Page 18 - 1350
P. 18
+بهرام رادان به وزارت بتوانند به صورت مشخص و کاربردی و در ارتباط مستقیم با نیازهای 18
ارشاد احضار شد ملموس امروز مردم تعریف شوند م یتوانند در گذار از این بحران نقش ی
مثبت ایفا کنند .به این ترتیب ،عاملیت اجتماعی نیز از طریق تکوین سال / 22شماره - 1350جمعه 12ریت 1394
طرفــداری بهرام رادان از رييس جمهور آمريــکا و اقدام غير متعارف یک گفتمان پاسخگو به معضلات امروز ایران میتواند سهمی مهم در
وی ،حاشي ههايی در پی داشت و خبرهايی از احضار بهرام رادان برای حل بحرانهای ما داشته باشد .البته م یدانیم که امر تحولا تاجتماعی
محصول رابطه دیالکتیکی تغییرات در مناسبات عینی اجتماعی-
پاسخگويی به اين موضوع شنيده شده است.
به گزارش گروه رسانه هایديگر خبرگزاری آنا به نقل از سينماژورنال، اقتصادی و ایدههاینو هستند.
موضع گيری بهرام رادان نســبت به اقدام سوء تفاهم برانگيز رييس
جمهور آمريکادر قانونی کردن ازدواج های غيرمتعارفدر تمام ايالات یک پرسش اساسی که مد تهاست ذهنم را به خود مشغول ناموزون» باشد و پیامدهای متفاوتی داشته باشد .ازطرف ی ،تکنولوژی
داشته این است که ما دیرزمانی است در ایران نبرد اندیشهای به جدید م یتواند به خودآگاهی اجتماعی بیشتر اقشار محروم منجر شو د،
آمريکا حواشی خاصی را برای اين بازيگر خوش چهره رقم زد. آن معنایی که از درونش بذر شکوفایی و توسعهاجتماعی بیرون یعنی خودآگاهی به ساختار تبعیضآمیز اقتصاد سیاسی پیدا م یکنند
امتداد اين حواشــی هرچند سبب ساز آن شــد که رادان با نگارش بیاید را تجربه نکرده و ندیدهایم .انگار که نظم موجود همگان را و احتمالا به مشارکت اجتماعی و سیاسی برای تحقق حقوق آنها منجر
يادداشتی به صورت تلويحی موضع قبلی خود را پس بگيرد ،ولی يک در مسیر عبور از سخت یهای معیشت متوقف کرده باشد .باز به میشود .ازطرف دیگر اما ،هیچ تضمینی نیست که این نیروها الزاما
روزنامه خبرداده که اين بازيگر برای ادای توضيحاتدرباره اين موضع عقب برمیگردم که در ایران روزگاری نبرد و کشاکشی محکم در مسیر دموکراس یخواهی و عدال تاجتماعی و درحقیقت ،درخدمت
میان اندیش ههای رایج زمانه جریان داشت .این حرف را قبول منافع طبقاتی و اجتماعی خودشان بسیج شوند .در فقدان امکانات
گيری به وزارت ارشاد احضار شده است. دارید؟ اساسا ب هنظر شما جامعه فاقد عنصر کشاکش اندیشه، بسی جاجتماعی توسط نیروهای ترق یخواه ،همیشه این امکان وجود دارد
روزنامه کيهــان با توصيف رادان به عنوان بازيگری که تابعيت کانادا که فرصتطلبان سیاسی با شعارهای عوامفریبانه و پوپولیستی تحقق
دارددر مطلبی کوتاه با اشــاره به اتفاقاتی که منجر به حذف موضع راه به کجا خواهد برد؟ عدالت و مبارزه با تبعیض از ضعف خودآگاهی اجتماعی طبقات محروم
گيــری اوليه رادان از صفحه اجتماعی اش شــده ،اين مطلب را بيان سوءاستفاده کنند و آنها را در خدمت منافع سیاسی -اقتصادی خود
کرده که يکی از زيرمجموع ههای وزارت ارشــادديروز يعنی روز ســه • پرسش مهمی است .به گمان م ن ،جامع همدنی ایران امروز فاقد بسیج کنند :بهنام عدالت اما به کام سیاست! این پدیده شایعی در جهان
شنبه نهم تير ماه بابت برخی توضيحات رادان را احضار کرده است. پویایی و کشاکش اندیش هها نیست .اگر چه همچنان در مرحل هگذار امروز است ،نه فقط در جهان جنوب بلکه در دموکراسیهای مدرن غرب
ايــن روزنامه اصولگرا ادامه انتقادات خود نســبت به اين بازيگر را به به مقصد هستیم و البته گاهی یک گام جلو و دو گام عقب رفت هایم! نیز با اشکال متفاوت وجود دارد .حتی طبقهمتوسط و طبق هکارگر نیز
ســمت اين برده که چرا می بايست تصوير چنين بازيگری به عنوان ببینید ،چنانکه اشاره کردم ،ب هنظر میرسد آرمان ما یک مدرنیته در دام چنین عوا مفریبیهای سیاسی م یافتد :مثلا وقتی احزاب راستگرا
درونزا و دموکراتیک است که در پ یتحقق عدالتاجتماعی ،آزا دی و In touch with Iranian diversityدر غر ب ،مهاجران و اقلیتهای فرهنگی و نژادی را عامل بیکاری و
آگهی تبليغاتی در سطح شهر نصب شده باشد. زیس تاخلاقی برای همه شهروندان فارغ از مذهب ،جنسیت ،طبق ه، بحران اقتصادی معرفی م یکنند تا پوششی بر بحران ساختاری اقتصاد
بهــرام رادان اين روزها درام «عصر يخبندان» را روی پرده دارد؛ فيلمی نژاد ،سن و امثال آن باشد .اما همانطورکه گفتم آرمان مدرنیته درونزا سرمایهداری تراستها ،کارتلها و ب یکفایتی سیاستمداران باشد .بهر
که در آن نقش منفی ماجرا را بازی می کند .نقش جوانی که با ورود همچون دیگر آرمانها به قربانگاه سیاست رسم ی رفت و ذبح شد .به نام حا ل آنچه مربوط به جامعه ایران است این است که یک گفتمان رهایی
بوم یگریی آن را مسخ کردند .اجازه بدهید کمی توضیح دهم :م یتوان بخش و دارای قدرت بسیج اجتماعی و شیوه های مدنی باید به طور
به زندگی يک زن متأهل گرفتار عاقبتی عجيب می شود. گفت که از بستر بوم یگرایی دو رویا زاده م یشود :رویای یکه به کابوس همزمان بر عدالت اجتماعی ,آزادی و حقوق شهروندی تاکید کند ,و
بهرام رادان چه گفته بود؟ سن تگرایی تمامیت خواه می انجامد و نمون ههایی از تبدیل این کابوس مخاطب خود را طبقات محروم و متوسط ,زنان و جوانان قرار دهد .در
باراک اوبامــا رییس جمهور به واقعیت را در جهان اسلام م یبینیم .دیگری مدرنیته درونزا ،مردمی و غیر این صورت و با توجه به معضل «توسعه ناموزون» در ایران معاصر,
آمریکادر اقدامی سوء تفاهم برخاسته از متن تاریخ و اجتماع است که ما همچنان در رویای آن بسر با نام عدالت هم عدالت اجتماعی و هم آزادی خواهی به مسلخ برده
برانگیزدستورداد که تمامی میبریم .در تلقی اول ،بوم یگرایی رویکردی نوستالژیک ،غیرانتقادی
ایالــت های آمریــکا ازدواج و تمامیتخواه به گذشته دارد زیرا میراث گذشته ،ب ینیاز از گفتمان میشود.
های غیرمتعارف خود را نیز مدرنیته ،پاسخگوی چالشهای حال و آینده تلقی میشود .این گفتمان،
به صورت قانونی ثبت کنند. «بدیل مدرنیته» است زیرا پیچی دگ یهای مفاهیم و نهادهای مدرن را دقیقا یک مشکلی که الان در ایران هست به نظرم فقدان حتی Vol. 22 / No. 1350 - Friday, July 3, 2015
آبراهام لینکلن شانزدهمین به مفاهیم ساده موجود در میراث سنتی تقلیل م یدهد .به گفته ارنستو یک گفتمان مستحکم اجتماعی منسجم و مستقل به مثابه بستر
رییس جمهور آمریکا کسی لاکلاو ،بومیگرایی به مفهومی که ذکر شد ،محرو مکردن خود از میراث آگاهسازی اجتماعی و مردمی است .میخواهم بگویم خیلی از
بود که با بــرده داری مبارزه بزرگ بشری است ،در خودخزیدن و ستم بر خویش است .در تلقی دوم افراد جامعه حتی آنهایی که در طبقهبندی اجتماعی ذیل عنوان
کرد و در نهایت نیز به تاریخ یا مدرنیته درونزا ،راهحل مشکل ما« ،درون یکردن مفاهیم مدرن» و طبقه متوسط جای م یگیرند را نم یشود ذیل هیچ گفتمانی
برده داری در آمریکا خاتمه مشترک بشری از طریق «استخراج و تصفیه منابع فرهنگی» است ،زیرا تعریف کرد .یک وقتی در همین ایران گفتمانهای مستقل و با
داد. منابع خام و غنی فرهنگ بومی تنها در پرتو گفتمان دورانساز مدرنیته هویت بسیاری بودند که فارغ از جنس و ایدئولوژ یشان ،همه
است که پس از استخراج و تصفیه مفید واقع م یشوند .این رویکرد فاکتورهای یک گفتمان اجتماعی را داشتند و عدهای پیرامون
اینکه بهرام رادان ،لینکلن و اوباما را همســنگ قرار داده است سبب تلاشی در جهت پویایی سن تها در گفتوگوی انتقادی با مدرنیته است آنها جمع بودند .انگار که آیینی باشد برای جمعی از مردم .امروز
ساز آن شده که بخشی از هواداران رادان در صفحه توئیترش نسبت تا در زمان حال نق شآفرینی کنند .درونی کردن مفاهیم مدرن ،تلاشی اما وضع اینگونه نیست .مردم در شبکهها یاجتماعی غوطهورند
به این رویکرد او واکنش منفی نشــانداده و چنین اظهارنظری را از در جهت به رسمیت شناختن «مدرنیتهها» است .رویکردی درجهت بیآنکه هدفی دنبال شود یا خودآگاهی اجتماعی روشنی در
ارایه «بدیل برای مدرنیته» نیست ،بلکه در پی ارایه «مدرنیته بدیل» میان باشد .آیا این بیشتر از ضعف ساختاری برم یآید یا ضعف و
سوی این بازیگر غیرمنطقی بخوانند. است .به بازخوانی انتقادی از سنتها م یپردازد تا گامی در مسیر ظهور
در پــی این اتفاق ،وی در نوشــته دیگری به توضیح ســخنان خود مدرنیته درونزا ،پایدار و مردمی ،بردارد .پالایش منابع فرهنگی و سنتی ناتوانی کارگزاری؟
پرداخت و گفت« :با توجه به علاقه مطالعاتى و تجربیات شــخصى با تأکید بر گفتمان آزادی ،دموکراسی و شهروندی امری لازم است .اما،
نگارنده در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشورهاى مختلف محدود ماندن در این حوزه گفتمانی ،این جنبش را از مخاطبان اصلی • چند نکته را باید در نظر بگیریم :نخست آ نکه بخشی از بحرانی 18
و نظــر به این کهدر کشــور ایالات متحده ،تعــداد افراد مذهبىدر خویش یعنی تودههای سنتی تحت ستم و لایههای زیرین هر ماجتماعی که به آن اشاره م یکنید جهانی است :پایان عصر فرا روای تها ،افزایش
این کشور به حدى بالاست که اساسا اتخاذ چنین تصمیمى توسط محروم م یکند .بازسازی مفاهیم سنتی در پرتو گفتمان عدال تاجتماعی تکثرها و نسبیتها ،زیر سوال رفتن راهحلهای جهانشمول و جها نوط ن
دموکرا تها ،آ نهم درست همزمان با دور نهایى مذاکرات با ایران و در میتواند آن را از حصار تنگ مباحث خواص به عرصه فراخ حوزه عمومی و درنتیجه متواضعشدن مدعیان بزرگ و ظهور خردهگفتما نها با
یکســال و نیم باقیمانده به انتخابات این کشور باید دلایل سیاسی وارد کرده ،مفهوم مجرد حقوق بشر را برای تودههای مردم ملموس مخاطبان مشخص و توان بسیج نیروهای مشخص .دوم ،آنچه در ایران
خاص ویژهایداشته باشد که منجر به تصویب ناگهانى چنین قانون کند و در تعمیق حقوق شهروندی از طریق مشارکت فعال تودهها سهم امروز م یگذرد بخشی از بحران گستردهتر جهانی است ،اما علاوهبر آن،
مهمی ایفا کند .همچنین م یتواند مانعاز استفاده ابزاری فرص تطلبان ایران امروز با پدیده «آنومی» و بحران هنجارهای موجود و گذار به
عجیبى شده است. پوپولیست از شعار عدال تاجتماعی درجهت کسب قدرت سیاسیشود. نرمهای جدید مواجه است .همچنین ،بخشی از بحران اعتماد عمومی
در مطلب منتســب که تنها چنــدى پس از انتشــار و به منظور به تعبیر علی شریعتی« :اول مردم ما باید آگاهی پیدا کنند و سپس و سایر معضلاتی که پیش از این ذکر شد ریشه در سرخوردگیهای
جلوگیرى از سوءاســتفاده حذف شد ،فقط اشاره به «تاریخى بودن» خودآگاهی .به یاد دارید که آدم در بهشت ...از همه میوهها برخوردار اجتماع ی -سیاسی و بحران معاش و زندگی روزمره آنها دارد .تحقیر
تصویب این قانون شده بود و به هیچ وجه کلامى از تأیید و حمایت بود ،همه میوههای باغ برایش مجاز بود ،همه نعمات باغ در دستر ساش کرامت انسانی میتواند پیامدهای ویرانگر اجتماعی داشته باشد .بنابراین
در آن نبود ،پرواضح است که چنین رفتارهایى در قانون ،عرف و شرع بود ،فقط یک میوه بود که برایش ممنوع شده بود .اما آدمیزادههای مشکلات ساختاری نقش بسیار مهم ی دارند .سوم ،با تمام این اوصا ف،
ما محکوم است ،لذا حرکت غیرمسئولانه برخى سای تها در بد تیتر جهان سومی هنوز از اکثر میوههای باغ محرو ماند ،میوههای مجاز به گمان من آرمانهای عدال تاجتماع ی ،آزادی و زیست اخلاقی اگر
کردن ،به خودانگاشــتن و بزرگنمایى این مسئله ،تنها آب به آسیاب برایشان ممنوع شده است .ابتدا باید در این باغ ،دارای حقوق آدمیت
دشــمن ریختن بود و نیت من فقط کنجکاوى از پس پرده ماجرا و شوند ،از همه میوههای این باغ برخوردار شوند ،در بهشت ،آدم شوند،
میوههای مجاز را بهدست آرند ،بچشند ،آنگاه نوبت به میوه ممنوع
دلایل این اقدام بود نه تایید و حمایت از آن». خواهد رسید .مردمی را که آب قنات ندارند ،به جستوجوی آ بحیات
در پی اسکندر روان هکردن و قصه خضر بر گوششان خواندن ،شیطنت
بدی است .آنها که عشق را در زندگی خلق جانشین نان م یکنند،
فریبکارانند که نام فریبشان را زهد گذاشت هاند ...روشنفکران! مسأله ما،
خوراندن میوه ممنوع به آدمهای این بهشت نیست ،مساله ،خوراندن
میوههای مجاز است».
***
ارشاد احضار شد ملموس امروز مردم تعریف شوند م یتوانند در گذار از این بحران نقش ی
مثبت ایفا کنند .به این ترتیب ،عاملیت اجتماعی نیز از طریق تکوین سال / 22شماره - 1350جمعه 12ریت 1394
طرفــداری بهرام رادان از رييس جمهور آمريــکا و اقدام غير متعارف یک گفتمان پاسخگو به معضلات امروز ایران میتواند سهمی مهم در
وی ،حاشي ههايی در پی داشت و خبرهايی از احضار بهرام رادان برای حل بحرانهای ما داشته باشد .البته م یدانیم که امر تحولا تاجتماعی
محصول رابطه دیالکتیکی تغییرات در مناسبات عینی اجتماعی-
پاسخگويی به اين موضوع شنيده شده است.
به گزارش گروه رسانه هایديگر خبرگزاری آنا به نقل از سينماژورنال، اقتصادی و ایدههاینو هستند.
موضع گيری بهرام رادان نســبت به اقدام سوء تفاهم برانگيز رييس
جمهور آمريکادر قانونی کردن ازدواج های غيرمتعارفدر تمام ايالات یک پرسش اساسی که مد تهاست ذهنم را به خود مشغول ناموزون» باشد و پیامدهای متفاوتی داشته باشد .ازطرف ی ،تکنولوژی
داشته این است که ما دیرزمانی است در ایران نبرد اندیشهای به جدید م یتواند به خودآگاهی اجتماعی بیشتر اقشار محروم منجر شو د،
آمريکا حواشی خاصی را برای اين بازيگر خوش چهره رقم زد. آن معنایی که از درونش بذر شکوفایی و توسعهاجتماعی بیرون یعنی خودآگاهی به ساختار تبعیضآمیز اقتصاد سیاسی پیدا م یکنند
امتداد اين حواشــی هرچند سبب ساز آن شــد که رادان با نگارش بیاید را تجربه نکرده و ندیدهایم .انگار که نظم موجود همگان را و احتمالا به مشارکت اجتماعی و سیاسی برای تحقق حقوق آنها منجر
يادداشتی به صورت تلويحی موضع قبلی خود را پس بگيرد ،ولی يک در مسیر عبور از سخت یهای معیشت متوقف کرده باشد .باز به میشود .ازطرف دیگر اما ،هیچ تضمینی نیست که این نیروها الزاما
روزنامه خبرداده که اين بازيگر برای ادای توضيحاتدرباره اين موضع عقب برمیگردم که در ایران روزگاری نبرد و کشاکشی محکم در مسیر دموکراس یخواهی و عدال تاجتماعی و درحقیقت ،درخدمت
میان اندیش ههای رایج زمانه جریان داشت .این حرف را قبول منافع طبقاتی و اجتماعی خودشان بسیج شوند .در فقدان امکانات
گيری به وزارت ارشاد احضار شده است. دارید؟ اساسا ب هنظر شما جامعه فاقد عنصر کشاکش اندیشه، بسی جاجتماعی توسط نیروهای ترق یخواه ،همیشه این امکان وجود دارد
روزنامه کيهــان با توصيف رادان به عنوان بازيگری که تابعيت کانادا که فرصتطلبان سیاسی با شعارهای عوامفریبانه و پوپولیستی تحقق
دارددر مطلبی کوتاه با اشــاره به اتفاقاتی که منجر به حذف موضع راه به کجا خواهد برد؟ عدالت و مبارزه با تبعیض از ضعف خودآگاهی اجتماعی طبقات محروم
گيــری اوليه رادان از صفحه اجتماعی اش شــده ،اين مطلب را بيان سوءاستفاده کنند و آنها را در خدمت منافع سیاسی -اقتصادی خود
کرده که يکی از زيرمجموع ههای وزارت ارشــادديروز يعنی روز ســه • پرسش مهمی است .به گمان م ن ،جامع همدنی ایران امروز فاقد بسیج کنند :بهنام عدالت اما به کام سیاست! این پدیده شایعی در جهان
شنبه نهم تير ماه بابت برخی توضيحات رادان را احضار کرده است. پویایی و کشاکش اندیش هها نیست .اگر چه همچنان در مرحل هگذار امروز است ،نه فقط در جهان جنوب بلکه در دموکراسیهای مدرن غرب
ايــن روزنامه اصولگرا ادامه انتقادات خود نســبت به اين بازيگر را به به مقصد هستیم و البته گاهی یک گام جلو و دو گام عقب رفت هایم! نیز با اشکال متفاوت وجود دارد .حتی طبقهمتوسط و طبق هکارگر نیز
ســمت اين برده که چرا می بايست تصوير چنين بازيگری به عنوان ببینید ،چنانکه اشاره کردم ،ب هنظر میرسد آرمان ما یک مدرنیته در دام چنین عوا مفریبیهای سیاسی م یافتد :مثلا وقتی احزاب راستگرا
درونزا و دموکراتیک است که در پ یتحقق عدالتاجتماعی ،آزا دی و In touch with Iranian diversityدر غر ب ،مهاجران و اقلیتهای فرهنگی و نژادی را عامل بیکاری و
آگهی تبليغاتی در سطح شهر نصب شده باشد. زیس تاخلاقی برای همه شهروندان فارغ از مذهب ،جنسیت ،طبق ه، بحران اقتصادی معرفی م یکنند تا پوششی بر بحران ساختاری اقتصاد
بهــرام رادان اين روزها درام «عصر يخبندان» را روی پرده دارد؛ فيلمی نژاد ،سن و امثال آن باشد .اما همانطورکه گفتم آرمان مدرنیته درونزا سرمایهداری تراستها ،کارتلها و ب یکفایتی سیاستمداران باشد .بهر
که در آن نقش منفی ماجرا را بازی می کند .نقش جوانی که با ورود همچون دیگر آرمانها به قربانگاه سیاست رسم ی رفت و ذبح شد .به نام حا ل آنچه مربوط به جامعه ایران است این است که یک گفتمان رهایی
بوم یگریی آن را مسخ کردند .اجازه بدهید کمی توضیح دهم :م یتوان بخش و دارای قدرت بسیج اجتماعی و شیوه های مدنی باید به طور
به زندگی يک زن متأهل گرفتار عاقبتی عجيب می شود. گفت که از بستر بوم یگرایی دو رویا زاده م یشود :رویای یکه به کابوس همزمان بر عدالت اجتماعی ,آزادی و حقوق شهروندی تاکید کند ,و
بهرام رادان چه گفته بود؟ سن تگرایی تمامیت خواه می انجامد و نمون ههایی از تبدیل این کابوس مخاطب خود را طبقات محروم و متوسط ,زنان و جوانان قرار دهد .در
باراک اوبامــا رییس جمهور به واقعیت را در جهان اسلام م یبینیم .دیگری مدرنیته درونزا ،مردمی و غیر این صورت و با توجه به معضل «توسعه ناموزون» در ایران معاصر,
آمریکادر اقدامی سوء تفاهم برخاسته از متن تاریخ و اجتماع است که ما همچنان در رویای آن بسر با نام عدالت هم عدالت اجتماعی و هم آزادی خواهی به مسلخ برده
برانگیزدستورداد که تمامی میبریم .در تلقی اول ،بوم یگرایی رویکردی نوستالژیک ،غیرانتقادی
ایالــت های آمریــکا ازدواج و تمامیتخواه به گذشته دارد زیرا میراث گذشته ،ب ینیاز از گفتمان میشود.
های غیرمتعارف خود را نیز مدرنیته ،پاسخگوی چالشهای حال و آینده تلقی میشود .این گفتمان،
به صورت قانونی ثبت کنند. «بدیل مدرنیته» است زیرا پیچی دگ یهای مفاهیم و نهادهای مدرن را دقیقا یک مشکلی که الان در ایران هست به نظرم فقدان حتی Vol. 22 / No. 1350 - Friday, July 3, 2015
آبراهام لینکلن شانزدهمین به مفاهیم ساده موجود در میراث سنتی تقلیل م یدهد .به گفته ارنستو یک گفتمان مستحکم اجتماعی منسجم و مستقل به مثابه بستر
رییس جمهور آمریکا کسی لاکلاو ،بومیگرایی به مفهومی که ذکر شد ،محرو مکردن خود از میراث آگاهسازی اجتماعی و مردمی است .میخواهم بگویم خیلی از
بود که با بــرده داری مبارزه بزرگ بشری است ،در خودخزیدن و ستم بر خویش است .در تلقی دوم افراد جامعه حتی آنهایی که در طبقهبندی اجتماعی ذیل عنوان
کرد و در نهایت نیز به تاریخ یا مدرنیته درونزا ،راهحل مشکل ما« ،درون یکردن مفاهیم مدرن» و طبقه متوسط جای م یگیرند را نم یشود ذیل هیچ گفتمانی
برده داری در آمریکا خاتمه مشترک بشری از طریق «استخراج و تصفیه منابع فرهنگی» است ،زیرا تعریف کرد .یک وقتی در همین ایران گفتمانهای مستقل و با
داد. منابع خام و غنی فرهنگ بومی تنها در پرتو گفتمان دورانساز مدرنیته هویت بسیاری بودند که فارغ از جنس و ایدئولوژ یشان ،همه
است که پس از استخراج و تصفیه مفید واقع م یشوند .این رویکرد فاکتورهای یک گفتمان اجتماعی را داشتند و عدهای پیرامون
اینکه بهرام رادان ،لینکلن و اوباما را همســنگ قرار داده است سبب تلاشی در جهت پویایی سن تها در گفتوگوی انتقادی با مدرنیته است آنها جمع بودند .انگار که آیینی باشد برای جمعی از مردم .امروز
ساز آن شده که بخشی از هواداران رادان در صفحه توئیترش نسبت تا در زمان حال نق شآفرینی کنند .درونی کردن مفاهیم مدرن ،تلاشی اما وضع اینگونه نیست .مردم در شبکهها یاجتماعی غوطهورند
به این رویکرد او واکنش منفی نشــانداده و چنین اظهارنظری را از در جهت به رسمیت شناختن «مدرنیتهها» است .رویکردی درجهت بیآنکه هدفی دنبال شود یا خودآگاهی اجتماعی روشنی در
ارایه «بدیل برای مدرنیته» نیست ،بلکه در پی ارایه «مدرنیته بدیل» میان باشد .آیا این بیشتر از ضعف ساختاری برم یآید یا ضعف و
سوی این بازیگر غیرمنطقی بخوانند. است .به بازخوانی انتقادی از سنتها م یپردازد تا گامی در مسیر ظهور
در پــی این اتفاق ،وی در نوشــته دیگری به توضیح ســخنان خود مدرنیته درونزا ،پایدار و مردمی ،بردارد .پالایش منابع فرهنگی و سنتی ناتوانی کارگزاری؟
پرداخت و گفت« :با توجه به علاقه مطالعاتى و تجربیات شــخصى با تأکید بر گفتمان آزادی ،دموکراسی و شهروندی امری لازم است .اما،
نگارنده در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشورهاى مختلف محدود ماندن در این حوزه گفتمانی ،این جنبش را از مخاطبان اصلی • چند نکته را باید در نظر بگیریم :نخست آ نکه بخشی از بحرانی 18
و نظــر به این کهدر کشــور ایالات متحده ،تعــداد افراد مذهبىدر خویش یعنی تودههای سنتی تحت ستم و لایههای زیرین هر ماجتماعی که به آن اشاره م یکنید جهانی است :پایان عصر فرا روای تها ،افزایش
این کشور به حدى بالاست که اساسا اتخاذ چنین تصمیمى توسط محروم م یکند .بازسازی مفاهیم سنتی در پرتو گفتمان عدال تاجتماعی تکثرها و نسبیتها ،زیر سوال رفتن راهحلهای جهانشمول و جها نوط ن
دموکرا تها ،آ نهم درست همزمان با دور نهایى مذاکرات با ایران و در میتواند آن را از حصار تنگ مباحث خواص به عرصه فراخ حوزه عمومی و درنتیجه متواضعشدن مدعیان بزرگ و ظهور خردهگفتما نها با
یکســال و نیم باقیمانده به انتخابات این کشور باید دلایل سیاسی وارد کرده ،مفهوم مجرد حقوق بشر را برای تودههای مردم ملموس مخاطبان مشخص و توان بسیج نیروهای مشخص .دوم ،آنچه در ایران
خاص ویژهایداشته باشد که منجر به تصویب ناگهانى چنین قانون کند و در تعمیق حقوق شهروندی از طریق مشارکت فعال تودهها سهم امروز م یگذرد بخشی از بحران گستردهتر جهانی است ،اما علاوهبر آن،
مهمی ایفا کند .همچنین م یتواند مانعاز استفاده ابزاری فرص تطلبان ایران امروز با پدیده «آنومی» و بحران هنجارهای موجود و گذار به
عجیبى شده است. پوپولیست از شعار عدال تاجتماعی درجهت کسب قدرت سیاسیشود. نرمهای جدید مواجه است .همچنین ،بخشی از بحران اعتماد عمومی
در مطلب منتســب که تنها چنــدى پس از انتشــار و به منظور به تعبیر علی شریعتی« :اول مردم ما باید آگاهی پیدا کنند و سپس و سایر معضلاتی که پیش از این ذکر شد ریشه در سرخوردگیهای
جلوگیرى از سوءاســتفاده حذف شد ،فقط اشاره به «تاریخى بودن» خودآگاهی .به یاد دارید که آدم در بهشت ...از همه میوهها برخوردار اجتماع ی -سیاسی و بحران معاش و زندگی روزمره آنها دارد .تحقیر
تصویب این قانون شده بود و به هیچ وجه کلامى از تأیید و حمایت بود ،همه میوههای باغ برایش مجاز بود ،همه نعمات باغ در دستر ساش کرامت انسانی میتواند پیامدهای ویرانگر اجتماعی داشته باشد .بنابراین
در آن نبود ،پرواضح است که چنین رفتارهایى در قانون ،عرف و شرع بود ،فقط یک میوه بود که برایش ممنوع شده بود .اما آدمیزادههای مشکلات ساختاری نقش بسیار مهم ی دارند .سوم ،با تمام این اوصا ف،
ما محکوم است ،لذا حرکت غیرمسئولانه برخى سای تها در بد تیتر جهان سومی هنوز از اکثر میوههای باغ محرو ماند ،میوههای مجاز به گمان من آرمانهای عدال تاجتماع ی ،آزادی و زیست اخلاقی اگر
کردن ،به خودانگاشــتن و بزرگنمایى این مسئله ،تنها آب به آسیاب برایشان ممنوع شده است .ابتدا باید در این باغ ،دارای حقوق آدمیت
دشــمن ریختن بود و نیت من فقط کنجکاوى از پس پرده ماجرا و شوند ،از همه میوههای این باغ برخوردار شوند ،در بهشت ،آدم شوند،
میوههای مجاز را بهدست آرند ،بچشند ،آنگاه نوبت به میوه ممنوع
دلایل این اقدام بود نه تایید و حمایت از آن». خواهد رسید .مردمی را که آب قنات ندارند ،به جستوجوی آ بحیات
در پی اسکندر روان هکردن و قصه خضر بر گوششان خواندن ،شیطنت
بدی است .آنها که عشق را در زندگی خلق جانشین نان م یکنند،
فریبکارانند که نام فریبشان را زهد گذاشت هاند ...روشنفکران! مسأله ما،
خوراندن میوه ممنوع به آدمهای این بهشت نیست ،مساله ،خوراندن
میوههای مجاز است».
***