Page 24 - Shahrvand BC No. 1218
P. 24
زنان 24
خطاب به علی دایی :این بار گلرا به دروازه مازنانزدی 24
اصلی پرسیده باشــد آیا همه ز نهای کشور شما همین قدر قدرتمند مهری جعفری
هستند با لبخند گفته باشی یکی دیگر همین الان سر قله است گویا...
و بعد فهمیده باشی که همه این تعج بها از زن بودن تو فقط نیست از سال متسیب /شماره - 1218جمعه 1ید 1391
زن ایرانی بودن تو هم هســت .از زن خاورمیانه ای که همواره زیر فشار
خم شــده و آن قدر فرصت پیدا نکرده که حتی مثل زن کشــور فقیر
قرقیزستان کمتر سهمی از قدرت برده باشد.
و باز هم فکر کرده باشــی به علی دایی چه بگویم او که باید خود همه
ای نها را بداند .و فکر کرده باشــی با خودت که روزگاری زنان سرزمین
مان با اس بهایشــان دوشادوش مردان عشایر م یتاختند و گویا جامعه
مردانه مدرن ،آ نها را مد تهاســت که از اس بها پایین کشیده ...انگار
همه آن اسب دواند نهای هزاران ساله این سرزمین در رؤیاها و تخیلات
زنانه ما ساخته شده باشند؛ و آیا آن ز نها هنوز هم هستند؟ با لبخند
م یگویم آری! یکی از آ نها همین الان پس از صعود دو قله 8هزارمتری
در یک برنامه توأمان ،آن هم «اورست» و «لوتسه» با هم ( ،)2که صعود
یکی از آ نها خواب بسیاری از مردان و زنان دنیاست ،در شهر زنجان به
کار روزمره خود م یرسد.
آقای دایی برادر من! باید برویم که شما ما را ببینید .تا سر کدام قله که نرفت هایم .تا ته کدام یادداشت زیر به قلم مهری جعفری ،شاعر ،وکیل دادگستری و مدرس In touch with Iranian diversity
ملاک شــما برای توانمندسازی تیم خودتان هر چه هست ،ارتباطی به خطر و مخاطره ندویدهایم .دره ای و یا غاری و یا ســیاه چالی یافته ای ســابق کوهنوردی ،در پاســخ به گفته های علی دایی ،در خبرگزاری
توان ما ز نها در زمین خودمان ندارد؛ اگر فکر م یکنید شــگرد کار این که ما جرأت نکرده باشیم و یا نتوانسته باشیم که سر در آن فرو کنیم؟ ایسنا در آذرماه 1391نوشته شده است( .)۱علی دایی در صحب تهای Vol. 20 / No. 1218 - Friday, Dec. 21, 2012
اســت که یک تیم را تبدیل به قدرتمندترین مردهای جهان بکنید و یا تا کی باید دغدغه من در این سر دنیا این باشد که به تو در آن سر دنیا خود فوتبال را ورزشی مردانه دانسته که بازیکنان آن نباید مثل ز نها
کاری کنیــد که آ نها مثلا به جای تنیس بازی کردن ،وزنه بلند کنند ثابــت کنم که برادر من حتی از آن موق عها که در کوچه های روســتا باشــند و آ نها باید مردانه بجنگند .مهری جعفری که در سال 1387
و یا هر مهارت دیگری را مفید تشــخیص م یدهید ،هر چه هست من هم بازی کودک یهای من بودی تلاش خودم را کردهام اما تو هیچ وقت اقــدام به صعــود دو قله 7هزار متری خانتانگیــری و لنین در منطقه
هیچ سررشته ای از ورزش شما ندارم ،اما م یتوانم از شما بپرسم آیا به ندیده ای و نم یبینی و م یترســم هرگز حضور این زمین دیوار به دیوار «پامیــر» کرده و یکی از آ نها را به صورت انفــرادی و بدون همراه و
عنوان ورزشکار ملی (که ظاهراَ سرمایه همه ما صرف فعالیت شما شده خودت را نبینی ...اصــا م یدانی به زمین ما راندی و توپ را به دروازه راهنما صعود کرده نامه زیر را در نقد نگاه علی دایی به نگارش درآورده
و م یشــود) لحظه ای هم به قدرتمندتر شدن فوتبال زنان که سهمی ما زدی؟ یا آن قدر برای تو محو و نادیدنی شــدهایم که نه زمینی برای اســت .او همچنین فارغ التحصیل کارشناســی ارشد در رشته حقوق
انکارناپذیر در نیمی از جمعیت این ملت دارند ،فکر کردهاید؟ م یدانید بازرگانی بین المللی از یکی از دانشــگاه های لندن اســت .یادداشت
این همکاران شما در چه شرایطی تمرین م یکنند؟ مربی آ نها؟ زمین همکاران خود قائلی و نه دروازه ای برای آنها به رسمیت م یشناسی.
مرد بسیار قدرتمند! اما دردی که از ته مغزم تا زیر گلویم را می فشارد مهری جعفری به علی دایی را در زیر م یخوانید:
آ نها؟ مسابقات آ نها؟... نه فقط به دلیل زنده شــدن همه آن خاطره های تلخ و مشمئزکننده آقای علی دایی!
و من اولین بار فوتبال را در اســتادیوم لندن از نزدیک تماشا کردم .به ناشــی از نادیده گرفته شد نها و بی حرمت یهای جنسیت پرستان آن
دوست هندی خود گفتم ما اجازه ورود به ورزشگاه نداریم .و باور نکرد. سرزمین است بلکه خاطرات آن تلا شهای مضاعفی نیز است که همواره مد تها بود که حر فها و رفتارهای برادران شهرم را فراموش کرده بودم،
نزدیک به بیست هزار نفر برای تماشای بازی زنان انگلیس و برزیل جمع فشاری بیش از حد تحمل بر من وارد کرده تا شاید بتوانم در آن مجلس و همه آن ســایه های سیاه را بالای سرمان؛ و البته تمام آن تلا شهای
شده بودند و فکر کردم فوتبالیس تهای زن ما نه تنها هزار نفر بیننده را مذکر که گوش تا گوش مردانه نشســت هاید ،جایی باز کنم ،که بجنگم، خودم را که در چالش مداوم با آن ســایه به کار م یبســتم و فرساینده
هرگز به ذهنشان هم راه نم یدهند بلکه خود اصلا هیچ بازی مهمی را که راه پیدا کنم ،که درس بخوانم؛ چون مدرســۀ روستا از آن شما بود بود ،و حالا پس از چند ســال دوری از آن فضای رعب آور ،حر فهای
و حالا گویا دانشگاه شهر هم از آن شماست ،که مهاجرت کنم که جدا تهاجمــی اما ظاهرا بی قصد و غرض شــما ،همه چیز را دوباره به یادم
در کشور خود همراه با این همه تماشاگر تماشا نکرده اند. شدن از خانواده حق مردانه پسرها بود و وکیل بشوم که دادگاه آیا جای آورد و بار دیگر مرا وادار به پاسخ کرد .اما این بار حس م یکنم در کنار
آقای علی دایی! مرد قدرتمند که مردانه جنگیدن را صفتی مهم دانسته ما ز نها بود؟ که اما وزشکار بشوم؟؟؟ این یکی را باور م یکنی؟ زن 47 خواهران خودم با آرامشــی که هرگز پیش از این نداشتم ،با شما حرف
ای ،که ظاهراَ زنان در نگاه تو فاقد این صفت هستند ،و بار تمام ضع فها، کیلویی باشم که کوله 18کیلویی خود را تا ارتفاع 7010متری از میان
شکســ تها ،اشتباهات و گاه بدکار یهای بشــریت را هم شاید باید به صخره و یخچا لهای «پامیر» بکشــاند که راهنما و همراه هم نداشــته م یزنم :برادر!
دوش بکشند ،چه مرد باشی با اوصاف مردانه و چه مرد باشی با اوصاف باشد .که البته بدون مرد رفته باشد .بدون مرد .که وقتی مسئول کمپ همه خوب م یدانیم که قدرت برای شما به عنوان رکنی تعیین کننده
نامردانــه ،برای من فاقد اوصاف یک انســان منصف و باوجدان به نظر در فوتبال مهم است ،و همه ما پرتا بهای شما را خوب به یاد داریم؛ اما
م یرســی .م یدانی چرا؟ چون انصاف و عدالت هر انسانی حکم م یکند این بار تلاشــی که در نشان دادن قدرت به خرج دادهاید ،گلی را برای
که از امکانات ناعادلانه اســتفاده نکند و اگر به اجبار استفاده کرد آن را شما به ثبت نخواهد رساند ،چرا که ظاهرا توپ شما وارد دروازه ما شده
بر علیه آد مهایی اســتفاده نکند که بدواَ حق آ نها را گرفته و بخشی از و حال آن که ما که در یک زمین بازی نم یکنیم! درست است که کلا
دیوار ما بســیار کوتاه تر از دیوار شماست ،اما شاید هرگز تصور چنین
آن را به او دادهاند. تاختی از طرف شما نم یرفت که اخیرا دیدیم چگونه زمین فوتبال را با
انصاف و مروت هم خوب چیزی است برادر ،نه؟ زمین زلزله زدهها پیوند زدی؛ بله برادر! همه حرک تهای شما مثل تمام
من اگر بخواهم هم چنان به نوشــتن ادامه دهم ممکن است به موارد فوتبالیس تهای دنیا دیده م یشــود و حر فهای شما هم البته شنیده
جد یتری برســم و ممکن اســت بحث قوانیــن بی نالملل و ضرورت
مقابله با سکسیسم (جنسیت پرستی) در ورزش را پیش بکشم و البته م یشود.
بازخوردهای حقوقی ســخنان شــما در فیفا .اما نگارش این یادداشت من گفته های شما را برای چندمین بار مرور کردم و تلاش کردم این
کوتاه در واقع از ایده یک نامه خصوصی به وجود آمد که م یخواســتم تهاجم بی قصد و غرض شما را فراموش کنم اما آخرین بار درد عجیبی
فقط برای شــما به عنوان یک خواهر ه موطن -از همان اهالی مشگین را در بخ شهایی از مغزم حس کردم و یک باره انگار همه آن چیزهایی
شــهر ـ بنویســم که بدانید تا چه حد در روح و روان بسیاری از زنان که از آن سرزمین مشترک دور ریخته بودم دوباره به حلقوم من ریخته
ســرزمین خود کوفت هاید .اما نهایتاً این پاسخ نوشته شد تا شاید بتوانم
با همه برادران خودم که از ادبیاتی مثل ادبیات شما استفاده م یکنند، شد و گلوی مرا تا حد خفگی فشار داد.
صحبت کنم .و امیدوارم این نامه به دســت همه آ نها برســد .و آرزو برادر! من هم مثل هر ورزشکار حرفه ای دیگری قدرت را رکن مهمی
م یکنم علی دایی که حال با این سخنان خود در مقابل همه زنان دنیا در ورزش خــود م یدانم ،و البته حتی اگر قــرار بود تنیس بازی کنم؛
ـ و در مفهوم وســی عتر در مقابل همه مردم دنیا ـ مسئول است ،مثل امــا فراتر از آن مثل زنی از اهالی ســرزمین آذربایجان از همان اطراف
آن فوتبالیس تهایی که گاه از ادبیات نژادپرستانه استفاده کرده و رسماً اردبیل خودمان که خوب م یشناســی ،قدرت را رکنی مهم برای بقا و
پاسخگو بودهاند ،حداقل پیش خواهران خود پاسخگو باشد ... ضرورتی برای زیر پا له نشدن هم یافت هام .هرچند برادران من ،با اتکا به
نفسی شگرف و گردنی که ر گهای آن هم اندکی بالا زده باشد از کنار
چشم به راه پاسخ شما من گذشــت هاند و حتی حضور مرا در حوزه های به اصطلاح شما مردانه
مهری جعفری ،زادۀ استان اردبیل ،روستای چپقان ندیدهاند که بخواهند به اصطلاح شما مردانه جنگیدن مرا هم باور کنند.
اما مسالۀ نشان دادن توان ،مهارت و قدرت از همان ابتدای نادیده گرفته
پ ینوشت: شدن در ذهن ما ز نها م ینشیند .چون همواره اصل بر نتوانستن ما بوده
-۱گفتــه های علی دایی ،در خبرگزاری ایســنا ،مورخ 13آذر 1391 تــا خلاف آن را ثابت کنیم .اما برادر تا چه حد باید ثابت کنیم؟ تا کجا
منتشر شده است.
http://isna.ir/fa/news/91091307228/%D8%AF%D8%A7%D
B%8C%DB%8C-%D8%AA%D9%86%DB%8C%D8%B3-
%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-
%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8
%B2%DB%8C%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7-
%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85
-۲اشاره به صعود «پروانه کاظمی» که امسال دو قله اورست و لوتسه
را در یک برنامه صعود کرد.
[مدرسه فمینیستی]
خطاب به علی دایی :این بار گلرا به دروازه مازنانزدی 24
اصلی پرسیده باشــد آیا همه ز نهای کشور شما همین قدر قدرتمند مهری جعفری
هستند با لبخند گفته باشی یکی دیگر همین الان سر قله است گویا...
و بعد فهمیده باشی که همه این تعج بها از زن بودن تو فقط نیست از سال متسیب /شماره - 1218جمعه 1ید 1391
زن ایرانی بودن تو هم هســت .از زن خاورمیانه ای که همواره زیر فشار
خم شــده و آن قدر فرصت پیدا نکرده که حتی مثل زن کشــور فقیر
قرقیزستان کمتر سهمی از قدرت برده باشد.
و باز هم فکر کرده باشــی به علی دایی چه بگویم او که باید خود همه
ای نها را بداند .و فکر کرده باشــی با خودت که روزگاری زنان سرزمین
مان با اس بهایشــان دوشادوش مردان عشایر م یتاختند و گویا جامعه
مردانه مدرن ،آ نها را مد تهاســت که از اس بها پایین کشیده ...انگار
همه آن اسب دواند نهای هزاران ساله این سرزمین در رؤیاها و تخیلات
زنانه ما ساخته شده باشند؛ و آیا آن ز نها هنوز هم هستند؟ با لبخند
م یگویم آری! یکی از آ نها همین الان پس از صعود دو قله 8هزارمتری
در یک برنامه توأمان ،آن هم «اورست» و «لوتسه» با هم ( ،)2که صعود
یکی از آ نها خواب بسیاری از مردان و زنان دنیاست ،در شهر زنجان به
کار روزمره خود م یرسد.
آقای دایی برادر من! باید برویم که شما ما را ببینید .تا سر کدام قله که نرفت هایم .تا ته کدام یادداشت زیر به قلم مهری جعفری ،شاعر ،وکیل دادگستری و مدرس In touch with Iranian diversity
ملاک شــما برای توانمندسازی تیم خودتان هر چه هست ،ارتباطی به خطر و مخاطره ندویدهایم .دره ای و یا غاری و یا ســیاه چالی یافته ای ســابق کوهنوردی ،در پاســخ به گفته های علی دایی ،در خبرگزاری
توان ما ز نها در زمین خودمان ندارد؛ اگر فکر م یکنید شــگرد کار این که ما جرأت نکرده باشیم و یا نتوانسته باشیم که سر در آن فرو کنیم؟ ایسنا در آذرماه 1391نوشته شده است( .)۱علی دایی در صحب تهای Vol. 20 / No. 1218 - Friday, Dec. 21, 2012
اســت که یک تیم را تبدیل به قدرتمندترین مردهای جهان بکنید و یا تا کی باید دغدغه من در این سر دنیا این باشد که به تو در آن سر دنیا خود فوتبال را ورزشی مردانه دانسته که بازیکنان آن نباید مثل ز نها
کاری کنیــد که آ نها مثلا به جای تنیس بازی کردن ،وزنه بلند کنند ثابــت کنم که برادر من حتی از آن موق عها که در کوچه های روســتا باشــند و آ نها باید مردانه بجنگند .مهری جعفری که در سال 1387
و یا هر مهارت دیگری را مفید تشــخیص م یدهید ،هر چه هست من هم بازی کودک یهای من بودی تلاش خودم را کردهام اما تو هیچ وقت اقــدام به صعــود دو قله 7هزار متری خانتانگیــری و لنین در منطقه
هیچ سررشته ای از ورزش شما ندارم ،اما م یتوانم از شما بپرسم آیا به ندیده ای و نم یبینی و م یترســم هرگز حضور این زمین دیوار به دیوار «پامیــر» کرده و یکی از آ نها را به صورت انفــرادی و بدون همراه و
عنوان ورزشکار ملی (که ظاهراَ سرمایه همه ما صرف فعالیت شما شده خودت را نبینی ...اصــا م یدانی به زمین ما راندی و توپ را به دروازه راهنما صعود کرده نامه زیر را در نقد نگاه علی دایی به نگارش درآورده
و م یشــود) لحظه ای هم به قدرتمندتر شدن فوتبال زنان که سهمی ما زدی؟ یا آن قدر برای تو محو و نادیدنی شــدهایم که نه زمینی برای اســت .او همچنین فارغ التحصیل کارشناســی ارشد در رشته حقوق
انکارناپذیر در نیمی از جمعیت این ملت دارند ،فکر کردهاید؟ م یدانید بازرگانی بین المللی از یکی از دانشــگاه های لندن اســت .یادداشت
این همکاران شما در چه شرایطی تمرین م یکنند؟ مربی آ نها؟ زمین همکاران خود قائلی و نه دروازه ای برای آنها به رسمیت م یشناسی.
مرد بسیار قدرتمند! اما دردی که از ته مغزم تا زیر گلویم را می فشارد مهری جعفری به علی دایی را در زیر م یخوانید:
آ نها؟ مسابقات آ نها؟... نه فقط به دلیل زنده شــدن همه آن خاطره های تلخ و مشمئزکننده آقای علی دایی!
و من اولین بار فوتبال را در اســتادیوم لندن از نزدیک تماشا کردم .به ناشــی از نادیده گرفته شد نها و بی حرمت یهای جنسیت پرستان آن
دوست هندی خود گفتم ما اجازه ورود به ورزشگاه نداریم .و باور نکرد. سرزمین است بلکه خاطرات آن تلا شهای مضاعفی نیز است که همواره مد تها بود که حر فها و رفتارهای برادران شهرم را فراموش کرده بودم،
نزدیک به بیست هزار نفر برای تماشای بازی زنان انگلیس و برزیل جمع فشاری بیش از حد تحمل بر من وارد کرده تا شاید بتوانم در آن مجلس و همه آن ســایه های سیاه را بالای سرمان؛ و البته تمام آن تلا شهای
شده بودند و فکر کردم فوتبالیس تهای زن ما نه تنها هزار نفر بیننده را مذکر که گوش تا گوش مردانه نشســت هاید ،جایی باز کنم ،که بجنگم، خودم را که در چالش مداوم با آن ســایه به کار م یبســتم و فرساینده
هرگز به ذهنشان هم راه نم یدهند بلکه خود اصلا هیچ بازی مهمی را که راه پیدا کنم ،که درس بخوانم؛ چون مدرســۀ روستا از آن شما بود بود ،و حالا پس از چند ســال دوری از آن فضای رعب آور ،حر فهای
و حالا گویا دانشگاه شهر هم از آن شماست ،که مهاجرت کنم که جدا تهاجمــی اما ظاهرا بی قصد و غرض شــما ،همه چیز را دوباره به یادم
در کشور خود همراه با این همه تماشاگر تماشا نکرده اند. شدن از خانواده حق مردانه پسرها بود و وکیل بشوم که دادگاه آیا جای آورد و بار دیگر مرا وادار به پاسخ کرد .اما این بار حس م یکنم در کنار
آقای علی دایی! مرد قدرتمند که مردانه جنگیدن را صفتی مهم دانسته ما ز نها بود؟ که اما وزشکار بشوم؟؟؟ این یکی را باور م یکنی؟ زن 47 خواهران خودم با آرامشــی که هرگز پیش از این نداشتم ،با شما حرف
ای ،که ظاهراَ زنان در نگاه تو فاقد این صفت هستند ،و بار تمام ضع فها، کیلویی باشم که کوله 18کیلویی خود را تا ارتفاع 7010متری از میان
شکســ تها ،اشتباهات و گاه بدکار یهای بشــریت را هم شاید باید به صخره و یخچا لهای «پامیر» بکشــاند که راهنما و همراه هم نداشــته م یزنم :برادر!
دوش بکشند ،چه مرد باشی با اوصاف مردانه و چه مرد باشی با اوصاف باشد .که البته بدون مرد رفته باشد .بدون مرد .که وقتی مسئول کمپ همه خوب م یدانیم که قدرت برای شما به عنوان رکنی تعیین کننده
نامردانــه ،برای من فاقد اوصاف یک انســان منصف و باوجدان به نظر در فوتبال مهم است ،و همه ما پرتا بهای شما را خوب به یاد داریم؛ اما
م یرســی .م یدانی چرا؟ چون انصاف و عدالت هر انسانی حکم م یکند این بار تلاشــی که در نشان دادن قدرت به خرج دادهاید ،گلی را برای
که از امکانات ناعادلانه اســتفاده نکند و اگر به اجبار استفاده کرد آن را شما به ثبت نخواهد رساند ،چرا که ظاهرا توپ شما وارد دروازه ما شده
بر علیه آد مهایی اســتفاده نکند که بدواَ حق آ نها را گرفته و بخشی از و حال آن که ما که در یک زمین بازی نم یکنیم! درست است که کلا
دیوار ما بســیار کوتاه تر از دیوار شماست ،اما شاید هرگز تصور چنین
آن را به او دادهاند. تاختی از طرف شما نم یرفت که اخیرا دیدیم چگونه زمین فوتبال را با
انصاف و مروت هم خوب چیزی است برادر ،نه؟ زمین زلزله زدهها پیوند زدی؛ بله برادر! همه حرک تهای شما مثل تمام
من اگر بخواهم هم چنان به نوشــتن ادامه دهم ممکن است به موارد فوتبالیس تهای دنیا دیده م یشــود و حر فهای شما هم البته شنیده
جد یتری برســم و ممکن اســت بحث قوانیــن بی نالملل و ضرورت
مقابله با سکسیسم (جنسیت پرستی) در ورزش را پیش بکشم و البته م یشود.
بازخوردهای حقوقی ســخنان شــما در فیفا .اما نگارش این یادداشت من گفته های شما را برای چندمین بار مرور کردم و تلاش کردم این
کوتاه در واقع از ایده یک نامه خصوصی به وجود آمد که م یخواســتم تهاجم بی قصد و غرض شما را فراموش کنم اما آخرین بار درد عجیبی
فقط برای شــما به عنوان یک خواهر ه موطن -از همان اهالی مشگین را در بخ شهایی از مغزم حس کردم و یک باره انگار همه آن چیزهایی
شــهر ـ بنویســم که بدانید تا چه حد در روح و روان بسیاری از زنان که از آن سرزمین مشترک دور ریخته بودم دوباره به حلقوم من ریخته
ســرزمین خود کوفت هاید .اما نهایتاً این پاسخ نوشته شد تا شاید بتوانم
با همه برادران خودم که از ادبیاتی مثل ادبیات شما استفاده م یکنند، شد و گلوی مرا تا حد خفگی فشار داد.
صحبت کنم .و امیدوارم این نامه به دســت همه آ نها برســد .و آرزو برادر! من هم مثل هر ورزشکار حرفه ای دیگری قدرت را رکن مهمی
م یکنم علی دایی که حال با این سخنان خود در مقابل همه زنان دنیا در ورزش خــود م یدانم ،و البته حتی اگر قــرار بود تنیس بازی کنم؛
ـ و در مفهوم وســی عتر در مقابل همه مردم دنیا ـ مسئول است ،مثل امــا فراتر از آن مثل زنی از اهالی ســرزمین آذربایجان از همان اطراف
آن فوتبالیس تهایی که گاه از ادبیات نژادپرستانه استفاده کرده و رسماً اردبیل خودمان که خوب م یشناســی ،قدرت را رکنی مهم برای بقا و
پاسخگو بودهاند ،حداقل پیش خواهران خود پاسخگو باشد ... ضرورتی برای زیر پا له نشدن هم یافت هام .هرچند برادران من ،با اتکا به
نفسی شگرف و گردنی که ر گهای آن هم اندکی بالا زده باشد از کنار
چشم به راه پاسخ شما من گذشــت هاند و حتی حضور مرا در حوزه های به اصطلاح شما مردانه
مهری جعفری ،زادۀ استان اردبیل ،روستای چپقان ندیدهاند که بخواهند به اصطلاح شما مردانه جنگیدن مرا هم باور کنند.
اما مسالۀ نشان دادن توان ،مهارت و قدرت از همان ابتدای نادیده گرفته
پ ینوشت: شدن در ذهن ما ز نها م ینشیند .چون همواره اصل بر نتوانستن ما بوده
-۱گفتــه های علی دایی ،در خبرگزاری ایســنا ،مورخ 13آذر 1391 تــا خلاف آن را ثابت کنیم .اما برادر تا چه حد باید ثابت کنیم؟ تا کجا
منتشر شده است.
http://isna.ir/fa/news/91091307228/%D8%AF%D8%A7%D
B%8C%DB%8C-%D8%AA%D9%86%DB%8C%D8%B3-
%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%85%DB%8C-
%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8
%B2%DB%8C%DA%A9%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7-
%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85
-۲اشاره به صعود «پروانه کاظمی» که امسال دو قله اورست و لوتسه
را در یک برنامه صعود کرد.
[مدرسه فمینیستی]