Page 22 - Shahrvand BC No.1332
P. 22
‫ادبیات ‪:‬‬ ‫هفت شعر کوتاه از حسین غلام ‌یخواه‪،‬‬ ‫ادبیات‬ ‫‪22‬‬
‫برگرفته از مجموعه شعر «‪»23‬‬
‫نقد و‬ ‫شعر‬
‫بررسی‬
‫حسین غلامی‌خواه‪ ،‬شاعری‌ست ساکن‬ ‫سال ‪ / 22‬شماره ‪ - 1332‬جمعه ‪ 8‬دنفسا ‪1393‬‬
‫تبیین سوی ‌ههای اجتما ‌عگرانه در‬ ‫شهردهلراندر استان ایلام که مجموعه‌ای‬
‫مجموع ‌هی شعر «یک دقیق ‌هی عصر»‬ ‫از اشعار خود با عنوان «‪ »23‬را خیلی‬ ‫‪In touch with Iranian diversity‬‬
‫ساده و بی ادعا‪ ،‬بدون صفح ‌هبند ِی معمو ِل‬
‫سرود ‌هی فرهادکریمی‬ ‫‪6‬‬ ‫کتاب‌های الکترونیکی روی یک وبلاگ‬ ‫‪Vol. 22 / No. 1332 - Friday, Feb. 27, 2015‬‬
‫منتشر کرده است‪ .‬شناخت ِن این شاعر‬
‫سلب ‌یناز رستمی ‪ -‬منتقد و مدرس دانشگاه‬ ‫خسته ام‬ ‫و اشعارش را به دوس ِت شاعر دیگرمان‪،‬‬
‫فرهاد کریمی متولد ‪ ۱۳۵۸‬روستایی با نام سرتنگ از توابع شهرستان‬ ‫آنقدر‬ ‫دکتر ماندانا زندیان که ساکن آمریکاست‬
‫دالاه ِو استان کرمانشاه است‪ .‬پژوهشگر‪ ،‬نویسنده و شاعری جوان که ازنظر‬
‫رویکرد فکری و روش زندگی چه ازنظر توانایی و تسلط بر بدبینی‌های‬ ‫که داده م برای قبرم مترسک درست کنند‪.‬‬ ‫مدیونیم‪.‬‬
‫جامعه‌ی امروز و چه ازنظر تکریم و تجلیل از زیبایی‌های شگفت‌آور‬
‫طبیعت‪ ،‬بیش از شاعران دیگر از شعر آوانگاردی محظوظ می‌شود‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مجموعه شعر «‪ »23‬و دیگر اشعار‬
‫وی با چاپ دو مجموعه شعر با عناوین؛ «یک دقیقه‌ی عصر‪/۱۳۸۹ ،‬‬ ‫حسین غلامی‌خواه در وبلاگ زیر قابل‬
‫مشهد‪ /‬بوتیمار»‪« ،‬دست‌خالی‪/۱۳۸۳ ،‬کرمانشاه‪/‬مؤسسه فرهنگی‪ ،‬هنری‬ ‫هوا آزادی ست‬
‫سینمایی کوثر» نشان م ‌یدهد که طبیعت ستایی‪ ،‬عشق‌ورزی‪ ،‬مرگ‪،‬‬ ‫قدم زدن آزادی ست‬ ‫دسترسی‌ست‪:‬‬
‫اعتراف و‪ ...‬با زبان نرمش در هر مخاطبی‪ ،‬منتقدی ب ‌هگونه‌ای متفاوت‬ ‫بوسیدن آزادی ست‬ ‫‪http://www.hghkh.blogfa.com/‬‬
‫که دربردارنده‌ی نوعی تشخیص و شناسایی ذهن شاعر از درک رازهای‬
‫شگرف زندگی است نیز مستلزم نوعی آگاهی و ظریف اندیش ‌یاست‪ .‬با‬ ‫مردن آزادی ست‬ ‫‪1‬‬
‫این تعریف کریمی را می‌توان شاعری مردمی دانست‪ ،‬شاعری که در دل‬ ‫‪...‬‬
‫مردم با مردم حشرونشر م ‌یکند و هنر ورزی‌های شاعرانه‌اش را که البته‬ ‫کار من از ستاره شمردن گذشته‬
‫ریشه در همان طبع‌آزمایی و قدرت‌نمایی دارد را صادقانه ب ‌یهیچ ابهامی‬ ‫چقدر همه چیز شبیه کلید است‬ ‫برای خواب‬
‫از سوراخ قفل این در بسته‪.‬‬ ‫مدتهاست‬
‫در ظرف درک مخاطب م ‌یریزد‪.‬‬
‫کریمی ازآنجاکه در یک محیط مذهبی تکامل‌یافته است‪ ،‬بیشتر به خوب‬ ‫نشسته ام ش ‌بها را می شمارم‪.‬‬
‫و بد بودن‪ ،‬راستی و دروغ‪ ،‬نگرش به دنیای مادی و معنوی در سازه‌های‬
‫شعرش بیش از هر چیزی به تکامل روحیه‌اش آمده است‪ .‬موضوع قابل‬ ‫‪2‬‬
‫درنگی که در ذات هر شاعری مشهود و قابل‌ملاحظه است‪ .‬بی‌شک‬
‫دغدغه‌های او نه‌تنها با چهره‌ای به تعلقات مادی و زندگی جلوه‌گر‬ ‫جغد شده ای!‬
‫می‌شود‪ ،‬بلکه مرگ و حیات در نگاه ماورائی‌اش در حوزه‌های اندیشگی‬ ‫بر بام هر که می نشینی‬

‫نیز سیر و تفرج م ‌یکند‪.‬‬ ‫به کشتنش می دهی‬
‫ب ‌هطورکلی اشعارش حاوی یک نگرش و بینش آمیخته بامعرفت از حیات‬ ‫آزادی!‬
‫و ممات‪ ،‬عشق‌ورزی‪ ،‬ناکام ‌یها و کامیاب ‌یها‪ ،‬اجتماع و مردم‪ ،‬عدالت‪ ،‬مدح‬
‫وذم و‪ ...‬که درصدد اثبات وجودی شاعر است که تااندازه‌ای اشعارش را‬ ‫‪3‬‬
‫ساده‪ ،‬بی‌تکلف‪ ،‬ملموس و درعین‌حال به قوت معنی و پیوستگی لفظ‬
‫پیوندی دلپذیر داده است‪ .‬گرچه توصیف‌های شاعر از التذاذ مادی و‬ ‫شب!‬
‫برخورداری از لذایذ معنوی نیز دستخوش شیدایی و شیفتگی‌ست‪،‬‬ ‫چه کرده ای‬
‫اما این دال بر آن نیست که مخاطب ب ‌هراحتی جها ‌نبینی شاعر را در‬ ‫که درختان ماه را هزار تکه می کنند؟‬
‫اشعاری منتشر ببیند که تحول روحی ـ روانی را ب ‌یهیچ هشداری به‬
‫سمت‌وسوی بیداری و گاهی نیز از مرز چالش فراتر کشاند‪ .‬البته به‌زعم‬ ‫‪4‬‬
‫من این هشدار در جامعه‌ی امروز که از ضروریات است در چند سطح‬
‫یک خط در میان تنهام‬
‫قابل پیگری‌ست‪.‬‬ ‫مثل پرنده ای آنور میله های قفس!‬
‫الف‪ .‬عق ‌لگرایی و عقل‌گریزی در بافت اشعارش بدون تعقل و‬
‫اندیشه‪ ،‬رها از قیدوبندهای اجتماعی با برکناری از موانع‪ ،‬به دریافت‬ ‫‪5‬‬ ‫‪22‬‬
‫و برداشت‌های مستقیم ذهن شاعر برم ‌یگردد‪ .‬به‌طور ‌یکه مقبول‬
‫واقع‌شدن برایش به‌سختی صورت م ‌یپذیرد‪ .‬همین علت سبب می‌شود‬ ‫کلاغ یا مترسک‬
‫که ما با اشعار برهنه که گاه با شم ‌ههایی از کشف و شهود فرازمینی و‬ ‫سهمت از مزرعه منظره ای ست‪.‬‬
‫گاهی نیز سرسپر دگی در برابر مقدرات ب ‌هوضوح دستمایه‌ی اشعارش‬
   17   18   19   20   21   22   23   24   25   26   27