Page 19 - Shahrvand BC No.1249
P. 19
یاد
19 بابایی بود که گاه و ب یگاه گفت این جشنواره ها و متن هایشان نمایشنامه نویس میهنی و ادبیات تهران مراجعتنمو د.
تا سال ۶۴در ایران ماند و براى تلویزیون ،نمایش کار کرد ،سریال هم سرمون داد بزنه، واقعی را خفه می کنند.
نوشت« .زیرسایه همسایه» ازهمان دسته است و نمایش «گل یاس» هر چه هنر مردمی بود ،می توانســت او را سر ذوق بیاورد .یک بار یک
باهامون دعوا کنه، و ده نمایش دیگر که کارکرد و اجرا نشد .کارکرد و ضبط نشد.کارکرد تمثال چاپی از حضرت علی را که هیچ خصوصیت متمایزی از هزاران
پامونو فلک کنه، و دور ریخته شــد .نزدیک به چهل ســال داشت که دور از وطن شد و کلیشــه چاپی دیگر نداشت یک به یک به شاگردان و دوستانش نشان
بعد صبح زود پاشه ما رو تو خواب بغل کن ه
اش گهای شب قبلو که روی صورتمون ماسیده بود، مهاجر در یونان ،اسپانیا وکانادا. می داد و می گفت چقدر این تصویر زیباست.
ک مکمک با دستای زبر خودش پاک بکنه . . .حالیته؟ در ســال های غربت نشینی کمی کار کرد؛ ازروزنامه نگارى تا نوشتن اواخر سال ۱۳۷۹برای یکی از جلسات بی شمار و بی نتیجه ایجاد یک
کارگاه تئاتری ،برای دیدنش به خانه اش رفتم .جمع بزرگی از دوستان
میدونی ؟ یک مجموعه قصه و نمایشنامهآخرین باز ی. حرفهایتر تئاتر هم به آن جلسات می آمدند و معمولا در راه یا جلوی
بابامون چن سا ِل پی ش خانه اســتاد آنها را می دیدم .در آن روز خاص من زودتر رسیده بودم مونولوگ معروف «خر خراط»:
عمرشو داد به شوما و بیرون خانه ایستادم تا وقت معهود برسد .استاد محمد ،سیگار بهمن
۵۷به لب ،از در خانه بیرون آمد .جارو و خاک انداز داشت .جلو خانه
سال متسیب /شماره - 1249جمعه 4دادرم 1392 ـ هر چی خا ِک اونه عمر تو باشه ـ اینجا از هر کی بپرسی کی خره؟ می گه خر خودتی!! کوچکش را جارو کرد .کمی دم در ایستاد ،مطمئن شد همه چیز برای
َمر ِد زحمتکشی بو د. . . مهمانهای جوان حاضر است ،بعد توی خانه رفت تا بچه های تئاتر برسند.
خدا رحمتش کن ه. آره . . .داشتیم چی م یگفتیم . .؟ بنوی س:
ما رو دیوونه و رسوا کردی . . .حالیته؟ [ب یب یسی]
ننه هم کور و زمی نگیر شده،
ای دیگه . . .پیر شده. ما رو آوارۀ صحرا کردی . . .حالیته؟ زندگی استاد محمد
بیچاره . . .غصۀ ما پیرش کرد، آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودی م
غم رسوایی ما کور و زمی نگیرش کرد . . .حالیته؟ دس ِتکم هر چی که بود آدم ب یغمی بودیم . . .حالیته؟
اما راسش چی بگم؟ سر و سامون داشتی م
تقصیر ما که نبود، کس و کاری داشتی م.
هرچی بود ،زیر سر چشم تو بو د. ای دیگه . . .یادش بخی ر!
یه کاره تو راه ما سبز شد ی نن همون جورا بمونو وصله م یز د.
ما رو عاشق کرد ی ما رو نفرین م یکر د.
ما رو مجنون کرد ی بابامون ،خدا بیامرز
ما رو داغوون کردی . . .حالیته؟ سرمون داد م یکشی د
آخه آدم چی بگه ،قربونت م ب ههممون فحش م یدا د
حالا از ما که گذش ت با کمربند زمو ِن اجباریش پامونو محکم م یبس ت
بعد از این اگه شبی ،نصف هشبی، محمود اســتاد محمد در سال ۱۳۲۹در محله دروازه دولاب تهران به ترک ههای آلبالو رو ک ِف پامون م یشکست . . .حالیته؟
دنیا آمد .وی فعالیت نمایشــی خود رادر نوجوانی پس از آشــنایی با
In touch with Iranian diversity به کسونی م ِث ما قلندر و مست و خرا ب یا ِد او نروزا بخی ر! اســتادش محمد آستیم و سپس نصرت رحمانی و عباس نعلبندیان و
چون بازم هر چی که بود، بــا بازی درنمایش های بیژن مفید و عضویت در آتلیه تئاتر آغاز کرد
تو کوچه برخورد ی سر و سامونی بود . . .حالیته؟ و در سال ۱۳۴۷با بازی در نمایش «شهرقصه» (در نقش خر خراط)
نن های بود که نفرین بکن ه به شــهرت رسید .وی همچنین در ســال ۱۳۴۸در نمایش «نظارت
اون چشا رو هم بذار بعد نصف هشب پاشه لحاف رو آدم بکش ه عالیه» بــهکارگردانی ایرج انور به ایفای نقــش پرداخت .وی پس از
یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نک ن. که مبادا پسرش خدا نکرده ب ّچاد، انحلال آتیله تئاتر ،در ســال ۱۳۵۰به بندر عباسسفر کرد و در آنجا
که مبادا نور چشمش سینه پهلو بکنه . . .حالیته؟ گروه نمایشــی «پتوروک» را تشکیل داد .وی در سال ۱۳۵۱دوباره به
آخه من قربو ِن هیکلت بر م
اگه هر نیگا بخواد اینجوری آتیش بزن ه
پس باهاس تموم دنیا تا حالا سوخته باش ه!
Ali Eshghi
604-728-7433
www.westvancouverbchomes.com
4862 Northwood Pl. West Vancouver 40 - 2216 Folkestone Way West Vancouver 2316 Marine Dr. West Vancouver
Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013 $1,988,000 NPREWICE $749,000 NPREWICE $1,549,000
منﺰلی کامﻼ نوسازی ﺷده در وسﺖ ونﮑوور ٦ .اتاق خواب آﭘارتمان ٢خوابه بﺴﯿار بﺰرگ به مﺴاﺣﺖ ١٥٥٠اسﮑوﺋر ١/٢دوبﻠﮑﺲ در بﻬتریﻦ منﻄﻘه وسﺖونﮑوور .کامﻼ
و ٥ﺣمام در بﯿﺶ از ٤٩٠٠اسﮑوﺋر ﻓوت زیربنا و زمﯿنی ﻓوت با منﻈره زیﺒای اﻗﯿانوس و ﺷﻬر در یﮑی از بﻬتریﻦ نوسازی ﺷده با ٣اتاق خواب و ٣سرویﺲ کامﻞ بﻬداﺷتی
به مﺴاﺣﺖ ١٨٠٠٠اسﮑوﺋر ﻓوت .نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید به مﺴاﺣﺖ ٢٢٠٠اسﮑوارﻓﯿﺖ ،منﻈره زیﺒای اﻗﯿانوس و در
مناﻃﻖ وسﺖونﮑوور.
کالﻔﯿﻠد و مدارس خوب. ﭼند ﻗدمی Dundarave Village Shops
1226 - 235 Keith Rd. West Vancouver 801 - 1930 Bellevue West Vancouver 807 Taylorwood Place West Vancouver
$319,000 SOLD $988,000
$1,698,000
منﺰلی با ٤اتاق خواب در وسﺖ ونﮑوور.
آﭘارتمان یﮏ خوابه به مﺴاﺣﺖ ٧١٠اسﮑوﺋر ﻓوت آﭘارتمان ٢خوابه به مﺴاﺣﺖ ١٨٥٥اسﮑوﺋر ﻓوت در نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید ﭘارک رویال
و مدارس ابتدایی.
19 در وسﺖ ونﮑوور .نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید ﭘارک رویال. امﺒﻞساید در کنار اﻗﯿانوس با منﻈره رویایی اﻗﯿانوس و
ﺷﻬر ونﮑوور .نﺰدیﮏ به مراکﺰ خرید ،کتابﺨانه و مجتمﻊ
ورزﺷی وسﺖ ونﮑوور.
19 بابایی بود که گاه و ب یگاه گفت این جشنواره ها و متن هایشان نمایشنامه نویس میهنی و ادبیات تهران مراجعتنمو د.
تا سال ۶۴در ایران ماند و براى تلویزیون ،نمایش کار کرد ،سریال هم سرمون داد بزنه، واقعی را خفه می کنند.
نوشت« .زیرسایه همسایه» ازهمان دسته است و نمایش «گل یاس» هر چه هنر مردمی بود ،می توانســت او را سر ذوق بیاورد .یک بار یک
باهامون دعوا کنه، و ده نمایش دیگر که کارکرد و اجرا نشد .کارکرد و ضبط نشد.کارکرد تمثال چاپی از حضرت علی را که هیچ خصوصیت متمایزی از هزاران
پامونو فلک کنه، و دور ریخته شــد .نزدیک به چهل ســال داشت که دور از وطن شد و کلیشــه چاپی دیگر نداشت یک به یک به شاگردان و دوستانش نشان
بعد صبح زود پاشه ما رو تو خواب بغل کن ه
اش گهای شب قبلو که روی صورتمون ماسیده بود، مهاجر در یونان ،اسپانیا وکانادا. می داد و می گفت چقدر این تصویر زیباست.
ک مکمک با دستای زبر خودش پاک بکنه . . .حالیته؟ در ســال های غربت نشینی کمی کار کرد؛ ازروزنامه نگارى تا نوشتن اواخر سال ۱۳۷۹برای یکی از جلسات بی شمار و بی نتیجه ایجاد یک
کارگاه تئاتری ،برای دیدنش به خانه اش رفتم .جمع بزرگی از دوستان
میدونی ؟ یک مجموعه قصه و نمایشنامهآخرین باز ی. حرفهایتر تئاتر هم به آن جلسات می آمدند و معمولا در راه یا جلوی
بابامون چن سا ِل پی ش خانه اســتاد آنها را می دیدم .در آن روز خاص من زودتر رسیده بودم مونولوگ معروف «خر خراط»:
عمرشو داد به شوما و بیرون خانه ایستادم تا وقت معهود برسد .استاد محمد ،سیگار بهمن
۵۷به لب ،از در خانه بیرون آمد .جارو و خاک انداز داشت .جلو خانه
سال متسیب /شماره - 1249جمعه 4دادرم 1392 ـ هر چی خا ِک اونه عمر تو باشه ـ اینجا از هر کی بپرسی کی خره؟ می گه خر خودتی!! کوچکش را جارو کرد .کمی دم در ایستاد ،مطمئن شد همه چیز برای
َمر ِد زحمتکشی بو د. . . مهمانهای جوان حاضر است ،بعد توی خانه رفت تا بچه های تئاتر برسند.
خدا رحمتش کن ه. آره . . .داشتیم چی م یگفتیم . .؟ بنوی س:
ما رو دیوونه و رسوا کردی . . .حالیته؟ [ب یب یسی]
ننه هم کور و زمی نگیر شده،
ای دیگه . . .پیر شده. ما رو آوارۀ صحرا کردی . . .حالیته؟ زندگی استاد محمد
بیچاره . . .غصۀ ما پیرش کرد، آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودی م
غم رسوایی ما کور و زمی نگیرش کرد . . .حالیته؟ دس ِتکم هر چی که بود آدم ب یغمی بودیم . . .حالیته؟
اما راسش چی بگم؟ سر و سامون داشتی م
تقصیر ما که نبود، کس و کاری داشتی م.
هرچی بود ،زیر سر چشم تو بو د. ای دیگه . . .یادش بخی ر!
یه کاره تو راه ما سبز شد ی نن همون جورا بمونو وصله م یز د.
ما رو عاشق کرد ی ما رو نفرین م یکر د.
ما رو مجنون کرد ی بابامون ،خدا بیامرز
ما رو داغوون کردی . . .حالیته؟ سرمون داد م یکشی د
آخه آدم چی بگه ،قربونت م ب ههممون فحش م یدا د
حالا از ما که گذش ت با کمربند زمو ِن اجباریش پامونو محکم م یبس ت
بعد از این اگه شبی ،نصف هشبی، محمود اســتاد محمد در سال ۱۳۲۹در محله دروازه دولاب تهران به ترک ههای آلبالو رو ک ِف پامون م یشکست . . .حالیته؟
دنیا آمد .وی فعالیت نمایشــی خود رادر نوجوانی پس از آشــنایی با
In touch with Iranian diversity به کسونی م ِث ما قلندر و مست و خرا ب یا ِد او نروزا بخی ر! اســتادش محمد آستیم و سپس نصرت رحمانی و عباس نعلبندیان و
چون بازم هر چی که بود، بــا بازی درنمایش های بیژن مفید و عضویت در آتلیه تئاتر آغاز کرد
تو کوچه برخورد ی سر و سامونی بود . . .حالیته؟ و در سال ۱۳۴۷با بازی در نمایش «شهرقصه» (در نقش خر خراط)
نن های بود که نفرین بکن ه به شــهرت رسید .وی همچنین در ســال ۱۳۴۸در نمایش «نظارت
اون چشا رو هم بذار بعد نصف هشب پاشه لحاف رو آدم بکش ه عالیه» بــهکارگردانی ایرج انور به ایفای نقــش پرداخت .وی پس از
یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نک ن. که مبادا پسرش خدا نکرده ب ّچاد، انحلال آتیله تئاتر ،در ســال ۱۳۵۰به بندر عباسسفر کرد و در آنجا
که مبادا نور چشمش سینه پهلو بکنه . . .حالیته؟ گروه نمایشــی «پتوروک» را تشکیل داد .وی در سال ۱۳۵۱دوباره به
آخه من قربو ِن هیکلت بر م
اگه هر نیگا بخواد اینجوری آتیش بزن ه
پس باهاس تموم دنیا تا حالا سوخته باش ه!
Ali Eshghi
604-728-7433
www.westvancouverbchomes.com
4862 Northwood Pl. West Vancouver 40 - 2216 Folkestone Way West Vancouver 2316 Marine Dr. West Vancouver
Vol. 20 / No. 1249 - Friday, July 26, 2013 $1,988,000 NPREWICE $749,000 NPREWICE $1,549,000
منﺰلی کامﻼ نوسازی ﺷده در وسﺖ ونﮑوور ٦ .اتاق خواب آﭘارتمان ٢خوابه بﺴﯿار بﺰرگ به مﺴاﺣﺖ ١٥٥٠اسﮑوﺋر ١/٢دوبﻠﮑﺲ در بﻬتریﻦ منﻄﻘه وسﺖونﮑوور .کامﻼ
و ٥ﺣمام در بﯿﺶ از ٤٩٠٠اسﮑوﺋر ﻓوت زیربنا و زمﯿنی ﻓوت با منﻈره زیﺒای اﻗﯿانوس و ﺷﻬر در یﮑی از بﻬتریﻦ نوسازی ﺷده با ٣اتاق خواب و ٣سرویﺲ کامﻞ بﻬداﺷتی
به مﺴاﺣﺖ ١٨٠٠٠اسﮑوﺋر ﻓوت .نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید به مﺴاﺣﺖ ٢٢٠٠اسﮑوارﻓﯿﺖ ،منﻈره زیﺒای اﻗﯿانوس و در
مناﻃﻖ وسﺖونﮑوور.
کالﻔﯿﻠد و مدارس خوب. ﭼند ﻗدمی Dundarave Village Shops
1226 - 235 Keith Rd. West Vancouver 801 - 1930 Bellevue West Vancouver 807 Taylorwood Place West Vancouver
$319,000 SOLD $988,000
$1,698,000
منﺰلی با ٤اتاق خواب در وسﺖ ونﮑوور.
آﭘارتمان یﮏ خوابه به مﺴاﺣﺖ ٧١٠اسﮑوﺋر ﻓوت آﭘارتمان ٢خوابه به مﺴاﺣﺖ ١٨٥٥اسﮑوﺋر ﻓوت در نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید ﭘارک رویال
و مدارس ابتدایی.
19 در وسﺖ ونﮑوور .نﺰدیﮏ به مرکﺰ خرید ﭘارک رویال. امﺒﻞساید در کنار اﻗﯿانوس با منﻈره رویایی اﻗﯿانوس و
ﺷﻬر ونﮑوور .نﺰدیﮏ به مراکﺰ خرید ،کتابﺨانه و مجتمﻊ
ورزﺷی وسﺖ ونﮑوور.