Page 26 - Shahrvand BC No. 1256
P. 26
‫سلام ای ستار ‌ههای طرار‬ ‫ادبیات‪/‬شعر ‹‬ ‫‪26‬‬
‫سلام ای مردهای سینه چاک و سبز‬
‫گ ‌لهای مروارید باز دور هم نشست ‌هاند و از نیلوفرهای کبود برکه حرف می‌زنند‬ ‫سه شعر از شیدا محمدی‬

‫از نام جدید کوچ ‌هها‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1256‬جمعه ‪ 22‬رویرهش ‪1392‬‬
‫که یکی یکی تبدیل م ‌یشوند به اشار ‌ههای جدید‪.‬‬
‫دستم در دست پسرم م ‌یتوانست باشد هوایم پروانه و آفتاب‬
‫دستم در دست تو م ‌یتوانست باشد هوایم باران و فرشته‬
‫ما داشتیم با لک لک ها و سینه سرخ ها می‌رفتیم‬
‫ما داشتیم با بلوط های قدیمی از بهشت حرف می‌زدیم‬

‫از تن و موهای دخترکی شبیه همین کا ِج اینجا‪.‬‬
‫آن روز آن روز آن روز که تخت و رخت شما از راه رسیده بود‬

‫کوچ ‌های آمد و دیدم سرم گیج م ‌یرود‬
‫دیدم ماشی ‌نهای سیاه از کتاب و ساعت و شهر شما را برداشت ‌هاند و می‌برند‬

‫من در کوچه‌ای گم شدم‬
‫با دس ‌تهای قفل و آدم های نیمه تمام‬

‫بی شما و ابدی ‪.‬‬

‫‪13 June 2010, Maryland‬‬
‫‪Rewrite 6 June 2011, Monterey‬‬

‫برهوت بنفش تنم‬

‫سراغ مرا از نام ‌هها نگیر‬
‫از پرند ‌ههای سفید کاغذهایت‬

‫که هیچ وقت نپریدند‪.‬‬
‫از برهوت بنفش تنم‬

‫که درزهای مچاله شده‌اش را‬
‫این ابرهای ساکت پر کردند‪.‬‬

‫نه !‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫سراغ مرا از هیچ نشانی آشنا نگیر‪.‬‬

‫باران که بیاید‪،‬‬
‫کفش هایت روی یاد من ُسر م ‌یخورند‪،‬‬

‫چترت را دست باد م ‌یبندد‪،‬‬
‫و ماه‬

‫گونه‌ات را م ‌یبوسد‪.‬‬

‫‪Dubai, 19 January 2009‬‬ ‫شیدا محمدی شاعر‪ ،‬نویسنده و روزنامه‌نگار متولد تهران است‪ .‬تحصیلات خود را در زمینه زبان و ادبیات‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1256 - Friday, Sept. 13, 2013‬‬
‫فارسی تا مقطع لیسانس ادامه داد و پس از آن جذب روزنامه‌نگاری شد‪ .‬از فعالیت‌های این دوره او م ‌یتوان‬
‫یوا ‌شهای قرمز‬ ‫به دبیری تحریریه صفحه زنان در روزنامه ایران از مرداد ‪ 1381‬و دبیری صفحه "خشت و سرشت" در‬
‫مجله وطن و از بهار ‪ 1382‬دبیری تحریریه مجله "فرهنگستان هنر" اشاره کرد‪ .‬مقالات و گزارش‌های‬
‫ویاِر پنجر ‌ههایم به شبنم و خورشید‬ ‫اجتماعی ‪ -‬فرهنگی او در طی این سا ‌لها در روزنامه‌های اعتماد‪ ،‬همشهری‪ ،‬دنیای اقتصاد‪ ،‬سرمایه‪ ،‬کتاب‬
‫نفس های عمیق ابرها‬
‫هفته‪ ،‬ابرار و‪ ...‬منتشر شده است‪ .‬شیدا محمدی از پاییز ‪ 1382‬ایران را ترک گفت‪.‬‬
‫نفس های عمیق دره ها‪.‬‬ ‫از آثار او می‌توان به "مهتاب دلش را گشود بانو" در سال ‪ 1380‬و "افسانه بابا لیلا" در سال ‪ 1384‬و "عکس‬
‫فوری عشقبازی" در سال ‪ 1386‬اشاره کرد‪ .‬اشعار او به زبان‌های انگلیسی‪ ،‬فرانسه‪ ،‬ترکی‪ ،‬کردی و سوئدی‬
‫دستانم از گندم زار می روید‬
‫از فک ِر مستی که همین الان به سرم م ‌یزند‬ ‫ترجمه شده است‪ .‬طی این سال‌ها اشعار او در‬

‫‪ -‬لخت شو لخت شو محبوبم‪.‬‬ ‫‪, Anthology The Poetry of Iranian Women, Stylus, Atlanta Review, Words With Writers,‬‬

‫…‪Qarrtsiluni, Mead magazine, Art Showcase for Iran‬‬

‫و مجله بخارا‪ ،‬روزنامه فرهیختگان‪ ،‬باران‪ ،‬نوشتا‪ ،‬نافه‪ ،‬شوکران‪ ،‬بررسی کتاب‪ ،‬شوکران‪ ،‬خوانش‪ ،‬ایرانیان‪،‬‬
‫گوهران‪ ،‬زنان‪ ،‬پیک‪ ،‬عصر پنج شنبه ‪...‬و سایت‌های ادبی داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است‪.‬‬

‫شیدا محمدی در سال ‪ 2010‬شاعر مهمان دانشگاه مریلند بود و از همان سال تا کنون عضو انجمن قلم‬
‫آمریکاست‪(PEN, US) .‬‬

‫ویار صب ِح بهارم به چشم هایت‬ ‫هوای باران و فرشته‬
‫روح بی قرار تیغ ها‬
‫روح باران ِی پنجره ها‬ ‫سن ‌گهای دوست و دلم تنگتان خیلی‬

‫‪ -‬لخت شو لخت شو محبوبم‪.‬‬ ‫دلم تنگتان خیلی ‪-‬‬ ‫ ‬

‫در خواب زیباترین وحشی دنیام‬ ‫به نستعلی ‌ق های خیس‬
‫تور را بینداز در آب‬
‫به اس ‌مهای براق‬
‫زیر فل ‌سهای آبی گلوی آتش آواز می‌خواند‪.‬‬
‫به عشق که این روزها تنها اینجا م ‌یبارد‪.‬‬ ‫‪26‬‬
‫‪ 25 Camarillo,‬مارچ ‪2008‬‬
‫چه گورستان دنجی و با بوی این درخت به موسیقی شما گوش می‌دهم‬
   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30   31