Page 17 - Issue No.1363
P. 17

‫«اگو» و از غریزه سرچشمه م ‌یگیرد و به فکر دیگری نیست‬                                                                                               ‫بازی کردن با‬      ‫مقالات‬
                                                                       ‫بلکه در فکر حذف دیگری است‪ .‬متاسفانه از نظر بسیاری‪ ،‬این‬                                                                                             ‫کارت منافع‬
     ‫‪17‬‬                                                                ‫مفهوم خودخواهی و منفعت طلبی‪ ،‬جایگزین مفهوم درست‬
                               ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1363‬جمعه ‪ 10‬رهم ‪1394‬‬  ‫فردگرایی شده است و از اینروست که با چنین پیش فرض‬                                                                                                   ‫ملی برای اثبات‬    ‫زنان‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬                                        ‫و قضاوت ذهنی در خصوص فردگرایی‪ ،‬به سختی م ‌یتوان‬                                                                                                    ‫حقوق زنان‬
                                                                       ‫مفهوم فردگرایی را پالایش و تعریف کرد‪ .‬این در حالی است‬
                                                                       ‫که فردگرایی ریشه در کرامت انسانی دارد و هیچ زن و مردی‬                                                                                              ‫کافی است؟‬
                                                                       ‫را نیز مسثتنا نیز نم ‌یکند‪ .‬فردگرایی همان مفهوم کانتی است‪،‬‬
                                                                       ‫آن قاعده اخلاقی طلایی است که م ‌یگوید چنان رفتار کن که‬                                                                                                               ‫مینا اعتقادی‬
                                                                       ‫دوست داری با تو رفتار شود‪ .‬البته ما همین مفهوم را در نصایح‬
                                                                                                                                                 ‫شود و در آن گوشه و کنار به سختی برای خودمان جایی باز کنیم و در‬           ‫مدرسه فمینیستی‪ :‬در اخبار شنیدیم و خواندیم که خانم اردلان از رفتن‬
                                                                                 ‫دینی مان از امام بزرگوار‪ ،‬یعنی مولای علی داریم‪.‬‬                 ‫نهایت در حاشیه‪ ،‬خواست ‌ههای خود را مطرح کنیم؟ یا به عبارت دیگر چرا‬       ‫به خارج برای مسابقات آسیایی بازماند‪ ،‬آنهم نه برای اینکه م ‌یخواست‬
                                                                       ‫با توجه به این مسائل‪ ،‬امروز به نظر م ‌یرسد که ما باید اعتراض‬                                                                                       ‫برود سفر و یا اینکه بخواهد خانه و خانواده را رها و بی امان بگذارد‪ ،‬قرار‬
                                                                       ‫مان را به لحاظ نقض حقوق مان و نادیده گرفتن مان به عنوان‬                                        ‫استراتژی را متمرکز بر خواست ‌ههای زنان نکنیم؟‬       ‫بود برود که برای ملت افتخار بیافریند‪ .‬وای اگر قرار بود زنی به خاطر دل‬
                                                                       ‫انسان به ماهو انسان طرح کنیم‪ .‬در واقع اعتراض ما نباید از‬                  ‫ممکن است برخی ادعا کنند که این یک نوع استراتژی است‪ ،‬یعنی برای‬            ‫خود م ‌یرفت‪ ،‬یا اگر برای تفریح م ‌یرفت‪ ،‬بی شک بودند مردان و زنانی که‬
                                                                       ‫آن جهت باشد که این قانون باعث شده تا زن ایرانی نتواند باعث افتخار‬         ‫اینکه بتوانیم دیده شویم ناچاریم اینگونه بازی کنیم‪ .‬اما در پاسخ باید گفت‬  ‫گریبان چاک م ‌یکردند و چنین زنی را متهم به سهل انگاری‪ ،‬بی مبالاتی‪،‬‬
                                                                       ‫ایران شود! بلکه باید از آن جهت مطرح شود که یک زن ایرانی از خروج‬           ‫دقیقاً به همین مفهوم اگر این استراتژی باشد‪ ،‬پس زمان آن رسیده است‬         ‫عدم درک وظیفه و خلاصه هر تنگ نظری که باشد بر وی روا م ‌یداشتند‬
                                                                       ‫از کشور محروم شد تا نتواند آرزویش را که م ‌یتوانست افتخارآفرینی برای‬                                                                               ‫و اساساً حق او را در این م ‌یدانستند که پایش را از حدش دارازتر نکند‪.‬‬
                                                                       ‫ایران نیز باشد به سرانجام برساند‪ .‬اگر ما امروز اعتراض به قانون ناعادلانه‬                                      ‫تا این استراتژی را تغییر دهیم‪.‬‬       ‫افراد دیگری که در این رابطه نوشت ‌هاند اشاره کرد‌هاند که این ماجرا از این‬
                                                                       ‫داریم (و در این مورد خاص اجازه خروج زنان از کشور که م ‌یبایست با‬          ‫شاید در آغاز انقلاب که زنان مشارکت چندانی در امور نداشتند‪ ،‬سطح‬           ‫زاویه نبوده است و تشریح کرد‌هاند که قوانین نابرابر حتی در چنین مواقعی‬
                                                                       ‫اجازه همسر باشد) به دلیل این است که این قانون زن را در حدشی پایین‬         ‫سواد بالا نبود‪ ،‬یا زنان به اشتغال مبادرت نم ‌یکردند‪ ،‬نقش زنان به عنوان‬   ‫به مصالح ملی نیز ضربه میزند‪ .‬در این مورد اخیر‪ ،‬خانم اردلان برای یک‬
                                                                       ‫آورده و او را مساوی یک صغیر و سفیه قرار داده است‪ .‬از تبعات چنین‬           ‫تربیت کنندگان فرزندان و در کانون خانواده تعریف م ‌یشد و زنان‪ ،‬این‬
                                                                       ‫قانون نابرابری م ‌یتواند این نیز باشد که زنانی غیوری چون نیلوفر اردلان‬    ‫نق ‌شها را نه تنها اعمال م ‌یکردند بلکه به آن باور نیز داشتند‪ ،‬چاره ای‬                             ‫هدف ملی م ‌یخواست از ایران خارج شود‪.‬‬
                                                                       ‫اگر توسط همسر ناشزه تشخیص داده شود نیز نتواند از کشور خارج شود!‬           ‫نبود تا با آن ادبیات و از درون خانواده و برای خانواده مطالبات خود را‬     ‫در این مورد گفته شد و خشم همه ما نیز برانگیخته شد‪ ،‬میگویم خشم‬
                                                                       ‫این قانون سالب آزادی فردی رفت و آمد است‪ ،‬چون زن را از حق عبور و‬           ‫بیان کرد‪ .‬این استراتژی اتفاقاً در جاهایی هم در آن زمان موفق بود و‬        ‫چون دقیقاً منظورم خشم است زیرا با هیچ احساس دیگری نم ‌یشود به‬
                                                                       ‫مرور آزادانه مستثنی کرده است‪ .‬این قانون به هیچ وجه‪ ،‬نه ریشه در شرع‬        ‫پاسخ م ‌یگرفت‪ ،‬اما امروز نیاز به بازبینی این استراتژی و تعریف مجدد‬
                                                                                                                                                 ‫آن داریم‪ .‬باید در مورد جامعه و زنان ایران بهتر مطالعه شود‪ .‬اکنون بیش‬                                           ‫این مساله واکنش نشان داد‪.‬‬
                                                                                                          ‫دارد و نه در قرآن و نه در سنت‬          ‫از ‪ 60‬درصد از دانشجویان ما را دختران تشکیل داد‌هاند‪ ،‬آمار ازدواج‬         ‫اینکه میگوییم به خاطر مصالح ملی هم که شده این قانون نابرابر است تا‬
                                                                       ‫این قانون از جمله بازماند‌ههای قوانین تبعیض آمیز پیش از انقلاب است‬        ‫کاهش پیدا کرده است‪ ،‬آمار طلاق افزایش یافته؛ زنان مشارکت بیشتری‬           ‫حدودی حرف درستی است و مسیر را هموار م ‌یکند‪ .‬برای همراه کردن‬
                                                                       ‫که به گفته خانم مهرانگیز منوچهریان‪ ،‬وقتی به نمایندگان مجلس آن‬             ‫در مشاغل دارند‪ .‬هرچند سیاست رسمی دولت بازگرداندن زنان به نقش‬             ‫نیم دیگر جامعه و اثبات اینکه این قوانین در همه جا آسیب میزند‪،‬‬
                                                                       ‫زمان در مورد این قانون اعتراض کرد از نمایندگان مرد مجلس پاسخ‬              ‫پیشینشان است اما به نظر م ‌یرسد مشارکت اقتصادی زنان در شغ ‌لهایی‬         ‫حتی در جایی که قرار است افتخاری برای ایران ایجاد شود‪ ،‬شاید چنین‬
                                                                       ‫شنید که «اگر ما اجازه دهیم زنان مان از ایران بروند از دست مان خارج‬        ‫غیر رسمی در حد پایین نباشد‪ .‬امروز هر یک از زنان اگر حتا قوانین را‬
                                                                                                                                                 ‫به خوبی ندانند اما م ‌یدانند در چه سنگلا ‌خهایی خواهند افتاد‪ .‬همه این‬                                             ‫استدلال ‌یهایی لازم باشد‪.‬‬
                                                                                                                             ‫م ‌یشوند»!‬          ‫پدید‌هها حکایت از یک نه بزرگ به نقش قبل ‌یشان دارد‪ .‬از این رو به نظر‬     ‫اما اعتراض من دقیقاً به اینگونه استدلال است‪ .‬اعتراضم به این است‬
                                                                       ‫ریشه تبعیض آمیز این قانون در این است که زن را شی دانسته که‬                ‫م ‌یرسد اکنون هنگامه و زمان آن فرا رسیده است تا استراتژی خود را بر‬       ‫که مگر ما زنان هنوز خودمان دارای وجود مستقلی نیستیم که وقتی‬
                                                                       ‫م ‌یتواند به تملک دیگری درآید و در نتیجه معتقد است که همیشه باید‬                                                                                   ‫م ‌یخواهیم از حقوق مان صحبت کنیم‪ ،‬باید آنرا به امر دیگری گره بزنیم؟‬
                                                                                                                                                                                        ‫مبنای فردگرایی قرار دهیم‪.‬‬         ‫برای مثال زمانی که م ‌یخواهیم در خصوص حقوق زنان در خانواده‬
                                                                                                  ‫افساری برای مهار زن وجود داشته باشد!‬           ‫میدانم که با طرح این مسئله اولین چیزی که به ذهن برخی خطور‬                ‫صحبت کنیم شیوه استدلال ما این است که این تغییرات اگر انجام شود‬
                                                                       ‫امروز من و تو اگر به این قانون اعتراض م ‌یکنیم‪ ،‬اعتراض مان به سلب‬         ‫م ‌یکند این است که فردگرایی مساوی است با خودخواهی یا مساوی با‬            ‫مصالح خانواده تأمین م ‌یشود و یا در همین مورد اخیر که حق خروج از‬
                                                                       ‫حداقل آزادی مان است‪ :‬آزادی فردی!!! میدانم برای جوان امروزی آزادی‬                                                                                   ‫کشورمان را به منافع ملی گره م ‌یزنیم‪ .‬در واقع گویا وقتی م ‌یخواهیم‬
                                                                       ‫فردی شاخص اش از منافع ملی نیز بالاتر است و اگر هم بالاتر نباشد‪ ،‬تا‬                                                           ‫منفعت طلبی!‬           ‫ناکارآمدی این قوانین را نشان دهیم و اثبات کنیم که چکونه این قوانین‬
                                                                       ‫نتواند آزادی فردی را لمس کند‪ ،‬بی شک نم ‌یتواند مفهوم منافع و آگاهی‬        ‫اما فرق است بین آن و این‪ .‬وقتی میگوییم فردگرایی‪ ،‬این فردگرایی‬            ‫م ‌یتواند لطمه بزند به دیگر حوز‌هها از جمله در این مورد خاص به مصالح‬
                                                                       ‫ملی را درک کند‪ .‬این آزادی توأم است با سنجش‪ ،‬توأم است با تفکر و‬            ‫توأم است با خرد‪ ،‬سنجش و برگزیدن راهی میانه و در نهایت تعادل‬              ‫ملی اشاره م ‌یکنیم‪ .‬درست است که با وجود این قوانین نابرابر‪ ،‬جامعه یا‬
                                                                                                                                                 ‫بین فرد و جامعه‪ .‬در حالی که آن دیگری (خودخواهی) کور است و از‬             ‫خانواده آسیب م ‌یبیند‪ ،‬اما سؤال این است که هویت خود زن به عنوان‬
                                                                                                             ‫آگاهی و توأم است با احترام‪.‬‬                                                                                  ‫زن کجاست؟ چرا همیشه مسائل زنان باید با موضوعات بزر ‌گتر تعریف‬
                                                                       ‫و اگر در سرزمینی فرد در حدشی پایین آید و آزادیش رخت بربندد‪،‬‬
                                                                       ‫ناراستی‪ ،‬قبای راستی بر تن م ‌یکند و تهدید و پرده دری‪ ،‬امنیت نامیده‬

                                                                                                            ‫م ‌یشود‪ .‬بادا که چنین نگردد‪.‬‬

                                                                             ‫ﺗﺪرﯾﺲ اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ‬                                                                  ‫ﺳﻌﯿﺪ ﺣﺪﯾﺪی‬                                                    ‫‪wedding Ceremony‬‬   ‫‪Dr. Monir Taha‬‬
                                                                                                                                                                                                                          ‫‪604-739-9491‬‬
                                                                       ‫در هﺮ ﺳﻨﯽ ﮐﻪ هﺴﺘﯿﺪ ﺑا ﺷﺮﮐﺖ در ﮐﻼسهای ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻓﺮﻫﺎدﭘﯿﺮﻏﯿﺒﯽ‬                    ‫مﺘﺮﺟﻢ رﺳﻤﯽ دادﮔﺴﺘﺮی ﺑﯽﺳﯽ‪ ،‬ادارﻩ مﻬاﺟﺮت ﮐاﻧادا و ‪ICBC‬‬                    ‫‪www.aroosy.ca‬‬     ‫ﻣﺮاﺳﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻫﻤﴪی ﺷ را ﺑﻪ زﺑﺎن ﺷﯿﻮای ﻓﺎرﺳﯽ‪،‬‬
                                                                          ‫)‪ ،(FRED‬مﮑاﻟﻤﻪ اﻧﮕﻠﯿﺴﯽ را در ﮐﻮﺗاﻩﺗﺮﯾﻦ زمان مﻤﮑﻦ ﯾاد ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ‪.‬‬                                                                                                           ‫ﺷﻌﺮ و ﺳﺨﻦ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ اﺟﺮا ﻣﯽﮐﻨﺪ‪.‬‬
                                                                                                                                                                       ‫ﺑﺎ ‪ ١٨‬ﺳﺎل ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺧﺪﻣﺖ در اﺳﺘﺎن ﺑﺮﯾﺘﯿﺶﮐﻠﻤﺒﯿﺎ‬                                  ‫ﺗﻠﻔﻦ‪۶۰۴ - ۷۳۹ - ۹۴۹۱ :‬‬
                                                                       ‫ﻓﺮهاد ﭘﯿﺮﻏﯿﺒﯽ اﺑﺪاعﮐﻨﻨﺪﻩ روش ﻧﻮﯾﻦ آمﻮزش زﺑان ‪، No-pen English‬‬
                                                                       ‫ﺑا‪ ٢٠‬ﺳال ﺗﺠﺮﺑﻪی ﺗﺪرﯾﺲ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ و ﮔﻮاهﯽﻧامﻪ ‪ TEFL/TESL‬از‬                         ‫ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮔﻮاهﯿﻨﺎﻣﻪ‪ ،‬ﭘﺎﺳﭙﻮرت‪ ،‬ﻧﺎﻣﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺑﯿﻤﻪ‪،‬‬                                             ‫ﻋﮑﺎﺳﯽ و زﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻋﮑﺲ را ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻼﻗﯿﺖ‬
                                                                                                                                                                 ‫ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ و ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺪارک‪.‬‬                                                          ‫‪Romin Deravian‬‬
                                                                                                                         ‫ﺑﺮﯾﺘﯿﺶ ﮐﻠﻤﺒﯿا‪.‬‬
                                                                                                                                                     ‫مﺘﺮﺟﻢ رﺳﻤﯽ دادﮔاﻩ و امﻮر ﺗﺼادﻓات وﺳاﯾﺮ دﻋاوی‪.‬‬                                                 ‫از ﻫﻤﯿﻦ ﺷ ره ﺗﻠﻔﻦ ﺑﺨﻮاﻫﯿﺪ و اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﺪ‬
                                                                        ‫‪Tel: 604.679.1920‬‬
                                                                                                                                                 ‫ﺗﻠﻔﻦ‪saeedhadidi@msn.com / ٦٠٤-٧١٦-٧٠٦٦ :‬‬

‫‪Vol. 22 / No. 1363 - Friday, Oct. 2, 2015‬‬

                               ‫‪17‬‬
   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22