Page 26 - Shahrvand BC No.1239
P. 26
تکرار کلمات فضای تکراری به شعر نبخشیده است ،گاهی شاعر ادبیات/نقدفمینستی 26
از تکرار کلمات منظور خاصی را پیگیری کرده است؛ مثلا در این
شعر کلمه ی چهارشنبه که در ارتباط با چهارخانه است ،ارتباط صلح و هویت زنانه 26
معنایی میان کلمات توانسته است تکرار کلمات را عادی نکند و فضای
متفاوتی را در شعر بسازد .
می توانستم توی دایر ه ها چرخ بزنم نگاهی به مجموعه اشعار کسی از شنب ههایمان عکس نمیگیرد اثر ناهید عرجونی سال متسیب /شماره - 1239جمعه 27تشهبیدرا 1392
انگشتم را توی حلقه های دود فرو ببرم
آزاده دواچی
با چهارشنبه و تو
عکس های یادگاری بگیرم (صفحه ی )۱۲
عدم علاقه ی شاعر به تکرار روایت ها کاملا در شعرها مشخص است
،به نظر می رسد که فرار شاعر از کلیشه های عادی جنسیتی درشعر
از طریق تغییر در فرم طبیعی کارکردهای کلمات صورت گرفته است
،مثلا در امتداد زن هایی که توی کوچه عاشق می شوند .چرخش
شاعر از تکرار یک کلیشه و برعکس بازسازی آن به نفع زن از تکنیک
های خوب شاعر است .
عاشق ات شده ام
درست مثل این که زمین
تنها در تو راه برود
و مردهای دیگر
تنها راه بروند
در امتداد زن هایی
که توی کوچه
عاشق ات می شوند ( صفحه ی)۱۵
شاعر به روایتهای کلیشه ای و جنسیتی علیه زنان اعتراض می کند
،با این که در سطح شاعر ممکن است اینگونه به نظرآید که شاعر
تسلیم فضاسازی مردسالاری شده است ،اما وقتی شاعر می گوید :
که دکمه هایش می خواهد باز شود چرخش ا و از این روایتهای
کلیشه ای است . .
من اما همیشه توی لباسی هستم
که دکمه هایش را
دوخته ای روی پوست تنم
و دلش می خواهد بازشود (صفحه ی )۱۵
تصویر سازی شاعر از زن ،درگیر تضاد در سطح است ،گاهی شاعر از In touch with Iranian diversity
زن بودن شکوه می کند ،گاهی برایش به نوعی ارزش گذاری و توجه
به تن زنان است .اما در عمق این شعر می توان سبک اعتراضی ای خدای بزرگ شهرگان :زنان در بسیاری Vol. 20 / No. 1239 - Friday, May 17, 2013
شاعر را بیشتر رؤیت کرد ،سرگردان بودن نه خصیصه ی زنانه؛ بلکه که توی آشپزخانه هم هستی از کشورهای جهان سوم ،
و روی جلدهای قرصهای مرا م یخوانی عموما به واسطه ی فرهنگ و
به نوعی بازتاب رفتارهای جامعه در تجارب شاعر است . : نگاه مذهبی آمیخته با آن از
سرگردانم لطفا کمی آن طرف تر ! مشارکت فعال در جنبش های
باید همه ی این ظرف ها را آب بکشم ملی گرایانه و مبارزات سیاسی
درست مثل این که زنم و همین طور که دارم با تو حرف می زنم محروم می شوند و یا به همین
درست مثل این که مادری غمگین هم هستم به فکر غذای ظهر هم باشم (صفحهی ) ۷ دلیل ،جامعه ی سنتی کمتر
با اینکه اکثر سطرهای شعر نشان از روزمرگی یک زن ایرانی دارد، تمایل دارد تا زنان را به عنوان
و گریه هایم را قورت می دهم اما شاعر می تواند علیه این روزمرگی اعتراض کند به خصوص وقتی شرکت کنندگان فعال در این
از ترس دخترم! ( صفحه ی )۱۸ که اسم خدا را می آورد و در انتها ی شعر می نویسد« لطفا پایت جنبش در نظر گیرد ،از همین
در عین حال شاعر به رفتارهای کلیشه شده اعتراض هم می کند ، را بردار /می خواهم تی بکشم» خدا برای شاعر نماد مردانه است، رو حضور زنان در پدیده هایی
اما در عین حال ارتباط معنایی میان سرگردانی و سرد شدن قهوه نماد نماینده های جامعه ای که او را تنها به محیط داخل خانه مثل نقد جنگ و مبارزه با آن و
دارد که در عمق رفتارهای اجتماعی می توان دلیل این رفتارها دید و فضای خانگی محدود کرده اند ،شاعر نشان می دهد که از این در عین حال مشارکت فعال در
،در عین حال استراتژی شاعر نه استفاده ی کلیشه ای از کلمات و وضعیت را ضی نیست ،آن را به چالش می کشد . این مبارزات عموما یا نادیده گرفته می شود یا به آن اهمیتی داده
نه استفاده ی رادیکالی از تن زنانه است ،این نوع روایت سازی ساده نمی شود .حذف عمدی زنان از این چنین فضاهایی نتیجتا منجر به
می تواند شاعر را در انتقال معنی به مخاطبش یاری دهد .نگاه شاعر چشم داشتی ! مبارزه ی زنان از راهها ی دیگر و در عین حال اثبات حضو ر فعال
درگیر خاطره های شاعر از خاطرات کودکی هم است ،حس ملی ای خدای بزرگ که توی آشپزخانه ام نشسته ای خود از طریق به کار بردن استراتژی های متفاوت است .ادبیات برای
گرایه که بر خلاف باور عام و زنانه است را می توان در شعرها دید زنان به عنوان ابزاری برای شرکت در این گفتمان هاست .همانقدر که
.درشعری مثل شعر اردوگاه ،که نفرت شاعر از جنگ و نیستی را حالا یک زن کاملم زنان می توانند در جنبش های سیاسی و اجتماعی ،پیام آور صلح
نشان می دهد ،مبارزه ی شاعر در رویدادهای ملی گرایانه به نوعی چیزی توی جیبهایم پنهان نمی کنم باشند و به ثبات صلح در جامعه کمک کنند ،همان قدر هم ادبیات
اقتدار حضور زنانه ی او است ،شاعر صلح طلب است ،صلحی که فضای سیال و در عین حال امنی برای آنان فراهم می کنند تا بتوانند
همراه بازتن زنانه ی او به ارمغان آورده می شود و هویت می گیرد . کیفم روی میز باز مانده است
نگاه شاعر به جنگ و صلح از یک نگاه مردانه نشأت نگرفته ،بلکه در هر هشت ساعت یک آرام بخش می خورم در فضای امن تری پیام آور صلح باشند. .
عین حال که از کلماتی که بار جنسیتی زنانه دارند ،بهره برده است ناهید عرجونی در مجموعه ی جدیدش با نام « کسی ازشنبه هایمان
می تواند این دید جنسیتی خود را گسترش دهد و از آن برای حضور و به دکترم قول داده ام زیاد فکر نکنم عکس نمی گیرد» تلاش کرده است تا با هویت زنانه ی خود هم
و مشارکت فعال خود در نقد رویدادهای سیاسی استفاده کند .ادغام لطفا پایت را بردار از جنگ انتقاد کنند و هم با جایگزینی کلمات و واژه هایش نقشی
زنانگی مثل موهای شاعربا خون ،جنگ و سیاستمدارها .شاعر نشان در برقراری صلح داشته باشد ،در عین حال در این مجموعه شاعر
می دهد که تن زنانه از جنگ بیزار است: می خواهم تی بکشم! (صفحه ی )۸ با فضاسازی های زنانه و استراتژیکی ،فضای جنگ و تبعیض های
من حتا پیش خودم فکر می کردم زبان شاعر ساده و روایی است ؛این تصویر سازی های روایی با موضوعات اجتماعی را نقد کرده و قادر است تا فرمی از مبارزه ی زنانه علیه این
اجتماعی و سیاسی است که به نوعی ارجاع شاعر به محیط حقیقی دارد
حتما توی کله ی خانم مدیر .سبک اعتراضی شاعر درگیر موقعیت زمانی و یا مکانی خاصی نیست و پدیده ارائه دهد وبتواند معضلات جامعه اش را به چالش کشد.
گچ ریخته اند زبان دراین مجموعه روایی و ساده است ،در اولین شعر ،شاعر از
که می گوید صرفا زبان ساده را برای این منظور انتخاب کرده است. کلمهی خدا برای بیان اعتراض خود به روزمرگیهای اجباری زنان
صورت هایمان را برگردانیم استفاده میکند ،زمانی که شاعر در حال صحبت با خدا است ،می
جنگ غنیمت است توان ترسیم او را از این روزمرگی ها دید .گرچه در ابتدا فضای شعر
و موهای ما به دشمن کمک می کند (صفحه ی )۳۸ از دوربین هایی که مال ما نیستند محدود است ،اما به تدریج شاعر در نقد اجتماع فعال تر می شود .
در این شعر می توان مبارزه ی شاعر با کلیشه های مذهبی را دید و از خون هایمان که فواره می زند
در بسیاری از اشعار ،شاعر زبان غیر مستقیم و ارجاعاتی را به کار
عکس برداریم!
بسامد کلمات در بیشتر شعرها گسترده نیستند ،اما از در عین حال
از تکرار کلمات منظور خاصی را پیگیری کرده است؛ مثلا در این
شعر کلمه ی چهارشنبه که در ارتباط با چهارخانه است ،ارتباط صلح و هویت زنانه 26
معنایی میان کلمات توانسته است تکرار کلمات را عادی نکند و فضای
متفاوتی را در شعر بسازد .
می توانستم توی دایر ه ها چرخ بزنم نگاهی به مجموعه اشعار کسی از شنب ههایمان عکس نمیگیرد اثر ناهید عرجونی سال متسیب /شماره - 1239جمعه 27تشهبیدرا 1392
انگشتم را توی حلقه های دود فرو ببرم
آزاده دواچی
با چهارشنبه و تو
عکس های یادگاری بگیرم (صفحه ی )۱۲
عدم علاقه ی شاعر به تکرار روایت ها کاملا در شعرها مشخص است
،به نظر می رسد که فرار شاعر از کلیشه های عادی جنسیتی درشعر
از طریق تغییر در فرم طبیعی کارکردهای کلمات صورت گرفته است
،مثلا در امتداد زن هایی که توی کوچه عاشق می شوند .چرخش
شاعر از تکرار یک کلیشه و برعکس بازسازی آن به نفع زن از تکنیک
های خوب شاعر است .
عاشق ات شده ام
درست مثل این که زمین
تنها در تو راه برود
و مردهای دیگر
تنها راه بروند
در امتداد زن هایی
که توی کوچه
عاشق ات می شوند ( صفحه ی)۱۵
شاعر به روایتهای کلیشه ای و جنسیتی علیه زنان اعتراض می کند
،با این که در سطح شاعر ممکن است اینگونه به نظرآید که شاعر
تسلیم فضاسازی مردسالاری شده است ،اما وقتی شاعر می گوید :
که دکمه هایش می خواهد باز شود چرخش ا و از این روایتهای
کلیشه ای است . .
من اما همیشه توی لباسی هستم
که دکمه هایش را
دوخته ای روی پوست تنم
و دلش می خواهد بازشود (صفحه ی )۱۵
تصویر سازی شاعر از زن ،درگیر تضاد در سطح است ،گاهی شاعر از In touch with Iranian diversity
زن بودن شکوه می کند ،گاهی برایش به نوعی ارزش گذاری و توجه
به تن زنان است .اما در عمق این شعر می توان سبک اعتراضی ای خدای بزرگ شهرگان :زنان در بسیاری Vol. 20 / No. 1239 - Friday, May 17, 2013
شاعر را بیشتر رؤیت کرد ،سرگردان بودن نه خصیصه ی زنانه؛ بلکه که توی آشپزخانه هم هستی از کشورهای جهان سوم ،
و روی جلدهای قرصهای مرا م یخوانی عموما به واسطه ی فرهنگ و
به نوعی بازتاب رفتارهای جامعه در تجارب شاعر است . : نگاه مذهبی آمیخته با آن از
سرگردانم لطفا کمی آن طرف تر ! مشارکت فعال در جنبش های
باید همه ی این ظرف ها را آب بکشم ملی گرایانه و مبارزات سیاسی
درست مثل این که زنم و همین طور که دارم با تو حرف می زنم محروم می شوند و یا به همین
درست مثل این که مادری غمگین هم هستم به فکر غذای ظهر هم باشم (صفحهی ) ۷ دلیل ،جامعه ی سنتی کمتر
با اینکه اکثر سطرهای شعر نشان از روزمرگی یک زن ایرانی دارد، تمایل دارد تا زنان را به عنوان
و گریه هایم را قورت می دهم اما شاعر می تواند علیه این روزمرگی اعتراض کند به خصوص وقتی شرکت کنندگان فعال در این
از ترس دخترم! ( صفحه ی )۱۸ که اسم خدا را می آورد و در انتها ی شعر می نویسد« لطفا پایت جنبش در نظر گیرد ،از همین
در عین حال شاعر به رفتارهای کلیشه شده اعتراض هم می کند ، را بردار /می خواهم تی بکشم» خدا برای شاعر نماد مردانه است، رو حضور زنان در پدیده هایی
اما در عین حال ارتباط معنایی میان سرگردانی و سرد شدن قهوه نماد نماینده های جامعه ای که او را تنها به محیط داخل خانه مثل نقد جنگ و مبارزه با آن و
دارد که در عمق رفتارهای اجتماعی می توان دلیل این رفتارها دید و فضای خانگی محدود کرده اند ،شاعر نشان می دهد که از این در عین حال مشارکت فعال در
،در عین حال استراتژی شاعر نه استفاده ی کلیشه ای از کلمات و وضعیت را ضی نیست ،آن را به چالش می کشد . این مبارزات عموما یا نادیده گرفته می شود یا به آن اهمیتی داده
نه استفاده ی رادیکالی از تن زنانه است ،این نوع روایت سازی ساده نمی شود .حذف عمدی زنان از این چنین فضاهایی نتیجتا منجر به
می تواند شاعر را در انتقال معنی به مخاطبش یاری دهد .نگاه شاعر چشم داشتی ! مبارزه ی زنان از راهها ی دیگر و در عین حال اثبات حضو ر فعال
درگیر خاطره های شاعر از خاطرات کودکی هم است ،حس ملی ای خدای بزرگ که توی آشپزخانه ام نشسته ای خود از طریق به کار بردن استراتژی های متفاوت است .ادبیات برای
گرایه که بر خلاف باور عام و زنانه است را می توان در شعرها دید زنان به عنوان ابزاری برای شرکت در این گفتمان هاست .همانقدر که
.درشعری مثل شعر اردوگاه ،که نفرت شاعر از جنگ و نیستی را حالا یک زن کاملم زنان می توانند در جنبش های سیاسی و اجتماعی ،پیام آور صلح
نشان می دهد ،مبارزه ی شاعر در رویدادهای ملی گرایانه به نوعی چیزی توی جیبهایم پنهان نمی کنم باشند و به ثبات صلح در جامعه کمک کنند ،همان قدر هم ادبیات
اقتدار حضور زنانه ی او است ،شاعر صلح طلب است ،صلحی که فضای سیال و در عین حال امنی برای آنان فراهم می کنند تا بتوانند
همراه بازتن زنانه ی او به ارمغان آورده می شود و هویت می گیرد . کیفم روی میز باز مانده است
نگاه شاعر به جنگ و صلح از یک نگاه مردانه نشأت نگرفته ،بلکه در هر هشت ساعت یک آرام بخش می خورم در فضای امن تری پیام آور صلح باشند. .
عین حال که از کلماتی که بار جنسیتی زنانه دارند ،بهره برده است ناهید عرجونی در مجموعه ی جدیدش با نام « کسی ازشنبه هایمان
می تواند این دید جنسیتی خود را گسترش دهد و از آن برای حضور و به دکترم قول داده ام زیاد فکر نکنم عکس نمی گیرد» تلاش کرده است تا با هویت زنانه ی خود هم
و مشارکت فعال خود در نقد رویدادهای سیاسی استفاده کند .ادغام لطفا پایت را بردار از جنگ انتقاد کنند و هم با جایگزینی کلمات و واژه هایش نقشی
زنانگی مثل موهای شاعربا خون ،جنگ و سیاستمدارها .شاعر نشان در برقراری صلح داشته باشد ،در عین حال در این مجموعه شاعر
می دهد که تن زنانه از جنگ بیزار است: می خواهم تی بکشم! (صفحه ی )۸ با فضاسازی های زنانه و استراتژیکی ،فضای جنگ و تبعیض های
من حتا پیش خودم فکر می کردم زبان شاعر ساده و روایی است ؛این تصویر سازی های روایی با موضوعات اجتماعی را نقد کرده و قادر است تا فرمی از مبارزه ی زنانه علیه این
اجتماعی و سیاسی است که به نوعی ارجاع شاعر به محیط حقیقی دارد
حتما توی کله ی خانم مدیر .سبک اعتراضی شاعر درگیر موقعیت زمانی و یا مکانی خاصی نیست و پدیده ارائه دهد وبتواند معضلات جامعه اش را به چالش کشد.
گچ ریخته اند زبان دراین مجموعه روایی و ساده است ،در اولین شعر ،شاعر از
که می گوید صرفا زبان ساده را برای این منظور انتخاب کرده است. کلمهی خدا برای بیان اعتراض خود به روزمرگیهای اجباری زنان
صورت هایمان را برگردانیم استفاده میکند ،زمانی که شاعر در حال صحبت با خدا است ،می
جنگ غنیمت است توان ترسیم او را از این روزمرگی ها دید .گرچه در ابتدا فضای شعر
و موهای ما به دشمن کمک می کند (صفحه ی )۳۸ از دوربین هایی که مال ما نیستند محدود است ،اما به تدریج شاعر در نقد اجتماع فعال تر می شود .
در این شعر می توان مبارزه ی شاعر با کلیشه های مذهبی را دید و از خون هایمان که فواره می زند
در بسیاری از اشعار ،شاعر زبان غیر مستقیم و ارجاعاتی را به کار
عکس برداریم!
بسامد کلمات در بیشتر شعرها گسترده نیستند ،اما از در عین حال