Page 30 - Shahrvand BC No. 1271
P. 30
زبان ساده ،روای تهای مستتر: جمعه 6ید / 1392شماره - 1271سال 21 30
Friday Dec. 27, 2013 / No. 1271 - Vol. 21 30
نگاهی به مجموعهی اشعار پیراهنی جز صدای تو بر تن نم یکنم سرودهی مریم اسحاقی
بازنمایی دستخوش ایهام میشود و مخاطب را است به حالت و فرم عادی کلمه خدشه وارد کند، ادبیات /نقد
در ورطهی عدم درک از معنای اصلی و یا ضمنی اما درعینحال معنی را دچار اشکال نکرده است؛
ترانهی پابه ماه ام شاعر درگیر م یکند با این حال زنانگی شاعر در این آزاده دواچی
مجموعه صراحت ندارد و فرمی اعتراضی به زبان مثلا در این شعر: شعر به
دست تو اگر نباشد( .صفحهی )۴۰ شاعر نداده است ،اما از سوی دیگر هویت شاعر را به
درستی و در ارتباط با کلمات خاص آشکار م یکند کلمه ای تنها مثابهی روایت درونی و یا بازی و جابجایی تکنیکی
و یا در این شعر که استفاده از واژه هایی مثل کلمات برای رساندن مفهومی متفاوت است .در
دراز کشیدن ،موی سینه ،جهان و دریا که هرکدام مثلا درشعر زیر: که شعرش را بسیاری از اشعار مدرن ایران و به خصوص در چند
سال گذشته این نوع پردازش به شعر را بیشتر
ارتباط متفاوتی برقرار م یکند: و چهارشنبه گم کرده میتوان دید .دلیل آن هم چالش شاعر با مسئلهی
سانسور و راه پیدا کردن به نوع خاصی از زبان است.
من زنی ساده بود منم( .صفحهی )۹ با این حال به نظر میرسد که ابداع فرم خاصی از
زبان به خصوص ایجاز و همینطور به کار گیری نظم
مالک خوشبختی موهایش را م یبافت اما از دیگر تکنیک های این مجموعه استفاده از به ساده میان کلمات ،شعر را هم به سلیقهی مخاطب
هم ریختگی شکل کلمه و جاسازی آن در ارتباط با نزدیک م یکند و هم با چالش و برقراری نظم میان
کنار تو دراز میکشم. در نوبت هم خوابگی با زئوس. ساختار جمله است .این نوع به هم ریختگی توانسته اکثر کلمات میتواند ایجاز ارائه شده در شعر را به
است در ساختار اصلی شعر بنشیند و به خوبی با
از پشت موی سینهی تو بعدها بود کلمات و شکل کامل آنها ارتباط برقرار کند ،مثلا نحو دیگری به تصویر کشد .
جهان که ایزد بانو صدایش م یکردند( .صفحهی )۳۳ در این شعر: درعی نحال م یتوان گفت چالش میان اکثر اشعار
انتخاب نوع خاصی از کلمه در عین سادگی آ ن و
دریایی روشن است( .صفحهی )۴۱ تم های عاشقانه در این مجموعه ،الگو وشکلشان کوه نبوید پیوند دادنش به سطوح مختلفی از ساختار جمله است .
را میتوانند به خوبی با ایجاز ارائه شده در شعر
در این مجموعه ،شاعر از طیفهای مختلف کلمات شکل دهند؛ به عبارت دیگر استفادهی شاعر از چند اگر در مجموعهی شعر پیراهنی جز صدای تو ،بر تن
بهره جسته است ،به عبارت دیگر المنتهای متفاوتی تکنیک هم زمان در بعضی از شعرهای بلند این نم یکنم سرودهی مریم اسحاقی که به تازگی
در این مجموعه تکرا ر میشوند که بسیاری از آنها مجموعه که تعدادشان کم است ،توانسته است معنا س ن گ ری زه س ن گ ری زه توسط نشر بوتیمار منتشر شده است میتوان این
مختص زبان خود شاعر است .استفادهی چند جانبه و مفهوم خاص را در در شکل گیری و استفادهی ویژگیها را دید .از مشخصههای بارز این مجموعه
از کلمات و کارکردهای متنوع آنها در بسیاری از خاص از کلمات پنهان کند .در بعضی از سطرها اندوه جمع نمیکرید ( صفحهی )۱۰ شکل گیری و نظم کلمات درعی نحال واسازی
موارد به اشعار این مجموعه تنوع بخشیده است و زنانگی شاعر نیز دستخوش همین ایجاز میشود و ساختار سادهی شعر است .آن چیزی که در این
شاعر را از ورطهی تکرار در یک واژه و زبان خاص و یا در این شعر که شاعر دوباره از همین تکنیک مجموعهی اشعار مشهود است ،تلاش مریم اسحاقی
در همان سطح نمادین باقی م یماند. روایی استفاده کرده است ،این به هم ریختگی با برای نظم دادن به ساختار روایی شعر درعینحال
رهایی داده است . زبان ساده د ر شعر در م یآمیزد و م یتواند فرم کوتاه کردن سطرها و همینطور جابجایی عمدی
مرید که را پشت مرداد ُمرد میان کلماتی است که در ذهن مخاطب به گونهی
میخواهم جدیدی را در روایت شعر ایجاد کند : دیگری شکل گرفته است .آشنا زدایی از معنای عام
رؤیاهام را که حواسشان جمع نبود کلمات در این مجموعه به کرات اتفاق م یافتد ،این
در خود امروز هم آشنا زدایی درعینحال با سطح عادی کلمات در
جمع کرد و گذاشت پشت در . شعر میتواند ارتباط نمادین برقرار کند و همین از
فرو روم آن چنان روبه راهم
باید خودم را جمع کنم ویژگی های اصلی این مجموعه است.
که چاهی عمیق در من دهان بگشاید. روبه راهی
جمع کنم وطنم
م یخواهم غاری در خود مانده باشم که از تو دورم م یکند( .صفحهی )۱۱
جمع . آغوش توست
یا کودکی اوتیسم اکثر شعرهای این مجموعه ،شعرهای کوتاهی
باید خودمان را جمع کنیم هستند که از سه یا چهار سطر تجاوز نم یکنند ،اما از مرز تو ،آن سو تر
که ساع تها با انگشت اشار هاش بازی میکند ویژگی تکنیکی در اکثر این شعرهای کوتاه ،خلاصه
و لای درختچ ههای آب از آب تکان نخورده کردن و در واقع اشارهی رمز گونهی شاعر به پدیده به زبان غریبه ای حرف م یزنند( .صفحهی )۶
به هیچ اشاره به زندگی (صفحهی )۴۲ ناپدید شویم های خاصی است که عموماً تم اشعار عاشقانه را
دارند ،اما درعینحال در بیان رمز گونهشان به در این شعر ارتباط میان وطن ،آغوش ،مرز و زبان و
در پایان میتوان گفت که شاعر در این مجموعه چهارشنب ههای خالی! (صفحهی )۳۴ نوعی از روایت های موجود در اجتماع از زاویهی غریبه به گونه ای برقرار شده است که هر کلمه در
با ظرافت توانسته است به تجربهی زبان و فضای شاعرانه نگاه م یکنند .در بیشتر این شعرها ،شاعر سطح و در لایهی زیرین معنایی حاوی دو معناست.
متفاوتی بپردازد .این زبان عموماً از ایجاز کلامی استفادهی نمادین و بیان سمبلیکی به کرات در درگیر دغدغهی جنسیت نیست ،بیشتر دغدغهی شاعر با این چینش در یک ایجاز تکنیکی توانسته
بهره برده است اما درعینحال مفهوم و بافت عادی اکثر شعرهای این مجموعه تکرار میشود و به شاعر حول ایجاز و ایجاد تکنیک در زبان و ساختار
جمله هم دگرگون شده است تا فضای شعر شکل نوعی شاعر را در طرح انواع تم های اجتماعی موفق شعر است که به سادگی بتواند با هر معنای نمادین است همزمان بر چند معنای مستتر دلالت کند .
متفاوتی به خود گیرد .با اینکه بیشتر اشعار این ساخته است .در بسیاری از موارد تعبیر و توصیف ارتباط برقرار کند .مثلا در این شعر که میتوان
مجموعه حول مضامین عاشقانه و یا فلسفی خاصی این سمبلها نیاز مند بازبینی و ژرف نگری مخاطب این اشارهی نمادین را بدون دغدغهی شاعر حول بخاری زنگ زده ای خاموش
در چرخش هستند ،استفادهی متناو ب از زبان و است و نمیتواند به سادگی حاصل شود ،مثلا در
هویت زنان نیز توانسته است بر انتخاب برخی از این شعر که میتوان انتقاد شاعر را در عمق به جنسیتش دید : در مسافرخانه ای متروک .
واژگان تاثیر بگذارد .زبان روان و ساده درعینحال مسائل اجتماعی پیرامونش از نگاه زنانهی او دید که
ایجاد معنای ضمنی و استعاری توانسته است شاعر مرگ یادتو
را در ارائه معنا و ساختار جدید در شعرش یاری در هاله ای از تکنیک ایهام پنهان شده است :
دهد و بهاینترتیب روایتهای ایجادشده را با زبان هر روز ،در شهر ساحلی گرمم نمیکند دیگر (صفحهی )۷
موهایم را کوتاه میکنم
ساده به مخاطب خود منتقل کند . برنزه به دنیا میآید . در هر دوی این مثالها ،م یتوان این دگرگونگی را
تادیگر دید .بعضی از شعرها با اینکه بسیار کوتاه هستند،
سبدهای گل در زایشگاه م یبینند( .صفح هی )۱۹ اما میتوانند بر معنا و مفهوم کاملی به صورت
شبیه زنی که عاشقت بود ،نباشم استعاری دلالت کنند؛ به عبارت دیگر ساختار کوتاه
با این که شاعر در این مجموعه آن چنان دغدغهی شعر چیزی از مفهوم و معنای اصلی آن کم نکرده
تو هم جنسیت را ندارد ،اما درعینحال تجربهی شاعر را است .در بعضی از شعر کوتاه بودن شعر توانسته
از استفاده از کلماتی که صرفا به زن بودن اشاره
از بیراهه به خوابم نیا( .صفحهی )۳۹ م یکنند را در این مجموعه گهگاه میتوان دید
مثلا در این شعرکه استفاده از سبدهای گل در
با این حال به نظر میرسد که در این مجموعه زایشگاه کارکرد نمادین :و استعاری دارد که خودش
توازنی میان نگاه زنانه شاعر و نگاه کلی او به را در ارتباط با دیگر کلمات در شعر نشان میدهد .
پیرامونش برقرارشده است ،در بعضی از سطرها
با اینکه این نگاه منتقد است ،در بعضی دیگر از مرگ
اشعار این مجموعه کلیشه های جنسیتی تکرا ر
میشوند ،اما شاعر برای برقراری توازن و فرار از این هر روز ،در شهر ساحلی
کلیش هها ،با به هم ریختن معنای عادی و کلیشه
ای آنها میتواند ساختار متفاوتی را از یک کلیشه برنزه به دنیا میآید.
ارائه کند که خود یکی از تکنیک های شاعر در این
سبدهای گل در زایشگاه م یبینند( .صفح هی )۱۹
مجموعه است برای مثال در دوشعر زیر:
در برخی دیگر از اشعار این مجموعه ،شاعر با
بگو چگونه به دنیا بیاید اشارهی به اسامی خاص و به کار بردن و دادن
خصوصیت زنانه به آنها میتواند زبان خود را در
بازنمایی هویت زنان هاش نشان دهد .اما گاهی این
Friday Dec. 27, 2013 / No. 1271 - Vol. 21 30
نگاهی به مجموعهی اشعار پیراهنی جز صدای تو بر تن نم یکنم سرودهی مریم اسحاقی
بازنمایی دستخوش ایهام میشود و مخاطب را است به حالت و فرم عادی کلمه خدشه وارد کند، ادبیات /نقد
در ورطهی عدم درک از معنای اصلی و یا ضمنی اما درعینحال معنی را دچار اشکال نکرده است؛
ترانهی پابه ماه ام شاعر درگیر م یکند با این حال زنانگی شاعر در این آزاده دواچی
مجموعه صراحت ندارد و فرمی اعتراضی به زبان مثلا در این شعر: شعر به
دست تو اگر نباشد( .صفحهی )۴۰ شاعر نداده است ،اما از سوی دیگر هویت شاعر را به
درستی و در ارتباط با کلمات خاص آشکار م یکند کلمه ای تنها مثابهی روایت درونی و یا بازی و جابجایی تکنیکی
و یا در این شعر که استفاده از واژه هایی مثل کلمات برای رساندن مفهومی متفاوت است .در
دراز کشیدن ،موی سینه ،جهان و دریا که هرکدام مثلا درشعر زیر: که شعرش را بسیاری از اشعار مدرن ایران و به خصوص در چند
سال گذشته این نوع پردازش به شعر را بیشتر
ارتباط متفاوتی برقرار م یکند: و چهارشنبه گم کرده میتوان دید .دلیل آن هم چالش شاعر با مسئلهی
سانسور و راه پیدا کردن به نوع خاصی از زبان است.
من زنی ساده بود منم( .صفحهی )۹ با این حال به نظر میرسد که ابداع فرم خاصی از
زبان به خصوص ایجاز و همینطور به کار گیری نظم
مالک خوشبختی موهایش را م یبافت اما از دیگر تکنیک های این مجموعه استفاده از به ساده میان کلمات ،شعر را هم به سلیقهی مخاطب
هم ریختگی شکل کلمه و جاسازی آن در ارتباط با نزدیک م یکند و هم با چالش و برقراری نظم میان
کنار تو دراز میکشم. در نوبت هم خوابگی با زئوس. ساختار جمله است .این نوع به هم ریختگی توانسته اکثر کلمات میتواند ایجاز ارائه شده در شعر را به
است در ساختار اصلی شعر بنشیند و به خوبی با
از پشت موی سینهی تو بعدها بود کلمات و شکل کامل آنها ارتباط برقرار کند ،مثلا نحو دیگری به تصویر کشد .
جهان که ایزد بانو صدایش م یکردند( .صفحهی )۳۳ در این شعر: درعی نحال م یتوان گفت چالش میان اکثر اشعار
انتخاب نوع خاصی از کلمه در عین سادگی آ ن و
دریایی روشن است( .صفحهی )۴۱ تم های عاشقانه در این مجموعه ،الگو وشکلشان کوه نبوید پیوند دادنش به سطوح مختلفی از ساختار جمله است .
را میتوانند به خوبی با ایجاز ارائه شده در شعر
در این مجموعه ،شاعر از طیفهای مختلف کلمات شکل دهند؛ به عبارت دیگر استفادهی شاعر از چند اگر در مجموعهی شعر پیراهنی جز صدای تو ،بر تن
بهره جسته است ،به عبارت دیگر المنتهای متفاوتی تکنیک هم زمان در بعضی از شعرهای بلند این نم یکنم سرودهی مریم اسحاقی که به تازگی
در این مجموعه تکرا ر میشوند که بسیاری از آنها مجموعه که تعدادشان کم است ،توانسته است معنا س ن گ ری زه س ن گ ری زه توسط نشر بوتیمار منتشر شده است میتوان این
مختص زبان خود شاعر است .استفادهی چند جانبه و مفهوم خاص را در در شکل گیری و استفادهی ویژگیها را دید .از مشخصههای بارز این مجموعه
از کلمات و کارکردهای متنوع آنها در بسیاری از خاص از کلمات پنهان کند .در بعضی از سطرها اندوه جمع نمیکرید ( صفحهی )۱۰ شکل گیری و نظم کلمات درعی نحال واسازی
موارد به اشعار این مجموعه تنوع بخشیده است و زنانگی شاعر نیز دستخوش همین ایجاز میشود و ساختار سادهی شعر است .آن چیزی که در این
شاعر را از ورطهی تکرار در یک واژه و زبان خاص و یا در این شعر که شاعر دوباره از همین تکنیک مجموعهی اشعار مشهود است ،تلاش مریم اسحاقی
در همان سطح نمادین باقی م یماند. روایی استفاده کرده است ،این به هم ریختگی با برای نظم دادن به ساختار روایی شعر درعینحال
رهایی داده است . زبان ساده د ر شعر در م یآمیزد و م یتواند فرم کوتاه کردن سطرها و همینطور جابجایی عمدی
مرید که را پشت مرداد ُمرد میان کلماتی است که در ذهن مخاطب به گونهی
میخواهم جدیدی را در روایت شعر ایجاد کند : دیگری شکل گرفته است .آشنا زدایی از معنای عام
رؤیاهام را که حواسشان جمع نبود کلمات در این مجموعه به کرات اتفاق م یافتد ،این
در خود امروز هم آشنا زدایی درعینحال با سطح عادی کلمات در
جمع کرد و گذاشت پشت در . شعر میتواند ارتباط نمادین برقرار کند و همین از
فرو روم آن چنان روبه راهم
باید خودم را جمع کنم ویژگی های اصلی این مجموعه است.
که چاهی عمیق در من دهان بگشاید. روبه راهی
جمع کنم وطنم
م یخواهم غاری در خود مانده باشم که از تو دورم م یکند( .صفحهی )۱۱
جمع . آغوش توست
یا کودکی اوتیسم اکثر شعرهای این مجموعه ،شعرهای کوتاهی
باید خودمان را جمع کنیم هستند که از سه یا چهار سطر تجاوز نم یکنند ،اما از مرز تو ،آن سو تر
که ساع تها با انگشت اشار هاش بازی میکند ویژگی تکنیکی در اکثر این شعرهای کوتاه ،خلاصه
و لای درختچ ههای آب از آب تکان نخورده کردن و در واقع اشارهی رمز گونهی شاعر به پدیده به زبان غریبه ای حرف م یزنند( .صفحهی )۶
به هیچ اشاره به زندگی (صفحهی )۴۲ ناپدید شویم های خاصی است که عموماً تم اشعار عاشقانه را
دارند ،اما درعینحال در بیان رمز گونهشان به در این شعر ارتباط میان وطن ،آغوش ،مرز و زبان و
در پایان میتوان گفت که شاعر در این مجموعه چهارشنب ههای خالی! (صفحهی )۳۴ نوعی از روایت های موجود در اجتماع از زاویهی غریبه به گونه ای برقرار شده است که هر کلمه در
با ظرافت توانسته است به تجربهی زبان و فضای شاعرانه نگاه م یکنند .در بیشتر این شعرها ،شاعر سطح و در لایهی زیرین معنایی حاوی دو معناست.
متفاوتی بپردازد .این زبان عموماً از ایجاز کلامی استفادهی نمادین و بیان سمبلیکی به کرات در درگیر دغدغهی جنسیت نیست ،بیشتر دغدغهی شاعر با این چینش در یک ایجاز تکنیکی توانسته
بهره برده است اما درعینحال مفهوم و بافت عادی اکثر شعرهای این مجموعه تکرار میشود و به شاعر حول ایجاز و ایجاد تکنیک در زبان و ساختار
جمله هم دگرگون شده است تا فضای شعر شکل نوعی شاعر را در طرح انواع تم های اجتماعی موفق شعر است که به سادگی بتواند با هر معنای نمادین است همزمان بر چند معنای مستتر دلالت کند .
متفاوتی به خود گیرد .با اینکه بیشتر اشعار این ساخته است .در بسیاری از موارد تعبیر و توصیف ارتباط برقرار کند .مثلا در این شعر که میتوان
مجموعه حول مضامین عاشقانه و یا فلسفی خاصی این سمبلها نیاز مند بازبینی و ژرف نگری مخاطب این اشارهی نمادین را بدون دغدغهی شاعر حول بخاری زنگ زده ای خاموش
در چرخش هستند ،استفادهی متناو ب از زبان و است و نمیتواند به سادگی حاصل شود ،مثلا در
هویت زنان نیز توانسته است بر انتخاب برخی از این شعر که میتوان انتقاد شاعر را در عمق به جنسیتش دید : در مسافرخانه ای متروک .
واژگان تاثیر بگذارد .زبان روان و ساده درعینحال مسائل اجتماعی پیرامونش از نگاه زنانهی او دید که
ایجاد معنای ضمنی و استعاری توانسته است شاعر مرگ یادتو
را در ارائه معنا و ساختار جدید در شعرش یاری در هاله ای از تکنیک ایهام پنهان شده است :
دهد و بهاینترتیب روایتهای ایجادشده را با زبان هر روز ،در شهر ساحلی گرمم نمیکند دیگر (صفحهی )۷
موهایم را کوتاه میکنم
ساده به مخاطب خود منتقل کند . برنزه به دنیا میآید . در هر دوی این مثالها ،م یتوان این دگرگونگی را
تادیگر دید .بعضی از شعرها با اینکه بسیار کوتاه هستند،
سبدهای گل در زایشگاه م یبینند( .صفح هی )۱۹ اما میتوانند بر معنا و مفهوم کاملی به صورت
شبیه زنی که عاشقت بود ،نباشم استعاری دلالت کنند؛ به عبارت دیگر ساختار کوتاه
با این که شاعر در این مجموعه آن چنان دغدغهی شعر چیزی از مفهوم و معنای اصلی آن کم نکرده
تو هم جنسیت را ندارد ،اما درعینحال تجربهی شاعر را است .در بعضی از شعر کوتاه بودن شعر توانسته
از استفاده از کلماتی که صرفا به زن بودن اشاره
از بیراهه به خوابم نیا( .صفحهی )۳۹ م یکنند را در این مجموعه گهگاه میتوان دید
مثلا در این شعرکه استفاده از سبدهای گل در
با این حال به نظر میرسد که در این مجموعه زایشگاه کارکرد نمادین :و استعاری دارد که خودش
توازنی میان نگاه زنانه شاعر و نگاه کلی او به را در ارتباط با دیگر کلمات در شعر نشان میدهد .
پیرامونش برقرارشده است ،در بعضی از سطرها
با اینکه این نگاه منتقد است ،در بعضی دیگر از مرگ
اشعار این مجموعه کلیشه های جنسیتی تکرا ر
میشوند ،اما شاعر برای برقراری توازن و فرار از این هر روز ،در شهر ساحلی
کلیش هها ،با به هم ریختن معنای عادی و کلیشه
ای آنها میتواند ساختار متفاوتی را از یک کلیشه برنزه به دنیا میآید.
ارائه کند که خود یکی از تکنیک های شاعر در این
سبدهای گل در زایشگاه م یبینند( .صفح هی )۱۹
مجموعه است برای مثال در دوشعر زیر:
در برخی دیگر از اشعار این مجموعه ،شاعر با
بگو چگونه به دنیا بیاید اشارهی به اسامی خاص و به کار بردن و دادن
خصوصیت زنانه به آنها میتواند زبان خود را در
بازنمایی هویت زنان هاش نشان دهد .اما گاهی این