Page 31 - Shahrvand BC No. 1261
P. 31
ادبیات/طنزسیاسی
گفتوگوی خیالی با وزیر امور خارجه 31هف تشنبههای بلوچ
ظریف :از دست تندروها عاقبت سر به «سنگال» م یگذارم
طنزنامههای روِز هف ِت عبدالقادر بلوچ
خاطرا ِت قارچ ِی هدفمند ارزیابیاش م یکنید؟ احسان ابراهیمی
تمرکز محتوایی ندارم .همش نگرانم عزلم کنند.
وار د دفتر کار آقای وزیر میشوم .دفتر پر نه بابا آقای روحانی که از این کارها نم یکند.
ویژگی دولت قبلی این بود که همه مناسبات از سبد گل است .از گل خرزهره گرفته تا
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 اگر به هدف نخورد که دیوار حاشا از همان ابتدای همانطور که همۀ شما م یدانید ،خاطرات ،انواع و را به هم زد .مثلا هیچ تضمینی نیست که من کاکتوس .میگوید اینها را بعد از آنکه س هشنبه
تاریخ بلند بوده و در طول تاریخ بلندتر هم شده و اقسام دارد .بعضی از خاطرات سم دارند .بعض یها فردا صبح بیایم سرکار ،یک نفر دیگر سر جایم راهی بیمارستان شد برایش فرستادهاند .یک
در هر رژیم به فراخور حال بر ارتفاع آن افزودهاند. دم دارند و برخی هم مقدار متنابهی شاخ و برگ ننشسته باشد .ما سرآمد جنبش عدم تعهدیم گیاه عجیب و غریب هست که نمیشناسمش.
ایشان هم م یتوانند یکی دو بند انگشت بر آن دارند .یکی از آنها که همۀ اینها را دارد خاطرا ِت میگوید« :بهش میگویند هویج وحشی .گیاه
قارچ ِی هدفمند نامیده م یشود که در کشور ما واقعاً. زینتی است ».رویش نوشته «هویج برای شما،
اضافه کنند. بهترین نوع آن را حضرت آیتالله اکبر هاشمی
برای روشن شدن موضوع ،در زیر یکی از خاطرات چماق برای ما؛ از طرف سازمان همکاری های
قارچی هدفمند را به عنوان مثال از زبان خود رفسنجانی به نام خود ثبت کردهاند. چماق و هویج بینالمللی» یک گیاه عجیب
در مورد اینکه چرا ایشان توانسته است صاحب ایشان حدس نویسی میکنم:نام هیی به جواد ظریف
چنین خاطرا ِت منحصر به فردی بشود بین حضرت امام چند روز قبل از ارتحال تلفن زدند. دیگر هم هست که نمیشناسم .میگوید:
دانشمندان اختلاف هست .بعضیها معتقدند گفتند همه را به بهانۀ خوابیدن بیرون کردهام «اسمش اسطوخودوس روسی است ».برگه
روابط خصوصی ایشان و حضرت امام باعث این فوری خدمت من بیا .خب اوایلی بود که حضرت د هگانه جواد یا جوادنامه تقدیمش را م یخوانم .نوشته« :آقای دکتر
توانایی شده اما برخی معتقدند نباید از استعداد امام جام زهر را سرکشیده بودند .حال مبارکشان ظریف ،خبر بستری شدن شما را شنیدم .مزید
بالا و پایین زیاد داشت .من فوری عازم شدم. ذاتی خود این شی ِخ پستهای غافل باشیم. امتنان بود ،صدسال به این سال ها؛ از طرف
گروه اخیر میگویند اگر خود ایشان چنین مادر مهدی پرسید: ابراهیم رها یک کف شپرت کن حرفهای».
استعدادی نداشتند ما با خاطراتی ساده مواجه -حاج آقا کجا میری؟ آقای دکتر! موافقانتان برایتان گل نم یفرستند؟
گفتم عفت بگیر بخواب بر م یگردم. میشدیم که حتی تاری ِخ زپرت ِی خود نظام هم
In touch with Iranian diversity خب به فراست فهمید که پیش حضرت امام میتوانست بر آن گواهی بدهد ،یا حداکثر با سلام جواد /چطوری تو؟ خوبی؟ /من خیر ،آنها فقط لایک م یکنند.
خاطرات قارچی سادهای روبه رو بودیم که دو مدتهاست كمتر در مطبوعات مینویسم اما ماجرای بستری شدنتان چه بود؟
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 میرم .گرفت خوابید. سه تا از اصلاح طلبان م یتوانستند در مورد مواردی را از سوی تو احساس و مشاهده كردم صبح شاد و خوشحال رفتم بیرون ،تیتر یکی از
مهدی و فاطی هم از همان ابتدا نخود هر آشی صحت آنها شهادت بدهند .به همین خاطر این كه لازم دیدم حتما آنها را متذكر شوم( .این روزنامهها را دیدم ،بدنم قفل کرد .انگار بختک
31 بودند .شروع کردند سرفه کردن .من گوشت نبو ِغ هاشمی رفسنجانی است که او را صاحب بیفتد روی آدم .ولی این یکی افتاده بود رویم
تلخی کردم .اونها هم فهمیدن که سرفه بی متذكر شدن كلا عمل پسندیدهیی است).
نادرترین نوع خاطرات کرده است. -۱تو چرا نیشت بازه؟ جواد من دقت كردم، بلند هم نمیشد لامصب.
سرفه ،گرفتن خوابیدن. ماهی ِت این خاطرات به گونهای است که ناگهانی و حتی تحقیق كردم و حتی كار آماری كردم خداوکیلی خودتان را لوس نکرده بودید که
من که پیش امام رسیدم فکر کردم خواب تشریف و یکهو در شرایطی خاص به ذهن ایشان خطور (كار آماری كردن عمل ب یادبان هیی نیست)
دارند اما بیدار تشریف داشتند .حر فهایی زدند م یکنند و باعث م یشوند حضرتشان چیزهایی دیدم تو مدام مشغول لبخند زدنی و این دست مظلو منمایی کنید؟
که راجع به بنی صدر بود که در شرایط مناسب كم در حد عمل خاك تو سری قباحت دار د. به جان خودم نباشد ،به جان شما نه .واقعا قفل
آنها را میگویم .بعد کمی هم در مورد نرمش بفرمایند که قبلًا فرصت نکردهاند بفرمایند. اگر نم یدانی بدان كه یك وزیر خارجه بنا به
قهرمانانه حرف زدند .اولین بار آنجا بود که ما چگونگی عمل هم به این گونه است که اول سابقه ثبت شده ،در راه دیپلماسی باید به چند کردم.
با این اصطلاح آشنا شدیم حالا اگر بعضیها به ایشان به یک جایی دور از بیت رهبری و پایتخت چیز مسلح باشد )۱ :اخم )۲دندان قروچه )۳ چرا خب؟ مگر اولین بار است علیهتان تیتر
نام خودشان چیزها را مدیریت م یکنند مسئلۀ (مثلًا جایی مثل مقروض آباد) سفر میکنند و مقادیر معتنابهی مرگ بر )۴در هنگام نزدیك
دیگری است .بینی و بینالله خیلی ایشان در آنجا در جلسهای (مثلًا کنگرۀ بینالمللی شدن به اتحادیه اروپا ،یك تعداد كلمه كشدار م یزنند؟ خب سع هصدر داشته باشید.
نگران مذاکرات هستهای بودند .همیشه تأکید حجاجی که پروازشان کنسل شد) شرکت کرده (مانند كش لقمه یا گالیكش منظورم است)۵ . این دفعه فرق م یکرد .خستگی سفر در تن آدم
میفرمودند که «ماهیت محرمانه مذاکرات و دست به سخنرانی میزنند .در همانجا بعد از در مواجهه با جان كری ،ك فگیری و زیر زانو م یماند .تازه هرچه من و آقای روحانی رشته
بینالمللی» حفظ بشود و شعار مرگ بر آمریکا اینکه هفت ،هشت ،ده تا به نعل زدند یکی هم
هم کمی تلطیف بشود .چیزی در مایههای به صورت هدفمند به میخ میزنند و فیالبداهه ایضاً كله و چك و لگد. بودیم زد پنبه کرد ب یانصاف.
خاطراتی را که قبلًا در ذهنشان به صورت قارچ -۲جواد تو چرا نكات حساس و حتی خب وظیف هاش همین است .در شرح وظایفی
«آمریکا بمیری الهی» منظور مبارکشان بود. نقاط حساس ما را رعایت نمیكنی؟ هی که برای خودش تعریف کرده ،باید هرگونه
نگران اوضاع ایران هم بودند و گفتند توی هواپیما روییده تعریف میفرمایند. حساسیتهای در صحنه بودن ما را رعایت تحرکی که مورد تأیید شخص خودش نیست
بیخودی گفتم هیچ احساسی ندارم .دارم .خیلی بعد از آن ،ماجرا ،مسیر همیشگی خود را طی نمیكنی ،هی ما با دیدن افعال صحنهدار تو و با او هماهنگ نشده را به هم بزند .تعجب
م یکند .ابتدا چند نفر آن را در چند نشریه (یا یك جوری میشویم .این دفعه كه دوستان
خوبش را هم دارم. چند نشریه آن را به چند نفر) منعکس م یکنند. لنگه كفش را فرو كردند توی ...فرو كردند توی ندارد که.
بعد کمی راجع به دوران طلایی خودشان حرف بلافاصله تعدادی آن را با حرارت زیاد رد و برخی پس ما کشکیم یعنی؟
زدند و گفتند خدا کند کسی این دوران را با حرارت بسیار بیشتر به تأیید آن م یپردازند. حلقت درست میشوی. کشک نیستید ،ولی مگر شما مثلا از نتانیاهو
نقرهای فرض نکند .در مورد مسئلۀ غنی سازی خود حاجآقا در این مدت سعی میفرمایند آفتابی -۳جواد تو هیچ چی از دیپلماسی متوجه یا جمهور یخواهان آمریکا انتظار داشتید از
و تحری مها احاطۀ کامل داشتند و رهنمودهایی نشوند و یا اگر شدند آهسته بروند و بیایند و هیچ نمیشوی .بگذار برایت توضیح بدهم .دیپلماسی توافقات شما حمایت کنند؟
فرمودند و مفصل حرف زدیم .که در آینده و با خبرنگاری را به حضور نپذیرند .یا اگر پذیرفتند یعنی چین .فوقش دیگر یعنی پكن .با ارفاق نه خب ،ولی خب وقتی برای «آنها» jean
توجه به سمت و سویی که مسائل بینالمللی در مقابل سئوالات فقط مبادرت به لبخند زدن یعنی شانگهای .مرد حسابی اگر خدای نكرده با partyراه م یاندازند ،طرف را م یترکانند ،چرا
و داخلی به خود م یگیرد من برای ملت بزرگ چهار كشور جز چین و روسیه مراوده اقتصادی برای «اینها» یک چیزی پارتی راه نم یاندازند
ایران روشن سازی خواهم کرد .قبل از بیرون بفرمایند. داشته باشیم كه خواهر چین یها ناراحت ما هم یک نفسی بکشیم؟
آمدن من خنده فرمودند به نحوی که دندانهای آخرالامر اگر خاطرۀ تعریف شده به هدف خورد، م یشود .كه مادر روسیه دلخور میشود .اصلا خب معلوم است ،چون «اینها» خودشان
مبارکشان هویدا شد .فرمودند پیش پای شما این ابتدا بی .بی .سی (با حفظ بی طرفی) و سپس «پارتی» راهانداز هستند .کفش پارتی ،مشت
نعیمۀ ورپریده یک جوک تعریف کرد من یاد آن خود ایشان (و یا بالعکس) آن را تأیید و برایش حواست خواهر و مادر سایر ملل هست؟
-۴از هر چیز كوتاه بیایم به جان جواد از این پارتی و...
جوک افتادم. داستان تکمیلی یا تفسیری ارائه بدهند. یكی كوتاه نمیآیم .من دقت و حتی بررسی اگر «پارتی» راه انداختن خوب است ،چرا ما
-۹تو كه بلد نیستی هی زرت زرت عكس نذار با آنجلا مركل سلام علیك داشته باشی بهتر از كردهام ،دیدم اطراف ریش تهاجم فرهنگیات را
تو اف بی .همون بنویسی بهتره .راستی جواد با با تیغ م یزنی .خدا مرا مرگ م یداد و من این برای آنها پارتی راه نیندازیم؟
رفت و آمد با كاترینه. روز را نمیدیدم .تیغ جواد؟ ژیلت؟ از اینهایی خب برای اینکه ...آقای ظریف! دقت کردید چند
پراكسی فایر م یری؟ -۷جواد شنیدم رفتی گف توگوی خبری شبكه كه چهارتا تیغ دارد؟ جواد از خارج میخری؟ دقیقه است شما دارید از من سوال م یکنید و
-۱۰ایشالا جواب نامه دادن كه بلدی .نامردی دو تلویزیون .همان كه بعد از اخبار ده و نیم ب یمعرفتی اگر برای من یك خوبش را نیاوری. من دارم جواب م یدهم؟ مثلا مصاحب هکننده
اگر جواب مرا ندهی .نه توی فیس بوك .همین شب است .آن آقایی كه گف توگو میكند -۵فیس بوك؟ جواد واقعا فیس بوك؟ برو جواد
جا توی «اعتماد» بنویس .من با مینا اكبری قیاف هاش بهطور كلی در تمام ساعات شبانه روز لایك خور ،برو ،بروای دوست برو ،برو ای دختر منم ها!
یا جواد دلیری صحبت میكنم یك ستون رسما شبیه به خشم فروخورده است .خیلی دل پالان محبت بر دوش (ربطی نداشت ،جو دادم) (از آن خندههای بانمکش م یکند) خب این
به تو بدهند .الیاس حضرتی هم میگویم وقتی به شكلی خودجوش و همیشه در صحنه معجزه دیپلماسی من است .الکی که بهم
حقالتحریرت را سر وقت پرداخت كند .تو با كردی .بیشتر مواظب سلامتت باش. ایگنورت كردند همیشه درست میشود .راستی نم یگویند «دشمن قابل احترام» .البته گویا
این روش وزیر بمان نیستی .برای آینده ات بهتر -۸جواد تو میروی آن طرف دنیا ،به شكلی جواد من بیشتر از سه سال است در فیس بوك فقط برای آمریکای یها «دشمن قابل احترام»ام،
است یك جا كار كنی .موخره :اینكه فهمیدگی، غیرمنطقی چهار كلمه حرف م یزنی بعد
متانت ،لبخند گشاده و سواد همه در كنار هم رییسجمهور این طرف دنیا باید به شكلی نیستم ،داری قلقلكم م یدهی ،بیایم. و در میان رقبای داخلی هیچ احترامی ندارم!
در وزیر امور خارجه ما باشد دلخوش داشتنی منطقی لنگه كفش به طرفش پرتاب شود .من -۶جواد دوستانه نصیحتت میكنم روی بالاخره برای تندروها تدبیری نیندیش هاید؟
ست .ما لنگه كفشش را به جان م یخوریم .دم توصیه میكنم از این به بعد تو برو در سازمان كاترین اشتون حساب نكن .اساسا كلاس ندارد.
ملل لنگه كفش پرتاب كن تا خودجوشهای بابا به سعید جلیلی هم رو م یداد (فكر كن!) من که مسئول تندروها نیستم .دیگران باید
شما گرم. در صحنه حال شان خوش شود به گف توگو شان خودت رو حفظ كن .جهنم ضرر ،حتی تدبیر کنند .ما هی به تندروها م یگوییم بیایید
منبع[ :قانون] بنشینیم به یک معادله با حاصل جمع مثبت
رو بیاورند. بین خودمان برسیم .ولی دستشان به معادله
حل کردن نم یرود .عادت کردهاند بزنند معادله
را پاره کنند .من که گمانم از دستشان عاقبت
سر به سنگال بگذارم.
راستی سفر آفریقا در پیش دارید ،چطور
گفتوگوی خیالی با وزیر امور خارجه 31هف تشنبههای بلوچ
ظریف :از دست تندروها عاقبت سر به «سنگال» م یگذارم
طنزنامههای روِز هف ِت عبدالقادر بلوچ
خاطرا ِت قارچ ِی هدفمند ارزیابیاش م یکنید؟ احسان ابراهیمی
تمرکز محتوایی ندارم .همش نگرانم عزلم کنند.
وار د دفتر کار آقای وزیر میشوم .دفتر پر نه بابا آقای روحانی که از این کارها نم یکند.
ویژگی دولت قبلی این بود که همه مناسبات از سبد گل است .از گل خرزهره گرفته تا
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 اگر به هدف نخورد که دیوار حاشا از همان ابتدای همانطور که همۀ شما م یدانید ،خاطرات ،انواع و را به هم زد .مثلا هیچ تضمینی نیست که من کاکتوس .میگوید اینها را بعد از آنکه س هشنبه
تاریخ بلند بوده و در طول تاریخ بلندتر هم شده و اقسام دارد .بعضی از خاطرات سم دارند .بعض یها فردا صبح بیایم سرکار ،یک نفر دیگر سر جایم راهی بیمارستان شد برایش فرستادهاند .یک
در هر رژیم به فراخور حال بر ارتفاع آن افزودهاند. دم دارند و برخی هم مقدار متنابهی شاخ و برگ ننشسته باشد .ما سرآمد جنبش عدم تعهدیم گیاه عجیب و غریب هست که نمیشناسمش.
ایشان هم م یتوانند یکی دو بند انگشت بر آن دارند .یکی از آنها که همۀ اینها را دارد خاطرا ِت میگوید« :بهش میگویند هویج وحشی .گیاه
قارچ ِی هدفمند نامیده م یشود که در کشور ما واقعاً. زینتی است ».رویش نوشته «هویج برای شما،
اضافه کنند. بهترین نوع آن را حضرت آیتالله اکبر هاشمی
برای روشن شدن موضوع ،در زیر یکی از خاطرات چماق برای ما؛ از طرف سازمان همکاری های
قارچی هدفمند را به عنوان مثال از زبان خود رفسنجانی به نام خود ثبت کردهاند. چماق و هویج بینالمللی» یک گیاه عجیب
در مورد اینکه چرا ایشان توانسته است صاحب ایشان حدس نویسی میکنم:نام هیی به جواد ظریف
چنین خاطرا ِت منحصر به فردی بشود بین حضرت امام چند روز قبل از ارتحال تلفن زدند. دیگر هم هست که نمیشناسم .میگوید:
دانشمندان اختلاف هست .بعضیها معتقدند گفتند همه را به بهانۀ خوابیدن بیرون کردهام «اسمش اسطوخودوس روسی است ».برگه
روابط خصوصی ایشان و حضرت امام باعث این فوری خدمت من بیا .خب اوایلی بود که حضرت د هگانه جواد یا جوادنامه تقدیمش را م یخوانم .نوشته« :آقای دکتر
توانایی شده اما برخی معتقدند نباید از استعداد امام جام زهر را سرکشیده بودند .حال مبارکشان ظریف ،خبر بستری شدن شما را شنیدم .مزید
بالا و پایین زیاد داشت .من فوری عازم شدم. ذاتی خود این شی ِخ پستهای غافل باشیم. امتنان بود ،صدسال به این سال ها؛ از طرف
گروه اخیر میگویند اگر خود ایشان چنین مادر مهدی پرسید: ابراهیم رها یک کف شپرت کن حرفهای».
استعدادی نداشتند ما با خاطراتی ساده مواجه -حاج آقا کجا میری؟ آقای دکتر! موافقانتان برایتان گل نم یفرستند؟
گفتم عفت بگیر بخواب بر م یگردم. میشدیم که حتی تاری ِخ زپرت ِی خود نظام هم
In touch with Iranian diversity خب به فراست فهمید که پیش حضرت امام میتوانست بر آن گواهی بدهد ،یا حداکثر با سلام جواد /چطوری تو؟ خوبی؟ /من خیر ،آنها فقط لایک م یکنند.
خاطرات قارچی سادهای روبه رو بودیم که دو مدتهاست كمتر در مطبوعات مینویسم اما ماجرای بستری شدنتان چه بود؟
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 میرم .گرفت خوابید. سه تا از اصلاح طلبان م یتوانستند در مورد مواردی را از سوی تو احساس و مشاهده كردم صبح شاد و خوشحال رفتم بیرون ،تیتر یکی از
مهدی و فاطی هم از همان ابتدا نخود هر آشی صحت آنها شهادت بدهند .به همین خاطر این كه لازم دیدم حتما آنها را متذكر شوم( .این روزنامهها را دیدم ،بدنم قفل کرد .انگار بختک
31 بودند .شروع کردند سرفه کردن .من گوشت نبو ِغ هاشمی رفسنجانی است که او را صاحب بیفتد روی آدم .ولی این یکی افتاده بود رویم
تلخی کردم .اونها هم فهمیدن که سرفه بی متذكر شدن كلا عمل پسندیدهیی است).
نادرترین نوع خاطرات کرده است. -۱تو چرا نیشت بازه؟ جواد من دقت كردم، بلند هم نمیشد لامصب.
سرفه ،گرفتن خوابیدن. ماهی ِت این خاطرات به گونهای است که ناگهانی و حتی تحقیق كردم و حتی كار آماری كردم خداوکیلی خودتان را لوس نکرده بودید که
من که پیش امام رسیدم فکر کردم خواب تشریف و یکهو در شرایطی خاص به ذهن ایشان خطور (كار آماری كردن عمل ب یادبان هیی نیست)
دارند اما بیدار تشریف داشتند .حر فهایی زدند م یکنند و باعث م یشوند حضرتشان چیزهایی دیدم تو مدام مشغول لبخند زدنی و این دست مظلو منمایی کنید؟
که راجع به بنی صدر بود که در شرایط مناسب كم در حد عمل خاك تو سری قباحت دار د. به جان خودم نباشد ،به جان شما نه .واقعا قفل
آنها را میگویم .بعد کمی هم در مورد نرمش بفرمایند که قبلًا فرصت نکردهاند بفرمایند. اگر نم یدانی بدان كه یك وزیر خارجه بنا به
قهرمانانه حرف زدند .اولین بار آنجا بود که ما چگونگی عمل هم به این گونه است که اول سابقه ثبت شده ،در راه دیپلماسی باید به چند کردم.
با این اصطلاح آشنا شدیم حالا اگر بعضیها به ایشان به یک جایی دور از بیت رهبری و پایتخت چیز مسلح باشد )۱ :اخم )۲دندان قروچه )۳ چرا خب؟ مگر اولین بار است علیهتان تیتر
نام خودشان چیزها را مدیریت م یکنند مسئلۀ (مثلًا جایی مثل مقروض آباد) سفر میکنند و مقادیر معتنابهی مرگ بر )۴در هنگام نزدیك
دیگری است .بینی و بینالله خیلی ایشان در آنجا در جلسهای (مثلًا کنگرۀ بینالمللی شدن به اتحادیه اروپا ،یك تعداد كلمه كشدار م یزنند؟ خب سع هصدر داشته باشید.
نگران مذاکرات هستهای بودند .همیشه تأکید حجاجی که پروازشان کنسل شد) شرکت کرده (مانند كش لقمه یا گالیكش منظورم است)۵ . این دفعه فرق م یکرد .خستگی سفر در تن آدم
میفرمودند که «ماهیت محرمانه مذاکرات و دست به سخنرانی میزنند .در همانجا بعد از در مواجهه با جان كری ،ك فگیری و زیر زانو م یماند .تازه هرچه من و آقای روحانی رشته
بینالمللی» حفظ بشود و شعار مرگ بر آمریکا اینکه هفت ،هشت ،ده تا به نعل زدند یکی هم
هم کمی تلطیف بشود .چیزی در مایههای به صورت هدفمند به میخ میزنند و فیالبداهه ایضاً كله و چك و لگد. بودیم زد پنبه کرد ب یانصاف.
خاطراتی را که قبلًا در ذهنشان به صورت قارچ -۲جواد تو چرا نكات حساس و حتی خب وظیف هاش همین است .در شرح وظایفی
«آمریکا بمیری الهی» منظور مبارکشان بود. نقاط حساس ما را رعایت نمیكنی؟ هی که برای خودش تعریف کرده ،باید هرگونه
نگران اوضاع ایران هم بودند و گفتند توی هواپیما روییده تعریف میفرمایند. حساسیتهای در صحنه بودن ما را رعایت تحرکی که مورد تأیید شخص خودش نیست
بیخودی گفتم هیچ احساسی ندارم .دارم .خیلی بعد از آن ،ماجرا ،مسیر همیشگی خود را طی نمیكنی ،هی ما با دیدن افعال صحنهدار تو و با او هماهنگ نشده را به هم بزند .تعجب
م یکند .ابتدا چند نفر آن را در چند نشریه (یا یك جوری میشویم .این دفعه كه دوستان
خوبش را هم دارم. چند نشریه آن را به چند نفر) منعکس م یکنند. لنگه كفش را فرو كردند توی ...فرو كردند توی ندارد که.
بعد کمی راجع به دوران طلایی خودشان حرف بلافاصله تعدادی آن را با حرارت زیاد رد و برخی پس ما کشکیم یعنی؟
زدند و گفتند خدا کند کسی این دوران را با حرارت بسیار بیشتر به تأیید آن م یپردازند. حلقت درست میشوی. کشک نیستید ،ولی مگر شما مثلا از نتانیاهو
نقرهای فرض نکند .در مورد مسئلۀ غنی سازی خود حاجآقا در این مدت سعی میفرمایند آفتابی -۳جواد تو هیچ چی از دیپلماسی متوجه یا جمهور یخواهان آمریکا انتظار داشتید از
و تحری مها احاطۀ کامل داشتند و رهنمودهایی نشوند و یا اگر شدند آهسته بروند و بیایند و هیچ نمیشوی .بگذار برایت توضیح بدهم .دیپلماسی توافقات شما حمایت کنند؟
فرمودند و مفصل حرف زدیم .که در آینده و با خبرنگاری را به حضور نپذیرند .یا اگر پذیرفتند یعنی چین .فوقش دیگر یعنی پكن .با ارفاق نه خب ،ولی خب وقتی برای «آنها» jean
توجه به سمت و سویی که مسائل بینالمللی در مقابل سئوالات فقط مبادرت به لبخند زدن یعنی شانگهای .مرد حسابی اگر خدای نكرده با partyراه م یاندازند ،طرف را م یترکانند ،چرا
و داخلی به خود م یگیرد من برای ملت بزرگ چهار كشور جز چین و روسیه مراوده اقتصادی برای «اینها» یک چیزی پارتی راه نم یاندازند
ایران روشن سازی خواهم کرد .قبل از بیرون بفرمایند. داشته باشیم كه خواهر چین یها ناراحت ما هم یک نفسی بکشیم؟
آمدن من خنده فرمودند به نحوی که دندانهای آخرالامر اگر خاطرۀ تعریف شده به هدف خورد، م یشود .كه مادر روسیه دلخور میشود .اصلا خب معلوم است ،چون «اینها» خودشان
مبارکشان هویدا شد .فرمودند پیش پای شما این ابتدا بی .بی .سی (با حفظ بی طرفی) و سپس «پارتی» راهانداز هستند .کفش پارتی ،مشت
نعیمۀ ورپریده یک جوک تعریف کرد من یاد آن خود ایشان (و یا بالعکس) آن را تأیید و برایش حواست خواهر و مادر سایر ملل هست؟
-۴از هر چیز كوتاه بیایم به جان جواد از این پارتی و...
جوک افتادم. داستان تکمیلی یا تفسیری ارائه بدهند. یكی كوتاه نمیآیم .من دقت و حتی بررسی اگر «پارتی» راه انداختن خوب است ،چرا ما
-۹تو كه بلد نیستی هی زرت زرت عكس نذار با آنجلا مركل سلام علیك داشته باشی بهتر از كردهام ،دیدم اطراف ریش تهاجم فرهنگیات را
تو اف بی .همون بنویسی بهتره .راستی جواد با با تیغ م یزنی .خدا مرا مرگ م یداد و من این برای آنها پارتی راه نیندازیم؟
رفت و آمد با كاترینه. روز را نمیدیدم .تیغ جواد؟ ژیلت؟ از اینهایی خب برای اینکه ...آقای ظریف! دقت کردید چند
پراكسی فایر م یری؟ -۷جواد شنیدم رفتی گف توگوی خبری شبكه كه چهارتا تیغ دارد؟ جواد از خارج میخری؟ دقیقه است شما دارید از من سوال م یکنید و
-۱۰ایشالا جواب نامه دادن كه بلدی .نامردی دو تلویزیون .همان كه بعد از اخبار ده و نیم ب یمعرفتی اگر برای من یك خوبش را نیاوری. من دارم جواب م یدهم؟ مثلا مصاحب هکننده
اگر جواب مرا ندهی .نه توی فیس بوك .همین شب است .آن آقایی كه گف توگو میكند -۵فیس بوك؟ جواد واقعا فیس بوك؟ برو جواد
جا توی «اعتماد» بنویس .من با مینا اكبری قیاف هاش بهطور كلی در تمام ساعات شبانه روز لایك خور ،برو ،بروای دوست برو ،برو ای دختر منم ها!
یا جواد دلیری صحبت میكنم یك ستون رسما شبیه به خشم فروخورده است .خیلی دل پالان محبت بر دوش (ربطی نداشت ،جو دادم) (از آن خندههای بانمکش م یکند) خب این
به تو بدهند .الیاس حضرتی هم میگویم وقتی به شكلی خودجوش و همیشه در صحنه معجزه دیپلماسی من است .الکی که بهم
حقالتحریرت را سر وقت پرداخت كند .تو با كردی .بیشتر مواظب سلامتت باش. ایگنورت كردند همیشه درست میشود .راستی نم یگویند «دشمن قابل احترام» .البته گویا
این روش وزیر بمان نیستی .برای آینده ات بهتر -۸جواد تو میروی آن طرف دنیا ،به شكلی جواد من بیشتر از سه سال است در فیس بوك فقط برای آمریکای یها «دشمن قابل احترام»ام،
است یك جا كار كنی .موخره :اینكه فهمیدگی، غیرمنطقی چهار كلمه حرف م یزنی بعد
متانت ،لبخند گشاده و سواد همه در كنار هم رییسجمهور این طرف دنیا باید به شكلی نیستم ،داری قلقلكم م یدهی ،بیایم. و در میان رقبای داخلی هیچ احترامی ندارم!
در وزیر امور خارجه ما باشد دلخوش داشتنی منطقی لنگه كفش به طرفش پرتاب شود .من -۶جواد دوستانه نصیحتت میكنم روی بالاخره برای تندروها تدبیری نیندیش هاید؟
ست .ما لنگه كفشش را به جان م یخوریم .دم توصیه میكنم از این به بعد تو برو در سازمان كاترین اشتون حساب نكن .اساسا كلاس ندارد.
ملل لنگه كفش پرتاب كن تا خودجوشهای بابا به سعید جلیلی هم رو م یداد (فكر كن!) من که مسئول تندروها نیستم .دیگران باید
شما گرم. در صحنه حال شان خوش شود به گف توگو شان خودت رو حفظ كن .جهنم ضرر ،حتی تدبیر کنند .ما هی به تندروها م یگوییم بیایید
منبع[ :قانون] بنشینیم به یک معادله با حاصل جمع مثبت
رو بیاورند. بین خودمان برسیم .ولی دستشان به معادله
حل کردن نم یرود .عادت کردهاند بزنند معادله
را پاره کنند .من که گمانم از دستشان عاقبت
سر به سنگال بگذارم.
راستی سفر آفریقا در پیش دارید ،چطور