Page 15 - Issue No.1370
P. 15
تنها سرزمین خود ،اموال و مایملک خود را از دست داده اند بلکه مهم برد و بدین وسیله قدرت خود را اثبات کرد بلکه از آن جا
ترین ویژگی هویت مردانه شان یعنی نظارت بر زنان خود را نیز از دست که مردانگی اصلی بسیار مهم و تعیین کننده است باید
داده اند و بدین ترتیب است که سلطه بر مردان مغلوب کامل می شود. "مردانگی" مردان گروه مخالف را نیز از بین برد و آنان را
از دید جوامع مردسالار ،مردان تعیین کننده و به وجود آورنده جامعه به عنوان افرادی که قادر به حفظ سرزمین و حمایت از افراد
15 هستند .از این منظر ،هویت مردان ،هویت جامعه را می سازد پس برای خود به خصوص حفاظت از زنان نیستند مورد تحقیر قرار
داد .بدین ترتیب مشاهده می شود که در زمان غلبه گروهی
سال / 23شماره - 1370جمعه 28نابآ 1394 نابودی کامل یک جامعه باید هویت مردان یا مردانگی آنان را ازشان سلب بر گروه دیگر در مجاورت تغییراتی که در ساختار اجتماعی،
کرد .بدین ترتیب در کنار کارکردهای متعددی که خشونت در جنگ به حقوقی و سیاسی به وجود می آید ،قواعد و مقررات مربوط
ویژه خشونت جنسی دارد ،کارکرد بسیار مهم دیگری نیز باید برای آن به زنان هم تغییر می کند .گروه مهاجم در مورد زنان نیز
در نظر گرفت که از طریق سلطه بر بدن زن ،سلطه بر مردان نیز تأمین نظارت های خاص خود ر ا اعمال کرده و سلطه خود را بر
می شود .مردی که نتواند از بدن زنان مرتبط با خود محافظت کند یک
ویژگی اساسی مردانگی یعنی نظارت بر بدن را از دست داده و «دیگری» زنان نمایش می دهد.
این نظارت را از طریق تعرض به بدن زن ،به چنگ آورده است. گروه طالبان زنانی را که در قبل نیز در یک جامعه مردسالار
زندگی می کردند ،در خانه ها محبوس کردند و از هر نوع
سخن پایانی حضور اجتماعی آنان جلوگیری به عمل آوردند ،برای طالبان درخواست نیز می باشد از این روست که رفتار افراد را نمی توان تنها
نامریی بودن زنان جهت اثبات مردانگی کفایت می کرد. با توجه به دلایل فردی توجیه کرد بلکه باید عنوان رفتاری مورد انتظار
نگاه فرودستانه به زنان و حاکمیت زن ستیزی در جوامع مردسالار ،خواه گروه بوکو حرام نیز با ربودن دختران دانش آموز و ازدواج اجباری و در چهارچوب باورهای فرهنگی گروه نیز در نظر گرفت .اگر ساختار و
ناخواه زنان را در موجودیت خود به عنوان یک فرد در نظر نمی گیرد بلکه به بردگی کشاندن آنان و دور ساختن شان از آموزش سعی در تقویت فرهنگ زن ستیزی در گروه های مختلف در حال مناقشه با یکدیگر را در
زنان نشانه ای از روابط میان مردان هستند .در جوامع زن ستیز تحقیر الگوی مردانگی مد نظر خود را دارند .در مورد «داعش» این مساله البته نظر داشته باشیم ،مشخص می شود که این گروه ها دارای تفاوت هایی
یک زن و سلطه بر بدن اش گذشته از مشکلات فراوان برای او ،جهت به شکلی بسیار فجیع تر و به صورت تجاوز جنسی ،خرید و فروش زنان، در مورد زبان ،نژاد ،مذهب و به صورت کلی تفاوت در جهان بینی شان
تحقیر مردان صورت می گیرد .با این عمل اولاً متجاوز برتری خود را به با یکدیگرند اما اکثر آنان دارای ساختاری مردسالارانه و زن ستیز ،البته
دیگران نشان می دهد و از طرف دیگر خشونت نسبت به زنان نمایشگر و کشتن آنان مطرح است. با تفاوت هایی در درجه زن ستیزی با یکدیگر هستند .در این جوامع
ناتوانی مرد مغلوب جهت محافظت از زن ،و همین طور بیانگر ناتوانی خشونت جنسی در وهله اول به عنوان ارزان ترین سلاح جنگی افراد را "مردانگی" اصلی بسیار مهم است ،اما باید توجه داشت که "مردانگی"
جنسی او تلقی می شود .در چنین وضعیتی ،این طور قلمداد می شود حتا قبل از جنگ و تسلیم شدن ،وادار به گریز از محل زندگی خود می وابسته به نظارت بر کلیه وجوه زندگی زنان و قراردادن آنان در چهارچوب
که مرد مغلوب هویت مردانه خود را از دست داده است .هر چند که کند و در بسیاری از موارد هرگز بازگشتی هم صورت نمی گیرد .پس فتح تفکرات مردانه .در فرهنگ های مختلف و ایدئولوژی های مختلف زن
مردان مغلوب آن جامعه ،از مردانگی به دور افتاده اند ولی این به معنای سرزمین به ساده ترین روش صورت گرفته است .از طرف دیگر تجاوزات دارای ویژگی خاصی می باشد و تنها در صورتی که ان گونه رفتار کند،
رها شدن زنان از نظارت و کنترل نیست زیرا رفتار مردان پیروز ،سبب جنسی که در بسیاری از موارد در برابر چشم دیگران ،اعضای خانواده حرکت کند ،فعالیت کند و پوششی مناسب با ایدئولوژی حاکم داشته
بازتولید نوعی دیگر از نظارت بر زندگی و بدن زن و "بازتولید نظامی" و یا همسایگان صورت می گیرد نه فقط باعث تحقیر و ُخردشدن زن باشد مردانگی مردان به اثبات می رسد .در نتیجه نمی توان خشونت های
دیگر از مردسالاری می شود ،در این حالت تجاوز جنسی مولد هویت می شود بلکه به طرد او از محل زندگی و نزدیکان ،و فروپاشی شرایط جنگی را به صورت فقط سیاستگزاری جنگی یا رفتار فردی در نظر گرفت
زندگی او و اطرافیانش می انجامد .در عین حال عملی است که به افراد بلکه باید به تاثیر ساختار فرهنگی توجه داشت ،رفتارهای خشن با توجه
مردانه است. فاتح رضایت خاطر می بخشد .این رضایت خاطر ،نه تنها به دلیل انجام به فرهنگ گروه را باید به صورت رفتارهایی مطابق با آداب فرهنگی و
موفقیت آمیز عمل ،بلکه به علت ایجاد حس مردانگی بالا ،تعلق به گروه اجتماعی گروه در نظر گرفت و فرد در چارچوب رفتاری مورد قبول گروه
In touch with Iranian diversity خشونت جنسی نه تنها ابزار جنگ بلکه ابزار قدرت نیز می باشد .قدرتی
که پایه های آن در فرهنگ نهادینه شده گروه متجاوز ،نهفته است .آنانی فاتح ،و قدرتمندبودن هم است. زن ستیز خود رفتار می کند.
که دست به تجاوز جنسی می زنند در واقع قدرت خود را بر بدن و هویت از طریق تجاوز جنسی نه فقط سلطه بر سرزمین کسب می شود بلکه هدف از درگیری های کنونی تنها فتح سرزمین نیست بلکه بر اساس
زن ،و از این طریق بر مردان و سرزمینی که زن به آن تعلق دارد نشان سلطه بر بدن ها نیز به دست می آید و این تنها به معنای سلطه بر بدن ایدئولوژی خاصی باید موجودیت ،و نسل گروه مخالف را از بین برد
می دهند .سلطه بر بدن زنان اصلی مهم برای اثبات مردانگی است .شکل زن و نابود کردن جسمی و روانی او نیست بلکه از طریق خشونت جنسی بنابراین نه تنها باید سرزمین را فتح کرد ،نه تنها باید مردان را از میان
حاد آن به صورت تجاوز و بردگی جنسی در جنگ ها مشاهده می شود بر زنان ،سلطه کامل بر مردان مغلوب نیز به دست می آید .این مردان نه
اما باید به اشکال خفیف تر آن نیز توجه داشت.
مدیر مسﺌول ع -ﺧانی ﺗﺮﺟﻤﻪ
Cell: 604-773-6610 و ﺧﺪﻣﺎت ﮐﻨﺴﻮﻟﯽ اﻣﯿﻦ
Office: 778-285-3646
• ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﻠﯿﻪ ﻣﺘﻮن • اﻗﺪام ﺧﺮیﺪ ﻣﺸﻤﻮﻻن سﺮﺑازی
• وﮐاﻟﺘﻨاﻣﻪ از ﻃﺮیﻖ ،Onlineﮔﺬرناﻣﻪ ،ﺷﻨاسﻨاﻣﻪ ،وﺻﯿﺖناﻣﻪ
• دﻋﻮﺗﻨاﻣﻪ ،درﺧﻮاسﺖ ﮐارت اﻗاﻣﺖ داﺋﻢ Citizenship ،PR
• دریاﻓﺖ Visaﺗﻮریﺴﺘی ،اﻗﺪام Sponsershipهﻤﺴﺮ و واﻟﺪین
228 - 3030 Lincoln Ave., Coquitlam, BC V3B 6B4
Vol. 23 / No. 1370 - Friday, Nov. 20, 2015 HOMER DENTAL CENTRE
15