Page 27 - Shahrvand BC No.1237
P. 27
‫ادبیات‪/‬نقدفمینیستی ‹‬
‫همراه با جابجایی خطی و استراتژیکی کلمات شاعر‬
‫را تنها به سوی‏بیان تن خود رهنمون م ‌یساز ‪‎‬د‪27 ‎.‬‬ ‫شکل گیری هویت زنانه در جغرافیای غیربومی‬

‫کسی بو نمی برد‬ ‫نگاهی به مجموعه شعر سینیور اثر لیلی گله‌داران‬
‫مــن تمام اوراد امان از جن و انس را به زیر لباســم‬

‫فوت کرد‌هام‬
‫در دیگ سرم سر فاحش ‌هی صخر‌هها م ‌یجوشید‬
‫ساحره با ملاق ‌هاش اشاره کر ‪‎‬د‪‎‬‬
‫در سامره عاشق نشو که چهل دزد از بغدا ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫آزاده دواچی‬

‫بکارتی را از پیش با هم تقیسم کرد‌هاند (صفح ‌هی ‪۳۳‬‏‪)‎‬‬ ‫باد به زن گفت در شکاف یق ‌ها ‪‎‬ش‪‎‬‬ ‫اشاره‏‪:‬‬

‫از این شــماره خانم آزاده دواچی؛ محقق‪ ،‬شــاعر و فعال حوزه زنان‪ ،‬همکاری خود را با شهروند ‪‎‎‬خوشــم م ‌یآید از صدای پول ‌کهای نیم تن ‌هات که بسامد جغرافیادر این مجموعه زیاد است به این معنی‬
‫که جغرافیای شاعر تنها محدود به یک فضای بومی‬ ‫ب ‌یسی و شهرگان آنلاین آغاز کرد‌هاست‪ .‬‏حیط ‌هی همکاری ایشان نقد کتا ‌بهای منتشر شده در فقط خودم م ‌یشنوم‬
‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1237‬جمعه ‪ 13‬تشهبیدرا ‪1392‬‬ ‫و خاص نیســت‪ ،‬شاعر از‏این گستره برای بیان بهتر‬ ‫بادبزن چرخید با شترهای اُکر و شیب شن‬
‫حوزه زنان؛ داستان و شعر و یا مقالاتی در حوز‌هی نقد ادبی و ادبیات مهاجرت‏خواهد بود‪.‬‏‬
‫هفت ‌هنامه شهروند ب ‌یسی تصمیم دارد تا پلی میان این سو و داخل ایران باشد و آثار جدید منتشر شــی و حبیبی و روحــی روبه رویم ســرمه را در کلماتش بهــره م ‌یبرد‪ .‬در اکثر موارد از این جغرافیا‬
‫برداشتی زنانه می شود‪ ،‬یعنی شاعر از آن بیشترین‬ ‫شده در مهاجرت برای نیم ‌هی داخل‏ایران معرفی و بررسی شود‪ .‬از دوستان عزیز شاعر‪ ،‬نویسنده چشمهایم م ‌یلرزاند ‪‎‬و‪‎‬‬
‫و پژوه ‌شگران حوز‌هی فمینیســتی که علاق ‌همن ‌داند کتا ‌بهایشان مورد‏بررسی و نقد فمینیستی نیم ‌هی برهن ‌های پشــت ســرم روی سن باسنش ‏بهره را می برد تا اجتماع مردســالار را نقد کند‪ ،‬این‬
‫نقد جهان شــمول اســت یعنی متوجه جغرافیای‬ ‫قرار گیرد‪ ،‬م ‌یتوانند دو نسخه از کتا ‌بهای خود را به آدرس هفت ‌هنامه شهروند ب ‌یسی پست کنند (صفح ‌هی ‪ ۶‬‏‪‎(‎۱‬‬
‫خاصی نیســت‪ .‬م ‌یتوان گفت ادغام‏جغرافیای غیر‬
‫بومی و اســتفاده از آن برای نقد مردســالاری‪ ،‬یکی‬ ‫از سوی دیگر زنانگی موجود در شعر پیوند خورده با‬ ‫«هـ ‪ .‬الف‪ .‬ر»‬ ‫و یا نسخ ‌هی‏پ ‌ی‌‪.‬د ‌ی‪.‬اف آن را به آدرس ایمیل ما ارسال دارند‪ .‬‏‬
‫ازشــگردهای قابل توجه در این مجموعه اســت‪ .‬با‬ ‫حقایــق و عناصر طبیعی و در عین حال رویدادهای‬
‫این حــال این خطر‏هم وجود دارد که اســتفاده از‬ ‫جهانی زنان در دنیای‏امروزی اســت‪ .‬به نحوی که‬ ‫معرفی‏‪:‬‬
‫جغرافیای غیربومی‪ ،‬مخاطب بومی را با متن بیگانه‬ ‫شاعر را در بیان خواس ‌تهای زنان ‌هی خودش و طرح‬ ‫آزاده دواچی محقق‪ ،‬شاعر و فعال حوزه زنان‪ ،‬دارای‬
‫کند‪ ،‬از ســوی دیگر م ‌یتواند حاوی فرم جدیدی از‬ ‫مــدرک کا‌رشناســی مترجمی زبان انگلیســی؛ فوق‬
‫مشکلاتش موفق ساخت ‌هاس ‪‎‬ت‪‎.‬‬

‫نقد‏بر بستر اجتماع باشد‪.‬‏‪‎‎‬‬ ‫در دامن ‌هی قهو‌ها ‪‎‬ی‪‎‬‬ ‫لیســانس زبــان و ادبیات‏انگلیســی‪ ،‬گرایش ادبیات‬
‫در آخر فســیل ســاتیری پیدا خواهدشــد که تیغ‬
‫زیادی م ‌یترسی کوچولو‬ ‫کنگری به تنش فرو رفته باش ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫تطبیقــی ایران و فلســف ‌هی غرب اســت و ه ‌ماکنون‬
‫برای کنار مدیتران ‌ها ‌یات‬ ‫بر ‌فها آب م ‌یشون ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات‬
‫صهیونیس ‌تها به همه شاید‬ ‫انگلیسی در‏اســترالیا با گرایش مطالعات فمینیسم‬
‫و باغ وحش از روی تنم برچیده خواهد ش ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫پست کلنیال در حوز‌هی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم‬
‫ام‪‎‬ا‪‎‬‬ ‫گیرم خرچنگ کوچک ســمجی بماند برای همیشه‬ ‫و حقوق زنان در ایران وکشورهای جهان سوم‏اس ‪‎‬ت‪‎.‬‬
‫به قدس خودم که تجاوز نم ‌یکنم (صفح ‌هی ‪)۴۱‬‏‬ ‫وی فعالیت ادبی خود را از اواخر دهه ‪ ۷۰‬و همکاری‬
‫در سین ‌هی چپ ‪‎‬م‪‎‬‬
‫که بی شیمی درمانی جواب ندهد ( صفح ‌هی ‪۲۰‬‏‪ ‎(‎‬تن زنانه در اکثر شــعرها جولان م ‌یدهد و به مکانی‬
‫برای بیان حقایق اجتماعی تبدیل م ‌یشو ‌د‪ ،‬در عین‬ ‫با نشــریات مختلف ادبی در زمین ‌هی ترجمه و شــعر‬
‫حال شاعر از پی ‌شفر ‌ضهای‏راجع به زنانگی فاصله‬
‫‪In touch with Iranian diversity‬‬ ‫م ‌یگیرد و به نوعــی تصویر جدید از هویت زنانه در‬ ‫بیــان ســمبلیکی و در عیــن حال رئال شــاعر از‬ ‫مردســالاری‪ ،‬تصویر متفاوتی از زن بودن به تصویر‬ ‫آغازکرد‪ .‬وی دبیر پیشــین‏بخش نقد مجل ‌هی ادبی‬
‫ســطرها م ‌یرسد‪ .‬در شــعری مثل شعر آبی نفتی‪،‬‬ ‫واقعیتهای اجتماعی‪ ،‬شاعر را در بیان و احراز هویت‬ ‫بکشند‪ .‬در شــعر ابتدایی تحت عنوان من شاعر با‬ ‫مــاه مگ بوده اســت‪ .‬از دواچی تاکنون دو مجموعه‬
‫‪Vol. 20 / No. 1237 - Friday, May 3, 2013‬‬ ‫حتی‪،‬‏وقتی شاعر دنیای هجرت را به تصویر م ‌یکشد‬ ‫زنان ‌هاش موف ‌قتر کرد‌هاســت‪ ،‬در‏عین حال شاعر از‬ ‫دادن بار‏جنســیتی به کلمات به چالش مردسالاری‬ ‫شعر منتشر شده است و دوکتاب دیگر وی در محاق‬
‫تصویرها زنان ‌هاند؛ اما در عین حال در همین شــعر‬ ‫بیان تن خود نم ‌یهراسد‪ .‬عریانی تن برای شاعر نمود‬
‫‪27‬‬ ‫نوعــی ارتباط میان حقیقت و‏واقعیت هجرت وجود‬ ‫اعتــراض او علی ‌هی سن ‌تهاســت‪ ،‬در عین حال در‬ ‫برمی خیزد‏‪.‬‬ ‫توقیفگرفتارشد‌هان ‪‎‬د‪‎.‬‬
‫دارد که از نگاه زنان ‌هی شــاعر به پیرامونش شــکل‬ ‫اکثر ســطرها‏ارتباط سمبلیکی را میان شاعر و بیان‬ ‫فا ‪‎‬ک‪‎‬‬ ‫آزاد دواچــی از اواخــر دهــ ‌هی ‪ ۸۰‬بــا چــاپ مقالات‬
‫رویدادهــای اجتماعی به صورت مشــخص و گاهی‬ ‫پژوهشی در حوز‌هی نقد ادبی و حقوق زنان به جرگه‬
‫گرفته است‪.‬‏‪‎‎‬‬ ‫و تجاوزی که بر زبانم اتفــاق افتاده بود پرده از من‬ ‫فعــالان حقوق زنــان پیوســت‪ .‬وی‏عــاوه بر چاپ‬
‫ناقوص تند می زن ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫استعاری م ‌یبینی ‪‎‬م‪‎.‬‬ ‫برداشته بو ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫مقالات پژوهشــی‪ ،‬تاکنون ســخنران مدعو درچند‬
‫در کلیسا حتماً مردی دست زنی را گرفته است‬ ‫اسب هایش را پیش کشید‬ ‫کنفرانس پژوهشــی در حوز‌هی ادبیــات و مطالعات‬
‫من با همین بطری شین شیراز از شیب تند امشب‬ ‫امــا روی زبان مــادری ام عی ِن عیــن زخم زبان‬
‫نه راه پس نه راه پی ‪‎‬ش‪‎‬‬ ‫کشیده بود‪‎‎‬‬ ‫زنان ایران بوده‏است‏‪.‬‬
‫سرد روم‬ ‫ستون مهر‌ههایم روی خان ‌ههای سیاه و سفید ریخته‬
‫می روم به‬ ‫سرش را که می کشم به گردنش هم می رسی‬ ‫کتا ‌بهای منتشر شد ‌هی آزاده دواچی‪:‬‏‬
‫سقف چکه‬ ‫بو ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫غازهای گــردن دراز تخم های خود را می خورند یا‬ ‫‏«پروان ‌های که در راه است ‏‪‎-»‎‬نشر آهنگ قلم‪ ،‬مشهد‬
‫چرا ‌غها خامو ‪‎‬ش‪‎‬‬ ‫که از یکی از خان ‌هها شنیدم بکسی آب دهید‬
‫شوفاز سر ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫این کابو ‌سهــای زنان ‌هی شــ ‌بهای خاورمیانه زابه‬ ‫می گذارند و می پرند؟ (صفح ‌هی ‪)۱۱‬‏‬ ‫‏«روایت چند تصویر» ‪ -‬نشر ناکجا‪ ،‬پاریس‏‬
‫و صاح ‌بخانه اصرار که بیا معامل ‌هی پایا پای‬ ‫به نظر می رســد که سبک اعتراضی شاعر‪ ،‬استفاده‬ ‫***‬
‫و عشاق وطن ‌یام در پادشاه هفت ‌ماند (صفح ‌هی ‪)۶۲‬‏‬ ‫راهمان کرده‪( .‬صفح ‌هی ‪۲‎ ۵‬‏‪(‎‬‬ ‫از کلمات کمتــر عامه و در عین حال آشــنازدایی‬
‫آنچه که شاعر را در بیان زنانگی موفق ساخته است‬ ‫تلاش شــاعر تنها برای بسط بســتر حقیقی و بیان‬ ‫ازکلمــات اســت ‪ .‬در عین حال که‏شــاعر ترجیح‬ ‫شــهرگان‪ :‬اســتفاده از ادبیات برای نقد و به چالش‬
‫باز ‌یهای زبانی‪ ،‬تصویرساز ‌یهای رئالی در عی ‌نحال‬ ‫رویدادهای اجتماعی نیســت‪ ،‬شاعر از تن خود برای‬ ‫م ‌یدهد از کلماتی اســتفاده کند کــه عموماً زنانه‬ ‫کشیدن مردسالاری از گذشــته تا به امروز یکی از‬
‫آمیخته با روای ‌تهای‏ســمبلیکی و ارجاع شــاعر به‬ ‫نقد اجتماعی اســتفاده م ‌یکند که او‏را ســرکوب و‬ ‫هســتند و منحصرا ویژگ ‌یهای زنانه دارند‪ ،‬کلماتی‬ ‫مهمتریــن ابزار برای نویســندگان و‏شــاعران زن‬
‫اسطور‌ههای تاریخی است که توانسته است شاعر را‬ ‫محدود ســاخته اس ‪‎‬ت‪‎.‬اما این نقد به صورت ایماژی‬ ‫مثــل رحم‪ ،‬تخمدان‪ ،‬شــکم‏داد ‪‎‬ن‪‎.‬از ســوی دیگر‬ ‫بود‌هاست‪ ،‬این مسئله به خصوص آنجایی اهمیت می‬
‫در نقد اجتماعش از منظر زنانه موفق ساز ‪‎‬د‪.‎‬‬ ‫و در عین حال رمزگونه اســت‪ .‬شــاعر در بسیاری‬ ‫شــاعر در اکثر اشعار از بیان ســمبلیکی و رمزگونه‬ ‫یابد که نویســنده یا شاعر زن از سرزمین مادر ‌یاش‬
‫صورت غمگین این زن‬ ‫از بخ ‌شهای این‏مجموعه مذهب و بســتر ســنتی‬ ‫اســتفاده م ‌یکند‪ ،‬اشاره شاعر به صورت استعاری به‬ ‫دور باشــد‪ ،‬در‏عین آشــنایی با جغرافیای غیربومی‬
‫آرایش غ ‌مانگیز تراش‬ ‫جامعــ ‌های را نقد کرده که در آن تن زن ســرکوب‬ ‫‏داستا ‌نهای آفرینش حکایت از استراتژی شاعر برای‬ ‫بتواند بستر مناسبی برای بیان تجاربش در سرزمین‬
‫حالم به هم م ‌یخور ‪‎‬د‪‎‬‬ ‫شد‌هاس ‌ت‪ ،‬مذهبی که او نقدش می کند همانی است‬ ‫بیان مشــخص زنانگی دارد‪ .‬م ‌یتوان گفت که زمانی‬ ‫مادری پیدا کند‪ .‬در این چنین بافتی ادبیات بســط‬
‫خسته خواستم نامرد بشوم‬ ‫که‏اجازه ســرکوب ت ‌ناش را م ‌یدهد‪ ،‬در شعر بازار‬ ‫که استعارات و رمزگون ‌ههای‏سمبلیکی همه مردانه‬ ‫‏راهی برای نقد و بازبینی رن ‌جهای جامع ‌های است که‬
‫رو به قبله پیرزنی شدم با پنجر‌های تاریک رو به ضلع‬ ‫شام شاعر به خوبی می تواند بستر مذهبی را نقد کند‬ ‫است‪ ،‬با نوســازی و بیان دوبار‌هی آنها‪ ،‬شاعر از آنها‬ ‫تجرب ‌هاش کرده است‪ .‬استراتژ ‌یهای مختلفیدر شعر‬
‫شرقی واتیکان‬ ‫و نشان م ‌یدهد که چگونه از آن‏علیه زنان استفاده‬ ‫برای رساندن و نقد آمال و آرزوهای زنانه در جامع ‌هی‬ ‫برای این منظور ممکن‏است به کار گرفته شود‪ ،‬که‬
‫و ندیم ‌های مغرب ‪‎‬ی‪‎‬‬ ‫م ‌یشود‪ .‬در عین حال شاعر ترجیح م ‌یدهد برای نقد‬ ‫در این میان تمرکز بر آشنازدایی از کلمات و به کار‬
‫که لباس عاقبت مرا کوک م ‌یزد (صفح ‌هی ‪)۸۵‬‏‬ ‫این چنین بستری نه از کلمات بومی‪ ،‬بلکه از کلماتی‬ ‫‏مردسالار بهره می برد‪.‬‏‬ ‫بردن واژگان و عباراتی است که ذهن مخاطب را هم‬
‫استراتژی مشخص شــاعر در این مجموعه استفاده‬ ‫نیمه ی چپ تمام ســین ‌هها مثل برف چه طور سیاه‬ ‫‏به سرزمین مادری و هم به سرزمین هجران نزدیک‬
‫از عناصر غی ‌ربومی با اســتفاده و ارجاع ســمبلیکی‬ ‫با بار‏معنایی وسی ‌عتری استفاده کند‏‪.‬‬
‫برای چالش مردســالاری نهفته و‏دیرینه اس ‌ت‪ .‬در‬ ‫بسم الل ‪‎‬ه‪‎‬‬ ‫شده بود‬ ‫م ‌یکند‪ ،‬اهمیت ویژ‌های م ‌ییابند‏‪.‬‬
‫عین حال اســتفاد‌هی شاعر از یک جغرافیای خاص‬ ‫نیم ‌هی شرق ‌یاش که خالی بود‏!‬ ‫دفتر جدید شعر لیلی گل ‌هداران با نام سینیورکه توسط‬
‫و مخلوط آن با جغرافیای بوم ‌ی‪ ،‬توانســته است فرم‬ ‫باریک انگشــتی که هر بار خم شــد به پیشان ‌یاش‬ ‫گفتــه بود از هر طرف بچرخانی باز نیم ‌هی شــرقی‬ ‫نشر باران منتشر شده است‪ ،‬نیز از چنین استراتژی بهره‬
‫جدیدی از‏نوشتار را اراده دهد‪ .‬بازسازی عناصر زبانی‬ ‫خاک گذاشت‬ ‫برده اســت‪ .‬شاعر از‏همان ابتدای دفتر با طرح فضای‬
‫و سمبلکی و استفاده از کلمات غیر بومی برای بسط‬ ‫خالی دارد (صفح ‌هی ‪۱۲‬‏‪‎(‎‬‬ ‫دراماتیک و روایی و ادغام روایت های سمبولیکی‪ ،‬اکثر‬
‫نقد شــاعر از جامع ‌هی مرد‏سالار ‌ی‪ ،‬توانایی بیان تن‬ ‫پشت به من سلام م ‌یدهد و دست ک ‌جاش را به زانو‬ ‫بیان تن زنانه از ویژگ ‌یهای بارز این مجموعه است‪،‬‬ ‫کلمات را ازکارکردهای عادی خودش‏بیرون م ‌یآورد‪.‬‬
‫و ماهیت زنانه را در این مجموعه افزایش داده اس ‌ت‪.‬‬ ‫م ‌یزند‬ ‫صحبت از تن به خصوص در کشــورهایی مثل ایران‬ ‫اما چیدمان فضای دراماتیک به شــاعر این فرصت را‬
‫م ‌یتواندر پایان گفت که مجموع ‌هی شعر اخیر لیلی‬ ‫که تن زنان تماماً در‏اختیار مردسالاری است اهمیت‬ ‫م ‌یدهد که با زبانی زنانه از روای ‌تهای شعر ‌یاش برای‬
‫‏گل ‌هداران تحت عنوان سینیور را م ‌یتوان در زمر‌هی‬ ‫ما تازه وارد بازار شما شد‌هایم‬ ‫ویژ‌های م ‌ییابد‪ ،‬این صحبت از تن زن شــاید بتواند‬
‫یکی از مجموع ‌ههای موفق شعر زنان درنظر گرفت‏‪.‬‬ ‫شما هم شبیه ه ‌ماید‬ ‫نوعی مقاومت در برابر سانســور و حذف تن و‏انکار‬ ‫چالش‏مردسالاری بهره برد‪.‬‏‬
‫‪----------‬‬ ‫خوشوقتم‬ ‫زنانگی باشــد که در اکثر اشــعار زنان بعد از انقلاب‬ ‫رو کردم به شکمم‬
‫پ ‌ینوشت‏‪:‬‬ ‫و دست نم ‌یدهند‬
‫گل ‌هدارا ‌ن‪ ،‬لیل ‌ی‪ .‬سینیو‌ر‪ .‬نشر بارا ‌ن‪ ،‬سوئد ‪ ۲۰۱۲‬‏‬ ‫قابل بررسی است‪.‬‏‬ ‫به راه تاریک و باریکی که دختر می آور ‪‎‬د‪‎‬‬
‫حتی دزدکی که دســت می زنند دســت دســت‬ ‫چه سیا‪‎‬ه‪‎‬‬
‫نم ‌یکنند و نم ‌یزنند‬
‫سفید برفی را سبزه میکنم‬
‫دو انگشتی م ‌یزنند و این همه صدایش بلندتر است‬ ‫‪‎‎‬دستی که انگش ‌تهای مرا دارد و تو را بیرون بکشد‬
‫امان از شر جن زن‪( ‎‬صفح ‌‌هی‪ ۹‬‏‪‎(۲‎‬‬
‫می کشد (صفح ‌هی ‪۱۰‬‏‪(‎‎‬‬
‫روای ‌تهای آشــنای و یــا داســتا ‌نهای تاریخی و‬ ‫اما این ســطرها تنهــا روای ‌تهای خطی ســاد‌های‬
‫سمبلکی در شعر گل ‌هداران کارکرد مردان ‌هی خود را‬ ‫نیستند؛ بلکه به نوعی هویت شاعر هستند که قادرند‬
‫از دســت م ‌یدهند و به مکانی بــرای‏تجلی آمال و‬ ‫با استفاده ازکلمات ممنوعه‪ ،‬و در‏عین نقد رادیکال‬
‫خواســت ‌ههای زنان ‌هی او تبدیل م ‌یشود‪ .‬این کارکرد‬
   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31   32