Page 36 - Issue No.1387
P. 36
مجموعه داستان عزیز نسین را که پس از سالها مجوز نشر گرفت هاند از کتا بهای دیگری که اخیرا با ترجمهی شما منتشر شده است 36
برای عید نوروز چاپ خواهد کرد .این سه مجموعه داستان را که خودم و یا به زودی منتشر خواهد شد برایمان بگویید.
از میان کل داستانهای عزیز نسین برگزیدهام سالها پیش ترجمه کردم سال / 23شماره - 1387جمعه 28دنفسا 1394
اما متاسفانه وزارت ارشاد در آن سالها -مثل «ملت عشق» -غیرمجاز بعضی رمانها و داستانها هست که از دوران دانشجویی دوست
اعلامشان کرد .انگار قسمت این بوده که کتابهای «غیرمجاز» آن سالها داشتهام ترجمهشان کنم .بعد از ترجمه «جودت بیک و پسران» رمانی
از انیس باتور ترجمه کردم که به خیال خودم دینم را به ادبیات فارسی
هدیه نوروز این سالها باشند. ادا کرده باشم« .معرفت تلخ» یکی از سه رمانی است که انیس باتور
نوشته« :رمانی تجربی بر اساس هنر فوگ» .انیس باتور در اصل شاعر
است و به نظر اکثر منتقدان بهترین شاعر ترکیه .ترجمه این رمان نکت های را هم م یخواهم اولین بار اعتراف کنم:
شاقترین و در عین حال لذتبخشترین کاری بود که در زندگی انجام ملت عشق تاکنون تنها کتابی بوده که هنگام ترجم هاش گریه کردهام و
دادهام .وقتی به انیس باتور خبر دادم که این رمانش را میخواهم ترجمه
کنم خیلی خوشحال شد و قول دا د در فرایند ترجمه هر کمکی از اشکم ورق ترجمه را خیس کرده است.
دستش برمیآید کوتاهی نکند .خوشبختانه بیش از دو سه بار به مشکلی کیمیاخاتون بود که اشکم را درآورد:
برنخوردم که راهنمایی نویسنده اصلی برای حلش لازم باشد. عشقش – زلال یاش – پاک یاش – فداکار یاش ....
مثلا اسم یکی از بخشهای رمان ARALIKبود که دو معنای به کلی ملت عشق اولین رمانی است که از بانویی نویسنده ترجمه کردهام .اولین
تجرب هام بود .اولین بار بود که به دنیای زنانه وارد م یشدم .دنیای غریبی
متفاوت دارد»:ماه دسامبر» و «شکاف در». است .البته از نظر من که با دیدگاهی زنانه به آن م ینگریستم .دنیایی
چارهای نداشتم جز اینکه از خودش بپرسم کدام معنا را در نظر دارد. غریب و زیبا و پاک و سرشار از حس فداکاری که به گمانم زاییده حس
خوشبختانه یک ماه پس از انتشار «معرفت تلخ» برای شرکت در کنگره
به ازمیر دعوت شدم و من هم از فرصت استفاده کردم و چند نسخه از مادری است.
کتاب را توی چمدان گذاشتم و داغ و داغ برای انیس باتور بردم .دو سه
ساعتی تا پروازم از استانبول به ازمیر در بالکن خانهاش در نیشانتاشی
نشستیم به گپ و گفت .چند عکس هم به یادگار گرفتیم .بامزه بود که
کتاب خودش را امضا کردم و به خودش تقدیم کردم .کمی هم پشت سر
اورهان پاموک غیبت کردیم که «مارکوپولو شده بود و مدام در سفر».
این را هم بگویم که خانه پاموک یک کوچه آن طرفتر بود.
از رمانهایی که در دوران دانشجویی تصمیم گرفته بودم ترجمهاش کنم
یکی هم «خون حرف نم یزند» نوشته ناظم حکمت است .خوشحالم
خبر بدهم که این رمان هم الان زیر چاپ است و به زودی منتشر
میشود.از الیف شافاک هم دو رمان دیگر ترجمه کردهام که هنوز
بازخوانیشان را تمام نکردهام.
انتشارات ققنوس نوروز 94ابتکار جالبی به خرج داد و اولین چاپ
«ملت عشق» را بدون قیمت پشت جلد و با عنوان «هدیه نوروزی»
منتشر کرد و به جای سررسید این رمان را هدیه داد .امسال هم سه
In touch with Iranian diversity
پاموک در نوشت ِن کتاب «جودت بیک و پسران» نیز به مانند دیگر Vol. 23 / No. 1387 - Friday, Mar. 18, 2016
آثارش ،شگف تانگیز و تحسین برانگیز عمل کرده است .ای نکه
زمان در کتابُ ،کندتر از زمان واقعی م یگذرد اما داستان ،کشش 36
خود را از دست نم یدهد از قدرت نویسندگی پاموک حکایت دارد.
در عین حال ،اثر یست که از نظر ساختاری چه با «زندگی نو» و چه
با «قلعه سفید» که پی شتر با ترجم هی شما از پاموک خوانده بودیم
متفاوت است .دوست دارم دربار هی ویژگ یهای این کتاب ،از زبان
مترج ماش بیشتر بشنوم.
جودت بیک و پسران رمانی کلاسیک است که به لحاظ فرم با دیگر
آثار پاموک متفاوت است -به خصوص با آثاری که «قلعه سفید» نقطه
عزیمتشان بود .اما اورهان پاموک در جودت بیک و پسران است که چیرگی
و مهارتش را در رما ننویسی به رخ م یکشد و رمانی عظیم م یآفریند -
رمانی که خواننده را در پی خود م یکشد و با انواع و اقسام
تفکرات و ایدیولوژیها و جریانهای سیاسی و اجتماعی ترکیه -از
مشروطیت دوم در سال 1907تا کودتای 1970 آشنا م یکند.
دغدغ ههای همیشگی پاموک -سنت و مدرنیته -تقابل شرق و غرب -
دموکراسیواستبداد -دراینرماننیزبهچشمم یآیندامااینباردربستری
تاریخی .سومین بخش این رمان بخصوص برای نسل ما بسیار آشناست
با بحثهای روشنفکران هاش در باب وظیفه هنر و ادبیات و سیاست انقلاب.
به گمانم ما شرق یها همه جا شبیه هم بودهایم و غرب یها از همگ یمان به
یک اندازه دور بودهاند.
“زندگی نو» و «جودت بیک و پسران» بخصوص بر این نکته مهر تایی
م ینهد.