Page 33 - Shahrvand BC No.1249
P. 33
روا نشناسی
روان شناسی افراد سالخورده و اندیشهای در مورد رهبران کنونی ایران! 33
اشکبوس طالبی – مدرس روان شناسی در آمریکا ،مریلند
پروفایل مشخص روانی -اجتماعی -شناختی با زندگی و مسئله بعد عاطفی – احساسی و روا نشناختی افراد سالخورده
سالخوردگی و بازنشستگی برخورد م یکنند .یک گروه خود را
سال متسیب /شماره - 1249جمعه 4دادرم 1392 آن چه که از نظرروان شناسی سالخوردگان مهم است ،چگونگی در آخر خط م یبینند و با نگرانی ،احساس بیهودگی و شکست
برداشت وواکنش سالخوردگان ازدوران پیری و باز نشستگی و پشیمانی و احساس گناه و افسردگی و با پیری زود رس و در
است .سن تقویمی به خودی خود ،نشان دهنده ویژگیهای نهایت با احساس despairزندگی م یکنند و گروه دیگر خود
روانی فرد کهنسال نیست .سالخوردگان دو پرو فایل متفاوت را کمال یافته ،راضی ،سرحال ،موفق در زندگی ،امیدوار و
روا نشناختی از خود نشان م یدهند .گروهی که نسبت جوان وپرانرژی م یبینند ودر برابر استرس و ناملایمات آرام و
به زندگی نگرش مثبت دارند و سالخوردگی را سن آموزش مطمئن برخورد م یکنند .در حقیقت ،سن سالخوردگی ،سن
دادن ،رسیدگی به نوهها ونبیره ها ویگانگی با خود ودیگران بازبینی و ارزش سنجی زندگی شخص در دوران های هفتگانه
واجتماع ونوع بشرتلقی م یکنند که اریکسون آن را( (�In تا کنونی اوست .از این منظر شخص در بازبینی زندگی خود
)tegrityنام نهاده است .این گروه ازسالخوردگان ،دوران باز به دو ارزشیابی متفاوت میرسد که هرکدام در چگونگی زندگی
نشستگی را دوران سن تعقل وفرزانگی وکمال یا ( )wisdom
م یدانند وچنین نیزروزانه عمل م یکنند .نمونههای فراوانی که نسالی نقش تعیین کننده دارند.
سالخوردگی از دیدگاه زیس تشناختی و تحولات مغزی از این گونه سالخوردگان درگذشته وامروزمی توان برشمرد.
مهاتما گاندی ،نلسون ماندلا ،جیمی کارترو هیلاری کلینتون
In touch with Iranian diversity وهزاران دیگرنمونه های جهان یاند .نیما یوشیج ،استاد جلال درپایانه قرن بیستم ،مطالعات جدید در Neuro science روان شناسی مدرن امروز ،تصویری از سالخوردگان بدست
همایی ،آیتالله طالقانی ،امیر انتظام ،دکترعلی اصغرصدرحاج و به خصوص در Neuro- psychologyوتوانایهای جدید م یدهد که خواندنی و قابل تامل است .سن ۶۵سالگی را
Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013 سید جوادی ،آیتالله منتظری ،عزت اله انتظامی ،پرفسورپروانه دانشمندان درمورد شناسایی فعالیتهای مغزی سالخوردگان آغاز ورود به دوره پیری یا سالخوردگی دانست هاند که البته در
وثوق ،و دکتر شهلا فرجا د ازخیل نمون ههای ایران یاند. ،ما را قادر ساخته است تا تحولات فیزیولوژیکی ،روا نشناختی فرهنگهای متفاوت این سن میتواند زیاد وکم شود .روان
33 اگر به اطراف خود نگاهی دقیق و تیز بین داشته باشیم از بین و اجتماعی دوران پیری را بهتر بشناسیم و انتظارات خود را با شناسی فردی شخص سالخورده و چگونگی برخورد و بازخورد
دوستان ،همکاران وفامیل افرادی را خواهیم یافت که در سنین تواناییهای سالخوردگان تطبیق دهیم .یکی از تئوری های او نیز میتواند این سن قرار دادی را به جلو وعقب ببرد اما در
کهنسالی هنوز شاد و قبراق اند و و چنان به زندگی خوشبین معتبر زیس تشناختی ،تئوری Cellular Clockاست که
اند و چنان شادی و وانرژی مثبت ازخود نشان م یدهند که توسط Leonard Hayflickدر سال ۱۹۷۷مطرح شده است. ماهیت و پروفایل سالخوردگان تاثیر ندارد.
گویی اصلا پیر و سالخور ده نیستند وعمری دراز در پیش این تئوری معتقد است که یاختههای زیستی انسان م یتوانند Dunkleدوره سالخوردگی را به سه مرحله تقسیم م یکند .دوره
رودارند .سن روانی وعاطفی( ) psychological ageاین گروه از ۷۰تا ۸۰بار تقسیم شوند .در سنین بالاتر یعنی از ۷۰سالگی اول از ۶۵سالگی تا ۷۴سالگی( دوره گذار) .که آغاز دوره پیری
سالخوردگان ،به طور معنیداری ازسن تقویمی( (�chronologi در مردان و ۷۵سالگی در زنان ،این توانایی تقسیم شدن است ولی شخص هنوز تواناییهای قابل توجهی در زمینههای
سلولی ،به طور چشمگیری نقصان پیدا م یکنند و به همین مختلف شناختی -روانی و اجتماعی از خود نشان میدهد .دوره
)cal ageآنها جوان تر است. دلیل است که مقاومت و تطابق جسمی وروانی شخص در این دوم از ۷۵سالگی تا ۸۵سالگی است(دوره کهولت) .که شخص
گروه دیگرسالخوردگان ،پروفایل دیگری ازخود نشان میدهند. از نظر مکانیسم های بیولوژیکی وروا نشناختی و اجتماعی به
این گروه بر خلاف گروه اول نگرش و بازخورد منفی به زندگی دوران افت معنیداری نشان م یدهند. طور کلی باز نشسته است و پذیرفته است که به سن کهولت
دارند .از مرحله پیری استقبال نمیکنند .نسبت به گذشته تحقیقات Finch and Seemanدرسال ۱۹۹۹روی کم شدن رسیده و دیگر آن مرد یا زن سابق نیست .ودوره پایانی سن
نادم و به آینده بد بیناند .از همه طلبکار و خود را شکست انعطاف پذیری مغز و پایین آمدن هورمونهای مقاوم بدن به سالخوردگی که از ۸۵سالگی به بالاست که تمام قوای دماغی و
خورده میبینند .ازآنجا رانده و از این جا مانده و شدیدا ازایده خصوص acetylcholineاز مغزدر برابر استرس بعد از ۷۰ جسمی و روانی و حافظه و قدرت حل مسئله رو به کاهش رفته
مرگ واقعیت مرگ هراسانند .منفی گرایی ،شکایت اززندگی، سالگی تکیه م یکنند وچنین نتیجه گیری م یکنند که نه تنها
احساس ناتوانی و بیماری وتنهایی چنان آنها را آزرده میکند تقسیمات یاختههای زیستی انسا نها متوقف میشوند بلکه ودر اصطلاح ایرانی به آن ( دوره زوال عقل) میگویند.
که گویی همین امروزوفرداست که زندگی را با تمام مافیهاتش پایین آمدن هورمونهای مقاوم بدن و کم شد ن �neurotrans مردان وزنان هم از نظر توان بیولوژیکی و هم تطابق با شرایط
رها کنند .این گروه از سالخوردگان ،از تصور این که قدرت و mitterهای مغز در برابر استرس های زندگی ،توانایی انسان را جدید متفاوت هستند برای مثال مردان در کل عمر کوتاه تری
تواناییهای خود را از دست بدهند شدیدا بیمناکاند و حاضر دارند مرکز ملی آماری -بهداشتی ایالات متحده آمریکا در سال
از یک زندگی موثر و خلاق به شدت کاهش م یدهد. ۲۰۱۰۰گزارش م یدهد که متوسط سن امید به زندگی (�Life Ex
به قبول آن نیستند. این تغییرات مغزی و کاهش تطابق با استرس های روزمره و ( pectancyدر بین زنان ۸۰٫۷ودر بین مردان ۷۵٫۴سال است.
افسردگی که همراه است با کاهش تمام اشتهاها ،در این دوره به ویژه استرس های غیرقابل پیش بینی ،در سالخوردگانی که تئوری های مختلف علمی ،ازدیدگاه های مختلف این پدیده
مهمان ناخوانده ای است که عزم رفتن هم نم یکند! غمگینی و نا زندگی پرتلاطمی داشتهاند و نسبت به زندگی باز خورد منفی را بررسی کردهاند Erik Erikson.یکی از معروفترین تئوری
شادی و دلگیری اززندگی همراه با شکای تهای مداوم از تنهایی تری دارند ،آشکار تر است .دکتر Shanو همکاران درسال پردازان روان شناسی رشد درقرن بیستم است که رشد انسان
،روزمره م یشوند .دمانس و آلزایمر هم از راه م یرسند .ترس و ۲۰۰۹روی مطالعه مغزی افراد بالای ۷۰سال متوجه شد که را از زمان بسته شدن نطفه تا مرگ به ۸دوره مشخص تقسیم
دلهره از تنهایی ،نگرانی و اضطراب از این که مورد توجه و احترام از این سن به بعد ،وزن مغز افراد سالخورده ۱۰تا ۱۵درصد م یکند که هر دوره جدید با یک تضاد اساسی روانی آغاز
واقع نشوند و کنترل خود را به زندگی از دست بدهند ،بر استرس وزن خود را از دست م یدهند و این پدیده کوچکتر شدن م یگردد .واحدهای درسی " رشد انسان در دراز نای زندگی یا
های جاری اضافه م یشوند که گاهی خود را به شکل تغییرات مغز ،ناشی از بین رفتن بخ شهایی از نورون های مغزی است life Span Developmentکه در تمام دانشگاههای جهان،
خلقی و عاطفی نشان م یدهند و ونزدیکان و افراد خانواده را از این که امکان دوباره سازی را بعد از ۷۰سالگی از دست م یدهند. آمریکا و ایران تدریس میشود ،بر اساس تئوری اریکسون
در همین رابطه دکتر Raz and pardoو دیگران در سال است .ایشان روان شناسی افراد سالخورده رادر دو بعد متفاوت و
همه تلون مزاج ودمدمی و زود رنج بودن م یآزارند. ۲۰۱۰روی مطالعه مغز نشان دادهاند که بخ شهایی از مغز گاهی متضاد به بررسی م یگذارد که یک سوی تضاد نا امیدی و
Louis Brownدرسال ۲۰۰۳در تحقیقات خود چنین نتیجه سالخوردگان آسیبهای بیشتری م یبینند ،به خصوص غشای واماندگی یا ( )despairو بعد دیگر کمال ویگانگی یا ( �Integ
م یگیرد که " سالخوردگان ترجیح م یدهند تا در گذشته فوقانی مغز( )cortexکه مرکز تفکرانتقادی ،تواناییهای حل ( rityاست .و هرکدام از این باز خوردها ،نتیجه و ماحصل
زندگی کنند چرا که نا خود آگاه از ناتواناییهای امروزی خود مسئله ،دقت و تمرکز ،حافظه ،یاد آوری و قضاوت کردن است دوران های هفتگانه زندگی گذشته است که درمرحله
فرارمی کنند و به گذشته پناه م یبرند که در قدرت بودهاند و نقصان م یگیرد .نه تنها مغز بلکه نخاع نیز تواناییهای خود را پایانی عمر خود را نشان میدهند .)Erikson )1950 .لذا
سازگاری موثر با محیط پیرامون خود داشت هاند”.شاید بتوان در رساندن پیامهای نورونی به سیستم مرکزی اعصاب کاهش اریکسون م یگوید که در سنین سالخور دگی انسانها به دو
گفت که سالخوردگان از ۷۵سالگی به بعد که پایان عمر را مییابد و در نتیجه واکنشهای انسان سالخورده به محرکهای
نزدیک م یبینند ،بیشتر از آینده وحشت م یکنند و لذا بش از بیرونی افت معنیداری پیدا م یکند و سرعت واکنش و سرعت
انتقال و سرعت در تجزیه و تحلیل مسایل کاهش چشمگیری
پیش به گذشته چنگ م یاندازند. بروز م یدهند .این تغییرات و افتها روی تواناییهای شناختی
سالخوردگان گذر زمان را طوردیگری م یبینند .آنها گذر ودرک همه جانبه مسایل و استدلال و قدرت پیش بینی
زمان را بیش ازمیانسالان سریع و زود گذرتلقی م یکنند ،لذا اثرغیرقابل جبرانی خواهند داشت .شاید آشکارترین ناتوانیهای
تمایل ندارند که آن را به بطالت بگذرانند .به همین خاطرمایل شناختی انسان سالخورده در این مرحله ،فراموشی و یا کاهش
به ریسک کردن نیستند .دوستان جدیدی نم یگیرند حافظه و ناتوانی در یادگیریهای جدید زندگی باشند که
وتصمی مگیریهایشان کند و با احتیاط و مال اندیشی و شخص ازنشانه گذاری ،یاد آوری ،بازسازی ،وذخیره سازی
محافظهکاری است و به همین دلیل از ضرورتهای زمان عقب
اطلاعات عاجز م یشود.
روان شناسی افراد سالخورده و اندیشهای در مورد رهبران کنونی ایران! 33
اشکبوس طالبی – مدرس روان شناسی در آمریکا ،مریلند
پروفایل مشخص روانی -اجتماعی -شناختی با زندگی و مسئله بعد عاطفی – احساسی و روا نشناختی افراد سالخورده
سالخوردگی و بازنشستگی برخورد م یکنند .یک گروه خود را
سال متسیب /شماره - 1249جمعه 4دادرم 1392 آن چه که از نظرروان شناسی سالخوردگان مهم است ،چگونگی در آخر خط م یبینند و با نگرانی ،احساس بیهودگی و شکست
برداشت وواکنش سالخوردگان ازدوران پیری و باز نشستگی و پشیمانی و احساس گناه و افسردگی و با پیری زود رس و در
است .سن تقویمی به خودی خود ،نشان دهنده ویژگیهای نهایت با احساس despairزندگی م یکنند و گروه دیگر خود
روانی فرد کهنسال نیست .سالخوردگان دو پرو فایل متفاوت را کمال یافته ،راضی ،سرحال ،موفق در زندگی ،امیدوار و
روا نشناختی از خود نشان م یدهند .گروهی که نسبت جوان وپرانرژی م یبینند ودر برابر استرس و ناملایمات آرام و
به زندگی نگرش مثبت دارند و سالخوردگی را سن آموزش مطمئن برخورد م یکنند .در حقیقت ،سن سالخوردگی ،سن
دادن ،رسیدگی به نوهها ونبیره ها ویگانگی با خود ودیگران بازبینی و ارزش سنجی زندگی شخص در دوران های هفتگانه
واجتماع ونوع بشرتلقی م یکنند که اریکسون آن را( (�In تا کنونی اوست .از این منظر شخص در بازبینی زندگی خود
)tegrityنام نهاده است .این گروه ازسالخوردگان ،دوران باز به دو ارزشیابی متفاوت میرسد که هرکدام در چگونگی زندگی
نشستگی را دوران سن تعقل وفرزانگی وکمال یا ( )wisdom
م یدانند وچنین نیزروزانه عمل م یکنند .نمونههای فراوانی که نسالی نقش تعیین کننده دارند.
سالخوردگی از دیدگاه زیس تشناختی و تحولات مغزی از این گونه سالخوردگان درگذشته وامروزمی توان برشمرد.
مهاتما گاندی ،نلسون ماندلا ،جیمی کارترو هیلاری کلینتون
In touch with Iranian diversity وهزاران دیگرنمونه های جهان یاند .نیما یوشیج ،استاد جلال درپایانه قرن بیستم ،مطالعات جدید در Neuro science روان شناسی مدرن امروز ،تصویری از سالخوردگان بدست
همایی ،آیتالله طالقانی ،امیر انتظام ،دکترعلی اصغرصدرحاج و به خصوص در Neuro- psychologyوتوانایهای جدید م یدهد که خواندنی و قابل تامل است .سن ۶۵سالگی را
Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013 سید جوادی ،آیتالله منتظری ،عزت اله انتظامی ،پرفسورپروانه دانشمندان درمورد شناسایی فعالیتهای مغزی سالخوردگان آغاز ورود به دوره پیری یا سالخوردگی دانست هاند که البته در
وثوق ،و دکتر شهلا فرجا د ازخیل نمون ههای ایران یاند. ،ما را قادر ساخته است تا تحولات فیزیولوژیکی ،روا نشناختی فرهنگهای متفاوت این سن میتواند زیاد وکم شود .روان
33 اگر به اطراف خود نگاهی دقیق و تیز بین داشته باشیم از بین و اجتماعی دوران پیری را بهتر بشناسیم و انتظارات خود را با شناسی فردی شخص سالخورده و چگونگی برخورد و بازخورد
دوستان ،همکاران وفامیل افرادی را خواهیم یافت که در سنین تواناییهای سالخوردگان تطبیق دهیم .یکی از تئوری های او نیز میتواند این سن قرار دادی را به جلو وعقب ببرد اما در
کهنسالی هنوز شاد و قبراق اند و و چنان به زندگی خوشبین معتبر زیس تشناختی ،تئوری Cellular Clockاست که
اند و چنان شادی و وانرژی مثبت ازخود نشان م یدهند که توسط Leonard Hayflickدر سال ۱۹۷۷مطرح شده است. ماهیت و پروفایل سالخوردگان تاثیر ندارد.
گویی اصلا پیر و سالخور ده نیستند وعمری دراز در پیش این تئوری معتقد است که یاختههای زیستی انسان م یتوانند Dunkleدوره سالخوردگی را به سه مرحله تقسیم م یکند .دوره
رودارند .سن روانی وعاطفی( ) psychological ageاین گروه از ۷۰تا ۸۰بار تقسیم شوند .در سنین بالاتر یعنی از ۷۰سالگی اول از ۶۵سالگی تا ۷۴سالگی( دوره گذار) .که آغاز دوره پیری
سالخوردگان ،به طور معنیداری ازسن تقویمی( (�chronologi در مردان و ۷۵سالگی در زنان ،این توانایی تقسیم شدن است ولی شخص هنوز تواناییهای قابل توجهی در زمینههای
سلولی ،به طور چشمگیری نقصان پیدا م یکنند و به همین مختلف شناختی -روانی و اجتماعی از خود نشان میدهد .دوره
)cal ageآنها جوان تر است. دلیل است که مقاومت و تطابق جسمی وروانی شخص در این دوم از ۷۵سالگی تا ۸۵سالگی است(دوره کهولت) .که شخص
گروه دیگرسالخوردگان ،پروفایل دیگری ازخود نشان میدهند. از نظر مکانیسم های بیولوژیکی وروا نشناختی و اجتماعی به
این گروه بر خلاف گروه اول نگرش و بازخورد منفی به زندگی دوران افت معنیداری نشان م یدهند. طور کلی باز نشسته است و پذیرفته است که به سن کهولت
دارند .از مرحله پیری استقبال نمیکنند .نسبت به گذشته تحقیقات Finch and Seemanدرسال ۱۹۹۹روی کم شدن رسیده و دیگر آن مرد یا زن سابق نیست .ودوره پایانی سن
نادم و به آینده بد بیناند .از همه طلبکار و خود را شکست انعطاف پذیری مغز و پایین آمدن هورمونهای مقاوم بدن به سالخوردگی که از ۸۵سالگی به بالاست که تمام قوای دماغی و
خورده میبینند .ازآنجا رانده و از این جا مانده و شدیدا ازایده خصوص acetylcholineاز مغزدر برابر استرس بعد از ۷۰ جسمی و روانی و حافظه و قدرت حل مسئله رو به کاهش رفته
مرگ واقعیت مرگ هراسانند .منفی گرایی ،شکایت اززندگی، سالگی تکیه م یکنند وچنین نتیجه گیری م یکنند که نه تنها
احساس ناتوانی و بیماری وتنهایی چنان آنها را آزرده میکند تقسیمات یاختههای زیستی انسا نها متوقف میشوند بلکه ودر اصطلاح ایرانی به آن ( دوره زوال عقل) میگویند.
که گویی همین امروزوفرداست که زندگی را با تمام مافیهاتش پایین آمدن هورمونهای مقاوم بدن و کم شد ن �neurotrans مردان وزنان هم از نظر توان بیولوژیکی و هم تطابق با شرایط
رها کنند .این گروه از سالخوردگان ،از تصور این که قدرت و mitterهای مغز در برابر استرس های زندگی ،توانایی انسان را جدید متفاوت هستند برای مثال مردان در کل عمر کوتاه تری
تواناییهای خود را از دست بدهند شدیدا بیمناکاند و حاضر دارند مرکز ملی آماری -بهداشتی ایالات متحده آمریکا در سال
از یک زندگی موثر و خلاق به شدت کاهش م یدهد. ۲۰۱۰۰گزارش م یدهد که متوسط سن امید به زندگی (�Life Ex
به قبول آن نیستند. این تغییرات مغزی و کاهش تطابق با استرس های روزمره و ( pectancyدر بین زنان ۸۰٫۷ودر بین مردان ۷۵٫۴سال است.
افسردگی که همراه است با کاهش تمام اشتهاها ،در این دوره به ویژه استرس های غیرقابل پیش بینی ،در سالخوردگانی که تئوری های مختلف علمی ،ازدیدگاه های مختلف این پدیده
مهمان ناخوانده ای است که عزم رفتن هم نم یکند! غمگینی و نا زندگی پرتلاطمی داشتهاند و نسبت به زندگی باز خورد منفی را بررسی کردهاند Erik Erikson.یکی از معروفترین تئوری
شادی و دلگیری اززندگی همراه با شکای تهای مداوم از تنهایی تری دارند ،آشکار تر است .دکتر Shanو همکاران درسال پردازان روان شناسی رشد درقرن بیستم است که رشد انسان
،روزمره م یشوند .دمانس و آلزایمر هم از راه م یرسند .ترس و ۲۰۰۹روی مطالعه مغزی افراد بالای ۷۰سال متوجه شد که را از زمان بسته شدن نطفه تا مرگ به ۸دوره مشخص تقسیم
دلهره از تنهایی ،نگرانی و اضطراب از این که مورد توجه و احترام از این سن به بعد ،وزن مغز افراد سالخورده ۱۰تا ۱۵درصد م یکند که هر دوره جدید با یک تضاد اساسی روانی آغاز
واقع نشوند و کنترل خود را به زندگی از دست بدهند ،بر استرس وزن خود را از دست م یدهند و این پدیده کوچکتر شدن م یگردد .واحدهای درسی " رشد انسان در دراز نای زندگی یا
های جاری اضافه م یشوند که گاهی خود را به شکل تغییرات مغز ،ناشی از بین رفتن بخ شهایی از نورون های مغزی است life Span Developmentکه در تمام دانشگاههای جهان،
خلقی و عاطفی نشان م یدهند و ونزدیکان و افراد خانواده را از این که امکان دوباره سازی را بعد از ۷۰سالگی از دست م یدهند. آمریکا و ایران تدریس میشود ،بر اساس تئوری اریکسون
در همین رابطه دکتر Raz and pardoو دیگران در سال است .ایشان روان شناسی افراد سالخورده رادر دو بعد متفاوت و
همه تلون مزاج ودمدمی و زود رنج بودن م یآزارند. ۲۰۱۰روی مطالعه مغز نشان دادهاند که بخ شهایی از مغز گاهی متضاد به بررسی م یگذارد که یک سوی تضاد نا امیدی و
Louis Brownدرسال ۲۰۰۳در تحقیقات خود چنین نتیجه سالخوردگان آسیبهای بیشتری م یبینند ،به خصوص غشای واماندگی یا ( )despairو بعد دیگر کمال ویگانگی یا ( �Integ
م یگیرد که " سالخوردگان ترجیح م یدهند تا در گذشته فوقانی مغز( )cortexکه مرکز تفکرانتقادی ،تواناییهای حل ( rityاست .و هرکدام از این باز خوردها ،نتیجه و ماحصل
زندگی کنند چرا که نا خود آگاه از ناتواناییهای امروزی خود مسئله ،دقت و تمرکز ،حافظه ،یاد آوری و قضاوت کردن است دوران های هفتگانه زندگی گذشته است که درمرحله
فرارمی کنند و به گذشته پناه م یبرند که در قدرت بودهاند و نقصان م یگیرد .نه تنها مغز بلکه نخاع نیز تواناییهای خود را پایانی عمر خود را نشان میدهند .)Erikson )1950 .لذا
سازگاری موثر با محیط پیرامون خود داشت هاند”.شاید بتوان در رساندن پیامهای نورونی به سیستم مرکزی اعصاب کاهش اریکسون م یگوید که در سنین سالخور دگی انسانها به دو
گفت که سالخوردگان از ۷۵سالگی به بعد که پایان عمر را مییابد و در نتیجه واکنشهای انسان سالخورده به محرکهای
نزدیک م یبینند ،بیشتر از آینده وحشت م یکنند و لذا بش از بیرونی افت معنیداری پیدا م یکند و سرعت واکنش و سرعت
انتقال و سرعت در تجزیه و تحلیل مسایل کاهش چشمگیری
پیش به گذشته چنگ م یاندازند. بروز م یدهند .این تغییرات و افتها روی تواناییهای شناختی
سالخوردگان گذر زمان را طوردیگری م یبینند .آنها گذر ودرک همه جانبه مسایل و استدلال و قدرت پیش بینی
زمان را بیش ازمیانسالان سریع و زود گذرتلقی م یکنند ،لذا اثرغیرقابل جبرانی خواهند داشت .شاید آشکارترین ناتوانیهای
تمایل ندارند که آن را به بطالت بگذرانند .به همین خاطرمایل شناختی انسان سالخورده در این مرحله ،فراموشی و یا کاهش
به ریسک کردن نیستند .دوستان جدیدی نم یگیرند حافظه و ناتوانی در یادگیریهای جدید زندگی باشند که
وتصمی مگیریهایشان کند و با احتیاط و مال اندیشی و شخص ازنشانه گذاری ،یاد آوری ،بازسازی ،وذخیره سازی
محافظهکاری است و به همین دلیل از ضرورتهای زمان عقب
اطلاعات عاجز م یشود.