Page 17 - merged
P. 17

‫باشد که عشق «بهاره هدایت» بسوزاند قفس را‬                                                                                                                                                        ‫مقالات‬

‫‪17‬‬

‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1357‬جمعه ‪ 30‬دادرم ‪1394‬‬                                                                             ‫تأثیری ندارد» حرف دقیقی است و‬                                                    ‫زنان‬
                                                                                                                     ‫شکننده‬    ‫دکرهس مت ‌یمگو‌ییگدوید«‪..‬ک‪.‬املم ًاا‬  ‫نه آن‬
                                                                                                                     ‫اینجا در‬                                       ‫است»‬                   ‫آمنه کرمی‬

                                                                                                                     ‫دنیای دیگری زندگی م ‌یکنیم‪ ،‬خیلی‬
                                                                                                                     ‫دور‪ ...‬وقتی که برگردیم‪ ،‬نه ما دیگر‬
                                                                                                                     ‫آن آد ‌مهای سابق ایم و نه شما‪...‬من از‬                                 ‫این روزها از هر طرف خبر تنبیه و جریمه کردن زنان را م ‌یشنویم‪ .‬از‬
                                                                                                                     ‫این فاصل ‌هها می‌ترسم‪ »...‬قلب ات به‬                                   ‫یک طرف لایه و طرح و قانون مصوب م ‌یکنند تا زنان شاغل را به خاطر‬
                                                                                                                     ‫تپش م ‌یافتد و به زن بودن ات افتخار‬                                   ‫«بدحجابی» یا «کم حجابی» در محل کار «جریمه» نقدی کنند‪ ،‬و از طرف‬
                                                                                                                     ‫م ‌یکنی‪ .‬چون م ‌یبینی آن دختر جوان‬                                    ‫دیگر با زیرپا گذاشتن «قانون خودشان»‪ ،‬زنانی همچون بهاره هدایت را‬
                                                                                                                     ‫یکه تاز دفتر تحکیم وحدت‪ ،‬امروز‬                                        ‫«جریمه» م ‌یکنند و او را به رغم پایان دوران محکومیت اش در زندان‬
                                                                                                                     ‫چقدر بالیده و عمیق شده است‪.‬‬                                           ‫اوین نگه م ‌یدارند؛ و یا مادران زندانی (همچو نرگس محمدی) را با قطع‬
                                                                                                                                                                                           ‫تماس تلفنی با فرزندانشان «جریمه» م ‌یکنند! اما به راستی چرا این چنین‬
                                           ‫سال زندان را با صبوری پشت سر گذاشت و آن زندگی درخشان اش را‬                                            ‫شاید وقتی بهاره در نامه دیگرش‬             ‫م ‌یکنند؟ چرا زنان شاغل که پس از این همه سال تلاش برای تحصیل و‬
                                           ‫به رخ ما نکشید‪ ،‬امروز دیگر این بی قانونی آشکار را بر نم ‌یتابد‪ .‬ما هم‬                                 ‫به امین در فروردین سال ‪۱۳۹۳‬‬               ‫علم آموزی؛ و به رغم سهم اندکشان در بازار رسمی کار (که زیر ‪ ۱۵‬درصد‬
                                           ‫بر نمی‌تابیم و از مسئولان م ‌یپرسیم که چرا و به استناد به کدام قانون‬                                  ‫م ‌ینویسد‪« :‬امروز چهار سال و دو ماه از‬    ‫است) و به رغم مقاومت در مقابل این همه ممنوعیت علیه شاغل شدنشان‪،‬‬
                                           ‫آئین دادرسی باید بهاره هدایت در زندان باشد وقتی از خردادماه امسال‬                                     ‫اون روز م ‌یگذره و من هنوز عاشقتم‪.‬‬        ‫بالاخره توانست ‌هاند با چنگ و دندان شغلشان را حفظ کنند باز هم مورد‬
                                           ‫طبق قانون باید آزاد می‌شد؟ مسئولان قوه قضائیه باید بدانند این ظلم به‬                                  ‫عاشق صدای اقیانوس! من سنگینی‬              ‫هجوم بداندیشان قرار م ‌یگیرند و به بهانه کم حجابی‪« ،‬جریمه» برایشان‬
                                           ‫بهاره هدایت‪ ،‬ظلم به زن بودن همه ما زنان است و چنین ظلمی فراموش‬            ‫قلبم رو از دوریت حس می‌کنم‪ ».‬همه ما به زن بودن و عواطف زنانه و‬        ‫تصویب م ‌یکنند؟ و خدا م ‌یداند که این مصوبه چقدر بهانه به دست افراد‬

                                                            ‫نم ‌یشود و چون لکه ای تیره در تاریخ باقی م ‌یماند‪.‬‬                                                   ‫انسانی مان می‌بالیم‪.‬‬                    ‫مغرض خواهد داد برای اخراج زنان از محی ‌طهای کاری‪.‬‬

                                                                                                                     ‫این زن جوانی که کار و فعالیت اش‪ ،‬که قلم و نگاه تیزبین اش‪ ،‬که‬          ‫چرا زن جوانی همچون بهاره هدایت که یک تنه توانست در سال ‪،۱۳۸۴‬‬
                                                                                                                     ‫صبوری و دوراندیشی‌اش سبب افتخار همه ما به زن بودن م ‌یشود‪ ،‬نامه‬       ‫مرکزیت دفتر تحکیم وحدت‪ ،‬سر بلند کند و تنها‬      ‫ددرختشروتراصمییتمماگم ًیارمنرددهاندهر‬
                                                                                                                     ‫ای دیگر از پشت آن دیوارهای سیمانی روانه کرده و نوشته‪« :‬دختری‬          ‫این شورای باشد‪« ،‬جریمه» م ‌یشود و به رغم پایان‬
                                                                                                                     ‫را تصور م ‌یکنم ‪ ۲۵‬ساله که به قوانین نابرابر معترض است و دستگیر‬       ‫دوران حبس اش همچنان در زندان نگه داشته م ‌یشود؟ به راستی چرا؟‬
                                           ‫همه می دانیم که بهاره هدایت بالاخره از آن دخمه تنگ و نمور که‬              ‫م ‌یشود‪ .‬دانشجویی را تصور می‌کنم ‪ ۲۶‬ساله که به سیاست‌های دولت‬         ‫شاید برای آن که وقتی بهاره در دفتر تحکیم وحدت چنین زنانه بالید‪ ،‬همه‬
                                           ‫زندانش نامید ‌هاند‪ ،‬با سرافرازی بیرون خواهد آمد‪ ،‬ولی روسیاهی در‬           ‫در دانشگاه معترض است و کنار ‪ ۵‬تن دیگر تحصن کرده و بازداشت‬             ‫ما هم به زن بودن مان بالیدیم‪ .‬و شاید برای آن که وقتی بسیاری از پسران‬
                                           ‫حبس نگه داشتن غیرقانونی‌اش بر چهره افرادی که چنین ظلمی را به‬              ‫می‌شود‪ .‬دختری را تصور می‌کنم ‪ ۲۷‬ساله که صبح روز پیش از‬                ‫همتایش‪ ،‬کشور را ترک کردند و از آن مجموعه فقط چند نفرشان از جمله‬
                                           ‫او روا م ‌یدارند باقی خواهد ماند‪ .‬پس او را هرچه زودتر آزاد کنید تا تاریخ‬  ‫ازدواجش در خانه بازداشت م ‌یشود‪ ،‬او را تصور م ‌یکنم در ‪ ۲۸‬سالگی‬       ‫بهاره‪ ،‬ماندند‪ ،‬باز هم به زن بودن مان افتخار کردیم‪.‬‬
                                                                                                                     ‫که در لحظه‌ی تحویل سال ‪ ۸۸‬جلوی زندان اوین با ‪ ۱۶‬نفر دیگر دستگیر‬
                                              ‫قوه قضائیه کشور این همه آلوده به زن ستیزی و زن هراسی نباشد‪.‬‬            ‫شده؛ و او را‪ ،‬هنگامی که شامگاه نهم دی ماه ‪ ۸۸‬به جرم همبستگی با‬        ‫شاید هم برای آن که نام ‌ههای بهاره هدایت از زندان‪ ،‬همیشه توانسته از‬
                                                                                                                     ‫جنبش سبز دستگیر م ‌یشود و زندانی می‌ماند تا امروز‪ ...‬دختر ‪ ۳۴‬ساله‬     ‫محدودیت‌های تنگ زندان عبور کند و فراتر از آن به «روابط انسانی» به‬
                                           ‫‪ ...‬باشد که عشق عمیق بهاره به زندگی‪ ،‬قفس را بسوزاند‪ ،‬و رها کند‬            ‫ای را تصور م ‌یکنم که ماه‌ها یا سا ‌لهایی را بیش از موعد مقرر در بند‬  ‫«عشق»‪ ،‬به موانع و دشوار ‌یها‪ ،‬به محدودی ‌تهای انسانی و‪ ...‬بپردازد‪.‬‬
                                                                                              ‫پرندگان را‪...‬‬          ‫مانده و می‌ماند‪ .‬گویی زندان را «تقدیر» خود پنداشته‪ .‬من نم ‌یخواهم‬     ‫وقتی بهاره در فروردین سال ‪ ۱۳۹۱‬از زندان برای عشق اش‪ ،‬امین‬
                                                                                                                     ‫جای او باشم‪ ...».‬آری بهاره هدایت این افتخار زن بودن مان که شش‬         ‫احمدیان‪ ،‬م ‌ینویسد‪« :‬راستش نه این حرف که می گویند «زندان هیچ‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬            ‫[مدرسه فمینیستی]‬

‫‪Vol. 22 / No. 1357 - Friday, Aug 21, 2015‬‬  ‫‪Moe Mahboubi‬‬                                                                     ‫ﻣﺸﺎور‬                                                                  ‫ﻣﺸﺎور‬

                                           ‫ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﺒﻮﺑﯽ‬                                                                     ‫اﻣﻼ ک‬                                                            ‫وام ﻣﺴﮑﻦ و ﺗﺠﺎری‬

                                                                                                                     ‫‪Real Estate Specialist‬‬                                                ‫‪Mortgage Advisor‬‬

                                                                                                                     ‫‪Web: www.moerealtor.ca‬‬                                                ‫‪Web: www.applymortgage.ca‬‬
                                                                                                                     ‫‪Email: moe@moerealtor.ca‬‬                                              ‫‪Email: apply@applymortgage.ca‬‬

‫‪17 Cell: 778.895.2511‬‬
   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21   22