Page 14 - Shahrvand BC No.1230
P. 14
‫ویژهنوروزی ‹‬

‫مهرانگيز رساپور (م‪ .‬پگاه)‬ ‫گاهانبار به جایی موسوم به «جشنزار» رفته‬ ‫نوروز و جشن های ایرانی‬ ‫‪14‬‬
‫بود که مردمان بسیاری در آن جا گرد آمده‬
‫نوروز‬ ‫بودند و در همین روزها بود که وی در کنار‬ ‫افسر افشار نادری‬ ‫‪14‬‬
‫رود به شهود الهی نایل آمد و رسالت دین‬
‫نوروز که سبز رنگ و سرخ است و سپيد‬ ‫را پذیرفت (گزیده های زادسپرم‪.)۳۱ :۱۳۶۶،‬‬ ‫گرامی داشت مناسبت هایی چون نوروز برای‬ ‫سال متسیب ‪ /‬شماره ‪ - 1230‬جمعه ‪ 25‬دنفسا ‪1391‬‬
‫باز آمده با جامه‌ی رنگي ِن اميد‬ ‫بدین ترتیب م ‌یتوان دید که این جشن بسیار‬ ‫تمام جوامع بشری‪ ،‬کارکردهای متعددی‬
‫کهن بوده و در سطحی گسترده ‪ ،‬دست کم‬ ‫ماه و روز (مثلا بهمن روز از بهمن ماه) را‬ ‫داشته است‪ :‬از یک سو با مفهوم بخشیدن‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫اين جشن طبيعت است‪ِ ،‬می نوش و برقص‬ ‫در منطقه خود زرتشت‪ ،‬در نواحی شرق ایران‬ ‫گرامی م ‌یداشتند و آ ‌نها را جشن م ‌یگرفتند‬ ‫به روزهایی خاص‪ ،‬نفاط عطفی برای زندگی‬
‫جزيی ز طبيعتيم ما‪ ،‬بی‌ترديد‬ ‫(گردیزی‪ ،)۵۱۶-۵۱۵ ،۱۳۶۳ ،‬اما این رسم‪،‬‬ ‫یک نواخت و خطی خود به خود م ‌یآورند‪،‬‬ ‫‪Vol. 20 / No. 1230 - Friday, Mar. 15, 2013‬‬
‫***‬ ‫برگزار م ‌یشده است‪.‬‬ ‫بنا به عقیده برخی از پژوهشگران‪ ،‬برگرفته از‬ ‫از سوی دیگر ضمن اهمیت بخشیدن به آن‬
‫نوروز چو با نور و نسيم آميزد‬ ‫گاهشماری در ایران به سبب دیرینگی و‬ ‫سنت های بابلی و مصری است (بهار‪:۱۳۷۶ ،‬‬ ‫رویدادها که قطعا در زندگی مادی و معنوی‬
‫کاربر دهای دینی و دولتی آن تحولات و‬ ‫موثر بود‌هاند فرصت هایی برای حضور در‬
‫سرمای سيه به کوی شب بگريزد‬ ‫دگرگونی های بسیاری را از سر گذرانیده‬ ‫‪۴۹۴‬؛ تقی زاده‪.)۱۱۸ -۱۱۵ :۱۳۵۷ ،‬‬ ‫جمع و تقویت پیوندهایی اجتماعی فراهم‬
‫خورشيد به شادبا ِش اين پيروزی‬ ‫است‪ .‬در مجموع باید گفت ایرانیان باستان‬ ‫م ‌یگویند به احتمال زیاد برخی عیدها نظیر‬ ‫م ‌یآورند که دراغلب جوامع این موضوع تاثیر‬
‫اغلب هم زمان دو نوع گاهشماری را به کار‬ ‫نوروز‪ ،‬مهرگان و سده‪ ،‬و به ویژه دو جشن‬
‫ذرا ِت طلا به روی دنيا ريزد‬ ‫م ‌یبردند که یکی دقیق تر و برای مقاصد‬ ‫نخست‪ ،‬که به عیدهای اقوام برزگر م ‌یمانند و‬ ‫به سزایی در دوام آن جامعه داشته است‪.‬‬
‫***‬ ‫رسمی بو د و دیگری که در آن سال ‪۳۶۰‬‬ ‫نه اعیاد شبانان‪ ،‬م ‌یبایست جشن های بسیار‬ ‫اغلب پژوهشگران جشن های به یادگار مانده‬
‫روز‪ ،‬با پنج روز اضافی داشت‪ ،‬برای امور دینی‬ ‫کهن نجد ایران بوده باشند وبه پیش از تاریخ‬ ‫ازعهد باستان را بر دو گونه م ‌یدانند‪ :‬یکی‬
‫با قهر خرا ِش دل نیابد درمان‬ ‫به کار م ‌یرفت‪ .‬سبب پا فشاری آنان بر این‬ ‫بازگردند و این که در اصل به اقوام بومی‬ ‫اعیاد دینی و دیگری اعیادملی‪ ،‬گاهانبارها‪،‬‬
‫لبخند کند شفای آن را آسان‬ ‫گاهشماری آن بود که سی روز ماه را به نام‬ ‫این سرزمین (غیرآریاییان) تعلق داشت ‌هاند‪.‬‬ ‫مشهورترین جش ‌نهای یدنی زرتشتی‬
‫در پرتو آشتی نشستن چه خوشست‬ ‫سی ایزد نامیده بودند تا مومنان بتوانند در‬ ‫سومریان به هنگام کوچ از ایران‪ ،‬این جش ‌نها‬ ‫هستند و مهرگان و سده راهم همگان‬
‫چون تابش آفتا ِب بعد از باران‬ ‫هر روز با ذکر نام آن ایزد صفات او را در خود‬ ‫را با خود به بین النهرین بردند و دو عید‬ ‫درزمره جش ‌نهای ملی م ‌یآوردند‪ .‬با این حال‬
‫برجسته سازند‪ .‬بدین سان برای آن که ترتیب‬ ‫زناشویی مقدس واکیتی را پدید آوردند که‬ ‫برسرنوروز اختلاف نظر وجود دارد و گروهی‬
‫***‬ ‫روزها به هم نخورد‪ ،‬دوازده ماه سی روزه را‬ ‫بعدها در بین النهرین‪ ،‬هر دو به صورت عیدی‬ ‫بدان جنبه دینی م ‌یدهند و کسانی هم آن را‬
‫زين ظلم ِت شب چو رهسپار سحريم‬ ‫واحد در آغاز سال در آمدند‪ ،‬ولی در نجد‬ ‫درشمار جشن های ملی ذکرمی کنند و سبب‬
‫لحاظ م ‌یکردند (بهرامی‪.)۴۳ :۱۳۸۳ ،‬‬ ‫ایران هم چنان تا دوره اسلامی به صورت‬ ‫را نیامدن نام آن در اوستا م ‌یدانند؛ و این‬
‫به کز رِه چهارشنبه سوری گذريم‬ ‫از سوی دیگر دواز ده ماه سال نیز به نام‬ ‫دو عید جداگانه برقرار ماندند (بهار‪:۱۳۷۷ ،‬‬ ‫که بر خلاف گاهانبارها‪ ،‬در متون اصلی دین‬
‫تا کور شود چش ِم حسودا ِن بهار‬ ‫دوازده ایزد بود و بدین ترتیب دوازده روز‬ ‫زرتشتی ذکری از نوروز نیامده است (بهار‪،‬‬
‫در سال وجود داشت که نام روز و ماه موافق‬ ‫‪.)۴۹۶ -۴۹۵‬‬ ‫‪ .)۴۹۵ :۱۳۷۶‬اما آنان که نوروز را هم دینی‬
‫بايد که ز چشم زخ ِم آتش بپريم !‬ ‫یکدیگر م ‌یافتاد‪ .‬ایرانیان این تقارن را فرخنده‬ ‫و باز گفت ‌هاند که در عهد هخامنشیان جشنی‬ ‫م ‌یدانند به برخی روایت های دیگر اشاره‬
‫***‬ ‫م ‌یدانستند و آن روز را جشن م ‌یگرفتند‪.‬‬ ‫(احتمالا جشن سال نو) در دربار برگزارمی‬ ‫م ‌یکنند که در آ ‌نها برگزاری این جشن‬
‫این جشن به نام ایزد آن (با افزودن پسوند‬ ‫شد که شامل انجام قربانی و برگزاری مسابقه‬
‫آبی چو بَد است‪ ،‬آسمان را چکنم ؟‬ ‫«گان») نامیده م ‌یشد‪ .‬این گروه از جش ‌نها‬ ‫اسب سواری بود و طی مراسم‪ ،‬احتمالا‬ ‫تکلیف دینی دانسته شده است‪.‬‬
‫رنگينی اين باغ جوان را چکنم ؟‬ ‫اگر چه به نام ایزدان بودند و رنگ و بوی‬ ‫فرودستان و فرادستان در کنار هم حضور‬ ‫جشن های گروه دوم‪ ،‬که بسیار بیش ترند و‬
‫دینی داشتند و به علاوه همراه با نیایش‬ ‫داشتند‪ .‬این برنامه شبیه مراسم آغاز سال نو‬ ‫اهمیت آ ‌نها با یکدیگر تفاوت دارد‪ ،‬معمولا به‬
‫گر رن ِگ نشا ‌ط‌آور و گر نغمه بَد است‬ ‫خوانی برگزار م ‌یشدند‪ ،‬با این حال برگزاری‬ ‫در بابل و آشور بوده است‪ .‬در واقع در پی بی‬ ‫دو دسته تقسیم م ‌یشوند‪ :‬جشن های اصلی‬
‫اين مرغ ِک زر ِد نغمه‌خوان را چکنم ؟!‬ ‫و شرکت در آ ‌نها نه تکلیف دینی‪ ،‬بلکه صرفا‬ ‫نظمی‪ ،‬آشوب و آنگاه نظمی نو برقرار م ‌یشد‪.‬‬ ‫کهدر بزرگداشت ایزدان ایران باستان بود‌هاند‬
‫تعطیلات نوروزی و شاید به ویژه سیزدهم عید‬ ‫و کل جامعه آ ‌نها را برگزار م ‌یکرد‌هاند‪ ،‬البته‬
‫***‬ ‫برای «صواب» بود (همان‪.)۴۳ :‬‬ ‫نوروز‪ ،‬بازمانده همین شادی های پرآشوب‬ ‫به استثنای دو جشن فروردینگان و سده که‬
‫پايايی مرگ نيست از يک َدم بيش‬ ‫در دوره باستان ایرانیان مجموع ‌هی پرشماری‬ ‫جشن های سال نو در بین النهرین بوده باشد‪.‬‬ ‫منسوب به ایزد خاصی نیستند‪ ،‬و دوم‪ ،‬جشن‬
‫جشن داشتند که اغلب آ ‌نها در سطح جامعه‬ ‫چنین مراسمی در این دوره صفویه نیز وجود‬ ‫های فرعی که به احترام ایزدان محلی برگزار‬
‫آنگاه شکوِه نو شدن آيد پيش‬ ‫و به صورت همگانی برگزار م ‌یشدند‪ .‬با این‬ ‫م ‌یشد‌هاند و اغلب اثر چندانی از آ ‌نها برجای‬
‫در ُرستن گل‪ ،‬تأملی کن به بهار‬ ‫همه‪ ،‬گذشت زمان و و قوع حوادث تاریخی‬ ‫داشته است (بهار‪.)۴۹۸ :۱۳۷۷ ،‬‬
‫بنگر که چگونه زايد از مردهی خويش !‬ ‫اندک اندک بر این وضعیت تاثیر نهاد و از‬ ‫با این همه‪ ،‬چنان که خواهد آمد‪ ،‬روایت های‬ ‫نمانده است (بویس‪)۵۴۳ :۱۹۹۹ ،‬‬
‫شمار و اهمیت آ ‌نها کاست تا آن که امروزه‬ ‫ایرانی‪،‬و به ویژه سنت زرتشتی‪ ،‬جشن های‬ ‫چنان که دیده م ‌یشود‪ ،‬جشن های ملی هم‬
‫حتی زرتشتیان هم‪ ،‬که برگزاری برخی‬ ‫ایرانی (دست کم جشن های دینی) را متعلق‬ ‫جنبه دینی داشت ‌هاند‪ ،‬اما تفاوتشان با گروه‬
‫جش ‌نها‪ ،‬جزو وظایف دینی آنان قلمداد‬ ‫به جهان ایرانی‪ ،‬و بسیار کهن (حتی متعلق به‬ ‫نخست در این است که برگزاری آ ‌نها تکلیف‬
‫شد‌هاند‪ ،‬اغلب آ ‌نها را از یاد برد‌هاند‪ .‬البته‬ ‫پیش از زرتشت م ‌یدانند‪ .‬در نوشته ای پهلوی‬ ‫دینی نبوده است در صورتی که برگزاری نوروز‬
‫با نگاهی به پژوهش های مردم شناختی‬ ‫آمده است که زرتشت برای برگزاری جشن‬ ‫و به ویژه گاهانبارها تکلیف دینی و عبادت به‬
‫م ‌یتوان دید که آثار پاره ای از جشن های‬
‫کهن‪ ،‬هنوز در آداب و آیین های سنتی به‬ ‫شمار آمده و غفلت از آ ‌نها گناه بوده است‪.‬‬
‫ویژه در جوامع روستایی به جا مانده است‬ ‫ابوریحان بیرونیدرباره روزهای خاص ایرانیان‪،‬‬
‫و جشن هایی چون مهرگان و سده را هم‬ ‫نوشته است که برخی از این روزها مربوط‬
‫چنان در برخی جاها برگزار م ‌یکنند‪ ،‬ولی در‬ ‫به امور دنیوی بودند و برخی هم مربوط به‬
‫مقایسه با دوره باستان‪ ،‬تنها جشن بازمانده‬ ‫امور دینی‪ .‬وی سپس درباره جشن های‬
‫که هنوز در سطح جامعه و به صورت رسمی‬ ‫غیر دینی یا دنیوی آورده است‪ :‬این روزها را‬
‫برگزار م ‌یشود‪ ،‬جشن نوروز‪ ،‬و برخی آیین‬ ‫پادشاهان و بزرگان دین وضع کرده بودند تا‬
‫های پیشواز آن است‪ ،‬گو اینکه همین جشن‬ ‫اسباب شادی و تفریح مردم‪ ،‬و دوستی آنان‬
‫را فراهم سازند و برای توده مردم آیین هایی‬
‫هم از تغییر و تحول درامان نبوده است‪.‬‬ ‫را قرار دادند تا آنان بتوانند با شرکت در آ ‌نها‬
‫با توجه به شور و شوقی که در مر دم در‬ ‫خدمتگزاری خود را نسبت به سرور خویش‬
‫این روزها به چشم م ‌یخورد و این چیزی جز‬ ‫ابراز دارند‪ .‬در این عیدها تنگی روزی فقیران‬
‫رسالت یک جشن ملی نیست و بزر ‌گترین و‬ ‫به زندگانی فراخ بدل م ‌یشوند‪ .‬اما جشن‬
‫مه ‌مترین کارکرد یک رسم تاریخی و فرهنگی‬ ‫های دینی را بزرگان دین و روحانیان وضع‬
‫به شمار م ‌یآید که در ضمن وحد ‌تبخش‬ ‫کرده بودند و مقصود از آ ‌نها و انجام آیین‬
‫مردم‪ ،‬در دنیای کنونی «فردی شده» به‬ ‫هایشان نیز همانند روزهای مربوط به امور‬
‫حساب م ‌یآید‪ .‬پس بیاییم این جشن و عید‬ ‫دنیوی بود؛ ضمن آن که در این روزها اجر‬
‫را گرامی داریم و با همه اصالتی که بر عهده‬ ‫و صواب معنوی نیز در نظر م ‌یآمد (بیرونی‪،‬‬
‫دارد آن را ارج نهیم‪ .‬نیاز ما در دنیای کنونی‬
‫‪)۳۲۴ :۱۳۷۷‬‬
‫به همین عوامل وحد ‌تآفرین است‪.‬‬ ‫ولی در این باره که این جش ‌نها از چه زمانی‬
‫ستاره بختتان بالا‬ ‫برقرار شدند‪ ،‬اطلاع چندانی در دست نیست‪.‬‬
‫برخی منابع کهن از رسم های مغان زرتشتی‬
‫سپیده صبح اتان تابناک‬ ‫یاد م ‌یکنند که در آ ‌نها روزهای توافق نام‬
‫سعی عمرتان بلند‬

‫ساز زندگی اتان کوک‬
‫سرزمین دلتان سبز‬

‫و سال نو‪ ،‬فصل نو‪ ،‬ماه نو و روز نو بر همگان‬
‫مبارک‬

‫[سایت ایرا ‌نشناسی و فرهنگ]‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18   19