Page 16 - Issue No.1374
P. 16

‫قریشی را با وصفی که محمد علی اسلامی ندوشن (شاعر ایرانی) از تهران‬          ‫آبروی بر باد رفته سحر قریشی‬                                              ‫‪16‬‬
                                  ‫به دست داده‪ ،‬مقایسه کرده بود‪:‬‬
                                                                          ‫نه پروانه و نه کرم‪ :‬یک انسان‬                                                                                       ‫حسین نو ‌شآذر‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                             ‫سال ‪ / 23‬شماره ‪ - 1374‬جمعه ‪ 27‬رذآ ‪1394‬‬
‫تهران مانند زنی است که پ‌اهایش را با لوندی روی هم م ‌یاندازد‪،‬‬                                     ‫ایرانی‬
                                     ‫عطرهای فرانسوی م ‌یزند‪،‬‬                                                                                                       ‫برنامه «دید در شب» که در شبکه اینترنت با اجرای‬
                                          ‫سیگار کنت م ‌یکشد‪،‬‬              ‫در برنامه «دید در شب» ما نه با‬                                                           ‫رضا رشیدپور به شکل «هاردتاک» و در یک فرمت‬
                                                                          ‫یک «کرم» آشنا م ‌یشویم و نه با‬                                                           ‫ارزا ‌نقیمت پخش م ‌یشود‪ ،‬گف ‌ت‌وگویی را هم به‬
                    ‫عینک دودی م ‌یزند و ودکای لایم م ‌یخورد‬               ‫یک «پروانه» خوش آب و رنگ‪.‬‬                                                                ‫سحر قریشی‪ ،‬بازیگر پر سر و صدای ایرانی اختصاص‬
                       ‫بیکینی م ‌یپوشد و حمام آفتاب م ‌یگیرد‪.‬‬             ‫ما با یک زن جوان ایرانی آشنا‬                                                             ‫داد‪ .‬این برنامه نه تنها بسیار پربازتاب بود‪ ،‬بلکه سحر‬
                                                                          ‫م ‌یشویم که در زندگی جهت و‬                                                               ‫قریشی نشان داد که تقریباً در هیچ زمین ‌های به عنوان‬
‫اما وقتی پای صحبتش بنشینید‪ ،‬از بلاهت و املی و سبک مغزی و وراجی‬            ‫هدف مشخصی ندارد‪ .‬ذه ‌ناش‬                                                                 ‫یک هنرمند صلاحیت ندارد و با ای ‌نحال زندگی و‬
             ‫و پرادعایی و شلختگی او تا سر حد مرگ ملول م ‌یشوی ‌د!‬         ‫درگیر شبک ‌ههای اجتماعی‪ ،‬تعداد‬                                                           ‫رفاه و تجدد را دوست م ‌یدارد و دقیقاً به دلیل آنکه‬
                                                                          ‫مخاطبانش در اینستاگرام و نظرات‬                                                           ‫محصول دوران احمد ‌ینژادیسم‪ ،‬ناسیونالیسم ایرانی‬
‫مهندس میرحسین موسوی در انتخابات ‪ ۸۸‬پرسیده بود‪ :‬آیا ممکن‬                   ‫تخریبی آنان است‪ .‬برای آموزش‬                                                              ‫‪ -‬مذهبی و «پاکسازی» فرهنگی و فرهن ‌گزدایی از‬
‫است ملتی باشد که به چیزی کمتر از بهترین قناعت کند یا در محقق‬              ‫زبان انگلیسی معلم سرخانه‬                                                                 ‫ایران است‪ ،‬فقط در حد یک نمونه از این دوران قابل‬
‫کردن چشم‌اندازی از بهروزی که در پیش رویش قرار م ‌یگیرد‪ ،‬سستی‬              ‫دارد و ترجی ‌عبند گفت ‌ههای او‬                                                           ‫تأمل است‪ .‬در یک کلام‪« :‬دید در شب» آبرویی برای‬
                                                                          ‫«تایم زندگی ‌»ست‪ .‬مثل این‬
                                                  ‫به خرج دهد؟‬             ‫است که م ‌یخواهد بگوید در پی‬                                                                                ‫این بازیگر ایرانی باقی نگذاشت‪.‬‬
‫باید به او پاسخ داد‪ :‬بله‪ .‬جناب مهندس موسوی‪ .‬اگر زندانبانتان‪ ،‬یا به قول‬    ‫فرصت ‌یست برای زندگی و تعجب‬
‫جعفر پناهی اگر جناب سروان اجازه داد گف ‌ت‌وگو با خانم قریشی را ببینید‪.‬‬    ‫م ‌یکند که چگونه دیگران این‬                                                                            ‫آبروی بر باد رفته کاتارینا و سحر‬
‫دس ‌تکم بیست سالی هست که فرهنگ شده عرصه حر ‌فهای بزرگ اما‬                 ‫فرصت را با انتقادهای تخریبی از‬                                                           ‫یکی از رما ‌نهای خو ‌شاقبال هاینریش بل‪ ،‬نویسنده‬
‫توخالی‪ .‬منتها در این هفت هشت سال اخیر‪ ،‬در دوران احمد ‌ینژادیسم‬            ‫او از دست م ‌یدهند‪ .‬مهران اخوان‬                                                          ‫فقید آلمانی و برنده نوبل ادبی «آبروی از دست‬
‫و پسااحمد ‌ینژادیسم گند‌هگوی ‌یها و ب ‌یاطلاع ‌یها وسعت پیدا کرده‪ .‬اگر‬    ‫ذاکری‪ ،‬همسر سابق این خانم ادعا‬                                                           ‫رفته کاتارینا بلوم» نام دارد‪ .‬این رمان یک عنوان‬
‫خوب دقت کنیم‪ ،‬به غیر از علوم پایه در همه زمین ‌هها همین بساط‬              ‫کرده بود که سحر دیپلم ندارد‪ .‬او‬                                                          ‫دیگر هم دارد‪« :‬خشونت چگونه شکل م ‌یگیرد و به‬
‫است‪ .‬یکی را برم ‌یکشند‪ ،‬بعد تا طرف بخواهد جان بگیرد و مسلط شود‬            ‫اما نام و نشان مدرس ‌های را که از‬                                                        ‫کجاها م ‌یانجامد»‪ .‬این کتاب نشا ‌ندهنده پیامدهای‬
‫زیرآبش را م ‌یزنند یا به قول آخوندها اصلًا حمد و سور‌هاش را م ‌یخوانند‬    ‫آن دیپلم گرفته اعلام م ‌یکند‪ ،‬آن‬                                                         ‫ویرانگر روزنام ‌هنگاری زرد و رویکردهای عوا ‌مفریبانه‬
‫که بیزنیسشان و کلاهبرداریشان و همه آن معرک ‌هها با نهادهایی مانند‬         ‫همدر کشوری که خرید و فروش مدرکدانشگاهی از زمان احمد ‌ینژاد به‬
                                                                          ‫این سو به یک کسب پررونق تبدیل شده‪( .‬من خودم کسی را م ‌یشناسم‬                                                              ‫در رسان ‌ههاست‪.‬‬
    ‫شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی باقی بماند‪.‬‬          ‫که دیپلم دبیرستان ندارد و نام او در پایگاه سفیدپوشان به عنوان طبیب‬       ‫بل در این رمان رو ‌شهای کسب خبر در رسان ‌ههای زرد را به چالش‬
                                                                          ‫ثبت شده و یک کلینیک زیبایی خصوصی در تهران را مدیریت م ‌یکند‪).‬‬            ‫م ‌یکشد و نشان م ‌یدهد که چگونه چنین رسان ‌ههایی انسان را ب ‌یحرمت‬
                               ‫حتی سحر هم فرهن ‌گساز است‬                  ‫سحر قریشی هم آرزوهایی دارد‪ :‬او مایل است به عنوان یک بازیگر‬               ‫و ب ‌یحیثیت م ‌یکنند‪ .‬بل اعتقاد داشت که نویسندگی یک کنش سیاسی‬
‫در فرازی از برنامه «دید در شب» سحر قریشی م ‌یگوید‪ :‬آرزو دارد‬              ‫سرشناس از نام و ننگش برای کم ‌کرسانی به دختران معتاد استفاده‬             ‫و مدنی ‌است‪ .‬او م ‌ینویسد ب ‌یجهت نیست که هر جا یک حاکم ستمگر‬
‫فرهن ‌گساز بشود‪ .‬وقتی یکی مثل احمد ‌ینژاد هشت سال آزگار یک بند‬            ‫کند و تلویحاً از مسئولان م ‌یخواهد که مدیریت یک کلینیک را به عهده‬        ‫حکومت م ‌یکند‪ ،‬پیش از هر کار کتا ‌بسوزان راه م ‌یاندازد و اداره سانسور‬
‫م ‌یگوید م ‌یخواهد جهان را مدیریت کند‪ ،‬بدیهی و حتی لازم است که‬            ‫او بگذارند‪ .‬از بازیگری چیزی نم ‌یداند‪ ،‬بازیگران سرشناس سینمای‬
‫یکی مثل سحر قریشی بخواهد فرهن ‌گساز باشد‪ .‬اگر احمد ‌ینژاد م ‌یرفت‬         ‫جهان را نم ‌یشناسد‪ ،‬سیاستمداران را هم نم ‌یشناسد‪ ،‬اما سر سفره‬                                                                ‫دایر م ‌یکند‪.‬‬
‫دنبال یک کسب و کار محترم و شرافتمندانه‪ ،‬این خانم هم الان شاید در‬          ‫افطار احمد ‌ینژاد نشسته و به نظرش رییس دولت پیشین یک شخصیت‬               ‫سحر قریشی هم مانند کاتارینا بلوم یک دختر ساد‌هدل ایران ‌یست‬
‫دوره آرایشگری با موفقیت شرکت کرده بود و به جای آنکه یک بازیگر‬             ‫کاریزماتیک است‪ .‬محمد سرافراز‪ ،‬رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی‬
‫پرت و ک ‌ماطلاع اما زیرک و حاضر جواب باشد‪ ،‬ممکن بود آرایشگر خوبی‬          ‫را هم که او را ممنوع از کار کرده است‪ ،‬به جا نم ‌یآورد‪ .‬او اصولاً یک آدم‬                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                       ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫م ‌یشد‪ .‬آقای میرحسین موسوی هم آنگاه احتمالاً در حصر و در بند نبود‪‌.‬‬
‫سحر قریشی یک پدیده است‪ .‬او محصول دوران احمد ‌ینژادیسم و تورم‬                                   ‫غیرسیاسی‪ ،‬ب ‌یسواد اما ب ‌یاندازه جا‌هطلب است‪.‬‬      ‫که به گفته خودش در اثر یک تصادف پای او را به سریال تلویزیونی‬
‫فرهنگ ‌یست‪ .‬او ب ‌یمایه نیست‪ .‬ب ‌یمایگی تقدیر ‌یست که برای او و امثال‬                                                                              ‫«د ‌لنوازان» و بعدش هم به سینما باز کردند‪ .‬طلاق او از همسرش‪ ،‬مردی‬
‫او رقم زد‌هاند‪ .‬پیام او این بود‪ :‬مرا دریابید‪ ،‬با من مهربان باشید و اجازه‬                                     ‫دوران سب ‌کمغزها و ورا ‌جها‬           ‫به نام مهران اخوان ذاکری‪ ،‬نام سحر را بر سر زبا ‌نها انداخت‪ .‬اخوان‬
‫بدهید که در تلویزیون بازی کنم و همچنان مشهور بمانم‪ .‬چه بسا روزی‬           ‫«رعنا»‪ ،‬یکی از کاربران در فیسبوک در واکنش به این گف ‌ت‌وگو سحر‬           ‫ذاکری بعد از مشهور شدن سحر قریشی اعلام کرد که رفتار و منش او‬
‫مدیر یک کلینیک تخصصی شدم‪ .‬قول م ‌یدهم تا آن موقع حجابم بر‬                                                                                          ‫در زندگی زناشویی تغییر کرده و حالا او به دادگاه تقاضای طلاق داده‬
                                                                                                                                                   ‫است‪ ،‬زیرا راضی نیست که همسرش کار کند و مستقل باشد‪ .‬او این نامه‬
      ‫سرم باشد و انگلیسی هم یاد بگیرم‪ .‬این «تایم زندگی» من است‪.‬‬                                                                                    ‫را با این عبارت شر ‌مآور اما افشاگر به پایان برده بود‪« :‬پروان ‌هها فراموش‬
                                                     ‫[ایران وایر]‬
                                                                                                                                                                                     ‫م ‌یکنند که روزی کرم بود‌هاند‪».‬‬

‫ﺗﻌﻤﯿﺮات و ﻧﻮﺳﺎزی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن )ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ و ﺗﺠﺎری(‬                                 ‫‪Najah Aboud‬‬

  ‫رنگ‪‌،‬کاشیکاری‪‌،‬لول ‌هکشی‪‌،‬بر ‌قکاری‪‌،‬موکت‪‌،‬‬                             ‫‪Moving - Delivery & Dumping‬‬
              ‫کﻔﭙوش‌ﭼوبی‌و‌لمینیت‬
                                                                           ‫ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ‪ ،‬دﻟﯿﻮری و ﺟﻤﻊآوری زﺑﺎﻟﻪ‬

‫ﺗﻠﻔﻦ‪۶٠۴ - ٢۵٨ - ٨۶۵۶ :‬‬                                                    ‫‪Cell: 778-889-5194‬‬

‫‪HOMER DENTAL CENTRE‬‬                                                                                                                                ‫‪Vol. 23 / No. 1374 - Friday, Dec. 18, 2015‬‬

                                                                                                                                                   ‫‪16‬‬
   11   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21