Page 38 - Shahrvand BC No. 1215
P. 38
راستکار :با این افراد چه کار م یتوان کرد؟ ش��ود .در یک مدت چند س��اله نجف دریابندری قراردادی با شبکه دو هنر 38سال متسیب /شماره - 1215جمعه 10رذآ 1391
تلویزیون بس��ت و فیل مها بسیاری خوبی ازس��وی مترجمان بسیاری
خوبی ترجمه ش��د که من حتی ترجم هه��ای باقیمانده را به تلویزیون البته کار ایتالیا خیلی سریع ولی کم بود .یک پرده نبود و قطعه کوتاهی In touch with Iranian diversity38
خاطرات با منوچهر نوذری برگرداندم .در آن مدت حدود پنج اثرشکس��پیر تمام آثار ساخته شده بود که افرادی که باید دوبله م یکردند ،کار خود را انجامم یدادن د.
از او حرف زدن الان برایم سخت است .منوچهر نوذری یک پدیده بود. از چارلز دیکنز و همه فیل مهای ش��بکهBBC2را ترجمه کرده باشیم Vol. 20 / No. 1215 - Friday, Nov. 30, 2012
او یک آدم معمولی نبود .پرسوناژهای زیادی خلق کرد. و از تمام آثار مدرن هم هرچه بهدس��ت ما رس��ید ،ترجمه ش��د .من در ایران ،گویندهها بر حس��ب تعداد و میزان حضور نقش فیلم حقوق
منوچهر 8صفحه را نگاه م یکرد و بعد حرف م یزد و تند حرف م یزد شانس دوبله فیلم لئوناردو داوینچی را داشتم ولی گف توگوها به زمان م یگرفتن��د .ولی در ایتالیا س��ندیکایی داش��تند که س��ندیکا فیلم را
ولی تپق نم یزد .پس او یک پدیده در چندین حرف ه اس��ت.نوذری در ایتالیایی بود در حالی که متنبه زبان انگلیس��ی به دس��ت ما رسیده م یگرفت و دوبله م یکرد و زیر فیلم همیش��ه عبارت سندیکای دوبلاژ
تئات��ر و دوبله فعالیت م یکرد .من با او در تئاتر هم کار کردم و حیرت ب��ود .من خیلی ناراحت بودم .هنوز ب��ا دریا بندری ازدواج نکرده بودم، ایتالیا نوش��ته م یش��ود و این انجمن موظف به فراهم کردن کاربرای
م یکردم که یک آدم چقدر م یتواند با مردم ارتباطداش��ته باش��د .او به او گفتم که گفت وگوها مثل ش��عر است و من متن را به چه کسی اعض��ای خود بود و دوبلورها روزی هش��ت س��اعت کار م یکردند و نه
تمام کس��انی که تئاتر او را تماش��ا م یکردند را م یش��ناخت و اگر به برای ترجمه بدهم که بتواند این مت نها را به خوبی ترجمه کند .نجف بیش��تر .س��الی یک ماه مرخصی داش��تند و برای ن��وع فیلمصداهای
عنوان مثال نیاز به دارو داشتند ،برایشان تهیهم یکرد .ما در آن زمان که دید منگری هام گرفته است گفت که خودم برایت ترجمه م یکنم. مختلف اس��تفاده م یش��د .یعنی کس��ی که در فیلم ه��ای مربوط به
به اندازه نیازمان حقوق دوبله را قس��مت م یکردیم .آن موقع در گروه شکسپیر حرف م یزد .به جای شخصی تهای وسترن صحبتنم یکرد
م��ا ثقفی فقط زن داش��ت و او بیش��تر ازما احتیاج داش��ت و به انداز و هر هنرپیش های گوینده خود را داشت .در این وضعیت دوبله خوبی از
احتیاجش حقوق م یگرفت .ما با احوال انس��انی کار را شروع کردیم و گرو ههای دوبله از آشنایان ماشکل گرفت
گروههای ما از آش��نایان ما ش��کل گرفتند مثلا خسروشاهی برادر زن فیل مهای خوب به دست م یآم د.
منوچهر یکی از ما بو د. رس��و لزاده اس��ت و او مدتی در اتاق دوبله نشست و کار را یادگرفت. فیل مها دو مدیر دوبلاژ داش��ت ،یکی لیپ س��ینگ را کنترل م یکرد و
اسماعیلی ،جلیلوند ،وال یزاده و بهروز وثوقی از تئاتر وارد دوبله شد .این دیگری بر حرف زدن دوبلورها بر اساس متن نظارت م یکرد تانه متن
افراد ،جوا نهایی بودند که به دنبال این کارهایهنری بودند و علاقه به و نه لیپ س��ینگ غلط نباشد .بعد از یاد گرفتن زبان ایتالیایی از یکی
یک دوبلور مسن نم یتواند مانند دوران جوانی خود فعالیت کند ورود به این حرفه داشتند ،ما هم از حضور آ نها استقبال کردیم .چون از دوبلورهای این کشور خواستم که قوانین کاری خودرا به ما بگویند.
یک دوبلور مس��ن نم یتواند مانند دوران جوانی خود فعالیت کند .من افراد زیادی آن زمان در دوبلهفعالیت نم یکردند و هیچ وقت این گونه آ نها استودی وها را چهار ساعت به چهار ساعت م یگرفتند و ساعت کار
نم یتوانم کارآیی اولیه خود را داشته باشم و نم یتوانم یکجمله عوض نبود که بگوییم کس��ی وارد این حرفه نشود .ولی این افراد راهی برای استودی وها سه تا چهار ساعت بود .به اینترتیب دوبل ورها پول وقتی را
ورود به این حرفهداش��تند و کس��انی را از دست دادیم که جایشان را که صرف م یکردند ،م یگرفتند ،نه مثل ایران که به گویندهها به واحد
شده بی منطق را روی صورت هنرپیشه بگویی م. نم یتوانیم پر کنیم .چه کس��انی جایگاه شرافت و هوشنگ لطی فپور را
مثلا در فیلمی افس��ری از دخترخانمی خواس��تگاری م یکند که مادر ب��ه عنوانمدیر دوبلاژ م یتواند پیدا کنند؟ در واقع حوصله این افراد و دوبلاژ بیایند ولی هیچ پولینگیرند.
راضی نیست که دختر خود را به افسر شوهر دهد ،افسرم یگوید:خانم آن فیلم ها هم دیگر نیست و آن خلاقیتی که آدم خودش حس چون بیشتر گویندگانی که برای کار م یآیند ،م ینشینند .به طوری که
افتخار این را به من م یدهید که من دختر ش��ما را به همس��ری خود کندنیس��ت.مثلا اسماعیلی وقتی «ستوان کلمبو» را به آن شیوه
درآورم .این جمله این گونه عوض ش��ده بود که«من یک مرغداری در زیبا حرف م یزند ،در واقع یک چیزی را خلق کرده اس��ت و این تنها نصف وقت را کار م یکنن د.
نوعدوبله متعلق به اس��ماعیلی اس��ت .وقتی ایرج دوستدار فکر
استرالیا دارم آمدم خدمتتان خداحافظی کنم و بروم .» م یکند که فلان هنرپیش��ه م یتوان مثل جاه لهای تهران قدیم
حرف بزنددر واقع چیزی را خلق کرده است.آیا دیدهاید که «جان ادامه فعالیت در ایران
برخی به همه سانسورها تن م یدهند بع��د از برگش��تن از ایتالیا هر چقدر به مس��وولان گفتم ک��ه دوبله را
مثل من کس��ی فکر نم یکند .چون تصور من این اس��ت که حق ندارم وین» یک فیلم عاشقانه بازی م یکند؟ مثل هم ه جای دنیا س��اعتی کنید ،قبول نکردند .البته این نوع حقوق
ب��ه خاطر پول ،زندگی عده دیگری را ب��ه خطر بیندازم وفرهنگ یک دادن برای دوبله یک س��ریال امکا نپذیر ش��د .هر چند که «مهر آسا»
مملکت را خراب کنم .اکنون وجه فرهنگی دوبلاژ از بین رفته اس��ت و متعهد تربیت شد هام ،جواب فردوسی را چگونه بدهم نم یتوانست چهار ساعت به چهار ساعت پول دهد .ولی بهعنوان مثال
برخی به همه سانسورها تن م یدهند .وجودمم یلرزد وقتی اسم رستم یک سریال ترکی دوبله شد و اسم یکی از شخصی تها رستم بود تک ههای نقش یک فرد را 10قس��مت به 10قس��مت بیرون م یآورد
ول��ی این اس��م را حذف کردند .چند وقت پی��ش از من خواهش و ب��ه تمام افرادی که در آن بخ شها بای��د گویندگیم یکردند اطلاع
را عوض م یکنند و عدهای برای پول تن به این کار م یدهن د. کردن��دکه جمل�� های را عوض کنم ،من گفتم که حالم بد اس��ت م یداد و آن قس��مت دوبله م یشد .از این روش ،دوبلورها بسیار راضی
و نم یتوان��م بیای��م ولی در نهایت رفتم .جمل�� های که باید تغییر بودن��د چون به جای صرف 10روز براییک فیلم ،زمان کمتری مانند
م یکرد این بود:«ش��بنم جون از کاوه چه خبر ؟»م یخواس��تند 2روز را صرف م یکردند به این ترتیب م یتوانستند در آثار دیگری هم
گریه و خنده در فیل مها اس��م کاوه عوض شود .من که در کار خودم متعهد تربیت شدهام
در خیلی از فیل مها اتفاق افتاده که گریه و خنده کنیم .گاهی اوقات آن با خود گفتم که جوابفردوس��ی را چگونه بدهم! اکنون بیش��تر گویندگی کنن د.
قدر تحت تاثیر احساسات قرار گرفت هام که از اتاق بیرونرفت هام و همان شخصی تهای منفی فیل مهای ایرانی ،اس مهای کهن فارسی دارن د.
موقع دوبله نکردم؛ و صبر کردم تا بغضم تمام شود چون بغض موجب
گرفتگی صدا م یش��ود .در فیلم «ماهیبرهنه» ،گریه کردم .این فیلم، در دوبلاژ خیلی مهم است ادبیات خاص هر فیلمی لحاظ شود
درباره زنی روسی بود که یک آلمانی را پنهان کرده بود و عاشق او هم ورود گویند ههای جدید البت��ه آن زم��ان فیلم مس��تقیما ب��ه گویندهها داده نمیش��د چون
ش��ده بود ،از طرف حزب اورا به خاطر این کار محاکمه م یکنند و زن عکسالعملهای خوبی در قبال ورود گویندههای جدید نش��ان اس��تودیوها واس��طه گرفتن فیلم بودند و صاحبان ای��ن مراکز مدیر
تعریف م یکند و در تمام مدتی که او اش��ک ریخت و حرف زد من هم داده نشده است البته من درون این جریان نبودم .اما مهم این است
کهراه را به این جوانان باید نش��ان دهن��د و از طرف تلویزیون وارد دوب�الژراتعیی��نم یکردن�� د.
اشک ریختم و بهجای او حرف زد م. ش��وند .البته اگر این افراد وارد دوبله میشوند ،باید آنها بیمه شوند در نتیجه مقداری از پول به اس��تودیو م یرس��ید و همیشه پول دوبلاژ
و تس��هیلاتی بهآنها داده شود .این افراد نباید به عنوان مثال نصف کم بود و مقدار زیادی از بودجه ،حیف و میل م یشد و خودمسوولان
ش��ب و مخفیکار کنند و ارزش تلاش آنها آن قدر پایین بیاید که
مادری و گری هها و خند ههای راستکار استودیو داشتند مثل اکنون که استودی وداری آغاز شده اس ت.
وقتی م یخواس��تم ازدواج کنم قصد بچ هدار شدن داشتم و چون سنم تویس��رخودش��انبخور د. م��وازی با اس��تودیو «ایران فیلم» ،اس��تودیو «س��انترال» هم فعالیت
بالا بود با دکتر در این باره مش��ورت کردم .دکتر گفت :برای ش��ماکه م یکردند که صاحب آن با «قدیری» ،مالک «ایران فیلم»خویشاوندی
هنرپیش��ه هستید تا مادر نشوید ،کامل نم یشوید .مادری عالم دیگری داشت« .رس��و لزاده» و «کاملی» در این اس��تودیو فعالیت م یکردند،
دارد و گرفتن چنین تصمیمی را به ش��ما تبریک م یگویم.ش��وهرتان تربیت گویندگان جوان س��پس استودیو «مولن روژ» ش��روع به کار کرد.بعد از بازگشت من از
بچهدارد و من هم زن پدر داشتم ،هیچ وقت نخواهید جای مادر ای نها من خیلی کوش��ش کردم که افراد با اس��تعداد را اخراج نکنیم .کسانی ایتالیا که اواخر سال 41بود متوجه آغاز فعالیت این استودیو شدم که
را بگیرید چون نم یتوانید .بلکه سعی کنید با آ نهادوست باشید .من که انجمن تش��کیل دادهاند ،گناهی ندارند چون عدهای جوان هستند ایرج دوستدار در آنجا مشغول به کارو مالک آن «اخوان» بود .در این
این حرف را حلقه گوش��م کردم .هر وقت در فیلم در نقش مادر بازی ک��ه قصد کار کردن دارند .با کس��انی که از خودمان رفت هاند مش��کل استودیو فیل مهای زیادی دوبله م یشود و دوستدار هم انصافاً ادبیات هر
داریم .ولی ای نها را نم یفهمند کسانی که در داخل انجمن خودمانبه
کردم یا دوبله کردم ،یاد حرف دکتر م یافتاد م. انجام کارهای نازل تن م یدهند مانند همان افرادی که انجمن را ترک فیلمی را کاملًا رعایتم یکرد.
کردهاند ،هس��تند .زشت است که اگر من کسی را توصیهکنم و بدانم این مس��اله در دوبلاژ خیلی مهم اس��ت که ادبی��ات خاص هر فیلمی
که او این کاره نم یشود .بعض یها فقط بلد هستند فارسی حرف بزنند رعایت ش��ود .چراکه هر فردی ،طور خاص��ی صحبت م یکند .مثلادر
شاگردها مورد جا نوین ،دوس��تدار کاری کرد که هم��ه فکر م یکردند وین اول
هر کس ش��اگرد تم��ام جامعه اس��ت و من هی چکس را ش��اگرد خود ولی بعضی این طور نیستند .هر کسی منوچهراسماعیلی نم یشو د.
ایرانی بوده و بعد آمریکایی شده است.
نم یدان م. نقش انجم نها کلاهی بر سر هنرمندان
انجم نها هیچ چیز نیستند بلکه کلاه هستند ،پشت سندیکا به وزارت
کار و قانون کار گرم است و حق دارد ،وکیل بگیرد و ازطریق قانون کار دوبله و ترجم ههای دریابندری
نق شهای مورد علاقه ثابت کند که حق با ما اس��ت .ولی روزی که هویدا ما را تبدیل انجمن دوبله شباه تهایی با ترجمه دارد .این بحث مطرح است که باید برای
در ط��ول دوران کاریم به جای س��تارههای س��ینما حرف��ه زدهام و کرد ،هیچ کس نفهمید که چه کلاهی س��ر مارفته است ،م یخواستند ترجمه لفظ به لفظ صورت گیرد یا بر حسب معنای آن،عباراتی نوشته
علاقهای ب��ه صحبت به جای فرد خاصی ندارم.البته در ش��روع کار، دور فربد عدهای باشند .بنابراین باید تبدیل به انجمن م یشدیم .چون
صدای زیری داش��تم .در ایتالیا روی صدای ی��ک زن ایتالیایی برای قبلا ما سندیکا داش��تیم و بعد به انجمنتبدیل شدیم .فکر م یکردند
بهتر ش��دن صدای خودم کار کردم ولی ب��ه هر حال هر کسبزرگ که اگر ما بگوییم س��ندیکا هستیم یعنی کارگر هستیم .در صورتی که
هر کس��ی که به هر نوعی زندگیم یکند و از آن راه درآمد خود را به
ش��دهیش��رایطخودشاس�� ت. دس��ت م یآورد ،دارد کار م یکند .کارگ��ری که در خان هها کار م یکند
پس از 8ساعت ،پولاضافی م یگیرد .در صورتی که ما اکنون به عنوان
مثال 12ساعت کار م یکنیم .ولی پول اضاف های نم یگیریم چون وقت،
مرجعفعالیت ما نبوده است،همیشه دقیق های حقوق م یدادند و یا به
شک لهای دیگر .اکنون کسانی که صاحبان موسسات تصویری هستند
فیلم��ی را ک��ه به عنوان مثال باید با صرف ی��ک میلیون و پانصد هزار
تومان دوبله کنند ،تنها با هزینه کردن پانصد هزار تومان تمامم یکنن د.
تلویزیون بس��ت و فیل مها بسیاری خوبی ازس��وی مترجمان بسیاری
خوبی ترجمه ش��د که من حتی ترجم هه��ای باقیمانده را به تلویزیون البته کار ایتالیا خیلی سریع ولی کم بود .یک پرده نبود و قطعه کوتاهی In touch with Iranian diversity38
خاطرات با منوچهر نوذری برگرداندم .در آن مدت حدود پنج اثرشکس��پیر تمام آثار ساخته شده بود که افرادی که باید دوبله م یکردند ،کار خود را انجامم یدادن د.
از او حرف زدن الان برایم سخت است .منوچهر نوذری یک پدیده بود. از چارلز دیکنز و همه فیل مهای ش��بکهBBC2را ترجمه کرده باشیم Vol. 20 / No. 1215 - Friday, Nov. 30, 2012
او یک آدم معمولی نبود .پرسوناژهای زیادی خلق کرد. و از تمام آثار مدرن هم هرچه بهدس��ت ما رس��ید ،ترجمه ش��د .من در ایران ،گویندهها بر حس��ب تعداد و میزان حضور نقش فیلم حقوق
منوچهر 8صفحه را نگاه م یکرد و بعد حرف م یزد و تند حرف م یزد شانس دوبله فیلم لئوناردو داوینچی را داشتم ولی گف توگوها به زمان م یگرفتن��د .ولی در ایتالیا س��ندیکایی داش��تند که س��ندیکا فیلم را
ولی تپق نم یزد .پس او یک پدیده در چندین حرف ه اس��ت.نوذری در ایتالیایی بود در حالی که متنبه زبان انگلیس��ی به دس��ت ما رسیده م یگرفت و دوبله م یکرد و زیر فیلم همیش��ه عبارت سندیکای دوبلاژ
تئات��ر و دوبله فعالیت م یکرد .من با او در تئاتر هم کار کردم و حیرت ب��ود .من خیلی ناراحت بودم .هنوز ب��ا دریا بندری ازدواج نکرده بودم، ایتالیا نوش��ته م یش��ود و این انجمن موظف به فراهم کردن کاربرای
م یکردم که یک آدم چقدر م یتواند با مردم ارتباطداش��ته باش��د .او به او گفتم که گفت وگوها مثل ش��عر است و من متن را به چه کسی اعض��ای خود بود و دوبلورها روزی هش��ت س��اعت کار م یکردند و نه
تمام کس��انی که تئاتر او را تماش��ا م یکردند را م یش��ناخت و اگر به برای ترجمه بدهم که بتواند این مت نها را به خوبی ترجمه کند .نجف بیش��تر .س��الی یک ماه مرخصی داش��تند و برای ن��وع فیلمصداهای
عنوان مثال نیاز به دارو داشتند ،برایشان تهیهم یکرد .ما در آن زمان که دید منگری هام گرفته است گفت که خودم برایت ترجمه م یکنم. مختلف اس��تفاده م یش��د .یعنی کس��ی که در فیلم ه��ای مربوط به
به اندازه نیازمان حقوق دوبله را قس��مت م یکردیم .آن موقع در گروه شکسپیر حرف م یزد .به جای شخصی تهای وسترن صحبتنم یکرد
م��ا ثقفی فقط زن داش��ت و او بیش��تر ازما احتیاج داش��ت و به انداز و هر هنرپیش های گوینده خود را داشت .در این وضعیت دوبله خوبی از
احتیاجش حقوق م یگرفت .ما با احوال انس��انی کار را شروع کردیم و گرو ههای دوبله از آشنایان ماشکل گرفت
گروههای ما از آش��نایان ما ش��کل گرفتند مثلا خسروشاهی برادر زن فیل مهای خوب به دست م یآم د.
منوچهر یکی از ما بو د. رس��و لزاده اس��ت و او مدتی در اتاق دوبله نشست و کار را یادگرفت. فیل مها دو مدیر دوبلاژ داش��ت ،یکی لیپ س��ینگ را کنترل م یکرد و
اسماعیلی ،جلیلوند ،وال یزاده و بهروز وثوقی از تئاتر وارد دوبله شد .این دیگری بر حرف زدن دوبلورها بر اساس متن نظارت م یکرد تانه متن
افراد ،جوا نهایی بودند که به دنبال این کارهایهنری بودند و علاقه به و نه لیپ س��ینگ غلط نباشد .بعد از یاد گرفتن زبان ایتالیایی از یکی
یک دوبلور مسن نم یتواند مانند دوران جوانی خود فعالیت کند ورود به این حرفه داشتند ،ما هم از حضور آ نها استقبال کردیم .چون از دوبلورهای این کشور خواستم که قوانین کاری خودرا به ما بگویند.
یک دوبلور مس��ن نم یتواند مانند دوران جوانی خود فعالیت کند .من افراد زیادی آن زمان در دوبلهفعالیت نم یکردند و هیچ وقت این گونه آ نها استودی وها را چهار ساعت به چهار ساعت م یگرفتند و ساعت کار
نم یتوانم کارآیی اولیه خود را داشته باشم و نم یتوانم یکجمله عوض نبود که بگوییم کس��ی وارد این حرفه نشود .ولی این افراد راهی برای استودی وها سه تا چهار ساعت بود .به اینترتیب دوبل ورها پول وقتی را
ورود به این حرفهداش��تند و کس��انی را از دست دادیم که جایشان را که صرف م یکردند ،م یگرفتند ،نه مثل ایران که به گویندهها به واحد
شده بی منطق را روی صورت هنرپیشه بگویی م. نم یتوانیم پر کنیم .چه کس��انی جایگاه شرافت و هوشنگ لطی فپور را
مثلا در فیلمی افس��ری از دخترخانمی خواس��تگاری م یکند که مادر ب��ه عنوانمدیر دوبلاژ م یتواند پیدا کنند؟ در واقع حوصله این افراد و دوبلاژ بیایند ولی هیچ پولینگیرند.
راضی نیست که دختر خود را به افسر شوهر دهد ،افسرم یگوید:خانم آن فیلم ها هم دیگر نیست و آن خلاقیتی که آدم خودش حس چون بیشتر گویندگانی که برای کار م یآیند ،م ینشینند .به طوری که
افتخار این را به من م یدهید که من دختر ش��ما را به همس��ری خود کندنیس��ت.مثلا اسماعیلی وقتی «ستوان کلمبو» را به آن شیوه
درآورم .این جمله این گونه عوض ش��ده بود که«من یک مرغداری در زیبا حرف م یزند ،در واقع یک چیزی را خلق کرده اس��ت و این تنها نصف وقت را کار م یکنن د.
نوعدوبله متعلق به اس��ماعیلی اس��ت .وقتی ایرج دوستدار فکر
استرالیا دارم آمدم خدمتتان خداحافظی کنم و بروم .» م یکند که فلان هنرپیش��ه م یتوان مثل جاه لهای تهران قدیم
حرف بزنددر واقع چیزی را خلق کرده است.آیا دیدهاید که «جان ادامه فعالیت در ایران
برخی به همه سانسورها تن م یدهند بع��د از برگش��تن از ایتالیا هر چقدر به مس��وولان گفتم ک��ه دوبله را
مثل من کس��ی فکر نم یکند .چون تصور من این اس��ت که حق ندارم وین» یک فیلم عاشقانه بازی م یکند؟ مثل هم ه جای دنیا س��اعتی کنید ،قبول نکردند .البته این نوع حقوق
ب��ه خاطر پول ،زندگی عده دیگری را ب��ه خطر بیندازم وفرهنگ یک دادن برای دوبله یک س��ریال امکا نپذیر ش��د .هر چند که «مهر آسا»
مملکت را خراب کنم .اکنون وجه فرهنگی دوبلاژ از بین رفته اس��ت و متعهد تربیت شد هام ،جواب فردوسی را چگونه بدهم نم یتوانست چهار ساعت به چهار ساعت پول دهد .ولی بهعنوان مثال
برخی به همه سانسورها تن م یدهند .وجودمم یلرزد وقتی اسم رستم یک سریال ترکی دوبله شد و اسم یکی از شخصی تها رستم بود تک ههای نقش یک فرد را 10قس��مت به 10قس��مت بیرون م یآورد
ول��ی این اس��م را حذف کردند .چند وقت پی��ش از من خواهش و ب��ه تمام افرادی که در آن بخ شها بای��د گویندگیم یکردند اطلاع
را عوض م یکنند و عدهای برای پول تن به این کار م یدهن د. کردن��دکه جمل�� های را عوض کنم ،من گفتم که حالم بد اس��ت م یداد و آن قس��مت دوبله م یشد .از این روش ،دوبلورها بسیار راضی
و نم یتوان��م بیای��م ولی در نهایت رفتم .جمل�� های که باید تغییر بودن��د چون به جای صرف 10روز براییک فیلم ،زمان کمتری مانند
م یکرد این بود:«ش��بنم جون از کاوه چه خبر ؟»م یخواس��تند 2روز را صرف م یکردند به این ترتیب م یتوانستند در آثار دیگری هم
گریه و خنده در فیل مها اس��م کاوه عوض شود .من که در کار خودم متعهد تربیت شدهام
در خیلی از فیل مها اتفاق افتاده که گریه و خنده کنیم .گاهی اوقات آن با خود گفتم که جوابفردوس��ی را چگونه بدهم! اکنون بیش��تر گویندگی کنن د.
قدر تحت تاثیر احساسات قرار گرفت هام که از اتاق بیرونرفت هام و همان شخصی تهای منفی فیل مهای ایرانی ،اس مهای کهن فارسی دارن د.
موقع دوبله نکردم؛ و صبر کردم تا بغضم تمام شود چون بغض موجب
گرفتگی صدا م یش��ود .در فیلم «ماهیبرهنه» ،گریه کردم .این فیلم، در دوبلاژ خیلی مهم است ادبیات خاص هر فیلمی لحاظ شود
درباره زنی روسی بود که یک آلمانی را پنهان کرده بود و عاشق او هم ورود گویند ههای جدید البت��ه آن زم��ان فیلم مس��تقیما ب��ه گویندهها داده نمیش��د چون
ش��ده بود ،از طرف حزب اورا به خاطر این کار محاکمه م یکنند و زن عکسالعملهای خوبی در قبال ورود گویندههای جدید نش��ان اس��تودیوها واس��طه گرفتن فیلم بودند و صاحبان ای��ن مراکز مدیر
تعریف م یکند و در تمام مدتی که او اش��ک ریخت و حرف زد من هم داده نشده است البته من درون این جریان نبودم .اما مهم این است
کهراه را به این جوانان باید نش��ان دهن��د و از طرف تلویزیون وارد دوب�الژراتعیی��نم یکردن�� د.
اشک ریختم و بهجای او حرف زد م. ش��وند .البته اگر این افراد وارد دوبله میشوند ،باید آنها بیمه شوند در نتیجه مقداری از پول به اس��تودیو م یرس��ید و همیشه پول دوبلاژ
و تس��هیلاتی بهآنها داده شود .این افراد نباید به عنوان مثال نصف کم بود و مقدار زیادی از بودجه ،حیف و میل م یشد و خودمسوولان
ش��ب و مخفیکار کنند و ارزش تلاش آنها آن قدر پایین بیاید که
مادری و گری هها و خند ههای راستکار استودیو داشتند مثل اکنون که استودی وداری آغاز شده اس ت.
وقتی م یخواس��تم ازدواج کنم قصد بچ هدار شدن داشتم و چون سنم تویس��رخودش��انبخور د. م��وازی با اس��تودیو «ایران فیلم» ،اس��تودیو «س��انترال» هم فعالیت
بالا بود با دکتر در این باره مش��ورت کردم .دکتر گفت :برای ش��ماکه م یکردند که صاحب آن با «قدیری» ،مالک «ایران فیلم»خویشاوندی
هنرپیش��ه هستید تا مادر نشوید ،کامل نم یشوید .مادری عالم دیگری داشت« .رس��و لزاده» و «کاملی» در این اس��تودیو فعالیت م یکردند،
دارد و گرفتن چنین تصمیمی را به ش��ما تبریک م یگویم.ش��وهرتان تربیت گویندگان جوان س��پس استودیو «مولن روژ» ش��روع به کار کرد.بعد از بازگشت من از
بچهدارد و من هم زن پدر داشتم ،هیچ وقت نخواهید جای مادر ای نها من خیلی کوش��ش کردم که افراد با اس��تعداد را اخراج نکنیم .کسانی ایتالیا که اواخر سال 41بود متوجه آغاز فعالیت این استودیو شدم که
را بگیرید چون نم یتوانید .بلکه سعی کنید با آ نهادوست باشید .من که انجمن تش��کیل دادهاند ،گناهی ندارند چون عدهای جوان هستند ایرج دوستدار در آنجا مشغول به کارو مالک آن «اخوان» بود .در این
این حرف را حلقه گوش��م کردم .هر وقت در فیلم در نقش مادر بازی ک��ه قصد کار کردن دارند .با کس��انی که از خودمان رفت هاند مش��کل استودیو فیل مهای زیادی دوبله م یشود و دوستدار هم انصافاً ادبیات هر
داریم .ولی ای نها را نم یفهمند کسانی که در داخل انجمن خودمانبه
کردم یا دوبله کردم ،یاد حرف دکتر م یافتاد م. انجام کارهای نازل تن م یدهند مانند همان افرادی که انجمن را ترک فیلمی را کاملًا رعایتم یکرد.
کردهاند ،هس��تند .زشت است که اگر من کسی را توصیهکنم و بدانم این مس��اله در دوبلاژ خیلی مهم اس��ت که ادبی��ات خاص هر فیلمی
که او این کاره نم یشود .بعض یها فقط بلد هستند فارسی حرف بزنند رعایت ش��ود .چراکه هر فردی ،طور خاص��ی صحبت م یکند .مثلادر
شاگردها مورد جا نوین ،دوس��تدار کاری کرد که هم��ه فکر م یکردند وین اول
هر کس ش��اگرد تم��ام جامعه اس��ت و من هی چکس را ش��اگرد خود ولی بعضی این طور نیستند .هر کسی منوچهراسماعیلی نم یشو د.
ایرانی بوده و بعد آمریکایی شده است.
نم یدان م. نقش انجم نها کلاهی بر سر هنرمندان
انجم نها هیچ چیز نیستند بلکه کلاه هستند ،پشت سندیکا به وزارت
کار و قانون کار گرم است و حق دارد ،وکیل بگیرد و ازطریق قانون کار دوبله و ترجم ههای دریابندری
نق شهای مورد علاقه ثابت کند که حق با ما اس��ت .ولی روزی که هویدا ما را تبدیل انجمن دوبله شباه تهایی با ترجمه دارد .این بحث مطرح است که باید برای
در ط��ول دوران کاریم به جای س��تارههای س��ینما حرف��ه زدهام و کرد ،هیچ کس نفهمید که چه کلاهی س��ر مارفته است ،م یخواستند ترجمه لفظ به لفظ صورت گیرد یا بر حسب معنای آن،عباراتی نوشته
علاقهای ب��ه صحبت به جای فرد خاصی ندارم.البته در ش��روع کار، دور فربد عدهای باشند .بنابراین باید تبدیل به انجمن م یشدیم .چون
صدای زیری داش��تم .در ایتالیا روی صدای ی��ک زن ایتالیایی برای قبلا ما سندیکا داش��تیم و بعد به انجمنتبدیل شدیم .فکر م یکردند
بهتر ش��دن صدای خودم کار کردم ولی ب��ه هر حال هر کسبزرگ که اگر ما بگوییم س��ندیکا هستیم یعنی کارگر هستیم .در صورتی که
هر کس��ی که به هر نوعی زندگیم یکند و از آن راه درآمد خود را به
ش��دهیش��رایطخودشاس�� ت. دس��ت م یآورد ،دارد کار م یکند .کارگ��ری که در خان هها کار م یکند
پس از 8ساعت ،پولاضافی م یگیرد .در صورتی که ما اکنون به عنوان
مثال 12ساعت کار م یکنیم .ولی پول اضاف های نم یگیریم چون وقت،
مرجعفعالیت ما نبوده است،همیشه دقیق های حقوق م یدادند و یا به
شک لهای دیگر .اکنون کسانی که صاحبان موسسات تصویری هستند
فیلم��ی را ک��ه به عنوان مثال باید با صرف ی��ک میلیون و پانصد هزار
تومان دوبله کنند ،تنها با هزینه کردن پانصد هزار تومان تمامم یکنن د.