Page 23 - Shahrvand~BC No.1354
P. 23
همراه مادِر زندانی ،شرمساری خودم را ابراز م یکنم ادبیات
سال / 22شماره - 1354جمعه 9دادرم 139423 گفت
و گو
در گفتوگو با حامد فرمند ،کنشگر-پژوهشگر حوزهی کودک و مدیرعامل مؤسس هی کویپی (بخش )1
تفاو تهای زندانی شدن پدر با مادر ،اهمیت دارد .به عنوان مثال تاثیر سپیده جدیری
زندانی شدن مادرم بر من و خواهرم که تنها دو سال اختلاف سن داشتیم،
متفاوت بود .همچنین یکی از آثار روانی زندانی شدن والدین ،م یتواند
خشم کودک از پدر یا مادرش باشد .این خشم ،به دلیل ناتوانی کودک پس از منتشر شد ِن د لنوشتهی
در درک احساس خودش ،ناتوانی در تحلیل احساس پدر یا مادر زندانی نرگس محمدی ربادرهی
نسبت به خودش و در ادامه ،درک نشدن احساسش توسط اطرافیان و
همراهی نشدن برای یافتن راه حلی منطقی در برخورد با احساساتش رخ فرزندا ناش 1در فضای مجازی،
واکنشهای مختلفی از سوی
م یدهد .من در سنی از مادرم جدا شدم که آغاز سن وارد شدن به محیط کنشگران سیاسی و مدنی نسبت
اجتماعی بود .از طرف دیگر ،گف توگو نداشتن بین اعضای خانوده ،که
یکی از ویژگ یهای شایع در بسیاری از خانوادهها با تجربه زندان است، به این موضوع صورت گرفت.
عدهای انتقادهای تندی را نسبت
باعث م یشود که هر یک از اعضا ،روشی را برای مقابله با بحران اختیار به این د لنوشته مطرح کردند
و عدهای نیز در حمایت از نرگس محمدی و د لنوشتهاش برآمدند .کند .این روش ،لزوما در مورد کودک ،روش سالمی نخواهد بود .به عنوان
حامد فرمند اما نظری متفاوت از بقیه دارد .او کنشگر-پژوهشگر حوزهی مثال ،ذهن من به دنبال راهی برای توجیه کردن این جدایی و مقابله با
کودک است و بنیانگذار و مدیرعامل «کویپی ،مؤسس هی غیر انتفاعی احساس تلخ نبودن مادرم م یگشت .در آن شرایط ،راهی که پیدا کرد،
کودکان زندانیان» 2در آمریکا .مادر خود او نیز (هنگامیکه آقای فرمند توجیه این احساس با خشمگین بودن از مادر بود .این خشم ،در بررسی
شش سال داشت) به دلایل سیاسی دستگیر شده بود و به مدت پنج کودکانی که جدایی را تجربه م یکنند ،به عنوان یکی از اتفاقات رایج
سال در زندان بود .به نظر میرسد که این تجربه و همذاتپنداریاش شناخته شده است .رابطه سالم با کودک و نگاه کردن از زاویه دید کودک
با کودکان زندانیان ،در سن ۳۴سال هگی انگیزهی آقای فرمند قرار در ای نجا معنایش کمک به کو دک در درک احسا ساش ،به رسمیت
گرفته باشد که به فکر تاسیس مؤسسهای برای حمایت از کودکانی که شناختن احساس کودک و کمک به او برای بهبود و مقابله با آثار منفی -ایشان به عنوان مادر ،حق دارد درد دل کند و در مورد شرای طاش
والدین زندانی داشتهاند بیفتد .او دو سال بعد ،مقدمات تاسیس موسسه زندانی شدن والدی ناش است .ناآگاهی اطرافیان در چگونگی برخورد با بنویسد.
کودک ،گف توگو نکردن با او ،به خصوص با کودکانی که سن کمتری دارند -ایشان به عنوان فعال مدنی ،باید چنین مطالبی را بنویسد و اطلاع کودکان زندانیان را فراهم کرد.
حامد فرمند معتقد است که هی چیک از این دو نقد به د لنوشت هی خانم و تحلیل کردن احساس کودک بر اساس برداش تهای خودشان ،کودک را رسانی کند.
-نوشتن نامه توسط یک فعال مدنی ،خودش یک فعالیت مدنی محسوب در مواجهه با بحران عاجز م یکند .همین شرایط برای من هم اتفاق افتاد محمدی وارد نیست:
In touch with Iranian diversity م یشود. و به دلیل ناتوان یام در تحلیل حس خشمی که داشتم ،آن را پنهان کرده یک :جلب ترحم و خرید عاطفه با استفاده از شرایط کودکان
بودم و فهمیدن و پذیرفتن آن ،زمان برد .با نگاه از زاویه دید کودک ،خشم
این سه مورد را به عنوان کل یترین دفاعیات از نوشته خانم محمدی قابل او را توجیه نم یکنیم .بلکه به او کمک م یکنیم تا شرایط پیرامو ناش را دو :نپذیرفتن مسئولیت در برابر شرایط کودک
طرح م یدانم .در مقابل نقدهایی هم وجود دارد: درک کند .به او حق م یدهیم که خشمگین باشد اما با او همراه م یشویم اما یادآوری م یکند که یکی از آسی بهای جدی فعالی تهای مدنی متمرکز
تا شرایط والدین زندان یاش را درک کند .در این جا ،دلیل زندانی شدن، بر تغییر شرایط زندانیان سیاسی دارای فرزند ،پذیرش هر نوع اقدامی زیر
-ایشان با نوشتن درباره کودکا ناش ،قصد برانگیختن عاطفه دیگران را کمترین اهمیت را دارد .به همین دلیل است که م یگویم قرار نیست رفتار پوشش فعالیت سیاسی است بدون در نظر گرفتن حقوق و روان کودک.
داشت. یا اهداف فعال مدنی تحلیل شود که منصفانه یا غیر منصفانه بود ناش آقای فرمند حدود بیست سال تجرب هی مدیریت در حوزههای مختلف را
پیش بیاید .ما تنها از زاویه دید کودک ،احساساتش را درک م یکنیم تا نیز در کارنامه دارد و سه سال به طور ثابت و حدود هشت سال به صورت
-ایشان مسئولیت خودش در برابر فرزندانش را بر گردن حاکمیت او بهتر با موضوع جدایی کنار بیاید .همین موضوع در جدایی بر اثر طلاق
م یاندازد در صورتی که به عنوان یک فعال مدنی در ایران باید م یدانسته هم مطرح است .قرار نیست با نگاه کردن از زاویه دید کودک ،پدر و مادر آزاد تجرب هی روزنامه نگاری داشته است.
با چه حکومتی در حال مبارزه و در چه جامع های در حال فعالیت است. تصمی مشان بر جدایی را ،با فرض درستی این تصمیم ،تغییر دهند .اما بخش نخس ِت گف توگوی مجل هی شهروند بی سی با او را در ادامه
-ایشان به عنوان یک فعال ،اساسا نباید بچ هدار م یشد یا بعد از بچ هدار
م یخوانید.
شدن باید فعالی تاش را محدود م یکرد.
قبل از این که به نامه خانم محمدی بپردازم ،به طور کلی در مورد وارد
در رفتارها یشان ،کودک را هم با همه احسا سها و ویژگ یهایش ،درنظر شدن کودکان در گف توگوی فعالان مدنی ،به دو نکته اصلی نقد وارد
م یدانم: خواهند گرفت.
Vol. 22 / No. 1354 - Friday, July 31, 2015 یک :جلب ترحم و خرید عاطفه با استفاده از شرایط کودکان لطفا دربار هی اهداف و بازخوردهای طرح فی سبوک ِی « #من_
نظرتان دربار هی این دیدگاه فمینیستی که خانم سهیلا وحدتی شرمسارم» که پس از واکن شهای عد های از کنشگران به
دو :نپذیرفتن مسئولیت در برابر شرایط کودک در مقال هی اخیرشان« ،مادران باید بچ هداری کنند ،یا مبارز هی د لنوشت هی خانم نرگس محمدی دربار هی فرزندانش ،برای
بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی ،نه فقط والدین یا خانواده زندانیان، مدنی؟» 3مطرح کردند چیست؟« :مادر شدن یک تصمیم فردی پرداختن به مسئل هی کودکا ِن زندانیان به راه انداختید برایمان
آگاهانه یا ناآگاهانه ،با نوشتار یا تصاویری که منتشر م یکنند ،عاطفه و
احساساتدیگران رادرگیر م یکنند تا آ نها را نسبت به شرایط فرد زندانی است ،اما پرورش نسل آینده یک مسئولیت اجتماعی است!» توضیح دهید.
که از قضا کودک یا کودکانی هم دارند ،حساس کنند .در این شرایط ،هیچ هما نطور که در پاسخ به اولین سوال اشاره کردم ،من هم جزو قایلین به
کدام از زاویه کودک به ماجرا نگاه نم یکنند و حتی از آثار روانی که با این این نظر هستم که همه ما در برابر کودکان ،پرورش و حمایت از آ نها، کمپین من_شرمسارم در اصل بعد از انتشار نامه خود خانم محمدی
مسئولیم؛ اما به این بحث که توسط ایشان و چند نفر دیگر از فعالان حوزه شکل گرفت .در این نامه وی به عنوان مادر ،و در حالی که احساس ناامنی
کار به کودک وارد م یکنند هم با خبر نیستند. زنان مطرح شده ،نکت های را اضافه م یکنم .در مقاله ایشان و چند جای را که کودکا ناش تجربه کردهاند شرح م یدهد از شرایطی که برا یشان
همچنینداشتن مسئولیت شرایط رخداده برای کودک از جانب حاکمیت، دیگر من با عبارت «دایه مهربا نتر از مادر» برخورد کردم که به کسانی ایجاد شده ،ابراز شرمندگی م یکند .من ،از آن جایی که به «مسئولیت
مسئولیت خانواده و جامعه در برابر او را کاهش نم یدهد که متاسفانه در اشاره م یکند که در مورد رابطه کودک و مادر و البته در موارد دیگر به اجتماعی در برابر کودکان» باور دارم ،همراه مادر زندانی ،شرمساری خودم
رفتار و گفتار بسیاری از فعالان و نه تنها خانوادههای زندانی ،این موضوع رابطه کودک و والدی ناش نقد وارد م یکنند .گرچه م یپذیرم که بخش را ابراز کردم .شاید هنوز زود باشد که از بازخوردهای این کمپین حرف
عمدهای از این عبارت ،اشاره به نقدهای مداخل هجویانه و نصیح تگرانه بزنیم .ولی ایجاد این سوال که چرا ما باید شرمسار باشیم ،مسئولیت ما در
لحاظ نم یشود. است ،اما به دلیل مطرح شدن کلی و بدون قید و شرط این اعتراض، برابر فرزندان دیگران چیست و جایگاه مادر-فعال مدنی کجاست ،به نظرم
با این حال ،شخصا نامه خانم محمدی را مشمول هی چکدام از این دو نقد گفتن این نکته را ضروری م یدانم که جامعه در قبال مسئولیتی که دارد، م یتواند شروع خوبی برای رسیدن به تعاریف دقی قتری از فعالی تهای
نم یدانم .با این حال یادآوری م یکنم یکی از آسی بهای جدی فعالی تهای حقی هم دارد .جامعه ،هما نطور که پی شتر هم اشاره کردم در مواجهه با مدنی باشد در عین حال که بحث حقوق و توجه به روان کودک هم به
مدنی متمرکز بر تغییر شرایط زندانیان سیاسی دارای فرزند ،پذیرش هر
نوع اقدامی زیر پوشش فعالیت سیاسی است بدون در نظر گرفتن حقوق مباحث مرتبط با فعالی تهای مدنی اضافه شود.
خود شما نیز فرزند یک مادر زندانی بود هاید و چند جا نوشته نقض حقوق کودک و مشاهده رابطه ناسالم والدین و کودک ،حق مداخله و روان کودک .به عنوان مثال ،یکی از افرادی که نقد «خرید عاطفه»
بودید که تا بیست و پنج سال ،از ایشان خشمگین بود هاید .علت و اظهار نظر دارد .در مورد حقوق کودک ،تا حدودی حد و مرز مداخله توسط خانم محمدی با انتشار آن نامه را مطرح کرده بود ،مطلب خود را
این خش ِم طویل مدت چه بود؟ آیا به نظرتان منصفانه است که با توجه به قوانین بی نالمللی روشن است .اما به نظر من ،موضوع رابطه از فضای عمومی پاک کرد با این توجیه که این نامه ،از جنبه دیگری هم
موضوعاتی نظیر فعالیت مدنی والدین و زندانی شد نشان را فقط سالم و ناسالم نیاز به تعریف دارد و جامعه باید حقوق خود را در این باره قابل ارزیابی و البته قابل توجیه و پذیرفتنی است و آن هم فعالیت سیاسی
از زاویه دید کودک قضاوت کنیم و تاثیر اجتماعی فعالیت آنها را بداند .با ای نحال در این مورد من از عبارت حق اظهار نظر استفاده کردم است .به این ترتیب شخصا نه نقدهای موافق و نقدهای مخالف نامه ایشان
چون هنوز در حوزههای روانشناسی ،ما مداخله را نم یتوانیم توجیه و را به زاویه دید کودک نزدیک نم یدانم و بلکه در موارد زیادی از جمله این
مثال که عرض کردم ،ناقض حقوق کودک هم محسوب م یشود. توصیه کنیم. تح تالشعاع آن قرار دهیم؟
ادامه دارد.
نظرتان دربار هی دیدگا ههایی که برخی کنشگران سیاسی ،هنری و من تاکیدم بر روی رابطه موثر والدین با کودک است .دیدن از زاویه
« 1از فرزندانم مادرشان را ربودید» منتشر شده در وبسایت کانون اجتماعی در نق ِد د لنوشت هی خانم نرگس محمدی روی فی سبوک نگاه کودک ،منجر به قضاوت والدین نم یشود که منصفانه یا غیرمنصفانه
مدافعان حقوق بشر در این آدرس: و توئیتر منتشر کردند چیست؟ کدا میک را با در نظر گرفت ِن باشد .به نظر من آ نچیزی که امکان قضاوت و حتی مداخله فعال حوزه
23 http://www.humanrights-ir.org/?p=1381 کودک یا جامع های را که در برابر کودکان احساس مسئولیت م یکند ،به
زاوی هی دید کودک ،منصفان هتر م یدانید؟ چرا؟ آ نها م یدهد ،دو چیز است :نقض حقوق کودک و رابطه ناسالم کودک
2 http://coipi.org/fa/ 3منتشر شده در سایت بیدارزنی در این آدرس: شاید بتوان اظهار نظرهایی که در مورد د لنوشته خانم محمدی مطرح
و والدین.
http://bidarzani.com/22928 شده را به چند دسته طبقه بندی کرد: در بررسی اختلال در رابطه فرد زندانی و فرزندانش ،توجه به سن کودک،
جنسیتش ،نوع رابطه فرد با کودک ،قبل ،حین و بعد از دوره زندان و