک خانوا ده داشت ،اما شانس بیشتری در یافتن امنیت در داخل کتاب شعر منتشر شده است.
خانواده میتوانست داشته باشد ،اما حالا روح این قانون بر اساس یک او در عین حال ،نخستین زن ایرانی به شمار میآید که توانست در
رابطه غیرانسانی و برده گونه بنا شده که کودک بی پناه بی سرپرست سال ۱۳۸۷به قلهی خانتانگیری به ارتفاع ۷۰۱۰متری در کشور
را حتی پس از قبول سرپرستی آن خانواده ،نامحرم خطاب م یکند و قزاقستان صعود کند .جعفری این صعود خود را به تنهایی و به صورت
او را در معرض بردگی جنسی پدر خود قرار م یدهد. تک نفره عملی کرد.
با او دربارهی تصویب قانو ِن ازدواج با فرزندخوانده توسط مجلس
▪ ▪اخیرا مقال های از شما در این باره خواندم با عنوان «بگذار شورای اسلامی ایران به گف توگو نشستهایم که بخش نخس ِت این
کودکان ما در خیابا نها بخوابند» .در آن مقاله متذکر شد هاید گف توگو را در ادامه م یخوانید.
که آقای الهیار مل کشاهی جزو معدود مردهای مجلس شورای
اسلامی بوده که به منظر اجتماعی و عاطفی این قانون پرداخته
و ابراز مخالفت هم کرده است .بعد ،خطاب به او نوشت هاید که:
«این فقط ابعاد اجتماعی و عاطفی نیست که باید مطرح شود ،حساسیت مساله آگاه هستند .مساله این است که ما نیاز به این داریم
▪ ▪خانم جعفری ،به عنوان کســی که سا لهاست در زمین هی شرافت و عزت انسانی تمام ساکنان این سرزمین است که حالا که همگی در اعتراض به این قانون به یک اتفاق نظر برســیم .به این
حقوق کودکان ایرانی فعالیت داشــت هاید ،لطفا برایمان شرح مورد پرسش قرار م یگیرد ».من فکر م یکنم اینجا منظورتان معنی که کسی که عضو این جامعه است اگر در هر مقامی هم بنشیند
دهید که جدای از منظر احساســی و انســانی ،از منظر علم نگاه جامع هی بی نالمللی به وضع چنین قانون شــر مآوری در مســئولیت حفظ اخلاق عمومی جامعه را بر دو شهای خود احساس
حقوق ،چگونه م یشــود به قانون جدیدی که توسط مجلس سرزمین ما باشــد .لطفا دربار هی ابعاد بی نالمللی این موضوع کند و قادر نباشد فراتر از یک حدی پیش برود و البته به نظر م یرسد
شورای اسلامی در ایران تصویب شده است ،پرداخت و آن را و آن بح ِث زیر ســؤال رفت ِن شرافت و عزت انسان ِی تمام مردم در این جا این فراروی صورت گرفته که برای خود همان مقا مدارها هم
پذیرفتنی نیست.
من پیشنهاد م یکنم به این مساله به روش حقوقی اعتراض شود؛ ایـراـمن،نبیدلشمتمر تیوخواضیسـحـ دتهویجد.دان جمعی جامعه ایران را مورد خطاب مـورـمد بنرقربسل ایزقپاراسرــداخدب؟ه این پرسش شما لازم م یبینم یک تاریخچه
کوتاهی از تصویب قانون حمایت از کودکان بی سرپرست ارایه دهم تا قرار بدهم و به آنها بگویم این قانون در این ســرزمین تصویب شــده؛ یعنی هر کسی ارزش اعتراض خود را حداقل به اندازه ثبت یک
بتوان راحت تر وارد این بحث حقوقی شــد .این قانون در سال ۱۳۵۳نمایندههای مجلس شــورای اســامی خود در دل این جامعه بزرگ دادخواست دویست هزار تومانی بداند و پیگیر آن باشد .من فکر
یعنی حدود ۴۰ســال پیش تصویب شده و تاکنون در حال اجرا بوده شدهاند و از کره دیگری به این سرزمین نیامدهاند .در سرزمینی که بر م یکنم اعتراضی که به آن رسیدگی نشود ،چیزی جز یک غرولند
اســت؛ در نتیجه با تغییرات بنیادین بدنه جامعه ایران در طی این ۴۰آن م یبالیم ،تعدادی از ما صرفا برای هم ســویی هرچه بیشتر با یک سیاسی نیست .اعتراض حقوقی دادخواستی است که شما به دادگاه
سال طبیعی است که اصلاح و یا به بیان بهتر تغییر این قانون ضروریت نظریه فقهی ،وجدان ،اخلاق ،انسانیت و همه آن چیزهایی را که بر آن م یدهید و از دادگاه م یخواهید تا رسیدگی کند .حالا اگر تشکیل
چنین محکمهای ممکن نیست همه جامعه م یتواند در قامت یک باور داشت هاند ،زیر پا گذاشت هاند و حالا در اصل ،ما با سکوت خود چنین یافته باشــد .برای این تغییرات ،لایح های که در ابتدا تنظیم م یشود،
27 قاضی ظاهر شود .میخواهم بگویم اعتراض کردن یک مساله است، اجازه ای را به آنها م یدهیم .نمایندههای زن این مجلس نیز با سکوت م یتوان گفت که از بســیاری از جنبه ها به نفع کودکان بی سرپرست
پافشاری کردن و پیگیر اعتراض خود بودن یک مساله دیگری است. خود به چنین قانونی نشان دادند که م یتوان در موقعیت وکیل مجلس بوده و در عین حال با شرایط روز جامعه نیز هم خوانی داشته؛ از جمله
من خود پیگیر اعتراض خود خواهم بود و تا آخرین انرژی که برایم بود ،اما خود را در موقعیت برده جنســی شوهر دید تا حدی که بتوان بالا بردن ســن سرپرستی از حداقل ۱۲سال به ۱۶سال ،دادن اجازه
سرپرستی به زنان مجرد بالای ۳۰سال و خانوادههایی که دارای فرزند
باقی باشد برای تغییر این قانون تلاش خواهم کرد. به هووی فرزند خود بدل شد و دم نزد.
در مورد بازتاب جهانی این قانون ،به ویژه از جنبه حمایت از حقوق -ادامه دارد - هستند و از عهده نگهداری فرزند دیگر بر م یآیند.
اما گویا تصویب این قانون خوب با طرح یک پرسش فقهی راجع به امر کودکان و جلوگیری از تعرض جنسی به کودکان بی سرپرست،
27 مهری جعفری :هر ایرانی ،یک فعال حقوق کودکان شود
محرمیت با فرزندخوانده به بن بست میرسد ،مسالهای که گفتوگو :سپیده جدیری
در قانون قبلی مسکوت مانده بود .ظاهرا نمایندگان مجلس
هم برای این که به هر شکل ممکن این لایحه را به تصویب
برسانند و رضایت شورای نگهبان را هم جلب کنند ،تصمیم
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 م یگیرند این ابهام را برطرف کرده و درنتیجه با قرار دادن مهری جعفری؛ شاعر،
یک شرط ،یعنی اخذ مجوز از دادگاه ،ازدواج با فرزندخوانده کوهنورد و فعال حقوق زنان،
In touch with Iranian diversity اهمیت مساله کاملا آشکار است ،اما در این مرحله شاید هنوز وقت را ممکن و قانونی م یگردانند .طبق این قانون پدر م یتواند کودکان و همجنسگرایان،
برای تلاشهای داخلی داشته باشیم .دلم میخواست با تک تک برود از دادگاه تقاضا کند که مثلا یک دفعه تصمیم گرفته متولد یکی از روستاهای
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 کسانی که خود را ایرانی م یدانند و یا در داخل آن مرزها زندگی است شوهر فرزند خود شود و دادگاه هم م یتواند چنین مشگینشهر است .او دورهی
م یکنند ،به عنوان یک وکیل صحبت کنم و از آنها بخواهم که شکایت حکمی صادر کند .اما این ها در این قانون پیش بینی کارشناسی حقوق خود را در
خود را برای تغییر این قانون بنویسند و به آنها اطمینان بدهم که در نکردهاند که اصولا آیا پدر یک دفعه تصمیم به هم بستری دانشگاه تهران به پایان رساند
با فرزند خود را م یگیرد و یا به بیان دیگر اگر او به مرور و سپس به عضویت کانون
این پرونده برنده خواهند بود. زمان به چنین تصمیمی رسیده باشد ،قانون چه پیش بینی وکلای مرکز درآمد .جعفری
شخص من امیدوار هستم که افرادی که در مجلس شورای اسلامی برای حفاظت از جان و روح آن دختربچه در مقابل چنین چندین سالدر ایران به عنوان
خود را نماینده مردم م یخوانند و همچنین دولت جدید ،اندکی به پدری م یتواند داشته باشد تا این نگهداری از کودک تبدیل وکیل پایهی یک دادگستری
سرنوشت افراد بی سرپرست و حق قانونی آنها در داشتن سهم برابر فعالیت داشت و سال ۱۳۸۸
از زندگی شرافتمندانه حساس باشند و به موقع عک سالعمل نشان به بردگی جنسی طفل نشود. به انگلستان مهاجرت کرد .او
دهند .در غیر این صورت چارهای نخواهیم داشت جز این که مردم هم زمان با اضافه کردن چنین اصلاحیهای به قانون طی مدرک کارشناسی ارشد خود
را ابتدا به اعتراض جدی تر بخوانیم و سپس به سمت رسان هها و ماده ،۲۷ماده دیگری هم به آن اضافه م یکنند و آن را در رشتهی حقوق تجارت بینالملل از دانشگاه UWLلندن دریافت
سازمانهای خارج از ایران برویم تا فشار از بیرون وارد شود .مساله ماده ۲۲است که طی آن قرار است امر فرزندخواندگی در کرده و ه ماکنون در حال گذراندن دورههای حقوقی انگلستان برای
اصلی حفظ امنیت جانی و روحی کودکان است به هر طریقی که شناسنامه قید بشود .طبیعی است که این ماده در پیش دریافت پروانهی وکالت خود در آن کشور است.
زودتر بتوان به این هدف رسید .اما همان طور که گفتم من امیدوار بینی وقوع چنین ازدواجی صورت گرفته و کلا قصد بر این آثار ،مصاحبهها و مقالات حقوقي او سا لهاست که به طور مستمر در
هستم ما خود این وظیفه را با احساس انسانی خودمان انجام دهیم بوده که کودک را در شرایطی قرار ندهند که یک وقت تصور نشريات و رسانههای خارج و داخل ایران انعکاس یافته است.
تا با کمک افراد دیگری که شاید تلاشهایشان خیلی هم زود نتیجه کند واقعا فرزند پدر خود است و آن وقت نزدیکی جنسی مهری جعفری به عنوان یک حقوقدان و کنشگر اجتماعی توانسته
ندهد ،و در این میان تعدادی کودک به پدران نامحرم سپرده شوند. پدر بر او سخت باشد .آثار قید چنین عنوانی در شناسنامه است با اجرای پروژههای حقوقی ،پژوهشی و آموزشی متنوع برای
بر روحیه و سرنوشت اجتماعی چنین فردی در جامعه ایران سازمانهای بی نالمللی حقوق بشر و شرکت در کنفرانسها و انجام
▪ ▪به نظر شما ،وظیف هی فعالان حقوق کودکان در قبال وضع بسیار روشن است و امیدوارم نمایندههایی که رای به چنین مصاحب ههایی در رسانههای مختلف ،تلاش مستمری را در زمینهی
قانونی دادهاند ،حداقل یک لحظه خود را در موقعیت چنین کودکی دفاع از حقوق زنان ،کودکان و همجنسگرایان به نمایش بگذارد.
چنین قانونی چیست؟ فقط اعتراض؟ این همه اعتراض کردند از جمله پروژههایی که جعفری مدیریت آن را به عهده داشته است،
و به جایی نرسید .چه کار دیگری از دست آنها ساخته است؟ قرار دهند. میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این نمایندهها برای داشتن چنین نگاه انسانی باید ابتدا از داخل -پروژهای با عنوان “Iranian women and refugees
ـ ـمن فکر م یکنم در ایــن مورد خاص ،یعنی در حفاظت از جان و متون خاک خورده فقهی درآمده و نگاهی حقوقی ،عینی و اخلاقی )gathering” (IWRGکه جایزهی سال 2010-۲۰۰۹کارآفرینهای
به مسایل داشته باشند وگرنه این که صد سال پیش هم خوابگی با اجتماعی را به خود اختصاص داد.
حیثیت کودکان و نوجوانان کشــورمان ،هر فــرد ایرانی م یتواند خود برده و کنیز آزاد بوده آیا به آنها اجازه برده داری م یدهد؟ یا باید در -پروژهای پژوهشی و حقوقی با عنوان «کودکان در
را یک فعال اجتماعــی بنامد و ما در این جا کمتر نیازمند رو شهایی راستای نفس راستی و درستی و انسانیت به دینداری خود عمل کنند زندانهای ایران» که هنوز در دست انجام است و هدف از اجرای
خاص برای آگاه سازی عمومی هستیم ،چرا که همه به اندازه کافی از آن ،گردآوری اطلاعات دربارهی کودکان و نوجوانانی است که در
نه برخلاف آن. زندانهای داخل ایران به سر م یبرند.
مشکل اصلی حقوقی در این زمینه این است که نام این قانون "حمایت جعفری از سال ۲۰۰۱یعنی از زمانی که در ایران به سر م یبُرد ،با
از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست" است اما با این ماده کل قانون نهادهای بینالمللی فعال در حوزهی حقوق همجنسگرایان ایرانی و
به ضد خود بدل شده است .یعنی به جای این که از عمل شنیعی مثل حامیان LGBTها (دگرباشان جنسی) همکاری داشته است.
ازدواج با فرزندخوانده رفع ابهام کند و هرگونه شکی را نسبت به این او ه مچنین منتقد ادبی و شاعری است که فعالیت جدی ادبی خود را
مساله از بین ببرد ،اقدام به رسمیت شناختن چنین عملی کرده است. در کنار شغل وکالت ادامه داده است.
حداقل در قانون قبلی کودک حتی اگر شانس کمتری در پیدا کردن از جعفری تا کنون یک اثر حقوقی در زمینهی حقوق ورزشی و یک
یک خانوا ده داشت ،اما شانس بیشتری در یافتن امنیت در داخل کتاب شعر منتشر شده است.
خانواده میتوانست داشته باشد ،اما حالا روح این قانون بر اساس یک او در عین حال ،نخستین زن ایرانی به شمار میآید که توانست در
رابطه غیرانسانی و برده گونه بنا شده که کودک بی پناه بی سرپرست سال ۱۳۸۷به قلهی خانتانگیری به ارتفاع ۷۰۱۰متری در کشور
را حتی پس از قبول سرپرستی آن خانواده ،نامحرم خطاب م یکند و قزاقستان صعود کند .جعفری این صعود خود را به تنهایی و به صورت
او را در معرض بردگی جنسی پدر خود قرار م یدهد. تک نفره عملی کرد.
با او دربارهی تصویب قانو ِن ازدواج با فرزندخوانده توسط مجلس
▪ ▪اخیرا مقال های از شما در این باره خواندم با عنوان «بگذار شورای اسلامی ایران به گف توگو نشستهایم که بخش نخس ِت این
کودکان ما در خیابا نها بخوابند» .در آن مقاله متذکر شد هاید گف توگو را در ادامه م یخوانید.
که آقای الهیار مل کشاهی جزو معدود مردهای مجلس شورای
اسلامی بوده که به منظر اجتماعی و عاطفی این قانون پرداخته
و ابراز مخالفت هم کرده است .بعد ،خطاب به او نوشت هاید که:
«این فقط ابعاد اجتماعی و عاطفی نیست که باید مطرح شود ،حساسیت مساله آگاه هستند .مساله این است که ما نیاز به این داریم
▪ ▪خانم جعفری ،به عنوان کســی که سا لهاست در زمین هی شرافت و عزت انسانی تمام ساکنان این سرزمین است که حالا که همگی در اعتراض به این قانون به یک اتفاق نظر برســیم .به این
حقوق کودکان ایرانی فعالیت داشــت هاید ،لطفا برایمان شرح مورد پرسش قرار م یگیرد ».من فکر م یکنم اینجا منظورتان معنی که کسی که عضو این جامعه است اگر در هر مقامی هم بنشیند
دهید که جدای از منظر احساســی و انســانی ،از منظر علم نگاه جامع هی بی نالمللی به وضع چنین قانون شــر مآوری در مســئولیت حفظ اخلاق عمومی جامعه را بر دو شهای خود احساس
حقوق ،چگونه م یشــود به قانون جدیدی که توسط مجلس سرزمین ما باشــد .لطفا دربار هی ابعاد بی نالمللی این موضوع کند و قادر نباشد فراتر از یک حدی پیش برود و البته به نظر م یرسد
شورای اسلامی در ایران تصویب شده است ،پرداخت و آن را و آن بح ِث زیر ســؤال رفت ِن شرافت و عزت انسان ِی تمام مردم در این جا این فراروی صورت گرفته که برای خود همان مقا مدارها هم
پذیرفتنی نیست.
من پیشنهاد م یکنم به این مساله به روش حقوقی اعتراض شود؛ ایـراـمن،نبیدلشمتمر تیوخواضیسـحـ دتهویجد.دان جمعی جامعه ایران را مورد خطاب مـورـمد بنرقربسل ایزقپاراسرــداخدب؟ه این پرسش شما لازم م یبینم یک تاریخچه
کوتاهی از تصویب قانون حمایت از کودکان بی سرپرست ارایه دهم تا قرار بدهم و به آنها بگویم این قانون در این ســرزمین تصویب شــده؛ یعنی هر کسی ارزش اعتراض خود را حداقل به اندازه ثبت یک
بتوان راحت تر وارد این بحث حقوقی شــد .این قانون در سال ۱۳۵۳نمایندههای مجلس شــورای اســامی خود در دل این جامعه بزرگ دادخواست دویست هزار تومانی بداند و پیگیر آن باشد .من فکر
یعنی حدود ۴۰ســال پیش تصویب شده و تاکنون در حال اجرا بوده شدهاند و از کره دیگری به این سرزمین نیامدهاند .در سرزمینی که بر م یکنم اعتراضی که به آن رسیدگی نشود ،چیزی جز یک غرولند
اســت؛ در نتیجه با تغییرات بنیادین بدنه جامعه ایران در طی این ۴۰آن م یبالیم ،تعدادی از ما صرفا برای هم ســویی هرچه بیشتر با یک سیاسی نیست .اعتراض حقوقی دادخواستی است که شما به دادگاه
سال طبیعی است که اصلاح و یا به بیان بهتر تغییر این قانون ضروریت نظریه فقهی ،وجدان ،اخلاق ،انسانیت و همه آن چیزهایی را که بر آن م یدهید و از دادگاه م یخواهید تا رسیدگی کند .حالا اگر تشکیل
چنین محکمهای ممکن نیست همه جامعه م یتواند در قامت یک باور داشت هاند ،زیر پا گذاشت هاند و حالا در اصل ،ما با سکوت خود چنین یافته باشــد .برای این تغییرات ،لایح های که در ابتدا تنظیم م یشود،
27 قاضی ظاهر شود .میخواهم بگویم اعتراض کردن یک مساله است، اجازه ای را به آنها م یدهیم .نمایندههای زن این مجلس نیز با سکوت م یتوان گفت که از بســیاری از جنبه ها به نفع کودکان بی سرپرست
پافشاری کردن و پیگیر اعتراض خود بودن یک مساله دیگری است. خود به چنین قانونی نشان دادند که م یتوان در موقعیت وکیل مجلس بوده و در عین حال با شرایط روز جامعه نیز هم خوانی داشته؛ از جمله
من خود پیگیر اعتراض خود خواهم بود و تا آخرین انرژی که برایم بود ،اما خود را در موقعیت برده جنســی شوهر دید تا حدی که بتوان بالا بردن ســن سرپرستی از حداقل ۱۲سال به ۱۶سال ،دادن اجازه
سرپرستی به زنان مجرد بالای ۳۰سال و خانوادههایی که دارای فرزند
باقی باشد برای تغییر این قانون تلاش خواهم کرد. به هووی فرزند خود بدل شد و دم نزد.
در مورد بازتاب جهانی این قانون ،به ویژه از جنبه حمایت از حقوق -ادامه دارد - هستند و از عهده نگهداری فرزند دیگر بر م یآیند.
اما گویا تصویب این قانون خوب با طرح یک پرسش فقهی راجع به امر کودکان و جلوگیری از تعرض جنسی به کودکان بی سرپرست،