Page 26 - Shahr_Issue No.1338
P. 26
‫طنز هست ‌های‬ ‫رهایی جنسیت مونث به اختیاری هرمافرودیتی میرسد‪ ،‬پس چرا‬ ‫بشود یکی از آنها را برجسته‌تر کرد و به مضمون نهایی اثر پیوند‬ ‫‪26‬‬
‫از مد ‌لهایی که کمی لطیف تر باشند! ‌(که در بسیاری از شو‌های‬ ‫داد‪ .‬در همین حین مخاطب ممکن است نتیجه گیری کند که‬
‫دل می رود ز دستم دلواپسان؛ خدا را‬ ‫لباس باب و مرسوم است‌) در راستای القا منظور استفاده نکرده‬ ‫هشتم ژوئن روز به اجرا در‌آمدن این اثر است که نتیجه گیریی‬
‫دردا که این توافق خواهد شد آشکارا‬ ‫اس ‌ت؟ این مدل‌ها تنها عنصر زنانه‌شان همان کیف در دست شان‬ ‫صحیح اس ‌ت! اما چرا باید مخاطب (‌قطعا از نوع مجازی‌‪ ،‬چرا که در‬
‫اس ‌ت! و گرنه همگی نشان از همان مرد نیرومند و سالار را دارند‌!‬ ‫صحنه مخاطبی به چشم نمی خورد‌) از روز اجرای اثر آگاه باشد‬
‫«از کسب و کارتحریم درحال انفصالیم‬ ‫با در نظر داشتن این گفته می‌شو د گفت شاید پرفومر بیشتر‬ ‫وقتی که در هیچ‌جای آن اشاره‌ای به تاریخ ساختش نشده است‌؟‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1338‬جمعه ‪ 21‬نیدرورف ‪1394‬‬
‫ای بادشرطه نو کن آن قطعنام ‌هها را»‬ ‫از آنکه به دنبال صدور بیانیه و حقیق ‌تیابی مطلق بوده باشد‪،‬‬ ‫و به علت همین نوعی رازآلودگی و تلاش از دست رفته است که‬
‫به دنبال ایجاد حسی حاصل از تعلیق و سردرگمی و یا بعضا‬
‫در روزگارمحمود بردیم ره به مقصود‬ ‫اشاره‌ای بسیار آیرونیک به شکست ایدئولوژی‌های صاحب نام‬ ‫بنده آن را معلق میان نقط ‌هی حسن و نقطه‌ی ضعف می‌دانم‪.‬‬
‫عباس‪ ،‬جان مسعود‪ ،‬ضایع نکن تو مارا‬ ‫در این عرصه بوده اس ‌ت‪ ،‬این اثر به صورت غریبی هم فمینیست‬ ‫اما این نام گذاری علاوه بر اشاره به روز اجرا در خود مطلب دیگری‬
‫است و هم فمینیست را به نقد می گیرد‌! با این حساب مهر‬ ‫را هم دارد که بررسی آن تا میزان زیادی هدف اصلی پرفورمر‬
‫مغشوش از این هیاهو‪ ،‬ما و نتانیاهو‬ ‫را برای مخاطب روشن م ‌یکن ‌د‪ .‬واژه‌ی آزاد یا همان لیبرال که در‬
‫پوشیده زار و مغموم‪ ،‬پیراهن عزا را‬ ‫دیگری بر تائید ناب بودن پست مدرنیستی آن می خورد‪.‬‬ ‫زبان اسپانیایی به معنای "آزاد م ‌یکنند" است (‌ترجمه‌ی تیتر را از‬
‫نکته‌ی حائز اهمیت دیگر در این اثر قواره‌ی اجر‌اکنندگانش اس ‌ت‪،‬‬ ‫زبان انگلیسی به فارسی انجام داده‌ام‌) دال بر عدم حضور مدل‌های‬
‫«احمد»‬ ‫در این پرفورمنس اگرچه همگی اجرا کنندگان از فیزیک مناسبی‬ ‫مونث در این اثر است‪ .‬یعنی وقتی که مدل‌های مونث توسط‬
‫برخوردار هستند اما دارای اختلافاتی در وزن با یکدیگرند‪ ،‬این‬ ‫نیرویی نامرئی به مرخصی فرستاده شده یا آزاد شده‌ان ‌د‪ ،‬مدل‌های‬
‫و شهامتی شخصی در جای جای جهان به نمایش در آمد‌هاند و‬ ‫اختلافات فیزیکی دقیقا برعکس آن‌چیزی که رسم معمول‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫تعداد چشمگیری مخاطب را نیز به عرصه‌ی تماشا کشیده‌اند‪.‬‬ ‫شوهای لباس (‌مخصوصا شو‌های لباس زنانه‌) است‌‪ ،‬سعی در‬ ‫مرد به صورت برهنه بر صحنه حاضر م ‌یشوند‌!‬
‫ایده‌آل‌گرایی و نشان دادن حد اعلایی از یک فیزیک مشخص را‬ ‫با این حساب می شود از نام اثر اینگونه نتیجه گرفت که فقدان‬
‫اینستالیش ‌نها‌‪ ،‬طراحی‌های لباس و پرفورمنس‌های این هنرمند‬ ‫ندارند‌‪ ،‬به زبان ساده‌تر اینکه اگرچه این اجرا کنندگان بد ‌نهایی‬ ‫مون ‌ثها در عرصه‌ی استفاده‌گری از آنها یعنی همان عدم سوء‬
‫که از سال دوهزار تا به حال در موزه‌ها و نمایشگاه‌های پک ‌ن‪،‬‬ ‫خوش تراش دارند‌‪ ،‬اما ترویج کننده‌ی ابعاد بدنی یکدستی که‬ ‫استفاده از آن ها که قاعدتا منجر به آزادی شان می‌شود‌‪ ،‬مصادف با‬
‫زوریخ‌‪ ،‬بارسلونا‌‪ ،‬آمستردام‌‪ ،‬لوکزامبورگ‌‪ ،‬ونی ‌ز‪ ،‬رم و مادرید به‬ ‫تبدیل به یک اسطوره و بت واره بشود نیستن ‌د‪ ،‬بدن‌ها در این شو‬ ‫نوعی رهایی و آزادی مردانه نیز می شود‌‪ ،‬آن هم آزادی جنسیتی‬
‫نمایش در‌آمد‌هاند‌‪ ،‬به خوبی نشانگر همین استقامت‌‪ ،‬پویایی و نبوغ‬ ‫اگرچه ممکن است به ابزاری زیبایی شناسانه تبدیل شده باشن ‌د‪،‬‬ ‫که به صورتی تلطیف شده با استفاده از نمادی بسیار ساده و روشن‬
‫اما بیانگر یک سلیقه و حتی یک ایدئولوژی و خصلت بورژوازی‬
‫هنرمند است‪.‬‬ ‫متغیر در هر ساله نیستند‌‪ .‬یکی ورزشکاری است و یکی لاغر‌‪ ،‬یکی‬ ‫یعنی کیف زنانه همراه است‪.‬‬
‫و حالا با سطرهایی فارماکونی مقاله را به پایان می بریم‌‪:‬‬ ‫در اینجا برهنگی را استعاره از همان آزادی در نظر می‌گیریم‌‪،‬‬
‫و برای لباس چرا می‌اندیشید‌؟ در سوسن‌های چمن تامل کنی ‌د‪،‬‬ ‫کمی فربه‌تر و یکی کمی لاغر‌تر‪.‬‬ ‫چرا که در نظام مد و البته پوشش‌‪ ،‬لبا ‌سها دقیقا همان کاری‬
‫چگونه نمو م ‌یکنند‌‪ ،‬نه محنت م ‌یکشند و نه می ریسند_ لیکن‬ ‫کیف های در دست اجرا کنندگان اگرچه در طول نمایش تشخیص‬ ‫را م ‌یکنند که واژگان در نظام سخ ‌ن‪ ،‬بدین معنی که همانطور‬
‫به شما می‌گویم سلیمان هم با همه‌ی جلال خود چون یکی از‬ ‫برندشان غیر ممکن اس ‌ت‪ ،‬اما با استناد به گفت ‌ه‌ی پرفورمر متعلق‬ ‫که واژگان از الزامات برقراری ارتباط میان انسان‌ها و اجتماعی‬
‫به برندی نسبتا نامی و شهیر در عرصه‌ی آکسوسوار و بالاخص‬ ‫شدن‌شان تلقی می‌شوند‪ ،‬لباس ها نیز درست در حالتی برابر انسان‬
‫آنها آراسته نشد‪.‬‬ ‫کیف زنانه هستند‪ .‬که در اینجا به واسطه‌ی همکاری‌اش در‬ ‫را به محیط اجتماع ‌یاش پیوند م ‌یزنند و در سیستمی استعاری و‬
‫انجیل متی _ باب شش ‌م‪ ۲۹ ،‬و ‪۳۰‬‬ ‫همچنین پرفورمنس رادیکالی جایز است که نامی از آن برده شود‪.‬‬ ‫مجازی منجر به دیالکتیک و گفتگویی میان او و دیگران می‌شوند‪.‬‬
‫لینک زیر برای علاقه‌مندان بهدیدن این شودر زیر آورده شد‌هاست‪.‬‬ ‫برند اسپانیایی لوییه ‪ LOEWE‬که در سال هزار و هشتصد و چهل‬ ‫پس رهایی از سخن و هر سیستم نشانه‌ای دلال ‌تگر مانند پوشش‬
‫‪https://vimeo.com/103227182‬‬ ‫و شش توسط انریک لوی روزبرگ ‪Enrique Loewe Roessberg‬‬ ‫که می‌تواند انباشته از ایدئولوژی‌های گوناگون باشد‪ ،‬به مثابه‌ی‬
‫طراح آلمان ‌یالاصل در مادرید تاسیس می‌شود‪ ،‬برند همراهی‬ ‫رهایی از تاثیر نظم نمادین‌‪ ،‬پدرسالاری و قرار گرفتن در محیط‬
‫کننده‌ی این پرفورمنس و احتمالا اسپانسر این اثر هنری است‪،‬‬
‫و به راستی حمایت احتمالی‌اش از همچنین اثری قابل قدردانی‪.‬‬ ‫لطیف ایمایی و مادری است‪.‬‬
‫نگاهی به کارنامه‌ی هنری آلیسیا فارمیس ما را در مقابل هنرمند‬ ‫اما اگر به راستی پرفورمر با این نامگذاری و در کل تمامی ساختار‬
‫چیره دست و متفکری قرار می‌دهد که کارهایش نه به واسطه‌ی‬ ‫اثرش به دنبال ارائه‌ی این مفهوم یعنی آزادی جنسیتی مردانه که‬
‫تبلیغات گالری گردان‌ها و یا کیوریتورها بلکه به واسطه‌ی نبوغ‬ ‫در گرو آزادی جنسیتی زنانه است‪ ،‬باشد‪ ،‬پس چرا آن را به صورتی‬
‫اینقدر نمادین و حتی لوث با قرار دادن کیف‌های زنانه خاط ‌رنشان‬
‫کرده است ؟ اگر او می‌خواسته بگوید که جنسیت مرد در صورت‬

‫ﻓﺮزﻧﺪان ﺧﻮد را از ﺳﻨﯿﻦ ﮐﻮدﮐﯽ ﺑﺎ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ آﺷﻨﺎ ﺳﺎزﯾﺪ‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1338 - Friday, Apr. 10, 2015‬‬

‫ﺗﺪرﯾﺲ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﮔﯿﺘﺎر‬

‫ﺗﻮﺳﻂ‪:‬‬

‫ﻣﺤﻤﺪ ﺧﺮازی‬

‫ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ از ﮐﺎﻧﺎدا ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ‪ ٢۵‬ﺳﺎل ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺗﺪرﯾﺲ‬ ‫‪26‬‬

‫ﺗﻠﻔﻦ‪۶٠۴-۵۵١-٣٩۶٣ :‬‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31