Page 28 - Shahrvand BC No.1248
P. 28
‫ادبیات ‪/‬نقد ‹‬

‫‪ 28‬نگاهی به مجموعه‌ی داستان «رویای وریا» نوشته‌ی پیمان وهابزاده‬

‫آزاده دواچی‬

‫یکــی از ویژگ ‌یهــای ادبیــات‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1248‬جمعه ‪ 29‬ریت ‪1392‬‬
‫مهاجرت‪ ،‬به خصوص در سالهای‬
‫برده اســت‪ .‬در داستان تاریک خان ‌هی اشباح‪ ،‬ارجاع‬ ‫بعد از انقلاب در ایران‪ ،‬نقد صریح‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫نویســنده به رویدادهای حقیقی را واض ‌حتر م ‌یتوان‬ ‫و اشار‌هی همزمان به رویدادهای‬
‫‏دید‪ .‬در این داســتان هم اکثر شخصی ‌تها حقیقی‬ ‫شاید مه ‌مترین مشخص ‌هی این مجموعه‪ ،‬ارجاع مکرر و بیان بی وقف ‌هی‬ ‫‏حقیقی در سرزمین مادری است‪.‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1248 - Friday, July 19, 2013‬‬
‫هستند و نویسنده چال ‌شهای راوی را با این حقایق‬ ‫روای ‌تهای تاریخی اســت‪ .‬یکی از کارکردهای نوشتار همین‏پل میان‬ ‫نوشتار در این چنین بافتی علاوه‬
‫به تصویر م ‌یکشد‪ .‬م ‌یتوان گفت‏که کارکرد متن در‬ ‫نویســنده و جامعه اســت‪ .‬ادبیات در اکثرکشــورهایی تحت سلط ‌هی‬ ‫بر آنکه برای نویسنده واسط ‌های‬ ‫‪28‬‬
‫این مجموعه به مثاب ‌هی مقاومت در برابر رویدادهای‬ ‫حکوم ‌تهای خودکامه به پلی میان نویسنده و بیان‏روای ‌تهای تاریخی‬ ‫میــان او و ســرزمین مادر ‌یاش‬
‫تاریخی و سیاســی و اجتماعی نو انتقاد از آن است‪.‬‬ ‫‪ -‬سیاســی بدل م ‌یشود‪ .‬در سال ده هزار این پردازش و اشاره م ‌یتوان‬ ‫‏م ‌یشود؛ م ‌یتوان نویسنده را در‬
‫اما‏گاهی در بعضی از مت ‌نها‪ ،‬نقد صریح نویســنده‬ ‫بیــان خاطراتش یاری دهد‪ .‬گاهی این خاطرات برای نویســنده صرفا‬
‫و بیــان خاطراتش در خلال روای ‌تها متن را به یک‬ ‫به خوبی دید‪.‬‏‬ ‫جنبــ ‌هی بازنمایی رویاهای‏ســرزمینش را دارد و گاهی این بازنمایی‬
‫مرور کلی از خاطرات نویســنده‏تنزل داده است‪ .‬با‬ ‫‏"م ‌یدانســتم کدام دار را م ‌یگویی‪ .‬آن اواخر کــه با ای ‌نها کنا ر آمده‬ ‫نقدی اســت از بســتر تاریخی و روای ‌تهای سیاسی و اجتماعی‪ .‬این‬
‫ایــن حال این متن از این لحاظ ارزش دارد که هنر‬ ‫بودی‪ ،‬برایت صحن ‌هی اعدام نمایشی درست کرده بودند که در‏حضور‬ ‫نقدها م ‌یتواند در شرایط‏مختلف اتفاق بیفتد‪ ،‬اما هرچه باشد نویسنده‬
‫را در ســطح مقاومت بالا برده اســت‪ ،‬این سطح از‬ ‫زندانیان توبه کنی ‪ .‬تو هم قبول کرده بودی‪ .‬برده بودنت توی حسینیه‬ ‫در سطح نوشــتار و از طریق بازنمایی کارکردهای زبانی به تجرب ‌ههای‬
‫نوشتاری‏که قادر است با بیان تک ‌ههایی از تاریخ در‬ ‫و در مراسمی مثلا محاکمه و محکوم به اعدامت‏کرده بودند‪ .‬و هم ‌هی‬ ‫تاریخی نقب‏م ‌یزد‪ ،‬آ ‌نها را به چالش م ‌یکشد و به نوعی به بیاندوبار‌هی‬
‫برابر فراموش شــدگی مقاومت کند و در عین حال‬ ‫ای ‌نها را پیش چشم آن همه زندانیِبیچاره که مجبور بودند این بازی را‬ ‫آن م ‌یپردازد‪ .‬گاهی تاریخ شکل گرفته در این چنین ساختاری‪ ،‬دقیقا‬
‫به نقد حکومتی بپردازد کــه این چنین‏تجاربی را‬ ‫تماشا کنند به نمایش گذاشته بودند‪".‬‏‏(داستان سال ده هزار‪ ،‬ص‪۱۷.‬‏)‬ ‫‏منطبق بر تاریخی اســت که نویسنده تجرب ‌هاش کرده است‪ ،‬گاهی این‬
‫به نویســنده تحمیل کرده اســت‪ .‬با این که در این‬ ‫تنــاوب زمان و مــکان در این مجموعــه نیز در گرو همیــن بازتاب‬ ‫بازنمایی اســتعاری است و شاید در بعضی از موارد این‏بازنمایی قدرت‬
‫مجموعه خط ســیر واقعیت از زبان استعاری و رمز‬ ‫رویدادهای حقیقی اســت‪ .‬این تناوب در بعضی از داستا ‌نها مشخص‬ ‫تلفیق و برهم زدن نظم تاریخی را داشته باشد ‪ .‬به هر ترتیب نویسنده‬
‫گونه پررن ‌گتر‏اســت اما با این حال نویســنده در‬ ‫‏نیســت و عموما میان تجرب ‌ههای نویســنده از مهاجرت و خاطرات او‬ ‫از همین سطح نوشتار است که م ‌یتواند فضای‏متفاوتی را از روای ‌تهای‬
‫بعضی از داســتا ‌نها ا ز بیان سمبلیکی روایت بهره‬ ‫از ســرزمین مادر ‌یاش در نوسان اســت‪ .‬با این حال به نظر‏م ‌یرسد‬ ‫تاریخی موجود نشان دهد‪ .‬هرچه قدر نویسنده با واقعی ‌تهای حقیقی‬
‫که عدم اســتفاد‌هی مشخص از زمان در اکثر داستا ‌نها‪ ،‬نوعی تکنیک‬ ‫بیشــتر همذات پنداری کند‪ ،‬قدرت‏درک و تحلیل بافت سیاســی و‬
‫برده است‏‪.‬‬ ‫نویســنده برای رویارویی با حقیقتی اســت که نویسنده در‏داستا ‌نها‬
‫‏"دوبار خودکشــی کرد‌هام و متأسفانه نجاتم دادند‬ ‫به آن اشــاره کرده اســت‪ .‬اما این تکرار زمان را در بعضی داســتا ‌نها‬ ‫تجرب ‌هی تاریخی او برای مخاطب قابل در ‌کتر م ‌یشود‪.‬‏‬
‫چون همانطور که خودت م ‌یدانی مطابق قانون حق‬ ‫به صورت اســتعاری م ‌یبینیم‪ .‬نوشــتار در این مجموعه‏همانند ورق‬ ‫تاثیرو ارتباط میان مهاجرت‪ ،‬تجرب ‌ههای تاریخی و نقد صریح نویسنده‬
‫ندارم بدون اجازه بمیرم و‏خودکشــی ممنوع است‪.‬‬ ‫خوردن بر ‌گهایی از تاریخ اســت‪ .‬هر برگی که روح و روان نویســنده‬ ‫از آن یکی از ویژگ ‌یهای مجموع ‌هی داستان رویای وریا‏نوشت ‌هی پیمان‬
‫هــر بار بعد از آنکه نجاتم دادنــد به خاطر اقدام به‬ ‫را آزرده است و نویســنده برای نشان دادن‏رن ‌جهایش ا ز نوشتار بهره‬ ‫وهاب زاده اســت‪ .‬این مجموعه‪ ،‬شامل هشت داستان کوتاه است‪ ،‬هر‬
‫خودکشی به سه سال زندان با اعمال شاقه محکوم‬ ‫داستان فضا و زبان نســبتا متفاوتی دارد‪ .‬در این‏مجموعه‪ ،‬خواننده با‬
‫شــدم‪.‬‏صد بار نامه نوشــتن و تقاضای عفو و اجاز‌هی استثنائی برای‬ ‫طیف وسیعی از تجرب ‌ههای نویسنده از مبارزات سیاسی آشنا م ‌یشود‪.‬‬
‫رهســپاری کردم و صد بار تقاضایم رد شد‪( " .‬داستانی ناگزیر بی نام‪،‬‬ ‫گرچه تم سیاســی وجه غالبی در این‏داستان دارد‪ ،‬امامی توان انتقاد‬
‫نویسنده از زندگی در مهاجرت و روابط انسانی شکل گرفته شده در این‬
‫‏صفح ‌هی ‪.)۵۵‬‏‬ ‫فضا را دید‪ .‬هر داســتان به‏طور جداگانه نام گذاری شده است‪ ،‬گاهی‬
‫در تم اکثر داســتا ‌نها‪ ،‬روایت مرگ و دلهر‌هی هســتی شــناختی از‬ ‫این نام گذار ‌یها ارتباط میان داســتان ومحتوای آن برقرار م ‌یکند و‬
‫مــرگ و زندگی نیز وجــود دارد که با محتوا و دریاف ‌تهای شــاعر از‬ ‫گاهی در بعضی از‏داستاهای دیگر مثل در لای ‌ههای بی افتخار همچنان‬
‫‏تجرب ‌ههای زندگی شخصی او و مبارزات سیاس ‌یاش گره خورده است‪.‬‬ ‫بودن‪ ،‬نویســنده به روای ‌تهای مختلف و تو درتویی از چند داســتان‬
‫اما آنچه که مســلم است مقاومت نویســنده در به تصویر‏کشیدن این‬ ‫کوتاه دیگر‏م ‌یپردازد که مجموعا هم ‌هی داســتا ‌نهای کوتاه را در زیر‬
‫بر ‌شهای تاریخی است که تم اصلی داستا ‌نها را ساخته است‪ .‬م ‌یتوان‬
‫گفت پردازش بــه واقعیت از مه ‌مترین دغدغ ‌ههای‏نویســنده در این‬ ‫مجموع ‌هی یک داستان قرار م ‌یدهد‪.‬‏‬
‫مجموعه بوده اســت ‪ .‬در بیشتر داســتا ‌نها این پردازش تکنیکی و از‬ ‫زبان روایی در این مجموعه ساده و به دور از پیچیدگ ‌یهای خاص زبان‬
‫خلال شخصیت پردازی های داســتان بوده است و‏در بعضی دیگر از‬ ‫شــناختی است‪ ،‬این زبان گاهی در دیالوگ های میان‏شخصی ‌تها‪ ،‬به‬
‫داســتا ‌نهای این مجموعه نویسنده از ارجاع صریح و غیر نمادین بهره‬ ‫صورت عامیانه در م ‌یآید؛ اما اغلب از یک بافت ثابتی تشــکیل شــده‬
‫اســت که در اغلب داستا ‌نها تکرار م ‌یشود ‪.‬‏دغدغ ‌هی اصلی نویسنده‬
‫جسته است‪.‬‏‬ ‫در این مجموعه‪ ،‬به نظر م ‌یرســد در وهلــ ‌هی اول‪ ،‬انتقال تجاربش از‬
‫نگاه کلی به این مجموعه‪ ،‬به عنوان یکی از آثار منتشــر شده در خارج‬ ‫مبارزات سیاســی و اجتماعی به ویــژه‏در ده ‌ههای اولیه انقلاب ایران‬
‫از ایران‪ ،‬نشان دهنده اهمیت ادبیات در بیان و انتقال تجارب‏سیاسی و‬ ‫م ‌یباشــد ‪ .‬اما در عین حال نویسنده نقدهای روشن و واضح خود را به‬
‫اجتماعی و نقد نویسندگان از آن است ‪ .‬این متون از آن جهت اهمیت‬
‫دارند که در اعتلای مقاومت نویســنده در برابــر نظام‏خودکامه تاثیر‬ ‫سیاس ‌تهای دولت وقت در‏خلال شخصیت پردازی اعمال م ‌یکند‏‪.‬‬
‫بســزایی دارند و از ســوی دیگر به بخش انکار ناپذیری از هوی ‌تهای‬ ‫راوی در اکثر داستا ‌نها‪ ،‬متکلم وحده است ‪ .‬در خلال هر داستان راوی‬
‫سیاسی و اجتماعی در آثار ادبی تبدیل م ‌یشوند‪،‬‏هویتی که نه م ‌یتواند‬ ‫از زاوی ‌ههای مختلفی به بیان یک رویداد حقیقی م ‌یپردازد‪ .‬اگر مسیر‬
‫رد شــود و نه انکار شود بلکه به نمون ‌هی متفاوتی از ادبیات مقاومت در‬ ‫داســتان را در طول این مجموعه به صورت یک مســیر واحد در نظر‬
‫بگیریم‪ ،‬به نظر م ‌یرسد که خط ثابتی را از فضا‏و شخصی ‌تپردازی در‬
‫تبعید تبدیل م ‌یشود‪.‬‏‬ ‫هم ‌هی آ ‌نها مشــاهده خواهیم کرد‪ .‬به این معنی که راوی در هم ‌هی‬
‫داستا ‌نها‪ ،‬راوی مشــترکی اســت که از‏زاوی ‌ههای متفاوت به روایت‬

‫م ‌یپردازد‪.‬‏‬
‫اما تم اکثر داســتا ‌نها ارجاع خاصی به یک واقعیت و حقیقت بیرونی‬
‫دارد و قــادر اســت که یک صحن ‌هی تراژدیک یا برشــی از‏واقعیت را‬
‫به مخاطب خود نشــان دهد‪ .‬گاهی این واقعی ‌تها در لاب ‌هلای ســطور‬
‫گم م ‌یشــود و خواننده قادر نیست میان دنیای دوگان ‌هی‏واقعیت و یا‬
‫واقعیت نمادین تمیز قائل شــود‪ ،‬اما در اکثر داستان مرز میان این دو‬
‫مشــخص است‪ .‬طیف وسیع ارجاع نویســنده به‏واقعی ‌تهای از پیش‬

‫فرض شده‪ ،‬مخاطب را با دریاف ‌تهای متفاوتی روبه رو م ‌یسازد‏‪.‬‬
‫‏"پــس از آغاز جنگ با منطق ‌هی جنگی آشــنا شــده و دوران دوری و‬
‫نگرانی او آغاز شــده بود‪ .‬در شــش سال گذشته چند صد مین‏خنثی‬
‫کرده بود؟ چند مین کاشته بود؟ جان چند نفر را حفظ کرده بود؟ جان‬
‫چند نفر دیگر را گرفته بود؟ این پرس ‌شها دیگر مفهوم‏خود را از دست‬

‫داده بودند؟ " (داستان مین؛ ص ‪۱۲‬‏)‬
‫نویســنده در به تصویر کشیدن چال ‌شهای میان شخصی ‌تها و دنیای‬
‫پیرامونش موفق عمل م ‌یکند در بســیاری ازشخصیت پرداز ‌یها‏این‬
‫چال ‌شها دنیای واقعی را به تصویر م ‌یکشند که نویسنده در صدد نقد‬
‫آن بوده اســت‪ .‬اما عموما دامن ‌هی شخصیت پرداز ‌یها در‏این مجموعه‬
‫وسیع نیست‪ ،‬در اکثر داســتا ‌نها نویسنده به روایت جزئی و کوتاهی‬
‫از هر شــخصیت بسنده کرده است که در نهایت در‏سایه راوی اصلی‪،‬‬

‫کارها و اکثر اعمال آ ‌نها شکل م ‌یگیرد‏‪.‬‬
   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32   33