Page 27 - Shahrvand BC No. 1270
P. 27
ادبیات/گف توگو
گف توگو با سهیلا میرزایی به بهان هی انتشار کتاب «م یافتم از دستم» 27
– بخش دوم و پایانی -
سال مکیوتسیب /شماره - 1270جمعه 29رذآ 1392
تنوع زبانی در ایران مسئل های امنیتی محسوب م یشود
ترجم هها را در اختیارم م یگذارد تا با مشورت هم کار کنیم ،گرچه من در زاد هی کوشش بوده است تا جوشش؟ گفت و گو :سپیده جدیری
In touch with Iranian diversity مقابل ایشان در این حیطه حرفی برای گفتن ندارم جز اینکه مانند هر
ترجم هی دیگری هماهنگی داشته باشیم تا حس همان شعر دقیق تر به زبان اگر بخواهیم با کلمات کوششی و جوششی وارد بحث شویم ،باید بگویم هر
دو .من نه به الهام اعتقاد دارم و نه به اینکه هر کسی م یتواند با شناخت دیگر ترجمه شود .البته میدانم کار بسیار سختی ست.
علمی ادبیات و ساختار شعر و تسلط به تئوری ها شعر بگوید وگرنه تمام
فکر میکنید علت اینکه شاعران تر کزبان ایرانی به ندرت منتقدین باید لزوما شاعر نیز م یشدند. «در طول سالیان از سوی
هر چه بیشتر مطالعه کنی ،هر چه بیشتر نگاه تیزبین نسبت به مسائل سیاسی، اثری به زبان ترکی منتشر کرد هاند چیست؟ حاکمی تهای مختلف وقت ،تنوع
اجتماعی و فرهنگی داشته باشی ،هر چه بیشتر به فردیت خود احترام بگذاری ائتنیکی ،دینی ،فرهنگی و این همه
اگر در ابعاد بزرگتر به این مشکل نگاه کنیم ،در طول سالیان از سوی و تمام اینها در تو درونی شده باشد ،هنگامی که پر از حس نوشتن هستی زبانهای متعدد در ایران نادیده
حاکمیتهای مختلف وقت ،تنوع ائتنیکی ،دینی ،فرهنگی و این همه و اثر تولید م یکنی ،هر یک نقشی در مجموع اثر خواهند داشت نه اینکه گرفته شده است و مردم غیرفارس
زبا نهای متعدد در ایران نادیده گرفته شده است و مردم غیرفارس از آموزش شاعر کوشش کند .در عین حال من اعتقاد به ویرایش کار دارم ،این بخش از آموزش به زبان مادری محروم
به زبان مادری محروم شدهاند در حالی که در ممالک دیگر این تنوع زبانی کار آگاهانه صورت م یگیرد ،و احترام به خود و مخاطب است ،همانطور که شدهاند در حالی که در ممالک دیگر
این تنوع زبانی باعث تعامل فرهن گهای مختلف نیز شده ولی در کشورهای باعث تعامل فرهن گهای مختلف نیز شده ولی در کشورهای عقب ماندهای انتخاب شعر هنگام انتشار مجموعه احترام به خود و مخاطب است .من اعتقاد
عقب ماندهای مانند ایران به آن به عنوان مسئل هی امنیتی نگریسته م یشود مانند ایران به آن به عنوان مسئل هی امنیتی نگریسته م یشود و از طرفی به کلام پیامبرگونه و شاع ِر الهام جدا از فضا و مکان ندارم .به نظر من شعرها
و از طرفی دیگر از سوی بخش بزرگی از جامعهی فارس زبان مورد دیگر از سوی بخش بزرگی از جامعهی فارس زبان مورد تهمتهای مختلف هم از تجربهها و زندگی زمینی شاعر ساخته میشوند و هم از سفر ذهنی
Vol. 21 / No. 1270 - Friday, Dec. 20, 2013 او به سوهایی که در اطرافمان نیست ،سفرهای کاملا شخصی شاعر مانند تهمتهای مختلف قرار میگیرند مانند پان ترکیسم یا تجزیه طلب و ...با قرار م یگیرند مانند پان ترکیسم یا تجزیه طلب و ...
چنان محدودیتها و شرایط موجود ،بخشی که به عنوان شاعر فعال هستند ،با چنان محدودیتها و شرایط موجود ،بخشی که به عنوان شاعر فعال رویاها ،خوا بها ،سورئالهایی که ذهنش را به بازی م یگیرند.
به خاطر عدم تسلط به زبان (در اینجا ترکی) ،قادر نیستند به زبان مادری خود هستند ،به خاطر عدم تسلط به زبان (در اینجا ترکی) ،قادر نیستند به زبان
شعر بسرایند و باز جذب مرکز (تک زبان) میشوند و ناچار میشوند مجموعه مادری خود شعر بسرایند و باز جذب مرکز (تک زبان) م یشوند و ناچار
میشوند مجموعه شعرهای خود را به زبان فارسی منتشر کنند ،زبانی که در یک کلام ،سهیلا میرزایی دوست دارد در زمر هی کدام شعرهای خود را به زبان فارسی منتشر کنند».
گفتوگویی را که هفتهی گذشته با سهیلا میرزایی ،شاعر مجموعههای با آن تحصیل کردهاند ،مطالعه کردهاند ،در فضای ادبی با شاعران دیگر شاعران دستهبندی شود؟ شاعران زبان ،شاعران ایماژگرا یا
“یک سین جا ماندهام” ( -1377همگامان چاپ ،تهران)“ ،میچکا غیرقانونی تعاملات فرهنگی داشتهاند ،بنابراین مسیر دشواری ست که زبان مادری حتی شاعران ساد هنویس؟ گزینهی هی چکدام هم البته در جای
م یخواند” ( – 2005چاپ مرتضوی ،کلن آلمان) و "میافتم از دستم" خود را از پایه فراگیرند و هویت واقعی خود را حفظ کنند .به همین دلیل خود محفوظ است!
( – 2013نشر آیدا ،بوخوم آلمان)؛ مسئول بخش ادبی نشریهی "آوای زن" برای چنین شاعرانی که به زبان مادری خود شعر میسرایند ،احترام ویژهای
(سوئد)؛ خب رنگا ِر سایت "شهرزاد نیوز"؛ مربی سابق کوهنوردی و سنگنوردی قائل هستم ،میدانم که چقدر تلاش میکنند و چه گام بزرگی برای فرهنگ من هرگز نامی روی شعرهای خودم نگذاشت هام و با نام گذاری و دسته
بندی موافق نیستم .شعرهای من پیش روی مخاطبین قرار دارد و منتقدین گروه آرش (ایران) و مربی سنگنوردی در سالن (آلمان) آغاز کرده بودیم ،سازی بر میدارند.
باید اشاره کنم وقتی مجموعهای به زبان ترکی منتشر م یشود ،مخاطبین م یتوانند در صورتی که گرایشی به توضیح کارهای من (مثبت یا منفی) در ادامه پی م یگیریم.
بسیار محدودی دارد زیرا حتی بخش زیادی از علاقمندان به شعر ترکی به داشته باشند ،نظرشان را بنویسند ،دسته بندی کنند ،شاعر زبانم بدانند یا
تعداد سرودههای ترکیتان به آن میزان م یرسد که کتابی این زبان تسلط ندارند و این چنین است که شاعر م یداند چقدر در این هدف تصویرگرا ،شاعر سخت نویسم بدانند یا ساده نویس .ولی تجرب هام م یگوید،
مخاطبین من عمومی نیستند ،چون کارهایم به شدت شخصی هستند ،اگر کاملا به زبان ترکی منتشر کنید یا ممکن است کارهایتان به برای دستیابی به هویت واقع یاش تنهاست.
تلاش مخاطب نباشد ،دست یابی به آن مشکل خواهد بود. زبان ترکی ترجمه شود؟
برگردیم به کتاب «میافتم از دستم» .علاوه بر زبان و ولی نقش دههی هفتاد در زندگی من پررنگ بود .اولین کتابم در ده هی
نه شعرهای ترکی ام به یک کتاب نمیرسد ،باید این زبان در من زندگی ساختمانبندی خاص شعرها ،شاخصهی دیگری که برای هفتاد منتشر شد ،در ده هی هفتاد ،کارگاه شعر و قص هی براهنی راه بهتری
ادبی بکند ،باید از هم شناخت پیدا کنیم تا بتوانیم با هم مصاحبتی خارج این مجموعه م یتوان در نظر گرفت ،تصویرسازیهای بکر و را نشانم داد و گذشتهی شعر یام از نوجوانی تا این مقطع میان دفترهایم
از روزمرگی داشته باشیم .هر چه بیشتر با این زبان به سر م یبرم ،ذهنم مبدعانه است« :خوابهایی که از دار سیاه شوند /عابری که شد خاطره .در ده هی هفتاد به همراه رزا جمالی عزیز ،در جلسات شعرخوانی
و زندگ یام نیز با این زبان سخن م یگوید و این هنگامی ست که بیشتر چراغ قرمز آتش بزند /انکار نمیکنم /شهر بسوزد نیمی از مختلف رفت و آمد داشتیم ،پر از شور و هیجان بودیم .دلم م یخواهد
میسرایم .هیچ عجل های برای چاپ مجموعه به ترکی ندارم ،برایم کیفیت تو پیاده شود روی سطرهای خاک»؛ «خندیده بودم قاه قاه /همین جا بگویم دوستی با رزا نیز برای من ده هی هفتادی بود .من به نام
27 از دیوارها ریخته بودم»؛ «سربازان اِس اِس دنبالت کرد هاند /گذار یهای متعصبانه هیچ علاقمندی ندارم ولی این دهه برای من شروع مهم است و باید مجموع هی شعرها از کیفیت خوبی برخوردار باشند.
و اما در مورد ترجم هی شعرهایم به ترکی ،خوشبختانه بله .رقیه کبیری لای جرز خواب جا شدهای» .شعری که دارای همهی این کار جدی بود و در اواخر همین دهه ایران را ترک کردم و هنوز در خاطرات
اکنون در حال ترجمهی شعرهایم به زبان ترکی ست و بسیار صمیمانه ویژگ یهاست م یتواند سراسر جوششی باشد یا اینکه بیشتر آن دوستان شاعر و آن فضا زندگی م یکنم.
گف توگو با سهیلا میرزایی به بهان هی انتشار کتاب «م یافتم از دستم» 27
– بخش دوم و پایانی -
سال مکیوتسیب /شماره - 1270جمعه 29رذآ 1392
تنوع زبانی در ایران مسئل های امنیتی محسوب م یشود
ترجم هها را در اختیارم م یگذارد تا با مشورت هم کار کنیم ،گرچه من در زاد هی کوشش بوده است تا جوشش؟ گفت و گو :سپیده جدیری
In touch with Iranian diversity مقابل ایشان در این حیطه حرفی برای گفتن ندارم جز اینکه مانند هر
ترجم هی دیگری هماهنگی داشته باشیم تا حس همان شعر دقیق تر به زبان اگر بخواهیم با کلمات کوششی و جوششی وارد بحث شویم ،باید بگویم هر
دو .من نه به الهام اعتقاد دارم و نه به اینکه هر کسی م یتواند با شناخت دیگر ترجمه شود .البته میدانم کار بسیار سختی ست.
علمی ادبیات و ساختار شعر و تسلط به تئوری ها شعر بگوید وگرنه تمام
فکر میکنید علت اینکه شاعران تر کزبان ایرانی به ندرت منتقدین باید لزوما شاعر نیز م یشدند. «در طول سالیان از سوی
هر چه بیشتر مطالعه کنی ،هر چه بیشتر نگاه تیزبین نسبت به مسائل سیاسی، اثری به زبان ترکی منتشر کرد هاند چیست؟ حاکمی تهای مختلف وقت ،تنوع
اجتماعی و فرهنگی داشته باشی ،هر چه بیشتر به فردیت خود احترام بگذاری ائتنیکی ،دینی ،فرهنگی و این همه
اگر در ابعاد بزرگتر به این مشکل نگاه کنیم ،در طول سالیان از سوی و تمام اینها در تو درونی شده باشد ،هنگامی که پر از حس نوشتن هستی زبانهای متعدد در ایران نادیده
حاکمیتهای مختلف وقت ،تنوع ائتنیکی ،دینی ،فرهنگی و این همه و اثر تولید م یکنی ،هر یک نقشی در مجموع اثر خواهند داشت نه اینکه گرفته شده است و مردم غیرفارس
زبا نهای متعدد در ایران نادیده گرفته شده است و مردم غیرفارس از آموزش شاعر کوشش کند .در عین حال من اعتقاد به ویرایش کار دارم ،این بخش از آموزش به زبان مادری محروم
به زبان مادری محروم شدهاند در حالی که در ممالک دیگر این تنوع زبانی کار آگاهانه صورت م یگیرد ،و احترام به خود و مخاطب است ،همانطور که شدهاند در حالی که در ممالک دیگر
این تنوع زبانی باعث تعامل فرهن گهای مختلف نیز شده ولی در کشورهای باعث تعامل فرهن گهای مختلف نیز شده ولی در کشورهای عقب ماندهای انتخاب شعر هنگام انتشار مجموعه احترام به خود و مخاطب است .من اعتقاد
عقب ماندهای مانند ایران به آن به عنوان مسئل هی امنیتی نگریسته م یشود مانند ایران به آن به عنوان مسئل هی امنیتی نگریسته م یشود و از طرفی به کلام پیامبرگونه و شاع ِر الهام جدا از فضا و مکان ندارم .به نظر من شعرها
و از طرفی دیگر از سوی بخش بزرگی از جامعهی فارس زبان مورد دیگر از سوی بخش بزرگی از جامعهی فارس زبان مورد تهمتهای مختلف هم از تجربهها و زندگی زمینی شاعر ساخته میشوند و هم از سفر ذهنی
Vol. 21 / No. 1270 - Friday, Dec. 20, 2013 او به سوهایی که در اطرافمان نیست ،سفرهای کاملا شخصی شاعر مانند تهمتهای مختلف قرار میگیرند مانند پان ترکیسم یا تجزیه طلب و ...با قرار م یگیرند مانند پان ترکیسم یا تجزیه طلب و ...
چنان محدودیتها و شرایط موجود ،بخشی که به عنوان شاعر فعال هستند ،با چنان محدودیتها و شرایط موجود ،بخشی که به عنوان شاعر فعال رویاها ،خوا بها ،سورئالهایی که ذهنش را به بازی م یگیرند.
به خاطر عدم تسلط به زبان (در اینجا ترکی) ،قادر نیستند به زبان مادری خود هستند ،به خاطر عدم تسلط به زبان (در اینجا ترکی) ،قادر نیستند به زبان
شعر بسرایند و باز جذب مرکز (تک زبان) میشوند و ناچار میشوند مجموعه مادری خود شعر بسرایند و باز جذب مرکز (تک زبان) م یشوند و ناچار
میشوند مجموعه شعرهای خود را به زبان فارسی منتشر کنند ،زبانی که در یک کلام ،سهیلا میرزایی دوست دارد در زمر هی کدام شعرهای خود را به زبان فارسی منتشر کنند».
گفتوگویی را که هفتهی گذشته با سهیلا میرزایی ،شاعر مجموعههای با آن تحصیل کردهاند ،مطالعه کردهاند ،در فضای ادبی با شاعران دیگر شاعران دستهبندی شود؟ شاعران زبان ،شاعران ایماژگرا یا
“یک سین جا ماندهام” ( -1377همگامان چاپ ،تهران)“ ،میچکا غیرقانونی تعاملات فرهنگی داشتهاند ،بنابراین مسیر دشواری ست که زبان مادری حتی شاعران ساد هنویس؟ گزینهی هی چکدام هم البته در جای
م یخواند” ( – 2005چاپ مرتضوی ،کلن آلمان) و "میافتم از دستم" خود را از پایه فراگیرند و هویت واقعی خود را حفظ کنند .به همین دلیل خود محفوظ است!
( – 2013نشر آیدا ،بوخوم آلمان)؛ مسئول بخش ادبی نشریهی "آوای زن" برای چنین شاعرانی که به زبان مادری خود شعر میسرایند ،احترام ویژهای
(سوئد)؛ خب رنگا ِر سایت "شهرزاد نیوز"؛ مربی سابق کوهنوردی و سنگنوردی قائل هستم ،میدانم که چقدر تلاش میکنند و چه گام بزرگی برای فرهنگ من هرگز نامی روی شعرهای خودم نگذاشت هام و با نام گذاری و دسته
بندی موافق نیستم .شعرهای من پیش روی مخاطبین قرار دارد و منتقدین گروه آرش (ایران) و مربی سنگنوردی در سالن (آلمان) آغاز کرده بودیم ،سازی بر میدارند.
باید اشاره کنم وقتی مجموعهای به زبان ترکی منتشر م یشود ،مخاطبین م یتوانند در صورتی که گرایشی به توضیح کارهای من (مثبت یا منفی) در ادامه پی م یگیریم.
بسیار محدودی دارد زیرا حتی بخش زیادی از علاقمندان به شعر ترکی به داشته باشند ،نظرشان را بنویسند ،دسته بندی کنند ،شاعر زبانم بدانند یا
تعداد سرودههای ترکیتان به آن میزان م یرسد که کتابی این زبان تسلط ندارند و این چنین است که شاعر م یداند چقدر در این هدف تصویرگرا ،شاعر سخت نویسم بدانند یا ساده نویس .ولی تجرب هام م یگوید،
مخاطبین من عمومی نیستند ،چون کارهایم به شدت شخصی هستند ،اگر کاملا به زبان ترکی منتشر کنید یا ممکن است کارهایتان به برای دستیابی به هویت واقع یاش تنهاست.
تلاش مخاطب نباشد ،دست یابی به آن مشکل خواهد بود. زبان ترکی ترجمه شود؟
برگردیم به کتاب «میافتم از دستم» .علاوه بر زبان و ولی نقش دههی هفتاد در زندگی من پررنگ بود .اولین کتابم در ده هی
نه شعرهای ترکی ام به یک کتاب نمیرسد ،باید این زبان در من زندگی ساختمانبندی خاص شعرها ،شاخصهی دیگری که برای هفتاد منتشر شد ،در ده هی هفتاد ،کارگاه شعر و قص هی براهنی راه بهتری
ادبی بکند ،باید از هم شناخت پیدا کنیم تا بتوانیم با هم مصاحبتی خارج این مجموعه م یتوان در نظر گرفت ،تصویرسازیهای بکر و را نشانم داد و گذشتهی شعر یام از نوجوانی تا این مقطع میان دفترهایم
از روزمرگی داشته باشیم .هر چه بیشتر با این زبان به سر م یبرم ،ذهنم مبدعانه است« :خوابهایی که از دار سیاه شوند /عابری که شد خاطره .در ده هی هفتاد به همراه رزا جمالی عزیز ،در جلسات شعرخوانی
و زندگ یام نیز با این زبان سخن م یگوید و این هنگامی ست که بیشتر چراغ قرمز آتش بزند /انکار نمیکنم /شهر بسوزد نیمی از مختلف رفت و آمد داشتیم ،پر از شور و هیجان بودیم .دلم م یخواهد
میسرایم .هیچ عجل های برای چاپ مجموعه به ترکی ندارم ،برایم کیفیت تو پیاده شود روی سطرهای خاک»؛ «خندیده بودم قاه قاه /همین جا بگویم دوستی با رزا نیز برای من ده هی هفتادی بود .من به نام
27 از دیوارها ریخته بودم»؛ «سربازان اِس اِس دنبالت کرد هاند /گذار یهای متعصبانه هیچ علاقمندی ندارم ولی این دهه برای من شروع مهم است و باید مجموع هی شعرها از کیفیت خوبی برخوردار باشند.
و اما در مورد ترجم هی شعرهایم به ترکی ،خوشبختانه بله .رقیه کبیری لای جرز خواب جا شدهای» .شعری که دارای همهی این کار جدی بود و در اواخر همین دهه ایران را ترک کردم و هنوز در خاطرات
اکنون در حال ترجمهی شعرهایم به زبان ترکی ست و بسیار صمیمانه ویژگ یهاست م یتواند سراسر جوششی باشد یا اینکه بیشتر آن دوستان شاعر و آن فضا زندگی م یکنم.