Page 18 - Shahrvand BC No.1341
P. 18
18گف توگو با دکتر محمدجعفر یاحقی مدیر مؤسسه فرهنگی سرای فردوسی
بخش دوم و پایانی
گف توگو :حسین مشرقی
از تفاو تها و شباه تهای پهلوانان و شاهان در شاهنامه سخن سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
برایمان بگویید؟
گروه یاطبقه خاصی بیشتر از آن استفاده م یبرند .تاریخ بیهقی نثری میشود .هرچند که در این بخش باقیمانده از تاریخ بیهقی نامی از In touch with Iranian diversity
خاص و تا حدی بدقلق دارد اما وقتی آشنایی مختصری خواننده با فردوسی به میان نیامده است .اما در ارتباط با پرسش شما عرض تفاوتها که البته بدیهی است اما در مورد شباهتها ،نه تنها در شاهنامه
نثر آن پیدا کرد ،برایش بسیار دلپذیر میشود .روی همین اصل بیشتر میکنم؛ ابوالفضل بیهقی نویسنده و مورخ چیرهدست عصر غزنوی در که تاریخ داستانی است ،بلکه در خود تاریخ هم شباهت میان این یا آن Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
تاکنون این کتاب در دانشگاهها و مراکز علمی و بخصوص در رشتههای سال ۳۸۵در روستایی نزدیک سبزوار کنونی متولد شد و از سال ۴۱۲ شخصیت ممکن است پیدا شود که بتوان برخی از اقدامات و کارهای
زبان و ادبیات فارسی مورد توجه بوده است .فایده آن برای عموم فارسی به دستگاه غزنویان پیوست و به عنوان شاگرد و همکار بونصر مشکان این یا آن پادشاه را به این یا آن پادشاه دیگر مانند کرد .در ادبیات که 18
زبان از آن جهت میتواند باشد که با جزئیات زندگی مردمانی که با ما دبیر دیوان رسالت دستگاه غزنویان و کنار دست او بر بسیاری از وقایع این امر بیشتر اتفاق م یافتد تا آنجا که در مطالعات روای تشناسی اخیر
اینک هزار سال فاصله دارند با دقتی موشکافانه آشنا می شوند و اگر با پشت پرده دستگاه عزنویان در عهد دوپادشاه مقتدر این سلسله یعنی توانستهاند الگوها و به اصطلاح یونگ آرکتای پها یا کهنالگوهای داستانی
نثر آن مشکلی نداشته باشند از این نوشت هها لذت می برند .بخصوص که محمود و مسعود نظارت داشت و مدتی هم بعد از بونصر مشکان عملا را کشف و قاعدهمند کنند که براساس آن میتوان رفتار قهرمانان
همه این اطلاعات با زبان و نثری روایی و داستانی بیان شده و خواننده خو د او مسئولیت دیوان رسالت را برعهده داشت وبه مسائل دستگاه داستا نها را دست هبندی یا حتی پی شگویی کرد .خوب شباهتهای
را با خود میبرد .این کتاب از نظر شناخت جامعه و فرهنگ گذشته معروفی از قبیل الگ وبرداری هفتخان اسفندیار از روی هفتخان رستم،
فوقالعاده و خواندنی است .حوادث آن مانند پرده نقاشی جلو چشمان دیوان رسالت مسعود و جانشیناناش آگاهی کامل یافته بود. یا هف تخانیهایی که در داستانهای گشتاسب ،اسکندر یا سرگذشت
خواننده مجسم میشود و او را در سیر حوادث با خود می برد .روی این بیهقی در اواخر کار بازنشست شد و از سال ۴۴۸به بعد یادداشتهای بوذرجمهر یافتهاند و هف تخانوارههای دیگر در شاهنامه کم نیست.
دوران خدمتش را در خلوت تنظیم کرد و جزئیات مسائل سیاسی و من یک دانشحویی دارم که رساله دکتری خو د را در مور د شاهنامه
اصل یکی از مهمترین کتابهای فارسی است. فرهنگی و اقتصادی عصر غزنویان از سال ۴۰۹به بعد را با دقتی تمام با من م یگذراند .او حتی مطالعات داستانی را از شاهنامه فراتر برده
به رشته تحریر در آورد .این کار تا اواخر عمر او یعنی سال ۴۷۰هجری و نمونههای فراوانی در سایر حماسهها و داستانهای ملی هم روایاتی
ادبیات بکار برده شده در تالیف تاریخ بیهقی از دیدگاه شما ادامه داشت .حاصل کار؛ کتاب مفصل و پرحجمی شد که امروز به تاریخ برگرفته یا دست کم مشابه هفتخان رستم نشان دادهاست .الگوهایی
چگونه است و شما این نوشته را چگونه ارزیابی میکنید؟ بیهقی شهرت یافته است .در کتابها و متون قبلی از آن به نامهای مثل این که اغلب داستانهای مهم با شکار آغاز م یشود یا اتفاقهای
تاریخ آل سبکتگین ،تاریخ آل ناصر و تاریخ ناصری و تاریخ آل محمود مهمی که میافتد در پادشاهی این یا آن شاه ،اغلب مسبوق به یک
تاریخ بیهقی یک اثر ادبی است و کمتر سیرت تاریخ دارد و اثر ادبی نیز یاد شده است .بخش عمدهای از تاریخ مفصل بیهقی از بین رفته و خواب است که خوابگزاران آن را تعبیر م یکنند ،در شاهنامه کم نیست.
معمولا با روح و دل آدمی ارتباط برقرار م یکند .حکایتهای تاریخ آنچه امروز در دست است تنها وقایع ریز و جزئی مربوط به دوره حکومت همه این موارد معمولا در دانش مورفولژی که در فارسی شکلشناسی
بیهقی هرچند به ظاهر تاریخ است اما آدم وقتی م یخواند دلش سلطان مسعود یعنی وقایع سالهای ۴۲۱تا ۴۳۲هجری است ،به همین یا گاهی ریختشناسی ترجمه شده ،مورد بررسی و مطالعه قرارم یگیرد.
م یخواهد ب هعنوان حکایت بخواند و بیش از آن که از آن اطلاع م یگیرد، جهت به تاریخ مسعودی هم شهرت دارد .اما چون نویسنده آن ابوالفضل
لذت ببرد .اتفاقا خود او هم اینها را حکایت نامیدهاست .بنابراین من چرا شاهنام هشناسان کیخسرو را پادشاه آرمانی شاهنامه
بیهقی است بین فارسی زبانان به تاریخ بیهقی معروف شده است. میدانند؟
تاریخ بیهقی را در زمره ادبیات روایی ( )NARATIVEم یدانم.
اهمیت تاریخ بیهقی در چیست؟ برای اینکه هست .کاملترین و با شخصیتترین شاهان تاریخ ایران
آیا کتاب بیهقی کاملًا منطبق بر واقعیت است و یا در آن اهمیت کار بیهقی در دو یا سه چیز است :نخست نثر پخته و پر کشش کیخسرو است؛ هم شاه است هم پهلوان ،هم مرد سیاست است هم مرد
بزر گنمای یهایی صورت گرفته و ب هبرخی موارد هم نگاه نشده و استادانهاش؛ دوم ،در ذکر جزئیات حوادث و آوردن مسایلی از زندگی و عمل .خطاهایش از همه کمتر است در آخر هم در برف و بوران غایب
است و اگر نشده آیا به عمد بوده و یا بیهقی آگاهی نداشته است؟ کار و کردار همه طبقات آن روزگار که در کتابها معمولا بدانها اشاره می شود؛ یعنی فرهنگ گذشته ایران منتظر ظهور دوباره او با سوشیانت
بیهقی البته خیلی گفته و سعی کرده که آنچه مینویسد عین واقع نمیشود و بالاخره در تلفیق تاریخ و ادبیات به وجهی استادانه و ک منظیر است در آخرالزمان .کتابها و مقالات زیادی در باره او نوشتهاند و تقریبا
و عاری از بزرگ نمایی باشد اما گاهی لحن او و حسی که نسبت به
برخی از آدمها داشته سبب شده که آدم بپندارد که در کار او هم بزرگ و ادبیت نابی که بر کتاب حاکم شده است. بر این اعتقاد اتفا قنظر هست.
نمایی هست .چ هکسی می تواند لفتولعابهای داستان حسنک را که
از یک واقعه تاریخی معمولی و مکرر برای تاریخ ایران یک نمایشنامه آیا این کتاب تنها مخصوص دانشجویان و پژوهندگان ادبیات آیا شما خواندن شاهنامه و الگو برداری از آن را به عنوان یک
مهیج ساخته ،انکار کند؟ این را هم البته باید دانست که خصلت ادبیات فارسی است؟ برای خواننده غیر متخصص فارسی زبان ،خواندن متن اسطورهای برای امروز مفید میدانید .چرا؟
بزر گنمایی و گاهی کذب وخلاف واقع است. این اثر چه اهمیتی دارد؟ خواندن شاهنامه و تأمل در آن را همیشه مفید میدانم .البته برای کسی
هیچ کتابی به هیچ گروه و طبقه خاصی اختصاص ندارد .کتابها برای که بدان اعتقاد داشته باشد و بداند که خواندن چنین کتا بهایی چه
استفادهکنندگان آن است منتها بعضی کتا بها جوری نوشته شده که نفعی دارد .اما الگوبرداری از آن را برای امروز توصیه نم یکنم .شاهنامه
هزار سال پیش سروده شده و تازه هما نوقت هم برای الگوبرداری
کلی نبوده است .از شاهنامه پیشینیان م یتوانست هاند درس بگیرند و
بخشهایی از آن را در زندگی خود به کار بندند .امروز میتوان با ابزارها
و امکانات شایستهی امروز از شاهنامه لذت برد و سرنوشت پیشینیان و
فرهنگ گذشته را در آن دید؛ همین و بس.
از شاهنامه که بگذریم با توجه ب هاینکه اخیرا نسخهای پژوهش
شده از تاریخ بیهقی به کوشش شما منتشر شده است ،اجازه
بدهید چند پرسش در این باره مطرح کنم .بیهقی که بوده ،چه
م یکرده و چرا نام کتاب او تاریخ بیهقی است؟
تاریخ بیهقی هم یک سرش به شاهنامه مربوط میشود ،چطور؟ حالا
عرض م یکنم .اولاً به یک عبارت هردو تاریخ است .در ثانی هردو در
تکوین و اعتلای زبان فارسی نقش داشتهاند :یکی از طریق شعر و یکی
از طریق نثر.
شباه تهایی هم میان کار صاحب هردو یعنی بیهقی و فردوسی دیده
بخش دوم و پایانی
گف توگو :حسین مشرقی
از تفاو تها و شباه تهای پهلوانان و شاهان در شاهنامه سخن سال / 22شماره - 1341جمعه 11تشهبیدرا 1394
برایمان بگویید؟
گروه یاطبقه خاصی بیشتر از آن استفاده م یبرند .تاریخ بیهقی نثری میشود .هرچند که در این بخش باقیمانده از تاریخ بیهقی نامی از In touch with Iranian diversity
خاص و تا حدی بدقلق دارد اما وقتی آشنایی مختصری خواننده با فردوسی به میان نیامده است .اما در ارتباط با پرسش شما عرض تفاوتها که البته بدیهی است اما در مورد شباهتها ،نه تنها در شاهنامه
نثر آن پیدا کرد ،برایش بسیار دلپذیر میشود .روی همین اصل بیشتر میکنم؛ ابوالفضل بیهقی نویسنده و مورخ چیرهدست عصر غزنوی در که تاریخ داستانی است ،بلکه در خود تاریخ هم شباهت میان این یا آن Vol. 22 / No. 1341 - Friday, May 1, 2015
تاکنون این کتاب در دانشگاهها و مراکز علمی و بخصوص در رشتههای سال ۳۸۵در روستایی نزدیک سبزوار کنونی متولد شد و از سال ۴۱۲ شخصیت ممکن است پیدا شود که بتوان برخی از اقدامات و کارهای
زبان و ادبیات فارسی مورد توجه بوده است .فایده آن برای عموم فارسی به دستگاه غزنویان پیوست و به عنوان شاگرد و همکار بونصر مشکان این یا آن پادشاه را به این یا آن پادشاه دیگر مانند کرد .در ادبیات که 18
زبان از آن جهت میتواند باشد که با جزئیات زندگی مردمانی که با ما دبیر دیوان رسالت دستگاه غزنویان و کنار دست او بر بسیاری از وقایع این امر بیشتر اتفاق م یافتد تا آنجا که در مطالعات روای تشناسی اخیر
اینک هزار سال فاصله دارند با دقتی موشکافانه آشنا می شوند و اگر با پشت پرده دستگاه عزنویان در عهد دوپادشاه مقتدر این سلسله یعنی توانستهاند الگوها و به اصطلاح یونگ آرکتای پها یا کهنالگوهای داستانی
نثر آن مشکلی نداشته باشند از این نوشت هها لذت می برند .بخصوص که محمود و مسعود نظارت داشت و مدتی هم بعد از بونصر مشکان عملا را کشف و قاعدهمند کنند که براساس آن میتوان رفتار قهرمانان
همه این اطلاعات با زبان و نثری روایی و داستانی بیان شده و خواننده خو د او مسئولیت دیوان رسالت را برعهده داشت وبه مسائل دستگاه داستا نها را دست هبندی یا حتی پی شگویی کرد .خوب شباهتهای
را با خود میبرد .این کتاب از نظر شناخت جامعه و فرهنگ گذشته معروفی از قبیل الگ وبرداری هفتخان اسفندیار از روی هفتخان رستم،
فوقالعاده و خواندنی است .حوادث آن مانند پرده نقاشی جلو چشمان دیوان رسالت مسعود و جانشیناناش آگاهی کامل یافته بود. یا هف تخانیهایی که در داستانهای گشتاسب ،اسکندر یا سرگذشت
خواننده مجسم میشود و او را در سیر حوادث با خود می برد .روی این بیهقی در اواخر کار بازنشست شد و از سال ۴۴۸به بعد یادداشتهای بوذرجمهر یافتهاند و هف تخانوارههای دیگر در شاهنامه کم نیست.
دوران خدمتش را در خلوت تنظیم کرد و جزئیات مسائل سیاسی و من یک دانشحویی دارم که رساله دکتری خو د را در مور د شاهنامه
اصل یکی از مهمترین کتابهای فارسی است. فرهنگی و اقتصادی عصر غزنویان از سال ۴۰۹به بعد را با دقتی تمام با من م یگذراند .او حتی مطالعات داستانی را از شاهنامه فراتر برده
به رشته تحریر در آورد .این کار تا اواخر عمر او یعنی سال ۴۷۰هجری و نمونههای فراوانی در سایر حماسهها و داستانهای ملی هم روایاتی
ادبیات بکار برده شده در تالیف تاریخ بیهقی از دیدگاه شما ادامه داشت .حاصل کار؛ کتاب مفصل و پرحجمی شد که امروز به تاریخ برگرفته یا دست کم مشابه هفتخان رستم نشان دادهاست .الگوهایی
چگونه است و شما این نوشته را چگونه ارزیابی میکنید؟ بیهقی شهرت یافته است .در کتابها و متون قبلی از آن به نامهای مثل این که اغلب داستانهای مهم با شکار آغاز م یشود یا اتفاقهای
تاریخ آل سبکتگین ،تاریخ آل ناصر و تاریخ ناصری و تاریخ آل محمود مهمی که میافتد در پادشاهی این یا آن شاه ،اغلب مسبوق به یک
تاریخ بیهقی یک اثر ادبی است و کمتر سیرت تاریخ دارد و اثر ادبی نیز یاد شده است .بخش عمدهای از تاریخ مفصل بیهقی از بین رفته و خواب است که خوابگزاران آن را تعبیر م یکنند ،در شاهنامه کم نیست.
معمولا با روح و دل آدمی ارتباط برقرار م یکند .حکایتهای تاریخ آنچه امروز در دست است تنها وقایع ریز و جزئی مربوط به دوره حکومت همه این موارد معمولا در دانش مورفولژی که در فارسی شکلشناسی
بیهقی هرچند به ظاهر تاریخ است اما آدم وقتی م یخواند دلش سلطان مسعود یعنی وقایع سالهای ۴۲۱تا ۴۳۲هجری است ،به همین یا گاهی ریختشناسی ترجمه شده ،مورد بررسی و مطالعه قرارم یگیرد.
م یخواهد ب هعنوان حکایت بخواند و بیش از آن که از آن اطلاع م یگیرد، جهت به تاریخ مسعودی هم شهرت دارد .اما چون نویسنده آن ابوالفضل
لذت ببرد .اتفاقا خود او هم اینها را حکایت نامیدهاست .بنابراین من چرا شاهنام هشناسان کیخسرو را پادشاه آرمانی شاهنامه
بیهقی است بین فارسی زبانان به تاریخ بیهقی معروف شده است. میدانند؟
تاریخ بیهقی را در زمره ادبیات روایی ( )NARATIVEم یدانم.
اهمیت تاریخ بیهقی در چیست؟ برای اینکه هست .کاملترین و با شخصیتترین شاهان تاریخ ایران
آیا کتاب بیهقی کاملًا منطبق بر واقعیت است و یا در آن اهمیت کار بیهقی در دو یا سه چیز است :نخست نثر پخته و پر کشش کیخسرو است؛ هم شاه است هم پهلوان ،هم مرد سیاست است هم مرد
بزر گنمای یهایی صورت گرفته و ب هبرخی موارد هم نگاه نشده و استادانهاش؛ دوم ،در ذکر جزئیات حوادث و آوردن مسایلی از زندگی و عمل .خطاهایش از همه کمتر است در آخر هم در برف و بوران غایب
است و اگر نشده آیا به عمد بوده و یا بیهقی آگاهی نداشته است؟ کار و کردار همه طبقات آن روزگار که در کتابها معمولا بدانها اشاره می شود؛ یعنی فرهنگ گذشته ایران منتظر ظهور دوباره او با سوشیانت
بیهقی البته خیلی گفته و سعی کرده که آنچه مینویسد عین واقع نمیشود و بالاخره در تلفیق تاریخ و ادبیات به وجهی استادانه و ک منظیر است در آخرالزمان .کتابها و مقالات زیادی در باره او نوشتهاند و تقریبا
و عاری از بزرگ نمایی باشد اما گاهی لحن او و حسی که نسبت به
برخی از آدمها داشته سبب شده که آدم بپندارد که در کار او هم بزرگ و ادبیت نابی که بر کتاب حاکم شده است. بر این اعتقاد اتفا قنظر هست.
نمایی هست .چ هکسی می تواند لفتولعابهای داستان حسنک را که
از یک واقعه تاریخی معمولی و مکرر برای تاریخ ایران یک نمایشنامه آیا این کتاب تنها مخصوص دانشجویان و پژوهندگان ادبیات آیا شما خواندن شاهنامه و الگو برداری از آن را به عنوان یک
مهیج ساخته ،انکار کند؟ این را هم البته باید دانست که خصلت ادبیات فارسی است؟ برای خواننده غیر متخصص فارسی زبان ،خواندن متن اسطورهای برای امروز مفید میدانید .چرا؟
بزر گنمایی و گاهی کذب وخلاف واقع است. این اثر چه اهمیتی دارد؟ خواندن شاهنامه و تأمل در آن را همیشه مفید میدانم .البته برای کسی
هیچ کتابی به هیچ گروه و طبقه خاصی اختصاص ندارد .کتابها برای که بدان اعتقاد داشته باشد و بداند که خواندن چنین کتا بهایی چه
استفادهکنندگان آن است منتها بعضی کتا بها جوری نوشته شده که نفعی دارد .اما الگوبرداری از آن را برای امروز توصیه نم یکنم .شاهنامه
هزار سال پیش سروده شده و تازه هما نوقت هم برای الگوبرداری
کلی نبوده است .از شاهنامه پیشینیان م یتوانست هاند درس بگیرند و
بخشهایی از آن را در زندگی خود به کار بندند .امروز میتوان با ابزارها
و امکانات شایستهی امروز از شاهنامه لذت برد و سرنوشت پیشینیان و
فرهنگ گذشته را در آن دید؛ همین و بس.
از شاهنامه که بگذریم با توجه ب هاینکه اخیرا نسخهای پژوهش
شده از تاریخ بیهقی به کوشش شما منتشر شده است ،اجازه
بدهید چند پرسش در این باره مطرح کنم .بیهقی که بوده ،چه
م یکرده و چرا نام کتاب او تاریخ بیهقی است؟
تاریخ بیهقی هم یک سرش به شاهنامه مربوط میشود ،چطور؟ حالا
عرض م یکنم .اولاً به یک عبارت هردو تاریخ است .در ثانی هردو در
تکوین و اعتلای زبان فارسی نقش داشتهاند :یکی از طریق شعر و یکی
از طریق نثر.
شباه تهایی هم میان کار صاحب هردو یعنی بیهقی و فردوسی دیده