Page 24 - Shahrvand BC No. 1259
P. 24
‫گفتوگو‪/‬موسیقی ‹‬

‫گف ‌توگو با صاحب ِیکی از زیباترین و لطی ‌فترین صداها‬ ‫‪24‬‬

‫ب ‌هانگیزه انتشار دو آلبوم تازه موسیقی از نادر گلچین‬

‫این غزل با این مطلع شروع می‌شود و شاعر‬ ‫هادی ابراهیمی‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1259‬جمعه ‪ 12‬رهم ‪1392‬‬
‫احساسات خودش را درباره این رخدادی‬
‫که برایش پیش آمد‌هبود‪ ،‬عنوان م ‌یکند‪ .‬‬ ‫نادر گلچین که به خاطر صدای زیبا و لطی ‌‌فاش خاطر ‌‌هی ذهنی‬
‫من هم سعی می‌کنم خودم را جای این‬ ‫چند‌نسل است‪ ،‬نزدیک به ی ‌کسال است که در ونکوور‪-‬کانادا‬
‫پدر بگذارم‪ .‬با همان سوزوگدازی که قطعاً‬ ‫زندگی م ‌یکند و میهمان نغمه و نگین‪ ،‬دختران عزیزش است‪.‬‬
‫سراغ این پدر آمده‪ ،‬عنوان کنم و آن را‬ ‫شهروند ب ‌یسی پیش از این یک گفت و گو مشروح در تاریخ‬
‫اجرا کنم‪ .‬از این نظر نام این آلبوم را‬ ‫اول مارچ سال جاری با این خواننده پیش‌کسوت انجام‬

‫سوخت ‌هدلان گذاشتیم‪.‬‬ ‫داد ‌هبود‪.‬‬
‫جا دارد یادی از مرحوم حبی ‌باله بدیعی‬ ‫خبر انتشار دو آلبوم از نادر گلچین در ونکوور انگیز ‌هی این‬
‫بکنم که واقعا از هنرمندان بی‌بدیل‬
‫کشورمان بودند و شاید تا به امروز نظیر‬ ‫گف ‌تو‌گو کوتاه است که در پی می‌خوانید‪:‬‬
‫ایشان نیامده است‪ .‬آ ‌نهایی که کمترین‬
‫ـ ـاین در واقع یک مرحله آزمایشــی هم اســت‪ .‬همین که در ابتدا‬ ‫آشنایی با موسیقی دارند‪ ،‬اگر آلبوم‬ ‫▪ ▪آقای گلچین اخیراً از شــما دو آلبوم موسیقی به نا ‌مهای‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫سوخت ‌هدلان را گوش کنند که حتی‬
‫معلوم شود که از این مجموعه اســتقبال به عمل آمده است‪ ،‬طبیعی‬ ‫خصوصی ضبط شده و جنبه رسمی‬ ‫«ســوخته دلان» و «خاطر ‌هها» در ونکوور‪-‬کانادا در آستان ‌هی‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1259 - Friday, Oct. 4, 2013‬‬
‫است که ما نیز این کار را از طریق ل ‌سآنجلس که بازار این نوع مسایل‬ ‫نداشته و در استودیویی ضبط و ربط‬ ‫توزیع‌اســت‪ .‬این دو آلبوم در واقع «گلچینی از ماندگارهای‬
‫نشده‪ ،‬متوجه م ‌یشوند که چه تبحری این‬ ‫گلچین» نام گرفت ‌هاست‪ .‬این دو آلبوم با چه انگیز ‌ههایی تهیه‬
‫است توسعه بدهیم‪.‬‬
‫هنرمند عزیز به خرج داده است‪ .‬‬ ‫شـدـهدروعچره تض براین ‌هشه اازودتهصمانهی ک ‌فههداریشـجـدهیردزیبیارای وشناکموولرمبه‌یسشرومد؟‌یبرم‬
‫▪ ▪س ‌یدی خاطر ‌هها و نا ‌مگذاری آن چگونه شکل گرفت؟‬
‫ـ ـتعداد زیادی از آهن ‌گهای این ســ ‌یدی مربوط م ‌یشود به حسن‬ ‫▪ ▪در آلبوم دوم نام خاطر ‌هها را برای‬ ‫و مهمان دخترهایم و دوســتان و هم شــهریان و هــم ولایتی خودم‬
‫هســتم‪ ،‬تصمیم گرفتم که یک نشان ‌های یا اثر و یادبودی از خودم باقی‬
‫یوسف زمانی‪ .‬او یکی از آهنگسازهای بسیار با سلیقه‪ ،‬فهمیده و باسواد‬ ‫آن انتخاب کردید و شعرهای شاعران‬ ‫بگذارم‪ .‬به توصیه فرزندانم و علاق ‌هی شــخصی خودم تصمیم گرفتم‬
‫کشــور ما بود که متأسفانه از دستمان رفت‪ .‬از ایشان خاطرات زیادی‬ ‫نامــدار از جمله فریدون مشــیری‪،‬‬ ‫که دو س ‌یدی از کارهای گذشته را که خاطراتی به همراه دارد منتشر‬
‫دارم و شــاید حدود ده ترانه از کارهای ایشــان خواندم که از کل این‬ ‫الفت‪ ،‬نادرپور‪ ،‬و ‪ . . .‬را خواند ‌هاید‪ .‬آیا‬ ‫کنم‪ .‬خاطراتش این است که در آلبوم سوخت ‌هدلان دو آواز آن به طور‬
‫اجراها راضی هســتم و من در ایــن فرصت پیش آمده به روانش درود‬ ‫در انتخاب شــعرهای این آلبوم شما‬ ‫اختصاصی در یک محفل هنری ضبط شــده و در ای ‌نجا توسط آقای‬
‫م ‌یفرســتم‪ .‬بعضی دیگر هم از آهنگســازان خوب کشــور و رادیو و‬ ‫نقش داشــتید یا آهنگساز شعرها را‬ ‫رضا هنری خیلی ماهرانه پالایش شد‌هاســت‪ .‬این آوازها یکی بر روی‬
‫تلویزیــون بودند که عــد‌های هم الان در قید حیات هســتند و دارند‬ ‫غزلی از رهی معیری است که در دستگاه شور همراه با ویلون حبی ‌باله‬
‫انتخاب کرد؟‬ ‫بدیعی‪ ،‬ســنتور منصور صارمی و جهانگیر ملک – که خدا رحم ‌تاش‬
‫فعالیت م ‌یکنند و موفق هستند‪.‬‬
‫خاطراتی که از یکایک این هنرمندان دارم‪ ،‬به بیش از ‪ ۵۰‬سال‬ ‫ـ ـنه‪ ،‬من هیچ نقشی در انتخاب نداشتم‬ ‫کند – در همان محفل خصوصی ضبط شد‪.‬‬
‫می‌رسد‪ .‬در واقع این آلبوم در خانواده‌های ایرانی این شهر‪ ،‬یادآور‬ ‫یک هفته پس از این نشست دوباره با همان هنرمندان در بزمی‬
‫و انتخاب آهنگساز بود‪ .‬یعنی وقتی شعرها‬ ‫دیگر که خصوصی و هنری – ادبی بود یک غزل از هـ‪ .‬الف‪ .‬سایه‬
‫خاطراتی با بیش از ‪ ۵۰‬سال سابقه است‪.‬‬ ‫انتخاب م ‌یشد و ارکســتر همراه خواننده‬ ‫(ابتهاج) ضبط کردم که آ ‌نهم مناسبتی دارد‪ .‬مناسبت این غزل به‬
‫تمرینات را انجام م ‌یداد‪ ،‬بعضی از شاعران‬ ‫خاطر جراحی ناموفق یکی از چشم‌های فرزند سایه در آلمان بود که‬
‫▪ ▪آلبو ‌مهای ســ ‌یدی شــما‪ ،‬چه زمانــی رونمایی و محل‬ ‫برای نظــارت کام ‌لتر بــر روی ضبط در‬ ‫متأسفانه یک چشم فرزندش نابینا شد و ابتهاج غزلی سروده بود که‬
‫استودیوی رادیو یا اســتودیوهای بیرون حاضر م ‌یشدند ولی خواننده‬ ‫من آن غزل را در آن محفل خصوصی اجرا کردم در مایه س ‌هگاه و‬
‫رونمای ‌یاش کجا خواهد بود؟‬ ‫گاهی اوقات از وجود شــاعر ب ‌یخبر بود‪ .‬چون آهنگساز م ‌یرفت و یک‬ ‫چند ترانه هم به آن اضافه کردیم‪ .‬در مجموع یک آلبوم سی‌دی که‬
‫شعری از یک شاعر را انتخاب م ‌یکرد و روی آن آهنگسازی م ‌یکرد و‬ ‫کار شایسته و خوبی درآمده‌است‪ .‬انشاءاله که یک یادگاری از من باشد‬
‫ـ ـمکان آن توســط یکی از دوســتان به نام آقــای کریمایی به من‬ ‫م ‌یآمد با خواننده تمرین م ‌یکرد و آن را ضبط م ‌یکرد‪.‬‬ ‫در این مدت کمتر از یک سالی که در شهر شما ونکوور اقامت داشتم‪ .‬‬
‫اما چون من با این آقایان زندگی م ‌یکردم‪ ،‬شاعرها را م ‌یشناختم‪ .‬‬ ‫یادگاری‌ای برای دوستان عزیز مخصوصا همشهری‌های عزیز یعنی‬
‫پیشنهاد شد اما تاریخ آن باید توسط دوست دیگری که دس ‌تاندر کار‬ ‫یکی از شاعرها آقای ابوالقاسم اعلامی است که در آلبوم خاطر‌هها‬
‫تهیه و تکثیر آن اســت به ما اطلاع بدهد‪ .‬پس از تعیین زمان‪ ،‬مکان‬ ‫هست‪ .‬شعرهای «قصه شهر عشق» و «دربان» از ایشان است و من‬ ‫گیلانیان عزیزم‪ ،‬امیدوارم که مقبول واقع شود‪.‬‬

‫آن اعلام خواهد شد‪.‬‬ ‫کاملًا با ایشان آشنایی داشتم‪.‬‬ ‫▪ ▪آیا تاکنون این آلبو ‌مها در جایی منتشر شد یا برای اولین‬

‫▪ ▪پخش س ‌یدی یکی از مشکلات و دغدغ ‌ههایی است که در‬ ‫اولین‬ ‫برای‬ ‫بود‬ ‫شده‬ ‫ضبط‬ ‫و‬ ‫اجرا‬ ‫بیرونی پیدا م ‌یکند؟‬ ‫اـانیتنشادور‬ ‫بار‬
‫آلبوم که به طور خصوصی‬
‫خارج از کشــور خوانندگان و آهنگسازان با آن روبرو هستند‪.‬‬ ‫ـ‬
‫گســتردگی پخش آن چگونه است؟ آیا این کارها در ایران هم‬ ‫بــار پخش آن در ونکوور صورت م ‌یگیرد و دوســتان پس از تهیه این‬
‫آلبو ‌مها و شنیدن آن‪ ،‬صدای زنده بودن اجرا و تشوی ‌قهای حاضرین در‬
‫پخش خواهند شد؟‬ ‫آن نشست خصوصی را م ‌یشنوند‪.‬‬
‫این فرصت مغتنمی برای من است تا صاحب نظران آن را برای اولین‬
‫ـ ـنه‪ ،‬هیچ نوع گســتردگی ندارد و خیلی محدود و معدود تهیه شده‬ ‫بار بشنوند و پیرامون آن نقطه نظرات‌شان را ارایه کنند‪ .‬چون تاکنون‬
‫نه از طریق تلویزیون و نه از طریق رادیو و نه از هیچ طریق دیگر جایی‬
‫و پخش و توزیع خواهد شد‪.‬‬ ‫پخش نشده‌است‪ .‬‬

‫ـ▪ ▪ـچچوران؟ مطلقــاً جنبه تجاری ندارد و به صورت گســترده در خارج‬

‫از ونکوور تبلیغات نخواهد شــد‪ .‬فقط یک یادبود و یک اثر نسبتاً مانا‬
‫خواهد بود‪ .‬به همین جهت هم بســیار محدود تکثیر شده است‪ .‬این‬
‫هم برای دوستانی که اظهار محبت به من م ‌یکنند مخصوصا آنهایی که‬
‫صاحب خاطراتی هم هستند‪ ،‬از گذشته من را م ‌یشناسند و درگذشته‬
‫با من زندگی کردند‪ .‬اگر خواسته باشیم از رقم نام ببریم‪ ،‬این مجموعه‬

‫شاید بیش از هزار نسخه چاپ نشده است‪.‬‬

‫▪ ▪آیا این کارها با ســرمایه شــخصی تهیه شده یا کمپانی و‬ ‫▪ ▪اگر علاق ‌همندان صدای شما در ایران بخواهند این دو آلبوم‬ ‫آلبوم را سوخت ‌هدلان گذاشتید؟‬ ‫نام یکی از این‬ ‫ـ▪ ▪ـسچوهختش‌هددلکاهن‬
‫است به هوشنگ ابتهاج در ارتباط با‬ ‫در واقع اشار‌های‬
‫نهادی آن را تهیه کرده است؟‬ ‫ماندگار شــما را تهیه کنند‪ ،‬چگونه م ‌یتوانند به آن دسترسی‬ ‫سرودن غزلی درباره پسرش‪.‬‬

‫ـ ـســرمایه این کار به هیچوجه توســط کمپانی و یا نهادی نبوده و‬ ‫پیـدـاایکنن انحدت؟مال هست که من در ایران یک تلاشی بکنم تا با توجه به‬ ‫این غزل چه بود؟ آیا بیت یا مصرعی از آن را به یاد دارید؟‬ ‫‪24‬‬
‫بله‪ .‬این شاعر بزرگوار ما در سال‌های پیش در یکی از شهرهای آلمان‬
‫تماماً با ســرمایه شــخصی تهیه شده و توزیع م ‌یشــود‪ .‬اگر این کار‬ ‫نظارت شــورای شعر و موسیقی که عزیزان خیلی باسواد و شایست ‌های‬
‫با اســتقبال عزیزان‪ ،‬دوستان‪ ،‬علاق ‌همندان‪ ،‬همشهر ‌یها‪ ،‬ه ‌مولایت ‌یها‪،‬‬ ‫نظارت براین کار دارند‪ ،‬درخواســت بکنم که عیناً این س ‌یدی را مجوز‬ ‫‪ -‬شاید کلن – در ارتباط با اتفاق اشاره شده‪ ،‬این غزل را م ‌یگوید‪:‬‬
‫ه ‌مزبا ‌نهای ما روبرو شود‪ ،‬من تشویق خواهم شد برای تکثیر و توزیع‬ ‫بگیرم و به یکی از سازما ‌نهایی که مسئولیت این کار را به عهده دارند‪،‬‬ ‫«شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت‬
‫کارهای بعدی و رفتن به روی صحنه‪ .‬مخصوصاً قطعاتی را درنظر دارم‬ ‫دوباره گریه ب ‌یطاقتم بهانه گرفت‬
‫واگذار کنم‪.‬‬ ‫شکیب درد خموشان ‌هام دوباره شکست‬
‫که بسیار بسیار جالب است و به صورت شعر نو و کلاسیک است‪.‬‬ ‫دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت»‬
‫▪ ▪در خارج از ونکوور و کانادا مثلًا در آمریکا و اروپا تصمیم به‬
‫▪ ▪ب ‌هامید دیدن دوبار ‌هی شما بر روی صحنه‬
‫توزیع آن ندارید؟‬
   19   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29