Page 16 - Shahrvand BC No.1240
P. 16
‫طلاق‬ ‫گزارش ‹‬

‫فروزان ستوده‬ ‫‪ 16‬آیا برنج ایرانی به خاطره تبدیل می‌شود‬

‫شهرگان‪ :‬در ساعات پر ترافیك صبح‪ ،‬راه دادگاه را در پیش گرفته بود‪.‬‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1240‬جمعه ‪ 3‬دادرخ ‪1392‬‬
‫بعد از دو سال دوندگى و استخدام وكیل زبردست‪ ،‬بالاخره توانست‬
‫تقسی ‌منامه‏و تواف ‌قنامه طلاق را آنطورى كه دوست داشت به نفع خود‬ ‫خودکفایی که تاکنون در کشور اجرا شده است اگر از وزارت جهاد‬ ‫ماجرای برنج از آن سناریوهایی است که در اقتصاد ایران هی ‌چگاه‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫تنظیم نماید و در واقع همسرش را با بیست و پنج سال زندگى مشترك‬ ‫کشاورزی آمار بگیریم آمارها نشانگر کمی پیشرفت در یک‏سال و‬ ‫فراموش نم ‌یشود؛ البته حتما شما هم از اتفاقاتی که برای برنج ایرانی‬
‫مغلوب‏نماید‪ .‬با وجودی‌كه از نتیجه كار راضى بود ولى چیزى از درون‬ ‫سال دیگر این پیشرفت کمتر است و متوسط تولید در ‪ 10‬سال ثابت‬ ‫‏رخ داده است خب ‌ردار شد‌هاید و م ‌یدانید که در چند سال گذشته‪،‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1240 - Friday, May 24, 2013‬‬
‫وجودش را مى آزرد! آخر سا ‌لهاى عمرش را با باورهاى انسانى َسر‬ ‫مانده است‪ .‬علیزاد‌هشایق گفت‪ :‬تاکنون طر ‌حهای زیادی در زمینه‬ ‫دست واردات آ ‌نقدر جلو آمد که حتی در گیلان‪ ،‬سرزمین برنج‪ ،‬نیز‬
‫ك‏رده بود‪ .‬براى مردم و جامع ‌هاش آرما ‌نهاى بزرگى در سر داش ‌ت!‬ ‫‏خودکفایی نوشته شده و مطالعات زیادی انجام شده است البته اجرای‬
‫پس چرا نتوانست ‌هبود اعتماد همسرش را به دست آورد؟ چرا در جامعه‬ ‫این طر ‌حها بودجه م ‌یخواهد‪ .‬بودجه باید متناسب با نیاز در اختیار‬ ‫‏متقاضیان این محصول برنج خارجی مصرف م ‌یکردند‪.‬‬
‫ك‏وچك خانواده‪ ،‬افكار عالى انسان ‌یاش پیاده نشد و بى‌اعتمادى حاكم‬ ‫‏مجریان قرار بگیرد و اگر ای ‌نگونه نباشد این اتفاق هر سال تکرار‬ ‫این شاید طنز تلخ اقتصاد ایرانی باشد که البته برای بسیاری از کالاهای‬
‫گشت؟ چرا در تهیه لیست اموال مشترك بسیارى موارد را مخفى نمود‬ ‫م ‌یشود‪ .‬دبیر انجمن برنج با تاکید بر ای ‌نکه لزومی برای خودکفایی در‬ ‫وطنی نیز رخ داده است‪ .‬اما با وجود این‪ ،‬ماجرای واردات برنج‏متوقف‬
‫تا‏سهم همسرش كمتر شود؟ چرا مدارك ساختگى به دادگاه ارائه‬ ‫‏زمینه تولید برنج نیست‪ ،‬بیان کرد‪ :‬نیازی نیست که در تولید برنج ما به‬ ‫نشد و تنها در یک سال گذشته به مدد سیاس ‌تهای دولتی بیش از‬
‫نمود تا خود را مفلس و درمانده نشان دهد! چرا از قدرت مردانگى كه‬ ‫خودکفایی برسیم‪ .‬مگر تمام کشورهای پیشرفته دنیا در تولید تمامی‬ ‫‪‌3/1‬میلیون تن برنج وارد بازار ایران شد‪ .‬اگر بخواهیم بدبین نباشیم‏و‬
‫قرار‏بود ستو ‌نهاى خانواده بنا گردد براى به زانو درآوردن همسرش‬ ‫‏اقلام مور ‌دنیاز به خو ‌دکفایی رسید‌هاند؟ در سال ‪6‌ 00‬هزار تن کسری‬ ‫به این ماجرا با عنوان ورشکستگی برن ‌جکار ایرانی نگاه نکنیم م ‌یتوان‬
‫استفاده كرد؟ چرا همسرش از او م ‌یترسد! آیا كارهایى كه با او می‌كنم‬ ‫برنج داریم که م ‌یتوانیم با برنام ‌ههای ترویجی از ضایعات پیشگیری‬ ‫گفت که گویی به دلیل افزایش درآمدهای نفتی و خو ‌شنشینی‬
‫‏نامردى نیست! چرا هر كس مورد مشورت همسرم قرار گرفت‪ ،‬مورد‬
‫خشم و تحریم من هم قرار گرفت و با فمنیست نامیدن آنان عرصه را‬ ‫‏کنیم و آن را به حداقل برسانیم‪.‬‬ ‫‏واردات‪ ،‬خاطره برنج ایرانی را باید فراموش کرد‪.‬‬
‫‏بر او تنگ نمودم! و د‌هها راز دیگرى كه كسى جز او و نداى درونش از‬ ‫علیزاد‌هشایق با بیان ای ‌نکه برنج بیشترین ضایعات را دارد افزود‪:‬‬ ‫با همه ای ‌نها‪ ،‬اما مسئولان دولتی از خودکفایی در تولید برنج سخن‬
‫ضایعات برنج از زمان کاشت تا کارخان ‌ههای شالیکوبی و درنهایت در‬ ‫م ‌یگویند بدون پاسخ به این پرسش که وقتی سیاس ‌تهای یک دولت‬
‫آن اگاه نیست‪ .‬اشكال كار در كجاست؟‬ ‫‏خان ‌هها باید پیگیری شود زیرا بیشترین دو‌رریزی برنج در خان ‌هها انجام‬ ‫تکیه‏بر واردات است چگونه م ‌یتوان به خودکفایی اندیشید‪ .‬در همین‬
‫لحظ ‌ههاست كه در ترافیك پشت چراغ قرمز منتظر روشن شدن چراغ‬ ‫م ‌یشود‪ .‬وی با اشاره به ای ‌نکه ایران از جمله کشورهای ک ‌مآب‏دنیاست‪،‬‬ ‫باره جمیل علیزاد‌هشایق درباره تخصیص اعتبار ‪6‌ 0‬میلیاردی از سوی‬
‫سبز چهارراه است! ندایى از درون م ‌یپرسد؛ تو كه همیشه دم از‏قاعده‬ ‫افزود‪ :‬میزان مصرف آب در ایران بسیار زیاد است‪ .‬با توجه به شرایط‬ ‫‏معاون اول ریی ‌سجمهوری به خودکفایی برنج م ‌یگوید‪ :‬بیشتر ما تصور‬
‫م ‌یزنى آیا قاعده بازى را با همسرت رعایت كردى! اگر او نم ‌یداند‬ ‫اقلیمی چرا برای تولید محصولات دیگری که آب زیادی‏نم ‌یخواهد‬ ‫م ‌یکنیم که پول حلال مشکلات است در صورت ‌یکه برای رسیدن به‬
‫تو خود میدانى كه در زندگى مشترك وفادار نبودى و قبل از‏طلاق‬ ‫مثل زعفران و انار فکری نم ‌یشود‪ .‬علیزاد‌هشایق با بیان ای ‌نکه اکنون‬ ‫‏یک هدف مشخص که ممکن است خودکفایی در تولید برنج باشد به‬
‫به تو فرصتى داده شد كه با تعادل بخشیدن داوطلبانه به توافقات‪،‬‬ ‫نیازی به سناریوهای‌گرا ‌نقیمت نداریم‪ ،‬اظهار کرد‪:‬‏کسری برنج را‬ ‫برنام ‌هریزی نیاز داریم‪ .‬دبیر انجمن برنج ادامه داد‪ :‬در زمینه تولید برنج‬
‫خود را سبك سازى! موبایلش زنگ م ‌یخورد و این دوست قدیم ‌یاش‬ ‫م ‌یتوان با پیشگیری از ضایعات و اندکی واردات تامین کنیم بر همین‬ ‫‏به برنام ‌هریزی اصلاح رو ‌شهای کشت‪ ،‬استفاده از بذرهای پرمحصول‬
‫‏است كه وقتى م ‌یفهمد دوستش امروز و در آخرین جلسه دادگاه‬ ‫و با کیفیت بهتر‪ ،‬به کارگیری رو ‌شهای مناسب ترویجی نیاز‏داریم‬
‫از همسرش جدا م ‌یشود م ‌یگوید؛ «آزاد ‌ىات را تبریك م ‌یگویم ولى‬ ‫اساس ما به برنام ‌هریزی نیازمند هستیم نه اعتبار‪.‬‬ ‫نه پول‪ ،‬پول تسهی ‌لکننده عاملی لازم است اما کافی نیست‪ .‬وی با‬
‫در نظر‏داشته باش كه اینجا پایان داستان نیست‪ .‬از روز اول گفتم‬ ‫‏[روزنامه بهار‏]‬ ‫اشاره به طرح خودکفایی در سایر محصولات توضیح داد‪ :‬در‏برنام ‌ههای‬
‫داوطلبانه چاقو را وسط كیك زندگى بگذار و همه چیز را منصفانه‬
‫تقسیم كن كه‏گوش نكردى!! تو از این پس در هر سرنوشتى كه‬ ‫‪16‬‬
‫همسرت پیدا كند‪ ،‬مسئولى‪ .‬چون وضعیت موجود نتیجه كارهاى قبلى‬
‫توست و مقصودم‏آن كارهایى است كه از مسیر خانواده خارج بوده!‬
‫بقول شاعر؛ دلربایى همه آن نیست كه عاشق بكشند‪...‬خواجه آن است‬
‫كه باشد غم‏خدمتكارش! راستى تجربه نشان میدهد كه نحوه رفتار‬
‫فعلى تو با همسر سابقت تاثیر بسزایى در قضاوت همان ز ‌نهایى دارد‬

‫كه در كانون‏توجه تو هستند! ‏»‬
‫با وجودی‌كه دقایقى است كه به محل دادگاه رسیده ولى افكار‬
‫گریزانش به اعماق زندگى مشترك و گاه به قسم ‌تهاى زندگى پنهانش‬
‫سر ‏میكشد‪ .‬سنگینى كلماتى چون مسئولیت‪ ،‬عواقب‪ ،‬فمنیست‬
‫و تمكین كه بارها توسط او علیه همسرش بكار رفته در افكارش‬
‫سنگینى می‌كند‪.‬‏احساس می‌كند در مسیر یك طرف ‌هاى قرار گرفته كه‬
‫امكان برگشت ندارد‪ .‬آرزو می‌كرد ایكاش زمان به عقب بر میگشت و‬
‫م ‌یتوانست یكبار‏دیگر فرصت شروع مجدد زندگى با حذف بسیارى از‬
‫فای ‌لهاى آزارهنده را اغاز م ‌ینمود‪ .‬بادیدن همسرشدر آن سوى راهرو‬
‫احساس‏واژگونى م ‌ینماید‪ .‬با وجودی‌كه ساعات زیادى با هم بحث و‬
‫جدل بدون نتیجه داشت ‌هاند ولى او نیك م ‌یداند كه نقاط ناگفت ‌هاى دارد‬

‫كه هرگز‏برملا نگردید‪ .‬چهر‌هاش آرام و درونش ناآرام است‏‪.‬‬
‫او م ‌یداند اعتماد محصول سالها ه ‌منشینى و همدلى است كه بسیار‬
‫سخت بدست م ‌یآید‪ .‬با حسرت به فرص ‌تهاى از دس ‌ترفته م ‌ینگرد و‬
‫‏یاراى نگاه كردن به چهره آزرده همسرش را ندارد‪ .‬با خود م ‌یآندیشد‬
‫مهم این است كه خشت اول درست گذارده شود‪ ،‬با زرنگى و راه كج‬
‫‏و فقط به فكر خود بودن بار به مقصد نم ‌یرسد‪ .‬آخرین امضا انجام‬
‫م ‌یشود ولى در آخرین امتحان زندگى مشترك واز اینكه در باز ِى‬
‫جدایى‏قواعد و انصاف و عدالت را نقض نمود‪ ،‬احساس شرم م ‌یکند‪.‬‏‬
   11   12   13   14   15   16   17   18   19   20   21