Page 21 - Shahrvand BC No.1251
P. 21
‫سیاست‪/‬زنان ‹‬

‫مطالبات ما و منفعت عمومیزنان ‪21‬‬

‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1251‬جمعه ‪ 18‬دادرم ‪1392‬‬‫نمونهدیگری که می تواندر شناخت نحوه هماهنگی میان مطالبات‬ ‫‏المللی و نبود فضای امن برای گســترش جامعه مدنی هم رنج می‬ ‫نوشین احمدی خراسانی‬
‫عمومی و مطالبات جنسیتی در تاریخ معاصر ایران ذکر کرد‪ ،‬دوران‬ ‫برند و بنابراین رأی و انتخاب شان نیز در میان کاندیداهای موجود‬
‫ونبرکایوواورلین‌بار‬ ‫‏نهضت ملی شــدن صنعت نفت اســت‪ .‬می دانیم که در آن برهه‪،‬‬ ‫در‏هر دوره ای از انتخابات‪ ،‬بر اســاس برآیندی از این خواسته های‬ ‫در بخش یک مقاله تحت عنوان «مطالبات زنان و شــرایط‬
‫«حــق رأی زنان» در لایحه انتخابــات دولت دکتر مصدق به دلیل‬ ‫متنوع شکل می گیرد و به صندوق ها ریخته می شود‪ .‬در این میان‬ ‫امــروز جامعه ما»[‪ ]۱‬تلاش کردم تا به اختصار رابطه میان‬
‫مخالفت‏های مذهبیون افراطی و غیرمذهبی های زن ستیز‪( ،‬و عدم‬ ‫‏مشارکت و همراهی انتقادی کنشگران جنبش زنان در فرآیندهایی‬ ‫«آزادی و حقــوق‏برابر زنان» با «آزادی و حقوق انســان‬
‫ایســتادگی خود مصدق) بالاخره حذف شد‪ .‬در مقابل این جفای‬ ‫که عموم مردمان کشــور به منظور دســتیابی به دموکراســی می‬ ‫انتزاعی» را مطرح ســازم و به این نتیجه ی ضمنی برســم‬
‫تاریخی‪ ،‬دو‏روش متفاوت از ســوی فعالان جنبش زنان اتخاذ شد‪:‬‬ ‫پیمایند از‏اهمیت بســیار بالایی برخوردار است‪ .‬در واقع مشارکت‬ ‫که جنبش زنان برای پیشــبرد بهینه تــر‏مطالبات برابری‬
‫یکی روش فعالانی همچون «صدیقه دولت آبادی» بود که به دلیل‬ ‫فعال جنبش زنان (به عنوان «صدای بخش هایی از زنان کشــور»)‬ ‫خواهانه‪ ،‬ناگزیر اســت که آنها را در چارچوب متوســع تر‬
‫آن که دولت‏مصدق را در مجموعه عملکردش‪ ،‬در راستای مطالبات‬ ‫با پرچم این‏جنبش‪ ،‬در ســطوح مختلــف رویدادهای عمومی که‬ ‫مطالبات عمومــی جامعه ببیند؛ یعنی برابــری خواهی را‬
‫عمومی مردم برای «دستیابی به دموکراسی» می دانستند‪ ،‬با روشی‬ ‫اکثریــت زنان نیز با آن درگیر هســتند‪ ،‬نه تنهــا مطالبات زنان را‬ ‫در‏چهارچوب مبارزه برای دموکراســی و حقوق «انســان‬
‫حمایتی‪ ،‬اما‏انتقــادی به دولت دکتر مصدق برخورد کردند‪ .‬روش‬ ‫بــا مطالبات عمومی مردم‏پیوندی عینی و عملی می بخشــد بلکه‬ ‫انتزاعــی» تبیین و هماهنگ کند‪ ،‬زیرا نیاز به دموکراســی‬
‫دیگری هم وجود داشت که زنان فعال حزب توده بکار بستند‪ .‬آنان‬ ‫انتقادات آنان را حول «جهت دهی جنســیتی به مطالبات گسترده‬ ‫و حقوق انســان انتزاعی‏‏(حقوق بنیادین بشر) خواه ناخواه‬
‫به خاطر حذف‏‏«حق رأی زنان» در لایحه دولت‪ ،‬به پیروی از حزب‬ ‫تر مردم» در افکار عمومی‏مشــروعیت می بخشد و می تواند افکار‬ ‫«برآیند»ی اســت از انبوه خواسته های معاصر و مطالبات‬
‫متبوع خود‪ ،‬حمایت شــان را از دولت مصدق تاحدود زیادی سلب‬ ‫عمومی جامعه را هم قانع ســازد که «حقوق زنان» همان «حقوق‬ ‫تاریخی انباشت شــدۀ مردمان سرزمین مان‏چه زن و چه‬
‫کردند و صرفاَ‏به انتقاد از عملکرد وی پرداختند تا جایی که اعتراض‬
‫بشر» است و نه چیزی جدا یا‏در مقابل آ ‪‎‬ن‪.‎‬‬ ‫مرد می شو ‪‎‬د‏‪.‎‬‬
‫[مدرسه فمینیستی‏]‬
‫دآررکنمیسرنت زنده‬

‫‪In touch with Iranian diversity‬‬

‫‪‎‎‬اگر بخواهیم نشــان بدهیم که نیاز به این هماهنگی‪ ،‬در شرایط‬
‫ایران‪ ،‬نیازی صرفاَ نظری و انتزاعی نیست و در عمل واقعاَ امکانپذیر‬
‫‪Vol. 20 / No. 1251 - Friday, Aug. 9, 2013‬‬ ‫(و‏ای بسا ناگزیر) اســت مجبوریم به ‪ ۴‬سال پیش (بهار ‪)۱۳۸۸‬‬
‫رجوع کنیم که بخش هایی از فعــالان جنبش زنان در فروردین‬
‫آن ســال‪،‬‏ائتلافی تحت عنوان‪‎‬‏«‪‎‬همگرایی جنبش زنان برای طرح‬
‫مطالبات در فضای انتخابا ‪‎‬ت »‪‎‬شکل دادند‪ ]۲[.‬پس از انتخابات آن‬
‫ســال و مقارن با‏ظهور جنبش سبز نیز بخشی از فعالان جنبش‬
‫زنان با شکل دادن به «همگرایی سبز جنبش زنان»‪ ،‬تلاش کردند‬
‫تا بار دیگر‪ ،‬مطالبات‏خود را در بستر پهناورتر حرکت ها و مطالبات‬
‫عمومی مردم‪ ،‬مطرح ســازند‪ .‬اما در این میان متأسفانه برخی از‬
‫فعالان جنبش زنان نه‏تنها با این حرکت ها همراه نشــدند بلکه‬
‫آن را تخطئه کردند‪ ،‬با این اســتدلال که مطالبات زنان در «جمع‬
‫عددی خواســته های جنبش سبز»‏قرار ندارد‪ .‬هرچند آشکار بود‬
‫که خواسته اصلی جنبش مدنی و اعتراضی مردم یعنی «برقراری‬
‫حاکمیت ملت از طریق به رسمیت‏شناخته شدن رأی مردم» در‬
‫واقع «معدل» و «برآیند»ی از خواســته هــای متنوع جامعه ـ از‬
‫جمله زنان ـ در آن مقطع تاریخــی بود و نه‏لزوماَ «جمع عددی‬
‫خواسته های گوناگون و بلاواسطه مردم»‪ .‬همین معادله در مورد‬
‫رأی زنان هم صادق اســت زیرا رأی زنــان در‏دوره های مختلف‬
‫انتخابات در کشــور ما (در کشوری که دموکراسی نهادینه نشده)‪،‬‬
‫عمدتاَ بر اساس برآیندی از مطالبات و معیارهای‏گونه گون جامعه‬
‫است که به صندوق های رأی ریخته می شود و نه لزوماَ بر اساس‬
‫معیارهای صرف جنســیتی‪ .‬دلیل اش هم این است‏که زنان در‬
‫همه طبقات و گروه های اجتماعی و اصناف و قومیت ها پراکنده‬
‫‪21‬‬ ‫انــد‪ .‬به اعتبار این پراکنش‪ ،‬می توان نتیجه گرفت که زنان‏اگر از‬

‫تبعیض های جنسیتی در رنج اند‪ ،‬در عین حال از تحریم‪ ،‬جنگ‪،‬‬
‫اوضاع نابســامان اقتصادی‪ ،‬بیکاری و سیاست های تنش زای بین‬
   16   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26