Page 24 - 1344
P. 24
گفت‌وگویشهرگانبامریوانحلبچ ‌های‬ ‫▪ ▪ترجم ‌هی جدیدی نیز از اشعار شما اخیرا منتشر‬ ‫هیچ کدام از کتاب‌ها ی قدیمی‌ام نه در دسترس بودند؛‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1344‬جمعه ‪ 1‬دادرخ ‪1394‬‬ ‫‪24‬‬
‫مترجم اشعار فارسی به کردی‬ ‫نه امکان تجدید چاپ بود و نه خودم موافق انتشار همه‬ ‫‪24‬‬
‫شده است‪ .‬لطفا در این مورد برایمان شرح دهید که‬ ‫شعرها‪ ...‬فکر کردم بد نیست شعرهای ‪ 5‬کتاب در نگاه و‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫ریش ‌ههای مشترک زبان فارسی و زبان کردی‪ :‬گف ‌توگو با مریوان‬ ‫شامل کدام کتاب یا کتا ‌بهای شما م ‌یشود و به چه‬ ‫گزینشی دوباره یکجا جم ‌عآوری شود‪ .‬اشعاری در کتاب بود‬
‫حلبچ ‌های مترجم اشعار فارسی به کردی‪ ‬‬ ‫زبان ‌یست؟ در مجموع‪ ،‬چقدر از ترجم ‌ههایی که تا به‬ ‫که قبلا حذف شده بودند و در مواردی اسم شعرها؛ حتا‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1344 - Friday, May 22, 2015‬‬
‫حال از اشعارتان صورت گرفته است راضی بود ‌هاید و‬ ‫تاریخ سرایش آنها تغییر کرده بود‪ .‬به عنوان مثال در کتاب‬
‫گف ‌ت ‌وگو‪ :‬آزاده دواچی‬ ‫چقدر مترجمان را در انتقال حس و فضای شعرهایتان‬ ‫"تندی ‌سهای پاییزی" ‪ 1374‬شعرهایی به طور کامل حذف‬
‫مریوان رحیمی (حلبچه‌ای) مترجم آثار فارسی به زبان کردی است‪.‬‬ ‫شده بود و در کمال تعجب و تناقض شعرهایی با همان محتوا‬
‫آقای رحیمی از سال ‪ ۷۵‬تاکنون ترجمٔه شعر فارسی را به کردی شروع‬ ‫به زبا ‌نهای دیگر‪ ،‬موفق م ‌یدانید؟‬ ‫در کتاب چند صفحه بعد آمده است؛ شعرهایی که موضوع‬
‫کرده است‪ .‬تاکنون آقای رحیمی ‪ ۲۶‬کتاب ترجمه کرده است‪ .‬این‬ ‫آخرین کار منتشر شده مجموعه شعر به سوئدی "سفرنامه‬ ‫آن جنگ و زندان است‪ .‬البته همه آن شعر ها را جز چند‬
‫کتا ‌بها از شاعرانی چون فروغ فرخزاد‪ ،‬احمد شاملو‪ ،‬سهراب سپهری‪،‬‬ ‫سراندیب" نام دارد‪ .‬بخشی از کتاب توسط لارش پالم‬
‫شمس لنگرودی‪ ،‬حافظ موسوی‪ ،‬شهاب مقربین‪ ،‬رسول یونان‪ ،‬گروس‬ ‫به انگلیسی نیز ترجمه و به صورت الکترونیکی منتشر‬ ‫مورد نتوانستم پیدا کنم که بعضی در کتاب آمده است ‪.‬‬
‫عبدالملکیان و غیره است‪ .‬ادامٔه این پروژه و ترجمٔه آثار شعر فارسی به‬ ‫شد‪ .‬گزیده‌ای از اشعار به روسی و اوکراینی‬
‫ایرانی همچنان ادامه دارد‪ .‬گفتگوی زیر با مریوان رحیمی و به بهانٔه ترجمٔه‬ ‫برگردانده شده است‪ .‬اما بیشترین نقد و نظرات‬ ‫▪ ▪با توجه به این کتاب‪ ،‬تاریخ شروع سرود ‌نتان باید‬
‫درباره ترجمه سوئدی کتاب‌ها نوشته شده‬
‫تازه‌ای از اشعار‪ ‬فارسی به زبان کردی است‪.‬‬ ‫است و نکاتی که مشخص است شعرها در‬ ‫به ده ‌هی پنجاه شمسی برگردد‪ .‬در فاصل ‌هی این پنج‬
‫زبان دوم قادر به ارتباط بوده‌اند‪ .‬همین طور‬ ‫دهه‪ ،‬چه تغییراتی را در سبک شعری خودتان حس‬
‫▪ ▪آقای رحیمی چه شد که تصمیم به ترجم ٔه اشعار فارسی به کردی گرفتید؟ چه عاملی‬ ‫نقدهایی به انگلیسی درباره ترجمه کتابی که‬ ‫کرد ‌هاید؟ خودتان کدام کتا ‌بهای شــعری را که طی‬
‫چند سال پیش به انگلیسی منتشر شد این‌ها‬ ‫این همه سال منتشر کرد ‌هاید‪ ،‬بیشتر م ‌یپسندید و‬
‫مشوق شما در شروع این پروژه بود؟‬ ‫نشان می‌دهد به هر حال ارتباط با کارها‬
‫‪ -‬من از بچگی با شعر فارسی و همچنین کردی بزرگ شده‌ام‪ .‬زاده شهر حلبچه هستم که به‬ ‫برقرار شده است‪ .‬بعضی از دوستان که روسی‬ ‫برای خواندن توصیه م ‌یکنید؟‬
‫شهر شاعران مشهور است‪ .‬شهری که بیشترین و بهترین شاعران کلاسیک ازجمله مولوی کرد‪،‬‬ ‫و اوکراینی می‌دانستند درباره این ترجمه‌ها‬ ‫اولین نوشته‌هایم در سال‌های بعد از انقلاب در نشریات‬
‫نالی‪ ،‬احمد مختار جاف‪ ،‬طاهر بگ جاف و پدر شعر نو کرد گوران زاده آن هستند‪ .‬پدر بزرگم‬ ‫گفتند بسیار آهنگین و شاعرانه ترجمه‬ ‫مشهد و بعدها در مجلات ادبی آن سال‌ها منتشر شد در‬
‫سواد نداشت ولی گلستان سعدی را م ‌یخواند‪ .‬در حلبجه قبل از دایر شدن مدارس در اوایل قرن‬ ‫شده است‪ .‬معمولا در ترجمه‌ها با مترجمین‬ ‫این سی و چند سال حتما تفاوت‌هایی در سبک نوشتن‪،‬‬
‫همکاری دارم و آنها را آزاد می‌گذارم تا به‬ ‫لحن و نگاهم اتفاق افتاده است که خودم را نیز گاه متعجب‬
‫بهترین نحو در زبان دوم در اجرای زبان شعر‬ ‫م ‌یکند‪ .‬به هر حال این کتا ‌بها با حوادث و دوران‌های‬
‫به موسیقی و مفهوم شعری برسند؛ تا فضا و‬ ‫اجتماعی مثل انقلاب؛ جنگ؛ تغییرات و بحران‌های‬
‫حس نیز آسان‌تر در اختیار خواننده جدید‬ ‫اجتماعی و همین طور حوادث زندگی شخصی خودم از‬
‫قرار بگیرد‪ .‬بارها پیش آمده در همکاری با‬ ‫نوجوانی تا امروز و مهاجرتی خودخواسته گره خورده‬
‫مترجمی دیده‌ام چطور او به نکات جدیدتر و‬ ‫است‪ .‬معمولا شاعران با اولین کتاب خود بعدها رابطه‬
‫جهت معنایی متفاوتی در شعر رسیده و شعر‬ ‫چندان خوبی ندارند من هم بسیاری از شعرها را در انتخابم‬
‫را بر همان اساس پیش برده است‪ .‬به هر حال‬ ‫کنار گذاشتم‪ .‬اعتراف م ‌یکنم با زخوانی و گزینش دوباره‬
‫تاویل پذیری شعر در وقت ترجمه در ارتباط‬ ‫شعرها برای این مجموعه برایم بسیار دشوار بود؛ مرور همه‬
‫دو فرهنگ و زبان فرصت‌های تازه‌ای پیدا‬ ‫سا ‌لها و خاطره پشت هر شعر و چهره‌ای که آنها در شعرها‬
‫می‌کند و شعر در زبان دوم باز سروده می‌شود‪.‬‬ ‫به خود گرفته بودند؛ ملاقات با زندگی‌ام از این فاصله‬
‫زمانی و زبانی که همه آن سا ‌لها را در سایه روشنی دیگر‬
‫▪ ▪جایز ‌های نیز اخیرا به یکی از کتا ‌بهای شما تعلق‬ ‫تعریف می‌کرد و برایم بیگانه بود‪ .‬جالب است که هنوز‬
‫بعضی خوانندگان اولین کتاب مرا بیشتر دوست دارند و‬
‫گرفت که ضمن تبریک‪ ،‬دوست دارم دربار ‌هاش از زبان‬ ‫بعضی دیگر آخرین کتابم را‪ ...‬اما فکر م ‌یکنم بسته به کلیت‬
‫خودتان بشنوم‪.‬‬ ‫کتاب معمولا در هر کتابی چند شعر ماندنی هست که‬
‫موفق‌تر از بقیه از کار درمی‌آید‪ .‬بیشتر دوستان شاعرم هنوز‬
‫از شما خیلی ممنونم؛ در ماه می ‪ 2014‬از سوی‬ ‫کتاب "فراموشی آیین ساده‌ای دارد" را که جزو برگزیدگان‬
‫فرهنگستان هنر اودمورتیای روسیه به ترجمه روسی و‬ ‫نهایی شعر کارنامه در سال ‪ ۸۲‬بود بهترین کارم م ‌یدانند‪.‬‬
‫اوکراینی منتخب اشعارم که شامل گزیده‌ای از ‪ ۵‬کتاب به‬ ‫خودم برای انتخاب کتابی که بیش از همه میان کارهایم‬
‫دو زبان بود؛ جایزه‌ای به نام "لودویگ نوبل" تعلق گرفت که‬
‫واقعا این نتیجه تلاش مترجمین خوب کتاب است‪ .‬شاعران‬ ‫بپسندم؛ هنوز منتظرم‪.‬‬
‫دیگری نیز از لهستان‪ ،‬فرانسه‪ ،‬روسیه و اوکراین ‪ ...‬نیز این‬

‫جایزه ادبی را دریافت کردند‪.‬‬

‫▪ ▪لطفا از آثار در دست انتشار و در دست تألیفتان‬

‫برایمان بگویید‪.‬‬
‫کتابی به نام "شهر بی حصار" از اشعار ماگنوس ویلیام‬
‫اولسون شاعر بی نظیر سوئدی که با سهراب رحیمی ترجمه‬
‫کردیم؛ بزودی به بازار خواهد آمد‪ .‬منتخبی از اشعارم به‬
‫آلمانی که سال‌ها پیش ترجمه و در فصلنامه ادبی به نام‬
‫‪ Neue Sirene 2004‬در آلمان قبلا منتشر شده بود به‬
‫همراه شعرهایی جدیدتر در دست ناشر است‪ .‬همی ‌نطور‬
‫منتخب اشعار به اوکراینی و روسی با ترجمه نادیا ویشفسکایا‬
‫و سرگی دزیوبا به صورت کتاب سه زبانه منتشر خواهد شد‪.‬‬
‫از تی اردینتسوگت شاعر مغولستان مجموعه‌ای به همراه‬
‫مقدمه‌ای درباره تاریخ ادبیات مغولستان ترجمه کردم و‬
‫بزودی منتشر می‌شود‪ .‬آخرین کتابی که ترجمه‌اش تمام‬
‫شده و مشغول ویرایش آن هستم درباره خدایان وایکینگ؛‬
‫خط رونی و فرازهایی از متون مقدس است که اطلاعات‬

‫جالبی درباره اسطوره‌های کهن اسکاندیناوی دارد‪.‬‬

‫‪‬‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29