Page 20 - Shahrvand BC No. 1271
P. 20
سیاست
م یکند و شاهدانی که به سود او اظهارنظر م یکنند فقط کریستین و یک زن خواب او را با چاقو م یکشد و نقشه را از جیبش بیرون م یآورد و از محل دور جوانان دیگر در زندان بهسر م یبردند .رانی در یک مرخصی زندان با 20
ت نفروش بنام کیسلر بود ،که اطاقی در همسایگی او دارد و هنگام مرخصی م یشود .در این حال فردی بنام فریتس سیم ،یکی دیگر از بینوایان جریان کریستین زن هممدرسهای سابقش آشنا م یشود و کریستین مشکلاتش را با
از زندان مبلغی به او قرض داده است که مسافرت کند .رانی قول داده که بعد را م یبیند و وحشت میکند که نکند او را نیز بکشد .بدین ترتیب در آ نحال آکسل شوهرش با وصف اینکه م یدانست همزندانی و دوست رانی است ،در سال / 21شماره - 1271جمعه 6ید 1392
از اینکه از مسافرت برگشت بدهکاریش را پس خواهد داد .او رانی را جوان سکوت م یکند و دم نمیزند .اما بعدها به پلیس مراجعه میکند و جریان را میان می گذارد .رانی هم م یدانست با این توصیف تن به دوستی باکریستین
را داد .البته این شیوه رفتار در میان انسا نهای با شعور اتفاق نمیافتد .رانی
مؤدب و آرامی توصیف می کند. توضیح م یدهد. در زندان از ه مبندیهایش شنیده بود که دوست سابقش کلاوسی در یکی از
دادستان شهر ریگنزبورگ شاهدی را پیدا م یکند که به پلیس گزارش رانی بعد از نیم ساعتی باچند لکه خون بر روی پیرانش بر م یگردد و شهرهای بزرگ آلمان همراه هلموت ،بانکی را زدهاند و هلموت اکنون به آن
دادهبوده مبنی بر این که جوانی را توصیف کرده که تقریبا شبیه رانی قاتل آن کریستین میگوید چقدر طول کشید و این لک ههای خون چیست بر خاطر در زندان به سر م یبرد و قبل از دستگیری آن پو لها را در چکسلواکی
کلاوسی مقتول است و او باچشمان خود دیدهاست که چگونه یک کاغذی پیراهنت؟ رانی به آرامی میگوید بیش از نیم ساعت نبود ،عذر م یخواهم و در جائی پنهان کردهاند و نقشه با دست کشیده شده محل نزد کلاوسی است
را (همان نقشه) از جیب کلاوسی در آورده است ،اما از جانش می ترسیده این لک ههای خون بدلیل دست گرفتن به سیم خاردار است که زخمی شدم و او صبر میکند که آب از آسیاب بیافتد و هلموت رفی قاش از زندان آزاد
که تاکنون چیزی بگوید .در حالی که دادستان قول تضمین جانی به او داد، و به پیراهنم مالیدم .اکنون می توانیم برویم .در راه به یک پمپ بنزین شود ،آنها با آن نقشه محل ،پول سرقت شده از بانک را ب ردارند و بین خود
فریتس سیم حاضر شد در دادگاه بگوید که کلاوسی را م یشناسد و با هم م یروند و کریستین باک را پر میکند و رانی به بهانه این که پول بنزین را تقسیم کنند .متاسفانه کلاوسی اکنون به شهر خود ریگینزبورگ برگشته و
رفیق بودهاند .او برایش تعریف کرده که منتظر آزادی هلموت است و آنگاه بدهد توی صف میایستد و ناگهان م یگوید آه کیف پولم توی ماشین است در خانه بیخانما نها بسر م یبرد .او با این امید تحمل م یکند که هلموت از
ثروتمند خواهند شد و نقشه را به او نشان دادهاست .اگر شما یک اطلس و باید آن را بردارم و کریستین نیز برای خالیکردن جلو پمپ برای ماشینی زندان آزاد شود ،هم راهش آن پول را در چکسلواکی تصاحب شوند و زندگی
بیاورید من جائی را نشان خواهم داد که کلاوسی و هلموت پول را پنهان بعدی خارج م یشود و همینکه رانی سوار م یشود هر دو در میروند .تا نوبت
کردهاند .قاضی دستور م یدهد نقشهای را بیاورند و فریتس سیم ،آن محل به رانی درصف میرسید و پمپی که آنها بنزین زدهاند آزاد م یشد ،آنها چند راحتی را آغاز کنند.
را در نقشه نشان م یدهد که دقیق با نقشه ب هدست کشیده شده که رانی کیل ومتری از پمپ بنزین بطرف مرز چکسلواکی دور شده بودند .آنها بعد از رانی در یک مرخصی از زندان ،با کریستین برنامهریزی م یکند که دیگر به
آن را در اختیار داشته و اکنون به دست پلیس افتاده است ،مطابقت م یکند. ساعتی رانندگی با دلهره در اتوبان بطرف چکسلواکی ،به مرز می رسند .در زندان برنگردد و اگر او مایل باشد همراهش به چکسلواکی پیش یکی از
هنگامی که دادگاه نقشه بدست کشیده شده را نشان فریتس سیم م یدهد ،او این میان اداره زندان بعد از غیبت یک روزه رانی از مرخصی به تمام مرزهای دوستانش بروند .کریستین چون دل خونی از شوهرش داشت و اکنون او نیز
بلافاصله تأیید میکند که نقشه را در دست کلاوسی دیدهاست و دقیق همان کشور اطلاع م یدهد که یک زندانی با مشخصات و عکس فاکس شده از در زندان بود ،بلافاصله بله گفت و حاضر شد با ماشین فرسودهاش بروند.
نقشه ای است که کلاوسی م یخواست بعد از آزادی هلموت از زندان به آن مرخصی بر نگشته است و مرز داران باید کنترل دقیق تر و بیشتری بکنند. مشکلی که داشتند نبود پول بود .رانی از همسایهاش خانم کیسلر مبلغ 250
با این توصیف آنها با شگرد خاصی از مرز خارج م یشوند .ولی آن طرف مرز، یورو قرض گرفت و قول داد که بزودی آن را پس خواهد داد .از آن پول
علامت ضربدر زده شده برود و ثروتش را از آن جا بردارد. در حال فروش ویسکی به توریس تهای چکسلواکی دستگیر شده و تحویل 150یورو خرج تعمیرات اولیه ماشین شد و صد یورو دیگر را برای اطمینان
در این هنگام کریستین بوحشت افتاد و به وکیلش گفت م یخواهم چیزی را نگهداشتند .کریستین به دلیل عاشق شدن به رانی با نقشه او راضی بود و
به شما بگویم و وکیل کریستین لوس ،از دادگاه تقاضای 10دقیقه تنفس و پلیس آلمان داده م یشوند. هر پیشنهادی که م یداد مورد تأییدش قرار م یگرفت .آ نها در همان روز
توقف کار دادگاه کرد .در این میان کریستین با ترس و لرز به وکیلش گفت: رانی مجددا به زندانش تحویل م یدهند و به اتهام قتل کلاوسی و فرار از با ماشین کهنه کریستین آماده رفتن بودند .اما چون دوتائی کم پول بودند،
من با قتل هیچ ارتباطی ندارم و رانی هنگامی که به اتومبیل برگشته است، به پیشنهاد رانی ب هفروشگاهی رفتند و مقداری ویسکی برای فروش در سر
من از پیراهن با لکه خونش پرسیدم او گفت هنگام برگشتن با عجله آمده جرم قتل به کشور دیگری ،در مرخصیاش ،تحت محاکمه قرار م یگیرد. مرز و مواد غذائی برای خوردن بر داشتند و ضمن اینکه رانی سر فروشنده
و خودش را با سیم خاردار زخمی کرده است .من باور کردم و اکنون متوجه آکسل در زندان متوجه م یشود که زنش همراه رانی میخواسته به کشور را گرم م یکرد ،به قصد پرسیدن آدرس خانه بینوایان ،کریستین با مواد
م یشوم که احتمالا او یک نفر را کشته است .اینها برای دادگاه اسنادی بودند چکسلواکی فرار کند و او در دادگاه رانی به عنوان یکی از شاهدین دعوت دزدیده شده از فروشگاه خارج شد .به محض اینکه هر دو به پارک جلو
شده است .هنگامی که او را با دست بند وارد سالن دادگاه میکنند و چش ماش فرشگاه رسیدند و کریستی وسایل را درجعبه عقب ماشن گذاشت ،رانی رو
که رانی را قاتل بداند و او را محکوم کند. به رانی میافتد .باخشم و عصبانیت به او حملهور م یشود و با حر فهای به کریستین کرد و گفت :قبل از رفتن بگذار چند دقیقهای بروم و دوست
دادگاه رانی را به دلیل قتل به حبس ابد محکوم کرد و کریستین را به دلیل رکیک گفتن با سر توی صورتاش میکوبد که خون از دماغ رانی سرازیر سابقم را در همین نزدیکیها ببینم .با وصف این که هوا داشت تاریک روشن
شهادت دروغ در دادگاه و همکاری با قاتل در هنگام فرار به دو سال حبس می شود ،تا جائیکه کریستین بعنوان متهم دوم که در سالن دادگاه است، م یشد ،کریستین اوکی گفت و آنها ماشین را در خیابان خلوتی نزدیک خانه
تعلیقی محکوم کرد که اگر تا سه سال مرتکب جرمی بشود باید این زندان بلند م یشود و بینی رانی را از خون پاک کند و به شوهرش م یگوید من بینوایان پارک کردند و کریستین پشت فرمان ماند و رانی به محل بینوایان
ازتو م یترسیدم .لذا بههر وسیلهای م یخواستم از چنگ تو فرار کنم .قاضی رفت و در آنجا کلاوسی دوست سابقش را درحال خواب به تنهائی دید.
را بکشد. دستور م یدهد که پایبند به آکسل نیز بزنند و دست هر دو را هم در سالن حالا چه مشاجرهای بین آنها اتفاق افتاد معلوم نیست و شاید در همان عالم
هاییدلبرگ ،آلمان فدرال 2013 .12 .17
dr.g.moradi41@gmail.com دادگاه با دس تبند نگهمیدارند. Queens Road Daycare
رانی با کمک وکیل مدافعش ،دزدی در فروشگاه و قتل کلاوسی را رد
ﯾﺎﺳﻤﻦ دوﻟﺖﻧﯿﺎ )ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻣﺸﺎور ﮐﻮدک( In touch with Iranian diversity
��ﻮ������ﻦ ﺑﺎ ﻣﺪرک )(E.C.E Infant Toddler Special Needs
ﺳﻠﻮﻻﺭ۶۰۴-۵۱۲-۷۵۹۱ : و ٢٠ﺳﺎل ﺗﺠﺮﺑﻪ روانﺷﻨﺎﺳ
�ﺸﺎور�ﻤﺎ�ا�ﻮر
ﺗﻠﻔﻦ٧٧٨ – ٢٣۵ – ٠٩٢۵ :
��ﯾﺪو��وشاﻣﻼک�ﺴ�ﻮ�ﯽو�ﺠﺎری
Sales Consultant
ﻣﺪﯾﺮ اﺟﺮاﯾﯽ :ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ SUITE 309, 1110 HAMILTON ST., VANCOUVER, BRITISH COLUMBIA, CANADA, V6B 2S2 Vol. 21 / No. 1271 - Friday, Dec. 27, 2013
Telephone: 604.714.3200 | Fax: 604.736.7797 | Website: www.seatrade.ca | Email: mitra@seatrade.ca
Mitra Far
ﺷﺮﮐﺖ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ
20
• ﮐﻠﯿﻪ ﺧﺪﻣﺎت واردات و ﺻﺎدرات در ﮐﺎﻧﺎدا و ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرهﺎ
• ﺧﺪﻣﺎت ﮔﻤﺮک و ﺗﺮﺧﯿﺺ ﮐﺎﻻ
• ﺣﻤﻞ وﺳﺎﯾﻞ ﺷﺨﺼﯽ در ﮐﺎﻧﺎدا و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ
• ﻣﺘﺨﺼﺺ در ﺑﺎرﮔﯿﺮی و ارﺳﺎل اﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ
• ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﺻﻮرت درﯾﺎﺋﯽ ،هﻮاﯾﯽ و زﻣﯿﻨﯽ
• ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺮخ ﮐﺎﻧﺘﯿﻨﺮ ٢٠ﻓﻮت و ٤٠ﻓﻮت در ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ
ﺑﺮای اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮل ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن ،ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ ﺗﻤﺎس ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ۶٠۴ - ٧١۴ - ٣٢٠٨ .
م یکند و شاهدانی که به سود او اظهارنظر م یکنند فقط کریستین و یک زن خواب او را با چاقو م یکشد و نقشه را از جیبش بیرون م یآورد و از محل دور جوانان دیگر در زندان بهسر م یبردند .رانی در یک مرخصی زندان با 20
ت نفروش بنام کیسلر بود ،که اطاقی در همسایگی او دارد و هنگام مرخصی م یشود .در این حال فردی بنام فریتس سیم ،یکی دیگر از بینوایان جریان کریستین زن هممدرسهای سابقش آشنا م یشود و کریستین مشکلاتش را با
از زندان مبلغی به او قرض داده است که مسافرت کند .رانی قول داده که بعد را م یبیند و وحشت میکند که نکند او را نیز بکشد .بدین ترتیب در آ نحال آکسل شوهرش با وصف اینکه م یدانست همزندانی و دوست رانی است ،در سال / 21شماره - 1271جمعه 6ید 1392
از اینکه از مسافرت برگشت بدهکاریش را پس خواهد داد .او رانی را جوان سکوت م یکند و دم نمیزند .اما بعدها به پلیس مراجعه میکند و جریان را میان می گذارد .رانی هم م یدانست با این توصیف تن به دوستی باکریستین
را داد .البته این شیوه رفتار در میان انسا نهای با شعور اتفاق نمیافتد .رانی
مؤدب و آرامی توصیف می کند. توضیح م یدهد. در زندان از ه مبندیهایش شنیده بود که دوست سابقش کلاوسی در یکی از
دادستان شهر ریگنزبورگ شاهدی را پیدا م یکند که به پلیس گزارش رانی بعد از نیم ساعتی باچند لکه خون بر روی پیرانش بر م یگردد و شهرهای بزرگ آلمان همراه هلموت ،بانکی را زدهاند و هلموت اکنون به آن
دادهبوده مبنی بر این که جوانی را توصیف کرده که تقریبا شبیه رانی قاتل آن کریستین میگوید چقدر طول کشید و این لک ههای خون چیست بر خاطر در زندان به سر م یبرد و قبل از دستگیری آن پو لها را در چکسلواکی
کلاوسی مقتول است و او باچشمان خود دیدهاست که چگونه یک کاغذی پیراهنت؟ رانی به آرامی میگوید بیش از نیم ساعت نبود ،عذر م یخواهم و در جائی پنهان کردهاند و نقشه با دست کشیده شده محل نزد کلاوسی است
را (همان نقشه) از جیب کلاوسی در آورده است ،اما از جانش می ترسیده این لک ههای خون بدلیل دست گرفتن به سیم خاردار است که زخمی شدم و او صبر میکند که آب از آسیاب بیافتد و هلموت رفی قاش از زندان آزاد
که تاکنون چیزی بگوید .در حالی که دادستان قول تضمین جانی به او داد، و به پیراهنم مالیدم .اکنون می توانیم برویم .در راه به یک پمپ بنزین شود ،آنها با آن نقشه محل ،پول سرقت شده از بانک را ب ردارند و بین خود
فریتس سیم حاضر شد در دادگاه بگوید که کلاوسی را م یشناسد و با هم م یروند و کریستین باک را پر میکند و رانی به بهانه این که پول بنزین را تقسیم کنند .متاسفانه کلاوسی اکنون به شهر خود ریگینزبورگ برگشته و
رفیق بودهاند .او برایش تعریف کرده که منتظر آزادی هلموت است و آنگاه بدهد توی صف میایستد و ناگهان م یگوید آه کیف پولم توی ماشین است در خانه بیخانما نها بسر م یبرد .او با این امید تحمل م یکند که هلموت از
ثروتمند خواهند شد و نقشه را به او نشان دادهاست .اگر شما یک اطلس و باید آن را بردارم و کریستین نیز برای خالیکردن جلو پمپ برای ماشینی زندان آزاد شود ،هم راهش آن پول را در چکسلواکی تصاحب شوند و زندگی
بیاورید من جائی را نشان خواهم داد که کلاوسی و هلموت پول را پنهان بعدی خارج م یشود و همینکه رانی سوار م یشود هر دو در میروند .تا نوبت
کردهاند .قاضی دستور م یدهد نقشهای را بیاورند و فریتس سیم ،آن محل به رانی درصف میرسید و پمپی که آنها بنزین زدهاند آزاد م یشد ،آنها چند راحتی را آغاز کنند.
را در نقشه نشان م یدهد که دقیق با نقشه ب هدست کشیده شده که رانی کیل ومتری از پمپ بنزین بطرف مرز چکسلواکی دور شده بودند .آنها بعد از رانی در یک مرخصی از زندان ،با کریستین برنامهریزی م یکند که دیگر به
آن را در اختیار داشته و اکنون به دست پلیس افتاده است ،مطابقت م یکند. ساعتی رانندگی با دلهره در اتوبان بطرف چکسلواکی ،به مرز می رسند .در زندان برنگردد و اگر او مایل باشد همراهش به چکسلواکی پیش یکی از
هنگامی که دادگاه نقشه بدست کشیده شده را نشان فریتس سیم م یدهد ،او این میان اداره زندان بعد از غیبت یک روزه رانی از مرخصی به تمام مرزهای دوستانش بروند .کریستین چون دل خونی از شوهرش داشت و اکنون او نیز
بلافاصله تأیید میکند که نقشه را در دست کلاوسی دیدهاست و دقیق همان کشور اطلاع م یدهد که یک زندانی با مشخصات و عکس فاکس شده از در زندان بود ،بلافاصله بله گفت و حاضر شد با ماشین فرسودهاش بروند.
نقشه ای است که کلاوسی م یخواست بعد از آزادی هلموت از زندان به آن مرخصی بر نگشته است و مرز داران باید کنترل دقیق تر و بیشتری بکنند. مشکلی که داشتند نبود پول بود .رانی از همسایهاش خانم کیسلر مبلغ 250
با این توصیف آنها با شگرد خاصی از مرز خارج م یشوند .ولی آن طرف مرز، یورو قرض گرفت و قول داد که بزودی آن را پس خواهد داد .از آن پول
علامت ضربدر زده شده برود و ثروتش را از آن جا بردارد. در حال فروش ویسکی به توریس تهای چکسلواکی دستگیر شده و تحویل 150یورو خرج تعمیرات اولیه ماشین شد و صد یورو دیگر را برای اطمینان
در این هنگام کریستین بوحشت افتاد و به وکیلش گفت م یخواهم چیزی را نگهداشتند .کریستین به دلیل عاشق شدن به رانی با نقشه او راضی بود و
به شما بگویم و وکیل کریستین لوس ،از دادگاه تقاضای 10دقیقه تنفس و پلیس آلمان داده م یشوند. هر پیشنهادی که م یداد مورد تأییدش قرار م یگرفت .آ نها در همان روز
توقف کار دادگاه کرد .در این میان کریستین با ترس و لرز به وکیلش گفت: رانی مجددا به زندانش تحویل م یدهند و به اتهام قتل کلاوسی و فرار از با ماشین کهنه کریستین آماده رفتن بودند .اما چون دوتائی کم پول بودند،
من با قتل هیچ ارتباطی ندارم و رانی هنگامی که به اتومبیل برگشته است، به پیشنهاد رانی ب هفروشگاهی رفتند و مقداری ویسکی برای فروش در سر
من از پیراهن با لکه خونش پرسیدم او گفت هنگام برگشتن با عجله آمده جرم قتل به کشور دیگری ،در مرخصیاش ،تحت محاکمه قرار م یگیرد. مرز و مواد غذائی برای خوردن بر داشتند و ضمن اینکه رانی سر فروشنده
و خودش را با سیم خاردار زخمی کرده است .من باور کردم و اکنون متوجه آکسل در زندان متوجه م یشود که زنش همراه رانی میخواسته به کشور را گرم م یکرد ،به قصد پرسیدن آدرس خانه بینوایان ،کریستین با مواد
م یشوم که احتمالا او یک نفر را کشته است .اینها برای دادگاه اسنادی بودند چکسلواکی فرار کند و او در دادگاه رانی به عنوان یکی از شاهدین دعوت دزدیده شده از فروشگاه خارج شد .به محض اینکه هر دو به پارک جلو
شده است .هنگامی که او را با دست بند وارد سالن دادگاه میکنند و چش ماش فرشگاه رسیدند و کریستی وسایل را درجعبه عقب ماشن گذاشت ،رانی رو
که رانی را قاتل بداند و او را محکوم کند. به رانی میافتد .باخشم و عصبانیت به او حملهور م یشود و با حر فهای به کریستین کرد و گفت :قبل از رفتن بگذار چند دقیقهای بروم و دوست
دادگاه رانی را به دلیل قتل به حبس ابد محکوم کرد و کریستین را به دلیل رکیک گفتن با سر توی صورتاش میکوبد که خون از دماغ رانی سرازیر سابقم را در همین نزدیکیها ببینم .با وصف این که هوا داشت تاریک روشن
شهادت دروغ در دادگاه و همکاری با قاتل در هنگام فرار به دو سال حبس می شود ،تا جائیکه کریستین بعنوان متهم دوم که در سالن دادگاه است، م یشد ،کریستین اوکی گفت و آنها ماشین را در خیابان خلوتی نزدیک خانه
تعلیقی محکوم کرد که اگر تا سه سال مرتکب جرمی بشود باید این زندان بلند م یشود و بینی رانی را از خون پاک کند و به شوهرش م یگوید من بینوایان پارک کردند و کریستین پشت فرمان ماند و رانی به محل بینوایان
ازتو م یترسیدم .لذا بههر وسیلهای م یخواستم از چنگ تو فرار کنم .قاضی رفت و در آنجا کلاوسی دوست سابقش را درحال خواب به تنهائی دید.
را بکشد. دستور م یدهد که پایبند به آکسل نیز بزنند و دست هر دو را هم در سالن حالا چه مشاجرهای بین آنها اتفاق افتاد معلوم نیست و شاید در همان عالم
هاییدلبرگ ،آلمان فدرال 2013 .12 .17
dr.g.moradi41@gmail.com دادگاه با دس تبند نگهمیدارند. Queens Road Daycare
رانی با کمک وکیل مدافعش ،دزدی در فروشگاه و قتل کلاوسی را رد
ﯾﺎﺳﻤﻦ دوﻟﺖﻧﯿﺎ )ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻣﺸﺎور ﮐﻮدک( In touch with Iranian diversity
��ﻮ������ﻦ ﺑﺎ ﻣﺪرک )(E.C.E Infant Toddler Special Needs
ﺳﻠﻮﻻﺭ۶۰۴-۵۱۲-۷۵۹۱ : و ٢٠ﺳﺎل ﺗﺠﺮﺑﻪ روانﺷﻨﺎﺳ
�ﺸﺎور�ﻤﺎ�ا�ﻮر
ﺗﻠﻔﻦ٧٧٨ – ٢٣۵ – ٠٩٢۵ :
��ﯾﺪو��وشاﻣﻼک�ﺴ�ﻮ�ﯽو�ﺠﺎری
Sales Consultant
ﻣﺪﯾﺮ اﺟﺮاﯾﯽ :ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ SUITE 309, 1110 HAMILTON ST., VANCOUVER, BRITISH COLUMBIA, CANADA, V6B 2S2 Vol. 21 / No. 1271 - Friday, Dec. 27, 2013
Telephone: 604.714.3200 | Fax: 604.736.7797 | Website: www.seatrade.ca | Email: mitra@seatrade.ca
Mitra Far
ﺷﺮﮐﺖ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ
20
• ﮐﻠﯿﻪ ﺧﺪﻣﺎت واردات و ﺻﺎدرات در ﮐﺎﻧﺎدا و ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸﻮرهﺎ
• ﺧﺪﻣﺎت ﮔﻤﺮک و ﺗﺮﺧﯿﺺ ﮐﺎﻻ
• ﺣﻤﻞ وﺳﺎﯾﻞ ﺷﺨﺼﯽ در ﮐﺎﻧﺎدا و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ
• ﻣﺘﺨﺼﺺ در ﺑﺎرﮔﯿﺮی و ارﺳﺎل اﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ
• ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﺻﻮرت درﯾﺎﺋﯽ ،هﻮاﯾﯽ و زﻣﯿﻨﯽ
• ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺮخ ﮐﺎﻧﺘﯿﻨﺮ ٢٠ﻓﻮت و ٤٠ﻓﻮت در ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ
ﺑﺮای اﻃﻼﻋﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮل ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎن ،ﺧﺎﻧﻢ ﻣﯿﺘﺮا ﻓﺮ ﺗﻤﺎس ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ۶٠۴ - ٧١۴ - ٣٢٠٨ .