Page 23 - Shahrvand BC No. 1261
P. 23
حقوقبشر
تردیدی نیست که اتخاذ این سیاس تها برای آشنا کردن جامعه به و کنش معطوف بر آن سیاست را به تغییر قوانین تبعیض آمیز سوق میتوان همه چیز را متصور شد ،اما فاصلۀ عمیقی میان نظر و عمل
انواع فرودستی و تلاش برای رفع نسبی آنها تأثیر داشته است؛ اما دادند .اولویت دادن به مطالبات جنسیتی تا بدان جا پیش رفت که وجود دارد23 .
پس از انتخابات ،۸۸عده ای با توسل به همین بحث ،به تمایز گذاری لذا آنچه در میدان تحریر م یگذرد ،در وهلۀ نخست سیاسی است؛ سیاست هویت در تحلیل فرودستی قابل بحث است.
نه میانجی برای طرح مطالبات دی کر .هرچند با مطالبات طبقاتی، سیاست های گوناگون هویت را به دشواری میتوان زیر یک خیمه میان خود و دیگر مطالبات سیاسی روی آوردند.
جمع کرد؛ اما از جهاتی میان آنها اشتراک وجود دارد :یکی از آنها -۲به عنوان نمونه ای دیگر در انتخابات گذشته ،عده ای با اولویت جنسیتی ،قومیتی و مذهبی در هم تنیده است .در انتخابات گذشته،
تقلیل محرومیت است؛ یعنی در سیاست هویت به ناچار محرومیت قرار دادن مبارزات طبقاتی بر مطالبات سیاسی ،از شرکت در انتخابات اولویت با سیاست بود؛ اما این به معنای اولویت معرفتی سیاست
های در هم تنیده و گوناگونی که بر یکدیگر انباشته م یشوند و خودداری کردند؛ با این فرض که همۀ کاندیداها منافع فرا دستان را نبود .فقط شرایط عینی و عاجل این اولویت را اقتضا م یکرد .در
همدیگر را تشدید م یکنند ،تجزیه شده ،اولویت بندی شده و برخی نمایندگی م یکردند .این موضع اشکالات زیادی داشت؛ هم به لحاظ ،۸۸مطالبات سیاسی از لحاظ معرفتی بر مطالبات جنسیتی اولویت
از آنها به نفع برخی دیگر نادیده گرفته میشوند یا کمرنگ جلوه معرفت شناختی و هم عملی .به لحاظ معرفت شناختی اشکالش نداشت ،اما شرایط خاص اقتضا م یکرد که مطالبات جنسیتی موقتاً
م یکنند .برای مثال وقتی جنسیت به مبنای اصلی تحلیل موقعیت این بود که معلوم نبود چرا این مطالبه در آن شرایط خاص باید از نادیده گرفته شود؛ بنابراین ،به لحاظ منطقی میان محرومیت های
فرودستی زنان بدل میشود ،سایر فرودستی هایی که از آن ناشی اولویت برخوردار باشد .کما اینکه میشد استدلال کرد که در میان بشری اولویتی وجود ندارد .این شرایط عینی و عملی است که به
شده یا آن را تقویت م یکنند ،کنار گذاشته م یشوند .به همین منوال نیازهای بشری ،نخستین نیاز ،امنیت است و لذا بهتر است اگر آب گزینش میان آنها میانجامد.
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 وقتی تبعیض طبقاتی صرف ،مبنای تحلیل و کنش سیاسی واقع دستمان است زمین بگذاریم و بهجای هر کاری ،به جنبش های ضد آیا امکان این هست که سیاست هویتی را با سیاستی دیگر جایگزین
میشود ،آن دسته از افرادی که همزمان از محرومیت های سیاسی ،جنگ بپیوندیم .همچنان که اگر همۀ کسانی که در انتخابات شرکت کرد که در آن کنش ،به رفع انواع هر چه بیشتر محرومیت معطوف
جنسیتی ،قومی و مذهبی در رن جاند ،کنار گذاشته میشوند .سیاست کردند و به روحانی رأی دادند ،به نحو دیگری عمل کرده بودند ،باشد؟ این کار هرچند ساده نیست ،اما ناممکن هم نیست .برای مثال،
هویت همواره در راستای منافع گروهها و اقشار اجتماعی برگزیده قابل تصور بود که خود مبارزۀ طبقاتی به زودی تحتالشعاع جنگ اگر بهجای تحلیل های جنسیتی صرف که بحث زنان را به سمت
و مسألۀ امنیت قرار م یگرفت .این یعنی حتی اگر بر اساس تحلیل مسائل عمدتاً حقوقی سوق م یدهند و لاجرم تعداد بسیار زیادی از عمل م یکند.
پرسش این است که آیا سیاست هویتی مبتنی بر جنسیت ،طبقه ،کسانی پیش برویم که معتقدند محرومیتها از سلسله مراتب منطقی زنان از آن کنار گذاشته میشوند ،بتوان مبنای تحلیل را چندگانه
و در هم تنیده با دیگر عوامل فرض کرد ،دامنۀ شمول آن گسترده سیاست و مذهب میتواند وضعیت های محرومیت های گوناگون برخوردارند ،شرکت در انتخابات گریزناپذیر بود.
را نمایندگی کند .محرومیت زمانی نمایندگی میشود که انواع -۳به عنوان نمونۀ سوم میشود از تحلیل هایی یاد کرد که بهار عربی م یشود و تحلیلها انضمامی تر میشوند .به همین نحو اگر در تحلیل
محرومیت هارا بدون اینکه یکی از آنها بر دیگری اولویت داشته را مبارزه ای بر علیه سرمایه داری جهانی تلقی م یکنند .این تحلی لها های طبقاتی ،عامل جنسیت در نظر گرفته شود ،نه تنها توصیفها
باشند ،در نظر بگیریم .البته امکان شکل دادن به سیاستی که تا این نیز نه تنها همۀ فرودست یها را به فرودستی اقتصادی و طبقاتی فرو واقعی تر میشوند ،بلکه عاملیت های بیشتری هم جذب م یشوند.
حد چتر گسترده ای داشته باشد که بتواند همۀ محرومی تها را در م یکاهند ،بلکه حتی وضعیت خاص خاورمیانه را در نظر نم یگیرند .شاید این مسیر در نهایت نتواند به ایجاد زنجیرۀ هم ارزی بینجامد،
خود جای دهد ،خود محل پرسش است؛ اما آیا به دلیل وجود این با مثال اغراق شدۀ دیگری میتوان عدم ارتباط میان این نوع تحلی لها اما دستکم گامی برای فاصله گرفتن از سیاست هویت است که ارتباط
موانع میشود نتیجه گرفت که برای مثال مطالبات طبقاتی در ایران را با شرایط عینی تصور کرد .تصور کنید یک فرد هم جنس گرا ،با زیادی با وضعیت های فرودستی عینی ندارد و لاجرم در تغییر آنها نیز
امروز در اولویت است و لذا بهتر است خواسته های زنان (در همه این توجیه که هیچ گروه ،جنبش و برنامۀ سیاسی یا اجتماعی خواسته از کامیابی چندانی برخوردار نبوده است.
جا و همه وقت) یا مطالبات سیاسی در راستای مبارزۀ طبقاتی و هم های او را نمایندگی نم یکند ،از شرکت در هر نوع انتخابات ،فعالیت سال های گذشته سال های رکود مطالبات فرودستان اجتماعی بودند.
راستا با خواسته های کارگران جهت گیری و در آنها منحل شود؟ مدنی و غیره خودداری کند .حاصل چه خواهد بود؟ بر اساس موارد به نظر میرسد در فضای جدیدی که دست کم برای برخی از این
در چه شرایطی میتوان مطالبات هویتی خاص را در اولویت قرار داد؟ یاد شده میتوان این طور استنباط کرد که اگر نتوان میان محرومیت مطالبات امکان طرح به وجود آمده ،اندیشه به مسیر گذشته و ضعف
های گوناگون اولویت معرفتی قائل شد ،اما به نظر میرسد در شرایط های آن برای اجتناب از تکرار بن بست ها ضروری است .با ملاحظۀ مثال هایی میزنم تا ابعاد این بحث روشن تر شوند:
-۱جنبش زنان یکی از مهمترین سیاست های هویتی چند سال اخیر عملی ،آدمها و گروه های اجتماعی مختلف از میان آنها دست به این نکته که سیاست هویت نه تنها در ایران بلکه در دیگر مناطق
جهان نیز کارنامۀ چندان درخشانی از خود بهجای نگذاشته است، بوده است .یکی از نقدهایی که همواره به این جنبش وارد شده ،این انتخاب م یزنند و عاجلترین را در اولویت قرار م یدهند.
است که خواسته های زنان طبقات متوسط و بالا را نمایندگی م یکند .اگر در خاورمیانه سیاست به لحاظ عملی در اولویت است ،نم یشود شاید زمان آن فرا رسیده باشد که وضعیت های فرودستی را نه با
این بدان معنا نیست که کنشگران این جنبش چشم بر وضعیت و با توسل به توجیه طبقاتی یا جنسیتی آن را نادیده گرفت؛ زیرا اتکا بر تحلیل های تک عاملی بلکه در وهلۀ نخست با در نظر گرفتن
مطالبات زنان محروم بسته بودند .اینجا بحث بر سر خط مشی است .شرایط عملی حاکم بر آن به نحوی است که در عمل جایی برای در هم تنیدگی وضعیتها و عوامل فرودست سازی پیش برد .در این
اتخاذ سیاست هویت لاجرم کنشگران این جنبش را به سمت موضعی طرح مطالبات دیگر باقی نم یگذارد .این مسأله بیش از هر چیز به صورت شاید تجویزها نیز صورتی بینان هتر به خود بگیرند .
راند که در تحلیل نهایی ،فرودستی زنان را به تبعیض جنسیتی تقلیل محدودیت کن شها و تصمیم گیری های بشری راجع است .در نظر منبع[ :تا قانون خانواده برابر]
In touch with Iranian diversity Dr. Daisy Tang, Dentist
ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎر ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن؛ ﻣﻬﻔﺎم ﻧﻬﺎﺳﺘﯽ در ﺧﺪﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮاﻧﯽ
For your Oral Health & Wellness, we provide:
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 • دﻧﺪاﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ • Preventative Dentistry • Whitening, Veneers • ﺳﻔﯿﺪ ﮐﺮدن دﻧﺪان
• Orthodontic • ارﺗﻮدﻧﺴﯽ
• Crowns & Bridges • روﮐﺶ و ﭘﻞ ﮔﺬاری • White Fillings
• ﺑﺎ ﻣﻮاد ﺳﻔﯿﺪ ﭘﺮﮐﺮدن
• Laser Bleaching • ﺳﻔﯿﺪﮐﺮدن ﻟﯿﺰری
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺪﯾﺪ
Tel: 604 - 733 - 1616
Open Mon-Fri 8:30am - 5:00pm
& Open Some Saturdays
23 4210 Dunbar St., Vancouver, BC V6S 2E9
تردیدی نیست که اتخاذ این سیاس تها برای آشنا کردن جامعه به و کنش معطوف بر آن سیاست را به تغییر قوانین تبعیض آمیز سوق میتوان همه چیز را متصور شد ،اما فاصلۀ عمیقی میان نظر و عمل
انواع فرودستی و تلاش برای رفع نسبی آنها تأثیر داشته است؛ اما دادند .اولویت دادن به مطالبات جنسیتی تا بدان جا پیش رفت که وجود دارد23 .
پس از انتخابات ،۸۸عده ای با توسل به همین بحث ،به تمایز گذاری لذا آنچه در میدان تحریر م یگذرد ،در وهلۀ نخست سیاسی است؛ سیاست هویت در تحلیل فرودستی قابل بحث است.
نه میانجی برای طرح مطالبات دی کر .هرچند با مطالبات طبقاتی، سیاست های گوناگون هویت را به دشواری میتوان زیر یک خیمه میان خود و دیگر مطالبات سیاسی روی آوردند.
جمع کرد؛ اما از جهاتی میان آنها اشتراک وجود دارد :یکی از آنها -۲به عنوان نمونه ای دیگر در انتخابات گذشته ،عده ای با اولویت جنسیتی ،قومیتی و مذهبی در هم تنیده است .در انتخابات گذشته،
تقلیل محرومیت است؛ یعنی در سیاست هویت به ناچار محرومیت قرار دادن مبارزات طبقاتی بر مطالبات سیاسی ،از شرکت در انتخابات اولویت با سیاست بود؛ اما این به معنای اولویت معرفتی سیاست
های در هم تنیده و گوناگونی که بر یکدیگر انباشته م یشوند و خودداری کردند؛ با این فرض که همۀ کاندیداها منافع فرا دستان را نبود .فقط شرایط عینی و عاجل این اولویت را اقتضا م یکرد .در
همدیگر را تشدید م یکنند ،تجزیه شده ،اولویت بندی شده و برخی نمایندگی م یکردند .این موضع اشکالات زیادی داشت؛ هم به لحاظ ،۸۸مطالبات سیاسی از لحاظ معرفتی بر مطالبات جنسیتی اولویت
از آنها به نفع برخی دیگر نادیده گرفته میشوند یا کمرنگ جلوه معرفت شناختی و هم عملی .به لحاظ معرفت شناختی اشکالش نداشت ،اما شرایط خاص اقتضا م یکرد که مطالبات جنسیتی موقتاً
م یکنند .برای مثال وقتی جنسیت به مبنای اصلی تحلیل موقعیت این بود که معلوم نبود چرا این مطالبه در آن شرایط خاص باید از نادیده گرفته شود؛ بنابراین ،به لحاظ منطقی میان محرومیت های
فرودستی زنان بدل میشود ،سایر فرودستی هایی که از آن ناشی اولویت برخوردار باشد .کما اینکه میشد استدلال کرد که در میان بشری اولویتی وجود ندارد .این شرایط عینی و عملی است که به
شده یا آن را تقویت م یکنند ،کنار گذاشته م یشوند .به همین منوال نیازهای بشری ،نخستین نیاز ،امنیت است و لذا بهتر است اگر آب گزینش میان آنها میانجامد.
سال مکیو تسیب /شماره - 1261جمعه 26رهم 1392 وقتی تبعیض طبقاتی صرف ،مبنای تحلیل و کنش سیاسی واقع دستمان است زمین بگذاریم و بهجای هر کاری ،به جنبش های ضد آیا امکان این هست که سیاست هویتی را با سیاستی دیگر جایگزین
میشود ،آن دسته از افرادی که همزمان از محرومیت های سیاسی ،جنگ بپیوندیم .همچنان که اگر همۀ کسانی که در انتخابات شرکت کرد که در آن کنش ،به رفع انواع هر چه بیشتر محرومیت معطوف
جنسیتی ،قومی و مذهبی در رن جاند ،کنار گذاشته میشوند .سیاست کردند و به روحانی رأی دادند ،به نحو دیگری عمل کرده بودند ،باشد؟ این کار هرچند ساده نیست ،اما ناممکن هم نیست .برای مثال،
هویت همواره در راستای منافع گروهها و اقشار اجتماعی برگزیده قابل تصور بود که خود مبارزۀ طبقاتی به زودی تحتالشعاع جنگ اگر بهجای تحلیل های جنسیتی صرف که بحث زنان را به سمت
و مسألۀ امنیت قرار م یگرفت .این یعنی حتی اگر بر اساس تحلیل مسائل عمدتاً حقوقی سوق م یدهند و لاجرم تعداد بسیار زیادی از عمل م یکند.
پرسش این است که آیا سیاست هویتی مبتنی بر جنسیت ،طبقه ،کسانی پیش برویم که معتقدند محرومیتها از سلسله مراتب منطقی زنان از آن کنار گذاشته میشوند ،بتوان مبنای تحلیل را چندگانه
و در هم تنیده با دیگر عوامل فرض کرد ،دامنۀ شمول آن گسترده سیاست و مذهب میتواند وضعیت های محرومیت های گوناگون برخوردارند ،شرکت در انتخابات گریزناپذیر بود.
را نمایندگی کند .محرومیت زمانی نمایندگی میشود که انواع -۳به عنوان نمونۀ سوم میشود از تحلیل هایی یاد کرد که بهار عربی م یشود و تحلیلها انضمامی تر میشوند .به همین نحو اگر در تحلیل
محرومیت هارا بدون اینکه یکی از آنها بر دیگری اولویت داشته را مبارزه ای بر علیه سرمایه داری جهانی تلقی م یکنند .این تحلی لها های طبقاتی ،عامل جنسیت در نظر گرفته شود ،نه تنها توصیفها
باشند ،در نظر بگیریم .البته امکان شکل دادن به سیاستی که تا این نیز نه تنها همۀ فرودست یها را به فرودستی اقتصادی و طبقاتی فرو واقعی تر میشوند ،بلکه عاملیت های بیشتری هم جذب م یشوند.
حد چتر گسترده ای داشته باشد که بتواند همۀ محرومی تها را در م یکاهند ،بلکه حتی وضعیت خاص خاورمیانه را در نظر نم یگیرند .شاید این مسیر در نهایت نتواند به ایجاد زنجیرۀ هم ارزی بینجامد،
خود جای دهد ،خود محل پرسش است؛ اما آیا به دلیل وجود این با مثال اغراق شدۀ دیگری میتوان عدم ارتباط میان این نوع تحلی لها اما دستکم گامی برای فاصله گرفتن از سیاست هویت است که ارتباط
موانع میشود نتیجه گرفت که برای مثال مطالبات طبقاتی در ایران را با شرایط عینی تصور کرد .تصور کنید یک فرد هم جنس گرا ،با زیادی با وضعیت های فرودستی عینی ندارد و لاجرم در تغییر آنها نیز
امروز در اولویت است و لذا بهتر است خواسته های زنان (در همه این توجیه که هیچ گروه ،جنبش و برنامۀ سیاسی یا اجتماعی خواسته از کامیابی چندانی برخوردار نبوده است.
جا و همه وقت) یا مطالبات سیاسی در راستای مبارزۀ طبقاتی و هم های او را نمایندگی نم یکند ،از شرکت در هر نوع انتخابات ،فعالیت سال های گذشته سال های رکود مطالبات فرودستان اجتماعی بودند.
راستا با خواسته های کارگران جهت گیری و در آنها منحل شود؟ مدنی و غیره خودداری کند .حاصل چه خواهد بود؟ بر اساس موارد به نظر میرسد در فضای جدیدی که دست کم برای برخی از این
در چه شرایطی میتوان مطالبات هویتی خاص را در اولویت قرار داد؟ یاد شده میتوان این طور استنباط کرد که اگر نتوان میان محرومیت مطالبات امکان طرح به وجود آمده ،اندیشه به مسیر گذشته و ضعف
های گوناگون اولویت معرفتی قائل شد ،اما به نظر میرسد در شرایط های آن برای اجتناب از تکرار بن بست ها ضروری است .با ملاحظۀ مثال هایی میزنم تا ابعاد این بحث روشن تر شوند:
-۱جنبش زنان یکی از مهمترین سیاست های هویتی چند سال اخیر عملی ،آدمها و گروه های اجتماعی مختلف از میان آنها دست به این نکته که سیاست هویت نه تنها در ایران بلکه در دیگر مناطق
جهان نیز کارنامۀ چندان درخشانی از خود بهجای نگذاشته است، بوده است .یکی از نقدهایی که همواره به این جنبش وارد شده ،این انتخاب م یزنند و عاجلترین را در اولویت قرار م یدهند.
است که خواسته های زنان طبقات متوسط و بالا را نمایندگی م یکند .اگر در خاورمیانه سیاست به لحاظ عملی در اولویت است ،نم یشود شاید زمان آن فرا رسیده باشد که وضعیت های فرودستی را نه با
این بدان معنا نیست که کنشگران این جنبش چشم بر وضعیت و با توسل به توجیه طبقاتی یا جنسیتی آن را نادیده گرفت؛ زیرا اتکا بر تحلیل های تک عاملی بلکه در وهلۀ نخست با در نظر گرفتن
مطالبات زنان محروم بسته بودند .اینجا بحث بر سر خط مشی است .شرایط عملی حاکم بر آن به نحوی است که در عمل جایی برای در هم تنیدگی وضعیتها و عوامل فرودست سازی پیش برد .در این
اتخاذ سیاست هویت لاجرم کنشگران این جنبش را به سمت موضعی طرح مطالبات دیگر باقی نم یگذارد .این مسأله بیش از هر چیز به صورت شاید تجویزها نیز صورتی بینان هتر به خود بگیرند .
راند که در تحلیل نهایی ،فرودستی زنان را به تبعیض جنسیتی تقلیل محدودیت کن شها و تصمیم گیری های بشری راجع است .در نظر منبع[ :تا قانون خانواده برابر]
In touch with Iranian diversity Dr. Daisy Tang, Dentist
ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎر ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن؛ ﻣﻬﻔﺎم ﻧﻬﺎﺳﺘﯽ در ﺧﺪﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮاﻧﯽ
For your Oral Health & Wellness, we provide:
Vol. 21 / No. 1261 - Friday, Oct. 18, 2013 • دﻧﺪاﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮاﻧﻪ • Preventative Dentistry • Whitening, Veneers • ﺳﻔﯿﺪ ﮐﺮدن دﻧﺪان
• Orthodontic • ارﺗﻮدﻧﺴﯽ
• Crowns & Bridges • روﮐﺶ و ﭘﻞ ﮔﺬاری • White Fillings
• ﺑﺎ ﻣﻮاد ﺳﻔﯿﺪ ﭘﺮﮐﺮدن
• Laser Bleaching • ﺳﻔﯿﺪﮐﺮدن ﻟﯿﺰری
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺪﯾﺪ
Tel: 604 - 733 - 1616
Open Mon-Fri 8:30am - 5:00pm
& Open Some Saturdays
23 4210 Dunbar St., Vancouver, BC V6S 2E9