Page 30 - Shahrvand BC No. 1217
P. 30
گفتوگو 30
گفتوگو با پتکین آذرمهر
بخش اول:
نباید فکر کنیم مرکز جهان هستیم
کار و روش کار هم بیشــتر به دستش م یآید .به همین دلیل ،وبلاگ خاطر ،ویزای او و همسرش را تمدید نکردند .اتفاقا آنها از ایران بیرون سال متسیب /شماره - 1217جمعه 24رذآ 1391
من هم صد در صد تغییراتی داشته اما هدف وبلاگ از ابتدا تا به حال آمده بودند تا ویزایشــان را تمدید کنند و همان جا بود که مرا دیدند
همین بوده اســت :اطلا عرسانی اخبار واقعی به مردم انگلیسی زبان در و گفتنــد که ما فکر م یکنیم که به خاطر نوع خبرهایی که از ایران به سپیده جدیری In touch with Iranian diversity
بیرون منتقل کردیم ،ویزایمان تمدید نخواهد شــد و این عملا به این
سراسر دنیا. معنی است که دارند ما را اخراج م یکنند ...اما مثلا کسانی چون جیم پتکین آذرمهر از معدود ایرانیانی اســت که اطلا عرســانی اخبار واقعی Vol. 20 / No. 1217 - Friday, Dec. 14, 2012
میور در ایران خیلی بهشان خوش م یگذشت و زندگی مرفهی داشتند ایران به جامعــ هی جهانی را مرهون تلا شهای آنها هســتیم .او بابت
▪ ▪آمار ســالیان هی بازدیدکنندگان وبلاگ شما در سال 2006 و مدام سعی م یکردند خبرهایی بدهند که جمهوری اسلامی بپسندد. وبلاگی که از ســال 2005نوشتن آن را به زبان انگلیسی آغاز کرده و
از طرفی هم یک لابی بســیار قدرتمند هــم در اروپا و هم در آمریکا مخاطب گستردهای میان انگلیســی زبا نها پیدا کرده است ،جایزهی
جهش بزرگی به نســبت ســال 2005داشــته ،در سا لهای داشت تشکیل م یشد که وجهه جمهوری اسلامی را موجه و قابل قبول معتبری را در سال 2009از The International Council for Press
2007و 2008نیز تغییر چندانی به نســبت سال 2006در این نشــان م یداد و به همین خاطر ،من حــس م یکردم که اخبار واقعی and Broadcasting Media Awardsدریافت کرد .به عنوان یک منبع
آمار مشــاهده نم یشود اما بالطبع ،در ســال 2009که ایران ایران در غرب پخش نم یشود .از طرف دیگر ،اوپوزیسیونی داشتیم که موثق اخبار ایران در جامع هی انگلیسی زبان ،مطبوعات و تلویزیو نهای
به خاطر وقای ِع آن ســال در مرکز توجه قرار گرفته بود ،آمار بسیار بی اعتبار شده بود چون خبرهایش یا دروغ و یا اغرا قآمیز بود یا انگلیسی زبان تا کنون بارها با او دربارهی مسائل ایران گف توگو کردهاند
بازدیدکنندگان وبلاگ شــما هم با رشد قابل توجهی روب هرو اصلا شــیوه پخش خبر را بلد نبود .بنابراین من دیدم خبرهایی که در
م یشــود .برای من به عنــوان خوانند هی فارســی زبان این خارج از ایران درباره ایران منتشــر م یشود با واقعیتی که برداشت من که پیوند به تعدادی از این گف توگوها در وبلاگ او به آدرس:
جالب است که شــما وبلاگتان را به انگلیسی و برای مخاطبی بود و حاصل از گفت ههای کسانی بود که من با آنها در تماس بودم ،جور http://www.azarmehr.info/
م ینویسید که فرهنگ دیگر و دغدغ هی دیگری دارد و در هر در نم یآید .این بود که وقتی وبلا گنویسی شروع شد من حس کردم موجود اســت .او علاوه بر نوشــتن این وبلاگ ،با تعدادی از مطبوعات
صورت ،دغدغ هاش ایران نیست ،اما شما کاری م یکنید که او کــه اینجا برای من فرصتی به وجود آمده اســت که اخبار ایران را به معتبر غربی نیز در زمین هی اطلا عرســانی اخبار ایران همکاری م یکند
دغدغ هی ایران را پیدا کند .یعنی م یآید و مطالب شما را دنبال همان جوری که واقعا هست ،بنویسم .بعد که شروع به همکاری بیشتر
م یکند و افزایش بازدیدکنندگان وبلاگ شما نشان م یدهد که با مطبوعات انگلیسی زبان کردم ،وبلاگم به شکلی درآمد که اگر مثلا که در بخش دوم این گف توگو به آنها م یپردازیم.
مدام مخاطب انگلیسی زبان بیشتری پیدا کرد هاید .م یخواهم خبری از ایران در رسان ههای غربی پخش م یشد ،دیگر آن را در وبلاگم
بدانم ظرف یک ســال (از 2005تا )2006چه اتفاقی افتاد که با نم ینوشــتم ،چون دیگر احتیاجی به این کار نبود .همیشه تلاشم این ▪ ▪آقای آذرمهر ،وبلاگی که از ســال 2005نوشتن آن را آغاز
است که اگر خبری از ایران هست که به نظرم باید گفته شود ،اول وارد
رـشـدهنراگکهداانم ایزایما بنایآمدابرــمهواایجنهفکشردیکندی؟م که چه توانای یهایی داریم و مدیای بزرگ شود ،و اگر به دلایلی آنها آن خبر را منتشر نکردند ،من کردیــد ،ه ماکنون به عنوان یکــی از معتبرترین وبلا گهای
آن را در وبلاگم بنویسم .یعنی الان وبلاگ من به یک مدیای انگلیسی انگلیســی زبانی که به موضوع ایران و مسائل آن م یپردازند،
در مورد آنها واق عبین باشــیم و سعی کنیم در همان زمین های که آن زبان برای پخش اخباری از ایران که به دلایل مختلف در مدیای اصلی شناخته م یشــود ،به طور یکه The International Council
توانای یها را داریــم فعالیت کنیم .توانایی من هم این بود که با هر دو for Press and Broadcasting Media Awardsنیــز جایز هی
فرهنگ آشــنایی زیادی داشتم چون از سنین بسیار کم به اینجا آمده غربی درج نکردهاند ،تبدیل شده است. ســال 2009خود را به خاطر نوشــتن این وبلاگ به شما اهدا
و هــر دو زبان را به خوبی بلد بودم .ایــن بود که دیدم م یتوانم اخبار کرد .از همان ابتــدای راه ،اید هتان بر پی ش بردن این وبلاگ با
را جوری بنویســم که خواندن آن برای انگلیســی زبا نها جالب باشد. ▪ ▪از همان ابتدا اید هتان برای این وبلاگ به همین شــکل بود مطالب انتقادی به همین شیوه قرار گرفته بود (مطالبی که گاه
یک بار یک نفر به من گفت زمانی که کســی دارد زبان تازهای را یاد به طنزهای بســیار جذاب سیاسی هم پهلو م یزند) ،یا ای نکه
م یگیرد ،یادگیری حدود 250کلمه برای ای نکه آن فرد گلیم خودش یا مدام شیو ههای نوشت نتان را تغییر دادید تا برای خوانند هها ِصر ِف اطلا عرسانی دربار هی ایران به مخاطب انگلیسی زبان این
را از آب بیرون بکشد کافی است .یعنی برای مکالمات روزمره دانستن جذا بتر شود؟
ایــن تعداد کلمه کافی اســت .اما برای ای نکه کســی بتواند به زبانی وبـلاـعلگتراایبهنکراههماننداایخنت وهببلاودگی ردا؟شروع کردم این بود که در آن زمان
خوب صحبت کند باید تاریخ و فرهنگ آن زبان را بلد باشــد .مثلا اگر ـ ـمسلماً وقتی کسی کاری را شروع م یکند فیدب کاش را اندازهگیری
کســی بیاید و عبارت "رژیم ضحا کوار" را کلمه به کلمه از فارسی به حس م یکردم که مشکلی در پخش اخبار درست ایران در رسان ههای
انگلیسی ترجمه کند و نداند که ضحاک چه کسی بوده است ،نم یتواند م یکند و وقتی م یبیند که یک خبر که گذاشــته زیاد منعکس نشده غربــی وجود دارد .یک دلی لاش این بود که خبرنگارهایی که در ایران
مفهوم این عبارت را به درســتی منتقل کند .یا اگر عبارت انگلیســی یا مورد توجه قرار نگرفته است اما یک خبر دیگر خیلی منعکس شده مســتقر بودند مثل جیم میور ،خبرنگار بی بی ســی ،که به نظر من
Good Samaritanرا بخواهیــم ترجمه کنیم و بگوییم Goodکه به است ،خودش کم کم روال کار به دستش م یآید که کدام خبر جال بتر چون هم شغ لشــان این بود و هم از ای نکه در ایران باشــند ،به آنها
معنی خوب اســت و Samaritanهم به معنی سامرهای؛ پس م یشود اســت و علت ای نکه جال بتر اســت چیســت ،یا مثلا ارزیابی م یکند خیلی خوش م یگذشــت ،نم یخواستند حکومت ایران را زیاد ناراحت
"سامرهای خوب" ،اما اگر آن داستان انجیل را ندانیم که به جریان این ببیند نوع خبررســان یاش چگونه بوده است؛ آیا از تمام شیوههایی که کنند ،همیشــه ســعی م یکردند اخبار خیلی بد را زیاد پخش نکنند،
سامرهای خوب م یپردازد ،این رفرنس را نم یتوانیم درک کنیم .و این برای پخش یک خبر وجود دارد استفاده کرده یا ک مکاری کرده است؟ یا مثلا دســتی روی خبرها بکشند و جمهوری اسلامی را کمی نر متر
است که در یادگیری زبان بسیار طول م یکشد؛ ای نکه آدم واقعا استاد وقتی کســی کاری را شروع م یکند هر چقدر کار را جلو ببرد راندمان نشــان بدهند .دلیلش هم این بود که م یدانســتند اگر ای نگونه عمل
شود و این رفرن سها را هم یاد بگیرد .حتی مثلا بسیاری از عبار تهای نکنند ،از ایران اخراج م یشــوند .نمون هی این موضوع ،ماجرایی بود که
برنام ههای محبوب تلویزیونی به رفرنسی در زبان تبدیل م یشود .همان برای جنیو عبدو و همســرش جان لاین کــه در آن زمان رئیس دفتر 30
طور که "دایی جان ناپلئون" برای ما به یک رفرنس تبدیل شده است رویترز در ایران بود ،پیش آمد .در زمان ریاست جمهوری خاتمی ،تمام
و مثلا م یگوییم که فلانی دایی جان ناپلئونی فکر م یکند ،در انگلیسی خبرنگارهای خارجی از خاتمی خیلی تعریف م یکردند و تا نامی از او
هم به همین صورت است .چون من با این دو فرهنگ به خوبی آشنایی م یبردند ،فورا "رئیس جمهور رُفرمیســت" را هم جلویش م یآوردند.
داشتم احساس کردم که اینجا م یتوانم نقش مفیدی را بازی کنم .به اما جنیو عبدو یک خبرنگار مســتقل بود که در آن زمان در ایران بود
نظر من به همین دلیل بود که این وبلاگ توانست مورد توجه انگلیسی و بعضی از مقالاتش در گاردین چاپ م یشــد و او جور دیگری به این
زبا نها قــرار بگیرد .چیزی که برای من بســیار مهم بود ،این بود که قضیــه م یپرداخت و م یگفت که ای نها مدام م یگویند یک میخ دیگر
صحت موضوعی که م یخواهم دربارهاش بنویســم صد در صد روشن بر تابوت اصلاحات .این تابــوت باید چند میخ دیگر بخورد تا بفهمیم
باشد چون اگر آدم فقط یک بار اشتباه کند و یک خبر اشتباه را منتشر که اصلاحات ،دیگر در ایران مرده است و به جایی نم یرسد؟ به همین
کنــد یا یک بار غلو کند ،تمام اعتبــارش از بین م یرود .و این کار هر
چه بیشتر جلو برویم سخ تتر و ســخ تتر م یشود .شما م یدانید که
حکومت ایران حکومت شفافی نیست و وقتی که آدم این طرف است،
اطلاع یافتن از اخبار درســت هم کار آسانی نیست .بنابراین این کار،
کار دشواری است .در عین حال ،فرد باید ادامه دهد تا وبلاگش وبلاگ
پویایی باشد و این طور نباشد که سالی یک بار در آن چیزی بنویسد.
گفتوگو با پتکین آذرمهر
بخش اول:
نباید فکر کنیم مرکز جهان هستیم
کار و روش کار هم بیشــتر به دستش م یآید .به همین دلیل ،وبلاگ خاطر ،ویزای او و همسرش را تمدید نکردند .اتفاقا آنها از ایران بیرون سال متسیب /شماره - 1217جمعه 24رذآ 1391
من هم صد در صد تغییراتی داشته اما هدف وبلاگ از ابتدا تا به حال آمده بودند تا ویزایشــان را تمدید کنند و همان جا بود که مرا دیدند
همین بوده اســت :اطلا عرسانی اخبار واقعی به مردم انگلیسی زبان در و گفتنــد که ما فکر م یکنیم که به خاطر نوع خبرهایی که از ایران به سپیده جدیری In touch with Iranian diversity
بیرون منتقل کردیم ،ویزایمان تمدید نخواهد شــد و این عملا به این
سراسر دنیا. معنی است که دارند ما را اخراج م یکنند ...اما مثلا کسانی چون جیم پتکین آذرمهر از معدود ایرانیانی اســت که اطلا عرســانی اخبار واقعی Vol. 20 / No. 1217 - Friday, Dec. 14, 2012
میور در ایران خیلی بهشان خوش م یگذشت و زندگی مرفهی داشتند ایران به جامعــ هی جهانی را مرهون تلا شهای آنها هســتیم .او بابت
▪ ▪آمار ســالیان هی بازدیدکنندگان وبلاگ شما در سال 2006 و مدام سعی م یکردند خبرهایی بدهند که جمهوری اسلامی بپسندد. وبلاگی که از ســال 2005نوشتن آن را به زبان انگلیسی آغاز کرده و
از طرفی هم یک لابی بســیار قدرتمند هــم در اروپا و هم در آمریکا مخاطب گستردهای میان انگلیســی زبا نها پیدا کرده است ،جایزهی
جهش بزرگی به نســبت ســال 2005داشــته ،در سا لهای داشت تشکیل م یشد که وجهه جمهوری اسلامی را موجه و قابل قبول معتبری را در سال 2009از The International Council for Press
2007و 2008نیز تغییر چندانی به نســبت سال 2006در این نشــان م یداد و به همین خاطر ،من حــس م یکردم که اخبار واقعی and Broadcasting Media Awardsدریافت کرد .به عنوان یک منبع
آمار مشــاهده نم یشود اما بالطبع ،در ســال 2009که ایران ایران در غرب پخش نم یشود .از طرف دیگر ،اوپوزیسیونی داشتیم که موثق اخبار ایران در جامع هی انگلیسی زبان ،مطبوعات و تلویزیو نهای
به خاطر وقای ِع آن ســال در مرکز توجه قرار گرفته بود ،آمار بسیار بی اعتبار شده بود چون خبرهایش یا دروغ و یا اغرا قآمیز بود یا انگلیسی زبان تا کنون بارها با او دربارهی مسائل ایران گف توگو کردهاند
بازدیدکنندگان وبلاگ شــما هم با رشد قابل توجهی روب هرو اصلا شــیوه پخش خبر را بلد نبود .بنابراین من دیدم خبرهایی که در
م یشــود .برای من به عنــوان خوانند هی فارســی زبان این خارج از ایران درباره ایران منتشــر م یشود با واقعیتی که برداشت من که پیوند به تعدادی از این گف توگوها در وبلاگ او به آدرس:
جالب است که شــما وبلاگتان را به انگلیسی و برای مخاطبی بود و حاصل از گفت ههای کسانی بود که من با آنها در تماس بودم ،جور http://www.azarmehr.info/
م ینویسید که فرهنگ دیگر و دغدغ هی دیگری دارد و در هر در نم یآید .این بود که وقتی وبلا گنویسی شروع شد من حس کردم موجود اســت .او علاوه بر نوشــتن این وبلاگ ،با تعدادی از مطبوعات
صورت ،دغدغ هاش ایران نیست ،اما شما کاری م یکنید که او کــه اینجا برای من فرصتی به وجود آمده اســت که اخبار ایران را به معتبر غربی نیز در زمین هی اطلا عرســانی اخبار ایران همکاری م یکند
دغدغ هی ایران را پیدا کند .یعنی م یآید و مطالب شما را دنبال همان جوری که واقعا هست ،بنویسم .بعد که شروع به همکاری بیشتر
م یکند و افزایش بازدیدکنندگان وبلاگ شما نشان م یدهد که با مطبوعات انگلیسی زبان کردم ،وبلاگم به شکلی درآمد که اگر مثلا که در بخش دوم این گف توگو به آنها م یپردازیم.
مدام مخاطب انگلیسی زبان بیشتری پیدا کرد هاید .م یخواهم خبری از ایران در رسان ههای غربی پخش م یشد ،دیگر آن را در وبلاگم
بدانم ظرف یک ســال (از 2005تا )2006چه اتفاقی افتاد که با نم ینوشــتم ،چون دیگر احتیاجی به این کار نبود .همیشه تلاشم این ▪ ▪آقای آذرمهر ،وبلاگی که از ســال 2005نوشتن آن را آغاز
است که اگر خبری از ایران هست که به نظرم باید گفته شود ،اول وارد
رـشـدهنراگکهداانم ایزایما بنایآمدابرــمهواایجنهفکشردیکندی؟م که چه توانای یهایی داریم و مدیای بزرگ شود ،و اگر به دلایلی آنها آن خبر را منتشر نکردند ،من کردیــد ،ه ماکنون به عنوان یکــی از معتبرترین وبلا گهای
آن را در وبلاگم بنویسم .یعنی الان وبلاگ من به یک مدیای انگلیسی انگلیســی زبانی که به موضوع ایران و مسائل آن م یپردازند،
در مورد آنها واق عبین باشــیم و سعی کنیم در همان زمین های که آن زبان برای پخش اخباری از ایران که به دلایل مختلف در مدیای اصلی شناخته م یشــود ،به طور یکه The International Council
توانای یها را داریــم فعالیت کنیم .توانایی من هم این بود که با هر دو for Press and Broadcasting Media Awardsنیــز جایز هی
فرهنگ آشــنایی زیادی داشتم چون از سنین بسیار کم به اینجا آمده غربی درج نکردهاند ،تبدیل شده است. ســال 2009خود را به خاطر نوشــتن این وبلاگ به شما اهدا
و هــر دو زبان را به خوبی بلد بودم .ایــن بود که دیدم م یتوانم اخبار کرد .از همان ابتــدای راه ،اید هتان بر پی ش بردن این وبلاگ با
را جوری بنویســم که خواندن آن برای انگلیســی زبا نها جالب باشد. ▪ ▪از همان ابتدا اید هتان برای این وبلاگ به همین شــکل بود مطالب انتقادی به همین شیوه قرار گرفته بود (مطالبی که گاه
یک بار یک نفر به من گفت زمانی که کســی دارد زبان تازهای را یاد به طنزهای بســیار جذاب سیاسی هم پهلو م یزند) ،یا ای نکه
م یگیرد ،یادگیری حدود 250کلمه برای ای نکه آن فرد گلیم خودش یا مدام شیو ههای نوشت نتان را تغییر دادید تا برای خوانند هها ِصر ِف اطلا عرسانی دربار هی ایران به مخاطب انگلیسی زبان این
را از آب بیرون بکشد کافی است .یعنی برای مکالمات روزمره دانستن جذا بتر شود؟
ایــن تعداد کلمه کافی اســت .اما برای ای نکه کســی بتواند به زبانی وبـلاـعلگتراایبهنکراههماننداایخنت وهببلاودگی ردا؟شروع کردم این بود که در آن زمان
خوب صحبت کند باید تاریخ و فرهنگ آن زبان را بلد باشــد .مثلا اگر ـ ـمسلماً وقتی کسی کاری را شروع م یکند فیدب کاش را اندازهگیری
کســی بیاید و عبارت "رژیم ضحا کوار" را کلمه به کلمه از فارسی به حس م یکردم که مشکلی در پخش اخبار درست ایران در رسان ههای
انگلیسی ترجمه کند و نداند که ضحاک چه کسی بوده است ،نم یتواند م یکند و وقتی م یبیند که یک خبر که گذاشــته زیاد منعکس نشده غربــی وجود دارد .یک دلی لاش این بود که خبرنگارهایی که در ایران
مفهوم این عبارت را به درســتی منتقل کند .یا اگر عبارت انگلیســی یا مورد توجه قرار نگرفته است اما یک خبر دیگر خیلی منعکس شده مســتقر بودند مثل جیم میور ،خبرنگار بی بی ســی ،که به نظر من
Good Samaritanرا بخواهیــم ترجمه کنیم و بگوییم Goodکه به است ،خودش کم کم روال کار به دستش م یآید که کدام خبر جال بتر چون هم شغ لشــان این بود و هم از ای نکه در ایران باشــند ،به آنها
معنی خوب اســت و Samaritanهم به معنی سامرهای؛ پس م یشود اســت و علت ای نکه جال بتر اســت چیســت ،یا مثلا ارزیابی م یکند خیلی خوش م یگذشــت ،نم یخواستند حکومت ایران را زیاد ناراحت
"سامرهای خوب" ،اما اگر آن داستان انجیل را ندانیم که به جریان این ببیند نوع خبررســان یاش چگونه بوده است؛ آیا از تمام شیوههایی که کنند ،همیشــه ســعی م یکردند اخبار خیلی بد را زیاد پخش نکنند،
سامرهای خوب م یپردازد ،این رفرنس را نم یتوانیم درک کنیم .و این برای پخش یک خبر وجود دارد استفاده کرده یا ک مکاری کرده است؟ یا مثلا دســتی روی خبرها بکشند و جمهوری اسلامی را کمی نر متر
است که در یادگیری زبان بسیار طول م یکشد؛ ای نکه آدم واقعا استاد وقتی کســی کاری را شروع م یکند هر چقدر کار را جلو ببرد راندمان نشــان بدهند .دلیلش هم این بود که م یدانســتند اگر ای نگونه عمل
شود و این رفرن سها را هم یاد بگیرد .حتی مثلا بسیاری از عبار تهای نکنند ،از ایران اخراج م یشــوند .نمون هی این موضوع ،ماجرایی بود که
برنام ههای محبوب تلویزیونی به رفرنسی در زبان تبدیل م یشود .همان برای جنیو عبدو و همســرش جان لاین کــه در آن زمان رئیس دفتر 30
طور که "دایی جان ناپلئون" برای ما به یک رفرنس تبدیل شده است رویترز در ایران بود ،پیش آمد .در زمان ریاست جمهوری خاتمی ،تمام
و مثلا م یگوییم که فلانی دایی جان ناپلئونی فکر م یکند ،در انگلیسی خبرنگارهای خارجی از خاتمی خیلی تعریف م یکردند و تا نامی از او
هم به همین صورت است .چون من با این دو فرهنگ به خوبی آشنایی م یبردند ،فورا "رئیس جمهور رُفرمیســت" را هم جلویش م یآوردند.
داشتم احساس کردم که اینجا م یتوانم نقش مفیدی را بازی کنم .به اما جنیو عبدو یک خبرنگار مســتقل بود که در آن زمان در ایران بود
نظر من به همین دلیل بود که این وبلاگ توانست مورد توجه انگلیسی و بعضی از مقالاتش در گاردین چاپ م یشــد و او جور دیگری به این
زبا نها قــرار بگیرد .چیزی که برای من بســیار مهم بود ،این بود که قضیــه م یپرداخت و م یگفت که ای نها مدام م یگویند یک میخ دیگر
صحت موضوعی که م یخواهم دربارهاش بنویســم صد در صد روشن بر تابوت اصلاحات .این تابــوت باید چند میخ دیگر بخورد تا بفهمیم
باشد چون اگر آدم فقط یک بار اشتباه کند و یک خبر اشتباه را منتشر که اصلاحات ،دیگر در ایران مرده است و به جایی نم یرسد؟ به همین
کنــد یا یک بار غلو کند ،تمام اعتبــارش از بین م یرود .و این کار هر
چه بیشتر جلو برویم سخ تتر و ســخ تتر م یشود .شما م یدانید که
حکومت ایران حکومت شفافی نیست و وقتی که آدم این طرف است،
اطلاع یافتن از اخبار درســت هم کار آسانی نیست .بنابراین این کار،
کار دشواری است .در عین حال ،فرد باید ادامه دهد تا وبلاگش وبلاگ
پویایی باشد و این طور نباشد که سالی یک بار در آن چیزی بنویسد.