Page 31 - Shahrvand BC No.1231
P. 31
ادبیات/طنز سه متن از داریوش رمضانی
31
سال متسیب /شماره - 1231جمعه 2نیدرورف 1392
In touch with Iranian diversity زاغ و روباه
Vol. 20 / No. 1231 - Friday, Mar. 22, 2013 محمد رضا عالی پیام -هال و
(هالو) 3 1 زاغکی پیتزای قارچ خرید
به دهن برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن م یگذشت روباهی
روبه پرفریب حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت :به به چقدر زیبایی!
چه سری! چه دمی! عجب پایی!
توی حرفش دوید ماده کلاغ
گفت :روباه پیر ک ّره الاغ
آن زمان که عقل من گم بود
سن و سالم کلاس سوم بود
حالی از علم بهره ها دارم
مدرک فوق دکترا دارم
گفت و بر جان روبه آتش زد
پیتزا را به زیر بالش زد
گفت روبه به چیت م یبالی؟
پیر و زشتی و بی پر و بالی
زاغ تا پز دهد به آن شیاد
بال بگشود و پیتزا افتاد
پیتزا را ربود و خورد آن گاه
گفت با زاغ حضرت روباه:
آن زمان که کلاس سه بودی
بچه ای توی مدرسه بودی
بنده هم درس حوزه م یخواندم
طلبه بوده روضه م یخواندم
درس خواندم شبانروز مدام
گشته ام حال حجته الاسلام
31
سال متسیب /شماره - 1231جمعه 2نیدرورف 1392
In touch with Iranian diversity زاغ و روباه
Vol. 20 / No. 1231 - Friday, Mar. 22, 2013 محمد رضا عالی پیام -هال و
(هالو) 3 1 زاغکی پیتزای قارچ خرید
به دهن برگرفت و زود پرید
بر درختی نشست در راهی
که از آن م یگذشت روباهی
روبه پرفریب حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت :به به چقدر زیبایی!
چه سری! چه دمی! عجب پایی!
توی حرفش دوید ماده کلاغ
گفت :روباه پیر ک ّره الاغ
آن زمان که عقل من گم بود
سن و سالم کلاس سوم بود
حالی از علم بهره ها دارم
مدرک فوق دکترا دارم
گفت و بر جان روبه آتش زد
پیتزا را به زیر بالش زد
گفت روبه به چیت م یبالی؟
پیر و زشتی و بی پر و بالی
زاغ تا پز دهد به آن شیاد
بال بگشود و پیتزا افتاد
پیتزا را ربود و خورد آن گاه
گفت با زاغ حضرت روباه:
آن زمان که کلاس سه بودی
بچه ای توی مدرسه بودی
بنده هم درس حوزه م یخواندم
طلبه بوده روضه م یخواندم
درس خواندم شبانروز مدام
گشته ام حال حجته الاسلام