Page 30 - Shahrvand BC No.1253
P. 30
‫شعر كرده است‪ .‬همچنین ارجاعات‬ ‫شیو‌هی نوشتاری روی آورد‪ .‬در تعریف شعر خوب در كتاب خطاب‬ ‫ادبیات ‪/‬نقدفمنیستی ‹‬ ‫‪30‬‬
‫فرا متنی شعر به شخصیت زنانی كه‬ ‫به پروان ‌هها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟ (رضا براهنی) آمده‬
‫در حافظ ‌هی تاریخی‪ -‬اجتماعی مان‬ ‫است‪ ،‬كه چنین شعری همیشه ما را به این نكته آگاهی م ‌یدهد كه‬ ‫ماهیت زبانی نوشتار زنانه‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1253‬جمعه ‪ 1‬رویرهش ‪1392‬‬
‫نقش ایفا کرد‌هاند قابل درنگ است‪.‬‬ ‫چیزی در آن هنوز گفته نشده است‪ ،‬چیزی در آن مخفی و پنهان‬
‫مانده است كه ما را با سحر و جادوی خود به دنبال می‌کشد و تفكر‬ ‫نگاهی اجمالی به کارنامه‌ی شعری‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫چای تازه‌ای دم كرده كولی‬ ‫واقعی ادبی و هستی شناختی‪ ،‬ناشی از عبور از ظواهر گفته شد‌هها‪ ،‬به‬ ‫شیوا ارسطویی‬
‫‪ /‬بر ‌گهای پخته‌ی چای‬ ‫سوی آن چیزی است كه فقط ما هنگام عبور م ‌یفهمیم كه باید گفته‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1253 - Friday, Aug. 23, 2013‬‬
‫چسبیده‌اند به دیوار استكان‬ ‫م ‌یشد‪ ،‬گفته نشده است و فقط ما م ‌یتوانیم بگوییم و اگر خوب گفته‬ ‫مهرنوش قربانعلی‬
‫باشیم‪ ،‬دیگری هم در آن چیزی كه ما گفت ‌هایم فضای مخفی و ناپیدایی‬
‫نشانی ما را‪/‬‬ ‫زبان شعر جهان را محك می‌زند و‬
‫جادویی پیدا خواهد كرد كه خواهد كوشید آن را شخصاً پر كند‪.‬‬ ‫آن را مورد پرسش قرار م ‌یدهد‪،‬‬
‫گم ‪ /‬پاهایم نشانی هیچ كفش‬ ‫ساختار خود را برابر ساختار‬
‫را‪ /‬تهمینه روی بازوهای طوافم‬ ‫این ویژگی در برخی شعرهای كتاب گم دیده می‌شود‪ .‬شعر «وقت‬ ‫جهان قرار م ‌یدهد و آن را مورد‬
‫‪ /‬گم ‪ /‬قرمز پوش جنونم‪ /...‬اما‪/‬‬ ‫خریدن انگور» دارای مراكز معنایی متعدد است و از تمركز بر مركزی‬ ‫سؤال و م ُواخذه قرار م ‌یدهد‪،‬‬
‫واحد اجتناب كرده است‪ ،‬ترجیع ‪ /‬آخر چرا نیامد ‪ /‬چرا نشد‪ /‬بین‬ ‫رولان بارت از شیوه‌ای سخن به‬
‫گم‪ ...‬ص‪۵۸ :‬‬ ‫روایت‌های شعر گسست ایجاد می‌کند‪ ،‬روایت‌ها هم از زبان راوی‌های‬ ‫میان م ‌یآورد كه در آن به زبان‬
‫كتاب شعر دیگر شیوا ارسطویی‪ ،‬بیا تمامش كنیم (نشر گیو‪ ،‬سال‬ ‫متعدد بیان می‌شوند‪ ،‬هم خود روای ‌تها در پیوستاری كامل شكل‬ ‫به چشم وسیله نگاه نم ‌یشود‪،‬‬
‫‪ )۱۳۸۲‬بافاصله‌ای حدود یك دهه از كتاب گم به چاپ می‌رسد‪ .‬آنچه‬ ‫نگرفته‌اند‪ ،‬بلكه اعتراضی به ساختاری واحد را نشان گرفت ‌هاند‪.‬‬ ‫بلكه به عنوان نوعی مصالح پذیرفته می‌شود و در این مصالح با دقت‬
‫در كتاب بیا تمامش كنیم‪ ،‬با آن روبرو می‌شویم‪ ،‬هرچند که كتاب‬ ‫قابلیت‌های موسیقیایی شعر كه در ترجیع‌های آن نمود بیشتری پیدا‬ ‫و حوصله‌ای بی‌حد و مرز كار می‌شود‪ ،‬یعنی اصل كار خود زبان است‪،‬‬
‫دارای شعرهایی كه قوت‌های آن جای تأمل و بررسی دارد‪ ،‬نوعی‬ ‫می‌کند‪ ،‬نیز قابل تأمل است‪ / ،‬خودكار باردارم ‪ /‬كه زمانی خودكار‬ ‫بیرون از آن نیست‪ .‬ژان ریكاردو هم معتقد است كه جز از طریق‬
‫اتوماتیسم ذهنی و دید شكلی شعرها نسبت به كتاب گم است‪ .‬دید‬ ‫دخترانه‌ای كنار جلد ظریفی درون كیفی بود‪ ،/‬در این شعر همچنین‬ ‫نوشتن و جز از طریق كوشش برای ساختن زبان بر طبق یك كاركرد‬
‫شكلی شعرها نسبت به كتاب گم تغیر بارزی ندارد‪ ،‬دید شكلی نیاز‬ ‫رجوعی به ظرفیت‌های داستا ‌ننویسی مشاهده می‌شود كه تداخل‬ ‫كامل نمی‌توان ساختار زبان را كاوش و كشف كرد‪ .‬نوشتن جهان‬
‫به حدوث مجدد دارد‪ ،‬به تعبیری باید بارها و بارها قطع شود و به‬ ‫تازه‌ای را بر می‌انگیزد كه ساختارش همان ساختار زبان است‪.‬‬
‫وسیله‌ی شکل‌های دیگر‪ ،‬نحوهای بیانی دیگر‪ ،‬معرفی ترکیب‌های‬ ‫ژانرها را یادآوری می‌کند‪.‬‬ ‫برای پرداخت به نوشتار زنانه كه زبان از اجزای لاینفك آن است‪،‬‬
‫موسیقیایی تا حدی ارجاع ناپذیر گردد‪ .‬این اتفاقی است كه در كتاب‬ ‫ابتدا نیاز به مراجعه‌ای به اصطلاح نوشتار زنان ضروری است كه اولین‬
‫بیا تمامش كنیم كمتر به آن پرداخته شده است‪ ،‬حتی شعری مانند‬ ‫‪ /‬سرد شد شام‪ /‬انگور گندید‪ /‬شب پیر شد و گفت‪ /‬فردا عمل‬ ‫بار توسط هلن سیكسو (از فیمنیست های فرانسه) در مقاله‌ای با‬
‫«یك پره پرتقال» در این كتاب شعر «پیش بند عشق تو» در كتاب گم‬ ‫دارم ‪ /‬خودكار باردارم‪ /‬كه زمانی خودكار دخترانه‌ای ‪ /‬كنار‬ ‫نام (خنده مدوسا ‪ )۱۹۷۱‬مطرح شد‪ .‬او تاكید می‌کند كه زنان باید‬
‫جلد ظریفی ‪ /‬درون كیفی بود ‪ /‬سقط كرد شعری را ‪ /‬رفت به‬ ‫خود را بنویسند‪ ،‬در مورد زنان بنویسند و آ ‌نها را به نوشتن وادارند‪.‬‬
‫را به ذهن متبادر می‌کند‪.‬‬ ‫ژولیا كریستوا از همكاران سیكسو نیز بر این باور است كه زبان دارای‬
‫فرا روی شیوا ارسطویی از پیشینه‌ی شعری خودش در شعر بلند‬ ‫خواب ‪ /‬حیف! ‪ /‬چرا نیامد ‪ /‬آخر چرا نشد‪ /‬چرا‪ ...‬ص‪۹:‬‬ ‫دو نظم است‪ ،‬نظم نمادین و نظم نشانه‌ای‪ ،‬آنچه در حوزه‌ی نظم‬
‫«بیا تمامش كنیم» بیشتر بارز است‪ .‬این شعر دارای ‪ ۱۰‬قسمت به‬ ‫در دیگر شعر كتاب «پیش بند عشق تو» هرچند نوسانی موسیقیایی‬ ‫نمادین است‪ ،‬از نظر او مردانه و در انحصار این گفتمان است و برای‬
‫همراه شعر مجنون جستجو است كه آن‌ها را هم به عنوان فصل‌های‬ ‫دیده م ‌یشود و از این نظر قوت شعر پیشین در آن دیده نم ‌یشود‪،‬‬ ‫ایجاد زبانی كه دیگر باشد یا نوشتار زنانه باید این نظم دره ‌مشکسته‬
‫داستانی كوتاه می‌شود‪ ،‬تصور كرد‪ ،‬هم به عنوان داستا ‌نهایی مینی‬ ‫اما زوایه روایت در آن تازه است‪ ،‬راوی از تیپ فراتر رفته و به كاراكتر‬ ‫شود‪ .‬آنچه برای خلق نوشتار زنانه اهمیت دارد‪ ،‬تولید گفتمانی نشانه‬
‫مال كه دارای پی رنگی مشترك هستند‪ ،‬روایت این شعر بلند هم‬ ‫تبدیل شده است‪ ،‬چرا كه دست به چالش با خویش زده است‪ ،‬در‬ ‫شناسانه است كه فقط منحصر به زنان نیست و مردان نیز م ‌یتوانند‬
‫سكون و گریزی كه هر دو سویش برابر است‪ ،‬در این شعر دو سوی‬ ‫ساختارهای زبان را درهم بریزند و با چالش با قدرتی كه پیش انگار‌هها‬
‫بیشتر سوی ‌ههای داستانی دارد و به اعترافی نویسی پهلو م ‌یزند‪.‬‬ ‫رئال و سورئال زیست راوی به هم م ‌یآمیزد و روایتی به دست م ‌یدهد‬ ‫را پدید م ‌یآورد و مانع دیده شدن مشرب‌های گوناگون فكری و‬
‫كه در آمیختگی ساختاری آن مضمون فردی‪ -‬اجتماعی چند لایه‌ای‬ ‫شیو‌ههای گوناگون زندگی م ‌یشود‪ ،‬چنین نوشتاری تولید كنند‪.‬‬
‫تاب از طناب طاقت من‪ ،‬عاشق بد حساب‪ ،‬صاف م ‌یرود سراغ‬ ‫در اوایل دهه‌ی هفتاد دكتر رضا براهنی در شعری كه زمان درگذشت‬
‫خیال تو‪ /‬ب ‌یتای بی تو با همه بد حساب ‌یام روی دست جهان‬ ‫را رقم م ‌یزند‪.‬‬ ‫زنده‌یاد غزاله علیزاده منتشر شد‪ ،‬این شیوه نوشتار را مطرح می‌کند‪.‬‬
‫باد می‌کنم‪ /‬آی كه جان بی تو ارزانی جنون ‪ /‬گون ‌ههای این همه‬ ‫در این شعر كهن الگوها و پیش انگاره‌های زبان کاملًا به چالش‬
‫كاشی سفید‪ /‬گل انداخته از ب ‌یتابی بی توی ‌یام‪ /‬بیا تمامش كنیم‬ ‫پی ‌شبند عشق تو را باز می‌کنم‪ /‬تا میان ظروف خانگی‬ ‫كشیده می‌شود‪ ،‬ایجاد وا ‌جآرایی در بخشی از شعر با مخاطب ایجاد‬
‫آشیانه كنم ‪ /‬رفتم ‪ /‬بعد از این میان من و اجاق ‪ /‬بال پلیكان‬ ‫ارتباط می‌کند و در بخشی از آن هم گشتن به دور یك موضوع به‬
‫ص‪۷۱:‬‬ ‫است كه می‌سوزد ‪ /‬بعد از این دامن مرا ‪ /‬خرده سبزی‌های‬ ‫جای بیان كردن‪ ،‬شعر را وارد عرصه‌ی این نوع ادبیات می‌کند‪ .‬بخشی‬
‫خرد ‌هفروشان سبز می‌کنند‪ /‬رفتم‪ /‬و جغجغه‌ی كودكی را كه‬ ‫هم به علت وجود روایت غیرمتمرکز با وجود این كه موضوع‪ ،‬موضوع‬
‫شعر شیوا ارسطویی در فرا روی‌هایی از این دست است كه پیش‬ ‫به دنیا نم ‌یآمد ‪ /‬به جست و خیز دیوانگان دادم ‪ /‬رفتم تا در‬ ‫واحدی بوده و موضوع بسیار قدیمی ای هم بوده (مرثیه‌سرایی)‬
‫می‌رود و تعریف دیگری م ‌یپذیرد‪.‬‬ ‫ظروف گود آشپزخانه‌ام‪ /‬با پرنده‌های پختنی شهر هم آشیانه‬ ‫ویژگی‌های نوشتار زنانه را دارد‪ ،‬این شعر به اعتقاد علیرضا بهنام یكی‬
‫شوم‪ /‬من دیگر «نیست»ام ‪ /‬شاید از امروز هر روز بپیچم‬ ‫از کامل‌ترین و قدیمی‌ترین شعرهای این نوع است‪ ،‬كه شاعرش هم‬
‫‪--------------‬‬ ‫دور ماسوره‌ای ‪ /‬ولی دیگر نیستم تا به دایر ‌ههایی كه رسم‬
‫منابع‪:‬‬ ‫یك مرد بوده است‪.‬‬
‫می‌کردی ‪ /‬بر دیوار ‪ /‬بیاویزم ص‪۱۶-۱۷:‬‬ ‫شیوا ارسطویی در نیمه اول ده ‌هی هفتا د با كتاب گم (انتشارات‬
‫‪ -‬وظیفه ادبیات (مجموعه مقالات) تدوین و ترجمه‪ :‬ابوالحسن نجفی‬ ‫فراز كتاب گم كه فرا رو ‌یهای موسیقیایی و قابلی ‌تهای ساختاری آن‬ ‫روشنگران‪ ،‬سال ‪ )۱۳۷۷‬در شمار نخستین شاعرانی بود كه به این‬
‫نشر نیلوفر (چاپ اول‪)۱۳۵۶‬‬ ‫را نشان م ‌یدهد‪ ،‬در شعر «گم» است كه بازتاب بخشی از پیشنهادهای‬
‫دكتر رضا براهنی در آن مشهود است‪ ،‬این بحث كه در شعر چند شكلی‬
‫‪ -‬خطاب به پروان ‌هها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟ دكتر رضا‬ ‫شدن تصویری امر کهن ‌های است‪ ،‬باید «پولی مورفیسم» هنجارهای‬
‫براهنی نشر مركز (چاپ اول‪ ،‬سال ‪)۱۳۷۴‬‬ ‫نحوی جدیدی پیش بیاورد‪ ،‬و این كه از قطع یك حركت زبانی توسط‬
‫حركت زبانی دیگری كه توسط یك حركت دیگر قطع خواهد شد‪ ،‬ما به‬
‫‪ -‬در باره نوشتار زنانه گفتگو با علیرضا بهنام ویژه‌نامه (كارنامه صد‬ ‫درون نوشته به درون عمل بر م ‌یگردیم‪ ،‬لذت ای ‌نگونه شعرها برخاسته‬
‫سال شعر زنان فارسی سرا ‪ ۲۸-۲۹‬مهر سال ‪ ،۱۳۸۸‬دانشگاه الزهرا‬
‫از رفتاری است كه با زبان شده است‪.‬‬
‫«س»)‬
‫‪ -‬نوشتار زنانه و شعر زنان در ده ‌ههای اخیر در ایران‬ ‫چرخ ‌شهای زبانی این شعر‪ ،‬دوایری را پدید آورده است كه هر چند‬
‫دكتر فرشته وزیری نسب سایت شعر‪ ،‬بنیاد ادبی هنری كندو (پاییز‬ ‫مماس با یكدیگر رویت م ‌یشوند‪ .‬دوایر ساختاری مجزایی را نیز شكل‬
‫داد‌هاند‪ .‬نقش چندگان ‌هی كلمه گم ایجاد گسست‪ ،‬پیوست در بندهای‬
‫‪)۱۳۹۱‬‬
‫‪ -‬گم شیوا ارسطویی انتشارات روشنگران‪ ،‬چاپ اول ‪۱۳۷۳‬‬
‫‪ -‬بیا تمامش كنیم شیوا ارسطویی نشر گیو‪ ،‬چاپ اول ‪۱۳۸۲‬‬

‫‪30‬‬
   25   26   27   28   29   30   31   32   33   34   35