Page 16 - Shahrvand BC No.1342
P. 16
16فرزانهدشتی:منمعلمامباهمهدغدغههایخودمودانشآموزانم
کانون شهروندی زنان 12 :اردیبهشت ،روز معلم و آغاز هفته معلم است. سال / 22شماره - 1342جمعه 18تشهبیدرا 1394
به همین مناسبت دل نوشته فرزانه دشتی ،از معلمان باسابقه را در زیر
زمان و انرژی بیشتری برای اجرای درست کار خود دارند. باز در آن مدرسه و با غالب آن دانش آموزان خواهم ماند یا نه. منتشر می کنیم و این روز را صمیمانه به تمامی معلمان پرتلاش سرزمین In touch with Iranian diversity
مدیدی است که نوع نگاه آموزش و پرورش به رشته های علوم انسانی حتی جایی که نمی خواهم دغدغه داشته باشم نیز محکوم به دغدغه می مان ،به ویژه زنان معلم که نزدیک به 80درصد جامعه معلمان کشور را
نگاهی حقیرانه است .پس کافی است که در رشته انسانی باشیم تا توقع شوم .با ارزشیابی های بلندبالا لیستی از تکالیف و وظایف جلوی من می
گذارند که تنها بخش کوچکی از آن به تدریس و معلمی ام ربط دارد .بقیه تشکیل می دهند تبریک می گوییم:
داشته باشند که تمامی دروس این رشته را تدریس کنیم. موارد شامل کپی کردن تحقیقات دیگران است و شرکت در برنامه ها و وقتی می گویی دغدغه هایم را بگویم زبانم بند می آید .به هر گوشه اش
محتوای کتب درسی در حوزه علوم انسانی کاستی های چشمگیری مناسبت های گوناگون از عزا و جشن ،بخشی همکاری با پرورشی است و نگاه می کنم دغدغه هست .به خودم هم که نگاه می کنم همه ی وجودم
دارد و عدم تطابق با علوم روز و مطرح نشدن آخرین نظرات و دیدگاه بخش دیگر ،شرکت در برنامه های مدرسه که به سختی می توان در لابه را دغدغه می بینم .شغلی که با نسلی و بلکه با نسلها سر و کار داریم .شغل
ها در سطح جهانی از نقایص آن است .در شرایطی که مقایسه صورت حساسی که حتی گوشه ای کوچک از لباس و صورتمان نیز از چشمان پُر
گیرد معلمی که از سی سال پیش تاکنون تدریس داشته و در آستانه لای آنها مطلب مفیدی را درآورد. ولع دانش آموز برای آموزش مغفول نمی ماند رفتار و کردارمان به مراتب
بازنشستگی است ،سطح معلوماتش با معلمی که تازه وارد باشد تفاوتی هر روز طرحی نو در این نظام در می اندازند که سنجش معلمان بیشتر بیشتر زیر ذره بین نگاه شان می رود .زوم های قوی ذره بین نگاه شان
و بیشتر بر اساس رعایت ضوابط فرمایشی تعیین می شود .کافی است نیز بخش لاینفک از دغدغه هایم است .در ازای همه واهمه ها برای ایده
نمی کند چرا که محتوایی یکسان را سالها درس داده است. که رضایت مدیری جلب نشود و یا مسئول اداره ای بخواهد قدرتش را آل بودن و تدریس خوب و داشتن تعامل با دانش آموز و معلم و معاون و
تنها معلمانی که کتابهایشان به روز می شود و کلاسهایشان جذاب است و بنمایاند ،اینجاست که تا ماه ها بعد از شروع سال تحصیلی نیز تکلیفت مدیر و اولیای دانش آموز و مسئولان اداره و همه کسانی که مرا نه به اسم
دانش آموز با انگیزه در کلاس شان حضور می یابد کلاسهای کنکور است. روشن نخواهد بود .این نیز دغدغه ای است .وضعیت معلمان رشته خودم که «خانوم معلم» صدا می کنند ،حمایتی نمی بینم .حتی از اینکه
های انسانی با سایرین متفاوت است .اغلب ساعات موظفشان با درس در دوره ضمن خدمتی شرکت کنم که به ارتقای سطح علمی ام یاری کند
اینجاست که معلم باسابقه از غیر آن متمایز می شود. اختصاصی خودشان نه در یک مدرسه که حتی در دو مدرسه نیز پر نمی نا امیدم .آموزش هایی چون «پدافند غیر عامل» و آموزش «فتودکس»
از دغدغه های معاش نمی گویم که این دغدغه سالیان طولانی است که شود و معمولا باید به تدریس دروس دیگر نیز بپردازند و نیاز به مطالعه و و «طرح تعالی» نیازم را پاسخ نمی دهند .آزمون های هفتگی و ماهانه و
پرکردن لیستها به مناسبتهای مختلف و نوشتن گزارش کار در هر ماه و
سایه اش را از سر نظام آموزشی بر نمی دارد. ارائه گزارش در هر دوره جزو تکالیفم هستند .تکالیفی که مرا رشد نمی
من معلم هستم با همه دغدغه های خودم و دانش آموزانم.
دهد و در مورد اینکه دانش آموزانم را رشد دهد نیز به شدت مرددم.
با تغییر هر مدیر مدرسه ای و یا تغییراتی در مسئولین اداره من برای
سال تحصیلی آینده باید دغدغه داشته باشم .اینکه در کدام مدرسه باشم،
در چه پایه هایی و چه دروسی را ارائه دهم همه می شوند سرنوشت من
در دستان مدیران.
دانش آموزم درس نمی خواند و وقتی با او همدل می شوم از اعتیاد
پدرش می گوید و دیگری از آزار مادر و یکی از نامادری و یکی دیگر از
فقری که گریبانگیرشان شده و او را مجبور کرده سر کار برود .افسردگی
و کسالت و بی انگیزه بودن و احساس ناشاد بودن که شایع است و من از
پاسخ به آنها نیز ناتوانم.
این ها نیز از دغدغه هایم هستند .معلمی هستم که در بسیاری از موارد
نه برای خود و نه برای دانش آموزانم پاسخ قانع کننده ندارم .با هم گریه
می کنیم و با هم می خندیم .و نه گریه هامان درمان است و نه خنده
هامان پایدار.
وقتی وارد کلاس می شوم با دانش آموزانم زندگی می کنم .با تک تک
آنها دوست می شوم و از اینکه نمی توانم پاسخگو و یاریگر خیلی مسائل
و مشکلاتشان باشم رنج می برم و نمی دانم که با اتمام هر سال تحصیلی
Medis Pharmacy Vol. 22 / No. 1342 - Friday, May 8, 2015
زﯾﺮ ﻧﻈﺮ دﮐﺘﺮ ﺳﺎﻧﺎز ﺷﻬﺮﯾﺎری ﺑآﺮﯾاﺎیﺗﺑﺎﺮﺑرﻪﺳداﺣﯽرﺎروالﯾﺧرﮕﺎژﺎﻧﯾﻪنﻢر»ژدﯾاﻣرﻢﺪوﯾدﯾارﯽوﯾﺲﺷ«ﯽﺗﻤﺑﺎﺎﺎﺗنﺑﮐﻮﺎﺎﻣﺳدﺎﺗرﻂﻤﯾﻓﺎﺎرﮏسﺑﺳﮕﺷﯿﯽﺨﺮﯾزﺑﺪﺺﺎ.ﻣنﺘﺨدرﺼ ﺧﺺﺪﻣﻣﻮرﺖد •
•
هﻤﻮﻃﻨﺎن ﻋﺰﯾﺰ
ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؟
6-2755 LPTOoEuCgLOh:PeL(eAd6CH0Ei4Mgh)AwL9aLy4, , 4BPEoSr-Dt5ICE5oPq4IuE4iRtla1mST,BOR.CE 16
کانون شهروندی زنان 12 :اردیبهشت ،روز معلم و آغاز هفته معلم است. سال / 22شماره - 1342جمعه 18تشهبیدرا 1394
به همین مناسبت دل نوشته فرزانه دشتی ،از معلمان باسابقه را در زیر
زمان و انرژی بیشتری برای اجرای درست کار خود دارند. باز در آن مدرسه و با غالب آن دانش آموزان خواهم ماند یا نه. منتشر می کنیم و این روز را صمیمانه به تمامی معلمان پرتلاش سرزمین In touch with Iranian diversity
مدیدی است که نوع نگاه آموزش و پرورش به رشته های علوم انسانی حتی جایی که نمی خواهم دغدغه داشته باشم نیز محکوم به دغدغه می مان ،به ویژه زنان معلم که نزدیک به 80درصد جامعه معلمان کشور را
نگاهی حقیرانه است .پس کافی است که در رشته انسانی باشیم تا توقع شوم .با ارزشیابی های بلندبالا لیستی از تکالیف و وظایف جلوی من می
گذارند که تنها بخش کوچکی از آن به تدریس و معلمی ام ربط دارد .بقیه تشکیل می دهند تبریک می گوییم:
داشته باشند که تمامی دروس این رشته را تدریس کنیم. موارد شامل کپی کردن تحقیقات دیگران است و شرکت در برنامه ها و وقتی می گویی دغدغه هایم را بگویم زبانم بند می آید .به هر گوشه اش
محتوای کتب درسی در حوزه علوم انسانی کاستی های چشمگیری مناسبت های گوناگون از عزا و جشن ،بخشی همکاری با پرورشی است و نگاه می کنم دغدغه هست .به خودم هم که نگاه می کنم همه ی وجودم
دارد و عدم تطابق با علوم روز و مطرح نشدن آخرین نظرات و دیدگاه بخش دیگر ،شرکت در برنامه های مدرسه که به سختی می توان در لابه را دغدغه می بینم .شغلی که با نسلی و بلکه با نسلها سر و کار داریم .شغل
ها در سطح جهانی از نقایص آن است .در شرایطی که مقایسه صورت حساسی که حتی گوشه ای کوچک از لباس و صورتمان نیز از چشمان پُر
گیرد معلمی که از سی سال پیش تاکنون تدریس داشته و در آستانه لای آنها مطلب مفیدی را درآورد. ولع دانش آموز برای آموزش مغفول نمی ماند رفتار و کردارمان به مراتب
بازنشستگی است ،سطح معلوماتش با معلمی که تازه وارد باشد تفاوتی هر روز طرحی نو در این نظام در می اندازند که سنجش معلمان بیشتر بیشتر زیر ذره بین نگاه شان می رود .زوم های قوی ذره بین نگاه شان
و بیشتر بر اساس رعایت ضوابط فرمایشی تعیین می شود .کافی است نیز بخش لاینفک از دغدغه هایم است .در ازای همه واهمه ها برای ایده
نمی کند چرا که محتوایی یکسان را سالها درس داده است. که رضایت مدیری جلب نشود و یا مسئول اداره ای بخواهد قدرتش را آل بودن و تدریس خوب و داشتن تعامل با دانش آموز و معلم و معاون و
تنها معلمانی که کتابهایشان به روز می شود و کلاسهایشان جذاب است و بنمایاند ،اینجاست که تا ماه ها بعد از شروع سال تحصیلی نیز تکلیفت مدیر و اولیای دانش آموز و مسئولان اداره و همه کسانی که مرا نه به اسم
دانش آموز با انگیزه در کلاس شان حضور می یابد کلاسهای کنکور است. روشن نخواهد بود .این نیز دغدغه ای است .وضعیت معلمان رشته خودم که «خانوم معلم» صدا می کنند ،حمایتی نمی بینم .حتی از اینکه
های انسانی با سایرین متفاوت است .اغلب ساعات موظفشان با درس در دوره ضمن خدمتی شرکت کنم که به ارتقای سطح علمی ام یاری کند
اینجاست که معلم باسابقه از غیر آن متمایز می شود. اختصاصی خودشان نه در یک مدرسه که حتی در دو مدرسه نیز پر نمی نا امیدم .آموزش هایی چون «پدافند غیر عامل» و آموزش «فتودکس»
از دغدغه های معاش نمی گویم که این دغدغه سالیان طولانی است که شود و معمولا باید به تدریس دروس دیگر نیز بپردازند و نیاز به مطالعه و و «طرح تعالی» نیازم را پاسخ نمی دهند .آزمون های هفتگی و ماهانه و
پرکردن لیستها به مناسبتهای مختلف و نوشتن گزارش کار در هر ماه و
سایه اش را از سر نظام آموزشی بر نمی دارد. ارائه گزارش در هر دوره جزو تکالیفم هستند .تکالیفی که مرا رشد نمی
من معلم هستم با همه دغدغه های خودم و دانش آموزانم.
دهد و در مورد اینکه دانش آموزانم را رشد دهد نیز به شدت مرددم.
با تغییر هر مدیر مدرسه ای و یا تغییراتی در مسئولین اداره من برای
سال تحصیلی آینده باید دغدغه داشته باشم .اینکه در کدام مدرسه باشم،
در چه پایه هایی و چه دروسی را ارائه دهم همه می شوند سرنوشت من
در دستان مدیران.
دانش آموزم درس نمی خواند و وقتی با او همدل می شوم از اعتیاد
پدرش می گوید و دیگری از آزار مادر و یکی از نامادری و یکی دیگر از
فقری که گریبانگیرشان شده و او را مجبور کرده سر کار برود .افسردگی
و کسالت و بی انگیزه بودن و احساس ناشاد بودن که شایع است و من از
پاسخ به آنها نیز ناتوانم.
این ها نیز از دغدغه هایم هستند .معلمی هستم که در بسیاری از موارد
نه برای خود و نه برای دانش آموزانم پاسخ قانع کننده ندارم .با هم گریه
می کنیم و با هم می خندیم .و نه گریه هامان درمان است و نه خنده
هامان پایدار.
وقتی وارد کلاس می شوم با دانش آموزانم زندگی می کنم .با تک تک
آنها دوست می شوم و از اینکه نمی توانم پاسخگو و یاریگر خیلی مسائل
و مشکلاتشان باشم رنج می برم و نمی دانم که با اتمام هر سال تحصیلی
Medis Pharmacy Vol. 22 / No. 1342 - Friday, May 8, 2015
زﯾﺮ ﻧﻈﺮ دﮐﺘﺮ ﺳﺎﻧﺎز ﺷﻬﺮﯾﺎری ﺑآﺮﯾاﺎیﺗﺑﺎﺮﺑرﻪﺳداﺣﯽرﺎروالﯾﺧرﮕﺎژﺎﻧﯾﻪنﻢر»ژدﯾاﻣرﻢﺪوﯾدﯾارﯽوﯾﺲﺷ«ﯽﺗﻤﺑﺎﺎﺎﺗنﺑﮐﻮﺎﺎﻣﺳدﺎﺗرﻂﻤﯾﻓﺎﺎرﮏسﺑﺳﮕﺷﯿﯽﺨﺮﯾزﺑﺪﺺﺎ.ﻣنﺘﺨدرﺼ ﺧﺺﺪﻣﻣﻮرﺖد •
•
هﻤﻮﻃﻨﺎن ﻋﺰﯾﺰ
ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؟
6-2755 LPTOoEuCgLOh:PeL(eAd6CH0Ei4Mgh)AwL9aLy4, , 4BPEoSr-Dt5ICE5oPq4IuE4iRtla1mST,BOR.CE 16